سرنوشت مهاجران ورزش ایران
در سالهای اخیر تعداد ورزشکاران مهاجر البته در میان نخبگان افزایش یافته و همین نگرانیهایی را ایجاد کرده است. با این حال افراد کمی هستند که بعد از کوچ شرایط رو به رشدی را پشت سرمیگذارند و بسیاری هم هستند که حتی در بعد ورزش قهرمانی هم فعالیت نمیکنند.
تغییر پرچم، تغییر تابعیت، مهاجرت و پناهندگی از مهمترین واژههای این روزهای ورزش ایران است که البته در سالهای اخیر به نسبت گذشته بیشتر به گوش میرسد.
از نظر جامعه شناسی هرکدام از این واژگان معنای متفاوت و عوامل گستردهای دارند، اما اگر جامعه امروز ایران را مدنظر قرار بدهیم یکی از مهمترین علل انتخاب این راهها مشکلات اقتصادی و عدم توجه به نیاز ورزشکاران است که سبب میشود با توجه به موقعیتهایی که نسبت به دیگر افراد جامعه در اختیار آنها قرار میگیرند، از کشور خود مهاجرت کنند.
مهاجرت به خصوص در میان نخبگان نه فقط در ایران بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد، اما قطعا از نظر اهداف و علل شرایط متفاوتی نسبت به ایران را تجربه میکنند. کمتر کشور توسعه یافتهای پیدا میشود که پرستار و پزشکانش در مهمترین شرایط تاریخ کاری خود راهی کشور دیگری شوند موضوعی که به گفته مسئولان بهداشت ایران این اتفاق در کشور رخ داده است. در واقع مهاجرتهایی که از سوی ورزشکاران در کشورهایی، چون فرانسه، آلمان، آمریکا و … صورت میگیرد کمتر جنبه اقتصادی دارد.
علاقه به مهاجرت از کجا شکل میگیرد؟
نخبگان کشورهایی کمتر توسعه یافته همیشه جزو اهداف حکومتهای توسعه یافته بوده اند چرا که با جذب آنها نه تنها خودشان به یک استعداد آماده و تربیت شده با منابع مالی خارجی میرسند بلکه مانع توسعه آن کشور هم میشوند چرا که سرمایه انسانی مهمترین عامل رشد و توسعه یک کشور است.
شاید برای ایران که کمتر به ورزشکاران نخبه خود اهمیت میدهد مهاجرت یک ورزشکار آینده دار مورد توجه دولت و حتی مردم نباشد و بیشتر به کوچ نخبگان علمی اهمیت داده شود، اما با توجه به جایگاه ورزش در کشورهای اروپایی و توسعه یافته باید گفت که امروز ورزش از حالت سرگرمی خارج شده و حتی نشانه توسعه کشورهاست.
عوامل دافعه داخلی و جاذبه خارجی نقش مهمی در ترغیب ورزشکاران به مهاجرت ایفا میکند. حتی ممکن است که یک ورزشکار از طبقه پایین جامعه نباشد، اما برای رسیدن به یک شرایط آرمانی تصمیم به مهاجرت بگیرد. در ادامه این گزارش به وضعیت ورزشکارانی که در سالهای اخیر به دلایل مختلف از ایران خارج شدند پرداخته ایم.
شطرنج و حسرت کوچ یک نابغه جهانی
شاید بتوان گفت مهمترین مهاجرت سالهای اخیر ورزش ایران در شطرنج رخ داده؛ جایی که علیرضا فیروزجا که امروز نفر دوم رنکینگ جهانی است به دلیل بی اهمیتی مسئولان ورزش تغییر پرچم داد و بعد از مدتها مسابقه با پرچم فیده حالا با نام فرانسه در رقابتها شرکت میکند. نخبهای که حالا تیتر اصلی تمام رسانههای شطرنجی دنیاست و حتی قهرمان ۵ دوره رقابتهای جهانی یعنی مگنوس کارلسن هم میداند کسی جز علیرضا وارث تاج و تخت او نیست. این موضوع نه در یکی دوسال گذشته بلکه از سالها قبل توسط کارشناسان خبره شطرنج دنیا اعلام شده بود، اما مسئولان ورزش ایران به آسانی اجازه مهاجرت او را دادند. البته فیروزجا تغییر پرچم داده؛ اتفاقی که در دنیای شطرنج عادی است و هیچ ارتباطی به مباحث سیاسی و پناهندگی ندارد. کما اینکه چندی پیش هم لوون آرونیان سوپراستاد بزرگ ارمنی پرچمش را به آمریکا تغییر داد. با وجود اینکه تصمیم او در رسانهها سروصدای زیادی داشت و همه از رفتن این استعداد ابراز ناراحتی کردند، اما فیروزجا هیچ حاشیهای بعد از مهاجرت نداشت و هیچ گاه درباره علت تصمیم خود صحبتی نکرد. علیرضا فیروزجا که چند هفته پیش قهرمان گرند سوئیس شد توانست سهمیه مسابقات کاندیداهای جهان را هم کسب کند تا با قهرمانی احتمالی در این رقابتها در دوره بعدی قهرمانی جهان رو در روی مگنوس کارلسن بنشیند؛ مردی که اعلام کرد که اگر فیروزجا حریف بعدی اش نشود احتمالا در مسابقه شرکت نمیکند چرا که انگیزهای ندارد!
درسا درخشانی، میترا حجازی پور، غزل حکیمی فرد، الشن مرادی، آتوسا پورکاشیان (شطرنج باز) و شهره بیات (داور شطرنج) از دیگر مهاجران شطرنج در سالهای اخیر بودند. حجازی پور در فرانسه، حکیمی فرد در سوئیس، مرادی، درخشانی و پورکاشیان در آمریکا و بیات در انگلیس به فعالیت شطرنجی خود ادامه میدهند. البته پیش از این افرادی، چون کامران شیرازی، مهرشاد شریف نیز بودند که به خاطر ممنوعیت شطرنج در ایران با پرچم کشورهای آمریکا و فرانسه مسابقه دادند. با این حال فیروزجا را میتوان مهمترین و البته پرامیدترین مهاجر شطرنج ایران به حساب آورد.
فوتبال و کوچ نابغه داوری
علیرضا فغانی حدود دو سال ونیم پیش به خاطر مسائل خانوادگی تصمیم به مهاجرت به استرالیا گرفت، ولی در همین فصل لیگ برتر هم پیش آمده که بازیهایی را در ایران قضاوت کرده است. او در تورنمنتها به نام ایران قضاوت میکند، اما خارج نشین است. او از جمله داوران مطرح آسیایی محسوب میشود که رده بندی جام جهانی ۲۰۱۸ و فینال المپیک ۲۰۱۶ را سوت زد.
علی قربانی و حجت حق وردی در تیم سومقاییت آذربایجان توپ میزنند و به عضویت تیم ملی این کشور هم در آمدند. قربانی ۸ و حق وردی ۹ بازی ملی برای آذربایجان انجام دادند.
مهاجران پارالمپیکی
پوریا جلالی پور تیروکمان که برای کسب سهمیه پارالمپیک توکیو به هلند اعزام شده بود در کامپوند تیمی به مدال طلا رسید، اما به یک باره سر از کانادا در آورد و اعلام کرد که منتظر ویزای آمریکاست، اما هیچ خبری از او در ورزش نیست!
شهراد نساج پور پرتابگر دیسک پارادوومیدانی در سال ۲۰۱۵ از ایران خارج شد و یک سال بعد شانس حضور در پارالمپیک را آن هم به عنوان پرچمدار پیدا کرد. او در پارالمپیک توکیو نیز حاضر بود. او در ریو یازدهم و در توکیو هشتم شد.
سامان بلاغی بسکتبالیست با ویلچر ایران که با تیم ملی به رقابتهای جهانی آلمان رفته بود در همان کشور پناهنده شد و به ایران برنگشت.
محسن کائیدی پارادوومیدانی کاری که در پارالمپیک لندن و ریو ۴ مدال برای ایران کسب کرده بود دو سال پیش راهی ترکیه شد و در آن جا به ورزش ادامه داد و در قهرمانی اروپا مدال برنز را کسب کرد.
محمد خالوندی دیگر پارادوومیدانی کار موفق ایران بود که راهی ترکیه شد. خالوندی در قهرمانی اروپا به مدال طلا رسید و حالا رکورددار پرتاب نیزه کلاس F۵۷ این قاره است. او درباره علت تصمیمش برای رفتن به کشور دیگر گفت: به آیندهام فکر میکنم و به اینکه بعد از پایان ورزشم مورد حمایت چندانی قرار نمیگیرم، برای همین هم خودم و هم خانوادهام این تصمیم بسیار سخت را گرفتیم. نه قرار است غیرقانونی بروم و نه اینکه فرار کنم، به کشور ترکیه میروم تا علاوه بر بازی برای این کشور، تجربه چندین سال حضورم در رشته پرتاب نیزه را در اختیار آنها قرار دهم.
حامد حیدری که در پارالمپیک ریو ۲۰۱۶ بعد از خالوندی به مدال نقره رسیده بود در پارالمپیک توکیو با کنار زدن یک ایرانی به نام آذربایجان مدال طلا گرفت. او در قهرمانی اروپا نیز برای این کشور مدال نقره را تصاحب کرد.
خالوندی، حیدری و کائیدی جزو دو تابعیتیها محسوب میشوند.
جودوکاران پرسروصدا
پرحاشیهترین جودوکار و مهاجر سعید ملایی بود که بعد از رقابتهای جهانی ۲۰۱۹ از ژاپن راهی آلمان شد. صحبتهای او علیه فدراسیون ایران منجر به تعلیق فدراسیون شده است. او بعد از پناهندگی در آلمان در گرنداسلم اوساکا به جایی نرسید و حذف شد. اواخر ۲۰۱۹ رئیس جمهور مغولستان او را به این کشور دعوت کرد و او پاسپورت مغولستان را گرفت. او در گرنداسلم مجارستان برای اولین بار برای مغولستان مدال (برنز) گرفت. او در گرند اسلم تل آویو که به میزبانی رژیم اشغالگر قدس برگزار شد به نایب قهرمانی رسید. ملایی در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز با شکست مقابل جودوکار ژاپنی به مدال نقره رسید.
وحید سرلک حدود ۱۰ سال پیش راهی آلمان شد و همان جا اعلام پناهندگی کرد، اما این جودوکار در ورزش به جایی نرسید و خداحافظی کرد! او مدتی سرمربی باشگاه مونشن گلادباخ بود.
محمد رشنونژاد یکی از مهاجران جودو، کسی بود که به خاطر مشکلاتش مجبور به حراج مدال هایش شد و چهارسال پیش همراه با تیم ملی به هلند رفت، اما بعد از خروج از هتل به قصد خرید دیگر نزد کاروان برنگشت. او حدود یک سال و نیم بعد در تورنمنت آزاد بلژیک به مدال برنز رسید.
جواد محجوب سهمیه المپیک ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ ریو را کسب کرد و بعد از بازیهای برزیل به خاطر بی اهمیتی مسئولان نسبت به این ورزش راهی کانادا شد. او صحبتهایی در خصوص حضور در MMA داشت.
احسان رجبی در سال ۸۸ به مدال برنز مسابقات قهرمانی آسیا رسید، اما چند ماه بعد دوپینگ او مثبت اعلام شد، اما رجبی فدراسیون را مقصر دانست. او در سال ۸۹ به آمریکا مهاجرت کرد و در رقابتهای بی جی جی پرو کالیفرنیا دو طلا گرفت و در رقابتهای جهانی جوجیتسو هم قهرمان شد. رجبی در گرنداسلم آمریکا هم نایب قهرمان شد.
کشتی و مهاجرت به آذربایجان
نوید زنگنه ملی پوش ۷۴ کیلوگرم کشتی ایران سال ۹۸ به کانادا رفت و ااعلام شد که از دو سال بعد برای این کشور کشتی میگیرد، اما هنوز هیچ خبری از او در مسابقات مهم نیست. او در سال ۲۱۸ د مسابقات زیر ۲۳ سال جهان برنز گرفت و در قهرمانی آسیا ۲۰۱۹ میز به مدال نقره رسید.
سامان طهماسبی ۱۱ سال پیش تصمیم به مهاجرت به کشور آذربایجان گرفت و کشتی را در این کشور ادامه داد. او از جمله ورزشکارانی بود که سیستم پاداشهای پرزرق و برق این کشور چشمش را گرفت و ترک دیار کرد. او در المپیک ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۱۶ ریو با دوبنده آذربایجان روی تشک رفت. او در ریو در همان مسابقه نخست باخت و در شانس مجدد هم مبارزه را به حبیب الله اخلاقی واگذار کرد. دو نقره و یک برنز قهرمانی جهان سه افتخار او با آذربایجان بود. طهماسبی بعد از ریو از کشتی خداحافظی کرد و به ایران برگشت.
محمدرضا آذرشکیب نیز در سال ۹۷ راهی آذربایجان شد تا برای این کشور کشتی بگیرد. او یک بار پیشنهاد این کشور را رد کرده بود.
صباح شریعتی از ۷ سال پیش برای آذربایجانیها کشتی میگیرد و در المپیک ریو نیز به مدال برنز رسید. او در بازیهای اروپایی نیز دو مدال گرفت. او در اولین مسابقهای که برای آذربایجان کشتی گرفت توانست مدال طلای مسابقات جام جایزه بزرگ باکو سال ۲۰۱۳ را کسب کند. این کشور در سنگین وزن کشتی فرنگی مدالی نداشت و این اولین عنوان آنها بود.
تکواندو و مهاجران پرشمار
کیمیا علیزاده قطعا از جمله نامهای تاریخ ماندگار ایران است کسی که اولین و تنها مدال المپیک ایران را در المپیک کسب کرده است. او دو سال و نیم پیش راه هلند شد و بعد در آلمان اقامت گرفت. علیزاده که بعد از مهاجرت با مصدومیت دست و پنجه نرم میکرد در قهرمانی اروپا به مدال نرسید. هیات اجرایی کمیته بین المللی المپیک به خاطر حمایت از او با حضور علیزاده در بازیهای المپیک توکیو موافقت کرد. مبارزه او با ناهید کیانی در توکیو یکی از تلخترین مبارزههای تاریخ ورزش ایران بود. در نهایت علیزاده که جید جونز تکواندوکار نامدار بریتانیایی را از پیش رو برداشته بود از کسب مدال برنز المپیک بازماند.
دینا پوریونس به خاطر شرایط تکواندو ایران و بی اهمیتی فدراسیون راهی هلند شد. او در قهرمانی اروپا ۲۰۱۸ برای این کشور مدال نقره گرفت و در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز در قالب کاروان پناهندگان حاضر بود و در یک هشتم نهایی به رقیب چینی باخت.
راحله آسمانی نیز در تیم ملی بلژیک عضویت داشت گفته میشود فعالیت اصلی اش در این کشور در زمینه پُست است، اما او در مسابقات آزاد به نام بلژیک شرکت کرد. آسمانی به خاطر خلف وعده مسئولان در اهدای پاداش مدال نقره بازیهای آسیایی گوانگژو تصمیم به مهاجرت گرفت. او در المپیک ۲۰۱۶ ریو نیز مسابقه داد و در رقابتهای قهرمانی اروپا به مدال برنز رسید.
میلاد بیگی که بعد از کنار گذاشته شدن رضا مهماندوست راهی آذربایجان شد عملکرد موفقی زیر پرچم این کشور داشت. او مهمترین عنوان خود را در ریو به دست آورد. جایی که توانست مهدی خدابخشی تکواندوکار پرامید ایران را از پیش رو بردارد و در نهایت به مدال برنز بازیهای المپیک برسد. البته مهماندوست علت شکست بیگی در نیمه نهایی را شرایط روحی بد به خاطر مبارزه با دوستش خدابخشی عنوان کرد. او در سال ۲۰۱۵ نیز در بازیهای اروپایی قهرمان شده بود.
رضا مهماندوست مربی موفق تکواندو که هیچ گاه به خاطر عناوین شاگردانش در ایران از سوی مسئولان مورد توجه قرار نگرفت، از جمله مهاجران ورزش ایران است.
مهدی خدابخشی نیز که با تانیا ملی پوش صربستانی ازدواج کرد به خاطر او تغییر تابعیت داد و راهی این کشور شد. او در قهرمانی اروپا ۲۰۲۱ برای صربستان مدال نقره را به دست آورد.
فرزاد ذوالقدری را باید آخرین مهاجر تکواندو دانست که از سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت با پرچم بلغارستان در مسابقات شرکت کند. فرزاد پسر محمد حسین ذوالقدر سرمربی اسبق تیم ملی است.
کسری مهدی پورنژاد و همسرش پریسا فرشیدی نیز در کشور آلمان فعالیت دارند.
قایقرانان بی سروصدا
سعید فضل اولی بعد از بازیهای آسیا ۲۰۱۴ اینچئون تصمیم به مهاجرت به آلمان گرفت. مهمترین عنوان او با ایران مدال نقره بازیهای آسیایی بود. او در سال ۲۰۱۶ به عنوان ۵ ورزشکار برتر شهر کارلسروهه معرفی شد. او در المپیک ۲۰۲۰ در تیم پناهندگان حاضر بود و در یک چهارم نهایی (گروه سوم) به رده چهام رسید.
آرزو معتمدی اولین زن ایرانی بود که توانست سهمیه کایاک بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن را کسب کند، اما برگزاری مسابقه انتخابی بین او و آرزو حکیمی سبب ناراحتی این قایقران شد. او در سال ۹۱ راهی دانشگاه اوکلاهاما آمریکا شد. او نتایج خوبی در رقابتهای داخلی آمریکا و آلمان گرفت، اما در میادین مهم جهانی و المپیک به عنوانی نرسید اگر چه هدف او از ترک ایران تحصیل بود.
مینا علیزاده که در تیم ملی دراگان بوت زنان ایران فعالیت میکرد در سال ۸۸ همراه با تیم به مسابقات چک رفت، اما به کمک برادرش راهی آلمان شد و پناهندگی این کشور را گرفت. او مهمترین دلیل پناهندگی خود را عدم توجه مسئولان به ورزش زنان و عملکرد ضعیف فدراسیون در تامین امکانات عنوان کرد.
شروین پاکدل ۱۷ ساله که از او به عنوان استعداد در قایقرانی نام برده میشد در حاشیه اعزام به رقابتهای جهانی زیر ۲۳ سال در سال ۹۵ در فرودگاه گم شد. در حالی که همه از این اتفاق شوکه بودند مشخص شد او به پرتغال در خواست پناهندگی داده است. نکته جالب توجه اینکه پدر او از این موضوع خبر نداشت و بعدها اعلام شد که خانواده مادری او اصلیترین مشوق پاکدل برای ماندن در پرتغال بوده اند. مربی تیم ملی به خاطر این اتفاق اخراج شد!
کیمیا مرادی از رشته کاناپولو نیز در سال ۹۶ راهی نروژ شد.
سایر رشتهها
مهر سال ۹۳ بود که خبری در خصوص پناهندگی پوریا پورابراهیم (نجات غریق) و محمود زاویه (نجات غریق) در مون پولیه فرانسه منتشر شد و آنها در حاشیه اعزام تیم به رقابتهای جهانی تصمیم به جدایی گرفتند.
صدف خادم اولین زن ایرانی بوکسور البته در بخش آماتور است که فدراسیون ایران هیچ مسئولیتی برفعالیتهای او ندارد و این بوکسور به صورت مستقل در مسابقات شرکت میکند. او همسر مهیا منشی پور است.
محمد حسین ابراهیمی شمشیرباز اسلحه فلوره در سال ۲۰۱۰ و در اعزام برای آماده سازی بازیهای گوانگژو در فرانسه از اردوی تیم ملی جدا شد و پناهندگی آلمان را گرفت.
ایمان جمالی اولین لژیونر هندبال ایران است که راهی لیگ مجارستان شد. او بعد از مدتی پاسپورت این کشور را گرفت. او مهمترین دلیل تغییر تابعیت خود را اوضاع بد رشته هندبال عنوان کرد.
احسان خدادادی ملی پوش ژیمناستیک نیز که سال ۹۴ به ترکیه رفت درباره علت خداحافظیاش از تیم ملی ایران گفت: ۱۰ سال عضو تیم ملی ژیمناستیک بودم و دو سال کاپیتانی تیم ملی را بر عهده داشتم، اما متاسفانه سرمربی تیم ملی ژیمناستیک با زدن انگ بیاخلاقی و اینکه مشکل اخلاقی دارم و در اردوی اوکراین به جای حضور در تمرینات و گوش دادن به حرف مربیان دنبال کارهای شخصی خود بودم، به راحتی با آبروی من بازی کرد.
مهتاب یادگاری، مژگان تاجیک، امین ارباب، رضا فرخیان، سارا خسروی و محمد رمضان پور در کشورهایی، چون آمریکا و اتریش، دانمارک به عنوان مربی و ورزشکار در ژیمناستیک فعالیت میکنند.
هامون درفشی پور که به کانادا مهاجرت کرده بود با سمیرا ملکی پور که خودش هم ملی پوش و مربی تیم زنان بود ازدواج کرد و در این کشور ماندگار شد. در تیم پناهجویان المپیک ۲۰۲۰ و در کومیته مسابقه داد. درفشی پور ابتدا مقابل حیفی از لتونی پیروز شد، اما بعد به رقیب اردنی باخت.
شقایق باپیری ملی پوش هندبال نیز چند روز پیش قبل از بازگشت تیم ملی به ایران از رقابتهای جهانی اسپانیا از کاروان جدا شد و با انتشار ویدیوی اعلام کرد که نه به دلایل سیاسی بلکه برای داشتن آیندهای بهتر تقاضای پناهندگی دارد.
مهاجران ناموفق
کم پیش میآید که ورزشکاری، چون علیرضا فیروزجا از کشور خارج شود و جدیتر به مسیر خود ادامه دهد و به عناوین مهم جهانی هم برسد. بسیاری از آنها حتی بعد از مدتی ورزش را کنار گذاشته و تلاش کردند در حیطه دیگری فعالیت کنند چرا که هدفشان از مهاجرت موضوعی فراتر از موفقیت در ورزش بوده است. در واقع حضور در یک تورنمنت ورزشی یا اردوی برون مرزی مسیری برای دستیابی افراد به اهدافشان بوده که در بسیاری اوقات رنگ و بوی ورزش ندارد.
یکی از مهمترین اعتراضهای مردم نسبت به ورزشکارانی که تصمیم به خروج از کشور دارند نیز در همین مبحث است. در واقع بسیاری رفتن نخبگان به خارج از کشور با هزینه آن فرد را یک تصمیم شخصی میدانند، اما آنان که با پول فدراسیون که از بیت الملی پرداخت شده به اردو یا مسابقه میروند و بعد از جدایی از تیم تقاضای پناهندگی میکنند مورد انتقاد هستند. در واقع ورزشکار نه با هزینه خودش بلکه با پول مردم به یک سفر میرود؛ سفری که پیش از آن برنامه ریزی برای بلیت یک طرفه اش را گرفته است!
صالحی امیری و لحن آرام با مهاجرت کنندگان
رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک از جمله مسئولانی است که در تمام صحبتهای خود در خصوص مهاجران حتی پناهندگان سیاسی موضع پدرانهای داشته و بارها اعلام کرد که این مسائل باید آسیب شناسی شود. او تاکید کرد که باید به بحث مهاجرت ورزشکاران به لحاظ مفهومی پرداخته شود و بین مهاجرت و فرار نخبگان تمایز قائل شویم.
او حتی در موضوع مهاجرت کیمیا علیزاده و واکنشهای او بعد از این اتفاق موضع تندی نداشت و با ادبیاتی درخور جایگاه خود نسبت به این موضوع اظهار نظر کرد.
رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک درباره مهاجرت ورزشکاران و تاکید بر عوامل رانشی در این مهاجرتها گفت: ما یک سلسه عوامل کششی و رانشی داریم. عوامل رانشی عواملی است که بستری ایجاد میکند که یک قهرمان به خارج از کشور برود و با نارضایتی و رنجی که در او ایجاد میشود از کشور فاصله میگیرد و خارج از کشور مطالبه ایجاد میکند. بحث مقدس یا نامقدس و ارزش و غیرارزش کردن این موضوع اشتباه است.
او در ادامه صحبتهای خود در خصوص شرایط ورزشکاران گفت: وقتی یک قهرمان المپیک زیر پنج میلیون تومان درآمد دارد و به او پیشنهاد بین ۵ تا ۱۰ هزار یورو داده میشود این یک عامل رانشی خواهد بود. ورزشکار میگوید من احساس نیاز میکنم که مدتی به خارج از کشور بروم و بازی کنم. ماباید عوامل کششی را افزایش بدهیم و این افراد را به عنوان سرمایه ملی به رسمیت بشناسیم. ما هنوز نتوانستیم مسئله اشتغال قهرمانان را حل کنیم. در دولت مصوبه داریم و براساس آن قهرمانان باید در وزارت خانهها جذب شوند، اما دستگاهها این کار را نمیکنند. یکی از بحثهای جدی جامعه نخبگی ایران، منزلت خواهی و لزوما معیشت خواهی نیست. یعنی تکریم، دیده شدن و هویت بخشی برای آنها مهم است.
صالحی امیری در مصاحبهای که دو سال پیش انجام داد اعلام کرد که بعضی از ورزشکاران پناهنده در تماسهایی درخواست بازگشت به کشور را داشتند چرا که متوجه شدند آن اهدافی که از کوچ داشتند دست نیافتنی است.
و در آخر نیز شقایق باپیری ملی پوش هندبال و آخرین جزئیات
شقایق در شرایطی روز سهشنبه اردوی تیم ملی هندبال زنان ایران در اسپانیا را ترک کرده بود که میشد حدس زد او در پی ارائه درخواست پناهندگی به کشوری دیگر است. چون دقیقا مسیری را طی کرده بود که پیش از این ملیپوش ایرانی، چهار هندبالیست کامرونی در همین رقابتها رفته بودند. بااینحال، شقایق باپیری در ویدئوی کوتاهی که از خودش منتشر کرد، موضوع پناهندگیاش را تأیید کرد.
باپیری که شش سالی میشود عضو تیم ملی هندبال ایران است، ابتدا در آن ویدئوی کوتاه خبر داد حالش خوب است و خطری تهدیدش نمیکند.
او همانجا دلیل درخواست پناهندگیاش را اینطور شرح داد: «دلیلم برای پناهندگی داشتن آینده بهتر در ورزش و پیشرفت ورزشی بوده است. کل زندگیام به دنبال ورزش بودهام و هیچوقت به دنبال سیاست نبودم. من ورزشکار هستم و نه چیز دیگری». باپیری البته شایعهای را که عنوان شده در ایران یکی از اعضای خانواده او بازداشت شده هم تکذیب کرد و گفت خانوادهاش اصلا تحت فشار نیستند و نباید به این شایعات توجه کرد. بااینحال، شقایق باپیری، اندکی بعدتر در گفتوگو با یکی از رسانههای آنطرف آبی، درباره دلیل جداییاش از اردوی تیم ملی زنان ایران در اسپانیا توضیحات بیشتری داد و البته دلایل متعددی را برای آن برشمرد. دلایلی که در زیر و بهطور مختصر عنوان شده است.
یکی از دلایلی که باعث شده این ورزشکار ایرانی درخواست پناهندگی کند، احساس رفتار نامناسب از سوی فدراسیون فوتبال هندبال ایران است. ماجرا آنطورکه از سوی این ورزشکار روایت شده، عجیب و بحثبرانگیز است. موضوع از این قرار است که او پست یکی از شبکههای مجازی را که در آن از خطخوردن دو بازیکن دیگر تیم ملی زنان ایران انتقاد و ادعا شده عدهای بهعنوان توریست راهی رقابتهای جهانی اسپانیا میشوند، لایک کرده است. باپیری مدعی است مسئولان فدراسیون هندبال او را به کمیته انضباطی کشانده و رفتار بدی داشتهاند. او همچنین از رفتار نامناسب اعضای بلندپایه فدراسیون در حاشیه تمرین تیم ملی زنان گفته که تهدید کردهاند این بازیکن را خط میزنند و به خانه میفرستند. او مدعی است فدراسیونی که نتواند یک انتقاد ساده را قبول کند و علیه ورزشکارش جبهه بگیرد، آینده روشنی ندارد. اشاره او به رفتار نایبرئیس فدراسیون هندبال است. از آنجا که مسئولان فدراسیون هندبال تا زمان نگارش این مطلب هنوز توضیحی در این مورد ندادهاند، نمیشود درستی آن را تأیید کرد ولی بههرروی، این موضوع یکی از دلایل دلخوری شقایق باپیری در اردوی تیم ملی زنان عنوان شده است. نکته دیگری که او به آن اشاره کرده بحث افتادن مقنعهاش در حین رقابت است. او میگوید مقنعه من کشیده شد و کمی عقب رفت که این مورد با واکنش بسیار تند سرپرست تیم همراه شده و رفتار بدی کرد. البته باپیری به این نکته اشاره کرده که در سایر موارد مشابه، سرپرست به سایر بازیکنان تذکر ملایمی داده و فقط با او رفتار تند داشته است.
باپیری در ادامه صحبتهایش با فاصلهگرفتن از اتفاقات ورزشی از تبعیض اعمالشده در حق زنان ایرانی حرف میزند و میگوید: «در ایران بهعنوان یک ورزشکار زن محدودیتهای زیادی داریم. این محدودیتها آنقدر زیاد است که نمیتوانم بهخوبی بیانش کنم. علاوه بر این، جامعه ایران تفاوت زیادی بین زن و مرد قائل میشود، بهطوریکه پیش خودم فکر کردم و دیدم نمیتوانم بیش از این چنین محدودیتهایی را قبول کنم». او در ادامه از سختی کار ورزشکاران زن ایرانی و سایر همتیمیهایش در تیم ملی هندبال هم حرف زده و نکته بحثبرانگیزی را مطرح کرده است: «فکر میکنم اگر فدراسیون وثیقه یکمیلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی نمیگرفت، کل اعضای تیم به ایران برنمی گشتند». البته این ادعایی است که شقایق باپیری کرده ولی اگر حتی چند نفر از اعضای تیم ملی هندبال هم تصوری مشابه با این ورزشکار داشته باشند، موضوعی چالشبرانگیز است که به نظر میرسد مسئولان ورزش ایران باید فکری جدیتر برای رفع دغدغههای مالی و روحی این دسته از ورزشکاران زن ایرانی کنند.
رفتن شقایق باپیری از ایران، تازهترین نمونه مهاجرت ورزشکاران ایرانی است. افرادی که غالبا به دلیل دیدهنشدن، کمدیدهشدن، مشکلات مالی و البته پشت سد دیگر ورزشکاران مطرح ماندن، تصمیم به خروج از ایران گرفتهاند.
درست است که این رویه مربوط به این روزها نبوده و احتمالا شقایق هم آخرین ورزشکار ایرانی نخواهد بود که برای داشتن روزهای بهتر در رشته ورزش موردعلاقهاش از ایران مهاجرت میکند ولی مشخصا خط مشی مسئولان ورزش ایران در این زمینه نیاز به تصحیح بیشتری دارد. درست است که خروج باپیری شاید از لحاظ قهرمانی لطمه زیادی به ورزش ایران نزند ولی مسئولان امر پیشتر نشان دادهاند برای خروج قهرمانهای مدالآور هم برنامه مشفقانه چندانی ندارند و گهگاه با زبان تند تلاش شده اینگونه القا شود کسی که میرود ضرر کرده و ورزش ایران با قدرت به کار خودش ادامه میدهد.
موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران
با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید
و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید