بایگانی برچسب برای: حقوق_ورزش

حقوق_ورزشی

کیفیت فنی نا متناسب در لیگ چه پیامد حقوقی در پی خواهد داشت

یک کارشناس فوتبال ایران با انتقاد از کیفیت فنی لیگ بیست و یکم می‌گوید جایگاه متزلزل مربیان باعث شده آن‌ها صرفا نتیجه‌گرا باشند.

مجید جلالی در گفت‌وگو درباره ارزیابی‌اش از نیم فصل نخست لیگ بیست و یکم اظهار کرد: به هم خوردن تقویم بازی‌ها تا حدی روی کیفیت تیم‌ها تأثیر گذاشت. استراحت بین دو فصل کوتاه شد و بازیکنان نتوانستند خوب استراحت کنند. همین طور دوره آماده‌سازی قبل از فصل تیم‌ها به خوبی طی نشد. از طرفی دیگر بازی‌ها گاهی تعطیل می‌شد و گاهی تیم‌ها پنج روز یک‌بار بازی می‌کردند. این گونه برنامه‌ها کار مربیان را برای برنامه‌ریزی سخت می‌کند. روشن‌ترین بازخورد این شرایط این است که ما کیفیت خوبی از بازی‌ها نمی‌بینیم. اگر به آمار گل‌ها در بازی‌ها نگاه کنید به طور میانگین در هر بازی ۱.۷ گل زده شده است یا پرگل‌ترین هفته، هفته دوم بوده که ۲۰ گل زده شده و یا در هفته هفتم فقط ۹ گل زده شده است. بهترین گل‌زن لیگ هم بیش‌تر گل‌هایش را از روی نقطه پنالتی به ثمر رسانده است. همه این‌ها بیانگر این است که بازی‌ها کیفیت فنی خوبی نداشته است.

مربیان در بازی‌ها دو جنبه را دنبال می‌کنند؛ اول به دنبال این هستند که بازی‌ها فیزیکی و درگیرانه باشد چون با این پارامتر می‌توانند کاری کنند که نبازند و اگر فرصتی پیش آمد بازی را ببرند. اکثر تیم‌ها وقتی توپ را در اختیار دارند بازی‌های خوبی به نمایش نمی‌گذارند. البته مس رفسنجان و فجر سپاسی در این زمینه بهتر از سایر تیم‌ها کار می‌کنند. سپاهان و پرسپولیس هم تقریبا خوب بوده‌اند اما سایر تیم‌ها در این زمینه خوب نیستند و بیش‌تر روی جنبه‌های دفاعی تمرکز دارند. مثلا تیم فوتبال استقلال در کارهای دفاعی یک تیم بسیار خوب است که به این سادگی‌ها گل نمی‌خورد اما وقتی صاحب توپ است کسی از بازی این تیم راضی نیست. اگر ما می‌خواهیم لیگ ما در آینده دستاورد داشته باشد باید روی جنبه‌های فنی تمرکز داشته باشیم. به طور مثال الان کم‌تر در تیم‌ها بازیکن پاسور یا بازی‌ساز و یا طراح می‌بینید. یعنی بازیکنی که کار خلاق انجام بدهد کم است اما تمرکز تیم‌ها بیش‌تر روی کارهای درگیرانه و تدافعی است. به خاطر این که مربیان جایگاه باثباتی ندارند از باخت نگران هستند و این مساله باعث شده بازی‌ها مطلوب نباشد. مربیان به خاطر رسیدن به نتیجه از راحت‌ترین راه‌ها استفاده می‌کنند که این یک مقدار نگران‌کننده است. من فکر می‌کنم در این زمینه رسانه‌ها هم نقش مهمی دارند. درست است که یک تیم قهرمان نیم فصل شده اما به طور کلی باید عملکرد تیم‌ها بررسی و تیمی که بازی خوبی ارائه می‌دهد هم معرفی شود. یعنی براساس آمار یک تیم را فارغ از جایگاه جدول به عنوان تیم خوب معرفی کنند چون این مساله باعث می‌شود تیم‌ها به سمت انجام بازی‌های خوب بروند.

جلالی در ادامه با بیان این که عملکرد مربیان را باید در یک چارچوب مشخص بررسی کرد، گفت:‌ متأسفانه کمیته آموزش در پروسه ساختن مربیان خیلی تأثیرگذار نیست. آن‌ها سرفصل‌هایی را دنبال می‌کنند اما به طور کلی خیلی به دنبال تأثیرگذاری نیستند. من امیدوارم افرادی که به تازگی به کمیته آموزش آمده‌اند بتوانند تأثیرگذار باشند اما اصل موضوع این است که مربیانی که کارهای دفاعی را در دستور کار خود قرار می‌دهند و نتیجه می‌گیرند در جامعه شاخص شده‌اند. مثلا آقای کی‌روش تیمش این گونه بازی می‌کرد و نتیجه می‌گرفت و الان گروه وسیعی از مربیان از این سبک بازی تبعیت می‌کنند. ما نمی‌توانیم از مربی ایراد بگیریم چون وقتی با یک مربی قرارداد می‌بندند و در قراردادش می‌نویسند که اگر سه باخت آوردی برکنار می‌شوی، نمی‌شود از آن مربی انتظار داشت تیمش بازی زیبا ارائه بدهد. مربی جایگاهش اصلا ثبات ندارد و به دنبال این است که با فشرده کردن بازی تیمش کم‌تر گل بخورد و اگر اتفاقی رخ داد به گل برسد. الان شرایط به گونه‌ای شده اغلب مربیان این گونه فکر می‌کنند که اگر می‌خواهید تیم‌تان برنده شود باید روی نیمکت بسیار اعتراض کنید و داور را تحت تأثیر قرار بدهید و این کار را می‌کنند. متأسفانه مسائلی وجود دارد که تبدیل به باور شده است. آن کسانی هم که تصمیم‌گیر هستند به این کار ندارند که آن تیمی که پیروز شده چطور پیروز شده است و یا تیمی که باخته است چطور باخته است. من فوتبال تیم فجر سپاسی را می‌پسندم اما این تیم در انتهای جدول قرار دارد. با این حال باید از این تیم‌ها که بازی خوب ارائه می‌دهند تقدیر شود. درست است که آن‌ها نتیجه نمی‌گیرند اما سعی می‌کنند بازی‌های باکیفیت ارائه بدهند.

او در پاسخ به این سوال که با این شرایط باید نگران آینده باشیم یا خیر؟ گفت: قطعا همین طور است و باید نگران باشیم. اگر دقت کنید در اکثر بازی‌ها شاهد یک بازی درگیرانه و فیزیکی هستیم. بازیکنان شجاعانه روی توپ درگیر می‌شوند. ما با همین شیوه بازی در لیگ قهرمانان آسیا وقتی با تیم‌های غرب آسیا بازی می‌کنیم تقریبا می‌توانیم موفق باشیم ولی وقتی به تیم‌های شرق آسیا برخورد می‌کنیم حریف‌شان نیستیم چون در آن بازی‌ها شما دیگر نمی‌توانید از طریق این سبک بازی به نتیجه برسید. یعنی شما نمی‌توانید از طریق تخریب بازی حریف به نتیجه برسید.الان تیم‌های ما در لیگ همین گونه بازی می‌کنند. یعنی بازی حریف را تخریب می‌کنند و به دنبال این هستند که گل نخورند. به همین خاطر است که تیم‌ها وقتی توپ در اختیار دارند عملا کاری برای انجام ندارند. با این شرایط آینده هم می‌تواند نگران کننده باشد. الان تیمی مثل منچستر سیتی فوتبال بازی می‌کند، نتیجه می‌گیرد و همه هم از فوتبالش لذت می‌برند. اگر دقت ‌کنید بیش‌تر بازیکنان این تیم پاسور و خلاق هستند. این گونه بازیکنان وقتی توپ در اختیار دارند مهارت و عملکرد خود را نشان می‌دهند. اما در فوتبال‌ ما همه چیز برعکس است. این جا همه فیزکی بازی می‌کنند و اهمیت ندارد که وقتی صاحب توپ هستند باید چکار کنند. این گونه سبک بازی در آینده نمی‌تواند برای ما بازیکن‌سازی کند. یک زمانی من سرمربی فولاد بودم. رضا نوروزی با ۲۶ گل آقای گل شد اما الان چند سال است که آقای گل تیم بیش‌تر از ۱۳ یا ۱۴ گل نمی‌زند که برخی از این گل‌ها هم از نقطه پنالتی به ثمر رسیده است. این گونه مسائل باید ما را حساس کند. بخش‌هایی در فدراسیون فوتبال هستند که باید روی این موضوع کار و راهکار پیدا کنند.

جلالی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره حذف پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان آسیا و و تأثیر این موضوع روی روحیه بازیکنان هم گفت:‌ یکی از مسائلی که باعث پیشرفت بازیکنان می‌شود مسائل انگیزشی است. یعنی بازیکن باید از نظر قدرت ذهنی و شرایط انگیزشی در وضعیت خوبی باشد. الان شاید بازیکنان استقلال انگیزه‌ای برای قهرمانی در لیگ داشته باشند چون چند سال است این تیم قهرمان نشده است اما همین‌ها بعدها اگر به این نتیجه برسند که نمی‌توانند در لیگ قهرمانان آسیا بازی کنند انگیزه‌های‌شان فروکش می‌کند. قطعا مطمئن باشید این گونه مسائل روی پیشرفت بازیکنان ما خلل ایجاد می‌کند. امکان دارد یک یا دو سال محروم باشیم و اثرات این موضوع را بعدها بینیم. بعدها متوجه می‌شویم که بازیکنان ما چقدر از آسیا عقب مانده‌اند.

این کارشناس فوتبال درباره اشتباهات داوری و اعتراضات مربیان به این موضوع هم گفت:‌ من چون اکثر بازی‌ها را دیده‌ام می‌توانم بگویم روی برخی صحنه‌ها داوران اشتباهات تأثیرگذاری داشته‌اند. داوران هم تلاش می‌کنند بازی‌ها را بدون اشتباه قضاوت کنند؛ اما این را در نظر بگیرید وقتی یک مربی نگران جایگاه خود باشد و به این فکر کند با دو باخت اتفاقاتی برایش در آن تیم رخ می‌دهد این موضوع هم روی شکل بازی تیم‌اش تأثیر می‌گذارد و هم روی رفتارهای او اثرگذار خواهد بود. یعنی اگر داور روی یک اوت دستی اشتباه کند رفتارهای عجیبی از مربیان می‌بینیم. این اعتراضات به خاطر این است که جایگاه مربیان متزلزل است. الان نگرانی‌ها از باخت به حداکثر رسیده است. الان چند مربی در تیم‌ها با آسودگی خاطر مربیگری می‌کنند؟ اگر مربی با این شرایط مربیگری کند می‌تواند به فوتبال خدمت کند و بازیکن بسازد؟ اما ما این شرایط را نمی‌بینیم. در بخش مدیریت باید بینش‌های بهتری را شاهد باشیم تا قراردادهای مطمئن‌تری با مربیان امضا شود. اگر این چنین باشد شرایط بهتر خواهد شد. اگر قرارداد مربیان طوری تنظیم شود که جایگاه مربی متزلزل باشد آن مربی فقط به جایگاه خودش فکر می‌کند و کاری به خدمت کردن به فوتبال ندارد.

فدراسیون فوتبال باید وارد عمل شود و کمیته‌ای تشکیل بدهد و اقداماتی انجام بدهند و بازی‌ها را بررسی کنند. در کنار این کمیته رسانه‌ها هم باید وارد عمل شوند و تیم‌ها و مربیانی که به بازی‌های خوب وفادار هستند معرفی کنند. صرفا نباید به نتیجه آخر بازی نگاه کرد. باید شیوه ارزشیابی عملکرد از مربیان تدوین شود و عملکرد مربیان به صورت اصولی بررسی شود. اگر این اتفاق رخ بدهد خط بطلانی کشیده می‌شود روی این موضوع که می‌گویند دوغ و دوشاب یکی است. اگر شیوه ارزشیابی عملکرد نداشته باشیم همه سعی می‌کنند فقط یک کار انجام بدهند و نتیجه بگیرند. این ارزشیابی عملکرد است که می‌تواند عوامل را به کار بهتر وادار کند.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ریاست بازنشستگان در هیات‌های ورزشی مشروط شد + ابلاغیه

بر اساس ابلاغیه وزارت ورزش و جوانان، به‌کارگیری بازنشستگان و افراد بازخرید شده به عنوان رییس و اعضای هیات رییسه هیات‌های استانی و شهرستانی ممنوع است مگر این که در زمان ثبت نام از نامزد بازنشسته و قبل از انتخاب در مجمع به عنوان رییس هیات، تعهدنامه محضری گرفته شود که هیات به هیچ نحوی از بودجه عمومی کل کشور یا دریافت کمک‌های دولتی یا منابع عمومی، استفاده نمی‌کند.

در ابلاغیه‌ای که از سوی علیرضا خسروی، مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیون‌ها به رییسان فدراسیون‌های ورزشی و نیز مدیران کل ورزش و جوانان استان‌های سراسر کشور ارسال شده آمده است با عنایت به نامه شماره ۵۲.۱۹۸۱۵. د مورخ ۱۴۰۰/۰۹/۰۷ اداره کل حقوقی و املاک در خصوص نحوه به‌کارگیری بازنشستگان و افراد بازخرید شده به عنوان رییس و اعضای هیات رییسه هیات‌های استانی و شهرستانی به آگاهی می‌رساند: به‌کارگیری افراد در همه دستگاه‌هایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کشور استفاده می‌کنند ممنوع است و از آن جا که به استناد بنده (۱–۱) ماده (۲۳) آیین‌نامه نحوه فعالیت هیات‌های استانی و شهرستانی کمک‌های مالی دولت از منابع هیات‌های تعیین شده است، هیات‌های استانی مشمول این ممنوعیت می‌شوند، مگر آن که در زمان ثبت نام از نامزد بازنشسته و قبل از انتخاب در مجمع به عنوان رییس هیات، تعهدنامه محضری از نامزد مورد نظر مبنی بر استفاده نکردن هیات، به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور یا دریافت کمک‌های دولتی یا منابع عمومی اخذ شود.

ریاست بازنشستگان در هیات‌های ورزشی مشروط شد + ابلاغیه

در پیوست یک این نامه نیز که از سوی مرتضی فلاح، مدیرکل حقوقی و املاک وزارت ورزش و جوانان به علیرضا خسروی، مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیون‌ها آمده است: احتراما، عطف به نامه شماره ۱۷۶۲/۳۰/۲۱۷/۱۴۰۰ مورخ ۱۴۰۰/۰۹/۲ در خصوص ارائه طریق حقوقی در پاسخ به استعلام اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه پیرامون تعیین تکلیف افراد بازنشسته جهت ثبت نام به عنوان نامزد ریاست هیات استان یا شهرستان، مراتب ذیل را در تبیین قوانین و مقررات مربوطه به استحضار می‌رساند:

نظر به این‌که به استناد ماده (۳۴) اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی آماتوری موضوع تصویب‌نامه شماره ۴۲۰۱۳. ت ۵۵۱۰۲ ه مورخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ هیات وزیران که به موجب نامه شماره ۱۰۲.۲۶۶۸۷ مورخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۲ شورای نگهبان تایید شده، هیات‌های ورزشی استان‌های کشور به عنوان موسسه غیردولتی تعیین شده‌اند که عهده‌دار اداره رشته/‌ رشته‌های ورزشی در استان بوده تا با رعایت قوانین و مقررات مربوطه فعالیت کنند. بنابراین از این حیث، نهاد عمومی غیردولتی مشمول تعریف دستگاه اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشور به مصوب ۸۶، مذکور در فراز ابتدایی صدر ماده واحده قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان نمی‌شود، لیکن الزام هیات‌ها به فعالیت با رعایت قوانین و مقررات مربوطه ایجاب می‌کند که مفاد قسمت اخیر صدر ماده واحده نیز رعایت شود که به موجب آن، به کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات مربوطه بازنشسته یا بازخرید شده یا بشوند در تمامی دستگاه‌هایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می‌کنند، ممنوع اعلام شده است و از آن‌جا که به استناد بند (۱_۱) ماده (۲۳) آیین‌نامه هیات‌های ورزشی کمک‌های مالی دولت از منابع درآمدهای هیات تعیین شده است، هیات‌های استانی مشمول این ممنوعیت می‌شوند، مگر آن که در زمان ثبت نام، از نامزد بازنشسته و قبل از انتخاب در مجمع به عنوان رییس هیات، تعهدنامه محضری از نامزد مورد نظر مبنی بر استفاده نکردن هیات، به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور یا دریافت کمک‌های دولتی یا منابع عمومی اخذ شود.

ریاست بازنشستگان در هیات‌های ورزشی مشروط شد + ابلاغیه

در پیوست ۲ این نامه نیز که از سوی علیرضا خسروی، مدیرکل دفتر امور مشترک فدراسیون‌ها به مرتضی فلاح، مدیرکل حقوقی و املاک وزارت ورزش و جوانان نگاشته شده، آمده است: با عنایت به ابلاغ اساسنامه جدید فدراسیون‌های ورزشی مورخ ۱۴۰۰/۰۵/۱۲ و لزوم شفافیت در برخی از مفاد اساسنامه مذکور، خواهشمند است دستور فرمایید به استناد دو ماده قانونی ذیل، در خصوص نحوه حضور بازنشستگان و افراد بازخرید شده به عنوان هیات رئیسه موظف (رییس، دبیر و خزانه‌دار) هیات‌های ورزشی استانی و شهرستانی اظهارنظر حقوقی معمول و به این اداره کل اعلام کنید.

۱_ طبق ماده(۳۴) اساسنامه مذکور هیات‌های ورزشی استان‌های کشور، موسسه غیردولتی و با مدت فعالیت نامحدود به عنوان بالاترین مرجع ذیصلاح عهده‌دار اداره رشته/رشته‌های ورزشی در استان هستند و از سوی فدراسیون به رسمیت شناخته شده یا می‌شوند تا با رعایت قوانین و مقررات مربوط فعالیت کنند.

۲_ به استناد ماده واحده قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان به شماره ۱۳۴۲۷/۵۹۶ مورخ ۱۳۹۵/۰۳/۰۴ به‌کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات مربوطه بازنشسته یا بازخرید شده یا بشوند، در دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده (۵) قانون خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶/۰۷/۰۸ و تمامی دستگاه‌هایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می‌کنند، ممنوع است.

ریاست بازنشستگان در هیات‌های ورزشی مشروط شد + ابلاغیه

منبع خبر: ایسنا ۱۴۰۰۱۰۰۶۰۳۹۱۳

امید نوید ضمن احترام به نظر و اندیشه مدیران حقوقی وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد بنظر می رسد این شرط فاقد مبناء، خارج موضوع و روایتی از قانون گریزی می باشد و امیدواریم مقدمات صیانت از حقوق ورزشکاران و جامعه ورزشی بیش از بیش فراهم گردد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

تغییر پرچم، تغییر تابعیت، مهاجرت و پناهندگی از مهم‌ترین واژه‌های این روز‌های ورزش ایران است که البته در سال‌های اخیر به نسبت گذشته بیشتر به گوش می‌رسد.

در سال‌های اخیر تعداد ورزشکاران مهاجر البته در میان نخبگان افزایش یافته و همین نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است. با این حال افراد کمی هستند که بعد از کوچ شرایط رو به رشدی را پشت سرمی‌گذارند و بسیاری هم هستند که حتی در بعد ورزش قهرمانی هم فعالیت نمی‌کنند.

تغییر پرچم، تغییر تابعیت، مهاجرت و پناهندگی از مهم‌ترین واژه‌های این روز‌های ورزش ایران است که البته در سال‌های اخیر به نسبت گذشته بیشتر به گوش می‌رسد.

از نظر جامعه شناسی هرکدام از این واژگان معنای متفاوت و عوامل گسترده‌ای دارند، اما اگر جامعه امروز ایران را مدنظر قرار بدهیم یکی از مهم‌ترین علل انتخاب این راه‌ها مشکلات اقتصادی و عدم توجه به نیاز ورزشکاران است که سبب می‌شود با توجه به موقعیت‌هایی که نسبت به دیگر افراد جامعه در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرند، از کشور خود مهاجرت کنند.

مهاجرت به خصوص در میان نخبگان نه فقط در ایران بلکه در کشور‌های توسعه یافته نیز وجود دارد، اما قطعا از نظر اهداف و علل شرایط متفاوتی نسبت به ایران را تجربه می‌کنند. کمتر کشور توسعه یافته‌ای پیدا می‌شود که پرستار و پزشکانش در مهم‌ترین شرایط تاریخ کاری خود راهی کشور دیگری شوند موضوعی که به گفته مسئولان بهداشت ایران این اتفاق در کشور رخ داده است. در واقع مهاجرت‌هایی که از سوی ورزشکاران در کشورهایی، چون فرانسه، آلمان، آمریکا و … صورت می‌گیرد کمتر جنبه اقتصادی دارد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

علاقه به مهاجرت از کجا شکل می‌گیرد؟

نخبگان کشور‌هایی کمتر توسعه یافته همیشه جزو اهداف حکومت‌های توسعه یافته بوده اند چرا که با جذب آن‌ها نه تنها خودشان به یک استعداد آماده و تربیت شده با منابع مالی خارجی می‌رسند بلکه مانع توسعه آن کشور هم می‌شوند چرا که سرمایه انسانی مهم‌ترین عامل رشد و توسعه یک کشور است.

شاید برای ایران که کمتر به ورزشکاران نخبه خود اهمیت می‌دهد مهاجرت یک ورزشکار آینده دار مورد توجه دولت و حتی مردم نباشد و بیشتر به کوچ نخبگان علمی اهمیت داده شود، اما با توجه به جایگاه ورزش در کشور‌های اروپایی و توسعه یافته باید گفت که امروز ورزش از حالت سرگرمی خارج شده و حتی نشانه توسعه کشورهاست.

عوامل دافعه داخلی و جاذبه خارجی نقش مهمی در ترغیب ورزشکاران به مهاجرت ایفا می‌کند. حتی ممکن است که یک ورزشکار از طبقه پایین جامعه نباشد، اما برای رسیدن به یک شرایط آرمانی تصمیم به مهاجرت بگیرد. در ادامه این گزارش به وضعیت ورزشکارانی که در سال‌های اخیر به دلایل مختلف از ایران خارج شدند پرداخته ایم.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

شطرنج و حسرت کوچ یک نابغه جهانی

شاید بتوان گفت مهم‌ترین مهاجرت سال‌های اخیر ورزش ایران در شطرنج رخ داده؛ جایی که علیرضا فیروزجا که امروز نفر دوم رنکینگ جهانی است به دلیل بی اهمیتی مسئولان ورزش تغییر پرچم داد و بعد از مدت‌ها مسابقه با پرچم فیده حالا با نام فرانسه در رقابت‌ها شرکت می‌کند. نخبه‌ای که حالا تیتر اصلی تمام رسانه‌های شطرنجی دنیاست و حتی قهرمان ۵ دوره رقابت‌های جهانی یعنی مگنوس کارلسن هم می‌داند کسی جز علیرضا وارث تاج و تخت او نیست. این موضوع نه در یکی دوسال گذشته بلکه از سال‌ها قبل توسط کارشناسان خبره شطرنج دنیا اعلام شده بود، اما مسئولان ورزش ایران به آسانی اجازه مهاجرت او را دادند. البته فیروزجا تغییر پرچم داده؛ اتفاقی که در دنیای شطرنج عادی است و هیچ ارتباطی به مباحث سیاسی و پناهندگی ندارد. کما اینکه چندی پیش هم لوون آرونیان سوپراستاد بزرگ ارمنی پرچمش را به آمریکا تغییر داد. با وجود اینکه تصمیم او در رسانه‌ها سروصدای زیادی داشت و همه از رفتن این استعداد ابراز ناراحتی کردند، اما فیروزجا هیچ حاشیه‌ای بعد از مهاجرت نداشت و هیچ گاه درباره علت تصمیم خود صحبتی نکرد. علیرضا فیروزجا که چند هفته پیش قهرمان گرند سوئیس شد توانست سهمیه مسابقات کاندیدا‌های جهان را هم کسب کند تا با قهرمانی احتمالی در این رقابت‌ها در دوره بعدی قهرمانی جهان رو در روی مگنوس کارلسن بنشیند؛ مردی که اعلام کرد که اگر فیروزجا حریف بعدی اش نشود احتمالا در مسابقه شرکت نمی‌کند چرا که انگیزه‌ای ندارد!

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

درسا درخشانی، میترا حجازی پور، غزل حکیمی فرد، الشن مرادی، آتوسا پورکاشیان (شطرنج باز) و شهره بیات (داور شطرنج) از دیگر مهاجران شطرنج در سال‌های اخیر بودند. حجازی پور در فرانسه، حکیمی فرد در سوئیس، مرادی، درخشانی و پورکاشیان در آمریکا و بیات در انگلیس به فعالیت شطرنجی خود ادامه می‌دهند. البته پیش از این افرادی، چون کامران شیرازی، مهرشاد شریف نیز بودند که به خاطر ممنوعیت شطرنج در ایران با پرچم کشور‌های آمریکا و فرانسه مسابقه دادند. با این حال فیروزجا را می‌توان مهم‌ترین و البته پرامیدترین مهاجر شطرنج ایران به حساب آورد.

فوتبال و کوچ نابغه داوری

علیرضا فغانی حدود دو سال ونیم پیش به خاطر مسائل خانوادگی تصمیم به مهاجرت به استرالیا گرفت، ولی در همین فصل لیگ برتر هم پیش آمده که بازی‌هایی را در ایران قضاوت کرده است. او در تورنمنت‌ها به نام ایران قضاوت می‌کند، اما خارج نشین است. او از جمله داوران مطرح آسیایی محسوب می‌شود که رده بندی جام جهانی ۲۰۱۸ و فینال المپیک ۲۰۱۶ را سوت زد.

علی قربانی و حجت حق وردی در تیم سومقاییت آذربایجان توپ می‌زنند و به عضویت تیم ملی این کشور هم در آمدند. قربانی ۸ و حق وردی ۹ بازی ملی برای آذربایجان انجام دادند.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

مهاجران پارالمپیکی

پوریا جلالی پور تیروکمان که برای کسب سهمیه پارالمپیک توکیو به هلند اعزام شده بود در کامپوند تیمی به مدال طلا رسید، اما به یک باره سر از کانادا در آورد و اعلام کرد که منتظر ویزای آمریکاست، اما هیچ خبری از او در ورزش نیست!

حقوق_ورزشی

شهراد نساج پور پرتابگر دیسک پارادوومیدانی در سال ۲۰۱۵ از ایران خارج شد و یک سال بعد شانس حضور در پارالمپیک را آن هم به عنوان پرچمدار پیدا کرد. او در پارالمپیک توکیو نیز حاضر بود. او در ریو یازدهم و در توکیو هشتم شد.

حقوق_ورزشی

سامان بلاغی بسکتبالیست با ویلچر ایران که با تیم ملی به رقابت‌های جهانی آلمان رفته بود در همان کشور پناهنده شد و به ایران برنگشت.

حقوق_ورزشی

محسن کائیدی پارادوومیدانی کاری که در پارالمپیک لندن و ریو ۴ مدال برای ایران کسب کرده بود دو سال پیش راهی ترکیه شد و در آن جا به ورزش ادامه داد و در قهرمانی اروپا مدال برنز را کسب کرد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

محمد خالوندی دیگر پارادوومیدانی کار موفق ایران بود که راهی ترکیه شد. خالوندی در قهرمانی اروپا به مدال طلا رسید و حالا رکورددار پرتاب نیزه کلاس F۵۷ این قاره است. او درباره علت تصمیمش برای رفتن به کشور دیگر گفت: به آینده‌ام فکر می‌کنم و به اینکه بعد از پایان ورزشم مورد حمایت چندانی قرار نمی‌گیرم، برای همین هم خودم و هم خانواده‌ام این تصمیم بسیار سخت را گرفتیم. نه قرار است غیرقانونی بروم و نه اینکه فرار کنم، به کشور ترکیه می‌روم تا علاوه بر بازی برای این کشور، تجربه چندین سال حضورم در رشته پرتاب نیزه را در اختیار آن‌ها قرار دهم.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

حامد حیدری که در پارالمپیک ریو ۲۰۱۶ بعد از خالوندی به مدال نقره رسیده بود در پارالمپیک توکیو با کنار زدن یک ایرانی به نام آذربایجان مدال طلا گرفت. او در قهرمانی اروپا نیز برای این کشور مدال نقره را تصاحب کرد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

خالوندی، حیدری و کائیدی جزو دو تابعیتی‌ها محسوب می‌شوند.

جودوکاران پرسروصدا

پرحاشیه‌ترین جودوکار و مهاجر سعید ملایی بود که بعد از رقابت‌های جهانی ۲۰۱۹ از ژاپن راهی آلمان شد. صحبت‌های او علیه فدراسیون ایران منجر به تعلیق فدراسیون شده است. او بعد از پناهندگی در آلمان در گرنداسلم اوساکا به جایی نرسید و حذف شد. اواخر ۲۰۱۹ رئیس جمهور مغولستان او را به این کشور دعوت کرد و او پاسپورت مغولستان را گرفت. او در گرنداسلم مجارستان برای اولین بار برای مغولستان مدال (برنز) گرفت. او در گرند اسلم تل آویو که به میزبانی رژیم اشغالگر قدس برگزار شد به نایب قهرمانی رسید. ملایی در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز با شکست مقابل جودوکار ژاپنی به مدال نقره رسید.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

وحید سرلک حدود ۱۰ سال پیش راهی آلمان شد و همان جا اعلام پناهندگی کرد، اما این جودوکار در ورزش به جایی نرسید و خداحافظی کرد! او مدتی سرمربی باشگاه مونشن گلادباخ بود.

حقوق_ورزشی

مهاجرت_ورزشکاران

محمد رشنونژاد یکی از مهاجران جودو، کسی بود که به خاطر مشکلاتش مجبور به حراج مدال هایش شد و چهارسال پیش همراه با تیم ملی به هلند رفت، اما بعد از خروج از هتل به قصد خرید دیگر نزد کاروان برنگشت. او حدود یک سال و نیم بعد در تورنمنت آزاد بلژیک به مدال برنز رسید.

حقوق_ورزشی

جواد محجوب سهمیه المپیک ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ ریو را کسب کرد و بعد از بازی‌های برزیل به خاطر بی اهمیتی مسئولان نسبت به این ورزش راهی کانادا شد. او صحبت‌هایی در خصوص حضور در MMA داشت.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

احسان رجبی در سال ۸۸ به مدال برنز مسابقات قهرمانی آسیا رسید، اما چند ماه بعد دوپینگ او مثبت اعلام شد، اما رجبی فدراسیون را مقصر دانست. او در سال ۸۹ به آمریکا مهاجرت کرد و در رقابت‌های بی جی جی پرو کالیفرنیا دو طلا گرفت و در رقابت‌های جهانی جوجیتسو هم قهرمان شد. رجبی در گرنداسلم آمریکا هم نایب قهرمان شد.

حقوق_ورزشی

 

کشتی و مهاجرت به آذربایجان

نوید زنگنه ملی پوش ۷۴ کیلوگرم کشتی ایران سال ۹۸ به کانادا رفت و ااعلام شد که از دو سال بعد برای این کشور کشتی می‌گیرد، اما هنوز هیچ خبری از او در مسابقات مهم نیست. او در سال ۲۱۸ د مسابقات زیر ۲۳ سال جهان برنز گرفت و در قهرمانی آسیا ۲۰۱۹ میز به مدال نقره رسید.

حقوق_ورزشی

سامان طهماسبی ۱۱ سال پیش تصمیم به مهاجرت به کشور آذربایجان گرفت و کشتی را در این کشور ادامه داد. او از جمله ورزشکارانی بود که سیستم پاداش‌های پرزرق و برق این کشور چشمش را گرفت و ترک دیار کرد. او در المپیک ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۱۶ ریو با دوبنده آذربایجان روی تشک رفت. او در ریو در همان مسابقه نخست باخت و در شانس مجدد هم مبارزه را به حبیب الله اخلاقی واگذار کرد. دو نقره و یک برنز قهرمانی جهان سه افتخار او با آذربایجان بود. طهماسبی بعد از ریو از کشتی خداحافظی کرد و به ایران برگشت.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

محمدرضا آذرشکیب نیز در سال ۹۷ راهی آذربایجان شد تا برای این کشور کشتی بگیرد. او یک بار پیشنهاد این کشور را رد کرده بود.

حقوق_ورزشی

صباح شریعتی از ۷ سال پیش برای آذربایجانی‌ها کشتی می‌گیرد و در المپیک ریو نیز به مدال برنز رسید. او در بازی‌های اروپایی نیز دو مدال گرفت. او در اولین مسابقه‌ای که برای آذربایجان کشتی گرفت توانست مدال طلای مسابقات جام جایزه بزرگ باکو سال ۲۰۱۳ را کسب کند. این کشور در سنگین وزن کشتی فرنگی مدالی نداشت و این اولین عنوان آن‌ها بود.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

تکواندو و مهاجران پرشمار

کیمیا علیزاده قطعا از جمله نام‌های تاریخ ماندگار ایران است کسی که اولین و تنها مدال المپیک ایران را در المپیک کسب کرده است. او دو سال و نیم پیش راه هلند شد و بعد در آلمان اقامت گرفت. علیزاده که بعد از مهاجرت با مصدومیت دست و پنجه نرم می‌کرد در قهرمانی اروپا به مدال نرسید. هیات اجرایی کمیته بین المللی المپیک به خاطر حمایت از او با حضور علیزاده در بازی‌های المپیک توکیو موافقت کرد. مبارزه او با ناهید کیانی در توکیو یکی از تلخ‌ترین مبارزه‌های تاریخ ورزش ایران بود. در نهایت علیزاده که جید جونز تکواندوکار نامدار بریتانیایی را از پیش رو برداشته بود از کسب مدال برنز المپیک بازماند.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

دینا پوریونس به خاطر شرایط تکواندو ایران و بی اهمیتی فدراسیون راهی هلند شد. او در قهرمانی اروپا ۲۰۱۸ برای این کشور مدال نقره گرفت و در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز در قالب کاروان پناهندگان حاضر بود و در یک هشتم نهایی به رقیب چینی باخت.

حقوق_ورزشی

راحله آسمانی نیز در تیم ملی بلژیک عضویت داشت گفته می‌شود فعالیت اصلی اش در این کشور در زمینه پُست است، اما او در مسابقات آزاد به نام بلژیک شرکت کرد. آسمانی به خاطر خلف وعده مسئولان در اهدای پاداش مدال نقره بازی‌های آسیایی گوانگژو تصمیم به مهاجرت گرفت. او در المپیک ۲۰۱۶ ریو نیز مسابقه داد و در رقابت‌های قهرمانی اروپا به مدال برنز رسید.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

میلاد بیگی که بعد از کنار گذاشته شدن رضا مهماندوست راهی آذربایجان شد عملکرد موفقی زیر پرچم این کشور داشت. او مهم‌ترین عنوان خود را در ریو به دست آورد. جایی که توانست مهدی خدابخشی تکواندوکار پرامید ایران را از پیش رو بردارد و در نهایت به مدال برنز بازی‌های المپیک برسد. البته مهماندوست علت شکست بیگی در نیمه نهایی را شرایط روحی بد به خاطر مبارزه با دوستش خدابخشی عنوان کرد. او در سال ۲۰۱۵ نیز در بازی‌های اروپایی قهرمان شده بود.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

 

رضا مهماندوست مربی موفق تکواندو که هیچ گاه به خاطر عناوین شاگردانش در ایران از سوی مسئولان مورد توجه قرار نگرفت، از جمله مهاجران ورزش ایران است.

حقوق_ورزشی

 

مهدی خدابخشی نیز که با تانیا ملی پوش صربستانی ازدواج کرد به خاطر او تغییر تابعیت داد و راهی این کشور شد. او در قهرمانی اروپا ۲۰۲۱ برای صربستان مدال نقره را به دست آورد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

فرزاد ذوالقدری را باید آخرین مهاجر تکواندو دانست که از سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت با پرچم بلغارستان در مسابقات شرکت کند. فرزاد پسر محمد حسین ذوالقدر سرمربی اسبق تیم ملی است.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

کسری مهدی پورنژاد و همسرش پریسا فرشیدی نیز در کشور آلمان فعالیت دارند.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

قایقرانان بی سروصدا

سعید فضل اولی بعد از بازی‌های آسیا ۲۰۱۴ اینچئون تصمیم به مهاجرت به آلمان گرفت. مهم‌ترین عنوان او با ایران مدال نقره بازی‌های آسیایی بود. او در سال ۲۰۱۶ به عنوان ۵ ورزشکار برتر شهر کارلسروهه معرفی شد. او در المپیک ۲۰۲۰ در تیم پناهندگان حاضر بود و در یک چهارم نهایی (گروه سوم) به رده چهام رسید.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

آرزو معتمدی اولین زن ایرانی بود که توانست سهمیه کایاک بازی‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن را کسب کند، اما برگزاری مسابقه انتخابی بین او و آرزو حکیمی سبب ناراحتی این قایقران شد. او در سال ۹۱ راهی دانشگاه اوکلاهاما آمریکا شد. او نتایج خوبی در رقابت‌های داخلی آمریکا و آلمان گرفت، اما در میادین مهم جهانی و المپیک به عنوانی نرسید اگر چه هدف او از ترک ایران تحصیل بود.

مینا علیزاده که در تیم ملی دراگان بوت زنان ایران فعالیت می‌کرد در سال ۸۸ همراه با تیم به مسابقات چک رفت، اما به کمک برادرش راهی آلمان شد و پناهندگی این کشور را گرفت. او مهم‌ترین دلیل پناهندگی خود را عدم توجه مسئولان به ورزش زنان و عملکرد ضعیف فدراسیون در تامین امکانات عنوان کرد.

شروین پاکدل ۱۷ ساله که از او به عنوان استعداد در قایقرانی نام برده می‌شد در حاشیه اعزام به رقابت‌های جهانی زیر ۲۳ سال در سال ۹۵ در فرودگاه گم شد. در حالی که همه از این اتفاق شوکه بودند مشخص شد او به پرتغال در خواست پناهندگی داده است. نکته جالب توجه اینکه پدر او از این موضوع خبر نداشت و بعد‌ها اعلام شد که خانواده مادری او اصلی‌ترین مشوق پاکدل برای ماندن در پرتغال بوده اند. مربی تیم ملی به خاطر این اتفاق اخراج شد!

کیمیا مرادی از رشته کاناپولو نیز در سال ۹۶ راهی نروژ شد.

سایر رشته‌ها

مهر سال ۹۳ بود که خبری در خصوص پناهندگی پوریا پورابراهیم (نجات غریق) و محمود زاویه (نجات غریق) در مون پولیه فرانسه منتشر شد و آن‌ها در حاشیه اعزام تیم به رقابت‌های جهانی تصمیم به جدایی گرفتند.

صدف خادم اولین زن ایرانی بوکسور البته در بخش آماتور است که فدراسیون ایران هیچ مسئولیتی برفعالیت‌های او ندارد و این بوکسور به صورت مستقل در مسابقات شرکت می‌کند. او همسر مهیا منشی پور است.

محمد حسین ابراهیمی شمشیرباز اسلحه فلوره در سال ۲۰۱۰ و در اعزام برای آماده سازی بازی‌های گوانگژو در فرانسه از اردوی تیم ملی جدا شد و پناهندگی آلمان را گرفت.

ایمان جمالی اولین لژیونر هندبال ایران است که راهی لیگ مجارستان شد. او بعد از مدتی پاسپورت این کشور را گرفت. او مهم‌ترین دلیل تغییر تابعیت خود را اوضاع بد رشته هندبال عنوان کرد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

احسان خدادادی ملی پوش ژیمناستیک نیز که سال ۹۴ به ترکیه رفت درباره علت خداحافظی‌اش از تیم ملی ایران گفت: ۱۰ سال عضو تیم ملی ژیمناستیک بودم و دو سال کاپیتانی تیم ملی را بر عهده داشتم، اما متاسفانه سرمربی تیم ملی ژیمناستیک با زدن انگ بی‌اخلاقی و اینکه مشکل اخلاقی دارم و در اردوی اوکراین به جای حضور در تمرینات و گوش دادن به حرف مربیان دنبال کار‌های شخصی خود بودم، به راحتی با آبروی من بازی کرد.

مهتاب یادگاری، مژگان تاجیک، امین ارباب، رضا فرخیان، سارا خسروی و محمد رمضان پور در کشورهایی، چون آمریکا و اتریش، دانمارک به عنوان مربی و ورزشکار در ژیمناستیک فعالیت می‌کنند.

هامون درفشی پور که به کانادا مهاجرت کرده بود با سمیرا ملکی پور که خودش هم ملی پوش و مربی تیم زنان بود ازدواج کرد و در این کشور ماندگار شد. در تیم پناهجویان المپیک ۲۰۲۰ و در کومیته مسابقه داد. درفشی پور ابتدا مقابل حیفی از لتونی پیروز شد، اما بعد به رقیب اردنی باخت.

شقایق باپیری ملی پوش هندبال نیز چند روز پیش قبل از بازگشت تیم ملی به ایران از رقابت‌های جهانی اسپانیا از کاروان جدا شد و با انتشار ویدیوی اعلام کرد که نه به دلایل سیاسی بلکه برای داشتن آینده‌ای بهتر تقاضای پناهندگی دارد.

مهاجران ناموفق

کم پیش می‌آید که ورزشکاری، چون علیرضا فیروزجا از کشور خارج شود و جدی‌تر به مسیر خود ادامه دهد و به عناوین مهم جهانی هم برسد. بسیاری از آن‌ها حتی بعد از مدتی ورزش را کنار گذاشته و تلاش کردند در حیطه دیگری فعالیت کنند چرا که هدفشان از مهاجرت موضوعی فراتر از موفقیت در ورزش بوده است. در واقع حضور در یک تورنمنت ورزشی یا اردوی برون مرزی مسیری برای دستیابی افراد به اهدافشان بوده که در بسیاری اوقات رنگ و بوی ورزش ندارد.

یکی از مهم‌ترین اعتراض‌های مردم نسبت به ورزشکارانی که تصمیم به خروج از کشور دارند نیز در همین مبحث است. در واقع بسیاری رفتن نخبگان به خارج از کشور با هزینه آن فرد را یک تصمیم شخصی می‌دانند، اما آنان که با پول فدراسیون که از بیت الملی پرداخت شده به اردو یا مسابقه می‌روند و بعد از جدایی از تیم تقاضای پناهندگی می‌کنند مورد انتقاد هستند. در واقع ورزشکار نه با هزینه خودش بلکه با پول مردم به یک سفر می‌رود؛ سفری که پیش از آن برنامه ریزی برای بلیت یک طرفه اش را گرفته است!

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

صالحی امیری و لحن آرام با مهاجرت کنندگان

رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک از جمله مسئولانی است که در تمام صحبت‌های خود در خصوص مهاجران حتی پناهندگان سیاسی موضع پدرانه‌ای داشته و بار‌ها اعلام کرد که این مسائل باید آسیب شناسی شود. او تاکید کرد که باید به بحث مهاجرت ورزشکاران به لحاظ مفهومی پرداخته شود و بین مهاجرت و فرار نخبگان تمایز قائل شویم.

او حتی در موضوع مهاجرت کیمیا علیزاده و واکنش‌های او بعد از این اتفاق موضع تندی نداشت و با ادبیاتی درخور جایگاه خود نسبت به این موضوع اظهار نظر کرد.

رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک درباره مهاجرت ورزشکاران و تاکید بر عوامل رانشی در این مهاجرت‌ها گفت: ما یک سلسه عوامل کششی و رانشی داریم. عوامل رانشی عواملی است که بستری ایجاد می‌کند که یک قهرمان به خارج از کشور برود و با نارضایتی و رنجی که در او ایجاد می‌شود از کشور فاصله می‌گیرد و خارج از کشور مطالبه ایجاد می‌کند. بحث مقدس یا نامقدس و ارزش و غیرارزش کردن این موضوع اشتباه است.

او در ادامه صحبت‌های خود در خصوص شرایط ورزشکاران گفت: وقتی یک قهرمان المپیک زیر پنج میلیون تومان درآمد دارد و به او پیشنهاد بین ۵ تا ۱۰ هزار یورو داده می‌شود این یک عامل رانشی خواهد بود. ورزشکار می‌گوید من احساس نیاز می‌کنم که مدتی به خارج از کشور بروم و بازی کنم. ماباید عوامل کششی را افزایش بدهیم و این افراد را به عنوان سرمایه ملی به رسمیت بشناسیم. ما هنوز نتوانستیم مسئله اشتغال قهرمانان را حل کنیم. در دولت مصوبه داریم و براساس آن قهرمانان باید در وزارت خانه‌ها جذب شوند، اما دستگاه‌ها این کار را نمی‌کنند. یکی از بحث‌های جدی جامعه نخبگی ایران، منزلت خواهی و لزوما معیشت خواهی نیست. یعنی تکریم، دیده شدن و هویت بخشی برای آن‌ها مهم است.

صالحی امیری در مصاحبه‌ای که دو سال پیش انجام داد اعلام کرد که بعضی از ورزشکاران پناهنده در تماس‌هایی درخواست بازگشت به کشور را داشتند چرا که متوجه شدند آن اهدافی که از کوچ داشتند دست نیافتنی است.

و در آخر نیز شقایق باپیری ملی پوش هندبال و آخرین جزئیات

حقوق_ورزشی, حقوق_ورزشکاران

شقایق در شرایطی روز سه‌شنبه اردوی تیم ملی هندبال زنان ایران در اسپانیا را ترک کرده بود که می‌شد حدس زد او در پی ارائه درخواست پناهندگی به کشوری دیگر است. چون دقیقا مسیری را طی کرده بود که پیش از این ملی‌پوش ایرانی، چهار هندبالیست کامرونی در همین رقابت‌ها رفته بودند. بااین‌حال، شقایق باپیری در ویدئوی کوتاهی که از خودش منتشر کرد، موضوع پناهندگی‌اش را تأیید کرد.

باپیری که شش سالی می‌شود عضو تیم ملی هندبال ایران است، ابتدا در آن ویدئوی کوتاه خبر داد حالش خوب است و خطری تهدیدش نمی‌کند.

او همان‌جا دلیل درخواست پناهندگی‌اش را این‌طور شرح داد:‌ «‌دلیلم برای پناهندگی داشتن آینده بهتر در ورزش و پیشرفت ورزشی بوده است. کل زندگی‌ام به دنبال ورزش بوده‌ام و هیچ‌وقت به دنبال سیاست نبودم. من ورزشکار هستم و نه چیز دیگری». باپیری البته شایعه‌ای را که عنوان شده در ایران یکی از اعضای خانواده او بازداشت شده هم تکذیب کرد و گفت‌ خانواده‌اش اصلا تحت فشار نیستند و نباید به این شایعات توجه کرد. بااین‌حال، شقایق باپیری، اندکی بعدتر در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های آن‌طرف آبی، درباره دلیل جدایی‌اش از اردوی تیم ملی زنان ایران در اسپانیا توضیحات بیشتری داد و البته دلایل متعددی را برای آن برشمرد. دلایلی که در زیر و به‌طور مختصر عنوان شده است.

یکی از دلایلی که باعث شده این ورزشکار ایرانی درخواست پناهندگی کند، احساس رفتار نامناسب از سوی فدراسیون فوتبال هندبال ایران است. ماجرا آن‌طورکه از سوی این ورزشکار روایت شده، عجیب و بحث‌برانگیز است. موضوع از این قرار است که او پست یکی از شبکه‌های مجازی را که در آن از خط‌خوردن دو بازیکن دیگر تیم ملی زنان ایران انتقاد و ادعا شده عده‌ای به‌عنوان توریست راهی رقابت‌های جهانی اسپانیا می‌شوند، لایک کرده است. باپیری مدعی است مسئولان فدراسیون هندبال او را به کمیته انضباطی کشانده و رفتار بدی داشته‌اند. او همچنین از رفتار نامناسب اعضای بلندپایه فدراسیون در حاشیه تمرین تیم ملی زنان گفته‌ که تهدید کرده‌اند این بازیکن را خط می‌زنند و به خانه می‌فرستند. او مدعی است فدراسیونی که نتواند یک انتقاد ساده را قبول کند و علیه ورزشکارش جبهه بگیرد، آینده روشنی ندارد. اشاره او به رفتار نایب‌رئیس فدراسیون هندبال است. از آنجا که مسئولان فدراسیون هندبال تا زمان نگارش این مطلب هنوز توضیحی در این مورد نداده‌اند، نمی‌شود درستی آن را تأیید کرد ولی به‌هرروی، این موضوع یکی از دلایل دلخوری شقایق باپیری در اردوی تیم ملی زنان عنوان شده است. نکته دیگری که او به آن اشاره کرده بحث افتادن مقنعه‌اش در حین رقابت است. او می‌گوید مقنعه من کشیده شد و کمی عقب رفت که این مورد با واکنش بسیار تند سرپرست تیم همراه شده و رفتار بدی کرد. البته باپیری به این نکته اشاره کرده که در سایر موارد مشابه، سرپرست به سایر بازیکنان تذکر ملایمی داده و فقط با او رفتار تند داشته است.

باپیری در ادامه صحبت‌هایش با فاصله‌گرفتن از اتفاقات ورزشی از تبعیض اعمال‌شده در حق زنان ایرانی حرف می‌زند و می‌گوید: «در ایران به‌عنوان یک ورزشکار زن محدودیت‌های زیادی داریم. این محدودیت‌ها آن‌قدر زیاد است که نمی‌توانم به‌خوبی بیانش کنم. علاوه بر این، جامعه ایران تفاوت زیادی بین زن و مرد قائل می‌شود، به‌طوری‌که پیش خودم فکر کردم و دیدم نمی‌توانم بیش از این چنین محدودیت‌هایی را قبول کنم». او در ادامه از سختی کار ورزشکاران زن ایرانی و سایر هم‌تیمی‌هایش در تیم ملی هندبال هم حرف زده و نکته بحث‌برانگیزی را مطرح کرده است: «فکر می‌کنم اگر فدراسیون وثیقه یک‌میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی نمی‌گرفت، کل اعضای تیم به ایران برنمی گشتند». البته این ادعایی است که شقایق باپیری کرده ولی اگر حتی چند نفر از اعضای تیم ملی هندبال هم تصوری مشابه با این ورزشکار داشته باشند، موضوعی چالش‌برانگیز است که به نظر می‌رسد مسئولان ورزش ایران باید فکری جدی‌تر برای رفع دغدغه‌های مالی و روحی این دسته از ورزشکاران زن ایرانی کنند.

رفتن شقایق باپیری از ایران، تازه‌ترین نمونه مهاجرت ورزشکاران ایرانی است. افرادی که غالبا به دلیل دیده‌نشدن، کم‌دیده‌شدن، مشکلات مالی و البته پشت سد دیگر ورزشکاران مطرح ماندن، تصمیم به خروج از ایران گرفته‌اند.

درست است که این رویه مربوط به این روزها نبوده و احتمالا شقایق هم آخرین ورزشکار ایرانی نخواهد بود که برای داشتن روزهای بهتر در رشته ورزش موردعلاقه‌اش از ایران مهاجرت می‌کند ولی مشخصا خط مشی مسئولان ورزش ایران در این زمینه نیاز به تصحیح بیشتری دارد. درست است که خروج باپیری شاید از لحاظ قهرمانی لطمه زیادی به ورزش ایران نزند ولی مسئولان امر پیش‌تر نشان داده‌اند برای خروج قهرمان‌های مدال‌آور هم برنامه مشفقانه چندانی ندارند و گهگاه با زبان تند تلاش شده این‌گونه القا شود کسی که می‌رود ضرر کرده و ورزش ایران با قدرت به کار خودش ادامه می‌دهد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق_ورزشی

دستور مخبر برای پوشش بیمه ای قهرمانان و مربیان ورزشی ملی 

نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از دستور معاون اول رییس جمهوری به وزیر ورزش و جوانان برای بیمه شدن قهرمانان و مربیان ورزشی ملی خبر داد.

 در نامه ای به آقای مخبر معاون اول رییس جمهور درخواست کردم که قهرمانان و مربیان ورزشی در سطوح ملی تحت پوشش بیمه ای قرار گیرند. به دنبال آن معاون اول رییس جمهوری در نامه ای به آقای سجادی وزیر ورزش و جوانان دستور رسیدگی داد تا قهرمانان ورزشی و مربیان در سطوح ملی تحت پوشش بیمه قرار گیرند.

متن نامه مقتدایی نماینده اصفهان به مخبر معاو کن اول رییس جمهوری به این شرح زیر است:

«جناب آقای دکتر مخبر
معاون اول محترم رییس جمهور

باسلام و احترام،

همانگونه که مستحضرید، قهرمانان ورزشی و مربیان در سطوح ملی  تحت پوشش بیمه نیستند و به علت عدم داشتن بیمه دچار مشکلات متعددی می باشند. باتوجه به رویکرد حمایتی دولت جدید، خواهشمند است دستور فرمایید باقید فوریت مساعدت و اقدام لازم بعمل آید.

این قهرمانان و مربیان با درخششان در سطح جهانی، پرچم پر افتخار کشورمان را به اهتزاز درآورده اند و عدم بیمه بودن این عزیزان که کمترین نوع حمایت می باشد، قابل قبول نیست.

مزید امتنان است اینجانب را نیز از نتیجه اقدامات و مساعدت های انجام شده مطلع نمایند.

از حسن توجه جنابعالی قدردانی می نماید.»

دستور مخبر برای پوشش بیمه ای قهرمانان و مربیان ورزشی ملی 

تصویر متن نامه معاون اول رییس جمهور به وزیر ورزش و جوانان

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

برترین دانشگاه‌های جهان در رشته حقوق ورزشی

براساس آخرین رتبه‌بندی موضوعی کیواس،‌ برترین دانشگاه‌های دنیا در سال ۲۰۲۱ میلادی، در رشته “حقوق ورزشی” معرفی شدند.

نظام رتبه‌بندی “کیواس”( QS) در رتبه بندی موضوعی خود دانشگاه‌های جهان را بر اساس شهرت علمی‌، ارزیابی کارفرمایان و تأثیر تحقیقاتی رتبه‌بندی می‌کند.

در رتبه‌بندی موضوعی کیواس برای سال ۲۰۲۱ میلادی، پنج حوزه کلی و ۵۱ موضوع خاص ارزیابی شده‌اند. این رتبه‌بندی یکی از معتبرترین نظام‌های رتبه‌بندی بین‌المللی است که توسط مؤسسه کاکارلی سیموندز انگلستان صورت می‌گیرد.

رتبه‌بندی کیواس در سال ۲۰۲۱ میلادی دانشگاه‌های برتر دنیا را در ۵۱ حوزه موضوعی در قالب پنج حیطه کلی علوم طبیعی، مهندسی و فناوری، علوم زیستی و پزشکی، علوم اجتماعی و هنر و علوم انسانی مورد رتبه بندی قرار داده است. این رتبه‌بندی برای رشته حقوق و مطالعات قانونی نیز منتشر شده است.

نتایج این رتبه‌بندی برای رشته حقوق و مطالعات قانونی به شرح ذیل است: که در آنها رشته حقوق ورزشی به عنوان یکی از گرایش های تخصصی حقوق تدریس می گردد.

۱- دانشگاه هاروارد (آمریکا)

۲- دانشگاه آکسفورد(انگلیس )

۳- دانشگاه کمبریج(انگلیس )

۴-دانشگاه ییل(آمریکا )

۵- دانشگاه استنفورد(آمریکا )

۶- مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن(انگلیس )

۷- دانشگاه کلمبیا (آمریکا )

۸-دانشگاه نیویورک(آمریکا )

۹- دانشگاه کالیفرنیا، برکلی (آمریکا )

۱۰- دانشگاه ملی سنگاپور(سنگاپور )

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

حقوق ورزش و دکتر حسین آقایی نیا

جناب دکتر حسین آقایی‌نیا متولد سال ۱۳۲۳ در تهران ‌است. تحصیلات مقدماتی و عالیه خود را در این شهر گذرانده و در سال ۱۳۵۹ با کسب مدرک دکترای حقوق جزا و جرم شناسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است. عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد ایشان «مبانی مسؤولیت کیفری» و عنوان رساله‌ی دکترای ایشان بررسی ماده (۴۲) قانون مجازات عمومی است.
وی تا به حال مؤلف چندین عنوان کتاب از جمله کلیات حقوق، حقوق ورزشی، حقوق جزای اختصاصی، تعلیق مراقبتی، مبانی مسؤولیت مدنی در ورزش و قتل در نظام کیفری ایالات متحده بوده، و حدود ۱۲ مقاله در مجلات معتبر علمی و پژوهشی به چاپ رسانده است.
دکتر آقایی‌نیا در طول این سال¬ها در دانشگاه‌های تهران، تربیت مدرس، امام صادق(ع)، علوم قضایی، دانشکده¬های تربیت بدنی و کلاس‌های آموزش قضات به تدریس حقوق جزای عمومی، حقوق جزای اختصاصی، متون حقوقی پیشرفته و حقوق ورزشی پرداخته است.
ایشان هم اکنون عضو هیأت علمی دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران و معاونت دانشجویی _ فرهنگی این دانشکده است.
دکتر آقایی نیا در این گفتگو ابعاد مختلف حقوق ورزشی و مسؤولیت¬های دست اندرکاران امر ورزش را مورد بررسی قرار داده است.:
منظور از حقوق ورزش چیست؟
منظور ما از حقوق ورزشی مجموعه مقرراتی است که بر تمامی امور ورزش حاکم است اعم از ورزشکاران، مدیران فنی، تماشاگران، مدیریت¬های ستادی ورزش، پزشکان ورزشی، سازندگان لوازم ورزشی و فروشندگان لوازم ورزشی و بالاخره کارکنان سازمان‌های ورزشی. این یک تعریف کلی است یعنی مجموعه قواعد و قوانین حاکم بر کل ورزش.
– ظاهراً مهم‌ترین بخش حقوق ورزش، قواعد و مقررات مرتبط با ورزشکاران و مسؤولیت¬های ناشی از حوادث ورزشی است؛ لطفاً بفرمایید که در کشورهای مختلف جهان با این قبیل حوادث که در حین رویدادهای ورزشی رخ می-دهند، چه برخوردی شده است؟
– به طور کلی در همه‌ی کشورهای دنیا ورزش از حمایت¬های عمومی خاصی برخوردار است، چون اهداف ورزش در واقع تربیت نسل، برومندی، توانمندی، نشاط، سلامتی و بالاخره آماده سازی مهم‌ترین رکن توسعه یعنی انسان است و نباید از جنبه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن به سادگی گذشت و به همین دلیل برای حمایت از این فعالیت و این نهاد، قوانین و امتیازات بسیار ویژه‌ای را در نظر گرفته‌اند. منتها شکل اعطای این امتیازات متفاوت است؛ گاهی به صورت قوانین صریح و گاهی به‌صورت ضمنی و گاهی هم در قالب رویه¬های قضایی عملیات ورزش از این امتیازات برخوردار می¬شود. ولی چون هدف ورزش به طور کلی در تمام دنیا همین مباحثی است که عرض کردم، حکومت‌ها هزینه‌ی آن را پرداخت می¬کنند و حوادث ورزش را از شمول حوادثی که در کوچه و خیابان اتفاق می¬افتد کاملاً جدا می-کنند؛ هر چند از لحاظ نتیجه یکی باشند. چون در اینجا اهداف دیگری مدّنظر است.
– حقوق ایران چگونه به این بحث پرداخته است؟
در ایران، خوش‌بختانه از سال ۵۲ به طورصریح در مورد صدمات ناشی از حوادث ورزشی قانون داریم و بعد از انقلاب هم همان ماده (۴۲) سابق، در قانون مجازات عمومی تأیید شد و فقط یک جمله¬ای به آن اضافه شد و آن این که: «آن مقررات هم با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد.» بنابراین ما در حال حاضر، در مورد عملیات ورزشی و حوادث ناشی از آن قانون خاص داریم که به موجب آن، این حوادث از امتیاز علل موجهه استفاده می‌کنند و مرتکب با رعایت شرایط مذکور در ماده قانونی هیچ¬گونه مسؤولیت اعم از کیفری و مدنی نخواهد داشت.
– آیا ورزشکاران در برابر تمام رخ‌دادهایی درحین عملیات ورزشی صورت می‌گیرد؛ مثلاً فحاشی¬های نژادپرستانه که بعضاً برخی به خاطر هیجانات ناشی از عملیات ورزشی مرتکب آن می¬شوند نیز مصون هستند؟
– ببینید اولاً ماده قانونی مذکور، ناظر است به حوادث ناشی از عملیات ورزشی، تماشاگران مشمول این امتیاز نیستند، توهین و فحاشی عملیات ورزشی محسوب نمی¬شود تا از امتیاز مصونیت برخوردار باشد. تازه خود آن عملیات ورزشی که در هر ورزش مشخص است، در صورتی در شمول علل موجهه قرار می‌گیرد که دو شرط داشته باشد. یکی این که آن عملیات ورزشی در چارچوب مقررات خاص آن ورزش انجام گیرد؛ بنابراین اگر ورزشکاری در جریان عملیات ورزشی مرتکب خطا بشود و خطای او منتهی به قتل، ضرب و جرح شود، او مجرم است و مجازات می¬شود اما با رعایت مقررات هر حادثه¬ای اتفاق بیفتد، جرم نیست. یعنی در واقع ورزش مجوز انتقام‌جویی و خشونت نیست. ورزش وسیله سلامتی، برومندی و نشاط است. اگر ورزشکار لگد بزند و این لگد برخلاف مقررات باشد، مثل این است که این کار را در خیابان انجام داده است و تعقیب می¬شود.پس اگر در فوتبال یا هر ورزش دیگری ورزشکار در چارچوب مقررات اقدام کرد و طرف مقابل فوت کرد، مسؤول نیست. مثلاً فرض کنید یک کشتی¬گیری، حریفش را روی پل می¬برد و برابر مقررات، او را روی پل نگه می¬دارد، کشتی¬گیری که مقاومت می¬کند ممکن است قطع نخاع شود. ما برای مجری فن مسؤولیت قائل نیستیم؛ مشروط بر این که در چارچوب مقررات فنی اجرای فن کرده باشد. یا در فوتبال، به هنگام ضربات ایستگاهی، بازیکن اجازه دارد با تمام قدرت به توپ ضربه بزند. اگر توپ به حریف برخورد کند و منجر به فوت او شود، بازیکن مسؤول نیست؛ چون مطابق مقررات این عمل را انجام داده است.
– حالا اگر مخالف مقررات‌ ورزشی ولی در حین عملیات ‌ورزشی صدمه‌ای به‌یک ورزشکار ‌وارد شود، وضعیت به چه منوال است ؟
– فرض کنید در کشتی بعضی از فنون ممنوع اعلام شده است؛ اگر کشتی گیر مثلاً فن کلاته را اعمال بکند و منتهی به نقص عضو و مرگ بشود، جرم محسوب شده و مجری فن مجازات می¬شود و یا در همین فوتبال اگر ضربه ایستگاهی که باید با اجازه داور زده شود، بازیکن قبل از سوت ضربه بزند و به حریف اصابت کند، خطا است و نتایج مجرمانه‌اش هم گریبان‌گیر خاطی خواهد شد. مصونیت از مسؤولیت در ورزش شرط اولش رعایت کامل مقررات فنی همان ورزش است. و شرط دومش این است که این مقررات با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد.
– پس آیا هیجانات و عصبانیت¬های ناشی از عملیات ورزشی که در حین مسابقات ایجاد می¬شود، دلیل موجهی برای مصونیت از مسؤولیت نیست؟
– عصبانیت عملیات ورزشی نیست، بله؛ ورزشکار در جریان عملیات ورزشی ممکن است عصبی شود. اگر دچار هیجان شد و عمل خطا کرد، خطا است و باید مجازات شود. مثل این است که کسی به دیگری فحاشی کند، او عصبانی شود و فحاش را بکشد که باید او را قصاص کرد. ممکن است هیجانات موجب تخفیف مجازات بشود ولی هیجان مجوز ارتکاب جرم نیست.
– بعد از بررسی مقررات مربوط به ورزشکاران، نوبت بحث از مدیران ورزشی است. مسؤولیت¬های مدیران ورزشی چگونه است؟
– مدیران دو گروه هستند. یک عده مدیران فنی مثل مربیان، سرمربیان، و معلمین ورزش که این‌ها نظارت مستقیم بر فعالیت¬های ورزشکار دارند. این افراد بر حسب شرایط ذهنی، جسمی و مهارت‌های ورزشکار و نوع ورزش، وظایف خاصی دارند و به طور کلی موظفند قبل از شروع ورزش از سلامتی کامل ورزشکار اطلاع حاصل کنند و تناسب بین میزان فعالیت و توانایی ورزشکار را تنظیم کنند. ملزم هستند در فعالیت ورزشی حضور مستمر داشته باشند. موظفند علاوه بر حضور مستمر، مراقبت کافی کرده، از خطرات جلوگیری نمایند. موظفند کمک¬های اولیه را بدانند و به هنگام ضرورت آن‌ها را اعمال کنند. در واقع مربی ورزش مسؤول حفاظت از تمامیت جسمانی، روانی و حیثیتی ورزشکار است. مثلاً فرض کنید اگر داور ببیند بازیکنی فن خطا اعمال می¬کند و از اعلام خطا خودداری بکند و فن اجرا شود، هم ورزشکار و هم داور هر دو ضامند. یا اگر ناجی غریق محلش را ترک کند و برود و در غیابش کسی در استخر خفه شود، این‌ها ضامن‌اند. یعنی حضور، مراقبت، توجه به توانایی‌ها، بررسی شرایط جوی، همه‌ی این‌ها برای یک معلم ورزش ضروری است. اگر در هوای بسیار گرم بچه¬های مدرسه را مجبور به انجام فعالیت ورزشی کنند و دچار گرمازدگی شده و فوت کنند، معلم ضامن است. در بعضی از ورزش‌¬ها که ما به آن‌ها ورزش¬های بسیار خطرناک می-گوییم، مثل ژیمناستیک، مربی فقط باید یک ورزشکار را تحت مراقبت قرار دهد. حق ندارد که ده تا ورزشکار را هم زمان روی ده تا اسباب، مراقبت و کنترل کند. پس هر ورزش تابع شرایط و اوضاع و احوال مخصوص خودش است. مثلاً در مورد شنا، مساحت استخر، تعداد ورزشکار و تعداد ناجی غریق را آیین‌نامه مشخص کرده است. همچنین مربیان موظفند از وسایل ورزشی هم نظارت به عمل آورند؛ زیرا در مورد ایمنی وسایل ورزشی مسؤولیت دارند. در استخر باید در مواردی مثل آلوده نبودن و درجه حرارت آب و فضای اطراف استخر مراقبت شود که بررسی همه‌ی این‌ها به عهده‌ی سرناجی است.
دسته دوم مدیران، آن‌هایی هستند که با ورزشکار مواجه نیستند، بلکه مدیریت سخت¬افزاری ورزش را بر عهده دارند، مثل مدیر ورزشگاه. او مربی نیست ولی ملزم است به ایمنی تمامی اماکن ورزشگاه و تجهیزات آن توجه کند. باید بر سقف¬ها، برق، آب و همه‌ی تجهیزات ورزشگاه نظارت کامل داشته باشد و فضای ورزشگاه را محیطی امن و سالم، برای فعالیت‌های ورزشی نگه دارد. مثلاً اگر می¬بیند که سقف ورزشگاه در حال ریزش است و تعمیر نکند و سقف سقوط کند، به علت خودداری از انجام وظیفه، ضامن است. تجهیزات را باید به طور مرتب بازدید کند و در رفع اشکال آن‌ها بکوشد. در خصوص تعداد تماشاگران با توجه به ظرفیت ورزشگاه نظارت داشته باشد. فضای ورزشگاه را از لحاظ اخلاقی برای کودکان سلامت نگه دارد. بر کارمندان نظارت کامل داشته باشد. در واقع ورزشگاه محیطی است که والدین فرزندان خودشان را با اطمینان خاطر به دست مربی ورزش می¬سپارند و معلم ورزش امین مردم است، والدین امانتگذار هستند و تا زمان حضور کودکان در باشگاه، مربیان جانشین والدین‌اند و وظایف آن‌ها را برعهده دارند.
– با توجه به فرمایشات حضرت‌عالی درمورد مسؤولیت مدیران سخت‌افزاری ورزشی، در قضیه فوت پنج نفر از هموطنانمان در وزشگاه آزادی، به هنگام بازی فوتبال بین ایران و ژاپن، چه کسانی مقصر بوده¬اند؟
– اشخاص مختلفی از جمله مدیر ورزشگاه، نیروی انتظامی و… می¬تواند ضامن باشند. این قضیه برمی‌گردد به صورت‌جلسه¬هایی که در آن تقسیم وظایف شده است. اگر چنین چیزی نباشد، در درجه اول مسؤولیت با مدیر ورزشگاه است. ولی در مسابقات بزرگ معمولاً یک دستورالعملی است که هر بخشی از مدیریت¬ها مسؤولیت مشخصی دارد و در صورت وقوع حادثه، باید بررسی شود که علت وقوع حادثه چه بوده است؟ دیر بازکردن درها بوده، یا تعداد درهایی که باید باز می¬شده کم بوده که موجب هجوم شده است؟ نکات متعددی در وقوع یک حادثه می‌توانند نقش داشته باشند. بنابراین به طور کلی نمی¬شود گفت مدیر ورزشگاه مسؤول است. باید بررسی شده و تقصیر افراد محرز شود.
– موضوع دیگری که حقوق ورزش در مورد آن بحث می¬کند، تماشاگران هستند. مباحث حقوقی مرتبط با تماشاگران ورزش به چه ترتیب است؟
– راجع به تماشاگران باید گفت که وقتی آن‌ها وارد ورزشگاه می¬شوند، به‌طور کلی حوادث طبیعی ناشی از روی‌داد ورزشی را می¬پذیرند. یعنی کسی که بلیط می¬خرد ودر قسمت تماشاگران می¬نشیند، پذیرفته است که ممکن است توپی سرگردان به او اصابت کند. اما با این حال مدیریت ورزشگاه در قبال آن‌ها مسؤول است یعنی باید جایگاه ها ایمن باشد. ما شاهدیم که در نقاط مختلف دنیا، گاهی جایگاه¬ سقوط می¬کند و چند صد نفر کشته می¬شوند. در این‌جا مسؤول، مدیر ورزشگاه است که باید با بازدیدهای دوره¬ای از این حوادث، جلوگیری می¬کرده است. پس یکی وظایف حمایتی است که باید از تماشاگران در ورزشگاه به عمل بیاوریم. حوادث بیرون ورزشگاه به حقوق ورزش ارتباطی ندارد. مثلاً فرض کنید مشکلات ناشی از تردد اتومبیل¬ها و خساراتی که به وسایل نقلیه عمومی وارد می¬شود به جامعه‌ی ورزش و درنتیجه حقوق ورزش مربوط نیست. تماشاگران از وقتی که داخل ورزشگاه می¬شوند، موضوع حقوق ورزش واقع می‌شوند. به هنگام مسابقات بزرگ، حضور آمبولانس نه تنها برای ورزشکاران، بلکه برای تماشاگران هم ضروری است تجهیزاتی که در ورزشگاه است مثل آب بهداشتی باید مورد توجه واقع شود. پس اگر در ورزشگاهی به این امر توجه نشده و تماشاگران به خاطر استفاده از آب غیر بهداشتی مسموم شوند، مدیریت ورزشگاه ضامن است. مسؤول برگزاری مسابقه باید جواب‌گو باشد. تماشاگر اجازه دارد که در ورزشگاه تیم خودش را تشویق کند، ولی به هیچ وجه در قبال تخلفات مجرمانه اش از مصونیتی برخوردار نیست. توهین کردن، پرتاب سنگ، پرتاب نارنجک، ضرب و جرح، این‌ها همه اعمال مجرمانه است؛ چه در ورزشگاه و چه در بیرون. یعنی تماشاگر فقط درچارچوب مقررات اجتماعی مجاز است تشویق بکند. بنابراین به کاربردن اصطلاحات موهن، فحاشی و الفاظ رکیک بدون تردید جرم بوده و مرتکب قابل مجازات است. صرف آمدن به ورزشگاه هرگز به معنی مصونیت از این گونه مسؤولیت‌ها نیست.
– آیا بحث حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، با توجه به مباحث مرتبط با حقوق زنان، وارد در موضوع حقوق ورزش است ؟
ببینید ورزشگاه یک مکان عمومی است که مقررات خاصی راجع به زنان، در مورد آن جاری نیست. اماکن عمومی جاهایی مثل سالن‌های تئاتر و سینما، سالن اجتماعات، رستوران‌ها، ورزشگاه‌ها و… هستند. آیا رفتن زنان به سالن‌های سینما ممنوع است؟ زن‌ها و دخترها تنها هم به آنجا می‌روند. تازه سینما تاریک هم هست. چرا ورود زنان به آنجا آزاد است و چرا در ورزشگاه‌ها، اگر ما مکان مخصوصی برای بانوان تهیه کنیم که شأن آن‌ها رعایت شود، حضور بانوان ممنوع است؟ چه بسا که همسر، خواهر و یا مادر ورزشکارند و یا نه؛ شهروند عادیند که تمایل دارند مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. من می‌خواهم این مطلب را عرض کنم که اگر حضور تماشاگران خانم با این شرایط، یعنی در مکان‌های مخصوص و در ورزش¬هایی که پوشش ورزشکاران نامناسب نیست، در ورزشگاه¬ها مهیا شود، چه مشکلی به وجود می¬آید. مسابقات فوتبال را به طور زنده و مستقیم از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می¬کنیم. پس معلوم است که این پوشش خلاف شرع نیست. ضمناً فاصله‌ی سکوهای تماشاگران تا ورزشکاران زیاد است و در سال¬های گذشته خانم¬¬ها به تماشای مسابقات والیبال و بسکتبال هم می¬رفتند که پوشش آن ورزشکاران با پوشش فوتبالیست¬ها تفاوت چندانی ندارد. اگر حضور بانوان با توجه به این شرایط بازهم مشکل شرعی دارد که همه باید تسلیم شرع باشیم. نکته دیگر این است که بعضی‌ها استناد می¬کنند به بدآموزی. من سؤال می¬کنم که پس به چه دلیل اجازه می¬دهند بچه¬های چهار _ پنج ساله به ورزشگاه بروند؟ آن‌ها آسیب پذیرترند یا مثلاً یک خانم سی‌وپنج ساله؟ باید به این موضوع هم توجه کرد که خانم ها بیش از نیمی از جمعیت کشورند و ورزشگاه¬ها یکی از محل¬های تفریحی است که در کشور وجود دارد. حداقل از خیلی دیگر از اماکن عمومی، سالم‌تر است و تازه حضور خود خانم¬ها در آنجا به تجربه خود من می¬تواند موجب تلطیف و تعدیل خشونت¬ها بشود. وقتی که در ورزشگاهی که بیست هزار نفر تماشاگر دارد و پنج هزار نفر آن با خانواده‌اشان هستند، ایرانی مسلمان رعایت حرمت خانم¬ها را می¬کند؛ همان‌طور که در سایر جوانب هم این اتفاق می‌افتد.
– مبحث بعدی مسؤولیت تولیدکنندگان و فروشندگان لوازم ورزشی است که لطفاً در مورد آن هم توضیحاتی بفرمایید ؟
ورزش از خطرناک‌ترین فعالیت‌های اجتماعی است و بسیاری از حوادث آن غیر قابل جلوگیری است، ولی بخشی از حوادث آن ناشی از نقص وسایل ورزشی است. اگر حادثه، ناشی از وسایلی مثل بارفیکس، وزنه، دوچرخه و… باشد، هم سازنده و هم فروشنده مسؤولند. در عین حال خریدار هم اگر مدیر ورزشی باشد یا معلم ورزش باشد و به رغم اطلاع از این اشکالات، به خاطر مثلاً صرفه جویی، وسیله‌ی غیر مرغوب بخرد و مثلاً به خاطر شکستن میله بارفیکس ورزشکار سقوط کرده و فوت بکند، همه‌ی این افراد بر حسب مورد، ضامن و پاسخگو هستند. وسایل ورزشی را باید مطابق استانداردهای علمی بفروشند و شرایط استفاده از آن را به مصرف کننده به طور کامل ابلاغ کنند. مثلاً در بروشورهایی اعلام کنند که حداکثر وزنی که این میله بارفیکس تحمل می‌کند، یک‌صد کیلوگرم است که افراد سنگین‌تر از آن استفاده نکنند.
– آیا رجوع شهروندان به دستگاه قضایی در ایران به علت حوادث ناشی از نقص وسایل ورزشی، تناسب خاصی با حجم عظیم این‌گونه حوادث در کشور دارد یا خیر ؟
– بله در حال حاضر به علت رشد فرهنگی که در زمینه‌ی ورزش وجود دارد، مثل سابق نیست که هر حادثه‌ای که اتفاق افتد، والدین فکر کنند که طبیعی است. در حال حاضر، پرونده های زیادی در مراجع قضایی داریم. مثلاً بچه‌ای که در استخر غرق می شود، والدینش اعلام شکایت می‌کنند. ناجی، سرناجی، مدیر ورزشگاه، همه احضار می‌شوند و به حبس و پرداخت دیه محکوم می‌شوند. بحث شکایت در واقع بستگی به میزان آگاهی و فرهنگ زیان دیده دارد. اشخاص ممکن است آگاهی های حقوقی نداشته باشند، نمی¬دانند که حقشان را چگونه باید اعمال کنند. وقتی که این گونه اطلاع رسانی‌ها صورت بگیرد و ما به مردم بگوییم که تولید‌کنندگان وسایل ورزشی در مقابل شما ضامنند، هم فروشندگان و سازندگان حواسشان راجمع می‌کنند و هم شهروندان به حقشان آگاه می‌شوند و اعلام شکایت می‌کنند. این اطلاع‌رسانی از حقوق ورزش است.
– آیا یکی از موضوعاتی که به عنوان حقوق شهروندی باید توسط دستگاه ذی‌ربط مورد اطلاع رسانی عمومی قرار گیرد همین مسأله است؟
بله یکی از موارد حقوق شهروندی، این است که جامعه را به حقوق خودش آشنا کنیم که شما در قانون اساسی چه حق و حقوقی داری و چگونه باید از آن دفاع کنی.
_ به عنوان آخرین سؤال، در رابطه با بحث مسؤولیت پزشکان ورزشی و مخصوصاً در مورد پدیده دوپینگ، توضیحاتی را بیان بفرمایید؟
“دوپینگ” یعنی استفاده‌ی ورزشکار از مواد شیمیایی غیرمجاز. این عمل تا زمانی که در محدوده‌ی غیر مسابقات انجام بگیرد وارد در حقوق ورزشی نیست. استفاده از مواد شیمیایی نیروزای غیر مواد مخدر به‌طور کلی جرم نیست اما وقتی نوبت به مسابقه و رقابت جوانمردانه می‌رسد، دوپینگ می‌شود یک اقدام ناجوانمردانه. این اقدام که ضد اخلاق ورزشی است متضمن ضمانت اجراهای انضباطی ورزشی است؛ یعنی محرومیت از مسابقات، پرداخت جریمه و مانند آن. در حال حاضر در کشور ما مثل بسیاری از کشورها دوپینگ جرم محسوب نمی‌شود اما یک عمل مخالف مقررات و اخلاق ورزشی است که برایش ضمانت اجرای ورزشی در نظر گرفته‌اند.
اما در مورد این مسأله که دوپینگ چگونه انجام شده است، گاهی اوقات ورزشکار خودش رأساً این کار را انجام می‌دهد که در این صورت خودش فقط ضامن است.ولی گاهی اوقات ممکن است که این عمل را به هدایت پزشک تیم و یا مربیان انجام دهد که در چنین صورتی اگر ثابت شود آن‌ها هم دست اندرکار بوده‌اند، مقررات ضمانت اجرایی در مورد آن‌ها نیز اعمال می‌شود. اما اگر ورزشکار به خاطر دوپینگ صدمه ببیند، در این صورت اگر خودش رأساً اقدام کرده باشد که کسی ضامن نیست و اگر پزشک تیم او را هدایت کرده باشد، ممکن است که به اتهام ارتکاب جنایت به شکل تسبیب و یا سبب اقوی از مباشر مجازات شود.

باآرزوی سلامتی و عزت برای استاد گرانمایه

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید