بایگانی برچسب برای: اسپانسر

زوایای مختلف طرح تشویق مالیاتی در ورزش

زوایای مختلف تصمیم جدید مجلس شورای اسلامی در خصوص تشویق مالیاتی برای حامیان بخش غیردولتی جهت فعالیت در عرصه ورزش کشور، بررسی شد.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی یک تشویق مالیاتی برای حامیان بخش غیر دولتی جهت فعالیت در عرصه ورزش کشور تعیین کردند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان رسیدگی به گزارش کمیسیون تلفیق درباره لایحه برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران، با پیشنهاد سیدشمس‌الدین حسینی نماینده تنکابن و رامسر با الحاق یک جزء به بند الف ماده ۷۸ این لایحه به شرح زیر موافقت کردند.

طبق این تصمیم جدید مجلس شورای اسلامی: «به منظور توسعه اقتصاد ورزش و جذب و تشویق حامیان بخش غیر دولتی جهت فعالیت در عرصه ورزش کشور معادل ۱۰۰ درصد هزینه‌کرد اشخاص مذکور به منظور کمک به تحقق برنامه‌های وزارت ورزش و جوانان، کمیته‌های ملی المپیک و پارالمپیک و فدراسیون‌های ورزشی در راستای توسعه کمی و کیفی زیرساخت‌های عمرانی برگزاری و شرکت در رویدادهای ملی و بین‌المللی ورزشی مطابق آئین نامه‌ای که توسط وزارت ورزش و جوانان و وزارت امور اقتصادی و دارایی ظرف ۳ ماه بعد از لازم‌الاجرا شدن این قانون پیشنهاد و به تصویب هیئت وزیران می‌رسد، به عنوان اعتبار مالیاتی اشخاص یاد شده محسوب می‌شود و به صورت پلکانی، متناسب با سطح مالیات متعلقه اشخاص، یک درصد از مالیات بر درآمد اشخاص مذکور با گردش خزانه در همان سال قابل کسر است.»

اینکه اشخاص حقوقی بتوانند یک درصد مالیات خود را در ورزش هزینه کنند اتفاق مبارکی است که با نگاه راهبردی مجلس شورای اسلامی به موضوع ورزش محقق شد و بی‌شک این تصمیم، گامی مهم در جهت توسعه ورزش محسوب می‌شود.

پیش‌تر این موضوع در قالبی غیرموثر در برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه ذکر شده بود که بر اساس شواهد کمک چندانی به توسعه ورزش نکرد؛ از این منظر که اگر اشخاص حقوقی بخش خصوصی، هزینه‌ای را در ورزش متقبل می‌شدند، این هزینه به عنوان هزینه‌های قابل قبول مالیاتی در نظر گرفته می‌شد که در نتیجه برای بخش خصوصی موضوع جذاب و انگیزاننده‌ای نبود.

شاید در وهله اول این نکته مطرح باشد که «یک درصد» در مجموع نمی‌تواند رقم قابل توجهی محسوب شود اما اگر میزان مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی در سال ۱۴۰۱ را که معادل ۸۴ هزار میلیارد تومان گزارش شده است را در نظر بگیریم، یک درصد این رقم معادل ۸۴۰ میلیارد تومان است که با در نظر گرفتن میزان درصد افزایش نسبت به سال ۱۴۰۱، احتمالا این رقم حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان خواهد شد که از نظر حجم اعتباری، حدود یک پنجم بودجه کل ورزش کشور و یک سوم بودجه اعتبارات هزینه‌ای چهار دستگاه وزارت ورزش و جوانان، کمیته‌های ملی المپیک و پارالمپیک و شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی محسوب می‌شود.

بنابراین اگر چه این رقم به نسبت نیاز اساسی ورزش کشور در حوزه‌های تربیتی، همگانی و قهرمانی ناچیز ارزیابی می‌شود اما به هر ترتیب قدمی مثبت و آغازین برای سوق‌دهی اعتبارات مالیاتی به سمت ورزش است.

دل‌نگرانی‌ها

اما در این میان نگرانی‌هایی هم وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد: ابتدا اینکه با توجه به اختیار هزینه‌­کرد این «یک درصد» که در اختیار بخش خصوصی قرار دارد، ممکن است شاهد پراکندگی، چندپارگی در هزینه‌کرد بودجه مذکور باشیم و این ظرفیت قانونی به سرمایه‌گذاری مشخص در حوزه‌های راهبردی و اولویت‌دار ورزش کشور منجر نشود؛ این موضوع نگران کننده بوده و ضروری است با سیاستگذاری صحیح، زمینه برای جهت‌دهی مناسب به این ظرفیت قانونی فراهم شود.

نکته بعدی اینکه موضوع نظارت صحیح برای اجرای این قانون و همچنین پیشگیری از ظهور بسترهای فسادزا در آن، امر بسیار مهمی است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد. ضمن اینکه کم‌توجهی به ساز و کارهای نظارتی و توزیع صرف منابع بدون برنامه و تفکر، تجربه تلخی است که بارها و بارها در ورزش کشور تکرار شده و به حذف ظرفیت‌های قانونی این چنینی منجر شده است.

اما سومین مسئله؛ طبیعی است که بخش خصوصی علاقه‌مند باشد این «یک درصد» را در بسترهایی هزینه کند که با تبلیغات و برندسازی هم عجین باشد؛ چه بسا بودجه‌های هنگفت بسیاری در موضوع «مسئولیت اجتماعی» شرکت‌ها وجود دارد که سهم ورزش از این بودجه ها بسیار ناچیز است، بنابراین ریل‌گذاری صحیح وزارت ورزش و جوانان و سوق‌دهی این بودجه‌ها به سمت گروه‌های اولویت‌دار جامعه نظیر کودکان و زنان می‌تواند به تحولی جدی و هدفمند در ورزش کشور منجر شود.

در نهایت باید قدردان تفکری بود که برای عرصه «ورزش» و «پیشگیری» ارزش قائل است و بی تردید این اقدام مجلس شورای اسلامی به عنوان اقدامی تاریخ‌ساز در ورزش کشور به یادگار باقی خواهد ماند؛ اقدامی که با سیاستگذاری صحیح وزارت ورزش و جوانان و عملکرد مناسب نظارتی، در سال‌ها و برنامه‌های آینده توسعه، ارتقاء خواهد یافت و به قدمی بلند برای ایفای نقش ورزش در بهبود سلامت عمومی و کاهش بیماری های غیرواگیر منجر می‌شود. مطلب فوق بازنشر از ایسنا بتاریخ هشتم آبان یک هزاروچخارصدو دو می باشد.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی , مدیر+برنامه+رونالدو , مدیر+برنامه_ورزشی , امید+نوید , موسسه_حقوقی_امید_نوید , اسپانسر , چالش+مالی+فدراسیون , omid_navid

سود ۲۶ میلیون پوندی مدیر برنامه‌های شخصی رونالدو

مدیر برنامه‌های شخصی کریستیانو رونالدو ۲۶ میلیون پوند از انتقال این بازیکن به النصر به جیب زده است. به نقل از تایمز، گزارش‌ها در پرتغال حاکی از آن است خورخه مندس مدتی است نماینده رونالدو نیست و انتقال او به عربستان توسط “مدیر شخصی” او انجام شده است.

مندس، یکی از قدرتمندترین و موفق‌ترین ایجنت‌های جهان، نزدیک به دو دهه است که در کنار رونالدو بوده است و به مهندسی نقل و انتقالات پرسود برای برنده ۵ توپ طلا کمک کرده است اما در چند وقت اخیر ادعا شده روابط آن‌ها تیره شده است و او در مذاکرات برای انتقال سودآور رونالدو به النصر نقشی نداشته است.

در عوض، مذاکرات توسط ریکاردو رگوفه انجام شد که اکنون به‌عنوان دست راست رونالدو عمل می‌کند و در آستانه دریافت ۲۶ میلیون پوند کمیسیون از آخرین انتقال خود است.

رونالدو با موفقیت تست‌های پزشکی را پشت سر گذاشت و می‌تواند روز پنج‌شنبه اولین بازی خود را انجام دهد.

رونالدو که در هر فصل ۱۷۳ میلیون پوند درآمد خواهد داشت و به عنوان سفیر عربستان برای جام جهانی ۲۰۳۰ فعالیت خواهد داشت روز سه‌شنبه پس از امضای قراردادی ۲ و نیم ساله به عنوان بازیکن النصر رسما معرفی شد.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۱۰۱۴۰۸۷۰۵

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

 چرا کارگزار آری و اسپانسر نه؟

باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس سال‌هاست به جای انعقاد قرارداد با اسپانسرها، فضاهای تبلیغاتی خود را در اختیار کارگزارهایی قرار می‌دهند که صرفا به فکر منافع خود هستند. سال‌های سال است که پرسپولیس و استقلال برای تامین منابع مالی خود قراردادهایی با شرکت‌های مختلف به عنوان کارگزار منعقد می‌کنند و بر اساس همین قراردادها فضاهای تبلیغاتی خود را در اختیار این شرکت‌ها قرار می‌دهند و در ادامه پس از کسب ‌درآمد، درصدی از این پول را دریافت می‌کنند. شاید در عمل انعقاد قرارداد با کارگزار نوعی برونسپاری باشد تا مدیران باشگاه عملا همه تمرکز خود را روی فعالیت‌های ورزشی بگذارند و دیگر نگران فعالیت‌های اقتصادی نباشند اما این موضوع ایراداتی دارد که سال‌های سال است گریبان باشگاه‌ها را گرفته است.

برای درک بهتر این  موضوع باید ابتدا به تفاوت کارگزار و اسپانسر پرداخت.

کارگزار در حقیقت شریک تجاری باشگاه محسوب می‌شود که با در اختیار گرفتنن تمام فضاهای درآمدزایی باشگاه، فعالیت‌های اقتصادی انجام می‌دهد و سود حاصل شده را میان خود و باشگاه تقسیم می‌کند.

اما اسپانسر صرفا بابت استفاده از یک فضای مشخص تبلیغاتی از سوی باشگاه، مبلغی مشخص را پرداخت می‌کند و عملا شریک تجاری باشگاه نیست.

بررسی قرادادهای سال‌های اخیر کارگزارها و سرخ‌آبی‌ها نشان می‌دهد همیشه ایراداتی حقوقی به این قراردادها وارد بوده که در نهایت باعث تضعیف منافع باشگاه‌ها شده است. استقلال و پرسپولیس که از سرمایه هواداری بی نظیری برخوردار هستند، تمام منابع درآمدی خود را انحصاری در اختیاری یک شرکت قرار می‌دهند و در مقابل حتی در قرارداد، مبلغی به عنوان کف پرداخت تعیین نمی‌شود. این جریان آنقدر شور شده که حالا حسین قربانزاده این قراردادها را ترکمن‌چای می‌نامد. او در گفت‌وگوی تفصیلی خود با ایسنا به قرارداد پرسپولیس و کارگزارش اشاره کرد و گفت:  “قرارداد پرسپولیس روی ترکمنچای را سفید کرده است! گفته‌اند اسپانسر در خانه بنشیند، خود مدیرعامل می‌رود و ایرانسل را می‌آورد، ۱۵درصد را به شما که در خانه نشسته‌اید می‌دهم. به این معنا که شما اساسا چه دولتی باشید و چه نباشید، آدم بی فکری بوده‌ای که این قرارداد را امضا کرده‌ای! در حالی که باید بگوئید آقای کارگزار شما آنچه می‌آورید ۱۵ درصد باشد و آن کف را نیز دارید. منظور از کف این است که باید در سال  میلیارد۹۰‌ تومان پرداخت شود، ولی این قرارداد کف هم نداشته است به این معنا که می‌گفتند ما نتوانسته‌ایم آگهی بیاوریم، پرسپولیس که نمی‌توانسته بدون آگهی بماند. دوباره می‌رفتند و آگهی می‌گرفتند بعد می‌گفتند آگهی که گرفتید ۱۵ درصد به ما بدهید چون من با شما قرارداد دارم! این قرارداد فعلی فاجعه است.”

سال‌ها پیش وقتی از مدیران استقلال و پرسپولیس سوال می‌شد که چرا باید شرکتی واسطه میان این باشگاه‌ها و اسپانسرها حضور داشته باشد و درصدی از درآمد را بگیرد، گفته می‌شد که سرخ‌آبی‌ها دولتی هستند و به خاطر شرایط سخت برگزاری مزایده جهت انعقاد قرارداد با اسپانسرها، فضاهای تبلیغاتی به کارگزار واگذار می‌شود. حالا رئیس سازمان خصوصی‌سازی درباره این موضوع نظر دیگری دارد: ” مطابق بند یک ماده ۱۸ قانون اجرای سیاست اصل ۴۴ شرکتی که در لیست واگذاری است می‌تواند از مزایای شرکت غیردولتی بهره‌مند شود. شرکتی که می‌خواهد واگذار شود باید اصلاح ساختار انجام دهد ولی قواعد دولتی دست و پای آن را بسته است، با یک رأی گیری در هیات واگذاری از مزایای شرکت‌های غیردولتی بهره‌مند می‌شود. ما این رای را برای استقلال و پرسپولیس گرفتیم. به این معنا که به هیات واگذاری بردیم، مشمول بند یک ماده ١٨ قانون اجرا شدند و مناسبات مالی خود را به این ترتیب تغییر دادند، مانعی برای این حوزه ندارند. من معتقد هستم حتی در قبل هم اگر کسی می‌خواست درست کار کند مانعی از این جهت نداشت، قرارداد با اسپانسر نیاز به این که شرکتی دولتی یا غیردولتی باشد، ندارد”.

اظهارات قربانزاده رئیس سازمان خصوصی‌سازی نشان می‌دهد علاوه بر مشکلات فراروان در قراردادهای کارگزارها و سرخ‌آبی‌ها، منع قانونی برای انعقاد قرارداد مستقیم این باشگاه‌ها و اسپانسرها وجود ندارد. این یعنی اگر باشگاه‌ها بخواهند واسطه‌ها را حذف کنند و مستقیما فضاهای تبلیغاتی خود را به فروش برسانند، منعی وجود ندارد مگر اینکه منافع افرادی خاص در خطر باشد و عزمی برای این کار نباشد. مطلب فوق بازنشر از ایسنا می باشد.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

حق شهرت ورزشکار و جایگاه آن در حقوق ورزشی

 نابغه کشتی آمریکا برای مبارزه با امیرحسین زارع دارنده مدال طلای المپیک توکیو، از حامی مالی مسابقه تیم‌های کشتی ایران و آمریکا برای مبارزه با امیرحسین زارع درخواست ۵۰ هزار دلار کرد. گابل دن استیوسن نابغه ۲۱ ساله سنگین وزن کشتی آزاد آمریکا در نخستین حضور خود در رقابت‌های المپیک توکیو با شکست چهره‌های مطرحی همچون طاها آکگل ترک و گنوپتریاشویلی گرج به مدال طلای المپیک رسید. وی پس از المپیک، در رقابت‌های قهرمانی جهان غایب بود و پس از قرارداد با سازمان آمریکایی WWE، از خداحافظی زودهنگام خود با رشته کشتی خبر داد.

در حاشیه برگزاری رقابت‌های جهانی نروژ که با درخشش امیرحسین زارع نماینده سنگین وزن کشتی ایران و کسب مدال طلای این رقابت‌ها همراه بود، روسای فدراسیون کشتی ایران و آمریکا برای برگزاری رقابت تیمی دوستانه در ایالت تگزاس آمریکا که قرار است اواخر بهمن سال جاری برگزار شود به توافق رسیدند.

پس از این اتفاق، گابل دن استیوسن از تصمیم خود برای بازگشت به کشتی خبر داد و برای امیرحسین زارع کری خواند و نوشت:”به ایران بگویید امیرحسین زارع را به آمریکا بفرستد”. موضوعی که با استقبال زارع مواجه شد و وی نیز عنوان کرد مشتاق رویارویی با استیوسن است.

اما این کشتی گیر آمریکایی ساعتی پیش درخواست عجیبی را برای حضور در تیم آمریکا برای دیدار دوستانه با ایران مطرح کرد. وی با قراردادن تصویر خود و امیرحسین زارع، از اسپانسر برگزار کننده این دیدار ۵۰ هزار دلار درخواست کرد تا برابر زارع در دیدار ایران و آمریکا به میدان برود. به جهت بازتاب بین المللی و ارزشمندی این دو قهرمان جهانی طبیعی هست که یک طرف یا دو طرف درخواست هایی داشته باشند بنظر می رسد گابل دن استیوسن با مطرح کردن این پیشنهاد خواسته باشد از حق شهرت خویش استفاده کند.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق_ورزشی

تبلیغات محیطی در اختیار سازمان لیگ یا باشگاه‌ها؟

 

بر اساس قانون ۲۰ درصد از سهم درآمد تبلیغات دور زمین و حق پخش تلویزیونی متعلق به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است و ۸۰ درصد باقیمانده بر اساس جدول و فرمول خاصی بین باشگاه‌ها تقسیم می‌شود اما باشگاه‌ها از درآمد سال‌های گذشته خود در این بخش راضی نیستند و به نظر می‌رسد این میزان درآمد تناسبی با هزینه‌ها نداشته است. در سایر موارد هم صورتحساب مالی صادر شده برای برخی باشگاه‌ها نشان می‌داد سازمان لیگ در برخی موارد بدون اطلاع باشگاه هزینه‌هایی را از محل درآمدهای تبلیغات محیطی کسر کرده و حتی برخی از باشگاه‌ها در پایان فصل نه تنها طلبکار نبوده بلکه بدهکار هم می‌شدند.

همه این موارد و البته معضلاتی که شیوع ویروس کرونا و از دست رفتن درآمد بلیت فروشی برای باشگاه‌ها ایجاد کرده، باعث شد که باشگاه استقلال پس از فسخ قرارداد با های‌وب، با کارگزاری جدید به تفاهم برسد و درخواست گرفتن تبلیغات محیطی از سازمان لیگ را مطرح کند.

باشگاه استقلال در این رابطه نوشته بود: «طی قراردادی میان مدیرعامل باشگاه استقلال و شرکت ایده پروران تبلیغ، این شرکت به عنوان کارگزار رسمی باشگاه استقلال معرفی شد. طبق این قرارداد کف تعهد کارگزار در فصل جاری ۵۰۰ میلیارد تومان و در صورت افزایش درآمد کارگزار، باشگاه از این درآمدها سهم بالایی خواهد برد. گفتنی است ۱۵۰ میلیارد تومان از تعهد کارگزار مربوط به تبلیغات محیطی بازی های خانگی باشگاه استقلال است.»

سازمان لیگ اما با درخواست باشگاه استقلال موافقت نکرد. در عمل هم اجازه نداد تبلیغات کارگزار در بازی اول استقلال مقابل هوادار در ورزشگاه آزادی نصب شود. بعد از آن هم صادق درودگر، عضو هیات رییسه سازمان لیگ که ابتدا در یک گفت وگوی کوتاه با رسانه ها درخواست استقلال را نشدنی و غیرمنطقی دانست، با حضور در یک برنامه تلویزیونی به صورت مفصل به بیان جزییات پرداخت و در نهایت هم گفت: «اگر می خواهند شرایط عوض شود ساز و کار آن در اساسنامه آمده است.»

درودگر هم شبهاتی را هم درباره این کارگزار و فعالیتش مطرح کرد و مدعی شد که: «پشت این قضیه کسی است که به فوتبال ایران بدهکار است. این فرد کسی است که تبلیغات تمام ورزش در این سال ها به به عهده اش بوده. بسکتبال، کشتی، تکواندو، فوتبال و همه جا بوده!»

بعد از این اتفاقات محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور هم که به تازگی تراکتور را با بیش از ۳۰۰ میلیارد بدهی می‌خواهد رها کند، مدعی شده که می‌تواند خودش تبلیغات محیطی را بگیرد و برای این منظور جلساتی هم با حیدر بهاروند برگزار کرده است و رقمی بالاتر از رقم اعلام شده در مزایده سازمان لیگ برای واگذاری تبلیغات محیطی ارائه کرده است. مزایده‌ای که هیچ شرکتی در آن حاضر نشد تا در نهایت به صورت توافقی درباره سپردن تبلیغات محیطی به شرکت تبلیغاتی تصمیم گرفته شود و حالا استقلال از یک طرف و تراکتور از طرف دیگر برای گرفتن تبلیغات محیطی اعلام آمادگی کرده‌اند که این هم در نوع خود جالب است.

نکته اساسی اما اینجاست که فدراسیون فوتبال از ابتدای ریاست شهاب عزیزی‌خادم، با شعار چابک‌سازی لیگ و مشارکت باشگاه‌ها در درآمدزایی فعالیت خود را شروع کرده و به نظر نمی‌رسد با واگذاری حقوقی این چنینی به باشگاه‌ها مشکلی داشته باشد اما نباید از این موضوع غافل شد که واگذاری تبلیغات محیطی به باشگاه‌ها، پروسه‌ای است که از چند جهت باید مورد بررسی قرار بگیرد.

اینکه واگذاری تبلیغات محیطی به باشگاه‌ها، باعث نابودی باشگاه‌هایی که توان جذب تبلیغات ندارند، نمی‌شود؟ لیگ‌های معتبر دنیا از چه روشی برای درآمدزایی از طریق تبلیغات محیطی عمل می‌کنند؟ در حال حاضر برای تبلیغات محیطی در لیگ فوتبال ایران استفاده از روش متمرکز مناسب‌تر است یا به روش غیرمتمرکز؟

لیگ‌های دنیا و روش‌های متفاوت بازاریابی حقوق اسپانسرینگ و حق پخش

امیر علیزاده، کارشناس اقتصاد ورزش و سردبیر سایت بازار ورزش در پاسخ به این سوالات و ابهاماتی که درباره چگونگی بازارایابی حقوق اسپانسرینگ در لیگ ایران از او پرسیدیم، به خبرنگار ایران ورزشی می‌گوید: «حقوق اسپانسرینگ در ایران به عنوان تبلیغات محیطی جا افتاده اما متأسفانه تبلیغات با اسپانسرینگ فرق دارد و تبلیغات دور زمین یکی از امتیازهایی است که در بسته‌های اسپانسرینگ به اسپانسرها داده می‌شود. با این توضیح می‌خواهم این‌طور به بحث ورود کنم که حق پخش تلویزیونی و حقوق اسپانسرینگ در لیگ‌های متفاوت یا به صورت متمرکز بازاریابی می‌شود یا به شکل غیرمتمرکز. در روش متمرکز یعنی سازمان لیگ از طریق شرکت یا دپارتمان بازاریابی‌اش، بازاریابی کرده و مطابق جدولی توزیع می‌کند. حق پخش تلویزیونی اما اغلب اوقات در لیگ‌ها به صورت متمرکز انجام می‌شود. هرچند در لیگ‌های بزرگ استثناهایی مثل لالیگای اسپانیا را داریم اما در لیگ‌های دیگر به صورت متمرکز انجام می‌شود که البته در این بحث فرصت پرداختن به حق پخش تلویزیونی نیست.»

معیارهای تصمیم‌گیری برای استفاده از روش متمرکز یا غیرمتمرکز، عدالت، رقابت و درآمد

این سوال اما مطرح می‎شود که روش متمرکز بهتر است یا غیرمتمرکز؟ علیزاده در پاسخ به این سوال این‌طور توضیح می‌دهد: «این موضوع کاملاً وابسته است به تورنمنتی که برگزار می‌شود و بازاری که لیگ در آن برگزار می‌شود. در واقع این موضوع به طور مستقیم با شرایط بازار در ارتباط است و اینکه حداکثر درآمدی که می‌توان از طریق فروش انجام داد، از روش متمرکز تأمین می‌شود یا غیرمتمرکز؟ به عنوان مثال یوفا هرگز در چمپیونزلیگ حق پخش تلویزیونی یا تبلیغات محیطی را به کشورها یا لیگ‌های مختلف واگذار نمی‌کند. به صورت متمرکز می‌فروشد و سپس بین باشگاه‌ها توزیع می‌کند که البته همین موضوع باعث درخواست باشگاه‌های بزرگ برای راه‌اندازی سوپرلیگ شد. چون این باشگاه‌ها مدعی بودند که حق آن‌ها از درآمد این رقابت‌ها بیشتر از چیزی است که از یوفا دریافت می‌کنند. اغلب اما استدلالی که در بازاریابی متمرکز و حقوق تجاری مطرح می‌شود و درباره ایران هم صدق می‌کند این است که عدالت برقرار شود. همان موضوعی است که درباره منافع تیم‌های کم هوادارتر مطرح می‌شود. چرا که آن‌ها هم به هرحال جزئی از این لیگ هستند و توانایی این را ندارند که به این میزان درآمدزایی کنند. با این حساب قطعاً وقتی بازاریابی به صورت متمرکز برگزار می‌شود، تا حدودی به ضرر تیم‌های بزرگ‌تر است و به نفع تیم‌های کوچک‌تر اما این اتفاق می‌افتد برای اینکه رقابت به وجود بیاید و عدالت رعایت شود.»

تبلیغات محیطی، ارزش بسته اسپانسرینگ باشگاه‌ها را بیشتر می‌کند

او به بازاریابی حقوق اسپانسرینگ در لیگ‌های بزرگ به صورت غیرمتمرکز اشاره می‌کند: «به استثنای لیگ قهرمانان که یک رقابت قاره‌ای و بین‌المللی به حساب می‌آید، لیگ‌های بزرگ، حقوق اسپانسرینگ و تبلیغات محیطی را اغلب به صورت غیرمتمرکز انجام می‌دهند. هر باشگاه برای خودش حقوق اسپانسرینگ را می‌فروشد و برای این کار دلایل منطقی وجود دارد. پخش تلویزیونی که بازار پیچیده‌ای دارد و هر لیگ به صورت متمرکز با خریداران حق پخش تلویزیونی چانه‌زنی می‌کند. برخلاف این، درباره تبلیغات محیطی و اسپانسرینگ، این یک موضوع جا افتاده است که هر باشگاه برای خود دپارتمان بازاریابی دارد و حقوق اسپانسرینگ را به عنوان یکی از منابع اصلی درآمدی، پایدارترین و قابل کنترل‌ترین منبع درآمدی که باشگاه می‌تواند داشته باشد. بسته‌های مختلف را در سلسله‌ مراتب اسپانسرینگ تعریف کند و هر کدام را به مزایده گذاشته و بفروشد. وقتی تبلیغات محیطی هر زمین در اختیار خود باشگاه باشد، ارزش بسته‌های اسپانسرینگ به حداکثر می‌رسد. این موضوع روی حقوق و ارزش بسته اسپانسرینگ باشگاه به طور مستقیم تأثیر می‌گذارد. اسپانسر همه این موارد را هنگام عقد قرارداد با باشگاه در نظر می‌گیرد که آیا فقط تبلیغات روی پیراهن باشگاه را می‌خرد؟ یا تبلیغات دور زمین هم در این بسته قرار دارد؟ به عنوان مثال در بوندس لیگا، شرکت مخابراتی دویچه تلکام اسپانسر اصلی بایرن مونیخ است و سالی ۳۵ میلیون یورو به باشگاه می‌پردازد. اگر صرفاً قرار بود تبلیغات روی پیراهن بازیکنان را داشته باشد و تبلیغاتش دور زمین در آلیانز آرنا در بازی‌های خانگی بایرن مونیخ نمایش داده نمی‌شد، قطعاً این مبلغ را به باشگاه نمی‌پرداخت و این میزان کمتر می‌شد.»

در ایران اسپانسرینگ نداریم، فضای تبلیغاتی می‌فروشیم

در ایران اما روش متفاوتی برای بهره‌برداری از درآمد تبلیغات محیطی است. امیر علیزاده، کارشناس اقتصاد ورزش در این رابطه به خبرنگار ایران ورزشی می‌گوید: «این مورد در لیگ‌های اروپایی سال‌هاست حل شده است و بسته به اینکه چه روشی، درآمد بیشتری به دنبال دارد و عدالت در آن رعایت می‌شود، به کار گرفته می‌شود. در ایران اما باشگاه‌های ما حقوق اسپانسرینگ را به این شکل بازاریابی نمی‌کنند. تبلیغات محیطی دور زمین را مثل بیلبوردهای داخل اتوبان‌ها می‌فروشند. به این روش یعنی ما چیزی به اسم حقوق اسپانسرینگ نداریم. باشگاه‌ها فضاهای تبلیغاتی تعریف می‌کنند، از روی پیراهن و اتوبوس تیم گرفته تا سایر فضاهای تبلیغاتی که فروخته می‌شوند. از طرفی باشگاه‌های کوچک‌تر توان این کار را دارند و اساساً اقتصاد ما هم اقتصاد آزاد رقابتی نیست که اسپانسر شدن در رقابت‌های ورزشی معنا داشته باشد. چون می‌خواهند برندشان را در بازار هدف جا بیاندازند و شناخت از برند و وجهه برند را بهبود ببخشند. در اقتصاد نیمه رقابتی و نیمه دولتی ما اما روابط مهم‌تر است و داستان اسپانسرینگ را متفاوت می‌کند.»

سازمان لیگ در احقاق حق باشگاه‌ها ناتوان بوده

علیزاده تأکید می‌کند: «به هر حال سازمان لیگ از سال‌ها پیش به این نتیجه رسیده است که این کار را به صورت متمرکز انجام دهد تا عایدی آن به باشگاه‌های کوچک‌تر هم برسد. این در حالی است که خود سازمان لیگ نتوانسته این درآمد را ایجاد کند، چند پرونده حقوقی با شرکت‌های کارگزار داشته و در احقاق حق باشگاه‌ها ناتوان بوده است. در کنار همه این‌ها شفافیت لازم را هم درباره مراودات مالی‌اش نداشته است. حالا باشگاهی مثل استقلال بنا به ادعایی درست یا غلط که معلوم نیست که بتواند این کار را انجام دهد یا نه، درخواست گرفتن حق تبلیغات محیطی را از سازمان لیگ دارد. سوال‌های زیادی در این رابطه وجود دارد. اینکه آیا استقلال می‌تواند چنین مبلغی را از کارگزار بگیرد؟ و سوال مهم‌تر اینکه چرا این شرکت در مزایده سازمان لیگ برای گرفتن تبلیغات محیطی شرکت نکرده بود؟ همه این بحث‌ها را هم که کنار بگذاریم. به این موضوع می‌رسیم که وقتی سازمان لیگ نتوانسته حقوق باشگاه‌ها را به آن‌ها بدهد، عملاً این موضوع اجتناب ناپذیر است که باشگاه هم بگوید نمی‌خواهم سازمان لیگ این کار را انجام دهد.»

در لیگ ایران روش متمرکز جواب می‌دهد یا غیرمتمرکز؟

او نظر شخصی‌اش را درباره روش مناسب برای لیگ ایران و پایان دادن به آشفته‌بازار مثلث باشگاه‌ها، سازمان لیگ و تبلیغات محیطی این‌طور بیان می‌کند: «نظر شخصی من اما این است که در لیگ ایران با شرایط غیرحرفه‌ای که وجود دارد و توانمندی‌هایی که ندارند و با توجه به اقتصاد غیررقابتی ما، شاید همین روش متمرکز بهتر باشد و باعث برقراری عدالت و رقابتی شدن لیگ می‌شود. به شرطی که سازمان لیگ هم با شفافیت این روش را به درستی اجرا کند و حق و حقوق باشگاه‌ها را بدهد. وگرنه به همین آشفته‌بازاری می‌رسیم که در حال حاضر داریم. هم‌اکنون آیین‌نامه‌ای در این رابطه وجود دارد که اگر شما قانونی و حقوقی هم به مسئله نگاه کنید، باشگاه استقلال این آیین‌نامه را رعایت نمی‌کند و خلاف آن عمل می‌کند. استدلال باشگاه استقلال هم اما این است که وقتی سازمان لیگ خودش به آیین‌نامه‌اش پایبند نیست و قانون را رعایت نمی‌کند و حقوق باشگاه‌ها را نمی‌دهد. من چرا این کار را انجام ندهم. همه این‌ها وضعیت آشفته‌ای را ایجاد کرده است.»

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید