بایگانی برچسب برای: وکیل ورزشی

مقاله حقوق ورزشی

کمیته انضباطی رای خود را در خصوص دیدار آلومینیوم اراک و تراکتور اعلام کرد

 

به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، دیدار دو تیم آلومینیوم اراک و تراکتور از هفته ۲۸ لیگ برتر در ورزشگاه امام خمینی برگزار شد و بهزاد بشایم، مربی تیم تراکتور به دلیل بد رفتاری در قبال مقام غیررسمی مسابقه  به دو جلسه محرومیت از همراهی تیم و پرداخت مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

گوینده ورزشگاه محروم شد

هم چنین جوادی، گوینده ورزشگاه (عوامل اجرایی) تیم آلومینیوم اراک به دلیل توهین به مقام رسمی مسابقه تضامنی با باشگاه به یک جلسه محرومیت از همراهی تیم و پرداخت مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

امید نوید

مقاله مقدماتی حقوق ورزشی

حقوق ورزشی یکی از گرایش های حقوق خصوصی است که اختصاصاً به بررسی آثار حقوقی حوادث ناشی از فعالیتهای ورزشی می‎پردازد.این مسایل می تواند مربوط به ورزشکار یا مدیر ورزشی باشد یا متسفانه مساله خشونت ورزشی. حقوق ورزشی شاخه ای جدید است که به بررسی مسایل حقوقی در انواع رشته های ورزشی می پردازد. در این مقاله سعی خواهیم کرد به بررسی ابعاد مختلف رشته حقوق ورزشی بپردازیم.

تعریف حقوق ورزشی در این تعریف، منظور از حوادث ورزشی یا حوادث ناشی از فعالیتهای ورزشی، آن دسته از حـوادثی هستند که اولاً بطور اختصاصی در ورزش رخ می‎دهند و ثانیاً ایجاد حق می‎کنند. بنـابراین، موضـوع حقـوق ورزشی هر « واقعه ورزشی» است که دارای اثر حقوقی باشد. یعنی هر رخداد ورزشی است که حقی را بوجود آورده باشد. به عبارت دیگر هر حادثه ورزشی که به نحوی به حقوق دیگران آسیب برساند در شمول موضوع حقوق ورزشی قرار می‎گیرد. پس تا هنگامی که واقعه ورزشی، به حقوق دیگران آسیبی نرساند و حقی برای کسی ایجاد نکند از شمول موضوع حقوق ورزشی خارج می‎باشد.

نیاز به توضیح است که هر جا سخن از حق به میان آید چون حق، دو جنبه دارد پس دست کم، پای دو طرف، در میان است. یعنی هرگاه حق ایجاد شود برای یکی و بر دیگری می‎باشد. مثلاً در رخدادهای ورزشی دارای اثر حقوقی، حادثه دیده کسی است که حق برایش ایجاد شده و بوجودآورنده حادثه کسی است که حق علیهش بوجود آمده است. از نگاه حقوق، جنبه دوم حق یعنی بر دیگری بودن آن، در قالب یکی از مسئولیتهای حقوقی سه گانه؛ کیفری، مدنی و انضباطی که مبین نوع حق ایجاد شده نیز هستند، نمود و بروز پیدا می‎کند.

اما در مورد اینکه اهداف حقوق ورزشی کدامند باید گفت؛ علی الاصول حقوق ورزشی با لحاظ ابعاد گوناگون این رابطه اجتماعی، با اهداف متعدد به عرصه ورزش وارد گردیده است اهداف حقـوق ورزشی چیست؟

آشنایی باوظایف واختیارات قانونی درورزش آشنایی باجرائم وتخلفات ورزشی آشنایی بامحدوده های قانونی فعالیت درورزش آشنایی باپیامدهای حقوقی جرائم وتخلفات ورزشی آشنایی باتدابیرضروری ولازم دررویدادهای ورزشی ایجادمحیطی سالم،امن وبدون حادثه برای افرادفعال درورزش.

تاریخچه حقوق ورزشی درورزش نیزبارشدوتوسعه روزافزون ورزش درجهان وبروزحوادث واتفاقات گوناگون درآن نیازبه تدوین قوانین وضوابط ویژه درمحیط ورزش دارد تا با به روز رسانی آن بسته به رشته های ورزشی متفاوت و نقاط جغرافیایی خاص قوانین مدلل و مقنن بتواند بدوا جنبه پیشگیری و فرهنگ سازی و در نهایت رسیدیگی عادلانه را در پی خواهد داشت تا عدالت ورزشی به معنای اخص اجرا گردد.

دادگاه حکمیت ورزش به عنوان یک نهادمستقل درلوزان سویس فعالیت خودراآغازکردووظیفه آن حل وفصل اختلافات ورزش بودبه دلیل اهمیت خاص وپیچیدگی که به مرور زمان درمسائل حقوق ورزش بوجودآمدشاخه ای به حقوق ورزش اختصاص داده شده ودرسال ۱۹۸۴یک رشته دانشگاهی به نام رشته حقـوق ورزشی دریونان بوجودآمد، حقوق ورزش درکشوریونان باحضورنمایندگان حقوق قضایی کشورهای مختلف برگزارشد. سیر تاریخی حقوق ورزش در ایران قبل ازمشروطیت درارتباط باحقوق ورزش درایران تاریخ مدونی ملاحظه نشده است لیکن فرمانروایان وسلاطین وسپهسالاران سپاه توجه خاص به امرورزش به ویژه اسب سواری،تیراندازی،شنا،کشتی،داشته سربازان خودراجهت آماده نمودن درجنگهادرحضوردراین میادین وتمرینات تشویق می کردنداجرای قوانین آن توسط پیش کسوتان وریش سفیدان قبایل وایلات وعشایراعمال می شدوآنهادرموردتخلفات وخطاهای دراین ورزشهاطبق آداب ورسوم خودقضاوت می کردنددرکتاب شرح قانون شیخ محمدحسن نجفی بعدازمشروطیت باتاسس عدالت خانه وتصویب یکسری ازقوانین این امیدبه وجودآمدکه قضات بتواننددر حوادث مختلف ورزشی تاحدودی درمراجعه آسیب دیدگان تصمیمات درستی اتخاذکنندامابازعدم وجودقانون مشخص ومدونی که اختصاص به ورزش داشته باشداحساس می شدزیرابین حوادث ورخدادهای ورزش وصدمات ناشی ازآن باسایرآسیب های اجتماعی تفاوت بسیاری وجودداشت درسال ۱۳۳۹تصویب قانون مسئولیت مدنی درمراجع قضایی صورت گرفت وتاحدودی اشکال استفاده ازقضاوت درباب مسئولین های مدنی درورزش مرتفع شدباگسترش کمی وکیفی ورزش ورجوع پرونده های عدیده درارتباط باورزش درسال ۱۳۵۲به موجب ماده ۴۲ قانون مجازات عمومی تصویب شدمبنی برحوادث ناشی ازعملیات ورزش مشروط به اینکه سبب آن حوادث نقص مقررات مربوط به آن ورزش نباشد،جرم تلقی نشودبه این ترتیب برای اولین بادرتاریخ حقوق ایران،حوادث ورزشی مشمول قانون خاص گردید. پس ازانقلاب اسلامی چون این متن مغایرتی بااصول وموازین اسلامی نداشت به همان صورت باقی ماندو حفظ درادامه داردواین مقررات هم باموازین شرعی مخالفتی نداشته جرم محسوب نمی گردد. حقوق مجموعه مقرراتی است که براشخاص ،ازاین جهت که دراجتماع هستندحکومت می کند. بررسی جرم‌شناختی خشونت در ورزش در روزهای اخیر شاهد برخی ناآرامی‌ها در استادیوم‌های ورزشی بوده‌ایم. آیا تا به حال به این مسایل فوتبالی از جنبة حقوقی یا جرم‌شناختی توجه کرده‌اید؟

به طور کلی حقوقدانان از دو جنبه با ورزش و رخدادهای پیرامون آن درگیر هستند: «یکی خشونت در ورزش و دیگری تقلب در ورزش».

خشونت در ورزش یعنی همین زد و خوردها و فحش و ناسزاها و کشت و کشتارهایی که بعضاً در اخبار ورزشی می‌خوانیم و می‌شنویم. خشونت‌های ورزشی خود، در دو زمینه ممکن است اتفاق بیافتد و هر کدام از اینها هم مستلزم مطالعه و بررسی جداگانه‌ای است: یکی خشونت در داخل زمین ورزش که بین خود ورزشکاران اتفاق می‌افتد. مثلاً بازیکنی از کوره در می‌رود و به بازیکن تیم حریف (و حتی بعضی وقت‌ها به بازیکن هم تیمی‌اش) حمله‌ور می‌شود و او را به باد کتک می‌گیرد. یا اینکه یکی از بازیکنان به بازیکن دیگر، فحشی می‌دهد و بازیکن دیگر هم در پاسخ، متوسل به خشونت و کتک کاری می‌شود. حتی همین خطاهایی که ورزشکاران به روی همدیگر مرتکب می‌شوند و در ازای آن کارت زرد یا قرمز می‌گیرند هم جزو خشونت در ورزش به حساب می‌آید. یکی هم خشونت در بیرون از زمین ورزش است که بین هواداران تیم‌ها رخ می‌دهد. این رفتارهای خشونت‌آمیز هواداران ممکن است روی سکوهای تماشاگران و یا بیرون از ورزشگاه و در داخل خیابان‌ها و اتوبوس‌های واحد و… اتفاق بیافتد.

تقلب در ورزش هم یعنی هر کار حیله‌آمیز و نیرنگ‌آمیزی که در عرصة‌ ورزش اتفاق می‌افتد. این کارهای نیرنگ‌آمیز که همگی در بین خود ورزشکاران و دست‌اندکاران تیم‌ها و مسابقات ورزشی اتفاق می‌افتد به شکل‌های گوناگونی ممکن است رخ دهد. مثلاً تبانی تیم‌ها با یکدیگر برای اینکه جلوی قهرمان شدن یک تیم دیگر را بگیرند. یا مثلاً دوپینگ کردن ورزشکاران برای اینکه موفقیت خود در مسابقات را تضمین کنند. یا مثلاً رشوه دادن به مسئولان برگزاری مسابقات و یا به داوران یک مسابقة ورزشی برای اینکه کاری را به نفع یک تیم خاص انجام بدهد. همة اینها تحت عنوان تقلب در ورزش شناخته می‌شوند.حقوق‌دانان برای بررسی خشونت در ورزش و تقلب در ورزش، دو بعد قضیه را از هم جدا می‌کنند: یکی جنبة‌ حقوقی ماجرا، یعنی اینکه با کسی که مرتکب خشونت در ورزش یا تقلب در ورزش می‌شود چه باید کرد؟ مجازاتش چه باید باشد؟ آیا باید او را از مسابقات ورزشی محروم کنیم یا اینکه او را به زندان بیاندازیم یا…؟

برای بررسی و مطالعة جنبة حقوقی خشونت و تقلب در ورزش، در بعضی از کشورهای دنیا، یک رشتة دانشگاهی تأسیس شده است به نام «حقوق جزای ورزشی»  که البته در ایران موسسه حقوقی امید نوید بنا به رسالت در زمینه آموزش و اطلاع رسانی به علاقه مندان از سال ۱۳۹۳ تا کنون باکادری قوی متشکل از وکلا و دکترین تربیت بدنی در این زمینه اقدام کرده است که برای اطلاعات بیشتر به صفحه اصلی سایت www.omidnavid.ir می توانید مراجعه نمائید.

جنبة‌ جرم‌شناختی در حقوق ورزشی، یعنی اینکه خشونت در ورزش را از لحاظ اجتماعی و روانشناسی بررسی و تحلیل کنیم تا بتوانیم علل و عوامل بروز اینگونه وقایع را پیدا کنیم و تلاش کنیم که با خنثی کردن این علل و عوامل، از بروز اینگونه وقایع اسفبار در ورزش، پیشگیری کنیم. در اینجا برخی از یافته‌های جرم‌شناختی در حوزة خشونت در ورزش را با هم مطالعه خواهیم کرد. خشونت هواداران در یکی از سال‌های اخیر، شورای اروپا گزارش داد که این جریانات حدود ۱۰۰۰ کشته و ۵۰۰۰ هزار مجروح در اروپا بر جای گذاشته است. بنابراین بررسی این مسئله مدت زمانی است که توجه جرم‌شناسان را در اروپا به خود جلب کرد و تحقیقات گسترده برای شناخت ماهیت این پدیده یعنی خشونت هواداران شروع شد. جرم‌شناسان اروپایی در جریان تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که از این همه مسابقة فوتبال که در سطح دنیا برگزار می‌شود فقط تعدادی از آنها به خشونت کشیده می‌شود اما همین تعداد اندک، دارای تلفات و پیامدهای جبران‌ناپذیر متعددی است.

مطالعات همچنین حاکی از این است که عمدة خشونت هواداران، در بیرون از ورزشگاه‌ها اتفاق می‌افتد و نه در سکوهای تماشاگران. این مسئله به ویژه در جریان برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸ در فرانسه به خوبی مشهود بود و حتی مسابقه فوتبالی که دراصفهان برگزار شد. این رفتارهای خشونت‌آمیز معمولاً به شکل  تخریب اموال عمومی از قبیل اتوبوس‌های شرکت واحد، مترو، تلفن‌های عمومی و… همچنین درگیری و زد و خورد با مأموران پلیس و بعضاً نیز درگیری با هواداران تیم حریف، به وقوع می‌پیوندد.جرم‌شناسان بلژیکی به بررسی هواداران تیم‌های فوتبال پرداختند و به این نتیجه رسیدند که این هواداران به صورت منسجم و سازمان‌یافته عمل می‌کنند.

بدین ترتیب که معمولاً هواداران یک تیم،‌ در چهار حلقه قرار گرفته و فعالیت می‌کنند: حلقة اول و مرکز دایره را رهبران و لیدرها تشکیل می‌دهند. اینها تعدادشان کم است و تصمیم‌های اصلی را در مورد اینکه هواداران چه بکنند و چه شعاری بدهند را اتخاذ می‌کنند و در میان هواداران از احترام خاصی برخوردارند. حلقة دوم،‌ حدود ۵۰ نفر هستند که از لیدرها حمایت می‌کنند و فرامین آنها را به سایر هواداران منتقل می‌کنند. حلقة سوم از هوادارانی تشکیل شده که مدتی است هوادار تیم هستند اما آن قدر سابقه ندارند که وارد در حلقة دوم شوند. اما در هر صورت از هواداران پروپا قرص آن تیم محسوب می‌شوند و در اکثر مسابقات شرکت می‌کنند. حلقة‌ چهارم هم شامل سایر هوادارانی است که بعضی وقت‌ها ممکن است برای تشویق تیم، در ورزشگاه حاضر شوند اما پایة ثابت و دایمی حضور در ورزشگاه نیستند. تحلیل خشونت جرم‌شناسان بعد از اینکه با ماهیت خشونت‌های هواداران و حلقه‌های تشکیل‌دهندة آنان آشنا شدند، به بررسی و تحلیل این یافته‌ها می‌پردازند تا شاید بتوانند علل و عوامل بروز این خشونت‌ها را به دست بیاورند. جرم‌شناسان در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که اکثر هوادارانی که خود را در این حلقه‌های چهارگانه جای داده و به مرور زمان تبدیل می‌شوند به هواداران خشن ورزشی، از طبقه‌های پایین اجتماعی‌اند. یعنی کسانی که از لحاظ مالی و اقتصادی و معیشتی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. حتی بسیاری از آنها از روستاها و یا شهرک‌های فقیرنشین حومة شهرهای بزرگ به ورزشگاه‌ها می‌آیند و بعد هم دست به خشونت می‌زنند. نکتة دیگر این است که این افراد، علاوه بر ورزش، در سایر زمینه‌های اجتماعی هم افراد خشن و هنجارشکنی هستند و به راحتی متوسل به خشونت می‌شوند.نکتة‌ دیگری که در خصوص این افراد وجود دارد این است که اینها ملی‌گرا یا گروه‌گرای شدید هستند. یعنی تعصب فوق‌العاده‌ای بر روی تیم و گروه خودشان دارند و حتی در آن گروه ذوب شده‌اند و در نتیجه شکست تیم برای‌شان بسیار سنگین و غیر قابل تحمل است. نکتة‌ دیگر این است که هواداران هر تیم، دارای فرهنگ خاص خودشان هستند. از رنگ‌ها و لباس‌ها و حرکات و شعارهای خاصی استفاده می‌کنند و به این ترتیب خودشان را از سایر اعضای جامعه جدا می‌کنند. به عبارت دیگر برای خودشان یک خرده‌فرهنگ تشکیل داده و بر اساس آن خرده‌فرهنگ، یک سری ارزش‌های جدید و جدا از ارزش‌های پذیرفته شدة جامعه تشکیل داده و در قالب آن ارزش‌های جدید عمل می‌کنند و دیگر به راحتی زیر بار ارزش‌های عمومی جامعه نمی‌روند.نکتة‌ دیگری که وجود دارد این است که این افراد وقتی در جمع هواداران تیم قرار می‌گیرند احساس می‌کنند که از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردارند و دیگر کسی نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد. در واقع وقتی در یک خشونت دسته جمعی شرکت می‌کنند تصورشان این است که دیگر کسی بر رفتارهای آنان نظارتی ندارد و پلیس یا دستگاه قضایی نمی‌تواند آنها را شناسایی و کنترل کند. در نتیجه به راحتی دست به ارتکاب خشونت و کارهایی از این دست می‌زنند. چه باید کرد؟ هدف از این همه مطالعه و بررسی در خصوص خشونت هواداران در ورزش، این است که به پاسخ این سؤال برسیم که برای کنترل و مهار این پدیده چه باید کرد؟ و چه نباید کرد؟ به طور کلی دو نوع واکنش می‌توان به این پدیده نشان داد: یکی واکنش کیفری. یعنی اینکه قانون تصویب کنیم و برای کسانی که دست به خشونت در ورزش می‌زنند مجازات‌های سنگین تعیین کنیم. سپس هر کس که مرتکب این رفتارها شد را دستگیر کرده و به سزای عملش برسانیم. سال‌های متمادی، این شیوه در کشورهای مختلف اروپایی اجرا شد و دولت‌ها شروع کردند به برخورد پلیسی و قضایی با هواداران ورزشی. اما پس از گذشت سالیان زیاد، نه تنها خشونت‌های ورزشی کم نشد بلکه بیشتر هم شد. در نتیجه جرم‌شناسان به فکر راه حل‌های دیگری برای مقابله با خشونت هواداران افتادند. یعنی شیوه‌های غیرکیفری.یکی از این شیوه‌های غیرکیفری این است که مراقبت‌ها و نظارت‌ها را بیشتر کنیم. یعنی اینکه وقتی می‌بینیم که هواداران در ورزشگاه‌ها شروع می‌کنند به استفاده از مواد آتش‌زا و منفجره و یا پرتاب اشیای خطرناک به داخل زمین و یا زد و خورد با یکدیگر،‌ بیاییم و در داخل ورزشگاه‌ها نظارت بر رفتار آنها را بیشتر کنیم تا آنها از ترس هم که شده دست از این کارها بردارند. مثلاً تعداد مأموران پلیس را در ورزشگاه زیاد کنیم یا اینکه از دوربین‌های مداربسته برای شناسایی افراد خاطی استفاده کنیم یا اینکه صندلی‌ها را شماره‌دار کنیم و بلیت‌ها را بر اساس شماره به هواداران بفروشیم تا شناسایی آنها راحت‌تر باشد. این راه حل، ایرادش این است که فقط می‌تواند خشونت هواداران در داخل ورزشگاه را کنترل کند اما نمی‌تواندجلوی خشونت بیرون از ورزشگاه‌ها را بگیرد. تجربة به کار گیری این شیوه‌ها در کشورهای اروپایی هم نشان می‌دهد که به‌رغم کنترل و نظارت شدید در ورزشگاه‌ها خشونت هواداران بیرون از ورزشگاه‌ها افزایش یافت.راه‌حل دیگری که برخی کشورها اجرا کرده‌اند و تا حدی به نتایج مثبتی هم رسیده‌اند این است که باشگاه‌ها سعی کنند خودشان را به هواداران‌شان نزدیک کنند. برای این کار لازم است که رهبران و لیدرهای هواداران شناسایی شده و به باشگاه دعوت شوند. سپس با استفاده از مددکاران اجتماعی، و نیز کمک‌های مالی و فکری مدیران باشگاه، این لیدرها و به دنبال آن، سایر هواداران، تحت کنترل قرار گرفته و رفتارهای آنها مهار شود جایگاه ورزش در قانون اساسی دربندی ازاصل دوم،دولت جمهوری اسلامی ایران چنین بیان شده که آموزش وپرورش وتربیت بدنی رایگان برای همه درتمام سطوح و تسهیل وتعلیم آموزش عالی. نتایج حاصل ازاین بند : ازتربیت بدنی یاورزش به صراحت یادشده است واین نشانه جایگاه بسیارمهم ورزش درمهم ترین سندحقوقی کشور قانون اساسی است . ورزش رادرعرض آموزش وپرورش قرارداده نه دربطن یادرطول آن ورزش راوسیله ای برای تنومندی ،تندرستی وبرومندی داشته و آن راهدف نمی داند. ورزش رابه عنوان یک نهادفرهنگی ونه نهادمادی درپیشبرداهداف نظام درنظردارد. تاکیدبررایگان بودن آن برای تمام سطوح نمایانگراهمیت ورزش وتربیت بدنی درسلامت افرادجامعه می باشد. ازنظرقانون اساسی ورزش باآموزش عالی دریک سطح قرارداده نشده به همین دلیل تکلیف دولت درباب آموزش عالی صرفأتسهیل وتعلیم است ولی رایگان برای همه ودرتمام سطح نخواهدبود.واین نشانه اهمیت جایگاه ورزش وتربیت بدنی است. قانونگذاربدوأدرسال ۱۳۵۲ومتعاقبادرسال۱۳۶۱به موجب قانون راجع به مجازات اسلامی درماده ۳۲حوادث ناشی ازعملیات ورزشی رابه ترتیب زیرموضوع حکم قرارداد. حوادث ناشی ازعملیات ورزشی مشروط براینکه سبب آن حوادث ،نقص مقررات مربوط به آن ورزش نباشدواین مقررلت هم باموازین شرعی مخالفتی نداشته باشدجرم محسوب نمی گردد. تصویب این بندنتیجه کاملی رابرای ورزشکاران بوجود آورد.وطبق قانون ورزشکاردرصورت رعایت مقررات ازتمامی نتایج عملیات حتی منجربه مرگ مصون می ماند. دلیل اصلی جرم نبودن حوادث ورزشی چیست؟ اولویت ورزش برسایرفعالیت های اجتماعی چیست؟ آیا امکان ارتکاب جنایت درعین رعایت مقررات ورزشی وجود ندارد؟ آیا ورزشی نمی تواند پوششی جهت ارتکاب جرم باشد؟ توجیه اجتماعی وفنی جرم نبودن حوادث ورزشی: مهم ترین دلیل رامی توان اهداف سازمان تربیت بدنی مبنی برپرورش جسمانی وتقویت روحیه سالم درافراد کشور است. رضایت طرفین درشرکت وحضوردرفعالیت ها وجود مقررات درهررشته ورزشی مانعی برای سوءاستفاده رزشکارازورزش می باشدزیراتقربیا مقررات همه ورزشها دارای مفاهیم گسترده ای است. اگرقانونگذارهمه حوادث ناشی ازعملیات ورزشی راچه برحسب مقررات وچه برخلاف مقررات جرم می دانست.آیابازهم امکان وجودمراکزورزشی وورزشکاروحس رقابت وروحیه مبارزهجویی وجود داشت؟ اگرورزشکاری بارعایت تمام قوانین بااجرای صحیح یک حرکت ورزشی صدمه مهلکی به حریف واردکندقاضی می تواندچنین ورزشکاری راکه عملش براساس مقررات ورزشی بوده وموردتائیدکارشناسان است محکوم کند؟ مفهوم عملیات ورزشی ازدیدگاه حقوق جزابامطالعه بند۳ماده۳۲چنین استنباط می شودکه هدف قانونگذارجرم ندانستن حوادثی است که ازعملیات ورزشی حاصل می شود.بنابراین اولامصدراین عملیات ورزشی الزاما بایدورزشکارباشدمقصود ازورزشکار درحقوق کسی است که درحال انجام فعالیت دریکی ازرشته های ورزشی مجازکشوردرچارچوب مقررات است. بنابراین آنچه اهمیت داردورزشکاربودن،انجام فعالیت ورزشی ورعایت مقررات ویژه هرورزش می باشدعمل بایدورزشی باشد یعنی مقررات خاص آن ورزش آن حرکت وعمل راورزشی بشناسد.پس هرحرکتی که ازسوی ورزشکار درحین فعالیت ورزشی سربزندلزوما عمل ورزشی محسوب نمی گردد مانند:فحاشی،ایرادضرب وجرح پس اولاازناحیه ورزشکار بهمفهوم عام انجام گیرد ثانیادرحین فعالیت های ورزشی باشد. ثالثا،عمل ازنظر مقررات خاص آن ورزش درزمره حرکات ورزشی باشدوالبته آنورزش ازسوی سازمان ورزش مجازمحسوب گردد. نقش زمان در جرم نبودن حوادث ورزشی: یکی ازشرایط عمده جرم نبودن حوادث ورزشی ناشی ازعملیات ورزشی انجام آن درمحدوده زمانی همان ورزش است. ورزشها از نظر زمان به دودسته تقسیم می شوند: دسته اول،ورزشهایی که دارای زمان مشخصی هستندوالزامادرهمان زمانی که مقررات اجازه می دهد ،انجام می گیردودارای آغازوپایان دقیقی است.مانند:فوتبال،کشتی و…عملیات ورزشی منجربه حادثه فقط درهمان محدوده زمانی می تواندجرم محسوب شود.آسیب های قبل وبعداززمان مقررحتی بااجرای یک فن صحیح جرم محسوب می گردد. دسته دوم،ورزشهایی است که محدودیت زمانی نداردمانند:والیبال تازمانی که بازی وتمرین ادامه پیدا کندازنظرقانون بلامانع وحوادث ناشی ازعملیات ورزشی جرم تلقی نمی شود. درپرتابها که معمولا خطرات عدیده ای به همراه دارد زمان شروع درمسابقات لحظه اعلام داوراست وتاپایان حرکت مشمول همین قانون خواهد شد. تاثیر حقوقی مکان در حوادث ورزشی و حقوق ورزشی عملیات ورزشی وحوادث ناشی ازآن درصورتی جرم نیست وورزشکارمجازات نخواهدشدکه علاوه براینکه درمحدوده زمانی ورزش واقع نشود،الزامادراماکنی بوقوع پیوسته باشد که مجازبرای انجام آن فعالیت بخصوص ورزشی بوده است. ورزشها اعم ازاینکه بومی یابین الملی باشند برحسب ویژگیهای خودلزومادراماکنی انجام می گیرندکه متناسب باانها باشدهمان طورکه می دانیدورزش فوتبال وزمین فوتبال وورزش کشتی درسالن کشتی انجام می گیردوبررسی بیشتر نشان می دهدکه ملاحظات جلوگیری ازصدمات وبه حداقل رسانیدن حوادث ازیک سووسهولت انجام فعالیت ورزشی ازسوی دیگرازمهمترین عوامل انتخاب مکان خاص برای ورزش معین بوده است.استفاده ازتشک های مناسب جهت فعالیت هایی مانند:ژیمناستیک وکشتی که ورزشکاردرروی ان به افت وخیزمی پردازدکاملا الزامی است. درموردمکان ورزش علاوه برکیفیت ،کمیت نیزمطرح است عدم استفاده ازصدماتی خواهدشد که گاه جبران ناپذیر است. نقش مقررات ورزشی ( حقوق ورزشی)درمسئولیت جزایی ورزشکاران براین پایه اصل آن است که حوادث ورزشی ازصدمات ناشی ازآن درصورتی که رعایت مقررات وظوابط آن ورزش خاص درآنها رعایت شده باشد جرم نبوده وبرعکس چنانچه دراثرنقض مقررات درورزش حادث گردد،جرم می باشدوورزشکاربرحسب(شدت وضعف)مجازات خواهد شدهرورزشی دارای قواعد مدون است.ودارای مقررات خاص خویش است که معمولا درموردمسابقات بین المللی،فدراسیون های بین المللی مقررات وظوبط تدوین شده خودرادرموردورزشکاران،داوران ومربیان آن ورزش خاص اعمال واجرامی کنندودرمواردی که قواعدمدونی وجود ندارد.

قاضی بامراجعه به عرف وعادات مسلم جامعه واستعلام ازنظرکارشناسان ذی صلاح آن ورزش وکشف این مطلب که حادثه درنتیجه نقض مقررات ورزشی بود.یاخبر حکم شایسته قضایی صادر می شود.یک حرکت ورزشی خلاف مقررات دراصل مسئولیت تخلف ورزشکار تاثیری نداشته منتهی عمدی یاغیر عمدی بودن آن فقط درمقدارومیزان مجازات موثر خواهد بوداگربرای قانونگذارمسلم گرددکه ورزشکارعامدا به قصدایرادصدمه حرکت انجام شده موجب قصاص خواهد شددرغیر این صورت مرتکب به سایر مجازات هامحکوم خواهد شد. نکات زیر در حقوق ورزشی مورد توجه قرار می گیرد درصورتی حوادث ناشی ازعملیات جرم نیست که نقض مقررات درمیان نباشد. عمدی وغیرعمدی انجام یک حرکت ورزشی خلاف مقررات دراصل مسئولیت تاثیری نداردفقط درمیزان مجازات تاثیر داردمانند:قصاص وسایرموارد اگریک حرکت ورزشی منجربه نقص عضوشودوداور آنراخطابحساب نیاوردفردمصدوم می تواندشکایت کند. مقررات ورزشی ناظر بر وسایل، ابزار و تجهیزات یکی دیگرازمقررات ورزشی موضوع اسباب ووسایل آن است که مورداستفاده ورزشکاران قرارمی گیرد.این وسایل وابزارهمان طوری که مقررات مقرر داشته باید مجازوقانونی بود.ومطابق استانداردوظوابط مدیریت یافدراسیون مربوطه باشدواستفاده ازتور مخصوص برای پرتاب دیسک یاپرتاب چکش وبکارگیری تجهیزاتی که ایمنی بیشتری رابوجود می آوردمورداستفاده ودرصورت ایجادصدمه وچنانچه ازتجهیزات لازم استفاده نشده باشد باعث مسئولیت ورزشکاران ومربیان خواهد بود. درورزشهای تیمی استفاده ازهروسیله ای که باعث خطربرای سایر بازیکنان شودممنوع می باشد،جنس وارتفاع استوک های کفش اگرخارج ازمقررات تعیین شده باشدوباعث مصدومیت درورزشکار دیگر شود جرم است ویااستفاده ازانگشتر وساعت درفوتبال .

وسایل ورزشی که ورزشکار ازآنها برای انجام حرکات ورزشی استفاده می کنند مانند:راکت ها(تنیس وبدمینتون) ویاشمشیردرشمشیربازان درصورت رها شدن ازدست ورزشکاروایجادمصدومیت تماشاچی وباحریف ازمصادیق این قانون می باشد. استفاده ازوسایل شخصی مانند:ساعت وانگشترکه منجربه مصدومیت وخطراتی برای سایر ورزشکاران گرددطبق مقررات مجازنمی باشد.رها شدن راگت تنیس روی میزوسایر راکت ها تزدست وبرخوردآن باتماشاچیانی که درفاصله متعارف ازمیزایستاده اند،مسئولیت حادثه رامستقیما متوجه بازیکن می نمایدبنبراین بازیکنی که توپ راعمدا ودر اثر عصبانیت به طرف تماشاچیان می زند،موجب حادثه ای می گردد قانونا مجرم می باشد. حاکمیت ضوابط قانونی در مقررات ورزشی درمباحث قبلی اشاره شد که قاضی با تکیه بر قانون اساسی نظر خودرابیان می کندیعنی آنچه تعیین کننده مسئولیت قانونی ورزشکاراست،طبق مقررات ورزشی نیست بلکه استنادبه مقررات ورزشی چه درباب مسئول شناختن ورزشکار چه درباب جرم ندانستن عمل او تا حدی است که این مقررات ،ناقص قوانین نباشد.بنابراین گاهی ممکن است قاضی حادثه ناشی ازیک عمل ورزشی (عمل ورزشی خطا)راجرم ندانددرحقوق جزابرای انتساب مسئولیت به اشخاص قطعا بایدبین عمل وحادثه رابطه رااثبات نمودواگرنتوان بین حادثه وعمل مرتکب این رابطه رااثبات نمود،مسئولیتی هم متوجه مرتکب نخواهد بود.مثلا ورزشکاری که بافرمان سرداورشروع به پرتاب نیزه کرده ودراثربی احتیاطی سرداوربه داوری که درمحوطه درحال عبور می باشد برخورد نماید.مجرم نیست حتی اگردرحین پرتاب پایش ازخطمجازعبورکرده باشد.زیرا عبورپای اومنجر به مصدومیت داورشده وبی توجهی سرداورعامل بروزحادثه بوده است. ویادرپارهای مواردعمل ورزشی باهیچیک ازمقررات مغایرتی ندارد،ولی ورزشکارمرتکب رامسئول می داند زیرارعایت احتیاط های لازم ومتعارف راننموده وموجب بروز حادثه گردیده است.اگرچندنفر درنیمه زمین فوتبال مشغول ورزش باشند ودرنیمه دیگرچندنفر به تمرین پرتاب دیسک ادامه دهند ویکی ازپرتاب کننده هابدون توجه به عبوریکی ازبازیکنان فوتبال اقدام به پرتاب نماید وازقضابه فوتبالیست برخورد کند.درقبال حادثه مسئولیت قانونی خواهدداشت. نقش موازین شرعی در مسئولیت جزایی ورزشکاران دربند ۳ ماده ۳۲ قانون می خوانیم: حوادث ناشی ازعملیات ورزشی بعدازانقلاب اسلامی شرط مخالف نبودن باموازین شرعی نیزبه آن اضافه گردید. علت افزوده شدن این عبارت: ورزش ازنظراسلام وسیله ای برای بهترزیستن وسالم زیستن وابزاری جهت قدرتمند شدن برای مبارزه باستمگران ومتجاوزان می باشد اسلا قدرت بدن را ابزاری درجهت کمک به محرومین می داند بنابراین ورزش هایی که درجهت خلاف این موارد باشندوهدف آن آزارشخصی خود ودیگران باشدمورد تایی نمی باشد. به دستور صریح قران مبنی براینکه خودتان رابه دست خودبه هلاکت نرسانید.درتمامی ورزشهای مجازصدمه یک امرغیر قابل اجتناب می باشد اما علت مخالفت ،وکیل ناشی ازماهیت عملیات آن ورزش است که صدمه نتیجه طبیعی حرکات ان ومطابق بامقررات بوده وبه عبارت دیگرحادثه ضروری اجرای عملیات آن ورزش باشد. اماورزش های مانند:بوکس،راگبی و…شکستن بینی واصابت ضربه وخون ریزی جزءطبیعی ترین حرکات آن بوده ومجازمی باشد خلاصه چنانچه ورزشی به هر دلیلی باموازین شرعی مخالف تشخیص داده شود حوادث ناشی ازانجام آن حتی علیرغم رعایت مقررات جرم خواهد بود. مرجع تشخیص ،قوه قضائیه است والزامی به پذیرش نظرات دستگاه ندارد ودرصورت بروزحادثه عامل حادثه نمی تواند مدعی به عدم مسئولیت خودگرددوقاضی درصورت محرز شدن جرم اوحکم به محکومیت او می دهد. مسئولیت جزایی مدیران در ورزش مدیریت عبارت ازهماهنگی نیروی انسانی ومادی درجهت رسیدن اهداف ازپیش تعیین شده.

آنچه درورزش مورد نظرمی باشدوظیفه حفاطت وتادیب وسازناندهی مدیر است واصطلاح مدیر به معنی عام می باشد وتمامی کسانی که دست انداز کارامورورزشی می باشندراشامل می گردد.مانند:مدیران وورززشگاهها،مدیران هیئت ها،مدیران فنی ورزشهای مختلف،سرپرستان،مربیان،معلمان ورزش وداوران. مسئولیت جزایی مدیران ورزشی مدیریت عبارت است ازهماهنگ کردن نیروی انسانی ومادی برای نیل به هدف در حقیقت می توان مدیریت راهم علم وهم هنر دانست. مدیر درمحیط ورزشی چه درباب نضارت ورهبری برنیروی انسانی وچه ناظر برتاسیسات وامکانات وتجهیزات اگردرانجام وظایف خود قصورکندمجرم شناخته خواهد شد. آنچه درحقـوق ورزشی درباب مدیریت بحث خواهدشدبازدهی وکارایی درتولیدوتوانایی دررقابت باسایر سازمانها نمی باشدبلکه وظیفه حراست وتأدیب وسازماندهی درارگانهای ورزشی می باشدکه بعهده مدیران ادارات،مدیران،ورزشگاهاوسرپرستان و…میباشد. اختیارت قانونی مدیران ورزشی در تنبیه ورزشکاران آیا مدیران و دست اندرکاران ورزش قادر به تنبیه ورزشکاران هستند؟ مکرراازسوی ئزارت وادارات آموزش وپرورش به منع تنبیه بدنی درمدارس تاکیدشده علی رغم این ممنوعیت قانونا مربیان وسرپرستان اختیارقانونی درتنبیه رادارند. به موجب بند اول ماده ۳۲قانون مجازات اسلامی اقدامات والدین واولیاء قانونی وسرپرستان صغار ومحجورین که به منظور تأدیب یاحفاظت آنها انجام شود مشروط بر اینکه درحدود متعارف تأدیب ومحافظت باشد.دراین جاسرپرست معنی عام دارد.ومنحصر به شخص نیست بلکه تمام کسانی که وظیفه مراقبت ونگهداری وتربیت ویاهمراه باآموزش را بعده دارندراشامل می گردد.نه فقط سرپرست تیم،سرپرست باشگاه یاسرپرست اردو اعمال واقدامات مورد نطرقانونگدار زمانی جرم محسوب نمی شود که علیه صغیرصورت گیردومنظور از صغیر کسی است که به حدبلوغ شرعی نرسیده باشد مرادازبلوغ شرعی رسیدن پسربه سن پانزده سال قمری ورسین دختر به سن نه سال قمری است بنابراین تنبیه با…….حتی علی رغم جمع سایر شرایط توجیه قانونی ندارد.

تنبیه اطفال ورزشکار بایدبه انگیزه تأدیب یاحفاظت باشد. تأدیب وحفاظت علت ویاانگیزهای است که قانونگذارآنها رادرتوجیه جرم نبودن اقدامات سرپرست به قید …….تعیین نموده است وبه عبارت دیگر هیچ دلیل دیگری رابرای تنبیه طفل نمی پذیرد.

الف-تأدیب به معنای ادب نمودن است وچهارچوب مشخصی نداردودرنزدفرهنگ های مختلف نتفاوت است مفهوم تأدیب نزد معلمان ومربیان وورزشکاران متفاوت است.

ب- حفاظت یا نگهداری ویامراقبت نیزلزدیگر منظورهایی است که ریالانونگذار درتوجیه اقدام علیه اطفال ذکرکرده است.

امیدوارم در این مقاله به شما کمک شده باشد تا اطلاعات کلی و آشنایی مقدماتی را کسب کرده باشید، و در صورت نیاز به سوال و مشاوره تخصی می توانید با موسسه حقوقی امید نوید در ارتباط باشید. باکمال احترام

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

اقتصاد قدی دارد به بلندی بازیکنان تیم ملی بسکتبال دانشجویان دانشگاه آمریکا

✍️طه رزم آرا دانش آموخته مدیریت ورزش،حقوق و کارشناس دادگستری در حوزه ورزش

در تصویر بازیکنان دو تیم بسکتبال السالوادور و آمریکا در راهرور ورودی به زمین بسکتبال مشاهده می شود که بازیکنان السالوادور حسرت آمیز و غبطه آور به بازیکنان تیم آمریکا نگاه می کنند.شاید این تصویر در یک لحظه معنایی سطحی و بدون تفکر را از سوی مخاطب در بر داشته باشد ولی این تصویری است که هزاران اندوه و غصه را به دنبال دارد. کشور السالوادور کوچکترین و پرتراکم‌ترین کشور منطقه آمریکای مرکزی است. از تبار مستیزو (دورگه سرخ‌پوست و اسپانیایی) هستند. و به دلیل فقر اقتصادی اولین کشوری می باشد که بیتکوین را پول رسمی و قانونی معرفی کرده است. این کشور گرفتار کودتاهای متعدد و خشونت سیاسی بوده‌است. در سال ۱۹۳۱ میلادی، به دلیل سقوط قیمت قهوه در بازارهای جهانی با بحران عظیم اقتصادی روبه‌رو شد. اوضاع نابسامان اقتصادی، نارضایتی شدید مردم السالوادور را برانگیخت و شورش‌های دانشجویی و مردمی علیه دیکتاتوری هرناندز مارتینز آغاز شد. به دنبال این شورش‌ها، جنگ داخلی اوج گرفت و این جنگ سبب شد شمار بسیاری از مردم السالوادور به کشورهای همسایه پناهنده شوند.

این کشور در سال ۱۹۶۹ میلادی با کشور همسایه خود هندوراس بر سر یک گل فوتبال جنگید. پس از آن، جنگ‌های داخلی دوازده ساله (۱۹۷۹–۱۹۹۱) السالوادور زیان‌های فراوانی به نهادها و سازمان‌های این کشور وارد آورد. در این جنگ داخلی که طی سال‌های یادشده بین گروه‌های چریکی چپگرا و نیروهای دولتی السالوادور جریان داشت حدود ۷۵ هزار تن کشته و بیش از هفت هزار تن ناپدید شدند . بیشتر از چندصد هزار نفر از مردم این کشور در کشورهای متوسط تا ثروتمند مشغول کار هستند و تنها درآمد خانواده های آنان همین پول هایی است که از طرف بستگان برای آن ها ارسال می شود.

مسئله ای که در عکس به شکل شفاف مشاهده می شود تفاوت قد و قیافه بازیکنان دو کشور می باشد که آیا تفاوت در نژاد ،قومیت؛ تغذیه یا فعالیت های بدنی است یا خیر؟ یا تفاوت در سبک زندگی بومی و محلی مردم السالوادر است یا خیر؟ در مقابل وقتی نگاهی منطقی تر و ژرف اندیشانه تری به به ظاهر ورزشی از لباس و کفش های غیر یک دست تا  آناتومی و قیافه بازیکنان تیم السالوادور در مقابل بازیکنان آمریکایی می شود متوجه خواهیم شد که رکن و اساس موفقیت علمی،اجتماعی،و ورزشی را در توسعه ی اقتصاد یک کشور می توان جستجو کرد . کشوری که سال ها درگیر جنگ ،آوارگی و  فقر بوده از چنین کشوری انتظار نگاه های ماتم و حسرت آور را فقط باید داشت . چنین کشوری بر پایه یک اقصاد کوتاه قامت بنا نهاد شده است و کشوری که اقصاد آن کوتاه قامت باشد انسان های  کوتاه قامت، علم کوتاه قامت، جامعه کوتاه قامت و ورزش کوتاه قامت را دارد.. هر چند در مسابقه تیم آمریکا تیم السالوادور را با قاطعیت در هم کوبید و از طرف جامعه وقت واکنش های منفی به خاطر عدم عدالت در شرایط دو تیم به دنبال داشت ولی واقعیت گویای چیز دیگری است و آن این است که اقصادی بلند تر قد و قیافه ی بلندتری را می خواهد…

به قلم دکتر طه رزم آرا

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق ورزشی

رئیس فدراسیون اسکی و ورزش‌های زمستانی عضو کمیته حقوق فدراسیون بین‌المللی اسکی شد.
به نقل از سایت فدراسیون اسکی و ورزش‌های زمستانی، دکتر عباس نظریان رئیس فدراسیون اسکی و ورزش‌های زمستانی جمهوری اسلامی ایران عضو کمیته حقوقی فدراسیون بین‌المللی اسکی (FIS) شد.
دکتر نظریان رئیس فدراسیون اسکی و ورزش‌های زمستانی دارای سوابق حقوقی در عرصه ورزش بود و از کارشناسان رسمی دادگستری ایران است.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق ورزشی

حقوق معنوی و ویژگی های آن که بصورت یکسان بین جوامع ورزشی نیز برقرار می باشد

بدوا برای تبین هرچه بهتر حقوق معنوی ورزشکار، مربی، داور، اولیاء ورزشی به تعریف قانونی حقوق مادی و معنوی می پردازیم و پس از آن حقوق معنوی انسان را از منظر فقه و اسلام ملاحظه میکنیم و درنهایت نتیجه ای که بر هیچ شخص مستتر خواهد ماند.

قانونگذار علاوه بر حقوق مادی یک اثر که دارای منافع مالی برای پدید آورنده اثر می باشد برخی از مصادیق را نیز به عنوان حقوق معنوی پدیدآورنده اثر پیش بینی نموده است. اما قانونگذار صرفاً به بیان این مصادیق بسنده نموده و از تعریف حقوق معنوی خودداری نموده است.

آنچه در بین حقوقدانان در تعریف حقوق معنوی مورد اتفاق است این می باشد که حقوق معنوی نشانگر حمایت از شخصیت و تمایلات، احساسات، عقاید اجتماعی، سیاسی، دینی و تجربه پدید آورنده اثر می باشد. در واقع هر پدیدآورنده اثری با ایجاد یک اثر، شخصیت خود را در آن اثر آشکار می نماید. همچنین آن اثر نشات گرفته از عقاید، احساسات، تجربه و هوش پدید آورنده اثر می باشد. قواعدی که از شخصیت و احساسات پدیدآورنده در اثر، حمایت می‌نمایند، حقوق معنوی پدیدآورنده اثر را تشکیل می دهد.

ویژگی های حقوق معنوی بدین شرح می باشد: وابسته بودن به خود پدیدآورنده، محدود نبودن به زمان و مکان، غیرقابل انتقال بودن، غیرقابل توقیف بودن و مشمول مرور زمان نشدن می باشد. مانند: حق انتساب یا سرپرستی، که این مورد از اهمیت ویژه ای برای حقوق مهنوی خانواده ورزشکار و حتی مربی ورزشکار در پی خواهد داشت.

حق یکپارچگی یا حرمت اثر، حق افشای اثر.حق افشای اثر که بعضاً از آن به حق انتشار و عرضه اثر به عموم نیز تعبیر می شود ابتداً به صورت حق انتشار تجلی می یابد که از جمله حقوق مالکانه محسوب است نه از مصادیق حقوق معنوی. لیکن به‌تدریج مفهوم حق انتشار جای خود را به حق افشای اثر داد که بیشتر بر ابعاد معنوی و غیر مادی حقوق پدیدآورنده تکیه دارد. مالکیت ادبی و هنری برای کسی که صاحب آن شناخته می‌شود متضمن حقی است که ماهیت مالی ندارد بلکه به شخص پدیدآورنده یا هنرمند تعلق دارد و به او این حق را می دهد که اثر خود را به عموم عرضه نکند مگر با روش و یا شرایطی که خود مناسب تشخیص می‌دهد. بنابراین حق افشای اثر حقی است انحصاری که بر اساس آن پدیدآورنده در خصوص ارائه یا عدم ارائه اثرش به عموم تصمیم می‌گیرد و در صورتی که درصدد ارائه اثر به عموم باشد زمان و روش و شیوه آن را تعیین می‌کند . با این حال افشای اثر به اراده صریح و غیرقابل تردید پدید آورنده برای ارائه و عرضه اثر به عموم نیاز دارد لذا هیچ کس نمی تواند به جای پدیدآورنده در این خصوص تصمیم بگیرد. بدین ترتیب هنرمند نقاشی که اثر خود را رضایت بخش نمی‌داند می‌تواند آن را پاره کند و تکه های پاره شده را در سطل زباله بریزد کسی که این تکه ها را بدون رضایت وی جمع آوری و بازسازی کند به حقوق معنوی پدیدآورنده، آسیب وارد کرده و در واقع حقی را اعمال می‌کند که فقط به پدیدآورنده تعلق دارد . همچنین ممانعت از افشای اثر و ارائه آن به عموم توسط پدیدآورنده نیز اختلال در حق افشای شناخته شده برای پدید آورنده محسوب می شود.

حق عدول یا اصلاح اثر، یکی از حقوق معنوی مهم پدیدآورندگان آثار ادبی هنری ، ورزشی حق عدول یا اصلاح اثر است. بسیار پیش آمده است که پس از انتشار اثر، اندیشه های پدید آورنده تحریف می شود و اثر مزبور ، دیگر بازتاب دیدگاه های فکری و هنری و علم تمرین او نیست. همچنین امکان دارد پس از انتشار اثر، اعتقادات فکری، هنری، علمی یا اخلاقی پدیدآورنده اثر تغییر نماید. این حق به پدید آورنده اثر این امکان را می دهد که بتواند پس از انتشار اثر از اثر خویش به کلی عدول و آن را مسترد نماید و یا با توجه به تغییرات اعتقادات فکری هنری خویش اثر مذکور را اصلاح یا تغییر دهد. این حق برای هر پدیدآورنده اثری، خواه به تنهایی خواه مشترک وجود دارد ولیکن اولاً این حق زمانی قابل اعمال است که پدید آورنده، حق بهره‌برداری خود را منتقل کرده باشد ثانیا در شرایطی میتوان این حق را اعمال نمود که حقوق انتقال گیرندگان و اشخاص ثالث محفوظ بماند. البته ناگفته نماند که با توجه به وجود حقوقی برای دیگران در اثر به ویژه در زمان انتقال اثر یا مشترک بودن اثر اعمال این حق به شکل کاملا استثنایی و با شرایط بسیار محدود قابل اعمال است. همچنین در حقوق ایران با توجه به اصل لزوم قراردادها فعلا چنین حقی برای پدیدآورنده وجود ندارد.

 

فی الحال به برسی حقوق مادی و معنوی انسان از منظر اسلام و فقه می پردازیم تا با جایگاه آن در حقوق ورزشی آشنا شویم

انسان دارای حقوقی است که خداوند، قانونگذار و شارع و یا عرف برای او قرار داده است. البته مهم ترین حقوق و اساسی ترین آنها، حقوقی است که خداوند خالق و مالک انسان و هستی تعیین کرده است؛ زیرا همان طوری که اخلاق با مبانی توحید، از ضمانت اجرایی و استواری و استحکام برخوردار است، حقوق الهی انسان نیز این گونه است. این حقوق الهی می تواند در قالب حقوق طبیعی و فطری یا قانونی تعریف شده باشد؛ ولی باید دانست که حقوق قانونی انسان در اسلام در سنخیت کامل با فطرت و طبیعت انسان است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا امتیازات فطری و طبیعی و قانونی انسان بر اساس آموزه های قرآنی در دو بخش حقوق معنوی و مادی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

حقوق فطری و قانونی

حقوق به معنای قدرت و امتیازی است کسی یا گروهی سزاوار برخوردار از آن هستند. خاستگاه این امتیاز و قدرت می تواند طبیعت فطری آدمی، قانون و یا عرف نانوشته باشد. حقوق فطری و طبیعی برگرفته از حق خدادادی است که هر کسی به عقل و خرد فردی و جمعی آن را درک می کند. البته بر اساس آموزه های قرآنی، حقوق قانونی انسان در اسلام نیز مطابق بر فطرت انسانی است؛ چنان که حق قصاص به عنوان یک حق قانونی مطابق با فطرت انسان و طبیعت اوست.روم، آیه ۳۰

البته غیر از حقوق الهی که در دو شکل حقوق فطری و قانونی برای انسان ها ثابت شده است، دو نوع حقوق دیگر نیز در زندگی بشر قابل شناسایی است که شامل حقوق قانونی نوشته شده و حقوق قانونی نانوشته است که از این اخیر به عنوان حقوق عرفی یاد می شود؛ زیرا بسیاری از مردم در جوامع برای خود امتیاز یا قدرتی را قایل هستند که منشای قانونی ندارد، ولی عرف آن جامعه پذیرفته و بدان پای بند است.

بررسی های میدانی و دانسته های عملی نشان می دهد که عرف های جوامع که به عنوان آداب و سنت و دیگر اشکال در جامعه جاری و ساری است، گاه بسیار قوی تر از قوانین مورد توجه و اعمال است؛ زیرا یکایک افراد جامعه خود را موظف به صیانت و حفاظت از آن دانسته و از هر گونه اهمال و کوتاهی و تسامح نسبت به حقوق عرفی جلوگیری به عمل آورده و خطاکاران را تنبیه و مجازات می کنند. مهم ترین شیوه تنبیه خطاکاران طرد اجتماعی است که بالاتر ازهر گونه تنبیه بدنی و مالی و زندان و مانند آن است.

اگر در جوامع پیشرفته ، قانون حاکمیت مطلق و بی چون و چرایی دارد، ولی در جوامع غیر پیشرفته ، این عرف است که حرف اول را می زند. البته در جوامع پیشرفته نیز می تواند حاکمیت عرف را ردگیری و شناسایی کرد که در لایه های زیرین جامعه به شدت و صولت حاکمیت خود را اعمال می کند.

به هر حال، مهم ترین اشکال و انواع حقوق انسان را می توان در حقوق الهی، قانونی و عرفی خلاصه کرد. از نظر بسیاری حقوق قانونی از ارزش و اعتبار بیش تری برخوردار است، زیرا از ضمانت های اجرایی خاص بهره مند است که از سوی قانونگذاران و قانونگزاران اعمال می شود.

پس از قدرت یا امتیاز قانونی، این عرف جامعه است که حرف اول را می زند؛ زیرا افراد جامعه بر اثر روابط و مناسبات خود یک رشته اختیارات و امتیازات به دست مى‌آورند که مجموعه آن را حقوق عرفی مى‌نامند و این حقوق مشتمل بر اختیارات مدنى، اجتماعى، سیاسى و همه مزایا و سلطه‌هایى است که می تواند از قانون ناشى ‌شود.

اما در میان مومنان، آن که حرف اول را می زند، همان حقوق طبیعی و فطری و حقوق شرعی است که در قالب قوانین و احکام بیان شده است. ضمانت اجرایی این حقوق در میان مومنان بسیار بالاست؛ زیرا حتی اگر کسی نباشد از آن تخطی نمی کنند و هماره وجدان بیدار، آنان را به مراعات آن سوق می دهد.(نگاه کنید: نثر طوبى، علامه شعرانی، ص‌۱۸۱؛ التّحقیق، حسن مصطفوی، ج‌۲، ص‌۲۶۲، «حق»؛ ترمینولوژى حقوق، جعفری لنگرودی، ص‌۲۱۶، «حق»؛ فرهنگ علوم سیاسى، مرکز اطّلاعات و مدارک علمى ایران، ص ۳۷۲ – ۳۷۳)

حقوق معنوی الهی

حقوق معنوی الهی مجموعه از قدرت و امتیازاتی است که خداوند برای انسان ثابت دانسته است. مهم ترین حقوق الهی انسان در بعد معنوی عبارتند از :

  1. هدایت: یکی از مهم ترین حقوق معنوی انسان حق هدایت است. این که خداوند بر خود فرض و واجب دانسته است تا انسان ها را به سوی خیر و کمال هدایت کند و آنان را از گمراهی و نقص و ضلالت دور سازد. البته هدایت در قالب هدایت تکوینی و هدایت تشریعی انجام می گیرد. هدایت تکوینی در قالب الهام معرفی و شناساندن حق و باطل یا خوب و بد و یا تقوا و فجور انجام می گیرد(شمس، آیات ۷ تا ۱۰) یا در قالب وحی و الهام کارهای خوب و بد صورت می گیرد.(انبیاء، آیه ۷۳ ؛ بلد، آیه ۱۰ و آیات دیگر) هدایت تشریعی الهی نیز هماره در قالب الهام و وحی و انزال کتب و ارسال رسل انجام گرفته و می گیرد.(بقره، آیه ۳۸؛ حدید، آیه ۲۵؛ جمعه، آیه ۲ و آیات دیگر) خداوند در آیه ۱۲ سوره لیل می فرماید که هدایت انسان ها را بر خود فرض کرده است. این فرض به معنای «یجب علیه» نیست تا چیزی بر خداوند حاکم شود، بلکه به معنای «یجب عنه» است؛ یعنی از خداوند چنین بر می آید که جز این نکند؛ چنان که از خداوند جز عدل چیزی تمشی نمی کند. به هر حال، حقی از سوی خدا برای انسان وضع شده و خداوند بر خود فرض کرده تا مردم را به هدایت تکوینی و هدایت تشریعی هدایت کند.
  2. عبادت خدا: یکی دیگر از حقوق معنوی هر انسانی، حق عبادت خداست. به این معنا که هر انسانی از این حق الهی برخوردار است که خداوند را به عنوان معبود خویش عبادت کند و کسی را نرسد که چنین حقی را از انسانی سلب کند. این مطلب را می توان از آیات ۹ و ۱۰ سوره علق به دست آورد.
  3. حق حیات و زندگی : از مهم ترین و اساسی ترین حقوق همه انسانها حق حیات و زندگی است و کسی نمی تواند این حق را از کسی سلب کرده و او را بکشد و جانش را بگیرد (مائده ، آیات ۳۲ و ۴۵؛ انعام، آیه ۱۵۱)
  4. حق آزادی: آزادی یکی از مهم ترین حقوق معنوی انسان است؛ زیرا خداوند انسان را دارای اراده و اختیار آفریده تا بتواند بتواند مسئولیت خلافت الهی را به عهده گرفته و به انجام رساند. اگر انسان آزاد نباشد، خلافت الهی انسان معنا و مفهومی نخواهد داشت؛ چنان که اگر آزاد نباشد، بهشت و دوزخ نیز معنایی ندارد؛ زیرا انتخاب آزادانه انسان است که وضعیت او برای ابدیت مشخص می کند. از نظر اسلام انسان از همه نوع آزادی ها برخوردار است و مسئولیت انجام کارهایش را به سبب همین اراده و اختیار و ازادی باید به عهده گیرد و نمی تواند از مسئولیت اعمال خودش شانه خالی کند. شاید در این میان آزادی عقیده از مهم ترین آزادی هایی باشد که انسان می بایست از آن بهره مند شود؛ زیرا جهت گیری اعمال او هماره در چارچوب عقاید و باورهای اوست. پس اگر آزادانه بتواند عقیده و باوری را انتخاب کند، آن زمان می تواند او را بر اساس انتخاب آزادانه اش پاداش و کیفر داد. خداوند بارها در آیات بسیاری برخوردارى همه انسانها، از حق آزادى عقیده را مورد تاکید قرار داده و آن را امری بسیار مهم و اساسی در حقوق بشر دانسته است.(بقره، ایه ۲۵۶؛ آل عمران، ایه ۲۰؛ یونس، ایه ۹۹؛ هود، آیات ۲۸ و ۵۷؛ کهف، ایه ۲۹؛ مدثر، آیات ۵۴ و ۵۵ و آیات دیگر)
  5. حق اندیشه و انتخاب: از دیگر حقوق معنوی هر انسانی، حق اندیشه و تصمیم گیری و حق انتخاب آزادانه است. خداوند به هر انسانی عقل و ابزار تفکر و تدبر داده است و به او اجازه داده تا به اراده و اختیار خود راه خود را انتخاب کند.(بلد؛ آیه ۱۰؛ انسان، آیه ۳) از نظر قرآن انسانها، داراى حق رأى و انتخاب، در تعیین سرنوشت خویش هستند و کسی نمی تواند و نمی بایست این حق را از آنان سلب نماید.(آل عمران، آیه ۱۵۹؛ انفال، آیه ۵۳؛ رعد، آیه ۱۱؛ شوری، ایه ۳۸)
  6. اتمام حجت: یکی از حقوق الهی انسان، اتمام حجت است. به این معنا که حقیقت چنان باید برای انسان آشکار و مشخص باشد که بتواند حق و باطل را از هم بشناسد و قدرت تمییز و انتخاب آزادانه آن را داشته باشد. پس اگر حقیقت بر انسان مجهول باشد و یا ناتوان از ترک باطل باشد، نمی تواند او را مواخذه کرد. پس یکی از حقوق اساسی انسان آن است که اتمام حجت شود و اما و اگر باقی نماند. خداوند در آیات قرآنی اتمام‌حجّت خود بر انسانها را با فرستادن انبیا به عنوان یکی از حقوق اساسی انسانها بر خود فرض دانسته است.(نساء، آیه ۱۶۵؛ اسراء، آیه ۱۵)
  7. حق ازدواج: انتخاب همسر و ازدواج، از حقوق انسانهاست.(نساء، آیات ۳ و ۲۵) هم چنین تعدد زوجات با مراعات عدالت از حقوق مردان بوده (نساء، آیات ۳ و ۱۲۹) چنان که تصمیم در ازدواج مجدّد پس از طلاق و وفات شوهر از جمله حقوق زن است.(بقره، آیات ۲۲۸ تا ۲۳۴)

حقوق مادی انسان

هر انسانی دارای حقوق مادی است که از سوی خداوند به شکل حقوق طبیعی و فطری و یا شرعی و قانونی بیان شده است. از جمله مهم ترین حقوق مادی انسان ها عبارتند از:

  1. حق استفاده از طبیعت: استفاده از طبیعت، حقّ همه انسانهاست و کسی نمی تواند آنان را از بهره مندی از حقوق فطری و طبیعی خودشان محروم کند.(بقره، آیات ۲۲ و ۲۹؛ اعراف، آیات ۱۰ و ۳۲)
  2. حق تجارت: حق آزادی تجارت و کسب مشروع از حقوق الهی هر انسانی است که کسی نمی تواند آن را از وی سلب کند.(نساء، آیه ۳۲؛ بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۷۵ و ۲۷۸ و آیات دیگر)
  3. حق دفاع: هر انسانى، داراى حق دفاع از خود، در برابر ظالم است. این مطلب را خداوند در آیاتی از جمله آیات ۳۹ و ۴۰ سوره حج مورد تاکید قرار داده است.
  4. حق مالکیت: از دیگر حقوق مادی انسان می توان به حق ملکیّت مشروع و مالکیت اشاره کرد.(بقره، آیات ۱۸۸ و ۲۶۱ و ۲۷۴ و ۲۷۹ و آیات دیگر) بر همین اساس هر شخصى، از حق قرارداد، در محدوده مالکیّت خویش برخوردار است(مائده، آیه ۱)
  5. حق مسکن: از دیگر حقوق مادی هر انسانی حق مسکن است. خداوند در آیات۸۴ و ۲۴۶ سوره بقره و ۴۰ سوره حج می فرماید که داشتن وطن و مسکن مورد اطمینان، از حقوق جامعه بشرى است.

مصادیق و موارد حقوق

آموزه های قرآنی افزون بر حقوق مادی و معنوی یک نگاه دیگری به مساله حقوق دارد. در آیات قرآنی برای هر انسانی با توجه به دسته بندی های دیگر مبتنی بر طبقه، مناصب، قشر، نسبت ها، عناوین اجتماعی، سیاسی، مذهبی و نیز نقش ها حقوقی را بیان کرده است.

این موارد که الان ملاحظه می فرمایید از موارد کلیدی واستنباطی می باشد جه دفاع ادله فقهی و قرآنی: در آیات قرآنی از حقوق همسایگان(نساء، آیه ۳۶)، حقوق همراهان در راه و مسیر (نساء، آیه ۳۶)، حقوق همسران(بقره، آیه ۲۲۸)، حقوق والدین(بقره، آیه ۸۳؛ نساء، آیه ۳۶)، حقوق نیازمندان(اسراء، آیه ۲۶؛ ذاریات، آیه ۱۹)، حقوق مهمانان(هود، آیه ۷۸؛ حجر، آیه ۶۸؛ ذاریات، آیات ۲۴ تا ۲۸)، حقوق مهاجران(انفال، آیه ۷۵؛ حشر، آیات ۷ و ۸)، حقوق مومنان(توبه، آیه ۱۱؛ بقره، آیه ۱۷۲)، حقوق مظلومان(نساء، آیه ۱۴۸؛ حج، آیه ۶۰؛ شوری، آیه ۴۱)، حقوق انصار(حشر، آیات ۷ تا ۹)، حقوق اولیای مقتول(نساء، آیه ۹۲)، حقوق اهل بیت پیامبر(انفال، آیه ۴۱؛ شوری، آیه ۲۳)، حقوق اهل ذمه(آل عمران، آیات ۱۱۰ تا ۱۱۲؛ توبه، آیه ۲۹)، حقوق اهل کتاب(مائده، آیه ۵؛ حشر، ایات ۲ تا ۴)، حقوق بازماندگان میت(بقره، آیه ۱۸۰)، حقوق بدهکاران(توبه، آیه ۶۰)، حقوق بردگان(نساء، آیات ۲۵ و ۳۶)، حقوق ملت ها(نساء، آیات ۸۹ و ۹۰)، حقوق توبه کنندگان(نساء، آیه ۱۷؛ انعام، آیه ۵۴)، حقوق ثروتمندان(بقره، آیات ۲۷۸ و ۲۷۹)، حقوق حاجیان(حج، آیه ۲۵)، حقوق دایه و شیردهندگان(بقره، آیه ۲۳۳)، حقوق دشمنان(بقره، آیات ۱۹۰ و ۱۹۴؛ نساء ، آیات ۸۹ و ۹۰؛ مائده، آیات ۲ و ۸)، حقوق شریک(ص، آیه ۲۴)، حقوق طلبکار(بقره، آیه ۲۸۲)، حقوق فرزند(نساء، آیات ۹ و ۱۱ و ۱۲؛ طلاق، آیه ۶؛ تحریم، آیه ۶)، حقوق کارگران(توبه، آیه ۶۰)، حقوق کافران(ممحتنه، آیات ۸ و ۱۰)، حقوق کودک(بقره، آیه ۲۳۳؛ نساء، آیات ۷۵ و ۱۲۷)، حقوق مادر(طلاق، آیه ۶)، حقوق مجاهدان(انفال، آیه ۷۵)، حقوق مربی(اسراء، آیات ۲۳ و ۲۴)، حقوق مستضعفان(نساء، آیات ۷۵ و ۱۲۷)، حقوق مظلوم(نساء، آیه ۱۴۸؛ حج، آیه ۶۰) و مانند آن ها سخن به میان آمده است. این حقوق شامل حقوق مادی و معنوی است.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

 

ناهید کیانی

ناهید کیانی توقع استقبال بهتری داشتم

تنها نماینده زن تکواندوی ایران در بازی های المپیک توکیو معتقد گفت: بازیکن توقع دارد که وقتی از یک مسابقه بزرگ می آید استقبال بهتری صورت بگیرد.

ناهید کیانی تنها نماینده زن تکواندوی ایران در بازی های المپیک توکیو  ۲۰۲۰ بود که در دور اول با قبول شکست مقابل کیمیا علیزاده از تیم پناهندگان که زمانی هم تیمی اش در تیم ملی ایران بود، حذف زودهنگام و دراماتیکی داشت. تکواندوکار ایران در وزن ۵۷ کیلوگرم زنان، چند روز پیش به ایران بازگشت. او شب گذشته میهمان ویژه برنامه المپیک شبکه سه بود. صحبت های کیانی را در این برنامه بخوانید:

 

مردم خیلی دوست مان داشتند

کیانی در مورد حضور ۱۰ ورزشکار بانوی ایرانی در المپیک گفت: خیلی حس خوبی داشت که تعدادمان خیلی بیشتر شده بود. اگر با همین روند پیش برویم مطمئن هستم که المپیک های بعدی بیشتر هم خواهد شد. من خیلی از بازی بچه ها خوشحال شدم البته زیاد با آنها در ارتباط نبودم. بازی های خانم ملایی و فصیحی را از دور دنبال می کردم. مردم خیلی انرژی مثبتی در این مدت به ما دادند. بعد از بازی ما گویا اتفاق عجیبی رخ داد بود چون مردم خیلی دوست مان داشتند و استقبال می کردند. این خیلی برای من ارزشمند بود.اما المپیک عجیبی بود…

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

 

 

حقوق ورزشی, اخلاق ورزشی

طلای مشترک المپیک؛ نمایش اخلاق ورزشی و فداکاری

فینال شگفت انگیز پرش ارتفاع المپیک دو برنده داشت و با کسب مدال طلا توسط معتز عیسی برشم از قطر و جانمارکو تامبری از ایتالیا به پایان رسید. پس از یک مسابقه دو ساعته طاقت فرسا، انتخاب نفر برتر از بین دو ورزشکار قطری و ایتالیایی غیرممکن بود؛ معتز عیسی برشم و جانمارکو تامبری هر دو رکورد ۲٫۳۷ متر را ثبت کرده بودند.

به هر دو ورزشکار فرصتی داده شد تا پرش به پرش با یکدیگر رقابت کنند. اما در یک لحظه به یادماندنی از نشان دادن اخلاق ورزشی، آنها موافقت کردند که مدال طلا را با یکدیگر تقسیم کنند و مشترکا قهرمان اعلام شوند؛ تصمیمی که با استقبال فوق العاده ای رو به رو شد.

هر دو در تلاش برای رسیدن به رکورد ۲٫۳۹ متر المپیک سه بار شکست خوردند و با رکوردهای بدون خطا در شمارش معکوس، می توانستند به تنهایی برای کسب عنوان قهرمانی مبارزه کنند.

در عوض اما آنها دست به تاریخسازی زدند؛ این اولین سکوی مشترک المپیک در دو و میدانی از سال ۱۹۱۲ به بعد بود. ماکسیم نداسکائو از بلاروس با ۲٫۳۷ متر پرش، به دلیل تلاش های ناموفق بیشتری که در طول مسابقه داشت، به مدال برنز رسید. تامبری و برشیم قبل از اینکه به سوی مربیان و هم تیمی های خود بدوند، یکدیگر را در آغوش گرفتند و پرچم کشورهایشان را به اهتزاز درآوردند. برشیم اکنون می تواند مدال طلای المپیک را به دو عنوان قهرمانی جهان پیاپی خود اضافه کند. او با یان پیروزی دومین مدال طلای المپیک قطر را به دست آورد. فارس الباخ روز شنبه در ماده ۹۶ کیلوگرم وزنه برداری مردان موفق به کسب اولین مدال طلا برای قطری ها شد.
تامبری هنوز در پیست در حال جشن گرفتن بود که هموطنش لامونت مارسل جیکوبز نیز پس از پیروزی غافلگیرانه اش در فینال ۱۰۰ متر مردان به آغوش او پرید.

هر دو ورزشکار قطری و  ایتالیایی در طول دوران حرفه ای خود با مصدومیت های سختی دست و پنجه نرم کرده بودند اما برشیم می گوید فداکاری هایی که کرده اند ارزشش را داشته است.

برشیم گفت :”فوق العاده است. این رویایی است که نمی خواهم از آن بیدار شوم. من سختی های زیادی کشیدم. پنج سال است که با مصدومیت ها و افت های زیاد انتظار کشیده ام. اما امروز اینجاییم و این لحظه و تمام فداکاری های گذشته را با هم تقسیم می کنیم. دراین لحظه واقعا هر کاری که کردیم ارزشش را داشت.”

 

تامبری نیز مجبور شده بود مدتی را از میادین دور باشد تا از مصدومیتی که می توانست به ورزشش پایان دهد و او را از بازی های ریو ۲۰۱۶ محروم کرد، رهایی یابد.

تامبری گفت: “بعد از مصدومیت هایم فقط می خواستم برگردم، اما حالا این مدال طلا را دارم، باورنکردنی است.
در سال ۲۰۱۶ درست قبل از ریو به من گفته شد این خطر وجود دارد که دیگر نتوانم در مسابقات شرکت کنم. این یک سفر طولانی بوده است.”

این هم یکی از موارد ارزشمند المپیک واخلاق ورزشی و پهلوانی بماند به یادگار از دوران المپیک کرونایی …

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق ورزشی, اقتصاد ورزشی, روانشناسی ورزشی

سه عامل کلیدی مهاجرت ورزشکاران

عدم دانش حقوق ورزشی در تمام سطوح اعم از ورزشکار، مربی، داور، مدیر و اصحااب ورزش که خبرنگاران و پزشکان ورزشی نیز از آن مبرا نیستند، روانشناسی ورزشی، اقتصاد ورزشی که با مدیریت این مثلث سرمایه ها و مفاخر ملی ما حفظ و ارزش آفرین می شوند وقتی مربیگیری شغل باشد و ورزشکار و مربی استرس زندگی عادی خودش رانداشته باشد، بیمه داشته باشند و … که نگاه جزئی میکنیم به به این موضوع و در مقالات بعدی بصورت جامع و مبسوط توضیح خواهم داد. بدون قضاوت در این باره، مروری کرده ایم به فعالیت‌های ورزشی ورزشکاران برجسته‌ای که حاضر نشدند فعالیت حرفه‌ای خود را زیر پرچم کشور ایران ادامه دهند و تغییر تابعیت دادند. تغییر تابعیت پرحاشیه کیمیا علیزاده و کنفرانس مطبوعاتی پرسروصدای وی واکنش‌های زیادی به دنبال داشت. بسیاری او را متهم به قدرنشناسی کردند و عده‌ای دیگر تصمیم او را درست دانستند. تغییر تابعیت و مهاجرت سعید مولایی رقم زده ، به پاسپورت مغولستان ختم نمیشود. او در المپیک توکیو برای مغولستان مبارزه خواهد کرد و اگر جودو رفع تعلیق می شد ممکن بود مثل کیمیا و ناهید در تکواندو در تقابل با ورزش کار ایرانی اینبار در جودو برآید. کمی به قبل تز که بنگریم  صباح شریعتی کشتی‌گیر خوب دیار کردستان با مدال‌های پرشمار مسابقات مختلف، تصمیم گرفت ادامه موفقیت‌های حرفه‌ای‌اش برای کشور آذربایجان باشد. او برای آذربایجان مدال برنز المپیک را به ارمغان آورد. کشتی‌گیر دیگری که راهی آذربایجان شد و در المپیک ریو برای این کشور مبارزه کرد و با شکست جلوی طالب نعمت‌پور از ایران، دستش از مدال کوتاه ماند. پس ملاحظه میکنیم که این پدیده برای امروز نیست و از قبل در حال تقویت ریشه بوده که امروز با مهاجرت تعدا قابل توجهی از ملی پوشان رشته های مختلف مواجه هستیم و بلکه قهرمانان حرفه ای و در اینجا پر واضح است که مسئولین ذی ربط یا تخصص و مدیریت حوزه انتصابی را نداشته اند و یا دانش آنان کهنه و نا کار آمد بوده است. سارا خادم‌الشریعه یکی از پدیده‌های شطرنج ایران، اخیراً از فعالیت ورزشی با پرچم ایران انصراف داده است واقعا چرا؟ تمام این افعال یک مرتبه حادث نشده و باید ریشه یابی شود و چیز غیر قابل اصلاحی نیست و یکی از بزرکترین دغدغه هایی که وجود دارد جهل به قانون و خصوصا در جوامع ورزشی جهل به حقوق ورزشی، چرا که تاین مهم با قدرت می تواند راندمان رو به رشد جهت تعالی بیش از پیش و با آموزش صحیح و اصولی موجبات رفع نیاز ورزشکار و مربی را فراهم نماید تا مربی، ورزشکار و … مجبور نباشد تغییر تابعیت بدهد و برای تامین و تضمین ن مقدمات ابتدایی زندگی مهاجرت کند. و به همین جا ختم نمی شود سامان بلاغی یکی از بازیکنان تاثیرگذار پارالمپیکی ایران در رشته بسکتبال با ویلچر که سابقه قهرمانی و کسب جایزه بازیکن اخلاق در مسابقات داخلی را دارد، چندی است که برای تیم والیبال نشسته آلمان رقابت می‌کند. راحله آسمانی از ستاره‌های تکواندوی ایران که پس از مدت‌ها تلاش برای پناهندگی در اروپا، موفق به حضور در تیم ملی بلژیک شد. آسمانی سابقه کسب چندین مدال طلا و نقره و برنز برای تیم ملی بلژیک را دارد و یکی از معدود ورزشکاران مهاجر موفق است. ودوباره شطرنج الشن مرادی ستاره شطرنج ایران که مدت‌ها به عنوان رقیب سخت احسان قائم‌مقامی در استادبزرگی شطرنج شناخته می‌شد، در حال حاضر زیر پرچم ایالات متحده آمریکا رقابت می‌کند. ایمان جمالی بازیکن خوب تیم ملی هندبال کشورمان پس از چند فصل حضور در لیگ مجارستان، تبعه این کشور شد و حالا برای تیم هندبال این کشور بازی می‌کند. و خانم مینا علیزاده عضو تیم ملی قایقرانی ایران که برای شرکت در یک رقابت به جمهوری چک سفر کرده بود، از فرصت استفاده کرد و همانجا پناهنده‌ی کشور آلمان شد. فدراسیون قایقرانی ایران با اعلام «رفتار مشکوک خانواده مینا علیزاده» این اقدام او را کاری از پیش تعیین شده دانست. خوب فدراسیون اعلام می کند کار از پیش تعیین شده باید از فدراسیون سوال کرد چرا اینگونه رفتار کردی یا حتی بدوا در مصاحبه و نیاز سنجی ابتدایی معذور بودی که اینچنین رفتاری را شاهد باشیم. باز لازم به ذکر می دانم به عدم آگاهی مدیران ورزشی به دانش حقوق ورزشی اشاره کنم. در ژیمناستیک هم کم نداریم مهاجرت کرده اند احسان خدادادی  ژیمناست موفق تیم ملی کشورمان، بدون سر‌و‌صدای رسانه‌ای تغییر تابعیت داده و مدتی است برای کشور ترکیه رقابت می‌کند. و محمد رمضان پور و … که علت عمده این موارد که به نمونه اشاره شد با دانش حقوق ورزشی، روانشناسی ورزشی و اقتصاد ورزشی تا حد قابل توجهی قابل دیریت می باشد. امیدوارم با آگاهی فکر کنیم و با بینش تصمیم بگیریم و هیچ وقت قضاوت نکنیم. با آرزوی ایرانی مقتدر و سربلند امیدوارم به جایی برسیم که روزی ورزشکاران دیگر کشور ها برای امنیت شغلی و زندگی حرفه ای به ایران مهاجرت کنند، بلاشک قابل تحقق است.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق ورزشی , sportlaw , omid_navid

منظور از حقوق ورزشی چیست؟
منظور ما از حقوق ورزشی مجموعه مقرراتی است که بر تمامی امور ورزش حاکم است اعم از ورزشکاران، مدیران فنی، تماشاگران، مدیریت های ستادی ورزش، پزشکان ورزشی، سازندگان لوازم ورزشی و فروشندگان لوازم ورزشی و بالاخره کارکنان سازمان‌های ورزشی. این یک تعریف کلی است یعنی مجموعه قواعد و قوانین حاکم بر کل ورزش.
ظاهراً مهم‌ترین بخش حقوق ورزش، قواعد و مقررات مرتبط با ورزشکاران و مسؤولیت های ناشی از حوادث ورزشی است؛
به طور کلی در همه‌ی کشورهای دنیا ورزش از حمایت های عمومی خاصی برخوردار است، چون اهداف ورزش در واقع تربیت نسل، برومندی، توانمندی، نشاط، سلامتی و بالاخره آماده سازی مهم‌ترین رکن توسعه یعنی انسان است و نباید از جنبه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن به سادگی گذشت و به همین دلیل برای حمایت از این فعالیت و این نهاد، قوانین و امتیازات بسیار ویژه‌ای را در نظر گرفته‌اند. منتها شکل اعطای این امتیازات متفاوت است؛ گاهی به صورت قوانین صریح و گاهی به‌صورت ضمنی و گاهی هم در قالب رویه های قضایی عملیات ورزش از این امتیازات برخوردار می شود. ولی چون هدف ورزش به طور کلی در تمام دنیا همین مباحثی است که عرض کردم، حکومت‌ها هزینه‌ی آن را پرداخت می کنند و حوادث ورزش را از شمول حوادثی که در کوچه و خیابان اتفاق می افتد کاملاً جدا می کنند؛ هر چند از لحاظ نتیجه یکی باشند. چون در اینجا اهداف دیگری مدّنظر است.
حقوق ایران چگونه به این بحث پرداخته است؟
در ایران، در مورد صدمات ناشی از حوادث ورزشی درصورتیکه « مقررات رشته ورزشی نباید با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد.» بنابراین ما در حال حاضر، در مورد عملیات ورزشی و حوادث ناشی از آن قانون خاص داریم که به موجب آن، این حوادث از امتیاز علل موجهه استفاده می‌کنند و مرتکب با رعایت شرایط مذکور در ماده قانونی هیچ گونه مسؤولیت اعم از کیفری و مدنی نخواهد داشت.
به عنوان مثال ماده قانونی مذکور، ناظر است به حوادث ناشی از عملیات ورزشی، تماشاگران مشمول این امتیاز نیستند، توهین و فحاشی عملیات ورزشی محسوب نمی شود تا از امتیاز مصونیت برخوردار باشد. تازه خود آن عملیات ورزشی که در هر ورزش مشخص است، در صورتی در شمول علل موجهه قرار می‌گیرد که دو شرط داشته باشد. یکی این که آن عملیات ورزشی در چارچوب مقررات خاص آن ورزش انجام گیرد؛ بنابراین اگر ورزشکاری در جریان عملیات ورزشی مرتکب خطا بشود و خطای او منتهی به قتل، ضرب و جرح شود، او مجرم است و مجازات می شود اما با رعایت مقررات هر حادثه ای اتفاق بیفتد، جرم نیست. یعنی در واقع ورزش مجوز انتقام‌جویی و خشونت نیست. ورزش وسیله سلامتی، برومندی و نشاط است. اگر ورزشکار لگد بزند و این لگد برخلاف مقررات باشد، مثل این است که این کار را در خیابان انجام داده است و تعقیب می شود.پس اگر در فوتبال یا هر ورزش دیگری ورزشکار در چارچوب مقررات اقدام کرد و طرف مقابل فوت کرد، مسؤول نیست. مثلاً فرض کنید یک کشتی گیری، حریفش را روی پل می برد و برابر مقررات، او را روی پل نگه می دارد، کشتی گیری که مقاومت می کند ممکن است قطع نخاع شود. ما برای مجری فن مسؤولیت قائل نیستیم؛ مشروط بر این که در چارچوب مقررات فنی اجرای فن کرده باشد. یا در فوتبال، به هنگام ضربات ایستگاهی، بازیکن اجازه دارد با تمام قدرت به توپ ضربه بزند. اگر توپ به حریف برخورد کند و منجر به فوت او شود، بازیکن مسؤول نیست؛ چون مطابق مقررات این عمل را انجام داده است.
حالا اگر مخالف مقررات‌ ورزشی ولی در حین عملیات ‌ورزشی صدمه‌ای به‌یک ورزشکار ‌وارد شود، وضعیت به چه منوال است ؟
فرض کنید در کشتی بعضی از فنون ممنوع اعلام شده است؛ اگر کشتی گیر مثلاً فن کلاته را اعمال بکند و منتهی به نقص عضو و مرگ بشود، جرم محسوب شده و مجری فن مجازات می شود و یا در همین فوتبال اگر ضربه ایستگاهی که باید با اجازه داور زده شود، بازیکن قبل از سوت ضربه بزند و به حریف اصابت کند، خطا است و نتایج مجرمانه‌اش هم گریبان‌گیر خاطی خواهد شد. مصونیت از مسؤولیت در ورزش شرط اولش رعایت کامل مقررات فنی همان ورزش است. و شرط دومش این است که این مقررات با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد.
پس هیجانات و عصبانیت های ناشی از عملیات ورزشی که در حین مسابقات ایجاد می شود، دلیل موجهی برای مصونیت از مسؤولیت نیست. عصبانیت عملیات ورزشی نیست، بله؛ ورزشکار در جریان عملیات ورزشی ممکن است عصبی شود. اگر دچار هیجان شد و عمل خطا کرد، خطا است و باید مجازات شود. مثل این است که کسی به دیگری فحاشی کند، او عصبانی شود و فحاش را بکشد که باید او را قصاص کرد. ممکن است هیجانات موجب تخفیف مجازات بشود ولی هیجان مجوز ارتکاب جرم نیست.
بعد از بررسی مقررات مربوط به ورزشکاران، نوبت بحث از مدیران ورزشی است.
مدیران دو گروه هستند. یک عده مدیران فنی مثل مربیان، سرمربیان، و معلمین ورزش که این‌ها نظارت مستقیم بر فعالیت های ورزشکار دارند. این افراد بر حسب شرایط ذهنی، جسمی و مهارت‌های ورزشکار و نوع ورزش، وظایف خاصی دارند و به طور کلی موظفند قبل از شروع ورزش از سلامتی کامل ورزشکار اطلاع حاصل کنند و تناسب بین میزان فعالیت و توانایی ورزشکار را تنظیم کنند. ملزم هستند در فعالیت ورزشی حضور مستمر داشته باشند. موظفند علاوه بر حضور مستمر، مراقبت کافی کرده، از خطرات جلوگیری نمایند. موظفند کمک های اولیه را بدانند و به هنگام ضرورت آن‌ها را اعمال کنند. در واقع مربی ورزش مسؤول حفاظت از تمامیت جسمانی، روانی و حیثیتی ورزشکار است. مثلاً فرض کنید اگر داور ببیند بازیکنی فن خطا اعمال می کند و از اعلام خطا خودداری بکند و فن اجرا شود، هم ورزشکار و هم داور هر دو ضامند. یا اگر ناجی غریق محلش را ترک کند و برود و در غیابش کسی در استخر خفه شود، این‌ها ضامن‌اند. یعنی حضور، مراقبت، توجه به توانایی‌ها، بررسی شرایط جوی، همه‌ی این‌ها برای یک معلم ورزش ضروری است. اگر در هوای بسیار گرم بچه های مدرسه را مجبور به انجام فعالیت ورزشی کنند و دچار گرمازدگی شده و فوت کنند، معلم ضامن است. در بعضی از ورزش‌ ها که ما به آن‌ها ورزش های بسیار خطرناک می گوییم، مثل ژیمناستیک، مربی فقط باید یک ورزشکار را تحت مراقبت قرار دهد. حق ندارد که ده تا ورزشکار را هم زمان روی ده تا اسباب، مراقبت و کنترل کند. پس هر ورزش تابع شرایط و اوضاع و احوال مخصوص خودش است. مثلاً در مورد شنا، مساحت استخر، تعداد ورزشکار و تعداد ناجی غریق را آیین‌نامه مشخص کرده است. همچنین مربیان موظفند از وسایل ورزشی هم نظارت به عمل آورند؛ زیرا در مورد ایمنی وسایل ورزشی مسؤولیت دارند. در استخر باید در مواردی مثل آلوده نبودن و درجه حرارت آب و فضای اطراف استخر مراقبت شود که بررسی همه‌ی این‌ها به عهده‌ی سرناجی است.
دسته دوم مدیران، آن‌هایی هستند که با ورزشکار مواجه نیستند، بلکه مدیریت سخت افزاری ورزش را بر عهده دارند، مثل مدیر ورزشگاه. او مربی نیست ولی ملزم است به ایمنی تمامی اماکن ورزشگاه و تجهیزات آن توجه کند. باید بر سقف ها، برق، آب و همه‌ی تجهیزات ورزشگاه نظارت کامل داشته باشد و فضای ورزشگاه را محیطی امن و سالم، برای فعالیت‌های ورزشی نگه دارد. مثلاً اگر می بیند که سقف ورزشگاه در حال ریزش است و تعمیر نکند و سقف سقوط کند، به علت خودداری از انجام وظیفه، ضامن است. تجهیزات را باید به طور مرتب بازدید کند و در رفع اشکال آن‌ها بکوشد. در خصوص تعداد تماشاگران با توجه به ظرفیت ورزشگاه نظارت داشته باشد. فضای ورزشگاه را از لحاظ اخلاقی برای کودکان سلامت نگه دارد. بر کارمندان نظارت کامل داشته باشد. در واقع ورزشگاه محیطی است که والدین فرزندان خودشان را با اطمینان خاطر به دست مربی ورزش می سپارند و معلم ورزش امین مردم است، والدین امانتگذار هستند و تا زمان حضور کودکان در باشگاه، مربیان جانشین والدین‌اند و وظایف آن‌ها را برعهده دارند.
اشخاص مختلفی از جمله مدیر ورزشگاه، نیروی انتظامی و… می تواند ضامن باشند. این قضیه برمی‌گردد به صورت‌جلسه هایی که در آن تقسیم وظایف شده است. اگر چنین چیزی نباشد، در درجه اول مسؤولیت با مدیر ورزشگاه است. ولی در مسابقات بزرگ معمولاً یک دستورالعملی است که هر بخشی از مدیریت ها مسؤولیت مشخصی دارد و در صورت وقوع حادثه، باید بررسی شود که علت وقوع حادثه چه بوده است؟ مثلا حادثه جهت خروج ضروری از محیط ورزشی… دیر بازکردن درها بوده، یا تعداد درهایی که باید باز می شده کم بوده که موجب هجوم شده است؟ نکات متعددی در وقوع یک حادثه می‌توانند نقش داشته باشند. بنابراین به طور کلی نمی شود گفت مدیر ورزشگاه مسؤول است. باید بررسی شده و تقصیر افراد محرز شود.

راجع به تماشاگران باید گفت که وقتی آن‌ها وارد ورزشگاه می شوند، به‌طور کلی حوادث طبیعی ناشی از روی‌داد ورزشی را می پذیرند. یعنی کسی که بلیط می خرد ودر قسمت تماشاگران می نشیند، پذیرفته است که ممکن است توپی سرگردان به او اصابت کند. اما با این حال مدیریت ورزشگاه در قبال آن‌ها مسؤول است یعنی باید جایگاه ها ایمن باشد. ما شاهدیم که در نقاط مختلف دنیا، گاهی جایگاه سقوط می کند و چند صد نفر کشته می شوند. در این‌جا مسؤول، مدیر ورزشگاه است که باید با بازدیدهای دوره ای از این حوادث، جلوگیری می کرده است. پس یکی وظایف حمایتی است که باید از تماشاگران در ورزشگاه به عمل بیاوریم. حوادث بیرون ورزشگاه به حقوق ورزش ارتباطی ندارد. مثلاً فرض کنید مشکلات ناشی از تردد اتومبیل ها و خساراتی که به وسایل نقلیه عمومی وارد می شود به جامعه‌ی ورزش و درنتیجه حقوق ورزش مربوط نیست. تماشاگران از وقتی که داخل ورزشگاه می شوند، موضوع حقوق ورزش واقع می‌شوند. به هنگام مسابقات بزرگ، حضور آمبولانس نه تنها برای ورزشکاران، بلکه برای تماشاگران هم ضروری است تجهیزاتی که در ورزشگاه است مثل آب بهداشتی باید مورد توجه واقع شود. پس اگر در ورزشگاهی به این امر توجه نشده و تماشاگران به خاطر استفاده از آب غیر بهداشتی مسموم شوند، مدیریت ورزشگاه ضامن است. مسؤول برگزاری مسابقه باید جواب‌گو باشد. تماشاگر اجازه دارد که در ورزشگاه تیم خودش را تشویق کند، ولی به هیچ وجه در قبال تخلفات مجرمانه اش از مصونیتی برخوردار نیست. توهین کردن، پرتاب سنگ، پرتاب نارنجک، ضرب و جرح، این‌ها همه اعمال مجرمانه است؛ چه در ورزشگاه و چه در بیرون. یعنی تماشاگر فقط درچارچوب مقررات اجتماعی مجاز است تشویق بکند. بنابراین به کاربردن اصطلاحات موهن، فحاشی و الفاظ رکیک بدون تردید جرم بوده و مرتکب قابل مجازات است. صرف آمدن به ورزشگاه هرگز به معنی مصونیت از این گونه مسؤولیت‌ها نیست.

ببینید ورزشگاه یک مکان عمومی است که مقررات خاصی راجع به زنان، در مورد آن جاری نیست. اماکن عمومی جاهایی مثل سالن‌های تئاتر و سینما، سالن اجتماعات، رستوران‌ها، ورزشگاه‌ها و… هستند. آیا رفتن زنان به سالن‌های سینما ممنوع است؟ زن‌ها و دخترها تنها هم به آنجا می‌روند. تازه سینما تاریک هم هست. چرا ورود زنان به آنجا آزاد است و چرا در ورزشگاه‌ها، اگر ما مکان مخصوصی برای بانوان تهیه کنیم که شأن آن‌ها رعایت شود، حضور بانوان ممنوع است؟ چه بسا که همسر، خواهر و یا مادر ورزشکارند و یا نه؛ شهروند عادی که تمایل دارند مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. می‌خواهم این مطلب را عرض کنم که اگر حضور تماشاگران خانم با این شرایط، یعنی در مکان‌های مخصوص و در ورزش¬هایی که پوشش ورزشکاران نامناسب نیست، در ورزشگاه¬ها مهیا شود، چه مشکلی به وجود می¬آید. مسابقات فوتبال را به طور زنده و مستقیم از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می کنیم. پس معلوم است که این پوشش خلاف شرع نیست. ضمناً فاصله‌ی سکوهای تماشاگران تا ورزشکاران زیاد است و در سال های گذشته خانم ها به تماشای مسابقات والیبال و بسکتبال هم می رفتند که پوشش آن ورزشکاران با پوشش فوتبالیست ها تفاوت چندانی ندارد. اگر حضور بانوان با توجه به این شرایط بازهم مشکل شرعی دارد که همه باید تسلیم شرع باشیم. نکته دیگر این است که بعضی‌ها استناد می کنند به بدآموزی. سؤال می کنم که پس به چه دلیل اجازه می دهند بچه های چهار  پنج ساله به ورزشگاه بروند؟ آن‌ها آسیب پذیرترند یا مثلاً یک خانم سی‌وپنج ساله؟ باید به این موضوع هم توجه کرد که خانم ها بیش از نیمی از جمعیت کشورند و ورزشگاه ها یکی از محل های تفریحی است که در کشور وجود دارد. حداقل از خیلی دیگر از اماکن عمومی، سالم‌تر است و تازه حضور خود خانم ها در آنجا به تجربه می تواند موجب تلطیف و تعدیل خشونت ها بشود. وقتی که در ورزشگاهی که بیست هزار نفر تماشاگر دارد و پنج هزار نفر آن با خانواده‌اشان هستند، ایرانی مسلمان رعایت حرمت خانم ها را می کند؛ همان‌طور که در سایر جوانب هم این اتفاق می‌افتد.

ورزش از خطرناک‌ترین فعالیت‌های اجتماعی است و بسیاری از حوادث آن غیر قابل جلوگیری است، ولی بخشی از حوادث آن ناشی از نقص وسایل ورزشی است. اگر حادثه، ناشی از وسایلی مثل بارفیکس، وزنه، دوچرخه و… باشد، هم سازنده و هم فروشنده مسؤولند. در عین حال خریدار هم اگر مدیر ورزشی باشد یا معلم ورزش باشد و به رغم اطلاع از این اشکالات، به خاطر مثلاً صرفه جویی، وسیله‌ی غیر مرغوب بخرد و مثلاً به خاطر شکستن میله بارفیکس ورزشکار سقوط کرده و فوت بکند، همه‌ی این افراد بر حسب مورد، ضامن و پاسخگو هستند. وسایل ورزشی را باید مطابق استانداردهای علمی بفروشند و شرایط استفاده از آن را به مصرف کننده به طور کامل ابلاغ کنند. مثلاً در بروشورهایی اعلام کنند که حداکثر وزنی که این میله بارفیکس تحمل می‌کند، یک‌صد کیلوگرم است که افراد سنگین‌تر از آن استفاده نکنند.
آیا رجوع شهروندان به دستگاه قضایی در ایران به علت حوادث ناشی از نقص وسایل ورزشی، تناسب خاصی با حجم عظیم این‌گونه حوادث در کشور دارد یا خیر ؟
بله در حال حاضر به علت رشد فرهنگی که در زمینه‌ی ورزش وجود دارد، مثل سابق نیست که هر حادثه‌ای که اتفاق افتد، والدین فکر کنند که طبیعی است. در حال حاضر، پرونده های زیادی در مراجع قضایی داریم. مثلاً بچه‌ای که در استخر غرق می شود، والدینش اعلام شکایت می‌کنند. ناجی، سرناجی، مدیر ورزشگاه، همه احضار می‌شوند و به حبس و پرداخت دیه محکوم می‌شوند. بحث شکایت در واقع بستگی به میزان آگاهی و فرهنگ زیان دیده دارد. اشخاص ممکن است آگاهی های حقوقی نداشته باشند، نمی دانند که حقشان را چگونه باید اعمال کنند. وقتی که این گونه اطلاع رسانی‌ها صورت بگیرد و ما به مردم بگوییم که تولید‌کنندگان وسایل ورزشی در مقابل شما ضامنند، هم فروشندگان و سازندگان حواسشان راجمع می‌کنند و هم شهروندان به حقشان آگاه می‌شوند و اعلام شکایت می‌کنند. این اطلاع‌رسانی از حقوق ورزش است.

یکی از موارد حقوق شهروندی، این است که جامعه را به حقوق خودش آشنا کنیم که شما در قانون اساسی چه حق و حقوقی داری و چگونه باید از آن دفاع کنی.

“دوپینگ” یعنی استفاده‌ی ورزشکار از مواد شیمیایی غیرمجاز. این عمل تا زمانی که در محدوده‌ی غیر مسابقات انجام بگیرد وارد در حقوق ورزشی نیست. استفاده از مواد شیمیایی نیروزای غیر مواد مخدر به‌طور کلی جرم نیست اما وقتی نوبت به مسابقه و رقابت جوانمردانه می‌رسد، دوپینگ می‌شود یک اقدام ناجوانمردانه. این اقدام که ضد اخلاق ورزشی است متضمن ضمانت اجراهای انضباطی ورزشی است؛ یعنی محرومیت از مسابقات، پرداخت جریمه و مانند آن. در حال حاضر در کشور ما مثل بسیاری از کشورها دوپینگ جرم محسوب نمی‌شود اما یک عمل مخالف مقررات و اخلاق ورزشی است که برایش ضمانت اجرای ورزشی در نظر گرفته‌اند.
اما در مورد این مسأله که دوپینگ چگونه انجام شده است، گاهی اوقات ورزشکار خودش رأساً این کار را انجام می‌دهد که در این صورت خودش فقط ضامن است.ولی گاهی اوقات ممکن است که این عمل را به هدایت پزشک تیم و یا مربیان انجام دهد که در چنین صورتی اگر ثابت شود آن‌ها هم دست اندرکار بوده‌اند، مقررات ضمانت اجرایی در مورد آن‌ها نیز اعمال می‌شود. اما اگر ورزشکار به خاطر دوپینگ صدمه ببیند، در این صورت اگر خودش رأساً اقدام کرده باشد که کسی ضامن نیست و اگر پزشک تیم او را هدایت کرده باشد، ممکن است که به اتهام ارتکاب جنایت به شکل تسبیب و یا سبب اقوی از مباشر مجازات شود.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق ورزشی

آیین نامه هیات های ورزش استان ها 

ماده ۱- تعریف

هیئت ورزشی تشکیلاتی است که به منظور فراهم نمودن زمینه مساعد در جهت گسترش رشته یا رشته های ورزشی مربوطه و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و کشف استعدادها و بالا بردن سطح مهارت های ورزشی بر اساس اصول و مبانی پیش بینی شده در اهداف سازمان تربیت بدنی و فدراسیون ذیربط ایجاد می گردد، نماینده و جانشین فدراسیون ورزشی مربوطه در استان می باشد که فعالیت های مرتبط در سطح استان را با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان و با رعایت کامل قوانین و مقررات مربوطه اجرا و نظارت می نماید.

ماده ۲- وظایف هیئت:

۱- تعمیم و گسترش رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش در سطح استان از طریق بکارگیری مربیان و کشف، جذب و پرورش استعدادها

۲- برگزاری کلاس های آموزشی ، توجیهی و تکمیلی در رده های سنی مختلف با اخذ مجوز از فدراسیون و با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان

۳- برگزاری مسابقات استانی در دره های مختلف سنی با توجه به ضوابط و رعایت تقویم فدراسیون و با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان

۴- انتخاب، معرفی و پیش بینی لازم جهت آماده نمودن و اعزام افراد و تیم های ورزشی استان به مسابقات

۵- اجرای مقررات و آئین نامه های ابلاغ شده از سوی فدراسیون در سطح استان و نظارت بر نحوه فعالیت های هیئت های شهرستان ها ، شهرها و بخش های مستقل تابعه

۶- اعزام داوران و مربیان استان به کلاس های ارتقاء درجه آموزشی و توجیهی با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان

۷- کوشش در بهره برداری از خدمات داوطلبانه مردم جهت پیشبرد رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش و ترغیب وحمایت آنان در حدود قوانین ومقررات

۸- ایجاد ارتباط و هماهنگی با موسسات دولتی و غیر دولتی که در رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش استان فعالیت دارند.

۹- تهیه وتنظیم برنامه و تقویم ورزشی سالیانه با توجه به تقویم ورزشی فدراسیون با همکاری هیئت های شهرستان ها ، شهرها وبخش های مستقل تابعه و با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان

۱۰- تشکیل کمیته های مورد نیاز بر اساس ضوابط فدراسیون

۱۱- کمک مالی، فنی، پشتیبانی و تجهیزاتی به هیئت های شهرستان ها و بخش های تابعه با هماهنگی اداره کل تربیت بدنی استان

۱۲- تهیه و ارسال گزارش کلیه فعالیت ها در سطح استان به فدراسیون مربوطه واداره کل تربیت بدنی استان

ماده ۳- ارکان هیئت:

– مجمع عمومی

– هیئت رئیسه

– رئیس هیات

ماده ۴- ترکیب مجمع :

۱- رئیس فدراسیون به عنوان رئیس مجمع

۲- مدیر کل تربیت بدنی استان به عنوان نایب رئیس مجمع

۳- رئیس هیئت

۴- نایب رئیس هیئت

۵- دو نفر داور از میان داوران فعال رشته یا رشته های تحت پوشش هیئت ، در صورتیکه در رشته یا رشته های ورزشی مربوطه ، بانوان فعالیت داشته باشند ، یک نفر از داوران از میان بانوان انتخاب می شود.

۶- دو نفر مربی از میان مربیان فعال رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش هیئت در صورتیکه در رشته یا رشته های ورزشی مربوطه بانوان فعالیت داشته باشند ، یک نفر مربیان از میان بانوان انتخاب می شود .

۷- سه نفر از بهترین ورزشکاران رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش هیئت در صورتیکه در رشته یا رشته های ورزشی مربوطه بانوان فعالیت داشته باشند یک نفر از آن ها از میان بانوان انتخاب می شود .

۸- دو نفر نماینده از باشگاه های استان

۹- رئیس انجمن ذیربط آموزشگاه های استان به عنوان نماینده آموزش و پرورش استان

۱۰- پنج نفر از رؤسای هیئت های شهرستان ها به انتخاب رؤسای هیئت های شهرستان های استان ، استان هایی که فاقد پنج شهرستان فعال هستند ، تعداد نفرات به ۳ نفر کاهش پیدا می کند . در استان هایی که فاقد ۳ شهرستان فعال هستند تعداد نفرات کسری تا ۳ نفر از میان واحدهای تربیت بدنی غیر شهرستان های فعال به انتخاب مدیر کل استان برگزیده می شوند .

تبصره ۱- تعداد اعضای مجمع عمومی هیئت در استان ها حداقل ۱۷ و حداکثر ۱۹ نفر می باشد.

تبصره ۲- چگونگی انتخاب اعضای ردیف های ۵ تا ۸ این ماده بر اساس آئین نامه ای خواهد بود که از سوی سازمان تربیت بدنی تهیه و پس از تصویب رئیس سازمان ابلاغ می گردد.

تبصره ۳- محل استقرار دبیرخانه در محل هیئت مربوطه می باشد و دبیر هیئت به عنوان دبیر مجمع بدون حق رای در جلسه انجام وظیفه می نماید .

ماده ۵- مجمع حداقل سالی یکبار به دعوت رئیس هیئت به طور عادی تشکیل می شود و با دوسوم اعضاء رسمیت می یابد و تصمیمات آن با نصف بعلاوه یک آراء اعضای حاضر معتبر می باشد.

تبصره- در صورتیکه مجمع عادی در جلسه اول به حد نصاب دوسوم اعضاء نرسد ، فراخوان جلسه دوم صورت پذیرفته و در این حالت جلسه با اعضای حاضر رسمیت می یابد.

ماده ۶- جلسات مجمع عمومی به طور فوق العاده با درخواست رئیس مجمع و موافقت مدیرکل تربیت بدنی استان و یا به درخواست حداقل نصف اعضای مجمع و موافقت رئیس مجمع تشکیل خواهد شد.

تبصره ۱- در صورتیکه مدیر کل تربیت بدنی استان نیاز به تشکیل جلسه فوق العاده مجمع را تشخیص بدهد مراتب جهت اقدام به رئیس مجمع اعلام خواهد شد .

تبصره ۲- تصمیمات مجمع فوق العاده با نصف بعلاوه یک آرای اعضای مجمع معتبر می باشد و حضور حداقل دوسوم اعضا برای رسمیت جلسه ضرورت دارد .

تبصره ۳- در صورت بروز اختلاف نظر بین مدیر کل تربیت بدنی و فدراسیون در خصوص مفاد این ماده و تبصره های ذیل آن، درخصوص فدراسیون های تحت پوشش مرکز توسعه ورزش قهرمانی ، رئیس مرکز مزبور ودر خصوص فدراسیون های تحت پوشش مرکز توسعه ورزش همگانی و تفریحی ، رئیس مرکز یاد شده به عنوان حکم ، حکم می نماید.

ماده ۷- وظایف مجمع :

۱- بررسی و تایید عملکرد یک ساله هیأت

۲- تصویب بودجه سالانه

۳- تصویب برنامه های سالیانه ورزشی و آموزشی در چارچوب برنامه های سالیانه فدراسیون

۴- انتخاب رئیس هیئت و اعلام جهت صدور حکم به رئیس فدراسیون

۵- تایید ۳ نفر عضو هیأت رئیسه که از سوی رئیس هیئت پیشنهاد میگردد.

تبصره ۱- انتخاب رئیس هیئت از میان نامزدهایی خواهد بود که فرم مخصوص را از اداره کل تربیت بدنی استان دریافت و پس از تکمیل در موعد مقرر به اداره کل تربیت بدنی تسلیم نموده باشد.

تبصره ۲- اداره کل تربیت بدنی استان موظف است ۴۵ روز قبل از برگزاری زمان انتخاب ، مراتب را از طریق روزنامه های محلی و نیز آگهی نصب شده در اداره کل تربیت بدنی به اطلاع عموم برساند.

تبصره ۳- شرایط و احراز چگونگی انتخاب رئیس هیئت به موجب آیین نامه ای است که از سوی سازمان تربیت بدنی تهیه و پس از تصویب رئیس سازمان ابلاغ می گردد.

ماده ۸- ترکیب هیأت رئیسه :

– رئیس هیئت

– نایب رئیس هیئت

– دبیر

– خزانه دار

· سه نفر به پیشنهاد رئیس هیئت و تصویب مجمع

تبصره ۱- در هیئت هایی که رشته یا رشته های ورزشی با فعالیت بانوان را تحت پوشش دارند نایب رئیس هیأت الزاماً از میان بانوان و با هماهنگی و تایید مسئول بانوان استان منصوب میگردد.

تبصره ۲- چنانچه رئیس هیئت از میان بانوان انتخاب گردد انتخاب نایب رئیس از میان آقایان یا بانوان اختیاری است .

تبصره ۳- در هیئت هایی که رشته یا رشته های ورزشی با فعالیت بانوان را تحت پوشش دارند یک نفر از سه عضو هیئت رئیسه از میان بانوان انتخاب می شود .

تبصره ۴- اقامت دائمی کلیه اعضای هیئت رئیسه در استان متبوعه الزامی است .

ماده ۹- وظایف هیئت رئیسه :

۱- تهیه گزارش عملکرد یک ساله و ارائه آن به مجمع

۲- پیشنهاد بودجه سالانه و برنامه تقویم ورزشی به مجمع بر اساس منابع مالی قابل تأمین

۳- نظارت بر اجرای مقررات و برنامه های ورزشی در رشته یا رشته های مربوطه در سطح استان

۴- تایید مسئولین کمیته های مختلف در هیئت که از طرف رئیس هیئت پیشنهاد می گردند.

۵- تشکیل کمتیه های متناظر در فدراسیون مرتبط در صورت نیاز

۶- تایید رؤسای هیئت های شهرستان ها یا شهرهای تابعه استان بنا به پیشنهاد رئیس اداره تربیت بدنی شهرستان یا شهر مربوطه

تبصره ۱- اعضای کمیته های مختلف هیئت از سوی مسئول کمیته پیشنهاد و با تایید و حکم رئیس هیئت منصوب می گردند.

تبصره ۲- رئیس و اعضای هیئت رئیسه در انجام وظایف محوله مسئولیت داشته و باید پاسخگوی اقدامات خود باشند.

ماده ۱۰- رئیس هیات :

بالاترین مقام اجرایی رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش هیئت ، در استان می باشد که از بین افراد علاقه مند به ورزش و آگاه به امور مدیریت و برای مدت ۴ سال از طرف مجمع انتخاب می شود و انتخاب مجدد وی بلامانع است.

تبصره ۱- قبول استعفا و برکناری رئیس هیئت توسط رئیس مجمع و پس از جلب موافقت مدیرکل تربیت بدنی استان و یا به تشخیص حداقل نصف اعضای مجمع و موافقت رئیس مجمع انجام می پذیرد.

تبصره ۲- در صورتیکه مدیر کل تربیت بدنی استان خواستار برکناری رئیس هیئت گردد ، رئیس مجمع موظف است با استفاده از اختیارات تبصره فوق ، مراتب را مورد بررسی قرارداده و اقدام لازم را به عمل آورد .

تبصره ۳- رئیس فدراسیون پس از برکناری یا استعفا رئیس هیئت به پیشنهاد مدیر کل تربیت بدنی استان شخصی را به عنوان سرپرست تعیین می نماید و مجمع عمومی ظرف مدت ۳ ماه نسبت به انتخاب رئیس جدید هیئت با رعایت مقررات اقدام خواهد نمود.

تبصره ۴- قبول استعفا یا برکناری اعضای هیئت رئیسه (اعضای مصوب مجمع) با پیشنهاد رئیس هیئت و پس از تایید مجمع انجام می پذیرد.

تبصره ۵- در صورت غیبت غیر موجه بیش از یک ماه رئیس هیئت ، مدیر کل تربیت بدنی استان پیشنهاد عزل او را به رئیس مجمع ارائه می دهد .

تبصره ۶- در صورت بروز اختلاف نظر بین مدیرکل تربیت بدنی استان و رئیس فدراسیون در خصوص مفاد این ماده و تبصره های ذیل آن ، در خصوص فدراسیون های تحت پوشش مرکز توسعه ورزش قهرمانی ،رئیس مرکز مزبور و در خصوص فدراسیون های تحت پوشش مرکز ورزش همگانی و تفریحی ، رئیس مرکز یاد شده به عنوان حکم ، حکم می نماید.

ماده ۱۱- وظایف رئیس هیئت :

۱- نظارت بر انجام فعالیت های ورزشی مرتبط بر اساس ضوابط و مقررات مربوطه

۲- انتخاب نایب رئیس ، دبیر و خزانه دار

۳- انجام اقدامات لازم برای تدوین برنامه ، تنظیم تقویم سالیانه هیئت و تهیه بودجه مورد نیاز

۴- امضای احکام مسئولین و اعضای کمیته های مختلف در هیئت و رؤسای هیئت های شهرستان ها و شهرهای تابعه

۵- امضای اسناد اداری و مالی و اوراق بهادار بر اساس اختیارات حاصله از آئین نامه ها و دستورالعملها

۶- حسن اداره هیئت و نظارت برای عملکرد کمیته های مختلف در هیئت و مسابقات ورزشی و برنامه های آموزشی و ورزشی در سطح استان

۷- پیشنهاد و معرفی سه نفر عضو هیئت رئیسه به مجمع

۸- اعلام جهت صدرو احکام اعضای هیئت رئیسه به مدیر کل تربیت بدنی استان پس از طی مراحل قانونی

۹- تشکیل جلسات هیئت رئیسه

تبصره ۱- انتخاب خزانه دار پس از تایید مدیر کل تربیت بدنی استان خواهد بود.

تبصره ۲- کلیه تصمیمات مربوط به رشته یا رشته های ورزشی فعال بانوان در هیئت استان با هماهنگی و تایید نایب رئیس هیئت اتخاذ و اجرا می گردد.

تبصره ۳- کلیه مکاتبات عادی اداری (غیر تعهدآور)با امضای رئیس هیئت و در غیاب وی، نایب رئیس یا دبیر هیئت انجام می پذیرد.

ماده ۱۲- وظایف نایب رئیس هیئت :

۱- در هیئت هایی که رشته یا رشته های ورزشی با فعالیت بانوان را تحت پوشش دارند و نایب رئیس هیئت از میان بانوان انتخاب شده باشد ، نایب رئیس مسئول برنامه ریزی و هماهنگی امور مرتبط با توسعه ورزش مربوطه در میان بانوان، پیگیری و هماهنگی فعالیت های مختص بانوان و نیز مراقبت از رعایت حقوق بانوان در کلیه تصمیمات و اقدامات تحت پوشش هیئت می باشد.

۲- در غیاب رئیس مجری دستواتی است که در چارچوب ضوابط از سوی رئیس هیئت صادر می گردد .

ماده ۱۳- وظایف دبیر هیات :

۱- اجرای دستورات رئیس هیئت

۲- انجام کلیه امور اجرایی هیئت

۳- تهیه و تنظیم نامه ها و نظارت بر نگهداری سوابق و دفاتر و انجام امور مکاتبات و بایگانی مورد نیاز هیئت

۴- تهیه وتنطیم تقویم ورزشی با کمک کمیته های مرتبط و بر مبنای تقویم ورزشی فدراسیون و ارائه آن به هیئت رئیسه

۵- ابلاغ مصوبات هیئت رئیسه به مراجع مختلف

۶- شرکت در جلسات کمیته ها برای هماهنگ نمودن امور و هدایت و حمایت لازم

۷- دبیرجلسات مجمع ( بدون حق رأی) و دبیر جلسات هیئت رئیسه

ماده ۱۴- درآمدها و هزینه های هیئت استان :

الف- درآمدها:

۱- کمک های مالی دولت

۲- درآمد حاصله از برگزاری مسابقات

۳- درآمد حاصله از برگزاری کلاسهای آموزشی

۴- درآمد حاصله از انجام امور مسابقات ورزشی

۵- درآمد حاصله از اجاره اماکن ورزشی

۶- کمکهای سازمانها و اشخاص حقیقی و حقوقی

۷- درآمد حاصله از محل حق اعتراض مسابقات

۸- درآمد حاصله از فعالیتهای بازرگانی ، تجاری و خدماتی

۹- سایر درآمدهای مرتبط با فعالیتهای هیئت با هماهنگی فدراسیون

ب- هزینه ها:

۱- هزینه اعزام و برگزاری مسابقات و جشنواره ها و آمادگی تیم های مرتبط

۲- پرداخت حق الزحمه کارکنان فنی ، اداری ، حق التعلیم مربیان ، حق الزحمه داوران و هزینه برگزاری کلاسهای آموزشی

۳- هزینه تهیه ملزومات اداری ، خدماتی و تبلیغاتی

۴- کمک به هیئت های شهرستانها ، شهرها و سایر واحدهای تابعه

۵- کمک به ورزشکاران وپیشکسوتان رشته یا رشته های ورزشی تحت پوشش هیئت

۶- سایر هزینه ها

ماده ۱۵- اقدامات مالی :

هیئت موظف است درآمدها و هزینه ها را در دفاتر مالی ثبت نموده و مسئول این اقدامات خزانه دار هیئت می باشد. کلیه درآمدهای هیئت بایستی در یک حساب بانکی خاص که بنام هیئت افتتاح می شود ، واریز گردد و هزینه ها از محل این حساب انجام پذیرد.

تبصره ۱- امضاهای مجاز هیئت – اسناد بانکی و اوراق بهادار و تعهد آور هیئت با امضای ثابت خزانه دار و امضای رئیس هیئت و در غیاب رئیس هیئت ، نایب رئیس و در غیاب نایب رئیس ، دبیر هیات قابل اقدام است .

تبصره ۲- هیئت موظف است اموال منقول و غیر منقول خود را در دفاتر ثبت اموال ثبت نماید بنحوی که در اولین صفحه هر دفتر ، تعداد صفحات ونام هیئت قید شده باشد و صفحات آن و اقلام در هر صفحه بصورت مسلسل شماره گذاری شده و با تأیید مدیرکل تربیت بدنی استان ، رئیس و خزانه دار هیئت استان پلمپ گردیده باشد .

تبصره ۳- هیئت موظف است در خصوص اموال مازاد بر نیاز یا اسقاطی خود با هماهنگی و اخذ مجوز مدیرکل تربیت بدنی استان اتخاذ تصمیم و اقدام مقتضی از جمله کسر از دفاتر اموال بعمل آورد.

ماده ۱۶- هیئت شهرستانها و شهرها :

در هر یک از شهرستانها و شهرهای استان ( بدون رعایت مواد ۳ تا ۸ این آیین نامه ) هیئتی بنام هیئت ورزشی شهرستان و شهر بر اساس ضوابط و آیین نامه هیئت های ورزشی تشکیل خواهد شد .

تبصره- در کلان شهرهایی که ضمن تقسیم بندی منطقه ای ، با چند اداره مستقل تربیت بدنی فعالیت می کنند (از جمله تهران) در هر اداره تحت پوشش می توان مشابه شهرهای تابعه استان ، هیئت های ورزشی تأسیس نمود.

ماده ۱۷- ترکیب هیئت رئیسه شهرستان و شهر :

– رئیس

– نایب رئیس

– دبیر

– خزانه دار

– سه نفر عضو

تبصره ۱- رئیس هیئت شهرستان (یا شهر ) با پیشنهاد رئیس اداره تربیت بدنی شهرستان (یا شهر) مربوطه ، تصویب هیئت رئیسه هیئت استان و حکم رئیس هیئت استان منصوب می گردد.

تبصره ۲- در هیئت های شهرستان (یا شهر) که رشته یا رشته های با فعالیت بانوان را تحت پوشش دارند نایب رئیس از سوی رئیس هیئت شهرستان (یا شهر) و الزاماً از میان بانوان و با هماهنگی و تأیید مسئول ورزش بانوان شهرستان (یا شهر) انتخاب و منصوب می شود .

تبصره ۳- انتخاب سه نفر عضو هیئت رئیسه به پیشنهاد توأم رئیس اداره تربیت بدنی شهرستان (یا شهر) و رئیس هیئت شهرستان (یا شهر) و با تصویب و حکم رئیس هیئت استان انجام میپذیرد که در صورت فعال بودن بانوان ، حداقل یک نفر از افراد پیشنهادی از میان بانوان خواهد بود.

تبصره ۴- خزانه دار توسط رئیس اداره تربیت بدنی شهرستان (یا شهر) منصوب می گردد .

تبصره ۵- انتخاب و انتصاب دبیر هیئت شهرستان (یا شهر) بعهده رئیس هیئت شهرستان (یا شهر) می باشد.

ماده ۱۸- با توجه به مسئولیت مشترک اداره کل تربیت بدنی استان و فدارسیون در اجرای این آیین نامه ، مسئولیت حسن اجرای این آیین نامه بصورت تضامنی بعهده مدیر کل تربیت بدنی استان و رئیس فدراسیون می باشد.

محسن مهر علیزاده- معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید