محققان کشور در یک پژوهش جدید، به نقش باشگاهها در احتمال بروز رفتارهای انحرافی در بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران اشاره کرده و رویکردهایی را برای جلوگیری از آن ارائه دادهاند.
ورزش و فعالیت بدنی امروزه به عنوان جزء لاینفک زندگی در اجتماعات بشری به شمار میآید. ورزش به عنوان پدیدهای با قدمت بسیار زیاد که در دوران باستان از آن به عنوان وسیلهای برای تربیت روح و جسم و پرورش انسانها یاد میشد، دیری نپایید که در کنار نقش تربیتی خود، به یک پدیده رایج اجتماعی تبدیل شده و ارتباط تنگاتنگی با سایر اجزای تمدن بشری نظیر اقتصاد، سیاست و جامعه برقرار کرد. صاحبنظران در بحث پیرامون اهمیت و جایگاه ورزش، این پدیده را بخشی از فرهنگ جامعه معرفی کرده و جدایی ورزش از فرهنگ جامعه را غیرممکن میپندارند. ورزش به عنوان پدیدهای اجتماعی از قدمتی برابر با پیدایش خود انسان برخوردار است و دارای ارزشها و هنجارها، قواعد و قوانین و آداب و رسوم خاص خود است.
به گفته پژوهشگران، ورزش به شکل رسمی و غیررسمی آن بدون قواعد و قوانین، وجود عینی ندارد و در هر جامعهای متأثر از ساختار اجتماعی حاکم بر همان جامعه و بیانگر ارزشها و هنجارهای حاکم بر آن جامعه بوده و شکل میگیرد، چنان که درک کامل از جامعه و فرهنگ معاصر بدون شناخت جایگاه کنونی ورزش غیرممکن است. ورزش علاوه بر آنکه به عنوان فعالیتی سودمند تلقی میشود، از دیرباز به مثابه پدیدهای چندبعدی با کارکردهای مختلف به شمار میرفته است. هنگامی که در مورد کارکرد یک پدیده صحبت میشود، منظور ذات آن نیست، بلکه به استفاده از آن پدیده در وضعیتهای مختلف اشاره میشود. صاحبنظران مختلف، کارکردهای متفاوتی را برای ورزش برشمردهاند که ازجمله این کارکردها میتوان به غنی سازی اوقات فراغت، پرورش شخصیت، مهارکننده تدریجی رفتارهای پرخاشگرانه و تنظیم خشونت، انتقال ارزشها، کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی اشاره کرد. با این وجود برخی ساختارهای متولی ورزش در صورت عدم کارکرد صحیح میتوانند مشکلاتی را در جامعه به بار آورند.
محققانی از دانشگاه تهران در این خصوص، دست به انجام مطالعهای زدهاند که در آن نقش باشگاهها در شکلگیری رفتارهای انحرافی بازیکنان مورد بررسی قرار گرفته است.
در این تحقیق که با تمرکز بر لیگ برتر فوتبال ایران انجام شده است، پژوهشگران دادههای مورد نیاز را از طریق مصاحبه با ۲۳ نفر از مدیران باشگاههای حاضر در این لیگ و رؤسای هیئتهای فوتبال استانهای حاضر در لیگ برتر در فصول شانزدهم و هفدهم لیگ برتر فوتبال ایران و همچنین سایر متخصصان فوتبال و علوم اجتماعی جمع آوری کرده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند.
نتایج این تحقیق نشان دادند که پنج مضمون فرایندها، منابع سازمان، جهتگیری سازمانی، فعالیتها و برنامهها و ساختار سازمانی در شکلگیری رفتارهای انحرافی بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران نقش داشتهاند.
محقق گروه مدیریت ورزشی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و همکارانش، «باشگاه به مثابه سازمان و مدیر به عنوان رهبر و گرداننده اصلی سازمان در شکلگیری رفتارهای انحرافی بازیکنان مؤثر بوده و با توجه به نقش مخرب رفتارهای انحرافی در عملکرد فردی و بهتبع آن افت عملکرد تیمی، لازم و ضروری است نسبت به این دو عامل دقت نظر بیشتری شود تا ضمن شناسایی این رفتارها نسبت به راهبردهای پیشگیری و مقابله با آنها تصمیم گیری شود».
این محققان میگویند: «فرایندهای مؤثر در شکلگیری این قبیل رفتارها شامل وجود یا نبود همبستگی سازمانی، روابط کاری مناسب و حس تعلق به گروه هستند و این موضوع نشان میدهد در صورتی که بین بازیکنان تیم و همچنین بین بازیکنان و کادر اجرایی شامل مدیر باشگاه و مربیان از منظر روابط کاری، همبستگی و انسجام وجود داشته باشد، این ویژگی مثبت میتواند در کنترل رفتارهای بازیکنان مؤثر واقع شود».
بر این اساس، حمایت سازمانی ادراک شده، در ایجاد رفتارهای مناسب بازیکنان مؤثر است و میتواند منجر به ارتقای انگیزه، افزایش کارایی و در نهایت افزایش بهرهوری باشگاه شود. افزایش در میزان رضایت از زندگی، کاهش رفتارهای انحرافی را به دنبال دارد. لذا منابع سازمان که شامل منابع مالی و غیر مادی هستند، میتوانند به عنوان عواملی انگیزشی در جهت کنترل رفتارهای بازیکنان در لیگ نقش بازی کنند.
پورفرهمند و همکارانش معتقدند: «نتایج پژوهش ما خاطرنشان میکنند که باشگاههای ورزشی به وسیله اغنای برنامههای فوق برنامه باشگاه میتوانند ضمن مدیریت اوقات فراغت بازیکنان خود، در راستای پیشگیری از شکلگیری رفتارهای انحرافی با افزودن فعالیتهای فرهنگی و معنوی به برنامههای باشگاه و ایجاد امکان مشارکت اعضا در رویدادهای داوطلبانه اجتماعی گام مؤثری را بردارند».
آنها اشاره میکنند که «تناسب بین ساختار سازمانی موجود و ساختار مطلوب بازیکنان از منظر میزان توزیع قدرت و اختیار، در حفظ روابط مبتنی بر اعتماد میان مربی- مدیر و بازیکن مؤثر است. با تاکید مضاعف بر اهمیت عوامل سازمان، بدون شک نمیتوان نقش مدیریت را نادیده انگاشت. مدیران به عنوان متولیان اصلی سازمان، نقش اساسی در تحقق اهداف سازمان دارند. بنابراین میتوان گفت که سازمان و مدیریت، لازم و ملزوم یکدیگر هستند و اعمال مدیریت اثربخش و کارا، ضامن موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و راهبردهای خود است».
این یافتههای علمی پژوهشی را فصلنامه «مطالعات راهبردی ورزش و جوانان» متعلق به وزارت ورزش و جوانان به انتشار رسانده است. به قلم بهزاد پورفرهمند