حقوق_ورزشی

نقش توریسم ورزشی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نقش حقوق ورزشی

یک کارشناس فرهنگ و رسانه با بیان این که امروزه اهمیت جاذبه های ورزشی چنان همه گیر شده اند که قسمت مهمی از صنعت توریسم به توریسم ورزشی تعبیر می شود، گردشگری و ورزش ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ دارند و در ترکیب با دیگر عوامل گردشگری ورزشی می توانند نقش اساسی در توسعه آتی فرهنگ و افزایش آگاهی های فرهنگی از طریق توسعه ارتباطات بین المللی داشته باشد.

برای جذب گردشگری ورزشی علاوه بر انگیزه ها باید به ویژگی های جمعیت شناختی تماشاگران مثل جنس، سن، تحصیلات، ملیت، قصد مسافر و نوع رویداد ورزشی و انگیزه هایی مانند هویت ملی، افتخار ملی، زیباشناسی و اجتماعی شدن برای پیش بینی میزان حضور تماشاگران و گردشگران در رویدادهای ورزشی استفاده کرد.

پیدایش رشته های مختلف ورزشی امروزه به صورت یکی از فعالیت های تفریحی، آموزشی و فرهنگی مردم در جهان درآمده است. برگزاری مسابقات ورزشی در شهرهای میزبان، تغییرات بسیاری را از نظر فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و فضایی به همراه دارد و سود حاصل از گردشگری ورزشی نیز در پشت صحنه ورزشی و مسابقات ورزشی موجب می شود بسیاری از شهرها و کشورها این فرصت را بسیار مغتنم بشمارند و به جذب گردشگر بپردازند.

برگزاری مسابقات ورزشی سبب می شود تا بودجه فراوانی به امر ساخت، تعمیر و تنظیم زیرساخت ها و ساختارهای زیربنایی و اقتصادی شهرها و نواحی پیرامون آن اختصاص یابد و شهرهای ضعیف بیش از پیش در مسیر توسعه شهری از نظر فیزیکی، فرهنگی و اقتصادی قرار بگیرند. امروزه نیز ورزش مفهوم وسیعی به خود گرفته به گونه ای که چیزی فراتر از یک نوع فعالیت دسته جمعی تفریحی و سرگرمی است و به نحوی در جوامع امروزی رسوخ کرده که به عنوان یکی از متداول ترین عوامل ایجاد انگیزه برای سفر و گردشگری است.

از سوی دیگر صنعت مسافرت و گردشگری بزرگ ترین و متنوع ترین صنعت در دنیا به حساب می آید. امروزه اهمیت جاذبه های ورزشی چنان همه گیر شده اند که قسمت مهمی از صنعت توریسم به توریسم ورزشی تعبیر می شود و علی رغم اینکه تأسیسات گسترده، فضا و امکانات و سرمایه های زیادی می طلبد، بازده اقتصادی، اشتغالزایی و شهرت فراوانی را به میزبان و شهرها اختصاص می دهد.

قبایی با بیان این که مسئله مهم و قابل توجه در توریسم ورزشی سیر و سیاحت هایی است که برای تماشای مسابقات ورزشی به صورت دسته جمعی صورت می گیرد و مکان و فضای مورد بازدید خود به خود به یک جاذبه گردشگری تبدیل می شود، ادامه داد: برگزاری مسابقات ورزشی در رده های مختلف به خوبی نشان می دهد که می توان به نشاط و دوستی، تفاهم و تعامل میان ملت ها دست یافت و افق جدیدی را پیش روی افراد در بستر شهرها گشود.

همچنین گردشگری و ورزش ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ دارند و در ترکیب با دیگر عوامل گردشگری ورزشی می توانند نقش اساسی در توسعه آتی فرهنگ و افزایش آگاهی های فرهنگی از طریق توسعه ارتباطات بین المللی داشته باشد. نکته مورد توجه این است که در ایران به دلیل فقدان شناخت کافی، عدم مدیریت و نبود راهبردهای مدون و مشخص، تاکنون از مقوله گردشگری ورزشی غفلت شده است.

نقش ورزش در صنعت و رونق اقتصادی در شهرها و مناطق غیرقابل انکار است و از سوی دیگر جذابیت فعالیت های ورزشی چون فوتبال، در نزد مردم بیش از گذشته است و یکی از سرگرمی ها و تفریح های مردم شده است. چنانچه سیاست های توسعه گردشگری به نحوی برنامه ریزی و ساماندهی شود، می توانند راهی برای آشناشدن مردم کشور با نحوه زندگی سایر ملل، اقوام، عقاید، آداب و خلاصه و خرده فرهنگ های دیگر باشد. به قلم محسن قبایی.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

معمای علی دایی

سه سال و چهار روز می‌شود که علی دایی، اسطوره ایران، از زمین‌های فوتبال دور شده است؛ حرف‌وحدیث درباره جدایی علی دایی از فوتبال بسیار است. عده‌ای قویا می‌گویند ممنوع‌الفعالیت شده و عده‌ای دیگر، این دوری را خودخواسته توصیف می‌کنند. برای هر دو ادعا هم به اندازه کافی دلیل و برهان وجود دارد. با این حال، معمای غیبت علی دایی در فوتبال ایران بیش از سه سال است که لاینحل مانده است. اما در این سه سال دایی از دل علاقه‌مندان فوتبالی و غیرفوتبالی بیرون نرفته هیچ، بلکه محبوبیتش بیشتر هم شده است.

 او فعالیت‌های زیادی خارج از حوزه فوتبال در این سه سال داشته که هرکدام از آنها بیانگر بخشی از خلقیات خاصش است؛ از فعالیت در فضای مجازی در وقایع اجتماعی و کنایه‌زدن به مسئولان ایرانی تا حضور در برنامه‌های فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به‌عنوان نماینده ایران. عجیب آنکه دایی هرقدر در ایران مورد کم‌لطفی قرار گرفته ارزشش برای خارجی‌ها به‌ویژه آنهایی که در دو مقر فیفا و AFC هستند بیشتر شده است. با وجود این، معمای اصلی همچنان پابرجاست: چرا علی دایی خانه‌نشین شده است؟

فاش‌کردن دردسرساز

۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ بود که باشگاه سایپا که آن روزها علی دایی را به عنوان سرمربی در اختیار داشت، با صدور بیانیه‌ای عجیب خبر از اخراج علی دایی داد؛ در بخشی از آن بیانیه مبهم، اشاره شده بود که علی دایی منشور اخلاقی و مفاد قرارداد فی‌مابین با باشگاه سایپا را زیر پا گذاشته و علی‌رغم تذکرات قبلی، بی‌احترامی ایشان به مجموعه گروه خودروسازی سایپا، موجب ناراحتی و تکدر خاطر مجدد قشر عظیمی از کارگران شریف و زحمتکش این مجموعه صنعتی بزرگ شده است!

سایپا دلیل برکناری علی دایی را بی‌احترامی به کارگران این مجموعه توصیف کرده بود. امری که با مرور اظهارات او بعد از بازی با ذوب‌آهن، قویا با ادعای مسئولان این باشگاه در تضاد بود. یک روز بعد یعنی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸، علی دایی کنفرانسی خبری تشکیل داد و به شدت به مسئولان این باشگاه تاخت. دایی در آن زمان گفت: «در حکم اخراج من از واژه مقدس کارگر سوءاستفاده می‌کنند. از این واژه مقدس برای خودشان سنگر درست می‌کنند و پشتش قایم می‌شوند. شما می‌دانید که در این چند سال افتخارم بوده که همیشه کنار کارگر و قشر پایین بودم. اگر غیر از این بوده بگویید! من از آقایان می‌پرسم که شما کجا بودید؟ حداقل من علی دایی، به خاطر کارهایی که کردم، دل کارگران را خوشحال کردم. در تیم‌ ملی خیلی اوقات اتفاقاتی افتاد که توانستیم دل کارگران را خوشحال کنیم. من به خاطر اینکه حرف حق زدم اخراج شدم. مگر من در این مصاحبه به کسی توهین کردم؟ اصلا اسم کارگری وسط بوده؟ من گفتم که حق من را ندهید و حق بازیکنان را بدهید. کجای حرف من اشتباه بوده؟ به حرف‌هایم افتخار می‌کنم و ۱۰۰ سال دیگر هم دوباره می‌گویم که دو نفر به من کمک کردند تا بتوانیم قهرمان لیگ برتر بشویم. من گفتم پراید ۵۰ میلیون و تیبا ۸۰ میلیون شده، اشتباه بوده؟ من درد جامعه را گفتم. آقایی که ادعا می‌کنی، کجا به تعهداتتان به مردم عمل کردید؟ هر روز یک قول می‌دهید؟ طرف رنو ثبت‌نام کرده، ولی می‌خواهید ماشین‌های دیگر در یک تاریخ نامشخص بدهید. جلوی کارخانه شما تحصن مردم بوده نه جلوی خانه و محل کار من».

این بخش از صحبت‌های علی دایی در مقایسه با اظهارات جنجالی او که در ادامه آمد، هیچ به نظر می‌رسید. دایی به مدیرعامل وقت باشگاه سایپا تاخت و هویت اصلی او را فاش کرد: «آقای مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد و آدم حقیقی‌ای به این اسم نمی‌شناسم. تا جایی که ذهن ناقصم یاری می‌کند و او را از زمانی که ریاست حراست صداوسیما را داشت، به‌عنوان سردار غفور می‌شناسم. برای من جالب بود که در یک برنامه نود خودش را مدبر معرفی کرد. بعد که صحبت کرد تن صدایش برای من آشنا بود و دیدم همین سردار غفور خودمان است و اردبیلی است. چطور او مصطفی مدبر شده است؟ کاش یک نفر از ثبت احوال اینجا بود و سؤال کنم که یک نفر می‌تواند کل اسم و فامیلش را عوض کند؟ من دیدم که اسم یا فامیل را عوض کردند، ولی فکر نکنم، البته شاید اشتباه کنم، ولی مگر می‌شود که با شناسنامه عوض‌کردن گذشته طلایی‌ات را عوض کنی؟».

اشاره علی دایی با کلیدواژه «گذشته طلایی» سرآغازی برای راه‌افتادن این شایعه بود که او بزودی در فوتبال ایران «ممنوع‌الفعالیت» می‌شود. همان صحبت‌ها کافی بود تا «۲۰:۳۰» بلافاصله برنامه‌ای سفارشی علیه دایی بسازد؛ در آن برنامه کلیپی چهار دقیقه‌ای با نریشن علی رضوانی پخش شد که در یک‌طرفه‌ترین حالت ممکن تصویری از علی دایی مخابره کرد که او را فردی عصبی و عاشق پول توصیف می‌کرد. گزارش مذکور چنان «بودار» بود که شایعه شد عده‌ای از بیرون دستور حمله به دایی را صادر کرده‌اند. یکی دو روز بعد روزنامه کیهان هم ضمن انتقاد از رفتار مدیران سایپا در اینکه می‌توانستند علی دایی را چند هفته بعد اخراج کنند، به علی دایی تاخت و از اینکه اشاره‌ای به «گذشته‌ طلایی» فرد مذکور کرده، او را مورد انتقاد قرار داد. کیهان نوشت: «علی دایی که همین چند روز پیش از مسئولان قضائی و امنیتی خواسته بود که برای مبارزه با فساد در فوتبال وارد عمل شوند، چرا با بعضی اظهارات نسنجیده خود که نه اخلاقی بود و نه ورزشی – و بعید هم نیست با تحریک این و آن صورت گرفته باشد – افرادی را زیر سؤال می‌برد که در روزگاری که او و امثال او در زمین فوتبال بالا و پایین می‌پریدند و امثال ما نیز زیر کولر نشسته‌ و اندر فضائل فوتبال و سلامتی و … قلم‌فرسایی می‌کردند، آنها جان بر کف وسط معرکه مقابل دشمن غدار این آب و خاک و این مردم مردانه ایستاده بودند تا برای ما و دایی آرامش و امنیت لازم برای نوشتن و بازی‌کردن را فراهم آورند».

عاقبت چنین جبهه‌گیری‌هایی علیه دایی، شایعه موجود را پررنگ کرد. دیگر نوشتن از اینکه علی دایی «ممنوع‌الفعالیت» است چندان عجیب به نظر نمی‌رسید. خود دایی هم همان روزها در گفت‌وگو با فرهیختگان عنوان کرد که ممکن است چنین موضوعی صحت داشته باشد: «چنین مسائلی بعید نیست و شاید هم این مسائل خیلی محتمل باشد، اما من مگر وابسته به فوتبال هستم که بخواهم ناراحت شوم؟ من همیشه حرف حق را می‌زنم و تا آخرش هم پای حرفم هستم».

جنجال حضور علی دایی در تیم ملی

شاید اگر عده‌ای همچنان نسبت به محرومیت علی دایی پس از صحبت‌هایش درباره مدیرعامل وقت باشگاه سایپا تردید داشتند، با اتفاقاتی که در راستای حضورش روی نیمکت تیم ملی رقم خورد، به یقین رسیدند. ماجرا از این قرار بود که فدراسیون فوتبال بعد از اخراج مارک ویلموتس، قویا عنوان کرد قرار است یک مربی ایرانی جانشین او شود. علی دایی جدی‌ترین گزینه بود و با مسئولان فدراسیون فوتبال و البته مهدی تاج، رئیس وقت فدراسیون هم مذاکره کرد. درحالی‌که بسیاری منتظر اعلام رسمی این خبر بودند، به‌ناگاه عنوان شد صلاحیت علی دایی از سوی وزارت ورزش رد شده و او نمی‌تواند روی نیمکت تیم ملی بنشیند. دایی آن روزها از این گفت تا زمانی که «آقازاده‌ها» در این فوتبال باشند، اجازه نمی‌دهند او روی نیمکت بنشیند. صحبت‌های دایی با ایسنا از این هم تندتر شد: «وقتی صلاحیت فردی مثل من را حراست رد می‌کند و نمی‌خواهند من در تیم ملی باشم، دیگر نمی‌دانم چه بگویم. البته دلایل این رد صلاحیت را خودم می‌دانم. مخالف اصلی حضور من در تیم ملی، وزارت ورزش بود. نهادهایی که باید صلاحیت من را تأیید کنند، نهادهای اطلاعاتی رسمی کشور هستند که از فدراسیون فوتبال می‌خواهم از این نهادها صلاحیت من را بگیرند. این مسائل دخیل نیست بلکه مسائل پشت پرده وجود دارد. متأسفانه فدراسیون فوتبال آزادی عمل ندارد و نمی‌تواند خودش مربی تیم ملی را انتخاب کند. البته مسائل دیگر هم در انتخاب‌ها دخیل است که واقعا «واویلا» است. آقایانی که خوردند و بردند، صلاحیت دارند اما صلاحیت من را تأیید نکردند. این موضوع است که آدم را ناراحت می‌کند. شاید اگر با فدراسیون فوتبال هم صحبت‌های نهایی را هم انجام می‌دادم، به توافق نمی‌رسیدیم، اما اینکه می‌گویند صلاحیتت تأیید نشد، فشار به آدم می‌آورد».

اگرچه وزارت ورزش صحبت‌های علی دایی را تکذیب کرد ولی حرف‌های بعدی اسطوره فوتبال ایران نشان می‌داد نیرویی بیرونی مانع از حضور او روی نیمکت تیم ملی شده است. اشاره او به این مورد که باید «نهادهای اطلاعاتی رسمی» درباره‌اش نظر دهند، به شایعه‌ای برمی‌گشت که به مسئولان وقت فدراسیون گفته‌اند «نباید» علی دایی فعالیتی در فوتبال ایران داشته باشد.

حالا دایی تکذیب می‌کند

ماجرای نبودن علی دایی در فوتبال ایران و شایعه ممنوع‌الفعالیتی‌اش سه ساله شده است؛ او گرچه روزهای نخست چنین شایعاتی را رد نمی‌کرد، ولی در ماه‌های اخیر، گفته چنین موضوعی صحت ندارد. شاید یکی از دلایلی که دایی به این باور رسیده پیشنهاداتی است که از سوی تیم‌های باشگاهی مختلف در این مدت به دستش رسیده است، از ذوب‌آهن گرفته تا تراکتور. با این حال، دایی آنها را رد کرده و دلیلش را هم تمرکز روی بیزینسی عنوان کرده که مقرش در تهران است. دایی دیگر علاقه‌ای به کارکردن بیرون از تهران ندارد. در این بین هم پیشنهاد خوبی از تیم‌های تهرانی به او نرسیده تا مشخص کند آیا دایی واقعا ممنوع‌الفعالیت است یا می‌تواند هدایت تیمی را بر عهده بگیرد. دایی آذر ۱۳۹۹ در گفت‌وگو با ورزش سه، با تردید درباره شایعه محرومیتش حرف زد و گفت: «فکر می‌کنم جریان این دوری را تمام مردم خوب بدانند. زمانی که در سایپا بودم متأسفانه صداوسیما قصد سوءاستفاده از این مسئله را داشت. خیلی تلاش کرد تا به نوعی وجهه من را در جامعه خراب کند. من همیشه سالم کار کردم. به این نتیجه رسیدم که سالم زندگی‌کردن و سالم کارکردن در مملکت ما خیلی سخت شده است. من با مدیرعامل سایپا از سال ۸۱ تا ۸۴ سر مسئله‌ای به مشکل خوردیم، کارمان به دادگاه کشیده شد که خودم از قبل این اتفاق را پیش‌بینی می‌کردم. یک مثل معروفی هست که می‌گوید: «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». این کاملا درمورد من صدق می‌کند، چراکه باعث شد من از فوتبال بیرون بیایم. واقعا جا دارد از تیم‌هایی تشکر کنم که امسال و سال گذشته آمدند دنبالم و دوست داشتند که با آنها کار کنم. با اینکه فوتبال از بچگی عشق من بوده، اما صلاح دیدم که در این برهه زمانی، مدتی از آن دور باشم، چراکه معتقدم خیلی وقت‌ها باید از چیزهایی که دوست داری دل بکنی تا به یک‌سری چیزهای دیگر برسی. خدا را شکر این دوری باعث شد در فعالیت‌های دیگرم و از همه مهم‌تر در زندگی خانوادگی‌ام به یک بالانسی برسم. در حال حاضر هم که از فوتبال دور هستم اصلا احساس بدی ندارم».

اسفند ۱۴۰۰ اما دایی دیگر تردیدها را کنار گذاشت و در پاسخ به این سؤال که «دوری شما از فوتبال ایران تصمیم خودتان است یا ارتباطی به موضوع ممنوع‌الکاری دارد؟» گفت: «اصلا و ابدا من ممنوع‌الکار نیستم. صفر تا صد این تصمیم به اراده خودم صورت گرفته است. بله، شاید دلم هم برای حضور در فوتبال تنگ شده باشد. مگر می‌شود دل یک فوتبالی برای فوتبال تنگ نشود؟ اما الان صلاح و خیر زندگی‌ام را در این می‌بینم که از فوتبال ایران دور باشم».

حال، مجموع این اتفاقات و صدالبته اظهارنظرها، دست به دست هم داده تا معما و سؤال موجود درباره «شهریار» پابرجا باشد: آیا خانه‌نشینی او خودخواسته است؟

منبع خبر: ایسنا ۱۴۰۱۰۲۱۷۱۰۱۷۰

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ترس عجیب ورزشکاران از موفقیت

شاید باورکردنی نباشد اما برخی ورزشکاران به دلایل مختلف، دچار ترس از موفقیت هستند. پرسشی که مطرح می‌شود این که آیا واقعا ترس از موفقیت وجود دارد؟ چگونه ممکن است کسی از این حس فوق العاده‌ای که پیروزی با خود به همراه دارد هراس داشته باشد؟ این ترس باعث می‌شود تا افراد از دستیابی به اهداف و رویاهایشان دور شوند درحالی که به نظر می رسد ترس از شکست خیلی منطقی‌تر از ترس از موفقیت است!

تغییر به خودی خود ترسناک است. بدون تغییر و بدون فکر زندگی کردن به نظر راحت‌تر می‌رسد چرا که تغییر ما را به دنیای ماجراجویی و هیجان می‌برد که بسیار پیچیده است.

عامل دیگر ترس به توقع ایجاد شده از ورزشکار پس از کسب موفقیت مربوط می‌شود و این انتظار می‌رود که مجددا موفقیت به دست آمده تکرار شود و این روند ادامه داشته باشد؛ ایجاد یک سطح روانی جدید که متفاوت از سطوح قبلی بوده و ورزشکار کاملا نسبت به آن هوشیار است و می‌داند که دیگران نظاره‌گر و منتظر موفقیت دوباره وی هستند.

موفقیت باعث می‌شود سطح ورزشکار همیشه بالاتر برود؛ مثلا زندگی عادی و رفتار معمول دیگر پاسخگو نیست و وی مجبور به تغییر معیارها و روش‌های ساده زندگی به روش‌های جدید است.

پس از کسب موفقیت ورزشکار، زندگی دیگر راحت و آرام نیست. قهرمانان و هنر پیشه‌ها این گلایه را به عنوان بزرگ‌ترین شکایت مطرح می‌کنند. آن‌ها از این شاکی هستند که دیگر هیچ زندگی خصوصی ندارند و همه جا مورد توجه و زیر ذره بین قرار می‌گیرند و برای امنیت مالی و جانی خود همیشه دچار نگرانی هستند.

آن‌ها همیشه از خود می پرسند که آیا دوباره می توانم انجامش دهم؟ همیشه با خود می‌گویند که شاید اولین موفقیتم اتفاقی بود و شاید اگر بار دوم موفق نشوم مردم بگویند که بار اول هم اتفاقی بود که این فشار را برای مسابقه دوم زیاد می‌کند و حتی ارزش موفقیت در مرحله اول را برایش پایین می‌آورد.

عامل دیگر این است که ورزشکار دچار تغییرات زمانی می‌شود و زمان کمتری خواهد داشت چرا که برای حفظ سطح اول در مسابقات بعدی احتیاج به زمان بیشتری برای توجه به جزئیات دارد.

دیگران از ورزشکار توقع دارند که یک سبک داشته باشد. از ستاره‌های مشهور توقع می‌رود که صاحب استایل و امضا باشند که در صورت موفقیت از آن‌ها این توقع می‌رود که در موفقیت جدید رفتار درستی بروز دهند.

بالا ماندن و موقعیت بالا را حفظ کردن به مراتب سخت‌تر از به مرتبه بالا رسیدن است. درست است که یک ورزشکار موفق شده اما تکرار موفقیت سخت‌تر به نظر می‌رسد و زمان بیشتری می‌طلبد و باید برنامه ریزی بیشتری داشته باشد و در عین حال با توجه به محدودیت‌ها و اجبارهای جدید تمرکز بیشتری لازم است تا بتوان همان جایگاه را حفظ کرد.

عامل دیگر اینکه وقتی از دیگران جلو می‌زند دشمنان بیشتری خواهد داشت. شاید خیلی‌ها از موفقیت یک ورزشکار خوشحال شوند اما ممکن است بعضی جبهه بگیرند و روی دیگری از خود نشان دهند.

موفقیت ورزشکار ممکن است او را محدود می‌کند؛ مثلا وقتی یک هنر پیشه بهترین هنر خود را در یک نقش ارائه می‌دهد، همیشه با آن نقش در خاطر مردم به یاد می‌ماند و باید بتواند مدیریت شغلی داشته باشد.

مورد پایانی نیز اینکه موفقیت دید ورزشکار نسبت به خودش را تغییر می‌دهد. همیشه فکر می کند آیا می تواند در چیزی موفق باشد؟ شاید حتی شایستگی را در خودش نمی‌بیند! شاید دیگران به وی گفته بودند که لایق پیروزی نیست اما خودش حداقل می دانسته که یک فرد متوسط است. زمانی‌ که یک ورزشکار به موفقیت دست می‌یابد مردم از وی راهنمایی رهبری و الگو بودن را طلب می‌کنند و این گونه است که نظرش راجع به خودش برای همیشه عوض می‌شود.به قلم مسلم محمدی تحصیل و افسانه صنعت‌کاران.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ابلاغ «قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر ورزش» / اعلام ۸۱ ردیف قانون و حکم منسوخ!

«قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه ورزش» ابلاغ شد و از تاریخ ۲۱ فرودین سال جاری لازم الاجرا است تا به این ترتیب شاهد منسوخ شدن ۸۱ ردیف قوانین و احکام نامعتبر در حوزه ورزش باشیم.

قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه ورزش که در جلسه علنی مورخ ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۰ مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید طی نامه شماره ۸۵۷۴ مورخ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ توسط رییس جمهور ابلاغ شد.

در ابلاغیه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی به سیدابراهیم رئیسی رییس جمهور آمده است: در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم (۱۲۳) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه ورزش» که با عنوان طرح به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده بود با تصویب در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ  ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ و تأیید شورای محترم نگهبان، به پیوست ابلاغ می شود.

در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به پیوست «قانون فهرست قوانین و احکام نامعتبر در حوزه ورزش» که در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ هفدهم بهمن ۱۴۰۰ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ به تأیید شورای نگهبان رسیده و طی نامه شماره ۱۱/۲۵۸۵ـ۵۰ مورخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ مجلس شورای اسلامی واصل شد، جهت اجرا ابلاغ می‌شود.

حقوق_ورزشی

حقوق_ورزشی

ماده‌­واحده ـ از تاریخ لازم‌­الاجراء شدن این قانون، احکام قانونی مذکور در پیوست، منسوخ اعلام می‌شود.

به منظور مشاهده فهرست_قوانین_نا_معتبر_در_ورزش در حوزه ورزش کلیک کنید.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

پشت پرده استعفا از ریاست فدراسیون فوتبال پس‌از ۴ دهه

حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا، دارنده مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه مینه‌سوتا آمریکا و دکتری این رشته از دانشگاه اسکس انگلستان است. راغفر در سال ۱۳۶۰ به مدت یک‌سال به عنوان رییس فدراسیون فوتبال ایران فعالیت کرد تا به عنوان جوان‌ترین رییس تاریخ این فدراسیون شناخته شود و از سال ۶۲ تا ۶۴ نیز قائم مقام سازمان تربیت‌بدنی و معاون فنی و امور فدراسیون‌های این سازمان بود.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی تفصیلی با وی در رابطه با اتفاقات آن سال‌های فوتبال و ورزش ایران و نیز فضای این روزهای اقتصاد ورزش در کشور آمده است:

در مورد خانواده‌تان بگویید:

بنده فرزند دوم خانواده‌ هستم و دو خواهر و یک برادر دارم. در خانواده ما صرفا بنده ورزش می‌کردم و به تعبیری خیلی فعال و پر انرژی بودم، فرصت‌های ورزشی را غنیمت می‌شماردم و از آن‌ها استفاده می‌کردم. زمانی که به دبیرستان رفتم در محله بازی می‌کردم و از کلاس دهم به دبیرستان خوارزمی رفتم و آنجا نیز عضو تیم مدرسه بودم و مسابقات آموزشگاهی در سطح تهران برگزار می‌شد.

چگونه بود که به ورزش فوتبال روی آوردید؟

بنده در محله شهرآرا تهران از کلاس سوم دبستان به طور جدی ورزش را آغاز کردم؛ آن‌جا فضای بازی و ورزش وجود داشت و خوشبختانه در سنین پایین فرصت خوبی را به وجود آورده بودند تا بچه‌ها بتوانند ورزش کنند و در رشته فوتبال نیز زمینه رشد فراهم شد و عده‌ای از افراد دلسوز با کمک‌های خود موجب بهبود وضعیت موجود شدند. فضای جغرافیایی این امکان را به ما می‌داد که در حوزه ورزش فعالیت کنیم و با تشکیل تیم‌های محلی زمینه رقابت‌های محلی در منطقه فراهم بود. بنده نیز از نظر فعالیت‌های بدنی و ورزشی خیلی فعال بودم و به همین دلیل نیز فوتبال را از همان سنین شروع کردم و پس از مدتی نه چندان طولانی توانستم دروازه‌بان تیم محله شوم.

راه‌آهن باشگاهی بود که دقیقا مثل یک آکادمی و مرکز تربیت جوانان فعالیت می‌کرد و به لحاظ موقعیت جغرافیایی با تراکم جمعیتی در منطقه روبرو بود و طبقات پایین جامعه در آن محدوده زندگی می‌کردند و همین مسئله موجب می‌شد تا فرصت بسیار مناسبی برای شکوفایی ذخیره‌ای از استعدادهای ورزشی فراهم شود.راه‌آهن باشگاهی بود که دقیقا مثل یک آکادمی و مرکز تربیت جوانان فعالیت می‌کرد و به لحاظ موقعیت جغرافیایی با تراکم جمعیتی در منطقه روبرو بود. طبقات پایین جامعه در آن محدوده زندگی می‌کردند و همین مسئله موجب می‌شد تا فرصت بسیار مناسبی برای شکوفایی ذخیره‌ای از استعدادهای ورزشی فراهم شود. فوتبال یک چالش بسیار جذاب دائمی است، هر روز باید تمرین و به صورت منظم زندگی کنید. راه‌آهن اصلی‌ترین مرکز تولید بازیکن تیم‌ملی بود و بیش از هر تیم‌ باشگاهی دیگری به تیم‌ملی خدمت کرده‌ است و بسیاری از بازیکنان از مسیر راه‌آهن به تیم‌های بزرگ تاج و شاهین می‌پیوستند و عموما بازیکنان مطرح در رده‌ جوانان عضو این تیم بوده‌اند.

باشگاه‌ راه‌آهن در حوزه استعدادیابی به خوبی فعالیت می‌کرد و تیم شهرآرا چند مرتبه به باشگاه راه‌آهن رفت و بنده را در ۱۵ سالگی انتخاب کردند تا در تیم جوانان راه‌آهن بازی کنم. ۱۶ ساله بودم که عضو تیم بزرگسالان راه‌آهن شدم و در عین حال برای تیم جوانان بازی می‌کردم.

آن زمان مسائل مختلفی در رابطه با اعتیاد جوانان وجود داشت و باشگاه راه‌آهن محل نجات بسیاری از جوانان بود. به شخصه شاهد بودم که جوانان با چه انگیزه‌ای می‌آمدند و از طریق ورزش رشد می‌کردند. همه جوانان نیازمند تحرک و پویایی هستند و ورزش می‌تواند فرصت ساخته شدن افراد و مواجه آن‌ها با زندگی سخت را فراهم سازد. ورزش از نظر اجتماعی نقش بسیار موثری ایفا می‌کند و بسیاری از جوانان توانستند با استفاده از ورزش خود را از مصائب و مشکلات نجات بخشند، بنده نیز موفقیت‌های خود را مرهون دوره ورزشی به عنوان یک دوره سازنده می‌دانم.

مسابقات باشگاهی تهران آن زمان مهم‌ترین مسابقات فوتبال کشور بود و حدود ۱۶ تیم باشگاهی در سال با یکدیگر رقابت‌ می‌کردند. در مسابقات باشگاهی حضور پیدا کردم و خیلی زود برای تیم ملی جوانان انتخاب شدم. در سال پایانی دبیرستان حضور داشتم و سال اول عذرخواهی کردم و نتوانستم تیم‌ملی جوانان را همراهی کنم اما سال بعد که دیپلم خود را گرفتم مجددا برای تیم ملی جوانان انتخاب شدم و در ۱۸ سالگی به این تیم پیوستم و به مسابقات آسیایی تایلند اعزام شدم. تیم ما در آن دوره مسابقات با بدشانسی سوم شد و سال پس از آن مجددا (سال ۱۳۵۲) در مسابقات آسیایی جوانان که در تهران برگزار شد شرکت کردیم و توانستیم به مقام قهرمانی دست پیدا کنیم. بنده هم‌چنان می‌توانستم برای تیم‌ملی جوانان بازی کنم اما به تیم‌ملی زیر ۲۳ سال رفتم و در عین حال در تیم‌ملی ب بزرگسالان حضور داشتم و سال ۱۳۵۴ نیز به اردوهای تیم‌ملی بزرگسالان دعوت می‌شدم.

در فینال مسابقات آسیایی جوانان به مصاف ژاپن رفتیم و ورزشگاه آزادی از جمعیت پر شده بود و توانستیم تیم حریف را با نتیجه یک بر صفر شکست دهیم و قهرمان شویم. ورزشگاه آزادی به تازگی افتتاح شده و با فاصله خارج از تهران بود. شرایط تهران با امروزه بسیار متفاوت، آسمان آبی بود و باد می‌وزید و جمعیت به این شکل در تهران افزایش پیدا نکرده بود.

در دوره جوانی بین دو راهی فوتبال و تحصیل قرار نگرفتید؟

بنده هرگز فوتبال را به تحصیلات اولویت ندادم و به همین دلیل نیز سال اول که به تیم‌ملی جوانان دعوت شدم چون در سال آخر دبیرستان بودم، عذرخواهی و اقدام به درس خواندن کردم و بعدها نیز درس و تحصیلات را به عنوان اولویت خود انتخاب کردم. زمانی نیز که به دانشگاه رفتم شرایط برای درس خواندن بیشتر فراهم بود. همواره علاقمند بودم به تیم‌ملی بزرگسالان دعوت شوم اما هرگز به این فکر نکردم که حرفه اصلی‌ام ورزش باشد؛ در عین حال ورزش حرفه‌ای در ایران وجود نداشت و آن سال‌ها صرفا برخی بازیکنان معروف مبالغ بیشتری دریافت می کردند.

اگر آن زمان دستمزدها حرفه‌ای بود، فوتبال را انتخاب می‌کردید؟

هرگز به ورزش به عنوان حرفه اصلی فکر نمی کردم و همواره آن را دوره موقتی و کوتاه می دیدم که در سن ۳۰ تا ۳۵ سالگی باید آن را ترک کرد و جای خود را به جوان ترها داد. آن زمان حتی کشورهای صاحب نام فوتبال نیز به صورت هنگفت پول پرداخت نمی کردند و شرایط ورزش به گونه دیگری بود.

از ابتدا دروازه‌بان بودید؟

بله. به دروازه‌بانی در رشته فوتبال علاقمند بودم، آن زمان نیز دروازه‌بان تیم‌ملی بزرگسالان مرحوم عزیز اصلی بود و نقش چند دروازه‌بان دیگر نظیر مجید روستا، اکبر مالکی و فرامرز ظلی برای بنده در تیم‌ملی و تیم‌های باشگاهی ویژه بود.

با چه بازیکنان مطرحی همبازی بودید؟

حسن روشن همبازی بنده بود و مسیح مسیحی‌نیا، محسن ذاکری، محسن یوسفی و جواد الله‌وردی از دیگر بازیکنانی بودند که با آن‌ها هم دوره و همبازی بودم.

مقطع کارشناسی خود را چگونه پشت سر گذاشتید؟

در مقطع کارشناسی در رشته علوم بانکی و در موسسه علوم بانکی که متعلق به بانک مرکزی بود تحصیل کردم و همزمان درتیم ملی جوانان و اردوهای تیم ملی بزرگسالان حضور داشتم.

آن سال‌ها وضعیت مسابقات فوتبال در کشور چگونه بود؟

فضای مسابقات بسیار مطلوب بود و مسابقات به صورت منظم برگزار می‌شد،  پس از آن مسابقات جام تخت جمشید به صورت لیگ ملی مدنظر قرار گرفت و تیم‌های شهرستانی اضافه شدند و در سال‌های اول ۸ تیم از تهران و ۸ تیم از شهرستان‌ها انتخاب می‌شدند و سالانه یک تیم از تهران و شهرستان‌ها سقوط می کردند و در عین حال یک تیم از تهران و یک تیم از شهرستان‌ها به مسابقات تخت جمشید صعود می‌کردند که متاسفانه بعدها این رویه به هم خورد و خیلی چیزها در اثر خصوصی‌سازی‌ها و نگاه تجاری به ورزش نابود شد و بسیاری فرصت‌های ورزشی از بین رفت.

چه سالی به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدید؟

از سال ۱۳۵۴ به اردوهای تیم‌ملی بزرگسالان دعوت شدم، حدود ۲۲ سال داشتم و از سایر بازیکنان جوان‌تر بودم. در تیم راه‌آهن بازی می‌کردم و این مسئله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود که به چه تیمی تعلق دارید. همواره ۷ نفر از تیم تاج و ۷ نفر از تیم شاهین دعوت می‌شدند و به نوعی دعوت بازیکنان به تیم ملی سهمیه‌بندی شده بود. همواره خودم را متعلق به تیم راه‌آهن می‌دانستم و از ابتدا هم به دلیل نفوذ سیاسی به تیم‌های بزرگ تعلق خاطر نداشتم چراکه از امتیازهای ویژه‌ای برخودار بودند و بنده علاقه‌ای به این امتیازهای ویژه نداشتم.همواره ۷ نفر از تیم تاج و ۷ نفر از تیم شاهین دعوت می‌شدند و به نوعی دعوت بازیکنان به تیم ملی سهمیه‌بندی شده بود. همواره خودم را متعلق به تیم راه‌آهن می‌دانستم و از ابتدا هم به دلیل نفوذ سیاسی به تیم‌های بزرگ تعلق خاطر نداشتم چراکه از امتیازهای ویژه‌ای برخودار بودند و بنده علاقه‌ای به این امتیازهای ویژه نداشتم.

مدت‌ها مسابقات جوانان ایران برگزار می‌شد و همواره راه‌آهن یک سر و گردن از بقیه تیم‌ها بالاتر بود و قهرمان می‌شد.  علی‌رغم اینکه با تیم‌ملی قهرمان آسیا شدیم و از تیم‌های تاج و شاهین پیشنهاد داشتم اما در تیم راه‌آهن به فعالیت خود ادامه دادم. آن زمان روابط بازیکنان با تیم، باشگاه و لباس‌شان خاص بود و تعهدات اخلاقی وجود داشت و ملاحظات دیگری مطرح نبود، بنده نیز به باشگاه راه‌آهن تعلق خاطر داشتم و قبول نکردم به یکی از این دو تیم بروم.

مسابقات تیم ملی امید به این شکل منظم و سامان‌دهی شده برگزار نمی‌شد اما زمانی که تیم‌های خارجی به ایران می‌آمدند تا با تیم‌ملی بزرگسالان مسابقه دهند با تیم‌ملی امید ایران نیز مسابقه دوستانه برگزار می‌کردند که به طور مثال می‌توان به تیم‌هایی نظیر نیوکاسل و تیمهایی از مجارستان، چک، روسیه و…اشاره کرد.

سابقه بازی با تیم‌ملی المپیک برزیل را نیز در کارنامه دارید؟

علاوه بر این با تیم المپیک برزیل در ورزشگاه تختی مسابقه دوستانه برگزار کردیم و بنده به عنوان دروازه‌بان اصلی به میدان رفتم. سال ۵۶ و اولین مسابقه‌ای بود که در ورزشگاه تختی برگزار می‌شد، این دیدار با نتیجه مساوی دو بر دو به پایان رسید و برخی بازیکنان سرشناس برزیلی نیز این تیم را همراهی می‌کردند. آن زمان بازیکنانی که در المپیک شرکت می‌کردند در مسابقات جام‌جهانی نیز حضور داشتند و شرایط به گونه‌ای نبود که مثل امروزه تمایزات حرفه‌ای وجود داشته باشد.

چه شد که در سن ۲۵ سالگی علی‌رغم دعوت شدن به تیم‌ملی بزرگسالان در اوج دوران فوتبال خود، خداحافظی کردید؟

از آبان ماه سال ۱۳۵۵ به مدت دو سال به سربازی رفتم و مامور به خدمت شدم و همزمان در تیم‌ملی نیز حضور داشتم. آن زمان به باشگاه ماشین‌سازی رفتم و تحولاتی در باشگاه راه‌آهن رخ داده بود و مربی بنده را چند سالی کنار گذاشتند و همین سبب شد که به تبریز بروم. پس از دو سال به تهران آمدم و یک سال در تیم دارایی بازی کردم. کم کم به روزهای انقلاب رسیدیم و آن زمان فعالیت‌های سیاسی و انقلابی داشتم و تا اوایل سال ۱۳۵۷ بازی می‌کردم. همزمان با انقلاب، مسابقات ورزشی به شدت کاهش پیدا کرد و دیگر به صورت منظم برگزار نشد و به نوعی نسل فوتبالی آن زمان با بدشانسی ورزشی روبرو شد و بنده نیز تصمیم گرفتم همان زمان از فوتبال خداحافظی کنم.

چه سالی به آمریکا رفتید؟

پس از انقلاب برای ادامه تحصیل به آمریکا و بیش از دو سال در مقطع کارشناسی ارشد در دانشکاه ایالتی مینه‌سوتا در رشته اقتصاد درس خواندم و سال ۶۰ بود که به کشور بازگشتم.

چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟

سال ۱۳۵۸ همزمان با حمله عراق به ایران در آمریکا ازدواج کردم. سه پسر دارم و پسر دوم نیز دارای دو فرزند است.

سال ۱۳۶۰ پس از بازگشت از آمریکا به عنوان جوان‌ترین رییس تاریخ فدراسیون فوتبال انتخاب شدید. چگونه این اتفاق رخ داد؟

زمانی که به ایران آمدم حدود دو ماه بعد برای تصدی پست ریاست فدراسیون فوتبال از سوی مرحوم مصطفی داوودی که رییس وقت سازمان تربیت بدنی بود دعوت شدم.

از قبل با وی آشنا بودید؟

خیر با وی آشنایی نداشتم و از سوی برخی دوستان مشترک با توجه به سوابق ورزشی معرفی شده بودم و در این بین تعلقاتم به ارزش‌های دینی بی تاثیر نبود و قبل از انقلاب نیز وضعیتم مشخص بود که در اردوهای مختلف ورزشی چه شرایطی داشتم. در نهایت به فدراسیون فوتبال رفتم. فوتبال ایران آن‌ سال‌ها عملا تعطیل بود و طی ۶ ماه در سه رده مسابقات فوتبال را در تهران که شامل دسته یک، دو و سه بود راه‌اندازی کردم و این رویه را در استان‌ها نیز مدنظر قرار دادیم و مسابقات استانی را برگزار کردیم.

آن زمان مسئله بسیار مهم این بود نگاه منفی به حوزه ورزش وجود داشت و تصور می‌شد ورزش یک ابزار تحمیق و کنترل سیاسی است که در دست حکومت‌ها قرار دارد، بنابراین با توجه به اینکه نگاه و فضای انقلابی بر کشور حاکم بود، بسیاری از تیم‌ها تعطیل شد و بسیاری از بازیکنان تیم‌ملی فوتبال منفک و استعدادهای زیادی از فوتبال دور شدند و در عین حال آن زمان فوتبال همانند امروز نبود که ورزشکاران بتوانند از فرصت‌های ورزشی در سایر کشورها استفاده کنند و جذب تیم‌های فوتبال خارجی شوند.

بنده کمتر از یکسال در فدراسیون فوتبال بودم و در ماه‌های ابتدایی سعی کردم فوتبال را در سطح محلات توسعه دهم. پیش از تعطیلی فوتبال در ایران در سال‌های ابتدایی انقلاب، طی ماه رمضان فوتبال در سطح محلات بسیار دنبال می‌شد و یکی از اقداماتی که مدنظر قرار دادیم این بود که تعداد بسیار زیادی توپ خریداری و در سطح محلات تهران و شهرستان‌ها توزیع کردیم تا جوانان بتوانند فوتبال بازی کنند.

توسعه فوتبال از سطح محلات در دستورکار قرار گرفت و علاقمندی بسیار زیادی نسبت به فوتبال در سطح محلات کشور در حالی که فوتبال در کشور تعطیل شده بود، وجود داشت و با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم در ماه رمضان روبرو شدیم. در تهران سه رده دسته اول، دوم و سوم را راه‌اندازی کردیم که خوشبختانه شروع جدی برای برگزاری مسابقات فوتبال بود چراکه عملا فوتبال تعطیل شده بود.

بودجه فدراسیون نیز بسیار ناچیز بود اما کم کم تیم‌ملی فوتبال را تشکیل دادیم و مجددا این تیم در مسابقات آسیایی شرکت کرد و عملا فوتبال به تدریج به گذشته خود در ایران بازگشت. قبل از انقلاب تیم‌ملی فوتبال ایران بهترین تیم آسیا و توانسته بود چند دوره مقام قهرمانی را کسب کند و خوشبختانه تلاش‌ها باعث شد فوتبال به موقعیت قبلی خود در ایران و آسیا بازگردد.

از انتخاب ناصر ابراهیمی به عنوان سرمربی تیم‌ملی بگویید.

آن زمان فضای سیاسی علیه ورزش سنگین بود و در مورد فوتبال حساسیت‌های خاصی وجود داشت. با توجه به فضای موجود بنده تصمیم گرفتم با توجه به محدودیت‌های انقلاب به گزینه مناسبی برای تیم‌ملی فوتبال برسم، ناصر ابراهیمی از شرایط و وجهه خوبی برخوردار بود و تصمیم گرفتم وی را به عنوان سرمربی تیم‌ملی فوتبال ایران انتخاب کنم.

به چه دلیل از سمت ریاست فدراسیون فوتبال استعفا کردید؟

بنده سعی کردم به تدریج بازیکنان قبلی تیم‌ملی فوتبال ایران را بازگردانم. قرار بر این بود که تیم‌ملی به منظور شرکت در مسابقات آسیایی سنگاپور تشکیل شود. آن زمان ۷ نفر از تیم هما انتخاب شدند و زمانی که قرار بود تیم اعزام شود فضایی ایجاد شد که همراه با ملاحظات سیاسی بود. عنوان شد که ممکن است برخی بازیکنان پس از اعزام به کشور بازنگردند! بنده به رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی اعلام کردم تمامی بازیکنان تیم‌ملی را می‌شناسم، آن‌ها جوانان علاقمندی به ورزش هستند و قول می‌دهم که هیچ اتفاقی در این زمینه رخ ندهد.

در مورد چند بازیکن حساسیت وجود داشت و عنوان کرده بودند که صلاحیت لازم را برای اعزام ندارند و این ریسک وجود دارد که به کشور بازنگردند. پس از صحبت‌های اولیه و اعلام تعهد بنده نسبت به بازگشت بازیکنان تیم‌ملی، رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی متقاعد شد که این بازیکنان به مسابقات آسیایی اعزام شوند اما متاسفانه  پس از جلسه‌ای که بین ما برگزار شد، برخی افراد که به وی نزدیک بودند با صحبت‌های خود روی رییس سازمان تربیت‌بدنی تاثیر گذاشته و در نهایت تصمیم گرفتند که بازیکنان مربوطه به مسابقات آسیایی اعزام نشوند و به همین دلیل نیز از تیم‌ملی فوتبال ایران خط خوردند.در مورد چند بازیکن حساسیت وجود داشت و عنوان کرده بودند که صلاحیت لازم را برای اعزام ندارند و این ریسک وجود دارد که به کشور بازنگردند! پس از صحبت‌های اولیه و اعلام تعهد بنده به نسبت به بازگشت بازیکنان تیم‌ملی، رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی متقاعد شد که این بازیکنان به مسابقات آسیایی اعزام شوند اما متاسفانه  پس از جلسه‌ای که بین ما برگزار شد، برخی افراد که به وی نزدیک بودند با صحبت‌های خود روی رییس سازمان تربیت‌بدنی تاثیر گذاشته و در نهایت تصمیم گرفتند که بازیکنان مربوطه به مسابقات آسیایی اعزام نشوند و به همین دلیل نیز از تیم‌ملی فوتبال ایران خط خوردند.

پس از خط خوردن این بازیکنان از تیم‌ملی فوتبال ایران و عدم موافقت با اعزام تمامی آن‌ها به مسابقات آسیایی، بنده تصمیم گرفتم از سمت ریاست فدراسیون فوتبال استعفا دهم و به رییس سازمان تربیت‌بدنی اعلام کردم شما پس از توافق با بنده نسبت به خط زدن برخی از بهترین بازیکنان تیم‌ملی اقدام کرده‌اید و این مسئله فضای تیم‌ملی را تحت تاثیر قرار داده است و به همین دلیل دیگر تمایلی به ادامه فعالیت در سمت ریاست فدراسیون فوتبال ندارم و این مسئولیت را به فرد دیگری واگذار می‌کنم. آن زمان فضای انگ زدن و برچسب زدن بسیار رواج داشت، هرچند برخی مسائل وجود داشت و بی‌ربط نبود اما آن‌گونه نبود که روایت می‌کردند، حتی برخی بازیکنان از نظر اعتقادی بسیار خوب بودند. شاید سایر افراد نیز به دین‌داری شهره نبودند اما انسان‌ها و افراد بسیار خوبی بودند. شایعه‌هایی وجود داشت که برخی از این افراد به گروه‌های سیاسی مخالف انقلاب وابسته هستند و بنده در تلاش بودم با توجه به روابط خوبم با این بازیکنان بتوانم اگر شائبه‌ای در مورد آن‌ها وجود دارد برطرف کنم.

زمانی که این بازیکنان را خط زدند برای بنده بسیار شوک آور بود چرا که در حال کار کردن و فعالیت با آن‌ها بودم و بهانه‌های لازم به برخی افراد تصمیم‌گیر داده شده بود. اسامی این بازیکنان مشخص و بعضا از جامعه طرد شدند چرا که برخی از آن‌ها سرشناس بودند و به یکباره از تیم ملی کنار گذاشته شدند. در ابتدا تعداد این افراد حدود ۷ نفر بود که در نهایت ۴ نفر از آن‌ها در تیم‌ملی ماندند و ۳ نفر خط خوردند.

واکنش رییس سازمان تربیت‌بدنی به استعفای شما چه بود؟

با استعفای بنده موافقت شد چرا که همه چیز مشخص بود و به صراحت دلیل استعفای خود را که تغییر نظر رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی بود، اعلام کرده بودم.

چه سالی به سازمان تربیت‌بدنی رفتید؟

سال ۱۳۶۲ یعنی یکسال پس از استعفا از فدراسیون فوتبال به دعوت داودی شمسی به عنوان رییس جدید سازمان تربیت بدنی که جایگزین مصطفی داوودی شده بود به عنوان قائم مقام این سازمان و معاون فنی و امور فدراسیون‌ها منصوب شدم. وی تجربه چندانی در حوزه ورزش نداشت و به همین دلیل از بنده دعوت به همکاری شد؛ ‌ آن زمان سازمان تربیت بدنی چندان تنوع در فعالیت نداشت و معاونت های آن محدود بود.

چه مدت زمانی در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردید؟ در مورد این دوره زمانی توضیح دهید.

حدود دو سال در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و علت حضور بنده در این سازمان، اعتلای ورزش و اهمیت ویژه به آن بود. یکی از مسائلی که مدنظر قرار داشت مشکلات مربوط به جوانان بود چرا که فرصت‌های ورزشی بسیار محدود شده و بنده قصد داشتم این فرصت‌ها مجددا در اختیار آن‌ها قرار گیرد و به همین دلیل تمام تلاش خود را به کار بستم. در ابتدای امر از قهرمانان شناخته شده و با اخلاق هر رشته دعوت به عمل آوردم تا در فدراسیون‌های مختلف قبول مسئولیت کنند؛ به طور مثال در فدراسیون کشتی، صنعتکاران را برای سرمربی‌گری تیم ملی کشتی دعوت کردیم و مشحون را برای ریاست فدراسیون بسکتبال برگزیدیم.

ورزش‌های رزمی صرفا زیر نظر یک فدراسیون فعال بود و مرحوم مهرآیین مسئولیت آن را بر عهده داشت که آن را به پنج فدراسیون تبدیل کردیم؛ اولین فدراسیون تکواندو بود که جدا شد و به عقیده بنده توسعه تکواندو در ایران از همان زمان کلید خورد، ‌ در عین حال فضای جنگ نیز در کشور کمک کرد این دسته از ورزش‌های رزمی سریع تر رشد کند و هرچند در این رشته‌ها نیازمند امکانات خاص هم نبودیم و با حداقل امکانات نظیر سالن ورزشی امکان فعالیت داشتند به همین دلیل تکواندو، کاراته، جودو و…اولین فدراسیون‌هایی بودند که آن‌ها را تشکیل دادیم و سرمایه‌گذاری بسیار خوبی از نظر مشارکت اجتماعی و ایجاد ظرفیت‌ها برای ورزش کردن جوانان مدنظر قرار گرفت و پایه‌ریزی برای عمومی کردن این ورزش ها شکل گرفت.

آن زمان ورزش حرفه‌ای به معنای امروزه وجود نداشت و عمومی کردن ورزش‌ها با بنای مردمی در دستور کار سازمان تربیت بدنی قرار گرفت، ‌ متاسفانه آن روزها، نگاه به ورزش تفریحی بود و در شرایط جنگ هم اعتقادی وجود نداشت که باید به ورزش به صورت خاص توجه شود. با این وجود بسیاری از فدراسیون‌های ورزشی را همان زمان تشکیل دادیم؛ به طور مثال فدراسیون بوکس یکی از فدراسیون‌هایی بود که خیلی علاقمند به تشکیل آن نبودند و عنوان می‌کردند رشته ورزشی خشن و آسیب‌زایی است اما خوشبختانه تعداد زیادی از فدراسیون‌ها را تشکیل دادیم و افراد توانمندی را برای تصدی ریاست این فدراسیون‌ها انتخاب کردیم.

چه سالی از سازمان تربیت بدنی جدا شدید؟ علت این جدایی چه بود؟

از سال ۶۲ تا ۶۴ در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و علت جدا شدن از این سازمان نیز به مداخله‌های بیرونی باز می‌گشت. ورزش حرکت رو به جلویی داشت و بیشتر مورد توجه قرار گرفت و به همین دلیل نیز میزان مداخلات افراد افزایش یافت و در امور فدراسیون‌ها دخالت صورت می‌گرفت و همین مسئله موجب می‌شد فعالیت‌ها به نحو مطلوب و برنامه‌ریزی شده پیش نرود. متاسفانه با فضای به وجود آمده خیلی همسو و همدل نبودم و احساس می‌کردم که موانعی در رابطه با توسعه ورزش در کشور که آن را در مسیر مشخصی آغاز کرده بودیم، وجود دارد.از سال ۶۲ تا ۶۴ در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و علت جدا شدن از این سازمان نیز به مداخله‌های بیرونی باز می‌گشت.

رابطه‌تان با فدراسیون فوتبال چگونه بود؟

رابطه خوبی بین سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال وجود داشت و رییس فدراسیون فوتبال آن زمان بهروز صحابه از دوستان ما بود که بنده وی را انتخاب کرده بودم.

خاطره ای از دوران فعالیت خود در سازمان تربیت بدنی برای بازگو کردن دارید؟

برگزاری دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس با حدود ۱۲۰ هزار تماشاگر در زمان فعالیت بنده در سازمان تربیت بدنی انجام شد و جمعیت بی‌سابقه‌ای به ورزشگاه آزادی آمده بودند. این مسئله نشان می‌داد چه استقبال بی‌نظیری نسبت به ورزش در کشور وجود دارد و با توجه به محدودیت‌های به وجود آمده، جذابیت‌های فوتبال بیشتر هم شده بود و خوشبختانه این دیدار بدون هیچ تنش و درگیری برگزار شد.

شما پس از سال ۶۴ از ورزش به صورت همیشگی منفک شدید؟

بله، پس از سال ۶۴ به عنوان سردبیر کیهان ورزشی انتخاب شدم و مدتی نیز سردبیر کیهان انگلیسی بودم.

پس از سال ۶۴، پیشنهاد قبول مسئولیت در ورزش ایران به شما ارائه نشد؟

چندین مرتبه دعوت به همکاری شدم؛ سال ۷۱ از بنده دعوت به عمل آمد که به عنوان رییس سازمان تربیت‌بدنی فعالیت کنم اما به دلیل اینکه در حال خروج از کشور به منظور تحصیل در مقطع دکتری در رشته اقتصاد در کشور انگلیس بودم، نپذیرفتم. پس از بازگشت به ایران نیز چند مرتبه برای فعالیت در سمت ریاست فدراسیون فوتبال به بنده پیشنهاد شد که قبول نکردم. جدی‌ترین پیشنهاد نیز از سوی مهرعلیزاده به عنوان رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی در اوایل دهه ۸۰ مطرح شد تا به عنوان رییس فدراسیون فوتبال فعالیت کنم.

به چه دلیل نپذیرفتید؟

افرادی که در حوزه ورزش فعالیت می‌کنند حمایت سیاسی نداشته و ندارند و همیشه این مسئله وجود داشته است. حتی اگر رییس سازمان تربیت بدنی می‌شدید یا وزیر ورزش باشید، پشتوانه سیاسی ندارید و از سوی رییس جمهور مورد حمایت قرار نمی‌گیرید.فضای ورزش آن سال‌ها خیلی تغییر کرده بود و دیگر خیلی فضای ورزش را نمی‌پذیرفتم. افرادی که در حوزه ورزش فعالیت می‌کنند حمایت سیاسی نداشته و ندارند و همیشه این مسئله وجود داشته است. حتی اگر رییس سازمان تربیت بدنی می‌شدید یا وزیر ورزش باشید، پشتوانه سیاسی نداشته و ندارید و از سوی رییس جمهور مورد حمایت قرار نمی‌گیرید.

اگر به گذشته بازگردید، انتخاب شما ورزش است یا اقتصاد؟

به شخصه فکر می‌کنم ورزش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما به دلیل اینکه مسئولان کشور اهمیت و نقش ویژه ورزش را نمی‌دانند و متوجه نیستند تا چه حد ورزش می‌تواند در تنظیم مسائل جامعه نقش داشته باشد و صرفا نگاه تفننی و تفریحی به ورزش دارند درحالی که ورزش نقش‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی بسیاری دارد، ‌ بنابراین کار کردن در چنین فضایی بسیار سخت است. همواره تاسف می‌خورم که ظرفیت‌های بزرگ در ورزش ایران محقق نمی‌شود.

سیاست بسیار تعیین کننده و روی ورزش و اقتصاد اثرگذار است. نقش و اهمیت اقتصاد در زندگی بر کسی پوشیده نیست و در حالی که به ورزش بسیار علاقمند هستم اما انتخاب نهایی بنده، اقتصاد است.

به چه دلیل اقتصاد ورزش در ایران تا این حد آشفته است؟ چرا هیچ نظارت و پاسخگویی وجود ندارد و طی سال‌های گذشته،  میلیون‌ها دلار در ورزش ایران از بین رفته است؟

اول باید به سراغ اقتصاد برویم و بگوییم به چه دلیل اقتصاد ایران این‌گونه است؟ اقتصاد ایران، اقتصاد غارتی است و صرفا مسئله ورزش نیست. در اقتصاد مقیاس‌های فساد بزرگ‌تر است و در ورزش این مقیاس‌ها کوچکتر اما همچنان قابل توجه و بسیار مخرب است. علت اصلی این است؛ افرادی که در حوزه ورزش حضور دارند و مرتکب فساد می‌شوند به کانون‌های قدرت وصل هستند اما با این تفاوت که در ورزش عموما فسادها شخصی است در حالی که در حوزه اقتصاد فسادها ساختاری و شخصی است. علت اینکه برخوردی با این افراد عملا صورت نمی گیرد این است که افراد مذکور به جریانات قدرت متصل هستند و مادامی که از مصونیت سیاسی برخوردار باشند، مشکلات جدی همچنان ادامه خواهد داشت.

نظرتان در رابطه با منابع مالی که از بیت‌المال به ورزش ایران تزریق وگاها حیف و میل می‌شود، چیست؟

پولی که بودجه عمومی کشور است باید صرف توسعه ورزش عمومی شود و قطعا باید در حوزه ورزش دانش‌آموزی، ورزش سالمندی، ورزش زنان و…صرف شود تا مردم بتوانند به صورت ارزان ورزش کنند. سلامت جسمی مردم موجب می شود که شهروندان خیلی بهتری داشته باشیم، ضمن اینکه ورزش تاثیرات بسیاری روی محیط زیست و کیفیت زندگی دارد.

یکی از دلایلی که فساد در ورزش وجود دارد این است که تمام منابع مختص به ورزش جایی رفته که نباید! متاسفانه باشگاه‌های مختلف دولتی و شبه‌دولتی هستند و از منابع عمومی برای آن‌ها هزینه می‌شود. چیزی به عنوان ورزش خصوصی در کشور ما وجود ندارد و همین مسئله موجبات سوءاستفاده اقتصادی و سیاسی را برای گروه‌هایی در کشور فراهم کرده است و هرچند راهکارهایی برای خروج از وضع موجود وجود دارد اما مادامی که نهادهای قدرت در کشور وجود دارند و نسبت به وضع موجود ورزش تعیین کننده هستند و در صف بندی‌ها و یارکشی‌های ورزش به صورت پررنگ ایفای نقش می‌کنند و به دنبال دوختن کلاه برای شخص، گروه و حزب متبوع خود هستند، مشکلات مالی ورزش در ایران کماکان ادامه خواهد داشت؛ این رویه نقش افراد صاحب قدرت را نشان می‌دهد، افرادی که در عین حال صاحب ثروت‌های گسترده نیز شده‌اند و از ورزش برای موقعیت‌های اجتماعی خود بهره می‌برند.

به عنوان سوال پایانی، شما به شخصه موافق خصوصی‌سازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستید؟

فوتبال در دنیا یک ورزش مردمی و سیاسی است اما خصوصی‌سازی به این معنا، فساد دیگری است؛ خصوصی‌سازی باید واقعی باشد و باشگاه‌ها به صورت سهامداری اداره شوند و سهامداران نیز طرفداران باشگاه‌ها باشند. خصوصی‌سازی باید همانند آن چیزی باشد که در دنیای مدرن مدنظر قرار می‌گیرد و این باشگاه‌ها توسط افرادی اداره شوند که دارای اهلیت هستند، در عین حال دولت نباید این باشگاه‌ها را کاملا به حال خود رها کند بلکه نظارت بر سلامت فعالیت‌ها مسئله بسیار مهمی است که باید مدنظر قرار گیرد.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۲۰۶۰۳۶۳۵

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

خوابی بدون دوپینگ برای ورزشکاران بدخواب!

هرچند استفاده از ملاتونین برای ورزشکاران به عنوان دوپینگ محسوب نمی‌شود و در کوتاه مدت مضر نیست اما گاهی باعث سردرد، سرگیجه، حالت تهوع و ایجاد خواب آلودگی می‌شود.

بیشتر ورزشکاران مشکلات خواب را در زندگی ورزشی خود تجربه کرده اند که این امر موجب پناه بردن آن‌ها به سوی داروهای خواب آور می‌شود و بیشترین دارویی که مصرف می‌کنند “ملاتونین” و مهم‌ترین دغدغه اصلی ورزشکاران در استفاده از داروها، مثبت نشدن آزمایش دوپینگ است.

ملاتونین چیست؟

هورمونی است که به دلیل عملکردی که در خواب دارد معروف بوده و در بین هورمون ها ملاتونین توسط بدن از اسیدآمینه تریپتوفان سنتز و سپس به سروتونین (انتقال دهنده عصبی) و در نهایت به ملاتونین تبدیل می‌شود. شبکیه چشم حاوی نورونهایی است که اطلاعات را به مغز ما ارسال و غده صنوبری در مغز بسته به سیگنال نور، مقدار کمتر یا بیشتری از ملاتونین را آزاد می کند و اساسا به اعضای دیگر بدن اطلاع می‌دهد که چه تایمی از روز است و اگر مقدار هورمون ملاتونین بیشتر آزاد شود، یعنی شب و هنگام استراحت و خواب است.

در حالی که ملاتونین به خاطر عملکردش در خواب معروف بوده اما عملکرد اولیه‌اش در تمام گیاهان و حیوانات مشابه به عنوان یک آنتی‌اکسدان و پاک کننده رادیکال آزاد است.

آژانس ضد دوپینگ آمریکا در خصوص استفاده از این دارو توصیه هایی دارد که باید به آن توجه ویژه داشت. پرسش اول این است که آیا ملاتونین در ورزش جزو مواد ممنوعه است؟ پاسخ منفی است؛ ملاتونین ماده ممنوعه نیست به همین دلیل ورزشکاران می‌توانند از این ماده استفاده کنند اما در آمریکا، ملاتونین تنها به عنوان مکمل غذایی قابل دسترس است و تمام مکمل‌های غذایی در معرض ریسک قرار می‌گیرند و به عنوان مثال اگر از مکملی استفاده می‌کنند که برچسب ملاتونین دارد نمی توان از بقیه محتویات آن اطمینان داشت.

ملاتونین مضر است؟

طبق یافته‌های محققان، ملاتونین برای استفاده کوتاه مدت بی ضرر است اما گاهی باعث سردرد، سرگیجه، حالت تهوع و ایجاد خواب آلودگی می‌شود. ملاتونین می‌تواند با سایر داروها تداخل ایجاد کند، بنابراین پیش از مصرف باید از پزشک مشورت گرفت، ضمن اینکه در دوره مصرف از این مکمل نباید در روز استفاده شود.

آیا ملاتونین در منابع غذایی هم وجود دارد؟

بله، ملاتونین در منابع غذایی هم وجود دارد. حتی بدن ما هم مقداری از این ماده را تولید می‌کند و می‌توان با مشورت از یک متخصص تغذیه ورزشی در رژیم غذایی خود قرار داد.

برای ملاتونین باید معافیت مصرف درمانی (TUE) گرفت؟

خیر، چون در لیست داروهای ممنوعه قرار ندارد، ‌ نیازی نیست که برای ملاتونین معافیت مصرف درمانی (TUE) گرفت.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۲۰۴۰۱۸۹۲

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

چه خطری زنان ایرانی را تهدید می‌کند؟ جایگاه حقوق ورزشی بانوان !

در سال ۱۴۰۵ حدود ۸۰ درصد زنان ایرانی دچار کم‌تحرکی می‌شوند؛ اتفاقی که سلامت خانواده‌های ایرانی را به طور جدی تهدید می‌کند و این غفلت جز بازی با آتش نیست!

مطالعه STEPs طی سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ نشان می‌دهد کم‌تحرکی زنان ایرانی از ۴۰ درصد به ۶۳ درصد افزایش پیدا کرده است و پیش‌بینی روند تغییرات کم‌تحرکی در دهه بعدی (۱۳۹۶ الی ۱۴۰۵) با این سیر صعودی به بالای ۸۰ درصد خواهد رسید، اتفاقی که سلامت بانوان ایرانی را به طور جدی تهدید می‌کند.

مدت‌ طولانی است که آمار ارائه شده از سوی مقامات رسمی کشور، زنگ خطر در حوزه سلامت و ورزش همگانی را به صدا درآورده است اما نکته قابل تامل و عجیب اینکه گویا قرار نیست هیچ اقدام جدی در رابطه با کاهش کم تحرکی و توسعه فعالیت بدنی ایرانیان در دستورکار قرار گیرد و مسیر ترسناکی پیش‌روی سلامت ایرانیان است.

افشین ملایی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه، مطابق گزارش سازمان آمار، طی سال‌های ۱۳۹۶ الی ۱۳۹۹، یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از شهروندان به تعداد افرادی که ورزش نمی‌کنند افزوده شد، خاطرنشان کرد: ۵۱ درصد از مردمی که در سال ۱۳۹۶ ورزش می‌کردند به ۴۶ درصد در سال ۱۳۹۹ کاهش پیدا کرد!

بازتاب کم‌تحرکی، تلفات افسار گسیخته بیماری های غیرواگیردار است و علت این است که مردم ایران به دلایل مختلف از ورزش دور شده‌اند. سوال مهم‌ اینکه چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟ چرا عمده منابع ورزش ایران، صرف ورزش قهرمانی شده است و در شرایطی که کم تحرکی و بیماری‌های ناشی از آن باعث مرگ‌ومیر می‌شود، ‌اعتبارات لازم به ورزش همگانی اختصاص نمی‌یابد؟

در حالی که متوسط بودجه یک باشگاه فوتبال طی یک فصل در لیگ برتر فوتبال ایران به بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان می‌رسد، سوال بسیار مهم اینکه چرا ورزش همگانی با بیش از ۸۰ میلیون جمعیت مخاطب باید بودجه‌ای ۵ میلیارد تومانی طی یک سال داشته باشد و اینگونه امورات این حوزه حیاتی را بگذراند؟

رییس فدراسیون ورزش‌های همگانی همچنین با انتقاد از نحوه توزیع اعتبارات تبصره ۱۴ بودجه ۱۴۰۱، بیان می‌کند: ۳۱۵ میلیارد تومان بر اساس تبصره ۱۴ بودجه ۱۴۰۱ از سوی مجلس شورای اسلامی در حوزه ورزش توزیع شده که سهم ورزش همگانی در قیاس با سایر فدراسیون‌ها ناچیز و ناامید کننده و قابل تامل است که با چنین نگرشی از سوی مسئولان ارشد ورزش کشور نسبت به سلامت مردم و ورزش همگانی روبرو هستیم.

وی می‌گوید: در سال ۱۳۹۹، ‌ معادل ۳۷ درصد افراد در محیط خانه ورزش می‌کردند که این به معنای برنامه های موفق در ورزش همگانی برای توسعه ورزش در خانه است. این بدین معناست امکان اجرای برنامه های موفق وجود دارد ولی محدودیت اعتبارات مانع اجرای برنامه بصورت گستره و فراگیر است.

دلایل مختلف اعم از شیوع ویروس کرونا، تغییر سبک زندگی مردم، آپارتمان‌نشینی و فاصله‌ گرفتن از بازی‌های سنتی در کوچه و خیابان به شکل سنتی، فعالیت بدنی کودکان را به طرز چشمگیری کاهش داده است. در این رابطه، رییس فدراسیون ورزش‌های همگانی می‌گوید: این مسئله موجب تاخیر در رشد مهارت‌های پایه کودکان ایرانی به میزان ۵ برابری خواهد شد و باعث می‌شود یک کودک ۷ ساله ایرانی مانند یک کودک ۵ ساله رفتار کند.

یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی که تا کنون بارها و بارها مطرح شده و کسی در رابطه با آن قصد تغییر رویکرد ندارد این است که چرا هزینه‌ها در ایران به سمت حوزه درمان و نه پیشگیری سوق پیدا می‌کند و به چه علت به ورزش همگانی به عنوان یک ابزار پیشگیری در مواجه با آسیب‌های جسمی و روحی، توجه نمی‌شود؟ ملایی در این زمینه نیز عنوان می‌کند: به چه علت برای حوزه سلامت بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه اختصاص می‌یابد و از این میزان حتی ۱۰ درصد به سمت پیشگیری و ورزش همگانی سوق پیدا نمی‌کند؟

یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی که می‌تواند کمک حال فدراسیون ورزش‌های همگانی باشد، شهرداری‌ها هستند که در توسعه ورزش سلامت‌محور با فدراسیون ورزش‌های همگانی باید نهایت همکاری را مدنظر قرار دهند و با ایجاد زیرساخت‌ها و ایجاد محیطی برای ورزش کردن مردم در مسیری گام بردارند که بتوان افراد با شرایط مختلف را به به ورزش کردن ترغیب کرد.

امروزه دوره نسخه “رویداد محوری” به پایان رسیده است و نمی‌توان صرفا با برگزاری رویدادها، سبک زندگی مردم را تغییر داد و باید با رویکرد علمی مبتنی بر بازاریابی اجتماعی و محوریت اجرای پویش‌های فعالیت بدنی در ابعاد آگاهی بخشی، رویداد و توسعه زیرساخت، سعی در شناخت و زدودن موانع مشارکت در ورزش همگانی کرد؛ بنابراین، ورزش ایران نیازمند قوانینی است که در کنار فدراسیون ورزش‌های همگانی، ‌شهرداری‌ها و سایر دستگاه‌ها نسبت به سلامت مردم پاسخگو باشند.

ورزش‌ همگانی در اوج غوغاسالاری ورزش کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بنیادها، مجموعه‌ها و افراد مختلف به جای پرداختن به ورزش همگانی به سمت استانداردهای ورزش قهرمانی سوق داده شده‌اند. چه کسی مسئول کم تحرکی مردم ایران است؟ چه کسی مسئول کم تحرکی کودکان و آینده آن‌ها است؟ چه کسی در این حوزه قبول مسئولیت می‌کند؟ چرا کسی در این حوزه پاسخگو و مسئول نیست؟ همه این‌ها پرسش‌هایی هستند که اگر بتوانیم به پاسخ مشخصی برای آن‌ها دست یابیم به طور حتم خواهیم توانست نسبت به سلامت مردم ایران و افزایش فعالیت بدنی و تحرک آن‌ها امیدوار باشیم، در غیر این صورت ایران و ایرانی در آینده‌ای نه چندان دور باید منتظر پیامدهایی باشد که دیگر قابل جبران نیست!

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۳۰۱۸۵۶۸

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ورزش روسیه بدنبال جدا شدن از اروپا و عضویت در کنفدراسیون‌های آسیایی

رئیس کمیته المپیک روسیه از حضور فدراسیون های ورزشی در آسیا تاکید کرد. به نقل از راشاتودی، استانیسلاو پوزدنیاکوف، رئیس کمیته المپیک روسیه اعلام کرد باید به خاطر”روس‌هراسی” که غرب را فرا گرفته است از اروپا دور شده و به آسیا نزدیک شد. هفته گذشته، فدراسیون شطرنج روسیه اعلام کرد که روند پایان دادن به همکاری خود با مقامات اروپایی شطرنج را آغاز کرده و در عوض به دنبال پیوستن به کنفدراسیون آسیایی است.

در همین راستا پیشنهادهایی مبنی بر اینکه فدراسیون فوتبال روسیه باید گامی مشابه بردارد و از اتحادیه اروپا به کنفدراسیون فوتبال آسیا رود نیز مطرح شده است.

این بحث‌ها پس از آن صورت می‌گیرد که ورزشکاران و فدراسیونهای ورزشی روسیه در پی عملیات نظامی مسکو در اوکراین با ممنوعیت‌های گسترده مواجه شدند. پوزدنیاکوف گفت که محیط خصمانه ایجاد شده توسط مقامات غربی به این معنی است که معطوف کردن توجهات به سمت شرق ممکن است بهترین گزینه برای ورزش روسیه باشد.

موضع شخصی من این است که اگر این به ما امکان می دهد از سیاست های مغرضانه و روسی هراسی که در کشورهای غرب و عمدتاً در اروپا رخ می‌دهد اجتناب کنیم، من آماده هستم از چنین رویکردهایی حمایت کنم.

مقامات شطرنج روسیه گفته اند که ممکن است چندین ماه طول بکشد تا روند پیوستن به کنفدراسیون شطرنج آسیا تکمیل شود و این حرکت مستلزم تایید اعضای فعلی است.

هفته گذشته، پوزدنیاکوف، رئیس کمیته المپیک روسیه، جلسه ای با همتای چینی خود گو ژونگ ون برگزار کرد که در آن دو طرف تکرار کردند که در برابر “سیاسی شدن” ورزش خواهند ایستاد. به گفته پوزدنیاکوف، دو طرف همچنین متعهد به همکاری ورزشی بیشتر بین دو کشور شدند که  شامل کمپ های تمرینی مشترک و تورنمنت های مختلف است که ورزشکاران کشورهای روسیه و چین در آنها شرکت کنند.

و سوال قابل تامل اینکه آیا از منظر قوانین بین الملل IOC چنین تصمیمی قابلیت اجرا دارد؟

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

اطلاعیه فدراسیون بسکتبال درباره استقلال و بی‌طرفی داوران

کمیته انضباطی و امور حقوقی فدراسیون بسکتبال با توجه به در پیش بودن مرحله نهایی لیگ برتر بسکتبال کشور با انتشار اطلاعیه ای، حساسیت و اهمیت رقابت تیم‌ها را مورد توجه قرار داد و به ایجاد بستر ‌و فضای فرهنگی در مسابقات پیش رو تاکید کرد.

فدراسیون بسکتبال با انتشار اطلاعیه‌ای به ایجاد بستر ‌و فضای فرهنگی در مسابقات پیش رو تاکید کرد. متن اطلاعیه اول کمیته انضباطی و امور حقوقی فدراسیون بسکتبال به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با صلوات بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله، ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات، به اطلاع کلیه بازیکنان، مربیان، کادر فنی و اعضای باشگاه‌ها و تیم‌های شرکت کننده در مسابقات لیگ می رساند نظر به ضرورت و اهمیت حفظ استقلال و بی طرفی داوران و حمایت همه جانبه از جایگاه آنها و کمیته داوران، کلیه اعضای لیگ مکلفند از هرگونه اظهارنظر مداخله جویانه در فضای مجازی، جراید و فضای حقیقی و رسانه ای که منتهی به تضعیف داوران و تسری حواشی باشد اجتناب نموده تا از این طریق در بهبود کیفیت تصمیمات و استقلال آرای داوران، همکاری همه جانبه حاصل شود.

در غیر این صورت و مشاهده و گزارش هرگونه موارد، با خاطیان و متخلفان در کمیته انضباطی فدراسیون وفق قوانین و مقررات برخورد لازم بعمل خواهد آمد.

خاطر نشان می گردد، مسئولیت انتشار اخبار توسط کانون های هواداری و امثالهم که منتسب به تیم ها و باشگاه‌ها می باشند نیز بر عهده باشگاه یا تیم مربوطه است و در صورت مشاهده موضوع در کمیته انضباطی بررسی و با تیم یا باشگاه تحت حمایت برخورد خواهد شد.

در صورتی که تیمی ادعا کند که کانون هواداری یا سایت یا پایگاه خبری در فضای مجازی مربوطه متعلق به تیم نیست از این رو مدیرعامل باشگاه مزبور می بایست از طریق مراجع قضایی و انتظامی نسبت به انحلال کانون یا سایت مزبور اقدام نماید.

کمیته انضباطی و امور حقوقی فدراسیون بسکتبال

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۹۱۷۴۲۱

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

سد راه ورزش «همگانی» و «زنان» در ایران چیست؟

بر اساس «سند تحول دولت مردمی»، در اولویت نبودن ورزش زنان به عنوان عامل اصلی چالش ورزش زنان و بهره‌وری پایین اماکن ورزشی و ضعف بهره‌مندی و دسترسی به ورزش به عنوان عامل اصلی چالش ورزش همگانی مشخص شده است.

 «سند تحول دولت مردمی» از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین ابراهیم رئیسی رییس جمهوری ایران در ۸ اسفندماه سال گذشته به اعضای هیات دولت ابلاغ شد. در این سند آمده است: “در اجرای وعده داده شده در ابتدای تشکیل دولت سیزدهم و در راستای تحقق اهداف مندرج در قانون اساسی، سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، سیاست های کلی نظام و با اتکا و بهره مندی از بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، رفع نیازهای مردم، حل مسائل اساسی کشور و در اجرای اصل ۱۳۴ قانون اساسی «سند تحول دولت مردمی» به عنوان برنامه و خط مشی دولت و مبنای عمل قوه مجریه، وزرا و دستگاه های اجرایی ابلاغ می شود».

سد راه ورزش «همگانی» و «زنان» در ایران چیست؟

سد راه ورزش «همگانی» و «زنان» در ایران چیست؟

بر اساس این سند چالش اول ورزش ایران،  ضعف نظام ورزشی حرفه‌ای و ملی است که دارای عوامل چهارگانه تصدی گری دولت در ورزش، چرخه ناقص نظام مدیریت به ویژه در ورزش قهرمانی، ضعف نظارتی در ورزش و ضعف دیپلماسی ورزشی است.

در این گزارش اما به سه چالش دیگر ورزش ایران بر اساس  «سند تحول دولت مردمی» پرداخته شده است؛ ‌ چالش‌هایی که به ترتیب شامل ضعف نظام ورزش زنان، ‌ سهم پایین ورزش همگانی در سبک زندگی مردم و ضعف رویکردهای فرهنگی و تمدنی در ورزش است.

ضعف نظام ورزش زنان

عامل اصلی در بخش ضعف نظام ورزش زنان، در اولویت نبودن ورزش زنان است و راهبرد تقویت و گسترش ورزش‌های قهرمانی و حرفه‌ای دارای مزیت در حوزه زنان باید مدنظر قرار گیرد و به منظور تحقق این راهبرد اقدامات مهمی‌ تعریف شده است که شامل ۵ مورد است:

– رفع خلاءهای حمایتی از زنان قهرمان از طریق پیشنهاد اصلاح قوانین و پیش‌بینی تسهیلات خانواده‌محور و آموزش‌محور برای زنان ورزشکار و قهرمان (بلندمدت – وزارت ورزش و جوانان، معاونت حقوقی ریاست جمهوری).

-‌ آموزش و رشد سرمایه انسانی ورزش زنان به ویژه مدیران، مربیان و ورزشکاران (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان).

– شناسایی، حمایت و معرفی زنان ورزشکار موفق و هویت‌آفرین مبتنی بر ارزش‌های ایرانی – اسلامی (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان).

– اصلاح فرآیندهای اداری و تفویض مدیریت منابع ورزشی زنان به ساختارهای اختصاصی ورزش زنان در سطوح مختلف (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان).

– توسعه زیرساخت‌های اختصاصی ورزش زنان و الزام باشگاه‌های ورزشی به فعال‌سازی و توسعه ظرفیت‌های اختصاصی ورزش زنان با پیش‌بینی ضوابطی در نظام جامع باشگاه‌داری (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان).

سهم پایین ورزش همگانی در سبک زندگی مردم

سهم پایین ورزش همگانی در سبک زندگی مردم دیگر چالش ورزش ایران بر اساس «سند تحول دولت مردمی» است و بهره‌وری پایین اماکن ورزشی و ضعف دسترسی و بهره‌مندی به ورزش، عامل اصلی این مسئله به شمار می‌رود و یکی از راهبردهای حل این چالش افزایش بهره‌مندی و گسترش دسترسی عموم مردم به ورزش است.

در رابطه با دستیابی به این راهبرد نیز ۵ اقدام مهم و اساسی باید مدنظر قرار گیرد که سه مورد از این اقدامات شامل آزادسازی اماکن و مجموعه‌های ورزشی دستگاه‌های اجرایی برای استفاده عموم به ویژه خانواده‌ها، معلولان، جانبازان و سالمندان برای شرکت در ورزش‌های همگانی و اصلاح ضوابط تعرفه خدمات ورزشی، به منظور دسترسی آسان و ارزان خانواده‌ها به ورزش و متناسب سازی آن برای استفاده زنان (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان، دستگاه‌های اجرایی مرتبط)،  فراهم‌سازی زمینه استفاده خانواده‌ها از محوطه مدارس، دانشگاه‌ها، اماکن و فضاهای فرهنگی در ساعات آزاد برای برگزاری برنامه‌ها و فعالیت‌های ورزشی (کوتاه مدت – وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کشور، وزارت ورزش و جوانان) و نیز مناسب‌سازی و احداث اماکن و سالن‌های ورزشی در محوطه یا مجاورت مدارس با اولویت مدارس دخترانه، ارتقای سواد حرکتی دانش آموزان و فراهم سازی زمینه آموزش حداقل یک رشته ورزشی در هر پایه کلاسی (میان مدت – وزارت آموزش و پرورش، وزارت ورزش و جوانان) است.

دو اقدام مهم‌ دیگری که در این زمینه باید مدنظر قرار گیرد شامل گسترش ورزش شهروندی از طریق توسعه زیرساخت‌ها و مناسب‌سازی فضای شهری و بوستان‌ها برای فعالیت ورزشی، به ویژه برای کودکان، زنان، معلولان و سالمندان و استفاده بهینه از ظرفیت‌های محیطی، طبیعی و پیرامونی شهرها و روستاها با همکاری شهرداری‌ها (بلندمدت – وزارت کشور، وزارت ورزش و جوانان) و اصلاح الگوهای شهرسازی و مبلمان شهری، طرح‌های هادی روستایی و بهره‌مندی از شیوه‌های روزآمد و ابزارهای فناورانه برای ترغیب مردم به تحرک و فعالیت بدنی (بلندمدت – وزارت راه و شهرسازی، وزارت ورزش و جوانان، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری) است.

دومین راهبرد حل چالش سهم پایین ورزش همگانی در سبک زندگی مردم،  آگاهی‌بخشی عمومی و نهادینه سازی ورزش در سبک زندگی مردم است و در این بخش نیز باید سه اقدام مهم  برگزاری گردهمایی‌های ورزشی خانواده‌محور با همکاری سازمان صداوسیما، شهرداری‌ها و سایر نهادهای فرهنگی، تبلیغی و رسانه‌ای (میان‌مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت کشور)، ‌ ترویج، توسعه و حمایت از ورزش‌های آیینی و سنتی، بازی‌های بومی، محلی و فعالیت‌های جمعی و خانواده‌محور از طریق تولید محصولات فرهنگ‌ساز با اولویت بازی‌های دیجیتال، پویانمایی، واقعیت گسترده، مستند، فیلم داستانی و توسعه پارک‌های آموزشی کودکان و نوجوانان و نقش‌آفرینی موثر مساجد، مدارس، بقاع متبرکه و هیئات مذهبی با همکاری سازمان صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی و شهرداری‌ها (میان مدت _ وزارت ورزش و جوانان، وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش) و نیز حمایت از تولید و نشر آثار فرهنگی و رسانه‌ای مرتبط با ترویج، توسعه و حمایت از ورزش‌های آیینی و سنتی، بازی‌های بومی، محلی و فعالیت‌های جمعی و خانواده‌محور در رسانه‌ها، به ویژه رسانه‌های جمعی با اولویت شبکه‌های اجتماعی و سامانه‌های نمایش درخواستی و همکاری سازمان صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری‌ها وسایر نهادهای فرهنگی، تبلیغی و رسانه‌ای (میان‌مدت – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت کشور وزارت ورزش و جوانان) باید مدنظر قرار گیرد.

ضعف رویکردهای فرهنگی و تمدنی در ورزش

ضعف رویکردهای فرهنگی و تمدنی در ورزش چهارمین چالش اصلی ورزش ایران بر اساس «سند تحول دولت مردمی» است و عامل اصلی آن غلبه رویکردهای تخصصی و تفننی در ورزش عنوان شده است و راهبرد حل این چالش فعال‌سازی کارکردها و ظرفیت‌های فرهنگی، اجتماعی، هویتی و تمدنی ورزش است.

در این راستا نیز باید ۵ اقدام مهم‌ انجام شود که سه مورد آن شامل تدوین و الحاق چارچوب رفتار فرهنگی و اجتماعی ورزشکاران در قراردادهای ورزشی در قالب الگوی مطلوب کنشگری و مشارکت ورزشکاران در مناسبات فرهنگی و اجتماعی، به منظور مدیریت صحیح مرجعیت اجتماعی ورزشکاران (میان مدت _ وزارت ورزش و جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، ‌ ساماندهی نظام رسانه‌ای ورزش کشور با تقویت رویکردها و کارکردهای تربیتی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، هویتی ورزش با همکاری سازمان صداوسیما و سایر نهادهای فرهنگی، تبلیغی و رسانه‌ای (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و طراحی سازوکارهای لازم به منظور ترویج و گسترش فضایل اخلاقی، روحیه فتوت، جوانمردی، پهلوانی و پاسداشت ارزش‌های معنوی، ملی و فرهنگی در ورزش از طریق توسعه ورزش در جامعه (میان مدت- وزارت ورزش و جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) است.

دیگر اقدامات در این بخش نیز به استقرار نظام آموزش ورزش برای کارآمدسازی و بهره‌مندی از ظرفیت‌های آموزشی، پرورشی، علمی، تحقیقاتی و فناورانه در ورزش، به مظنور فعال‌سازی نقش تربیتی، فرهنگی و هویتی ورزش (میان‌مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری) و مدیریت هواداری در میدان‌های ورزشی از طریق مدیریت جریان‌های رسانه‌ای و فرهنگی ورزش، به منظور تغییر ذائقه اجتماعی و سلایق هواداری از تمرکز روی رشته‌های ورزشی معدود به ورزش‌های دارای جایگاه و ظرفیت‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی، پرهیز از دامن زدن به دو قطبی‌ها و شکاف‌های اجتماعی محلی، ملی و منطقه‌ای و استفاده بهینه از ظرفیت ورزش برای ایجاد همبستگی، غرور و عزت ملی (بلندمدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) خلاصه می‌شود.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۷۱۵۹۳۴

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید