اهمیت کیش در جام جهانی قطر

قطر پیش‌بینی کرده است یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از سراسر جهان برای تماشای بازی‌های جام جهانی ۲۰۲۲ به این کشور سفر کنند. از طرفی، این انتظار مطرح شده که ۵۰۰ هزار نفر از تماشاچی‌ها به ایران سفر کنند، اما چگونه؟

جام جهانی فوتبال قطر از ۲۱ نوامبر تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲ برابر با ۳۰ آبان تا ۲۷ آذرماه ۱۴۰۱ به مدت ۲۸ روز در چهار شهر شهر دوحه، الوقره، الخور و الریان برگزار می‌شود. از همان ابتدا که قطر میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ شد، با توجه به وسعت این کشور و ظرفیت محدود اقامت در آن، همسایگان قطر برای مشارکت در میزبانی اعلام آمادگی کردند، از عربستان گرفته تا امارت، کویت و عمان و حتی ترکیه. ایران نیز از سال ۱۳۹۷ با پیشنهاد میزبانی اردوی تیم‌ها و تماشاچی‌ها در جزایر خلیج‌فارس اعلام آمادگی کرد. ارزانی هزینه‌ها، نزدیکی این جزایر به قطر و امکان سفر بدون ویزا، از جمله انگیزه‌های ایران برای طرح مشارکت در میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ بود. آن‌چنان که این موضوع در سفر اخیر رییس‌جمهور به قطر نیز به صورت ویژه مطرح و حتی درباره آن توافق‌هایی شد. سیدابراهیم رئیسی در دیدار امیر قطر از آمادگی ایران برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر بازی‌های جام جهانی، در جزیره کیش و سایر جزایر نزدیک به قطر سخن گفته بود که با استقبال «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر روبه‌رو شد و  سفر وزیر راه قطر به کیش هم در این راستا برنامه‌ریزی شد.

طبق آخرین اعلام، در قطر حدود ۱۷۵ هزار اتاق برای تماشاچی‌ها و شرکت‌کنندگان در بازی‌های جام جهانی وجود دارد که توازنی با آمار یک میلیون و ۵۰۰ هزار تماشاچیِ تخمن ‌زده‌شده، ندارد. برای همین فیفا پیشنهاد داده است برای جبران کسری اقامتگاه، از خانه‌های اجاره‌ای به‌ویژه در روستاها، کشتی‌های کروز و ویلاهای شخصی استفاده شود. یک شرکت سرمایه‌گذاری نیز مامور شده است اقامتگاه‌های پرتابلی (قابل جابه‌جایی) را تا آغاز بازی‌های جام جهانی در قطر ایجاد کند.

فیفا همچنین تیمی را مامور کرده در دوحه زنگ تک‌تک خانه‌ها را بزنند و به صاحبخانه پیشنهاد تور انگلیس، استرالیا و کشورهای دیگر را در زمان برگزاری جام‌ جهانی بدهند و در عوض، خانه آن‌ها را اجاره کنند. فدراسیون بین‌المللی فوتبال امیدوار است از این طریق بخشی از مشکل اسکان مسافران را حل کند. اگرچه، گمان بر این است که بیشتر قطری‌ها تمایل داشته باشند در زمان جام جهانی در کشور خود بمانند.

با این همه، بسیاری از تماشاچیان هیجان‌زده‌اند و منتظر نتیجه این راهکارهای فیفا نمانده‌اند و می‌خواهند اقامتگاه خود را تا قبل از جام‌جهانی رزرو کنند. تا کنون هم شهروندانی از آمریکا، مکزیک، انگلستان، برزیل، آرژانتین و امارات بیشترین رزرو هتل در قطر را داشته‌اند.

اگرچه قطر تا به حال برای به مشارکت گرفتن دیگر کشورها برای پشتیبانی از جام جهانی تمایلی نشان نداده و مُصِر بوده تماشاچی‌ها را در کشور خود میزبانی کند، اما سفر اخیر وزیر راه قطر به جزیره کیش در هفته گذشته، احتمالات دیگری را مطرح کرده است. قطر پیش‌تر گفته بود این جام جهانی فوتبال متعلق به همه است و باید میراثی نه تنها برای قطر، بلکه برای کل خاورمیانه و همچنین جهان عرب به جا بگذارد.

وزیر راه قطر شاید با همین رویکرد، در فرصتی که حدود شش ماه تا آغاز جام جهانی مانده است، راهی کیش شد؛ جزیره‌ای که تا دوحه فقط ۴۰ دقیقه فاصله هوایی دارد. در همین سفر طرفین درباره برقراری خط مستقیم هوایی و دریایی از دوحه به کیش و همچنین افزایش تعداد پروازها بین دو کشور توافق کردند. درحال حاضر، از قطر به شهرهای تهران، شیراز، اصفهان و مشهد حدود ۳۶ پرواز هفتگی برقرار است که در جریان سفر رییس‌جمهور به قطر و مذاکره با امیر این کشور برای برقراری ۳۶ پرواز مسافری و باری هفتگی به صورت دوطرفه و بدون محدودیت نیز توافق شد. هرچند، محمدی‌بخش ـ رییس سازمان هواپیمایی کشور ـ معتقد است امکان افزایش ظرفیت پروازی مسیر ایران – قطر روزانه تا ۲۰۰ پرواز نیز وجود دارد و می‌توان به شهرهای بیشتری پرواز مستقیم برقرار کرد.

حسین عباس‌نژاد، مدیرکل امور دریایی سازمان بنادر و دریانوردی هم گفته که درحال حاضر سه‌هزار صندلی ظرفیت شناورهای مسافری است که می‌توانند در روز و شب جابه‌جایی مسافر را بین بنادر ایران و قطر و کشورهای دیگر انجام دهند و به همین منظور هم، ترمینال مسافری کیش در حال آماده‌سازی است.

بر پایه همین توافق‌ها هم رستم قاسمی وزیر راه گفته است: انتظار می‌رود روزانه ۵۰۰ هزار ایرانی از جام جهانی قطر بازدید کنند، خارجی‌هایی هم که به قطر می‌آیند می‌توانند دریایی یا هوایی به بازدید از جزایر جنوبی ایران بپردازند و ما امکان جابه‌جایی و اسکان آن‌ها را داریم.

اهمیت کیش در جام جهانی قطر

اگرچه در سفر اخیر وزیر راه به جزیره کیش درباره برقراری مستقیم خطوط هوایی و دریایی بین دو کشور توافق شده و قرار است طرفین در اردیبهشت و خردادماه نیز دیدارها و توافق های تکمیلی داشته باشند و روی پیشنهادهای بیشتری مذاکره کنند، اما با توجه به رقابت سنگینی که در منطقه حاکم شده است و تبلیغات سنگینی که برخی کشورهای همسایه جام جهانی ۲۰۲۲ از جمله عربستان، امارت و عمان آغاز کرده‌اند، انتظار می‌رود راه‌اندازی خط هوایی و دریایی دست‌کم بین کیش و دوحه سریعتر پیگیری شود و به نتیجه برسد.

جزیره کیش هم‌اینک ۱۹ هزار و ۲۰۰ تخت آماده دارد که به گفته مسیح‌الله صفا، عضو ستاد جام جهانی در این جزیره، اقامت در آن‌ها یک‌چهارم قیمت هتل‌های قطر تمام می‌شود. او به ایسنا می‌گوید: از آنجا که بازی‌های جام‌جهانی در تقارن با سفرهای پاییزه ایرانی‌ها به کیش است، در زمان جام جهانی ۲۰۲۲ می‌توان دست‌کم پنج‌هزار تخت استاندارد در اختیار تماشاچیان قرار داد، به طوری‌که رضایت آن‌ها را جلب کند.

پیش‌بینی‌ها بر این است که جام‌جهانی قطر یکی از گران‌ترین جام‌های فوتبال برای تماشاچیان باشد؛ صفا، عضو ستاد جام جهانی در کیش می‌گوید: همین حالا قیمت یک شب اقامت در هتل‌های قطر به یک‌هزار دلار می‌رسد. پیش‌بینی می‌شود این نرخ‌ها با نزدیک شدن زمان بازی‌ها و افزایش تقاضا بیشتر هم شود، تخمین زده شده فقط قیمت یک شب اقامت در هتل‌های قطر تا دو هزار دلار، نزدیک به ۵۰ میلیون تومان شود، درحالی‌که قیمت بهترین هتل‌های کیش یک‌چهارم قیمت‌های حال حاضر در قطر است. ارزانی بزرگترین مزیت انتخاب جزایر ایران برای اقامت در زمان بازی‌های جام جهانی است، مشروط بر این‌که دسترسی، سریع‌تر بین دو کشور فراهم شود و از همین حالا درباره آن اطلاع‌رسانی و تبلیغات بین‌المللی صورت گیرد.

وقتی از استاندارد هتل‌ها و اقامتگاه‌های ایران صحبت می‌شود، صفا که رییس جامعه هتلداران جزیره کیش نیز هست، به بازدید وزیر راه قطر از زیرساخت‌های جزیره کیش اشاره می‌کند و می‌گوید: مقام قطری پس از بازدید از امکانات اقامتی این جزیره و کیفیت آن اظهار رضایت کرد. البته برای این‌که تخلف و خطایی در دوران جام جهانی پیش نیاید باید نظارت‌ها و کنترل‌های قضایی را بیشتر و جدی‌تر کرد.

اهمیت کیش در جام جهانی قطر

درحالی که کیش تمرکز اصلی برای پشتیبانی از میزبانی جام جهانی است، مقامات کشور اما امیدوارند بتوانند از جزیره قشم و سایر شهرها همچون بندرعباس، بوشهر، شیراز، اصفهان و حتی تهران برای استقبال از هواداران استفاده کنند. با همین رویکرد، ویزای ایران برای دوران جام جهانی رایگان شده است؛ چرا که جزایر کیش و قشم، مناطق آزاد محسوب شده و سفر به آن‌ها بی‌نیاز از ویزا است. اعتبار ویزای رایگان ایران که در زمان جام جهانی برای مسافران متقاضی از مبدأ قطر صادر می‌شود نیز دو ماه است که امکان ۲۰ روز اقامت در ایران را دارد.

این اقدام ایران در بسیاری از رسانه‌های خارجی بازتاب گسترده داشته است، به‌ویژه آن‌که در کنار مزیت ارزانی سفر به ایران در مقابل قطر قرار گرفته است. با این وجود اما برخی همچنان مساله “ایران‌هراسی” را مطرح می‌کنند. لیلا اژدری، مدیرکل توسعه گردشگری خارجی ایران گفته است ۲۰ میلیارد تومان بودجه برای کمپین تبلیغاتی ایران درخواست شده که اگر به موقع برسد تبلیغات گسترده‌ای انجام می شود.

اما بودجه‌ای که از آن برای تبلیغ ایران سخن گفته شده و هنوز هم تصویب و پرداخت نشده، بیشتر برای تبلیغ در مراکز تجاری و ایرلاین‌ها است؛ چرا که به گفته اژدری از آنجا که فیفا اختیار ورزشگاه‌ها و زمین‌های بازی را برای انجام هر نوع تبلیغات در اختیار دارد و اسپانسرها نیز از قبل مشخص شده‌اند، از این رو امکان معرفی و تبلیغ جاذبه‌های گردشگری ایران در بخش محیطی زمین‌های بازی وجود ندارد.

در چنین شرایطی، بهترین اقدام برای تبلیغ ایران و جلب توجه فردی که مخاطب اخبار رسانه‌های خارجی است، حضور در تبلیغات رسانه‌ای جام جهانی و معرفی ایران در پروازهای قطر از همین حالا است، آن هم با محتوایی متفاوت از آنچه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای جلب دیگر گردشگران تولید کرده است، تا این‌گونه به ابهام و پرسش‌های تماشاچیان پاسخ مناسب داده شود. بسیاری از تماشاچیان جام جهانی فوتبال درباره چگونگی گرفتن ویزای رایگان ایران، مسیر دسترسی، بافت اجتماعی، فرهنگی و جغرافیای متفاوت آن در مقایسه با کشورهای عربی، سیاست، لباس و پوشش، خوراک و نوشیدنی اطلاعاتی ندارند، از همین‌رو جام جهانی ۲۰۲۲ درصورت مدیریت درست می‌تواند فرصت غنیمتی برای توسعه گردشگری در ایران باشد.

اهمیت کیش در جام جهانی قطر

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۷۱۵۲۳۹

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

از تعلیق جودو تا کار در کارخانه قند با دختر طلایی کشتی!

تعلیق جودو باعث شد تا به کشتی وارد شود و در مدت کوتاهی مدال طلای مسابقات بین‌المللی قرقیزستان را به دست بیاورد.

۲۰ ساله است و برای تامین بخشی از هزینه‌های ورزش خود در شرکت قند فریمان کار می‌کند. وقتی ۱۰ ساله بود به جودو وارد شد و به عضویت تیم ملی هم درآمد اما فدراسیون که تعلیق شد، کشتی را انتخاب کرد. تکنیک‌های جودو را در کشتی پیاده کرد و با قهرمانی در مسابقات کشوری به تیم ملی آلیش رسید.

محدثه حسینی در  اولین سال حضورش در کشتی به مسابقات بین‌المللی قرقیزستان اعزام و طلای وزن ۶۵ کیلوگرم را به دست آورد اما دوباره به جودو برگشت و امیدوار است که تعلیق از فدراسیون برداشته شود تا شانس حضور و مدال‌آوری در مسابقات بین‌المللی را داشته باشد.

 

جودو تعلیق شد، کشتی‌گیر شدم

از ۱۰ سالگی وارد جودو شدم. آن زمان هنوز کشتی زنان در ایران فعال نشده بود و جودو نزدیک‌ترین رشته به کشتی بود به همین دلیل این رشته را انتخاب کردم. ۱۲ سال هم عضو تیم ملی بودم. زمانیکه فدراسیون تعلیق شد تمریناتم متوقف نشد چون می‌دانستم بالاخره تعلیق برداشته می‌شود اما مجبور شدم به رشته دیگری بروم. از آنجایی که دایی و برادرم کشتی‌گیر بودند، به این سمت کشیده شدم. البته آنها آزاد و فرنگی تمرین می‌کردند اما در زنان فقط آلیش داریم.

در تمرینات کشتی استان خودم شرکت کردم و بعد از چند ماه در مسابقات کشوری قهرمان شدم. مسئولان استان قبل از مسابقات کشوری آلیش آنالیزی انجام و امیدواری دادند که قهرمان می‌شوم. یکسری تاکتیک‌ها هم از جودو داشتم که آنها را به کار گرفتم و قهرمان شدم. بعد از آن به عضویت تیم ملی درآمدم.

استرسم را کنترل کردم و طلا گرفتم

در اردوی تیم ملی کشتی قبل از اعزام به مسابقات قرقیزستان شرایط خوبی داشتم و مربیان خوبی را انتخاب کرده بودند. خانم‌ها براتی، میرزایی و درخشانی هر چه در توان داشتند برای ما گذاشتند و کم و کسری نداشتیم. آنالیز خوبی هم از رقبای قزاقستان و قرقیزستان انجام داده بودیم تا به مشکل برنخوریم. البته موقع مسابقات استرس داشتم اما باید کنترل می‌کردم و با تمریناتی که داشتم بر استرسم غلبه کردم.

لحظه‌ای که طلا گرفتم حس خیلی خوبی داشتم چون هر ورزشکاری آرزو دارد روی سکوی قهرمای برود و برای کشورش افتخارآفرینی کند. من هم با توکل به خدا، زحمات پدر و مادرم و تمریناتی که با برادرم انجام داده بودم، اعتماد به نفس خوبی را برای قهرمانی به دست آورده بودم.

دوری از جودو برایم سخت است

بعد از برگشت از مسابقات قرقیزستان فدراسیون جودو اعلام کرد، جودو می‌تواند در بازی‌های کشورهای اسلامی شرکت کند. به همین دلیل از نفرات اول سال‌های قبل دعوت کردند تا در انتخابی مدعیان جودو شرکت کنند. من هم شرکت کردم و به عضویت تیم ملی درآمدم. در حال حاضر هم در اردو هستم.

من جودوکار هستم که به کشتی وارد شدم اما الان که رشته خودم می‌تواند در مسابقات شرکت کند، برگشتم تا زحمات فدراسیون و مربیانم را جبران کنم. البته با خانم براتی سرمربی تیم ملی آلیش صحبت کردم و تصمیم بر این شد که فعلا در جودو بمانم و اگر تعلیق فدراسیون جودو تا مسابقات کشوری آلیش ادامه داشت به کشتی برگردم. من از بچگی به جودو وارد شدم، به این رشته علاقه دارم و رفتن به رشته‌ای دیگر برایم سخت است. البته به کشتی هم علاقمند شده‌ام و رشته فوق‌العاده‌ای است.

به خاطر شرایط اقتصادی مجبورم کار کنم

در کنار ورزش در دانشگاه آزاد فریمان در رشته علوم تربیتی تحصیل می‌کنم و در شرکت قند فریمان هم کار می‌کنم. هدف یک ورزشکار ورزش و قهرمانی است اما شرایط اقتصادی کشور به گونه‌ای است که مجبورم کار کنم چون هزینه‌های بلیت و مکمل سنگین است اما خوشبختانه شرکت قند در مورد رفت و آمدها، اردوها و هزینه‌ها حمایتم می‌کند و مثل کارگرهای دیگر به من سخت نمی‌گیرند.

از تیم مدیریتی شرکت قند فریمان آقایان ابراهیم دهقان پیر، فرهام دهقان و علی امینی تشکر می‌کنم چون حمایتم می‌کنند. با شرایط اقتصادی فعلی، کمتر اسپانسری پیدا می‌شود که ورزشکاران را حمایت کند اما مدیران این کارخانه از من حمایت کردند.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۶۱۵۰۱۵

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

گوش‌بُری با بلیت جام‌ جهانی

می‌خواهید برای جام‌ جهانی به قطر بروید؟

«پاییز آینده، قطر، این کشور کوچک حوزه خلیج‌ فارس، میزبان مهم‌ترین تورنمنت‌ ورزش فوتبال خواهد بود. برگزاری مسابقات جام‌ جهانی در این کشور، حدود سه میلیون گردشگر و طرفدار فوتبال را از نقاط مختلف دنیا روانه این کشور کوچک با مساحت ۱۱ هزار و ۴۳۷ کیلومتر می‌کند. از همین حالا خیلی از ایرانی‌ها برای پاییز پیش رو نقشه کشیده‌اند. آنها که تصور می‌کنند شاید این اولین و آخرین فرصتی باشد که بتوانند جام جهانی را از نزدیک ببینند، در تدارک مسافرت به قطر هستند. فیفا ۵۸۰۰ بلیت در اختیار ایرانی‌ها قرار می‌دهد اما پیش‌بینی سازمان میراث فرهنگی و تورهای مسافرتی این است که بیش از ۱۲ هزار ایرانی در زمان برگزاری مسابقات در قطر باشند. سفر این میزان ایرانی به قطر، چالش‌های زیادی را پیش رو قرار می‌دهد. آنها که سودای این سفر رویایی را دارند، از حالا نگران هستند. اولین نگرانی آنها مربوط به تهیه بلیت است. از آنجا که ایرانی‌ها Credit Card (کارت اعتباری) ندارند، نمی‌توانند مستقیما بلیت را تهیه کنند. چالش دوم گرفتن «فن‌آیدی» است که همان ویزای سفر به قطر هم به حساب می‌آید. بزرگ‌ترین چالش اما رزرو هتل است. از حالا امکان رزرو وجود ندارد؛ چرا که تمام سایت‌ها بسته است. تنها دسترسی، خرید بلیت است. پرواز قطر ایرویز با ۳۰ میلیون تومان بلیت رفت و برگشت را در اختیار طرفداران قرار می‌دهد اما اگر بلیت را تهیه کنید، با توجه به چالش‌های دیگری که پیش‌ روی‌تان قرار دارد، تکلیف چه خواهد شد؟ چنین سفرهایی نیاز به تجربه دارد. بنابراین آنها که حتی یک جام‌ جهانی هم رفته باشند، ناچار می‌شوند امور این سفر را به آژانس‌های مسافرتی بسپارند. با توجه به محدودیت هتل‌ها در قطر و همین‌ طور قرارداد آنها با آژانس‌های مختلف مسافرتی از سرتاسر دنیا، احتمالا این‌ که یک فرد بتواند به صورت شخصی اتاق رزرو کند، چیزی شبیه به محال است. بنابراین ناخواسته توپ به زمین آژانس‌ها می‌افتد. با یک جست‌وجوی ساده برای سفر به قطر با رقم‌هایی روبه‌رو می‌شوید که مخ‌تان سوت می‌کشد. حرف از پرداخت ۱۵۰ میلیون تومان برای ۱۱ روز است؛ یعنی روزی حدودا ۱۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان.

یکی از آژانس‌های مسافرتی که از همین حالا بدون ذکر نام هتل محل اقامت، پکیج‌های مسافرتی خود را در اختیار علاقه‌مندان قرار داده، علاوه بر رونمایی از این رقم می‌نویسد: «زمان اعزام مسافران ۳۰ آبان (روز بازی با انگلیس) و زمان بازگشت آنها ۱۱ آذرماه (دو روز بعد از بازی آمریکا) است. همچنین مسافران بیمه تا سقف تعهدات ۵۰ هزار یورو خواهند داشت.»

یار دوازدهم را ندوشید!

کسانی که از همین حالا سفر را رزرو کنند، باید ۵۰ درصد مبلغ آن یعنی ۷۵ میلیون تومان را پرداخت کنند. دو هفته قبل از سفر هم هزینه ارزی و ریالی باید تسویه شود. این نکته مهم هم در لابه‌لای شروط به چشم می‌خورد: «با توجه به محدودیت ظرفیت پروازها، هتل‌ها و تغییر مداوم نرخ ارز، این پیشنهاد تا زمان تبدیل‌شدن به قرارداد قطعی، می‌تواند دچار تغییراتی گردد.» مسافران از میان وعده‌های غذایی تنها صبحانه را در هتل می‌خورند و باید برای دو وعده دیگر از جیب پول پرداخت کنند.

این اقدامی است که صدای حرمت‌الله رفیعی، رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران را بالا می‌برد: «تا الان هیچ کاری نشده است. نه هتلی رزرو شده، نه با پروازی مذاکره شده، نه بلیت بازی تحویل داده شده، نرخ تور جام‌ جهانی هم تعیین نشده است‌. تبلیغاتی را هم که می‌شود باور نکنید! چون هنوز نه کسی بلیت دارد و نه هتلی در اختیار گرفته شده است. البته انجمن صنفی نمایندگان خود را به قطر فرستاده که با دو سه ایرلاین مذاکره داشته باشد. در قطر هم هتل‌ها را مونوپل کرده‌اند که از طریق فدراسیون‌ قطر به فدراسیون کشورها سهمیه اسکان داده شود و قرار است بلیت مسابقات هم در اختیار فدراسیون کشورها قرار داده شود.»

او با انتقاد از گرانفروش‌ها اضافه می‌کند: «عاجزانه و خاضعانه خواهش می‌کنم مثل ادوار گذشته نباشیم. یار دوازدهم را حمایت کنیم، نمی‌شود که یار دوازدهم به چند برابر قیمت بلیت پرواز و هتل بخرد، بلیت بازی‌ها را هم به چند برابر قیمت به او بفروشید. این دوشیدن یار دوازدهم است نه حمایت از او. گروهی که تیم‌ ملی فوتبال ایران با آن همبازی شده گروهی خاص است که ماهیت سیاسی پیدا کرده‌، پس باید هوادار تیم‌ ملی را شناسایی کنند و سوبسید بدهند و جریان را مدیریت کنند. مثل جام جهانی روسیه نشود که جایگاه تماشاچی ایرانی را ملیت‌های دیگر پر کردند و علیه تیم ایران شعار دادند. تیم ملی ایران باید حمایت شود و بالا برود.»

کلاهبرداری؟!

محمد برخورداری، مالک آژانس مسافرتی و کارشناس صنعت گردشگری، که اخیرا در قطر بوده مثل رفیعی لب به انتقاد می‌گشاید و می‌گوید: «پکیجی که اعلام شده واقعی نیست. اگر توجه کرده باشید حتی اسم هتل‌ها را نگفته‌اند و فقط به مسافران می‌گویند هتل پنج یا چهار ستاره. زمان پرواز هم مشخص نیست. متاسفانه در هر دوره همین شکل است. سودجویانی که از این طریق کلاهبرداری می‌کنند و گاهی می‌بینید در آستانه سفر پکیج را تغییر می‌دهند، در حالی که پول را گرفته‌اند. اتفاق افتاده حتی بعضی کلاهبرداران پول را گرفته و متواری شده‌اند. هیچ‌یک از آژانس‌های مورد تائید سازمان گردشگری و سازمان هواپیمایی هنوز رسما اقدام به فروش تورها نکرده است. مثلا خود ما در تورمان پکیج تک‌بازی را هم داریم. همین‌طور پکیجی ارزان‌تر که مسافران را به کیش می‌بریم و برای هر مسابقه آنها را با کشتی به قطر منتقل می‌کنیم. البته این سفر سخت است چون هر بار باید هفت ساعت روی آب باشند.»

تک بازی چقدر؟

بعضی از هواداران به دلیل هزینه گزاف اقامت ۱۱ روزه ترجیح می‌دهند برای یک بازی ایران به قطر بروند. در این صورت هزینه به مراتب کاهش پیدا می‌کند ولی همچنان بالا خواهد بود. برخورداری می‌گوید: «با توجه به مذاکراتی که با هتل‌ها داشتیم و نرخ‌هایی که داده‌اند، هزینه سفر برای یک بازی تیم‌ ملی رقمی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون خواهد بود. نوسان قیمت بستگی به هتلی دارد که انتخاب می‌کنند. بلیت بازی، فن‌آیدی، ترانسفر فرودگاهی، هتل و یک وعده صبحانه به عهده ما خواهد بود. به محض رزرو هم هتل محل اقامت، ساعت پرواز و دیگر جزئیات را به مسافران می‌دهیم. از آنجا که این رقم هم برای بعضی‌ها سنگین است، تا پایان فروردین ماه، پکیج کیش را هم می‌بندیم و به‌زودی رقم نهایی آن را اعلام می‌کنیم که به مراتب کمتر خواهد بود.»

بنابراین میانگین قیمتی سفر ۱۱ روزه به قطر چیزی حدود همان ۱۵۰ میلیون با بهترین کیفیت خواهد بود. برخورداری در پاسخ به این سوال که چرا سفر این قدر گران تمام می‌شود، جواب می‌دهد: «عمده هزینه برای اسکان است. آژانس‌های مسافرتی زیادی از سرتاسر دنیا با مالکین هتل‌های قطری مذاکره کرده‌اند. اگر ما با قطری‌ها راه نمی‌آمدیم، آژانس‌های دیگری در صف بودند که پول بیشتری می‌دادند. متاسفانه رقم‌ها در قطر به‌شدت بالا رفته است. وقتی تقاضا زیاد است، نرخ بالا می‌رود. به همین خاطر ما در طول مذاکرات نمی‌توانستیم شرایط را تعیین کنیم. وقتی دیدیم شرایط به این شکل است، گفتیم آپشن سفر با کشتی را در تورمان بگذاریم تا ارزان‌تر باشد. تلاش می‌کنیم مسافران زیادی را از طریق دریا به قطر ببریم.»

یکی از بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ قطر هم که دوست ندارد نامش فاش شود، در این باره به جام‌ جم می‌گوید: «من معتقدم قطر نمی‌تواند از جام‌ جهانی میزبانی کند. درست است ساخت‌وسازها سریع پیش می‌رود ولی این کشور ظرفیت لازم را ندارد. همین حالا شاهد ترافیک در دوحه هستیم. قرار است دو – سه میلیون مسافر به اینجا بیایند؟ هیچی دیگر. شهر منفجر می‌شود!»

کیش و قشم هم میزبان می‌شوند؟

از زمانی که قطر میزبانی جام‌ جهانی را گرفت، ایران پیشنهاد داد تا علاوه بر میزبانی از بعضی تیم‌ها، دو جزیره کیش و قشم هم میزبان مسافران جام‌ جهانی باشد. منتها اماراتی‌ها با توجه به زیرساخت‌های مناسب و هتل‌های بیشمار و با کیفیت، گوی سبقت را ربودند و معین قطر در اسکان تیم‌ها و طرفداران شدند. با توافقات صورت‌گرفته، جزیره کیش هم نه به اندازه کشور امارات بلکه سهم کوچکی از میزبانی طرفداران را بر عهده خواهد داشت.

حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان، با تائید این موضوع خبر از سفر وزیر راه قطر به ایران هم خبر می‌دهد و اضافه می‌کند: «پیشنهاد دو شهر کیش و قشم برای میزبانی از هواداران جام‌ جهانی می‌تواند به محکم‌شدن روابط ایران و قطر منجر شود. شهرهای جنوبی کشور به‌ویژه جزیره زیبای کیش در بحث هتلینگ و خدماتی که به گردشگرها باید بدهیم، مجهزتر است و جلسات هماهنگی در قالب دیدار و گفت‌وگو شروع شده است. با وزیر راه قطر هم مذاکرات ادامه خواهد یافت.»

برخورداری هم که به‌تازگی از سفر قطر بازگشته، توضیح می‌دهد: «طبق اطلاعاتی که خود قطری‌ها به ما دادند در زمان سفر آقای رئیسی به این کشور، مذاکرات مثبتی صورت گرفت. قرار است تیمی از این کشور برای بازدید از زیرساخت‌های کیش و قشم به ایران بیاید و تائیدیه لازم را بدهد. ویزا هم برداشته شده. یعنی مسافران خارجی که به کیش بیایند، نیازی به ویزا ندارند.»

اجاره خانه قطری‌ها

فیفا برای حل این مشکل اسکان طرفداران راه‌ حل‌های متعددی را پیش‌ رو قرار داده است. یکی از این راه حل‌ها اجاره منازل ساکنان قطر است. برخورداری در توضیح این طرح می‌گوید: «فیفا تیمی را مامور کرد که در دوحه زنگ تک‌تک خانه‌ها را می‌زنند و به آنها پیشنهاد تور انگلیس، استرالیا و یکسری کشور دیگر را در زمان برگزاری جام‌ جهانی می‌دهند. در عوض، خانه آنها را اجاره می‌کنند. فیفا امیدوار است از این طریق بخشی از مشکل اسکان مسافران را حل کند. دولت قطر هم مردم را تشویق کرده تا این کار را انجام دهند ولی این‌ که به نتیجه برسد یا نه، مشخص نیست. به هر حال خود قطری‌ها هم دوست دارند در زمان برگزاری جام جهانی در کشورشان باشند.»

بنا به گزارش رسانه‌های قطری، روند ساخت هتل‌های جدید هم سریع‌تر شده و فیفا امیدوار است با افتتاح آنها بخشی دیگر از مشکلات اسکان طرفداران حل شود. همچنین قرار است تعداد زیادی کشتی کروز در دوحه پهلو بگیرند و میزبان مسافران باشند.»

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۴۱۳۹۳۳

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

در پرورش اندام زنان فعالیت نمی‌کنیم/ ورود دعوتنامه‌ای به ورزشگاه داشتیم اما گزینشی نه

مریم کاظمی‌پور در مورد موضوعاتی چون ورود زنان به ورزشگاه و ممنوعیت فعالیت زنان در برخی رشته‌ها توضیحاتی ارائه داد. مریم کاظمی‌پور از مهر ماه ۱۴۰۰ به عنوان معاون توسعه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان انتخاب شد تا مدیریت یکی از مهمترین و  پرچالش‌ترین حوزه‌ها را برعهده بگیرد. در این مدت هم مسائل مختلفی در حوزه زنان اتفاق افتاد که از جمله آن می‌توان به لغو فعالیت زنان در بدنسازی و پرورش اندام و مسائل پیرامون ورود زنان به ورزشگاه اشاره کرد.

معاون توسعه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان پس از حدود ۶ ماه فعالیت در این سمت با خبرنگار ایسنا به گفت‌وگو نشست و در مورد موضوعاتی چون اولویت‌های معاونت جدید ورزش زنان، سیاست‌های دولت سیزدهم در زمینه ورزش زنان، ممنوعیت فعالیت زنان در برخی از رشته‌های ورزشی و ورود زنان به ورزشگاه‌ها صحبت کرد که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

از ورودتان به حوزه معاونت ورزش زنان صحبت کنید، قبل از انتصاب تا چه اندازه با این حوزه آشنا بودید؟

ورود جدی من به ورزش با پذیرفته شدن در دوره کارشناسی تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه الزهراء (س) به سال ۷۴ برمی‌گردد و این مسیر تا دکتری حرکات اصلاحی ادامه پیدا کرد. همزمان به عضویت در مرکز تحقیقات فیزیولوژی ورزشی درآمدم و در فدراسیون‌های تیراندازی، ورزش‌های سه‌گانه و تکواندو با عضویت در کمیته‌های آموزش به عنوان مدرس دروس پایه فعالیت آموزشی و در نهایت به عنوان نائب رئیس بانوان فدراسیون تیراندازی با کمان برای حدود ۳ سال مسئولیت داشتم. در جلساتی هم که در مسیر انتصاب داشتم برنامه‌هایی تدوین کرده بودم و اولویت کاری خود را در سه بخش قرار دادم. ابتدا ورزش همگانی و سلامت زنان کشور و نقش پیشگیرانه‌ ورزش در این زمینه است. دوم به بحث قهرمانی زنان در رشته‌های حرفه‌ای مربوط می‌شود و از همه مهمتر بحث ورزش به عنوان ابزاری فرهنگی است که بستر بسیار خوبی برای اشاعه فرهنگ یک زن مسلمان ورزشکار محسوب می‌شود.

سیاست کلی دولت سیزدهم در مورد ورزش زنان چیست؟ 

درنظر داریم در این موارد حرکت‌های جدی و متحولانه‌ای داشته باشیم. روند حرکتمان در این مدت هم موید این موضوع است. ما طرح تندرستی زنان از منظر آمادگی جسمانی و فعالیت بدنی را برای تمام اقشار جامعه اعم از زنان خانه‌دار، کارمند، دختران جوان و سایر زنان داریم. مخصوصا بعد از دو سال پاندمی کرونا و محدودیت‌هایی که برای ورزش کشور رقم زد باید به بحث تندرستی خیلی توجه شود. همکاری بین سازمانی قدرتمندی هم می‌طلبد. برای این کار از ارکانی مثل وزارت بهداشت و درمان، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و مجلس شورای اسلامی کمک خواسته‌ایم. ورزش می‌تواند با توجه به بالا رفتن سن ازدواج و محدود شدن سن فرزندآوری برای زنان جوان به افزایش کیفیت زندگی در این سن و جوانی جمعیت کمک کند. این موضوع اولویت معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری هم است.

تاکید شما بر ورزش همگانی به معنای آن است که اولویت معاونت توسعه ورزش زنان بحث همگانی و بعد از آن قهرمانی است؟

اولویت ما آحاد مردم ست. دولت سیزدهم دولت مردمی است یعنی کاری که ۸۰ میلیون نفر جامعه مخاطب ما بهره‌مند شود.اولویت ما آحاد مردم ست. دولت سیزدهم دولت مردمی است یعنی کاری که ۸۰ میلیون نفر جامعه مخاطب ما بهره‌مند شود. زنان بیش از نیمی از جمعیت کشور  هستند و ۱۰۰ درصد اثر را در حرکت‌های اجتماعی دارند، ‌ یعنی موتور حرکت فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و ورزشی در سطح خانواده و جامعه را برعهده دارند. بنابراین اگر از حیث جمعیت مخاطب نگاه کنیم از دختران دوردست ترین نقاط کشور گرفته تا زنانی که در بالاترین پست‌ها و مشاغل کشور و مراکز استان‌ها قرار دارند، مخاطب ما هستند. در بحث قهرمانی هم چون زنان علم‌دار مباحث فرهنگی در سطح دنیا هستند، برای ما اهمیت زیادی دارد. ورزش قهرمانی زنان می‌تواند رسانه بسیار خوبی در انتقال فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی و نقش‌آفرینی زنان مسلمان باشد. اتفاقی که در سال‌های اخیر افتاده و بسیاری از کشورها زنان ایرانی را الگوی خود قرار داده‌اند.

برنامه داریم در بحث قهرمانی هم حرکتی جدی در ارتقاء کمیت و کیفیت داشته باشیم. ارتقاء کمیت بدون توجه به کیفیت حرکت خوبی نیست چون باید هزینه‌هایی انجام بدهیم که به اهداف متعالی منجر شود. در کمیت، تعداد رشته‌هایی که رنک‌های معتبر بین‌المللی دارند، مورد توجه قرار می‌گیرند. سعی کرده‌ایم رشته‌های توپی و تیمی را به شکل جدی حمایت کنیم و در مجامع و جلسات تصمیم گیری در حوزه زنان این مساله را پیگیری کرده‌ایم. البته مهمترین پشتوانه ما حمایت جدی رئیس جمهور و آقای دکتر سجادی است.

با توجه به تجمیع بودجه ورزش کشور، بودجه زنان نسبت به سال گذشته افزایش خواهد داشت؟

ارتقاء که قطعا دارد اما با توجه به محدودیت‌های سازمان برنامه و بودجه از نظر تعداد ردیف‌ها، بودجه ورزش به شکل کلی دیده شده است. البته به محض اینکه برنامه بودجه به وزارتخانه ابلاغ شود، بخش زنان به شکل شفاف مجزا می‌شود و در اختیار قرار می‌گیرد. ورزش زنان هم با توجه به سقف ۸۵ درصدی وزارت ورزش که تامین شد، به سقف بودجه خود دست پیدا کرد. مهم این است که بتوانیم بودجه خود را برنامه محور و زنده کنیم. دراین ۶ ماهی که به وزارت آمده‌ام پیش نیامده که برنامه‌ای داشته باشیم و آقای دکتر سجادی مخالفت کند یا ردیفی اعتباری به وزارت بیاید و زنان سهمی نداشته باشند.

بسیاری از فدراسیون‌ها بخش قابل توجهی از بودجه خود را صرف ورزش مردان می‌کنند و به زنان سهم کمی اختصاص می‌دهند چه نظارتی بر این موضوع می‌شود؟

هر رئیس فدراسیونی این درایت را داشته که زنان به اندازه مردان می‌توانند در عرصه بین‌المللی سهم داشته باشند و آن را عملیاتی کرده و به نتیجه رسیده است. اتفاقات خوبی که در عرصه زنان می افتد نتیجه این اعتماد است. مدیران باید حتما در ارتقاء سطح فنی برنامه داشته باشند و هیچ رشته ورزشی نخواهیم داشت که مردان در آن موفق باشند اما زنان شانس موفقیت نداشته باشند.

تخصیص بودجه بین زنان و مردان یک فدراسیون در بحث نظارتی و گزارش عملکردی فدراسیون‌ها و استان‌ها رصد و در نمره ارزشیابی آنها اعمال می‌شود. البته که این اتفاق به خلاقیت، خودباوری، اقتدار و اعتماد مدیران ورزش زنان در سطح فدراسیون‌ها برمی‌گردد که در جلسات هیات رئیسه بدون قید جنسینی زن یا مرد برنامه محور عمل و از برنامه خود دفاع کنند.

بازی‌های آسیایی هانگژو را پیش رو داریم و طبق اخبار سهمیه زنان نسبت به دوره‌های قبل بیشتر خواهد شد، پیش‌بینی می‌کنید زنان چه تعداد مدال بگیرند؟

بحث مدال‌آوری و پیش‌بینی مدال بحثی تخصصی است که در جلسات تخصصی پیگیری می‌شود. این مساله به برنامه‌های فنی و رصد رقبا در سطح آسیا بستگی دارد که این جلسات هم به همین منظور برگزار می‌شود. ما از نظر کمی قطعا در تعداد حضور و رشته‌های حضور ارتقاء خواهیم داشت و در رشته‌های تیمی و توپی هم قطعا شرکت می‌کنیم. طبق گزارش‌ها و رصد منطقی از حریفان و کشورهای رقیب در آسیا هم پیش‌بینی می‌کنیم که قطعا تعداد مدال هایمان نسبت به دوره‌های قبل افزایش پیدا می‌کند اما رنگ مدال اصلا قابل پیش‌بینی نیست.

چندی پیش فعالیت زنان در بدنسازی لغو و عنوان شد وزارت ورزش در حال تهیه دستورالعمل در مورد فعالیت این رشته است، این دستورالعمل در چه مرحله‌ای است؟  

در زمان معاونت خانم شهریان درخواستی از سمت فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام می‌آید مبنی بر اینکه خانم‌ها اجازه استفاده از سالن‌های ورزشی که تا آن زمان به مردان اختصاص داشت را داشته باشند. خانم شهریان پاسخ می‌دهند با توجه به اینکه سالن‌های بدنسازی می‌تواند محلی برای توسعه سطح سلامت مخاطب عمومی جامعه باشد و با در نظر گرفتن دو هدف بهبود کیفیت زندگی زنان و سلامت آنها و همچنین ارتقاء سطح بدنسازی رشته‌های دیگر، مجوز  فعالیت زنان در فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام صادر می‌شود. نایب رئیس معرفی می‌شود و در فدراسیون ساختار پیدا می‌کند اما به تدریج فعالیت‌های جدیدی مثل مچ‌اندازی، پاورلیفتینگ و فیتنس چلنج در این رشته شکل گرفته و در این زمینه درخواست‌هایی مطرح شده که روند اداری و منطقی خود از نظر بررسی نوع و سطح فعالیت، نوع پوش و نحوه نظارت را به شکل نهایی طی نکرده بود. در واقع درخواست‌هایی آمده و طرح موضوع شده اما منجر به مصوبه نهایی نشده است. این درخواست در حال حاضر هم بررسی می‌شود. پوششی پیشنهاد شده اما باید در کارگروه پوشش و حجاب بررسی شود و هنوز مصوبه نهایی نداریم.

فعالیت‌های مچ‌اندازی، پاورلیفتینگ و فیتنس چلنج در حال بررسی است که نتیجه آن در آینده اعلام می‌شود اما در مورد پرورش اندام یعنی بادی فیزیک و بادی بیلدینگ قطعا در حوزه زنان فعالیتی نخواهیم داشتفعالیت‌های مچ‌اندازی، پاورلیفتینگ و فیتنس چلنج در حال بررسی است که نتیجه آن در آینده اعلام می‌شود اما در مورد پرورش اندام یعنی بادی فیزیک و بادی بیلدینگ قطعا در حوزه زنان فعالیتی نخواهیم داشت چون اصلا شرایط این رشته‌ها هدف سلامت را توجیه نمی‌کند. بالاخره مردان و زنانی که در این حوزه فعالیت‌ می‌کنند در معرض استفاده از مواد نیروزا و انرژی‌زا هستند که این تهدیدی بزرگ برای جامعه زنان است چون خیلی از مسائل مرتبط با سلامت زنان را درگیر می‌کند. درگیری‌هایی هم ایجاد کرده و گزارش‌های ویژه‌ای در این مورد داشتیم. حتی وزارت بهداشت در این مورد اعلام موضع کرد. سطح مسابقات جهانی این رشته هم اصلا با چارچوب‌های فرهنگی ما تناسبی ندارد. بنابراین در پرورش اندام هیچ مصوبه و فعالیتی را رسما نخواهیم داشت.

در زمان معاونت مهین فرهادی زاد خبری مبنی بر مجوز پاورلیفتینگ منتشر شد و فعالیت خود را هم آغاز کردند اما شما می‌گویید مجوزی در این مورد صادر نشده است.

این موضوع در سطح شورای معاونان مطرح شد. دفتری تخصصی در مورد شروع فعالیت رشته‌های ورزشی داریم که پس از نظر شورای معاونان در مورد درخواست فدراسیون‌ها نظر نهایی را می‌دهد اما در مورد پاورلیفتینگ این اتفاق نیفتاد. ما در حوزه زنان نه تنها در پرورش اندام بلکه رشته‌های دیگر ملاحظات خاص‌تری داریم.

زنان برای فعالیت در بوکس و ورزش‌های زورخانه‌ای هم درخواست دارند، در مصاحبه‌ای گفته بودید بهتر است به سراغ رشته‌های مجوزدار بروند، موضع شما در مورد رشته‌هایی که هنوز مجوز کسب نکرده‌اند، همین است؟

ما در درجه اول آینده فعالیت زنان را در این رشته‌ها هم از حیث سلامتی و هم قهرمانی می‌بینیم. فعالیت زنان در رشته‌هایی که رنک بین‌المللی معتبری ندارند عملا استعدادسوزی به حساب می‌آید.ما در درجه اول آینده فعالیت زنان را در این رشته‌ها هم از حیث سلامتی و هم قهرمانی می‌بینیم. فعالیت زنان در رشته‌هایی که رنک بین‌المللی معتبری ندارند عملا استعدادسوزی به حساب می‌آید. به طور مثال خیلی از دخترانی که قابلیت‌های جسمانی فوق العاده‌ای دارند، می‌توانند در رقابت‌های معتبر رشته‌های دیگر فعالیت کنند و به جایگاه‌های بین‌المللی بالا دست پیدا کنند تا از امتیاز آن جایگاه در رشد و پیشرفت ورزشی، اجتماعی و تحصیلی خود بهره ببرند. وزنه برداری می‌تواند یکی از این رشته‌ها باشد. خانم حسینی یکی از قهرمانان وزنه‌برداری ماست که خواستگاهش بدنسازی بود اما به جهت اینکه تحصیل کرده ورزش است، جزئیات را به دقت می‌داند و فضای بین‌المللی فعالیت حرفه‌ای را می‌شناسد و یکی از همین استعدادها است. رشته‌هایی که دارای رنک و اعتبار بین‌المللی هستند ملاحظات خاصی هم دارند که ورزشکاران مجبور به رعایت آنها هستند. مثلا دوپینگ در وزنه برداری به دقت رصد می‌شود. بنابراین هم سلامت ورزشکاران ما با توجه به چارچوب‌ها و ملاحظات رعایت می‌شود و هم آینده حرفه‌ای آنها تضمین خواهد شد.

قبلا نگاه به وزنه برداری هم خیلی مثبت نبود و مجوز نداشتند. در مورد این رشته هم همین نظر مطرح بود که آینده‌ای نخواهند داشت، چگونه با اطمینان می‌گویید که بوکس و ورزش زورخانه‌ای آینده‌ای برای زنان ندارد؟

جدا از مدال‌آوری بحث سلامت عمومی این رشته‌ها هم برای ما مهم است و توسعه هر رشته‌ای باید با منطق سلامت ورزشکاران هم‌راستا باشد. فعالیت در برخی از رشته‌ها مستلزم مصرف مکمل‌های ویژه یا نیروزاهای خاصی است که سطح سلامت زنان را به خطر می‌اندازد. البته برای قشر محدودی هم که به جهت روحیات خاص خود دوست دارند در رشته‌هایی مثل بوکس فعالیت کنند، احترام قائل هستیم اما برای پرداختن به این موضوعات به کلیت جامعه زنان نگاه می‌کنیم نه قشری خاص. ۵۱ رشته ورزشی در حوزه زنان فعال است و با احتساب انجمن‌های ورزشی بالغ بر ۱۰۰ رشته برای فعالیت زنان داریم که می‌توانند در آنها مشغول شوند. بنابراین در تصویب رشته‌های جدید علاوه بر بحث مدال‌آوری به این موضوع هم توجه داریم که گسترش این رشته در جامعه چه اندازه برای سلامت عمومی زنان تهدید یا فرصت است.

می‌توانیم در مورد مزایا و معایب یک رشته اطلاع‌رسانی و آگاه سازی کنیم اما انتخاب را برعهده متقاضیان بگذاریم.  

این اتفاق متاسفانه در خیلی از فعالیت‌های اجتماعی افتاده است اما آیا همه جامعه ما از یک سطح دانش و درک موضوعی برخوردار هستند یا به مراجع علمی دسترسی دارند؟ بنابراین این وظیفه ما به عنوان دستگاه تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز است که فراتر از بخش انتخاب در سطح جامعه، زمینه فعالیت آن رشته را از نظر علمی، منطقی و آسیب‌های اجتماعی بررسی کنیم و سپس در مورد فعال‌سازی آن تصمیم بگیریم. بنابراین ما به عنوان بخش تخصصی ورزش با اتکا به خرد جمعی و دانشگاهیان حوزه علوم ورزشی وظیفه داریم تمام رویکردها و آسیب‌های فعالیت یک رشته را از نظر فرهنگی، اجتماعی، قهرمانی و همگانی بسنجیم و بعد نسبت به سوق دادن جامعه مخاطب به سمت آن اقدام کنیم.  به عنوان بخش تخصصی ورزش  باید تمام رویکردها و آسیب‌های فعالیت یک رشته را بسنجیم و بعد نسبت به سوق دادن جامعه مخاطب به سمت آن اقدام کنیم.  

در دوره معاونت شما درخواستی از سوی بوکس و ورزش زورخانه‌ای برای فعالیت ارائه شده است؟  

درخواست‌هایی شفاهی آمده است. هر دو رشته هم در سطح بین‌المللی فعالیت دارند. در بحث زورخانه‌ای یکسری ملاحظات فرهنگی داریم چون خاستگاه ورزش زورخانه‌ای و فرهنگی در کشور ماست و بعد دنیا از آن الگو گرفته و فعالیت می‌کند. درخواست‌هایی شده اما در مورد فعالیت زنان تمام ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، شرعی، همگانی، قهرمانی و مخصوصا سلامت را بررسی و سپس تصمیم‌گیری می‌کنیم. اینکه صرفاشانس مدال داریم پس فعالیت کنیم را توسعه نمی‌دانم.

این درخواست‌ها بررسی بیشتری می‌شود یا بر اساس مسائلی که مطرح کردید، جواب از ابتدا منفی است؟

این درخواست‌ها قطعا در جلسات کارگروه مختلف فرهنگی، سلامت و پوشش بررسی می‌شود و نیازمند اخذ تاییدیه‌ از مراجع قانونی است. در این موارد شخص تصمیم نمی‌گیرد بلکه تیمی متخصص که از تمام جوانب موضوع را بررسی و حلاجی می‌کنند، تصمیم‌می‌گیرند.

لباس ژیمناستیک هم برای حضور در میادین بین‌المللی هنوز تایید نشده است، در معاونت شما نگاه به این موضوع چگونه است؟

ژیمناستیک رشته‌ای پایه است. از نظر من ژیمناستیک، شنا و دوومیدانی رشته‌هایی هستند که حرکت در آنها حرکت کل رشته‌های ورزشی را به دنبال خواهد داشت. اکثر ورزشکاران المپیکی و جهانی ما کسانی هستند که در دوران کودکی و نونهالی این رشته‌ها را تجربه کرده‌اند اما در بحث فعالیت زنان مثل رشته شنا ملاحظاتی وجود دارد. نگاه ما به ژیمناستیک اینگونه است که آن را پایه‌ای برای آمادگی بدنی خاص جهت ورود به رشته‌های تخصصی دیگر می‌دانیم. بنابراین باید به فعالیت ژیمناستیک زنان در داخل کشور به صورت جدی نگاه شود چون مهد پرورش استعدادهای ویژه برای رشته‌هایی است که افراد در آینده انتخاب می‌کنند. فعالیت سطح حرفه‌ای و برون مرزی این رشته با توجه به نوع پوشش و نمایش‌های تخصصی اسباب مختلف ملاحظات فرهنگی ویژه دارد که تغییر در  آن مستلزم تصمیم مراجع ذیربط است.

ورود زنان به ورزشگاه مطالبه‌ای است که سال‌هاست به صورت جدی دنبال می‌شود. در دوره فعلی در این استا چه اقداماتی صورت می‌گیرد؟

ورود به ورزشگاه مطالبه‌ بخشی از زنان کشور است که مورد بررسی قرار گرفت. یک تجربه خوب هم در بازی با عراق اتفاق افتاد. سعی کردیم با تمام ملاحظاتی که برای آن قائل بودیم ساختار و زیرساخت را آماده کنیم چون با توجه به اهمیت حفظ  کرامت اجتماعی و حقوقی زنان شرط اول برای حضور آنها ایجاد فضایی بود که تمامی چارچوب‌های احترام رعایت شود. برای بازی ایران و عراق پنج جلسه تخصصی و فیزیکی در استادیوم آزادی برگزار کردیم و تمامی مسائل چون محل استقرار زنان، محل محافظت، تامین سرویس بهداشتی باکیفیت، ‌کیفیت بوفه، ‌پارکینگ‌های اختصاصی و دسترسی راحت زنان بررسی شد. ما در این مورد حتی ۱۸ گیت را به زنان اختصاص دادیم تا در سرمای دی ماه بدون تحمل صف و سرما ورود و خروج داشته باشند و برای جابه‌جایی راحت در  استادیوم هم وسیله نقیه فراهم کردیم. خوشبختانه رویداد خوبی بود و خروجی فرهنگی و تبلیغاتی خوبی هم اتفاق افتاد.

به عنوان معاون ورزش زنان به اتفاقات ورود زنان به ورزشگاه در مشهد واکنشی نشان ندادید.

ابتدا قرار بود بازی ایران و لبنان در مشهد بدون تماشاگر باشد چون در دوره اوج همه‌گیری کرونا بودیم. این تصمیم فدراسیون فوتبال (برگزاری مسابقه بدون تماشاگر) دقیقا ۱۴ اسفند به AFC ابلاغ شد. بعد از اینکه به لطف خدا امیکرون فروکش کرد و به مسابقه نزدیک شدیم با حضور ۳۰ درصدی تماشاگر موافقت شد. این موضوع که فدراسیون برای حضور زنان در ورزشگاه باید چه تشریفاتی را از قبل پیش‌بینی می‌کرد در حال بررسی است و نتایج آن به زودی در اختیار عامه قرار می‌گیرد اما قبل از اینکه درخواست حضور تماشاگران به شورای تامین برود ما ورزشگاه امام رضا (ع) را بررسی میدانی کردیم. این مجموعه شرایط خاص مورد نیاز ورود زنان را از جمله ورود و خروج، پارکینگ، محل استقرار، سرویس بهداشتی مجزا، محافظت از محل استقرار نداشت و زمان مناسب و کافی هم برای رسیدن به استانداردها وجود نداشت. بنابراین از ابتدا بحث حضور زنان در این مسابقه مطرح نبود. حتی در جلسه ششم فروردین با مقام عالی وزارت ورزش و جوانان هم گفتند به دلیل مناسب نبودن زیرساخت امکان حضور زنان وجود ندارد.

برای بازی ایران و لبنان تعداد دعوتنامه در اختیار مراجع اداری استان قرار گرفت که تعدادی از این دعوتنامه‌ها در سطح خانواده و به دست زنان رسیده بود. تعدادی با تصور اینکه برای خانواده‌شان دعوتنامه آمده پس زنان هم مشمول حضور در ورزشگاه هستند به درب ورزشگاه رفتند.برای این بازی تعدادی دعوتنامه در اختیار مراجع اداری استان قرار گرفت که تعدادی از این دعوتنامه‌ها در سطح خانواده و به دست زنان رسیده بود. تعدادی با تصور اینکه برای خانواده‌شان دعوتنامه آمده پس زنان هم مشمول حضور در ورزشگاه هستند به درب ورزشگاه رفتند. این موضوع به شکل جدی در دست بررسی است. قطعا اتفاقاتی که برای زنان افتاد خوشایند ما نبود و معتقدیم که حقوق و کرامت زنان باید در تمام مجامع ورزشی و غیرورزشی حفظ شود. در بازی ایران و عراق میزبان حدود ۶ هزار زن بودیم و اگر بازی با لبنان هم در تهران برگزار می‌شد قطعا با توجه به تجربیات مثبت خیلی راحت به استقبالش می‌رفتیم.

فدراسیون برای بازی ایران و لبنان بلیت‌فروشی انجام داده و هزینه از حساب متقاضیان کسر شده بود اما فدراسیون اعلام کرد تنها ۹ بلیت به زنان فروخته شده است، بررسی شما در این مورد چه چیزی را نشان می‌دهد؟

فدراسیون و سامانه برهان مبین هر دو گزارش‌های جداگانه‌ای را ارائه داده‌اند. طبق گزارش برهان مبین که مرجع اصلی بلیت‌فروشی است تنها ۹ بلیت به نام زنان فروخته شده که آن هم به دلیل تشابه اسمی یا خطا در تایید هویتی اتفاق افتاده است حتی مطابق با شنیده‌ها آن بلیت‌ها در زون اختصاصی تماشاگران مرد بوده  است.

زنان در سال‌های اخیر چند بار به ورزشگاه وارد شده‌اند اما همیشه بحث گزینشی بودن این ورود مطرح است. آیا بلیت فروشی به شکل آزادانه اتفاق می‌افتد؟

در بازی ایران و عراق پس از کسب مجوز از شرکت برهان مبین خواسته شد تا برای دوستانی که بدون بلیت به ورزشگاه مراجعه کرده بودند سایت باز شود و امکان خرید فراهم آید و این مصداقی بر گزینشی نبودن ورود در بازی ایران و عراق بود اما متقاضی به حدی زیاد بود که بر اساس گزارش برهان مبین طی ۶، ۷ دقیقه تمام بلیت مخصوص زنان به فروش رفته است. تقاضای زیاد و سرعت فروش بلیت شائبه گزینشی بودن را مطرح کرد. البته لازم به ذکر است بر اساس درخواست های واصله تعدادی دعوت نامه هم برای تماشای بازی صادر شده بود که این اضافه بر سهمیه‌های مصوب تماشاگران بود که از طریق بلیت فروشی اقدام به تهیه بلیت کرده بودند.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۴۱۳۸۲۱

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

مراحل ثبت باشگاه ورزشی

باشگاه های ورزشی در صوتی می توانند اعتبار زیادی داشته باشند و خدمات بهتری ارائه نمایند که بصورت حقوقی به ثبت رسیده باشند. باشگاه های ورزشی البته با دریافت مجوز از اداره کل ورزش و جوانان استان متقاضی هم می توانند بدون داشتن شخصیت حقوقی فعالیت کنند و الزامی برای ثبت شرکت ندارند. ولی با این وجود ثبت شرکت به این باشگاه ها اجازه می دهد با اعتبار بالاتر به ارائه خدمات گسترده تر و با پشتوانه بیشتر بپردازند .

شرکت های ورزشی دسته های مختلفی دارند و می توانند انواع خدمات مرتبط با ورزش را ارائه نمایند. وقتی فردی حقیقی خدمات ورزشی ارائه نماید نمی تواند همه انواع ورزش ها  و خدمات فرهنگی و ورزشی را در یک مجموعه به راحتی داشته باشد وحتی نمی تواند به تخصیص شعبه و نمایندگی هم بپردازند. عدم ثبت شرکت ورزشی افراد حقیقی را محدود به اموری جزئی و یک جانبه می کند.

مزایای ثبت شرکت باشگاه ورزشی

باشگاه های ورزشی که دارای شخصیت حقوقی باشند به راحتی می توانند با معرفی ورزشکاران خود در انواع رویداد های ورزشی حضور به هم رسانند. انها می توانند به دلیل داشتن شخصیت حقوقی سرمایه های زیادی را به سمت خود جذب نموده و دارای نمایندگی و شعب زیادی در کشور و یا حتی خارج از کشور می توانند باشند.

داشتن شخصیت حقوقی باعث می شود مشتریان زیادی به دلیل اعتماد بیشتر به مدیران این نوع شرکت ها به انها رجوع کنند. این شرکت ها می توانند از وام ها و خدمات دولتی بیشتری بهره ببرند و مجموعا شرایط بهتری در حضور های اجتماعی برای مدیران خود خواهند داشت.

یک باشگاه ورزشی ثبت شده به راحتی می تواند خدمات بین المللی ارائه نموده، با باشگاه های خارجی تعامل کند و به تبادل اطلاعات و حتی ورزشکاران داخلی و خارجی با شرکت های ورزشی خارجی بپردازد. حضور شرکت های ورزشی با شخصیت حقوقی در میدان های بین المللی بهتر پذیرفته می شود چراکه اعتبار این شرکت ها وجود ورزشکاران و مدیران ورزشی این شرکت ها را توجیه می کند.

مزیت های باشگاه های ورزشی دارای شخصیت حقوقی زیاد هستند و هر کس تنها با دیدگاه خود می تواند برای ثبت باشگاه ورزشی اقدام نماید.

نحوه ثبت شرکت باشگاه ورزشی

در جایی از قانون ذکر نشده که باشگاه های ورزشی باید حتما از نهادی مجوز داشته باشند. اما در هر صورت فعالیت این شرکت ها باید با مجوز سازمان ورزش و جوانان باشد.  همچنین الزامی برای داشتن تجربه ورزشی و مدرک تحصیلی ورزشی و تربیت بدنی برای ثبت شرکت ورزشی دیده نشده و این درحالی است که داشتن مدرک تحصیلی مرتبط با حوزه های ورزشی مانند تربیت بدنی و یا داشتن سوابق مرتبط ورزشی می تواند در رتبه بندی باشگاه های ورزشی و همچنین در اعتبار این باشگاه ها بسیار موثر باشد بخصوص اگر نوع شرکتی که ثبت می شود از نوع شرکت تضامنی باشد.

شرکت های ورزشی باید در هر یک از قالب های تعیین شده در قانون تجارت و بصورت تجاری به ثبت رسانده شوند. هر چند عموما فعالیت این نوع شرکت ها با دو نوع ثبت شرکت سهامی خاص و یا شرکت با مسئولیت محدود بیشتر به ثبت می رسند ولی محدودیتی برای ثبت شرکت در قالب های دیگر نیست.

بعضا به دلیل اعتبار بالای موسسین یک شرکت ورزشی مثلا ملی پوشان یک دسته ورزشی خاص ، ممکن است قالب شرکت خود را تضامنی انتخاب کنند که این موضوع به دلیل اعتبار این ورزشکاران اتفاقا پسندیده است چرا که اختیارات شرکت را تماما در اختیار خواهند داشت و محدودیت کمتری هم نسبت به شرکت های سهامی دارند.

یا ممکن است موسسیت شرکت های ورزشی خواهان ثبت مجموعه ای ورزشی باشند که با داشتن زمین های مختلف و همچنین با داشتن شرایط ورزشی متنوع بخواهد فعالیت نماید. قاعدتا این نوع مجموعه های ورزشی به سرمایه خیلی زیادی نیاز دارند که تنها با ثبت شرکت سهامی عام امکان ایجاد چنین شرکتی وجود دارد . در این نوع  شرکت ها به دلیل تامین اکثر سرمایه توسط مردم و سایر اشخاص حقوقی تامین سرمایه بسیار ساده تر است.

اما در این مقوله بهتر است به دو نوع متداول ثبت شرکت ورزشی پرداخته شود. ثبت شرکت ورزشی سهامی خاص و ثبت شرکت سهامی با مسئولیت محدود

ثبت شرکت ورزشی سهامی خاص

شرکت های ورزشی سهامی خاص باید توسط سه نفر حداقل به عنوان سهامدار اولیه و با توجه به تعاریف قانونی شرکت سهامی خاص به ثبت برسند. هر یک از این  سهامداران تامین کننده بخشی از سرمایه مورد نیاز شرکت خواهد بود که مطابق قانون نمی تواند از یک میلیون ریال کمتر دیده شود. این سرمایه حداقلی باید همیشه و در همه شرایط فعالیت شرکت محفوظ باشد چرا که در غیر اینصورت خطر انحلال برای شرکت بوجود می اید.

سرمایه تعهد شده باید توسط سهامداران شرکت تادیه شود. این سرمایه باید در حساب شرکت واریز و سپرده شود که حداقل موجودی قابل سپرده گذاری در حساب شرکت  درصد از تعهدات سهامداران می باشد.

سرمایه می تواند بصورت نقدی و یا بصورت غیر نقدی و با ارائه سایر موارد سرمایه ای اعم از زمین، طلا، تجهیزات و … باشد. در این صورت باید کارشناسی از دادگستری این اموال غیر نقدی را تقویم کرده و تمام سهامداران ان را به نشانه رضایت و تایید امضا کنند.

سرمایه در شرکت های ورزشی سهامی خاص مطابق با بندی در اساسنامه شرکت به قطعات مساوی و کوچک سهام تبدیل و بین سهامداران به اندازه سرمایه انها تقسیم می شوند تا هر کس از این به بعد بدون در نظر گرفتن میزان اروده و سرمایه خود و تنها به اندازه سهام در شرکت مسئولیت داشته باشد و از سود و زیان شرکت برخوردار شود.

مجمع عمومی سهامداران متشکل از همه سهامداران باید در ابتدا تاسیس شود و لیست نفراتی برای هیئت مدیره ، دو نفر به عنوان بازرس اصلی و علی البدل، نفرات دارای حق امضا مجاز  و مستندات شرکت تهیه و توسط همه شرکا تایید شوند. نفرات منتخب شده برای عناوین مختلف در این مجمع باید مسئولیت های خود را بصورت کتبی و یا با امضا ذیل صورتجلسه مشخص کنند.

سپس هیئت مدیره تشکیل جلسه می دهد و مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره و نایب رئیس از بین نفرات مشخص می شود.

سپس صورتجلسه مجمع عمومی موسسین، صورتجلسه هیئت مدیره و اساسنامه و اظهارنامه و سایر مستندات دیگر برای ثبت شرکت باید به همراه درخواستی از طرف هیئت مدیره برای اداره ثبت شرکت ها ارسال شود و مراحل ثبت شرکت دنبال شود. شرکت های ورزشی سهامی خاص را بهتر است وکیلی از موسسه حقوقی ویونا برای شما به ثبت برساند.

شرکت ورزشی سهامی خاص با درج اگعی تاسیس این شرکت ها در روزنامه رسمی و یک روزنامه منتخب کثیر الانتشار و نهایتا دریافت کد اقتصادی می توانند به فعالیت رسمی خود بپردازند.

ثبت شرکت ورزشی با مسئولیت محدود

شرکت های ورزشی با مسئولیت محدود برای ثبت روالی مشابه به شرکت های ورزشی سهامی خاص دارند البته با تفاوت هایی خاص.

شرکت های ورزشی با مسئولیت محدود می توانند توسط دو نفر به ثبت برسند. این شرکت ها هر چند باید حداقل یک میلیون ریال برای ثبت شرکت را تعهد نمایند ولی تا زمانی مشخص این تعهد بر عهده مدیر عامل باقی می ماند و نیازی نیست در همان ابتدا سرمایه ای سپرده شود.

ضمنا سرمایه در شرکت های ورزشی با مسئولیت محدود به هیچ عنوان بصورت سهام تقسیم و طبقه بندی نمی شود. سرمایه دقیقا عنصر تعیین کننده میزان مسئولیت در شرکت با مسئولیت محدود می باشد و هر شریک تنها به اندازه سرمایه ای که در شرکت دارد مسئولیت و تعهد خواهد داشت و از ضرر و زیان و سود و بهره شرکت نصیب دارد.

در شرکت های ورزشی با مسئولیت محدود مدت مدیریت محدود نیست و هر فرد بدون داشتن حتی سهام می تواند مدیریت این شرکت ها را به شرط توافق شرکای شرکت عهده دار باشد. همچنین الزامی به تعیین بازرس در این نوع شرکت ها نیست و در صورتیکه سرمایه ای بصورت غیر نقدی اورده شود هم الزامی به حضور کارشناس رسمی دادگستری دیده نشده و می توانند شرکا خودشان تقویم و تفاهم نمایند.

هر چند توصیه می شود بازرس و تقویم اموال و دارایی ها مطابق با شرکت های سهامی انجام شود تا از مشکلات احتمالی آتی شرکت  و شرکا در امان باشند.

در هنگام نامگذاری شرکت های ورزشی باید ضمن اوردن نام قالب شرکت مثلا سهامی خاص در عنوان حداقل سه سیلابه شرکت عبارت ورزش و یا ورزشی هم دیده شود.

مدارک مورد نیاز جهت ثبت شرکت باشگاه ورزشی سهامی خاص:

  • تصویر برابر با اصل کارت ملی و شناسنامه تمام افراد
  • گواهی عدم سوء پیشینه مدیرعامل، اعضای هیئت مدیره و بازرسین
  • مدارک بانکی مبنی بر پرداخت حداقل ۳۵ درصد از سرمایه اولیه شرکت
  • دو نسخه اساسنامه با امضای سهامداران
  • دو نسخه اظهارنامه با امضای سهامداران
  • دو نسخه صورتجلسه مجمع عمومی موسس با امضای موسسین
  • دو نسخه صورتجلسه هیئت مدیره با امضای اعضای هیئت مدیره
  • وکالتانه وکیل در صورت انجام فعالیت ثبت توسط وکیل

مدارک مورد نیاز جهت ثبت شرکت باشگاه ورزشی با مسئولیت محدود:

  • مدارک شناسایی تمام افراد که در دفاتر اسناد رسمی برابر با اصل شده باشد
  • گواهی عدم سوء پیشینه برای مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره
  • دو نسخه صورتجلسه مجمع عمومی موسسین با امضای موسسین
  • دو نسخه اساسنامه با امضای موسسین
  • دو نسخه تقاضانامه با امضای موسسین
  • دو نسخه شرکتنامه با امضای موسسین
  • وکالتانه وکیل در صورت انجام فعالیت ثبت توسط وکیل

ثبت شرکت ورزشی در هر یک از قالب های حقوقی نیازمند وجود تخصص و کاردانی حرفه ای است. پیچیدگی های ثبت این نوع شرکت ها قطعا شما را به اشتباه خواهند انداخت و این موضوع می تواند هزینه های ثبتی شما را چندین برابر کند. برای دریافت خدمات تخصصی با ما درارتباط باشید.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

 

حقوق_ورزشی

بایدها و نبایدهای ورزش در ماه رمضان

قطعاً ورزش در ماه مبارک رمضان نیز می تواند نقش مهمی در سلامتی افراد ایفا کند و برخلاف تصورات ورزش با روزه منافاتی ندارد.

حسین تیموری زمانه اظهارکرد: ورزش همواره برای سلامتی جسم و روح سفارش شده است و قطعاً در این ماه نیز ورزش می‌تواند نقش مهمی در سلامتی افراد ایفا کند و برخلاف تصورات ورزش با روزه منافاتی ندارد، بلکه اگر به صورت صحیح و اصولی انجام شود می‌تواند باعث آرامش، کاهش استرس و همچنین استقامت و صبر افراد در این ماه شود.

ورزش در ماه مبارک رمضان قطعاً از تجمع چربی در بدن جلوگیری می‌کند و سوخت و ساز بدن را تسریع می بخشد، به صورتی که روزه‌داران کمتر دچار مشکلات گوارشی و افت قندخون می‌شوند.

این فیزیولوژیست ورزشی خاطرنشان کرد: ورزشکاران می‌توانند با یک برنامه غذایی غنی نیاز غذایی خود را جهت انجام فعالیت ورزشی در ماه مبارک رمضان تأمین کنند و از سویی ساختار بدنی‌شان را نیز در این ماه حفظ کنند.

استفاده به موقع و به اندازه از آب نیز نکته مهمی است که باید در ماه مبارک رمضان به آن توجه شود زیرا کم آبی می‌تواند در برخی از موارد به ویژه زمانی که ورزش کردن به صورت سنگین باشد، مشکل‌ساز شود. در مجموع اگر فرد باهوش باشد می‌تواند با تغییر زمانی برنامه ورزشی این مشکل را برطرف کند.

ورزشکاران می‌توانند برنامه ورزشی صبح خود را به عصر یا بعد از زمان افطار منتقل کنند. به این ترتیب احتمال وقوع مشکلات را به حداقل می‌رسانند. ضمن این که نباید فراموش شود که شدت فعالیت‌ها می‌تواند در وضعیت روزه‌دار تأثیرگذار باشد و ما به عنوان متخصص توصیه می‌کنیم از انجام فعالیت‌های ورزشی سنگین در ماه مبارک رمضان پرهیز شود زیرا فعالیت ورزشی سنگین منجر به صرف انرژی بیشتر می‌شود و می‌تواند زمینه‌ساز سوءتغذیه خفیف یا شدید و از طرفی کاهش سطح انرژی شود و همین نیز می‌تواند باعث شود در طول هفته یا ماه فرد فشار زیادی را متحمل شود. بنابراین افراد روزه‌دار باید سعی کنند از انجام تمرین و فعالیت‌های ورزشی سنگین پرهیز کنند

وی همچنین درباره بهترین زمان برای ورزش در ماه مبارک رمضان، گفت: بهتر است از ورزش کردن در فاصله سحر تا افطار خودداری شود و فعالیت به بعد از زمان افطار موکول شود. موضوعی نگران‌ کننده نیز این است که آیا باید فعالیت ورزشی بلافاصله بعد از زمان افطار باشد که من می‌گویم خیر. زیرا به خاطر فرآیند هضم و جذب و اینکه بدن آمادگی لازم را داشته باشد و یک ورزش بدون نگرانی انجام شود، در صورت امکان فعالیت ورزشی بهتر است دو تا سه ساعت بعد از زمان افطار انجام شود، در غیر این صورت حداقل یک ساعت بعد از زمان افطار باشد. البته من بعضی از مسابقات ورزشی را دیده‌ام که بلافاصله یا ۳۰ دقیقه بعد از افطار شروع می‌شوند که این را هم باید مدیریت کرد تا ورزشکاران تحت فشار قرار نگیرند.

همچنین به ورزشکاران توصیه می‌کنم بلافاصله بعد از صرف سحری ورزش نکنند زیر این نیز باعث می‌شود بدن تحت فشار قرار بگیرد و در نهایت باید بگویم بهتر است فعالیت ورزشی در ماه مبارک رمضان یک روز در میان انجام شود. همچنین تأکید می‌کنم با توجه به محدودیت دریافت مایعات در حین روزه‌داری، ورزشکارارن باید از فعالیت روزانه در زیر نور خورشید و محیط‌های باز و گرم خودداری کنند تا از فواید ورزش در ماه مبارک رمضان به بهترین شکل ممکن بهره ببرند.

فعالیت ورزشی باعث آمادگی قلبی عروقی، عضلانی، اسکلتی و فیزیولوژی بدن می‌شود و اگر فرد در ماه مبارک رمضان ورزش را کنار بگذارد این باعث می‌شود فوایدی را که فرد قبلاً به دست ‌آورده است، آرام آرام از دست بدهد. بنابراین توصیه من این است که حتماً فعالیت ورزشی در ماه مبارک رمضان با تعداد جلسات محدودتر در طول هفته و با شدت متوسط و کم انجام شود. به قلم: حسین تیموری زمانه

بهترین تغذیه و زمان ورزش برای ورزشکاران در ماه رمضان

ورزشکاران باید ماه رمضان در رابطه با نوع تغذیه و تمرین خود طوری برنامه‌ریزی کنند که وضعیت تغذیه، شدت و زمان تمرین متناسب با روزه‌داری باشد. در ماه رمضان سوالات متعددی برای ورزشکاران در رشته‌های مختلف ورزشی پیش می‌آید که آیا می‌توانند در این ماه پیشرفتی داشته باشند یا خیر؟ چگونه عمل کنند که دچار افت بدنی و عضلانی نشوند؟ چه موقعی از روز را به ورزش بپردازند؟ در سحر چه غذایی و مکملی بخورند و در افطار چه؟ این سوالات فقط مختص ورزشکاران نیست شاید این سوال برای افراد عادی و غیر ورزشی نیز پیش بیاید که سحر چه چیزی بخوریم که دچار تشنگی و کم آبی نشویم و چه غذایی بخوریم تا مدت زیادی از لحاظ انرژی و مواد غذایی تامین کننده غذای عضلات ما باشد؟

اول اینکه زمان سحر باید از کربوهیدرات‌های مرکب (ترکیبی از انواع مختلف قنددارغذاهایی مانندپاستا، غلات کامل، میوه‌ها، آجیل ودانه‌ها) استفاده کنیم و این نوع کربوهیدرات همانطور که از نوع کند هضم هستند در مدت طولانی‌تری نسبت به سایر قندها می‌توانند انرژی یکنواختی را در اختیار افراد قرار دهند و به یکباره باعث بالا رفتن سطح انسولین نمی شوند و در نتیجه با گرسنگی شدید روبرو نمی شوند. پس از آن استفاده از گوشت گوساله و مقداری میوه –ترجیحا هندوانه – و همچنین سبزیجات تازه مثل کاهو و ماست کم چرب و نوشیدن ۲ لیوان شیر بعد از غذا توصیه می‌شود، زیرا پروتئین شیر از نوع کازئین است و می تواند برای مدت طولانی‌تری سطح آمینو اسید خون را بالا نگه دارد؛ ضمن اینکه دقت داشته باشید در این وعده از مصرف «نمک»، کله پاچه، انواع سوسیس و کالباس، زولبیا و بامیه و مواد بی ارزش خودداری کنید زیرا این مواد باعث تشنگی شدید شده و نیاز غذایی شما را برطرف نمی‌کند.

آن دسته از ورزشکارانی که نیاز به برخاستن صبح از خواب ندارند و یا بعد از ظهر تمرین می‌کنند، ترجیحا تا نزدیکی ظهر فعالیتی نداشته باشند و بعد از آن نیز تا حد امکان در طول روز در خیابان پیاده‌روی نکنند و در محیط‌های گرم قرار نگیرند.

حدود نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه قبل از افطار، نوبت به انجام یک تمرین سبک ۳۰ دقیقه‌ای میل به هوازی، با وزنه‌های سبک و تکرارهای ۸ تا ۱۲ تایی است و در این زمان بدن شما از اذان صبح تا زمان افطار تغذیه نکرده و ذخایر گلیکوژن به حداقل رسیده و یکی از بهترین زمان‌ها برای سوزاندن چربی است که در همان ابتدای تمرینات، بدن در فاز چربی سوزی قرار می‌گیرد و از سوی دیگر با انجام تمرینات سبک با وزنه، تارچه‌های عضلانی را تحریک کرده و از تحلیل رفتن عضلات جلوگیری می‌شود، در عین حال باید طوری برنامه‌های تمرینی را تنظیم کرد که با پایان تمرینات، زمان افطار باشد.

در زمان افطار نیز مصرف «وی پروتئین» (تهیه شده از محل های مجاز) با مقداری عسل به همراه آبی که سرد نباشد توصیه می‌شود و ۱۵ دقیقه پس از آن، صرف مقداری حلیم که در آن از گوشت بوقلمون استفاده شده و بهتر است مقداری دارچین و عسل نیز به آن اضافه شود و در کنار آن مصرف پنج عدد سفیده تخم‌مرغ، میوه و سبزیجات و چای مناسب است.

دقت داشته باشید در این وعده، بیشتر از موارد توصیه شده چیزی استفاده نکنید زیرا با مشکلات گوارشی و درد معده روبرو می‌شوید و نمی‌توانید در وعده شام غذایی میل کنید. پس از گذشت حدود ۳ ساعت، نوبت به وعده غذایی شام می‌رسد که ترجیحا مقداری ماکارونی یا برنج، ماهی یا سینه مرغ و سالاد که به آن ماست کم چرب اضافه شده فرا می‌رسد و دو سوم بشقاب برنج یا ماکارونی به همراه ۳۰۰ گرم ماهی یا مرغ کافی است. علاوه بر این قبل خواب هم مصرف دو لیوان شیرکم چربی توصیه می شود و با توجه به فصل گرما و کم آبی از زمان افطار تا سحر، مصرف مایعات فراوان به صورت جرعه جرعه، امری ضروری است. به قلم: مجتبی خادم

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

چالش «اول و اصلی» ورزش ایران چیست؟

بر اساس «سند تحول دولت مردمی» چالش اول و اصلی ورزش ایران ضعف نظام ورزشی حرفه‌ای و ملی است که دارای عوامل چهارگانه بوده و به منظور رفع این چالش بزرگ باید اقدامات مختلفی در دستورکار قرار گیرد.

 «سند تحول دولت مردمی» از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین ابراهیم رئیسی رییس جمهوری ایران در ۸ اسفندماه سال جاری به اعضای هیات دولت ابلاغ شد. در این سند آمده است: “در اجرای وعده داده شده در ابتدای تشکیل دولت سیزدهم و در راستای تحقق اهداف مندرج در قانون اساسی، سند جشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، سیاست های کلی نظام و با اتکا و بهره مندی از بیانات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، رفع نیازهای مردم، حل مسائل اساسی کشور و در اجرای اصل ۱۳۴ قانون اساسی «سند تحول دولت مردمی» به عنوان برنامه و خط مشی دولت و مبنای عمل قوه مجریه، وزرا و دستگاه های اجرایی ابلاغ می شود».

بر اساس این سند چالش اول ورزش ایران، ضعف نظام ورزشی حرفه‌ای و ملی است که دارای عوامل چهارگانه تصدی گری دولت در ورزش، چرخه ناقص نظام مدیریت به ویژه در ورزش قهرمانی، ضعف نظارتی در ورزش و ضعف دیپلماسی ورزشی است.

تصدی‌گری دولت در ورزش

در «سند تحول دولت مردمی»، مردمی‌سازی نظام مدیریت ورزش به عنوان اولین راهبرد تعریف شده و ۶ اقدام مهم در این راستا باید انجام شود.

اولین اقدام استقرار نظام جامع باشگاهداری حرفه‌ای مشتمل بر نظام حرف و مشاغل ورزشی، نظام بیمه‌ای ورزش (بیمه اجتماعی و سلامت ورزشکاران، مسئولیت مدنی مجموعه‌های ورزشی و مربیان، تضمین کیفیت خدمات و کالاهای ورزشی و بازاریابی ورزشی)، نظام حقوق ورزشی (حق پخش رسانه‌ای مسابقات ورزشی، حق مالکیت معنوی در ورزش، حق رشد ورزشکاران، حق بهره‌مندی از درآمدهای روز مسابقه برای باشگاه‌ها) از طریق جهت‌دهی تسهیلات بانکی، کمک‌ها و تخفیفات و ترجیحات مالیاتی برای باشگاه‌های حرفه‌ای به سمت فعالیت در چهار رده سنی و چهار گروه و رشته ورزشی (پرطرفدار، پایه، پرمدال، ملی و واجد ارزش) در دو گروه بانوان و آقایان (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی) است.

دومین اقدام به خروج دولت از باشگاه‌داری و واگذاری شرکت‌های فرهنگی _ ورزشی در قالب پیمان مدیریت از طریق آگهی مزایده عمومی برای دوره چهارساله، بررسی اهلیت و انجام تعهدات فنی و مالی خریدار مانند کسب عنوان یا رتبه در بازی‌های داخلی و آسیایی، ایجاد آکادمی‌های وابسته در مناطق مختلف کشور، ایجاد زیرساخت‌های ورزشی خاص بانوان و معلولان، فعالیت در رشته‌های ورزشی پایه و پرمدال، ملی و واجد ارزش، عدم فعالیت‌های سیاسی، امکان فسخ پیمان در صورت عدم انجام تعهدات یا عدول از شرایط اهلیت، اخذ ضمانت از خریدار جهت عدم ایجاد دین و تعهد برای ادوار بعد، شفافیت در عملکرد مالی طی دوره پیمان و ارائه صورت مالی حسابررسی شده سالانه به وزارت ورزش و جوانان (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت امور اقتصادی و دارایی، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری) مربوط می‌شود.

اقدام سوم شامل واگذاری اماکن، زیرساخت‌های ورزشی دولتی و طرح‌های نیمه تمام با ثبت اطلاعات کلیه اماکن و فضاهای ورزشی شامل مالک، بهره بردار، مدیر مجموعه، زمان و بهای پیمان، رشته‌های مشمول فعالیت، رتبه و سطح مربی و باشگاه در سامانه الکترونیکی یکپارچه شفافیت اطلاعات ورزشی با پیش‌بینی شناسه مکان ورزشی، به منظور ارزشیابی و نظارت عمومی مردم از طریق سامانه برخط نظارتی و اولویت‌دهی واگذاری مدیریت اماکن ورزشی به فدراسیون‌ها و هیات‌های ورزشی، شهرداری‌ها، دهیاری‌ها و نهادهای مردمی (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری) است.

چهارمین موردی که باید مدنظر قرار گیرد شامل توسعه بازار ملی و منطقه‌ای محصولات و اقلام ورزشی تولید داخلی، تجمیع تقاضای داخلی به ویژه تقاضای نهادهای ورزشی و پیش‌بینی مکان‌هایی برای استقرار کارگاه‌های تولیدی و عرضه و فروش محصولات ورزشی در مجموعه‌های بزرگ ورزشی کشور (بلندمدت _ وزارت ورزش و جوانان، وزارت صنعت، معدن و تجارت) است.

پنجمین اقدام ترغیب و تسهیل مدیریت و سرمایه گذاری خیرین در ورزش به ویژه در ورزش‌های پرمدال، مدال‌آور، ملی و واجد ارزش، با ترویج فرهنگ وقف و جذب مشارکت خیرین و شکل‌دهی و تقویت‌ مجمع ملی خیرین و واقفان ورزش (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) تعریف شده است.

مورد ششم نیز شامل ترغیب و تسهیل مدیریت و سرمایه گذاری بخش غیردولتی در ورزش به ویژه در ورزش‌های پرمدال، مدال‌آور، ملی و واجد ارزش‌ با اصلاح ضوابط صدور مجوز تاسیس باشگاه‌ها، انجمن‌ها، هیات‌ها و اتحادیه‌های ورزشی، تسهیلات مالی و کمک‌های فنی و اعتباری (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان) می‌شود.

چرخه ناقص نظام مدیریت به ویژه در ورزش قهرمانی

چرخه ناقص نظام مدیریت به ویژه در ورزش قهرمانی به عنوان دومین عامل چالش اصلی ورزش ایران یعنی ضعف نظام ورزش حرفه‌ای و ملی مطرح شده است و راهبرد آن بهینه‌سازی و ارتقای نظام‌های یکپارچه و زنجیره مدیریت ورزش قهرمانی اعلام شده و در این راستا باید ۴ اقدام مهم در دستورکار قرار گیرد.

اولین اقدام شناسایی و تربیت استعدادهای ورزشی با استقرار مراکز استعدادیابی در فدراسیون‌های ورزشی، نقش‌آفرینی مدارس به عنوان رکن شناسایی استعدادها، فعال‌سازی ظرفیت آکادمی باشگاه‌های حرفه‌ای و پایگاه‌های ورزش قهرمانی و اولویت ورزش‌های پایه و پرمدال، مدال‌آور، ورزش‌های ملی و واجد ارزش، از طریق اجرایی سازی نظام حق رشد ورزشکاران (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت آموزش و پرورش) است.

توسعه و تجهیز پایگاه‌های قهرمانی در کشور با استقرار نظام آمایش سرزمینی و تمرکز بر رشته‌های پایه، مدال‌آور و پرمدال و ورزش بانوان، معلولان و ناشنوایان و امکان واگذاری مدیریت این پایگاه‌ها به فدارسیون‌های ورزشی (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان) به عنوان دومین اقدام تعریف شده است.

توسعه نظام ملی مسابقات ورزشی آقایان و بانوان از سطح روستا تا ملی و استقرار لیگ‌های حرفه‌ای در رشته‌های حائز اهمیت (بلندمدت _ وزارت ورزش و جوانان، وزارت آموزش و پرورش) سومین موردی است که باید مدنظر قرار گیرد.

چهارمین مورد نیز استقرار مرجع حکمیت، داوری و حل اختلاف در ورزش برای رسیدگی به اعتراضات و تظلمات ورزشی و احقاق حقوق جامعه ورزشی کشور به ویژه ورزشکاران، قهرمانان و مربیان ورزشی، به عنوان بالاترین مرجع حقوقی ورزش حرفه‌ای و قهرمانی در کشور، با امکان تجدیدنظر احکام مراجع داخلی باشگاه‌ها و فدراسیون‌ها (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان) است.

ضعف نظارتی در ورزش

ضعف نظارتی در ورزش به عنوان سومین عامل در ایجاد چالش اول ورزش کشور یعنی ضعف نظام ورزشی حرفه‌ای و ملی اعلام شده است و راهبرد آن بر اساس سند مذکور مدیریت تعارض منافع و افزایش شفافیت در ورزش است و به منظور تحقق این هدف باید اقدامات مختلفی مدنظر قرار گیرد.

توسعه سامانه الکترونیکی یکپارچه شفافیت اطلاعات ورزشی در صدور مجوزها، واگذاری طرح‌های موضوع ماده ۲۷ قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت (۲)، ثبت کلیه قراردادهای ورزشی و کمک‌های مالی دولت به اشخاص حقیقی و حقوقی با امکان دسترسی برای نهادهای نظارتی و نهادهای مردمی (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری) اولین اقدامی است که باید در این راستا مدنظر قرار گیرد.

بازنگری در نظام توزیع منابع حمایتی و کمک‌های دولت به فدراسیون‌ها و هیات‌های ورزشی با شاخص‌هایی نظیر عملکرد ورزشی، جمعیت تحت پوشش و اولویت رشته ورزشی در ارتقای هویت ملی و شفافیت در مصارف و عملکرد (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان) به عنوان دومین اقدام تعریف شده است.

سومین اقدام توسعه سامانه برخط حسابداری تعهدی برای ثبت کلیه منابع و مصارف مالی در نهادهای ورزشی و انتشار عمومی صورت‌های مالی هیات‌ها، فدراسیون‌ها، کمیته‌های ملی المپیک و پارالمپیک، صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان ورزشی و شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری) است.

چهارمین اقدام رفع تعارض منافع در شئون مختلف اداره ورزش و منع عضویت کارکنان وزارت ورزش و جوانان در اداره امور هیات‌ها، فدراسیون‌ها، کمیته‌های ملی المپیک و پارالمپیک و صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان ورزشی (کوتاه مدت – وزارت ورزش و جوانان، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری) تعریف شده است.

رسیدگی فوری و دقیق به گزارش‌های مردمی ارسالی به درگاه گزارش‌دهی مردمی در خصوص فسادهای ورزشی (میان‌مدت _ وزارت ورزش و جوانان، دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری) به عنوان پنجمین اقدام باید مدنظر قرار گیرد.

نظارت مستمر و نظام‌مند بر فعالیت باشگاه‌های ورزشی عمومی و حرفه‌ای و اعتباربخشی و رتبه‌بندی این باشگاه‌ها از حیث رعایت موارد فنی، مالی، اخلاقی، فرهنگی و عمومی، با امکان ارزشیابی مراجعان، والدین و مربیان (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان) ششمین اقدامی است که باید انجام شود.

هفتمین اقدام نیز اصلاح ضوابط نظام تامین، توزیع، عرضه و فروش مکمل‌ها و نیروزاهای ورزش برای ارائه خدمات پاک و سالم ورزشی (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) است.

ضعف دیپلماسی ورزشی

ضعف دیپلماسی ورزشی به عنوان چهارمین عامل در ضعف نظام ورزش حرفه‌ای و ملی عنوان شده است و راهبرد آن نقش‌آفرینی در تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی و افزایش سهم کشور در کرسی‌های بین‌المللی ورزش است و در این راستا باید ۲ اقدام مهم مدنظر قرار گیرد.

توسعه ارتباطات و حمایت از عضویت یا نمایندگی ایران در سازمان‌ها و مجامع و اخذ کرسی‌های بین‌المللی ورزشی توسط چهره‌های ورزشی و مدیریتی (میان مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت امور خارجه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) به عنوان اولین اقدام و کسب میزبانی مستقل رویدادها، مسابقات، نشست‌ها و مجامع منطقه‌ای و بین‌المللی ورزشی یا مشترک با همسایگان و کشورهای حوزه تمدنی (بلند مدت – وزارت ورزش و جوانان، وزارت امور خارجه) به عنوان دومین اقدام در این رابطه تعریف شده است.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۲۱۲۰۶۳

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ناگفته‌های دختر رکابزن ایران از فرصت سوزی در قهرمانی آسیا

دختر رکابزن ملی پوش ایران گفت: فرصت گرفتن مدال را در مسابقات قهرمانی آسیا راحت از دست دادیم و تیم ما استراتژی و هماهنگی نداشت.

ماندانا دهقان درباره ی عملکرد تیم ملی دوچرخه سواری زنان ایران در مسابقات قهرمانی آسیا بیان کرد: مسابقات قهرمانی آسیا تاجیکستان از سطح مطلوبی برخوردار بود اما با توجه به اینکه کشورهای کره، ژاپن، هنگ کنگ و چین حضور نداشتند نمی‌توان ارزیابی کاملی از آن تیم ها برای بازیهای آسیایی داشت. با توجه به رقبای دیگری که حضور داشتند به نظرم اگر کار تکنیکی بیشتری انجام داده بودیم، نتیجه بهتری در تایم تریل تیمی می گرفتیم. ما در تایم تریل تیمی سوم شدیم که اگر کار تکنیکی و تیمی بیشتری انجام داده بودیم به نظرم حداقل می توانستیم مدال نقره بگیریم.

تیم ما استراتژی نداشت
او در مورد نرسیدن به مدال استقامت جاده قهرمانی آسیا نیز گفت: ماده استقامت جاده به گونه ای است که همه تیم ها باید استراتژی و کار تیمی داشته باشند اما تیم ما استراتژی، هماهنگی و همکاری تیمی نداشت و به همین دلیل نشد که نتیجه بگیریم.

دختر دوچرخه‌سوار ایران در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه مگر قبل از قهرمانی آسیا و در تمرینات، داشتن استراتژی کار نشده بود ؟ تصریح کرد: متاسفانه کم کار شده بود.

فرصت گرفتن مدال راحت از دست رفت

او در مورد اینکه با توجه به نبود تعدادی از مدعیان، این انتظار بود دوچرخه‌سواری زنان از این فرصت برای کسب مدال بیشتر استفاده کند، گفت: فرصت راحت از دست رفت و  شاید دیگر این فرصت تکرار نشود اما کاری نمی توان کرد.

باید در مسابقات بیشتری شرکت کنیم
دهقان در پاسخ به این پرسش که با توجه به این شرایط امکان گرفتن نتیجه در بازی‌های آسیایی وجود دارد یا خیر؟ تاکید کرد: بله البته که وجود دارد. ما توانایی گرفتن نتیجه را داریم اما باید کار شود. داشتن هماهنگی و استراتژی خیلی مهم است و باید در مسابقات زیادی شرکت کنیم. رکابزنان ازبکستان و قزاقستان که نتیجه گرفتند ماه ها است که در مسابقات مختلف شرکت می کنند. یکی دو نفر از آنها چند ماه در مسابقات بلژیک بودند اما تنها مسابقه ما ترکیه بود. مسابقه خیلی مهم است چون باعث بالا رفتن جسارت می شود و کمک می کند که نتیجه بگیریم. با یک مسابقه نمی توان کاری کرد. الان تیم های ضعیف هم خودشان را بالا کشیده اند. تیم امارات که همیشه از ما عقب تر بود، در سطح امید، سوم شد.

ما همیشه نسبت به ازبکستان سطح بالاتری داشتیم اما الان ازبکستان به گونه ای کار کرده که عملکرد خیلی خوبی در قهرمانی آسیا داشت و در مسابقه ترکیه هم با وجود اینکه رکابزنان اروپایی هم حضور داشتند، یک رکابزنی از ازبکستان قهرمان شد. در مسابقات قهرمانی آسیا هم ازبکستان در تمامی رده ها با نفرات کامل حضور داشت و این در حالی بود که ما فقط سه نفر در رده بزرگسالان و دو رکابزن در رده زیر ۲۳ سال داشتیم و در رده جوانان هیچ رکابزنی اعزام نشد. سطح جوانان پایین بود و با توجه به عملکردی که رکابزنان جوان ما داشتند، می توانستند در این مسابقات قهرمانی آسیا مدال بگیرند. کشورهای دیگر برای بازی‌های آسیایی برنامه‌ریزی کرده اند و یا در مسابقات شرکت می کنند و یا در کشورهای دیگر اردو زده اند و این در حالی است که ما در ایران امکانات کافی و برنامه دقیق نداریم.

قراردادم در لیگ ۱۰ میلیون تومان است!

او در پاسخ به این پرسش که  سطح قراردادهای لیگ در بخش زنان بسیار پایین است و آیا این مسئله و کم رنگ بودن اعزام ها انگیزه را از خیلی از رکابزنان گرفته است؟ گفت: قراردادهای لیگ که خیلی کم است. قرارداد من برای یک فصل ۱۰ میلیون تومان است و این در حالی است که در حال حاضر  قیمت یک جفت کفش دوچرخه سواری حدود ۱۰ میلیون تومان شده است. دوچرخه‌سوارانی در بخش کوهستان و جاده بوده اند که به دلیل این شرایط،  دوچرخه سواری را کنار گذاشته‌اند.  مسئله دیگر این است که تعداد مسابقات داخلی ما هم بسیار کم است. قبلا لیگ ما در سه مرحله برگزار می‌شد که الان به دو مرحله کاهش یافته و با یک مسابقه قهرمانی کشور، کلا در طول سال فقط در سه مسابقه داخلی شرکت می کنیم. تعداد مسابقاتی که رکابزنان اروپایی شرکت می کنند که اصلاً  با ما قابل مقایسه نیست و رکابزنان آسیایی هم سه یا چهار مسابقه در ماه دارند. اگر فدراسیون شرایط اعزام به مسابقات بین‌المللی را ندارد می تواند تعداد مسابقات داخلی را افزایش دهد. وقتی که تعداد مسابقات داخلی زیاد باشد، در شرایط رقابت قرار می‌گیریم و در بالا رفتن سطح ما موثر است. همچنین باعث ایجاد انگیزه و بالا رفتن روحیه دوچرخه سواران می شود.

ماجرای نرسیدن چمدان دختران در قهرمانی آسیا 

دهقان در مورد ماجرای اینکه چمدان هایشان دیر به دستشان رسید و برخی وسایل خود را در ابتدای قهرمانی آسیا در اختیار نداشتند، گفت:  در مورد این مسئله نمی توان تقصیر را گردن فدراسیون انداخت چون علاوه بر ما، برای تیم های پاکستان، بنگلادش، تایلند و حتی خود امارات هم که در آن پرواز بودند، این اتفاق افتاد. البته اماراتی ها چون به هر حال پرواز از کشور خودشان بود رایزنی کردند و چمدان هایشان را با پرواز بعدی فرستاده بودند اما چمدان‌های ما سه روز بعد به دستمان رسید و سه روز اول بدون چمدان بودیم که سخت بود. مجبور بودیم برخی وسایل مثل رکاب یا کلاه را که در چمدان داشتیم، قرض بگیریم.

حواشی و مشکلاتی در تیم بانوان است

دختر ملی پوش ایران در پایان تصریح کرد: حواشی و مشکلاتی در تیم ملی بانوان هست که اگر برطرف شود آینده درخشانی پیش رو خواهد بود، همانطور که سالها قبل دوچرخه سواران ایران حتی نمی توانستند از خط پایان مسابقه عبور کنند اما در حال حاضر ما با بهترین های آسیا رقابت می کنیم. باید به آن نقطه ای برسیم که عنوان و مدال توسط هر دوچرخه‌سواری که کسب شود برای فدراسیون بسیار ارزشمند باشد. البته در نهایت این نکته را هم می گویم که سرپرست فدراسیون آقای هاشم کندی و خانم ساکی نایب رییس فدراسیون در چند ماه اخیر تمام تلاششان را برای بهبود اوضاع انجام داده اند.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۱۱۱۷۰۷

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

تلاش فرصت‌طلبان به بهانه کمک به فوتبال خوزستان اما برای پرکردن جیب‌هایشان!

مدیر عامل سابق باشگاه استقلال خوزستان گفت: زمانی که پول‌های هنگفت وارد فوتبال و بی‌حساب و کتاب ریخت و پاش شد، در آن موقع فرصت‌طلبان نه برای خدمت به فوتبال خوزستان، بلکه برای پرکردن جیب‌هایشان گام برمی‌داشتند.

صفرعلی جمالپور با با بیان این‌که خوزستان از سالیان گذشته با ارائه فوتبال هجومی با تکنیک و در خور توجه، طرفداران بیشماری را به خود جلب کرده است، اظهارکرد: هم اکنون نیز شور و علاقه به فوتبال این خطه کم و بیش احساس می‌شود. خوزستانی‌ها در ادوار مختلف در تشکیل تیم‌های ملی، حضوری پر قدرت و پرتعداد داشته‌اند اما این حضور (همیشگی و درخشان) سال به سال به حرکت حلزونی‌وار مبدل شد تا آن‌جا که برای حضور در تیم‌ملی از فوتبال با سابقه تنها نام یکی- دو بازیکن در جمع مردان ملی‌پوش به چشم می‌خورد.

حضور این تعداد اندک بازیکن در تیم‌ملی نشانگر کدام واقعیت‌ است و چه پیامدهایی برای این خطه فوتبال‌خیز خواهد داشت؟ این سوال در حالی مطرح می‌شود که سابقه دیرینه فوتبال در این استان باعث شده که خوزستان را به منبعی سرشار از استعدادها و تکنیک تبدیل کرده و به دلیل موفقیت و شرایط طبیعی این خطه، ورزش پرطرفدار فوتبال، جزیی از زندگی جوانان را به خود اختصاص داده اتست.

این کارشناس فوتبال افزود: در آن دوران که فوتبال ایران از تشکیلات وسیع و … برخوردار نبود، بازیکنانی خوزستانی از نظر تکنیک و خلاقیت‌های فردی سرآمد فوتبالیست‌های سایر استان‌ها بودند و همین امر پس از فراگیرشدن فوتبال در ایران و داغ شدن تنور مسابقات لیگ منطقه‌ای و باشگاهی کشور، باعث شذ که فوتبالیست‌های جوان آن زمان که فوتبالی باکلاس به نمایش می‌گذارشتند و هر تماشاگری را مجذوب فوتبال استثنایی خوزستان می‌کردند در تیم‌های خارجی بازی کنند اما اکنون از استانی که ۳ نماینده در لیگ برتر دارد، چند بازیکن در تیم‌ملی حضور دارد؟ خوزستان با این همه نیروی عظیم بازیکن چه بلایی بر سر خود آورده است؟ مگر بازیکنان مستعد خوزستانی کجا رفته‌اند که هیچ کس آن‌ها را به چشم نمی‌بیند.

زمانی نه چندان دور باشگاه‌های متمول پایتخت با سرمایه‌گذاری نسبتا کم، بهترین استعدادهای فوتبال خوزستان را گلچین کرده و برای هرچه قدرتمندتر شدن تیم‌های خود آن‌ها را به خدمت می‌گرفتند اما امروز خوزستان به عنوان واردکننده بزرگ فوتبال ایران به حساب می‌آید، به راستی چرا؟ در همه سال‌هایی که فوتبال خوزستان با افت و خیز دست به گریبان بود، هیچگاه روند انتقال بازیکنان این استان به تیم‌های تهرانی، اصفهانی و … متوقف نشد و همچنان نیز بازیکن صادر می‌کند؛ اما در چند سال اخیر دروازه‌های ورودی فوتبال استان یک‌باره گشوده شد و تیم‌های لیگ استان (از لیگ برتر گرفته تا لیگ۳) تعداد زیادی بازیکن غیربومی را به خدمت گرفتند.

جمالپور بیان کرد: در جام تخت جمشید همه تیم‌ها بازیکنان آبادانی داشتند اما امروز نماینده این شهر در هر فصل دست به دامن بازیکنان غیربومی سایر شهرها و حتی خارجی‌ها می‌شود. آیا برخی از تیم‌های استان، بازیکن‌سازی را با بازیکن سالاری اشتباه گرفته‌اند؟ آیا واقعا متولیان فوتبال خوزستان نظارت قوی و تیزبینانه‌ای اعمال می‌کنند؟ آیا آن‌ها به معنای واقعی برای افتخارآفرینی و سربلندی خوزستان تمام سعی و تلاش و امکانات لازم را به کار می‌گیرند؟ البته اگر این طور می‌شد که نمایندگان استان در لیگ به رتبه‌های قابل قبولی دست پیدا می‌کردند. باشگاه‌های بازیکن‌ساز خوزستان کجا هستند و چرا ورود بازیکن و … را بر استعدادهای نهفته خوزستانی ارجح‌تر می‌دانند.

از دوران طلایی قبل از انقلاب و لیگ تخت جمشید که بگذریم، به دوران ابتدایی ابتدای انقلاب و برگزاری مسابقات به شکلی جدید می‌رسیم که بهترین‌های استان‌های کشور در قالب تیم منتخب به میدان می‌رفتند  و مسابقات لیگ قدس را برگزار می‌کردند و در آن‌جا نیز بازیکنان خوزستانی یک پای تیم‌ملی بودند. آن زمان تما م توان و  پتانسیل انسانی و فوتبالی ما نیز درگیر لیگ قدس بود و این خود یک جنب و جوشی در سراسر کشور ایجاد می‌کرد اما اکنون با حرفه‌ای شدن فوتبال، استعدادها دیده نمی‌شوند چرا که یک تعداد و یک عده خاص همواره در لیگ برتر و لیگ دسته اول مربیگری و بازی می‌کنند و بقیه استعداد های شهرستانی هم تحت هیچ شرایطی دیده نمی‌شوند. یک عده دلال در فوتبال شهرستان‌ها جولان می‌دهند و اگر یک استعداد در یک گوشه از این کشور دیده شود، چنان او را در تحت فشار قرار می‌دهند که بازیکن هنوز به لیگ دسته اول نرسیده تمام شده است.

متاسفانه در این چند سال شعار داده ‌شده که ما در حال برنامه‌ریزی برای زیرسازی فوتبال هستیم. هرسالی که بگذرد از بچه‌های خوزستانی کمتر در تیم‌های ملی دیده می‌شود ولی اگر زیرساخت فوتبال خوبی داشتیم و شعار نمی‌دادیم و عمل می‌کردیم، این وضعیت به وجود نمی‌آمد و خوزستان بیش از هر استانی بازیکن غیربومی جذب نمی‌کرد اما کسانی هستند که دوست ندارند فوتبال خوزستان و باشگاه‌های آن به موفقیت برسد. زمانی که پول‌های هنگفت وارد فوتبال و بی‌حساب و کتاب ریخت و پاش شد، در آن موقع فرصت طلبان نه برای خدمت به فوتبال خوزستان بلکه برای پرکردن جیب‌هایشان گام برمی‌داشتند.

این نکته ضروری به نظر می‌رسد که متولیان فوتبال باید با آینده‌نگری اصولی و ارائه راهکارها و سیاست‌های برنامه‌ریزی شده خود علاوه بر استفاده از بازیکنان غیربومی به عنوان مکمل، زمینه رشد و شکوفایی نسل جوان فوتبال استان را نیز فراهم کنند و برای به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه فوتبال استان از هیچ کوششی دریغ نکنند. امیدوارم بازهم ببینیم در ترکیب ۱۱نفره تیم‌ملی دراگان اسکوچیچ جهت اعزام به مسابقات جام جهانی قطر نفراتی از خوزستان نیز باشند.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۲۱۲۰۱۶

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق_ورزشی

گفت‌وگو با مردی که مانع انحلال استقلال شد/ ناشنیده‌ها از بازی‌های آسیایی تهران

عنایت آتشی یکی از ۷ عضو کمیته برگزاری بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران بود و در تاریخ ورزش ایران نیز از جمله افراد تاثیرگذار به شمار می‌رود که در آخرین صحبت‌های خود، حقایق باور نکردنی را از برگزاری این رویداد بین‌المللی و بزرگ در تهران فاش کرد.

 بدون شک یکی از تاثیرگذارترین افراد در ورزش ایران خصوصا رشته بسکتبال، عنایت آتشی است. کسی که در همه رده‌های بسکتبال فعال بوده و از عضویت در تیم ملی شروع کرده و به جایگاه سرمربیگری نیز رسید. البته افتخارات آتشی به همین‌جا ختم نشد و او موفق شد در بازی‌های آسیایی تهران عضو کمیته ۷ نفره برگزاری مسابقات شود؛ بازی‌هایی که جایگاه ورزش ایران را به جهانیان اثبات کرد. ضمن اینکه باید او را متولی اصلی ایجاد باشگاه استقلال تهران بعد از انقلاب از دل تاج قدیم نیز دانست که مانع از نابودی این باشگاه پر طرفدار پایتخت شد.

آتشی که در عرصه مدیریت نیز تخصص و تجربه بسیاری دارد، سال‌ها به عنوان معاون مجموعه ورزشی آزادی و دبیر فدراسیون بسکتبال مشغول بود تا در بحث مدیریت نیز کارنامه قابل توجهی داشته باشد. البته کارنامه کاری او با حضور در عرصه گزارشگری بسکتبال نیز در بعد رسانه هم جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد تا همگان او را تاریخ شفاهی این رشته دانشگاهی در ایران بنامند. به بهانه اتمام یک قرن خورشیدی، برای بررسی تاریخ بسکتبال در ایران به سراغ این کارشناس و پیشکسوت متخصص رفته‌ایم که در ادامه،می‌خوانید:

 بچه کجا هستید و چگونه با بسکتبال درآمیخته شدید؟

من بچه جهرم از استان فارس هستم و در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۲۴ در یک خانواده بسیار معمولی و تقریبا پر جمعیت متولد شده‌ام. آن موقع ورزش آن‌چنان که امروز در بین خانوادها رونق دارد مورد توجه نبود. ورزش را در آن زمان فقط زورخانه می‌دانستند. ورزش‌های توپی و مدرن اینگونه رواج نداشت. من در مدرسه فردوسی و در شهر خودم زیر نظر آقای ایرج ایزدی که استادم بود بسکتبال را فرا گرفتم. از آنجا برای تیم جهرم انتخاب شدم. در مسابقات استانی و قهرمانی کشور شرکت کردم و بعد از آن برای سربازی به مرکز استان یعنی شیراز رفتم.

یادم است در اردو به ما گفتند خودتان هتل بگیرید و سه وعده غذا بخورید، در حمام روبروی امجدید حمام بروید و ۵ تومان هم به ما می‌دادند که خرج کنیم.در آنجا وقتی سرباز شدیم فرمانده سوم ارتش سر زمین بسکتبال به ما گفت که شما باید در مسابقات قهرمانی ارتش‌های ایران به میزبانی ارومیه شرکت کنید. یا اول می‌شوید یا اگر اول نشدید خودتان را باید به زندان معرفی کنید. سال ۱۳۴۵ بود که این حرف را به ما زد و واقعا هم در حرف خود اصلا شوخی نمی‌کرد. خوشبختانه در آن مسابقات اول شدیم و به زندان نرفتیم (باخنده). تیمسار میرباشیان بودند که این حرف را زدند. من قبل از سربازی در خانواده‌ای بودم که سه برادر داشتم و ۵ خواهر، خانواده پر جمعیتی بودیم و پدر من علاقه زیادی به ورزش نداشت اما وقتی ورزش گروهی را در دبیرستان خواجه نصیر جهرم دید علاقه‌مند شد و من را تشویق می‌کرد. فرد مورد علاقه او مردی به نام “خاک‌سبز” بود که همسایه ما بود و کشتی کار می‌کرد.

چه زمانی وارد تیم ملی شدید؟

همانطور که مشخص است و می‌دانید، بسکتبال و کشتی تفاوت زیادی دارند. سال ۱۳۴۷ بود که مربی آمریکایی تیم ملی آقای “دان لین هان” بنده را انتخاب کرد و وارد ۱۲ نفر تیم ملی شدم. در تهران حاضر شدم و آن زمان باید در ورزشگاه امجدیه که دو زمین آسفالت بسکتبال داشت با تیم ملی کار می‌کردم. کل فعالیت فدراسیون در آن زمان داخل یک اتاق بود در همین پارک شهر فعلی که کاخ ورزش قرار داشت.

البته نمی‌دانم بعد از برخورد موشک همچنان هست یا نه. اتاق رئیس فدراسیون اتاق ۲ در  ۲ بود که دکتر نخعی رئیس فدارسیون بود. یک میز، یک دبیر و یک مستخدم داشت. کل بودجه ایشان برای طول سال ۸۰ هزار تومان بود.

ایشان طبق دستور اجرایی باید تیم ملی پسران و دختران را انتخاب می‌کرد و مسابقات باشگاه‌های تهران را انجام می‌داد. اتفاقات آن زمان همان‌ها بودند. یادم است که به ما هم گفتند خودتان هتل بگیرید و سه وعده غذا بخورید، در حمام روبروی امجدید حمام بروید و ۵ تومان هم به ما می‌دادند که خرج کنیم. در هر صورت علاقه‌مندی من به بسکتبال از همین جا بیشتر شد تا اینکه مرحوم غلام واعظی مربی باشگاه تاج بنده را خواست و من عضو باشگاه تاج شدم. با تیم ملی در همین استادیوم هفتم تیر با تیم “گلف اویل” آمریکا و یک تیم از روسیه بازی کردیم و در مسابقات باشگاه‌های تهران هم حضور داشتیم که اینگونه بنده وارد بسکتبال حرفه‌ای شدم.

 تیم ملی ایران دقیقا چه زمانی شکل گرفت؟

روند گذشته بسکتبال ایران، همین‌ روند کشورهای پیشرفته کنونی است که در آن زمان برای ما وجود داشت و متاسفانه الان نیست که عقب ماندیم.ورزش بسکتبال از سال ۱۳۰۲ در ایران آغاز به کار کرد، در اصفهان میان ارامنه در منطقه جلفا مسابقات داخلی مدارس را برگزار می‌کردند و مدال می‌دادند. سال ۱۳۰۸ در خراسان به آن توجه شد و مستشاران آمریکایی هم نقش زیادی در بحث توسعه داشتند، خصوصا در خرمشهر که زمین یک حلقه‌ای داشت و مستشاران در اوقات خالی خود شوت می‌زدند. در سال ۱۳۱۰ فردی به نام “فریدون شریف‌زاده” که یونانی – ایرانی بود، در مدرسه کالج البرز یک پایگاه تمرینی بسکتبال درست کرد. روند بسکتبال در ایران از همین جا شروع شد، البته با حمایت کلیه معلمین مدرسه‌ها در ایران نقش زیادی در توسعه بسکتبال داشتند. مضاف بر اینکه ما مثل کشورهای دنیا پیشرفت سریعی داشتیم. اطلاعات و ارتباطات کم بود، قانون و مقررات کم بود، ۱۴ استان داشتیم و آن موقع همه علاقه‌مند شدند و در شهرهای خود فعالیت می‌کردند.

والیبال و بسکتبال چه زمانی از هم جدا شدند؟

ابتدا باید بگویم که من، بسکتبال ایران و باشگاه تاج با هم، هم سن هستیم (باخنده). سال ۱۳۲۴ ما از والیبال جدا شدیم و بسکتبال سال ۱۳۲۶ رسما عضو فیبا یا همان فدراسیون جهانی شد. در المپیک ۴۸ لندن ما از بین ۲۳ تیم چهاردهم شدیم که اتفاق خوبی بود. سال ۱۳۳۰ به بازی‌های آسیایی رفتیم و مدال برنز گرفتیم که اولین مدال بسکتبال در بازی‌های آسیایی بود. به نظرم حدوداً سال ۱۹۵۱ میلادی بود. بسکتبال رونق خوبی در آموزش و پرورش، دانشگاه‌ و باشگاه‌ها پیدا کرد اما متاسفانه یک تعدادی به نام توده‌ای‌ها نظام کاری ورزش بسکتبال را در دانشگاه، مدارس و باشگاه‌ها مختل کردند، اما بسکتبال با توجه به آنکه ورزش مدرن بود، این دوران را پشت سر گذاشت.

البته بگذارید این را هم داخل پرانتز بگویم که بسکتبال سال ۱۸۹۱ در آمریکا شکل گرفت. البته این رشته قبل از آن در آمریکا، آمریکای شمالی و جنوبی، آرژانتین، مکزیک و کانادا ورزش سنتی بود که در اعیاد و روزهای خاص انجام می‌شد. در آمریکای مرکزی و جنوبی نام آن “پاک تا پاک” بود، در پرو “تلاچیتلی”، در مکزیک “آستک‌ها این ورزش را انجام می‌دادند”، در آرژانتین هم گّله دارها به نام “پاتو” آن را انجام می‌دادند و در کانادا هم به نام “لاکراس” بود. ابداع کننده بسکتبال آقای دکتر “نای اسمیت” در ایالت “ماساچوست” در مدرسه مسیحیان بود. بسکتبال از همین ورزش “لاکراس” شکل گرفت و آقای “اسمیت” طرحی داد که با طرح دیگر دانشجویان متفاوت و بهتر بود. هدف هم این بود که تیم فوتبال آمریکایی در سالن ورزشی در رشته‌ای شبیه به فوتبال آمریکایی بازی کند.

روند کار در آن زمان برای انتخاب ملی‌پوشان و تشکیل تیم ملی چگونه بود؟

در دانشگاه و مدارس تیم داری شکل گرفت و مسابقات درونی دانشگاهی راه افتاد. سپس مسابقات باشگاهی راه افتاد و اکثر بازیکنان تیم ملی هم از درون همین مدارس، دانشگاه و باشگاه‌ها انتخاب می‌شدند. روند کار بسیار خوب بود. آموزش و پرورش نیروی پایه داشت و آن‌ها را آموزش ابتدایی می‌داد، وقتی یک مقدار تجربه کسب می‌کردند آن‌ها وارد دانشگاه می‌شدند و ۳ الی ۴ سال در لیگ دانشگاهی بازی می‌کردند و سپس به باشگاه‌ها می‌رفتند و نهایتا از آنجا به تیم ملی می‌رسیدند. اینها اتفاقات خوبی بود که در بسکتبال رخ می‌داد. این روندی که اعلام شد همین روند کشورهای پیشرفته کنونی است که در آن زمان برای ما وجود داشت و متاسفانه الان نیست. این را هم داخل پرانتز بگویم که از سال ۱۳۲۶ تا به امروز که آقای داوری رئیس شدند، ۲۲ فدراسیون داشته‌ایم.

چرا بسکتبال در غرب نسبت به شرق بیشتر رشد کرد؟

وقتی به مدال رسیدیم پشت آن‌ خوابیدیم و فکر کردیم همین‌مدال‌هاتوسعه‌می‌دهند.– یک بعد کمونیست‌ها هستند که به ورزش‌های سنگین توجه می‌کردند و در مقابل غربی‌ها به ورزش‌های گروهی و بعضا سنگین توجه می‌کردند. بسکتبال تا سال ۱۳۳۲ در جهان با هندبال یکی بود اما ۸ کشور اروپایی در آن زمان از جمله سوئیس، ایتالیا، چکسلواکی، لتونی و دیگر کشورها آمدند و اتحادیه ایجاد کردند و فیبا را شکل دادند. بسکتبال از آمریکا به اروپا آمد، اواسط و بعد از جنگ جهانی دوم که توسط افسرهای ارتشی بازی می‌شد، هیچ قاره‌ای مثل قاره سبز در بسکتبال رشد نداشته است. علی رغم اینکه اسمیت کانادایی بود. یک مرتبه اروپا رونق پیدا کرد در آن زمان و ما هم به اروپا نزدیک بودیم. البته بعضی کشورهای اروپایی مثل لیتوانی، صربستان، لتونی، استونی و اوکراین استعداد فیزیکی دارند. بسکتبال ابتدا استعداد فیزیکی، بعد علم و بعد توسعه می‌خواهد. انگلیس بسکتبال چندانی ندارد اما از زمینه باشگاهی سعی در توسعه دارند. اسپانیا اما کشوری است که فوتبال را بیشتر مد نظر داشت. من اسپانیا رفته‌ام و سال ۵۵ مربی تیم ملی بودم که ما را به جزایر قناری دعوت کردند تا در یک سمینار مربیگری شرکت کنیم. مربیان بسیاری را دعوت کرده بودند و اسپانیا از آن روز پایه‌ریزی کرد. ۱۵۰۰ مربی بسکتبال را به کلاس‌ها آوردند تا از کارهای پایه استادان آمریکایی بهره ببرند. برنامه‌ریزی کرده و بهره بردند.

 آیا بعد استعداد در ایران وجود دارد؟

ما متاسفانه توجه نمی‌کنیم. به عنوان مثال، الان شهر کرد چیزی حدود ۵ – ۶ نفر را به تیم ملی داده است. من تحقیق کرده‌ام، در این بخش کشور به کشاورزی و دامداری مشغولند، اما ژنتیک افراد آنجا جوری است که تیرانداز خوبی هستند و همه بازیکنان سه امتیازی زن ما هم از آنجا هستند. جمشیدی، اللهیار و … از جمله این نفرات هستند که خوب شوت می‌زنند.  بازیکنانی که به المپیک رفتند ۳۰ درصد شهر کردی بودند. با این وجود شهرکرد الان لیگ ندارد و متاسفانه توجه نمی‌کنیم. پایگاه‌ها باید تقویت شوند. تبریز قبلا خوب بود، گرگان الان خوب است، مازندران در حال خوب شدن است. در دهه چهل همدان، گیلان و کرمانشاه هم استعدادهای خوبی داشتند.

 افراد تأثیرگذار بسکتبال از چه بخشی آمدند؟

در گذشته افراد برجسته از دانشگاه می‌آمدند و وقتی کسی از دانشگاه می‌آمد همه از او تبعیت می‌کردند، چون بسکتبال با علم همراه است. علم بسکتبال نیاز دارد تا ما تحصیلات عالیه داشته باشیم. در گذشته ما ارتباط خوبی با ترکیه، سریلانکا و پاکستان داشتیم. این را هم داخل پرانتز اعلام می‌کنم که بسکتبال از طریق پاکستان وارد ایران شد اما مستشاران نفتی نقش قوی در معرفی این ورزش داشتند و عنصر اصلی گسترش آن معلمین مدارس بودند که با عشق و علاقه کار کردند. در گذشته اتفاقات شیرینی رخ داد که ما آن‌ها را پیگیری نکردیم. وقتی به مدال رسیدیم پشت آن‌ها خوابیدیم و فکر کردیم همین مدال‌ها توسعه می‌دهند. مشکل سنجی نکردیم، استعدادیابی نداشتیم و فرهنگ رشته‌ها را هم با استفاده از نیروهای متخصص بالا نبردیم.

قبل از بازی‌های آسیایی تهران تیم ملی در چه رویدادهای معتبری شرکت می‌کرد؟

در آن زمان جام “سنتو” شرکت می‌کردیم که بعضی مواقع هم قهرمان شدیم، اما من آن موقع بازی نمی‌کردم. در تورنمنت‌های ترکیه هم شرکت می‌کردیم. دهه چهل باشگاه‌های خوبی مثل تاج‌، دارایی، عقاب، بوستان، دخانیات، پهلوی، هما و باشگاه‌های دیگری بودند که همگی در بسکتبال فعال بودند اما چون مثل الان ارتباطات زیاد نبود و اتفاقات بروز را دنبال نمی‌کردیم، بسکتبال ما درجا می‌زد. خود دانشکده نظامی و افسری سالن بسکتبال داشت و تیم داری می‌کردند، باشگاه‌های دیگری مثل تاج که بعدا توسط من استقلال شد هم  به بسکتبال توجه می‌کردند.

برسیم به بازی‌های آسیایی تهران که خود شما در برگزاری آن نقش پر رنگ و بسیار زیادی داشتید.

هدف این بود که المپیک در تهران برگزار شود. من جزو گروه هفت نفره برگزاری بازی‌ها بودم و آقای داود نصیری رئیس ما بود. آقای نعمتی در والیبال، گنجی در سالن ۱۲ هزار نفری، کیان‌فرد در استخر، علی‌اکبری در ۱۰۰ هزار نفری و بنده هم در بسکتبال بودم. هفت نفر بودیم، اما افراد شاخص رشته‌های مختلف مثل کشتی، شنا، دوومیدانی، وزنه برداری و دوچرخه سواری به ما کمک می‌کردند. سال ۱۳۴۸ بود که تیمسار خسروانی ریاست سازمان تربیت بدنی را بر عهده داشت، کلنگ بازی‌های آسیایی را در همین جایی که استادیوم آزادی هست زدند. از دانشگاه صنعتی تا ایران‌خودرو، از کَن تا اَرج بیابان بود و حتی یک آجر هم نبود. ما از حدود شش ماه قبل بازی‌ها مستقر بودیم؛ از ساعت هفت و نیم صبح که یک ماشین ما را به محل استادیوم می‌برد تا عصر که ما را برمی‌گرداند. چالش بسیار بزرگی بود که در سال ۱۹۷۴ بازی‌های آسیایی را برگزار کنیم.

با برگزاری بازی‌های آسیایی تهران بود که دنیا فهمید ایران چه استعدادی در برگزاری و اجرای هر کاری دارد. قبل از بازی‌های آسیایی تهران مسابقات به صورت تجمعی نبود. همه نیروهایی هم که به کار گرفته می‌شد ایرانی بودند و هیچ فرد، گروه یا سازمان خارجی دخالتی نداشت.تحول بسکتبال ایران از همین بازی‌های آسیایی بود که دختران شرکت کردند و بهتر از پسران نتیجه گرفتند. یادم است که تدارکات بسیار خوبی هم داشتیم و تیم ما دور خاورمیانه زد و مربی “هیرالیا” اهل مجارستان بود. در زمان ریاست تیمسار “صادقی” بود، اما متاسفانه تیم مردان نتیجه مطلوبی در بازی‌های آسیایی نگرفت و هفتم شدیم. البته چون کره حذف شد ما هفتم شدیم. خانم‌ها چهار بازی سنگین داشتند و پنجم شدند. توفیق خوبی بود که زنان در ورزش شرکت کردند. خصوصا در بخش شمشیر بازی.

تحول عظیم ورزش آسیا

بازی‌های آسیایی تهران تحول عظیمی در ورزش آسیا ایجاد کرد. همین کشور چین را اجازه نمی‌دادند آن موقع در میادین بین‌المللی شرکت کند، اما ایران پای آوردن چین ایستاد و این تیم را به بازی‌های آسیایی وارد کرد. خیلی از کشورها مثل اندونزی به همین واسطه نیامدند و می‌گفتند چین کمونیست است. عراق و عربستان هم نیامدند و باقی کشورها هم ورزش نداشتند. افغانستان فقط نماینده داشت. پاکستان اما در رشته‌های مختلف آمد. در عرض ۱۸ ماه استادیوم آزادی ساخته شد. از خاک برداری تا صد هزار نفری که روی کار آمد من آنجا بودم. یادم است که فرمان‌فرمائیان صد هزار نفری، استخر و ۱۲ هزار نفری را ساخت.

نقشه محوطه و خود پنج سالن را از المپیک مونیخ، پسر تیمسار حجت آورد که استفاده کردند. قرار بود بسکتبال در امجدیه باشد تا اینکه سالن آزادی فعلی آماده شد. صبح زود بود تیمسار حجت رییس دفتر وزیر نفت و رییس روابط عمومی نفت بود که گاهی کمک می‌کردند. در سالن بودم گفتند یکی از این سالن‌های امجدیه را باید به بدمینتون بدهیم که گفتند پس یکی از سالن‌های پنج سالن را برای بازی‌های آسیایی بگیرید که در آن زمان من اینجا (سالن آزادی) را ساختم. در آن زمان اسم سالن افراسیابی هم این نبود و سالن مهران بود که رئیس تربیت بدنی بود. وقتی خبرنگار افراسیابی شهید شد نام او را گذاشتند.

وقتی دنیا به توانایی ایرانی‌ها پی برد

با توجه به برگزاری بازی‌های آسیایی تهران بود که دنیا فهمید ایران چه استعدادی در برگزاری و اجرای هر کاری دارد. قبل از بازی‌های آسیایی تهران مسابقات به صورت تجمعی نبود، ورزشکاران را در آسایشگاه‌ها و خوابگاه‌ها اسکان می‌دادند اما بعد از بازی‌های تهران تحولی ایجاد شد که اصلا قابل درک نبود. البته حمایت مردم هم رخ داد و برای ما هم عجیب بود. هتل “کنتیناتال”، شرایتون و هیلتون برای سران کشورهای خارجی بود. به رسانه‌ها بسیار توجه می‌شد و یک مرکز سانترال برای خبرنگاران بود. در همین زمین هتل المپیک یک سالن بسیار بزرگ برای استراحت خبرنگاران و تغذیه آن‌ها بود. اولین تل فکس کامپیوتری آنجا رخ داد، تلفن بود اما نه مثل الان.

مرکز خوابگاه‌ها در دهکده المپیک بود که رنگ آجر ساختمان های آن هم قرمز است.از فرودگاه تا فرودگاه تیم‌ها را تحویل گرفته و تحویل می‌دادیم. همه چیز جای خودش بود. مثلا وقتی مسابقات بسکتبال که تمام می‌شد، گروه تشریفات همه کارهای اهدای مدال را خودش جداگانه انجام می‌داد.

آیا از افراد یا گروه‌های خارجی برای میزبانی مناسب استفاده شد؟

– خیر، همه ایرانی بودند و هیچ نیروی خارجی نبود. تنها نماینده فدراسیون‌ها نظارت می‌کردند. شخصی مثل داود نصیری استاد این کار بود چون بارها سفرهای خارجی رفته بود. آدم مدیری بود که بسیار جدی کار می‌کرد و خیلی کمک کننده بود. جعفریان ۲۸ سال مدیر کل خراسان بود و در انجام میزبانی کمک می‌کرد. یا به عنوان مثال از اصفهان آقای تاکی بود. مدیران بسیار لایق داشتیم که تمام رمز و رموز کار را ارائه می‌کردند.

برنامه‌ریزی و شایسته سالاری باشد ایرانی استعداد بسیار بالایی دارد. در بازی های آسیایی یکی مثل تیمور غیاثی قهرمان پرش ارتفاع شد و کسی فکر نمی‌کرد. ما برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه را در تربیت بدنی شهربانی انجام دادیم. توجه خاص مسئولان به برگزاری، اهم کار  آن روز بود. یادم می‌آید وقتی استادیوم ۱۰۰ هزار نفری که ساخته شد، دستور دادند تمام استادیوم را مملو از نیروی نظامی کنید. گارد نظامی آن زمان سوت می‌زد و میگفت همه یکباره به سمت‌ درها هجوم بیاورند تا تست کنند که اگر هواداران به سمت استادیوم هجوم بیاورند آیا مدیریت بحران خوبی صورت می‌گیرد یا خیر؟ دقیق یادم است که دور اول تایم گرفتند که زمان مدیریت بحران ۱۷ دقیقه شد، دور دوم ۱۴ دقیقه و دور سوم ۹ دقیقه. همه چیز طرح داشت و همه چیز منظم بود. حتی یک برگه کاغذ کم نمی‌آمد.

 از بغل در خروجی مجموعه آزادی یک تونل هست که از زیر استخر و سالن ۱۲ هزار نفری می‌گذرد و به استادیوم ۱۰۰ هزار نفری می‌رسد. این راه فقط برای این بود که اگر یک روزی جمعیت به استادیوم بیایند، مشکلی رخ دهد و جا نباشد که خودروی امدادی برسد، یک ماشین جیپ بتواند از این تونل حرکت کند که همین الان هم کار می‌کند.من بعدها ۱۰ – ۱۲ سال معاون استادیوم آزادی بودم ، همین الان از بغل در خروجی مجموعه آزادی یک تونل هست که از زیر استخر و سالن ۱۲ هزار نفری می‌گذرد و به استادیوم ۱۰۰ هزار نفری می‌رسد. این راه فقط برای این بود که اگر یک روزی جمعیت به استادیوم بیایند، مشکلی رخ دهد و جا نباشد که خودروی امدادی برسد، یک ماشین جیپ بتواند از این تونل حرکت کند که همین الان هم کار می‌کند.

 اینکه تونل مد نظر شما برای روزهای جنگ هسته‌ای ساخته شد، درست است؟

به هیچ عنوان، اصلا برای جنگ و چنین موضوعاتی نبود، اصلا بحث جنگ مطرح نبود. انتظامات اولیه دست ژاندارمری بود، سپس دست نیروهای دیگر بود. مگس نمی‌توانست روی استادیوم حرکت کند. شاید بگویند آن زمان امکانات کم بود، اما در چند میدان اتوبوس گذاشتند تا مردم راحت رفت و آمد کنند و اصلا مشکلی پیش نیامد. بوفه‌هایی داخل استادیوم بودند که همه چیز داشتند و هیچکس نیاز نداشت چیزی با خودش بیاورد. همه چیز فراهم بود و الان هم آثار این بوفه‌ها که خراب کردند وجود دارد. من بارها دیدم که جمعیت در استادیوم مالا مال بود.

حتی برای سالن‌ها که تماشاگر می‌آمد، آقای پهلبد رئیس فرهنگ و هنر به تازگی از نوشابه‌های کن وارد کرده بود و به هر استادیوم می‌دادند تا تماشاگران استفاده کنند. ما ۲ یخچال صندوقی داشتیم که هر روز صبح ۱۸۰۰ تا می‌گرفتیم. از صابون داخل دستشویی تا حوله و … ،  از خارج هم اجناس مختلف وارد می‌کردیم.الان در استادیوم آزادی زیر سقف جایی که استقلالی‌ها می‌نشینند انبار هست، آن‌جا می‌توان اندازه ۱۰۰تا ماشین ۱۰ تن اجناس گذاشت و ما آن‌جا را انبار کرده بودیم. سالن ۵۰۰ توپ تاچیکارا و دو دستگاه هیدرولیک بسکتبال داشت. ۱۰۰ هزار تومان هم بودجه داشتیم که باید کف سالن پارکت می‌شد و کارهای جزئی دیگر. انقدر این میزبانی انعکاس پیدا کرد که باورمان نمی‌شد. برای اولین بار عکس رنگی مخابره شد که البته کم بود در آن زمان.هاشمی‌طبا گفت برای مسابقات والیبال کف سال ۱۲ هزار نفری را بکنند و دوست من که مسئول آنجا بود گفت نمی‌شود چون شبکه برودت هست و خراب می شود. گوش نکردند و کف سالن را کندند که گاز بالا زد و خراب شد

– رادیو و تلویزیون هم خیلی کمک کردند. همه پخش زنده‌ها برای رشته‌های مختلف منظم صورت می‌گرفت، هم رادیو و هم تلویزیون. تلویزیون سانترال داشت. دقیق یادم است که آقای فرشید رمزی کارگردان تلویزیون بود و سالن‌ها پخش زنده بود. رادیو هم عطا بهمنش پای کار بود. مانی خدابخشیان، ایرج ادیب‌زاده، اینانلو و روشن‌زاده هم بودند.  همگی زحمت کشیدند. تلویزیون بسکتبال و والیبال را زنده پخش می‌کرد، اما الان برای یک پخش زنده ساده مکافات داریم. آن زمان تربیت بدنی برای پخش زنده تلاشی نمی‌کرد.

هویدا هر روز بازی‌های آسیایی در سالن بسکتبال بود. در فینال اسرائیل با ژاپن بازی داشت و ساعت ۱۰ صبح بود. ما ۳ هزار بلیت از حسابدار بازی‌ها گرفتیم که قیمت هر کدام پنج تومان بود. کمی گذشته بود که از گیشه به من زنگ زدند و گفتند بلیت‌ها تمام شد. وقتی پرسیدم چگونه این اتفاق رخ داده است،‌ گفتند یک نفر آمد پول همه ۳ هزار بلیت را نقدی داد و رفت. اصلا فکر نمی‌کردیم اینطور شود. گفتیم سه هزار بلیت دیگر بگیرد که یک دقیقه بعد باز هم گفتند همه بلیت‌ها را همان فرد خریده است. برای سه هزار تای سوم دستور دادیم درهای ورزشگاه را باز کنند تا هواداران رایگان وارد سالن شوند، چون نمی‌شد مسلمان‌ها را راه ندهیم. بعدا متوجه شدیم که باتمان قلیچ برای یهودی‌ها بلیت می‌گرفت.

چرا در سالن ۱۲ هزار نفری بسکتبال برگزار نمی‌شود؟

می‌شود برگزار کرد، فدراسیون‌ها توان پرداخت اجاره ندارند. در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ برای یک زمین ۴۰ در ۴۰ از روسیه پرتابل خریدند. من این زمین را بعد از انقلاب برای بسکتبال قهرمانی کشور استفاده کردم. در آن زمان من معاون آزادی بودم. البته در این سالن باید اسکوربورد بسکتبال را به صورت پرتابل گذاشت تا استاندارد بین‌المللی شود. همچنین باید استیج و پله‌های کنار زمین را پر کند که در قدیم وجود داشت. بازی‌های آسیایی هم همینطور بود و حتی در سالن ۱۲ هزار نفری پاتیناژ برگزار می‌کردیم. همین الان هم امکانات پاتیناز هست. ۱۰ سانت کف سالن بتن آرمه است و زیر آن شبکه‌های برودت است. یکبار قرار بود والیبال برگزار شود و هاشمی‌طبا رئیس سازمان ورزش بود که ناظران گفتند باید میله والیبال درون زمین قرار بگیرد. هاشمی‌طبا گفت اینجا را بکنید و دوست من که مسئول ۱۲ هزار نفری بود گفت نمی‌شود چون شبکه برودت هست و خراب می شود. گوش نکردند و کف سالن را کندند که گاز بالا زد و خراب شد. مجبور شدند آن‌جا را بستند و راه حل دیگر پیدا کردند.

این سالن ۱۲ هزارنفری از نظر معماری و بهره برداری در دنیا نمونه بود. اینجا را پیست اسب سواری کردند، گلخانه کردند و حتی فروشگاه هم شد. کشتی و والیبال هم کردند. فیلیپین سالن ریزالت داشت، اما الان ۲۰ هزار نفری ساختند. آن‌ها ساختند و ما هنوز هم سالن جدیدی نساخته‌ایم. فضا داریم ولی نساختیم. در ضلع شرقی استادیوم صد هزار نفری پارکینگ لازم برای ۱۰۰۰ اتوبوس دو طبقه بود و پارکینگ سواری‌ها هم در ضلع غربی بود، اما الان پارکینگ‌ها را به فدراسیون‌ها دادند که کار غلطی بود. بیخودی پارکینگ نشده بود، الان ماشین‌ها در خیابان‌های اطراف پارک می‌کنند که اتفاق بدی است که در دوران مدیریت آقایان رخ داد. همانطور که گفتم از دانشگاه صنعتی تا ایرانخودرو و از کَن تا اَرج برای میزبانی المپیک ۸۸ بود که فرصت نشد. بازی‌های آسیایی تمرینی بود برای میزبانی المپیک. فقط زمین را در نظر داشتیم و برنامه‌ریزی‌ها هنوز صورت نگرفته بود. می‌خواستیم برنامه‌ریزی کنیم و توانایی اجرا هم داشتیم. در همان بازی‌های آسیایی از فرودگاه تیم‌ها را تحویل می‌گرفتیم و در فرودگاه تحویل می‌دادیم. اصلا چیز عجیب غریبی بود که کسی فکرش را هم نمی‌کرد.

بازی‌های آسیایی تهران نقطه عطفی برای همه رشته‌ها بود و بسکتبال هم همینطور. خانم‌ها برای اولین بار شرکت کردند. پس از انقلاب فعالیت بسکتبال از سال ۶۲ شروع شد. آقای شاه‌حسینی از طرف دولت رئیس تربیت بدنی شد و حسین فکری هم کنارشان بود که هر دو فوت کردند. بعد از انقلاب اولین مسابقاتی که قرار شد تیم ملی بسکتبال برود جام ریاست جمهوری ترکیه بود. در اردو بودیم و قرار شد دو سه روزه اعزام شویم که به یکباره مصطفی داودی رئیس تربیت بدنی گفت نباید بروید جنگ است، اما چون از چین به خوبی در بازی‌های آسیایی پذیرایی شد، ما اولین تیم بودیم که به چین رفتیم و من سرمربی بودم.

در چین دو سه بازی تدارکاتی داشتیم و از آنجا به هنگ‌کنگ اعزام شدیم. استقبال شایانی از ما شد. حتی وقتی به فرودگاه رسیدیم نفری یک پاکت به ما دادند که داخل آن‌ها ۷۵ یوان قرار داشت، چینی که در آن زمان یک سیستم مائویی سخت داشت. اصلا نمی‌شد آنجا یک خرید ساده هم کرد ولی به ما چنین امتیازی دادند. این پول را به ما دادند که اگر چیزی خواستیم بخریم، بدون اینکه از ما برگشتی بخواهند. در سه ایالت کانجو، شانگهای و پکن بودیم و سپس به کانتون رفتیم. در مهمانی‌هایی که برای ما برگزار می‌کردند، غذایی که چندین برابر یک تیم بود سرو می‌کردند اما ما نمی‌توانستیم بخوریم و مجبور بودیم چیزایی مثل نان لواش و کنسرو بخوریم که با خودمان برده بودیم.

ما در هنگ کنگ بازی‌های بسیار خوبی انجام دادیم، فقط به چین باختیم و برای اولین بار پنجم آسیا شدیم. دلیل پنجمی ما هم این بود که در گروه خودمان دوم شدیم. عرضی باید بازی می‌کردیم و همه تیم‌ها را بردیم، از جمله اردن. جای پیشرفت نداشتیم که بالا برویم، اگر جدول بازی‌ها جور دیگری بود شاید سوم هم می‌شدیم. تحول بزرگی رخ داد. بعد از انقلاب کم کم به ورزش‌ توجه شد و شرایط هم فرق کرد. تاسیساتی هم در استان‌ها ساخته شد، اما برای اینکه تیم ملی برابر قدرت‌های دنیا شرافتمندانه و پر قدرت بازی کند امکانات خوبی نداریم و به حد مناسب و ایده‌آل توجه نشد.

تیم‌هایی مثل ژاپن، عربستان، کره و چین که در بازی‌های آسیایی تهران شرکت کردند و بسیاری از کشورهای عربی مثل امارات، قطر و … که اصلا نبودند، تاسیساتشان مثل ما نبود و ما به رخشان می‌کشیدیم. اما الان آن‌ها پیشرفت کرده‌اند و ما در همان زمان هستیم و بدتر شده‌ایم. از سالن بسکتبال سال ۱۹۷۴ بازی‌های آسیایی استفاده‌ می‌کنیم. سالن آزادی آن زمان ۳ هزار نفر ظرفیت داشت و الان صندلی گذاری شد و ۱۵۰۰ نفر ظرفیت دارد. این امکانات استاندارد سطح سه جهان هم نیست. کشورها پیشرفت کردند و ما نه. هنگ کنگ الان سالن ۲۰ هزار نفری دارد و ما همان سالن ۵۰ سال قبل را داریم. ما در چند بعد کوتاهی کردیم. امکانات به اندازه علایق و طرفداران نیست، منابع انسانی خوبی داریم ولی برنامه کشف و شایسته سالاری نداریم. در همه رشته‌ها کسانی داریم که می‌توانند فدراسیون‌های جهانی و آسیایی را مدیریت کنند، اما کشورهایی هستند که با برش مالی نفرات خود را وارد می‌کنند.

لطمه‌ای که ورزش ایران در زمان مصطفی داودی خورد بی سابقه است. او یکسری معلمین‌ ورزشی مدارس را رئیس فدراسیون‌ها کرد و شخصیت فدراسیون‌ها را زیر سوال برد و کوچک کرد. غفوری‌فرد از وزیر و وکیلان استفاده کرد اما این‌ها هیچکدام نمی‌تواند آنطور که‌ مورد توجه جهان است باشد. باید شایسته سالاری شود و همه فدراسیون‌ها مستقل و خارج از نظر دولت کار کنند، صرفا زیر نظر فدراسیون‌های جهانی. قبل انقلاب نظامیان آمدند و شخصیت‌هایی هم بودند که مثل نظامیان بودند. یادم است که تربیت بدنی تیمسار امجد را بالای سر خود داشت و ایشان پرچم دار گارد جاویدان بود که فرد درشت اندامی بود، هشت ماه نشست و کاری نکرد. اعتراض کرد که ورزش کار من نیست (باخنده). حتی تیمسار راسخ را که رئیس پلیس تهران بود سرپرست امجدیه گذاشتند که لطمه زد. اما تیمسار مکری به فوتبال کمک کرد.

مدیریت منابع انسانی چه زمانی خوب بود؟

بعد از انقلاب ورزش‌ گسترش خوبی داشت، اما هیچوقت سرمایه گذاری به نسبت علاقه‌مندی‌ها نشد. در بسکتبال هم همینطور بود. در فوتبال فقط یک استادیوم خوب در تهران داریم، شنا همینطور، دوومیدانی هم فقط یک عدد زمین در مجموعه آفتاب است. اگر فردی بخواهد از اسلامشهر به مجموعه آفتاب برود کل انرژی، زمان و … او به هدر می‌رود و بیخیال ورزش می‌شود. پیشرفت داشتیم اما توسعه زیر ساخت نداشتیم.

 اصل “تربیت بدنی رایگان” در قانونی اساسی چقدر موثر بود؟

شعار بود و اتفاقی نیفتاد. آموزش و پرورش ما بزرگ‌ترین نیروی خلاق را برای ورزش‌ دارد، اما برای سیزده میلیون‌ جمعیت دانش آموز با این امکانات نمی‌توان کار خاصی کرد. هر کسی هم هست از روی علاقه‌مندی است. این شرایط کفاف ۸۵ میلیون جماعت نیست. اگر می‌خواهیم مثل جهان پیش برویم اول آموزش و پروش باید مورد توجه باشد، سپس دانشگاه‌ها و بعد باشگاه‌ها. همه دنیا لیگ دانشگاهی دارند. ما به این اتفاقات توجه نمی‌کنیم، اصلا زمین‌های ورزش نداریم در مدارس. باید ساختارها اصلاح شود و از کشورهای پیشرفته الگو برداری کنیم. ورزش حرفه‌ای از نظر اقتصادی به دولت هم کمک می‌کند، همین مسابقات NBA حدود ۳۰ تیم دارد که هر تیم قبل از بستن قرارداد مالیاتشان را به دولت می‌دهد، اما ما برعکس کل جهان از دولت برای ورزش پول می‌گیریم.

 شما نقش پررنگی در حفظ باشگاه استقلال داشته اید. با وجود پا فشاری حسین فکری برای منحل کردن باشگاه تاج، شما و مرحوم منصور پورحیدری نقش اساسی در حفظ این باشگاه داشتید. در این مورد نیز صحبت کنید.

در آن زمان آقای شاه‌حسینی رئیس سازمان تربیت بدنی شد و حسین فکری هم کنار او بود تا ورزش ایران را سازمان بدهند. آقای شاه‌حسینی فرد ورزشی بوده و با من آشنا بود چون او در گذشته ریاست باشگاه بوستان را نیز بر عهده داشت و به همین واسطه من را می‌شناخت. او از من دعوت کرد تا باشگاه تاج را اداره کنم و بنده هم قبول کردم. آقای فکری مخالف بود، ولی با من نیز رفاقتی داشت که گفت چون تو آنجا هستی من دیگر مسئله‌ای ندارم. به هر حال در آن زمان باشگاه تاج به دلیل شرایط خوبی که داشت با مخالفان زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. اکثر مخالفان نیز افرادی بودند که از گذشته می‌خواستند این باشگاه را نابود کنند و از بین ببرند. خدا خواست و با تلاش‌های من و افرادی چون پورحیدری این باشگاه بزرگ و ریشه‌دار در ورزش کشور حفظ شد.

طبق شنیده‌ها شما نقش پر رنگی در آشنایی و ازدواج خانم فریده شجاعی با مرحوم منصور پورحیدری داشته‌اید. در این مورد صحبت کنید.

من با منصور خیلی صمیمی بودم، رفت و آمد خانوادگی داشتیم و او شاگرد من بود. خود فریده شجاعی و خواهرش الهه شجاعی نیز در تیم بسکتبال تاج بودند که آن‌ها را می‌شناختم. منصور از من خواست تا این موضوع را با مادرش در میان بگذارم تا برای خواستگاری بروند. هم‌چنین بنده این موضوع را با فریده شجاعی در میان گذاشتم که او نیز از من خواست تا این مسئله را با خانواده‌اش در میان بگذارد. ۲۴ یا ۴۸ ساعت بعد بود که خانم فریده قبول کرد منصور و خانواده‌اش برای خواستگاری نزد آن‌ها بروند.

به هر حال هم فریده و هم منصور هر دو از ورزشکاران باشگاه تاج بودند و برای انجام تمرینات در باشگاه حضور پیدا می کردند. شرایطی وجود داشت که منصور و او همدیگر را دیده بودند.

پس از آن که باشگاه تاج حفظ شد، چگونه اسم استقلال را برای این باشگاه انتخاب کردید.

اسم استقلال را شخص خود من انتخاب کردم، چون استقلال وابستگی به هیچ ارگان دولتی و تشکیلاتی نداشت و الان هم اگر اجازه بدهند ندارد. استقلال هم امکانات خوبی داشت، هم زیر ساخت کافی داشت و دارای تاسیسات خوبی است که کاملا مستقل می‌تواند خودش را حفظ کند. ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ بود که من این نام را به شاه‌حسینی رئیس وقت سازمان ورزش دادم. البته من نام‌های «آزادی» و «تختی» را هم انتخاب کرده بودم که گفتند نمی‌شود. آزادی نام استادیوم بود و تختی هم که برای ورزش‌های زورخانه‌ای بود. این نام را به هیات دولت بردند و در هیات دولت مصوب شد که نام باشگاه تاج از آن پس استقلال شود. دوچرخه سواران، تاج و استقلال هر سه یک باشگاه هستند.

برخی‌ می‌گویند باشگاه تاج کاملا جدا از استقلال فعلی است. این موضوع صحت دارد؟

همه این افراد اشتباه می‌کنند. باشگاه دوچرخه سواران از سال ۱۳۲۴ تاسیس شد و وقتی تیم فوتبال این باشگاه در مسابقات افغانستان اول شد، شاه به تیم فوتبالی که آنجا بود گفت شما که تیم فوتبال هستید، پس چرا نام تیم را دوچرخه سواران گذاشته‌اید. پس از آن تیمسار «خاتم» پیشنهاد می‌کند اسم این باشگاه را تاج بگذارند. پس از آن هم فعالیت باشگاه تاج ادامه داشت تا اینکه نام استقلال را روی آن گذاشتیم. دلیل انتخاب این نام، تاسیسات، امکانات و بی نیازی این باشگاه نسبت به هر ارگان دولتی بود. وقتی من این نام را مطرح کردم نفراتی چون بهرام صحت قائم مقام، پورحیدری، جلالی، پدر آقای روشن و … هم بودند که پیشنهاد کردیم هرکس به طریقی صحبت کند و نظر خود را اعلام کند. می‌خواستیم یک نام مورد علاقه همه باشد و کسی توهین نکند، مثل همین الان که استقلال همیشه در یاد مردم به عنوان یک نام زیبا است.

قبل از انقلاب باشگاه تشکیلات بسیار سازمان یافته و گسترده داشت. تاج شعبات مختلفی برای رشته‌های مختلف در هر دو بخش زنان و مردان داشت. در همه رشته‌ها نیز شاخص بود و نفرات با استعداد و توانمندی را به تیم‌های ملی مختلف معرفی کرد که در سطح جهانی و المپیک مدال آور و سرآمد شدند. موفقیت‌های تاج باعث زیاد شدن مخالفان شد. حتی پیش از انقلاب گروهی توده‌ای مخالف تاج بودند و عواملی این چنین باعث مخالفت بود و سعی داشتند این باشگاه بزرگ را از بین ببرند، چرا که رقیب باشگاه‌های دیگر بود. نظام بسیار قوی داشت و تعداد شعبات هم زیاد بود. تاج در کشورهایی چون ترکیه‌ و بحرین هم شعبه داشت. همین الان هم تاسیسات و امکانات استقلال از نظر مالی قیمت ندارد. اگر دارایی‌های باشگاه را به خودش برگردانند هیچ نیازی به دولت ندارد.

می‌توانید به چند مورد از این امکانات اشاره کنید؟

همه این مواردی که می‌گویم برای باشگاه است که از آن گرفته‌اند. اولین مورد ساختمان مرکزی باشگاه واقع در پارک امین‌الدوله است که امکانات خوبی دارد. مجله تاج بود که الان در اختیار یکی از ارگان‌ها است. فروشگاه‌های مختلف در استان تهران که الان دراختیار ندارد. باشگاه تنیس در ونک، باشگاه دیهیم، باشگاه افسریه، باشگاه نازی آباد و باشگاه‌ حجاب که مخصوص زنان بود. تاسیسات اردوگاهی در کرج که اول جاده چالوس است. زمین فوتبال قنبرآباد که پایین فرودگاه مهرآباد است و … همگی برای تاج بود. در چهار راه کالج چندین فروشگاه بود که الان در اختیار باشگاه نیستند و باید به آن برگردانده شوند. حتی پمپ بنزین تاج در خیابان تاج سابق که الان نام آن تغییر کرده است. باشگاه ۴۴ مورد امکانات زمین، باغ و تاسیسات دیگر داشت که همگی در اختیار باشگاه بود. شعبات مختلفی در شهرستان‌ها هم بودند که همه آن‌ها را از باشگاه گرفته‌اند و در حقیقت باید به باشگاه بازگردانند.

اگر بر اساس موقعیتی که نسل طلایی ایجاد کرد، فعالیت‌های ما هم بروز می‌شد باز هم موفق می‌شدیم. متاسفانه در بحث زیر ساخت، امکانات و … پیشرفت نداشتیم و پشت همان مدال‌ها خوابیدیم. بسکتبال جای خود را به والیبال داد و دلیل آن توجه یزدانی خرم به پایه‌ها و استعدادیابی در والیبال بود.

 تحول بسکتبال بعد از  دهه ۸۰ رقم خورد؟

یک نیرویی که بخواهد در بسکتبال از صفر به مرحله بازی برسد، ۷ سال طول می‌کشد. برخی می‌گویند اتفاقی بود و برخی می‌گویند دوران آقای غضنفری تحولات رخ داد. زمان آقای غضنفری تحولی در آموزش ایجاد شد و یکسری بازیکن رشد کردند. یک گروه توسط آقای فتحی و مهندس گرامیان برای برنامه ریزی بلند مدت، کوتاه مدت و میان مدت تحت نظر قرار گرفتند تا آنها بازیکنان را به صورت فراخوان استعدادیابی کنند. ما از مدارس این کار را نکردیم، ولی در برخی استان‌ها مثل تبریز، اصفهان و شیراز رخ داده بود. بیشتر به صورت فراخوان صورت گرفت. به عنوان مثال “بابک نیکو” داور بین‌المللی که در المپیک ۶۴ رم هم قضاوت کرده بود، در مدارس تهران این کار را کرد و پایگاه بسکتبال زده بود. ما استعداد داریم، ولی مسیر شکوفایی نداریم و باید ایجاد شود. اجازه بدهند ما در بسکتبال آسیا نفرات برجسته داریم که حتی در سطح جهانی هم موفق می‌شوند.

درباره نسل طلایی بسکتبال هم صحبت کنید.

نسل طلایی جزو پدیده‌های بسیار خوشایند برای بسکتبال بود. تا آن زمان فقط در بازی‌های آسیایی ۱۳۳۰ برنز گرفتیم، مدال جام سنتو و … هم داشتیم، اما در بازی‌های آسیایی ۲۰۰۶ قطر مدال برنز گرفتیم که اولین مدال بعد انقلاب بود. همین مسئله باعث شد ۲۰۰۷ اول آسیا شدیم و طلا گرفتیم. البته ما ۲۰۰۴ جوانان در بنگلور هند قهرمان آسیا شدیم که زنگ بسیار خوشایندی برای بسکتبال ایران بود. ما یکی دو نیروی خلاق در جوانان داشتیم. تیم امید ما هم در همان سال در سالن آزادی قهرمان آسیا شد. ۲۰۰۷ مردان قهرمان شدیم که خارج از تصور بود. هیچکس فکر نمی‌کرد در آسیا قهرمان شویم چون ما به کره، فیلیپین، ژاپن، چین و … می‌باختیم ولی همه را بردیم. همه چیز دست به دست هم داد تا قهرمان شویم. در زمان آقای محمود مشحون اتفاقات قشنگ رخ داد. او خرداد ۸۱ شروع کرد و چهار سال کار کرد. آغاز نسل طلایی جوانان بنگلور بود که قهرمان آسیا شدند. جوانانی هم که در کویت بودند دوم شدند و خوب بود. امید هم قهرمان شد. ۲۰۰۶، ۲۰۰۷ و ۲۰۱۳ قهرمان آسیا شدیم که اتفاقات خوبی بود و پشت این اتفاقات خوابیدیم. اگر بر اساس موقعیتی که نسل طلایی ایجاد کرد، فعالیت هم می‌شد ما باز هم موفق می‌شدیم. متاسفانه در بحث زیرساخت، امکانات و … پیشرفت نداشتیم و پشت همان مدال‌ها خوابیدیم. بسکتبال جای خود را به والیبال داد و دلیل آن توجه یزدانی‌خرم به پایه‌ها بود که تفکر خوبی بود.

او مربی روسی را با ۴۰۰ – ۵۰۰ دلار به ایران آورد که به مدارس می‌رفت و استعدادیابی می‌کرد. فقط نیروهای خلاق را پیدا کرد که کار قشنگی بود. در حقیقت درس بزرگی بود. بسکتبال قبل والیبال این کار را کرد، اما جدی نبود. ما در باد موفقیت‌ها خوابیدیم اما نباید یک بعد قضیه را در نظر گرفت. نیروهای تاثیرگذار، امکانات، مادیات و … همه با هم هستند. همین جواد داوری که رئیس فدراسیون شده جزو نسل طلایی است و جوان‌ترین رییس فدراسیون است که در همه عرصه‌ها فعال بوده است. بازیکن بوده و مدیریت هم کرده است. توقعات از او بخاطر کارنامه‌اش است. البته کشورهای صاحب نام برنامه‌ریزی دارند و احتیاج به کار سخت نیست. مثلا مدارس، دانشگاه، لیگ‌ها و اتحادیه‌های خود را فعال کرده‌اند، اما در ایران فعلا اینطور نیست و کار برای داوری بسیار سخت‌تر است. از طرف دیگر فدراسیون فقط ناظر است. فدراسیون ما باید کار پایه کند، تیمداری کند، آموزش را بهبود ببخشد، لیگ زن، مرد و … را سامان دهد که همگی باعث فشرده شدن کارها است. همگی نیاز به برنامه ریزی و شایسته سالاری دارد. باید در هر قسمت کار اساسی شود.

چرا برخی‌ها در اواخر دوران مدیریت مشحون، او را تخریب کردند؟

آقای مشحون و من همبازی بودیم. خانواده مشحون خانواده بسکتبالی بودند که هر سه برادر حدود نیم قرن در ورزش بسکتبال پیراهن به تن کردند. کمال مشحون در بازی‌های ۱۳۳۰ جزو تیم ایران بود که برنز گرفت و رئیس شد سال ۵۵ تا ۵۷ و محمود دبیرش بود. بعد از انقلاب محمود و من در شورایی که ایجاد شده بود با محمود مقدس‌زاده حضور داشتیم. آقای مشحون وقتی خواست رئیس شود ما ایشان را انتخاب کردیم و از شهریور ۵۸ رسما رئیس شد و ۱۴ سال بود، آن سال‌های اولیه خیلی پر بار بود و اتفاقات خوبی رخ داد. از قهرمانی جوانان، امید و بزرگسالان تا رفتن به المپیک. نقره بازی‌های آسیایی و حتی گرفتن لوح بهترین فدراسیون در حال رشد و توسعه که در ایتالیا گرفت. دو سال آخر ایشان کم کار شد و از نیروهای کمک کننده استفاده نکرد که این اتفاقات افتاد.

من فکر می‌کنم جواد داوری میتواند در کسب امتیازات آسیایی مشحون دوم بسکتبال باشد. البته در دنیا رسانه‌ها نیز برای پیشرفت هر رشته ورزشی تاثیر دارند.این دو سال رکود عجیبی در بسکتبال ایران ایجاد کرد. به نظر من هیچ رئیس فدراسیونی تا کنون شایسته‌تر از مشحون برای کسب افتخارات نبوده است. در سال‌های قبل افتخار بود که برابر فیلیپین و کره با ۱۰ و ۵ اختلاف ببازید. زمان مشحون در فیلیپین که ورزش اولش بسکتبال است در فینال آسیا با ۲۰ پوئن آن‌ها را شکست دادیم. آیدین نیکخواه‌بهرامی در بازی با قطر ۸ پرتاب سه امتیازی زد و باعث شد ما روحیه و شکل بگیریم. پس می‌شود در آسیا قدرتمند باشیم، فقط باید بهتر برنامه‌ریزی کنیم. در آن زمان ما لیگ خوبی هم داشتیم برخلاف این سال‌ها.

درباره باشگاه‌های وفادار بسکتبال نیز صحبت کنید.

ما باشگاه‌های خوبی مثل مهرام، کاله، شیمیدر و اکسون داریم که با سرمایه گذاری خود بسکتبال را رو به پیشرفت می‌برند. مهرام سرمایه گذاری خوبی در پایه‌ها می‌کند و کاله هم بی نظیر است. برای تیم‌های نوجوانان و جوانان همه هزینه‌ها را بر عهده می‌گیرند. در بابل سالن بسیار خوب ساخته و در آمل هم به این صورت است. الان مسئولان مهرام هم دست به کارهای خوبی زده‌اند. در خیلی از شهرهای اطراف تهران پایگاه بسکتبال می‌زنند. شیمیدر هم اتفاقات خوبی رقم زده است که جای تشکر دارد. البته این را در نظر بگیرید که همه هزینه باشگاه‌ها یکطرفه است و ما به آن‌ها توجه نمی‌کنیم که برای شخصیت باشگاه‌ها خوب نیست. وزارت ورزش باید توجه کند، امکانات و امتیازاتی به باشگاه‌های کمک کننده بدهد.  باید اتحادیه باشگاه‌ها را راه بیاندازیم و به عنوان مثال در راستای حمایت از آن‌ها زمین‌هایی طرح ورزشی را در اختیار این باشگاه‌ها بدهیم، یا اینکه وام‌های طولانی مدت با بهره کم به آن‌ها بدهیم تا برنامه‌های خود را توسعه دهند، اقدامی که دولت ترکیه کرد و می‌کند.

طباطبایی در دوران ریاست خود پیگیر حقوق باشگاه‌ها بود؟

من نمی‌دانم طباطبایی پیگیر بود یا نه چون در آن زمان از فدراسیون دور بودم، ولی بازوی قوی فدراسیون باشگاه‌ها هستند. الان آقای داوری از استان اصفهان آمده که سپاهان و ذوب‌آهن در آنجا سال‌ها قدرت بودند. او رئیس هیات استان اصفهان بود و همین الان از اصفهان دو تیم آورده است. من فکر میکنم داوری میتواند در کسب امتیازات آسیایی مشحون دوم بسکتبال باشد. البته در دنیا رسانه‌ها نیز برای پیشرفت هر رشته ورزشی تاثیر دارند. رسانه‌های نوشتاری، گفتاری، دیداری و … همگی نقش دارند و جایگاه خاص دارند. تاثیر یک مطلب پویای روزنامه و خبرگزاری اندازه تاثیر یک مربی است در یک تیم.

شما فعالیت رسانه‌ای هم داشته‌اید. درباره اولین تجربه گزارش خود بگویید.

من سال ۱۳۵۲ گزارشگر شدم‌ و فینال جام تخت جمشید را در استادیوم هفت تیر گزارش کردم. بازی بین تیم پهلوی تهران و پرسپولیس گرگان بود. ورزشگاه امجدیه از جمعیت پر بود و بازی نزدیک پیگیری می‌شد. مرحوم نوربخش که خیلی برای بسکتبال زحمت کشید داور مسابقه بود. یادم است که رضا نوری به روی محسن خلخالی (بهترین شوتزن ایران در دهه ۴۰) خطا کرد، زیر حلقه سمت در ورودی خواهر محسن خلخالی به همراه یکی از بازیگران زن آن زمان، آنجا نشسته بودند که وقتی خطا شد، نوربخش سوت زد و خلخالی عصبی شد. آن بازیگر زن هم فندک خود را به سمت زمین پرت کرد. رضا نوری هم هر دو پرتاب خود را گل‌ نکرد و تیم تهران اول شد. آن بازی اولین گزارش من بود.

من با ایرج ادیب‌زاده گزارش می‌کردیم. یک روز به من زنگ زدند که بیایید تا یک کاست پر کنیم. وقتی رسیدم دستگاه را کار گذاشتند و گفتند صحبت کنم که شروع کردم به توضیح دادن، همانجا دستم را گرفتند و ۴۵ سال مستمر گزارش کردم. نقش تلویزیون با پخش NBA هم بی‌نظیر بود. قبل از انقلاب بازی‌ها را به صورت تولیدی پخش می‌کردیم، بعد انقلاب هم زمان جواد متقی این کار صورت گرفت. در زمان آقای شیعه اتفاقی افتاد که لاریجانی هم نتوانست. NBA برای اولین بار پخش زنده شد، ساعت یک تا شش صبح.

درباره سختی این همه سال گزارشگری صحبت کنید.

از نظر من برای فعالیت در حرفه گزارشگری، باید به قوانین هر رشته تسلط داشت. گزارشگر نباید با نحوه گزارش و حرف‌های خود ببیننده را ناراحت و عصبی کند. گزارشگر باید توصیف کند نه اینکه قضاوت کند. من هیچگاه در این پنج دهه گزارش یکبار هم بدون مطالعه گزارش نکردم، همیشه مطالعه کرده‌ام و فقط به خودم متکی نبوده‌ام. یک گزارشگر باید علم گزارشکری داشته باشد و جامعه را تحت تاثیر قرار ندهد. گزارشگر نباید از بالا به تماشاگر نگاه کند، فنون را بشناسد و بیخودی در کار مربی دخالت نکند. ما دو کار داریم، یکی مفسر و یکی گزارشگر. مفسر حق تفسیر دارد، اما گزارشگر فقط راوی مسابقه است. گزارشگران ما دوره ندیده‌اند و متاسفانه من چند وقت پیش شنیدم یکی از گزارشگران ما وقتی شوت بازیکن به پشت حلقه رفت در کمال نا باوری گفت: فلانی شوت خود را به باقالی‌ها فرستاد! این یک اتفاق بد است. من همیشه به جوانان کمک کرده‌ام و اخیرا هم در فدراسیون طباطبایی یکسری گزارشگر خانم و آقا آوردند که توضیحاتی به آن‌ها دادم. گزارشگر برتر از بیننده نیست.

مانده‌گارترین گزارش شما کدام است از نظر خودتان؟

بازی ایران برابر آمریکا که خداحافظی کردم.

تاثیر جو رسانه‌ای بر شرایط بسکتبال ایران چگونه بوده است؟

طبیعتا رسانه نقش زیادی در گسترش بسکتبال دارد. بعضی‌ها به فنون بسکتبال نیز بسیار مسلط هستند. یک بعد پیشرفت، رسانه است و فرقی هم نمی‌کند نوشتاری باشد، دیداری باشد یا شنیداری. ما زمانی یک خبرنگار با نام حسین دستگاه داشتیم که دو سه سطر می‌نوشت، اما به قدری پیشرفت داشتیم که دیده می‌شد. باید با یک ساختار خوب پیش برویم تا این افراد مورد توجه باشند. امروز تنها مربی سهیم نیست و عوامل مختلف مثل رسانه تاثیر گذارند. افراد رسانه‌ها هم باید بدانند کجا هستند و مطلب آن‌ها چه تاثیری دارد. نباید مطالبی گفته شود که ذهنیت‌ها نسبت به بسکتبال خراب شود.

خودتان را شاگرد چه کسی می‌دانید؟

من مربی اولیه‌ام ایزدی بود، اما رشد من زیر نظر مربیان مختلف صورت گرفت. الگوی من نیز شخصی مثل محمود مشحون بود. با هم رفیق بودیم و از روی رفاقت هم دبیر او شدم. همچنین مهندس محمود عدل در والیبال و بسکتبال و بیژن قهرمانلو از انسان‌های با اخلاق هستند که با آن‌ها کار کرده‌ام. حسین اشتری هم مربی من است. در زمینه مربی خارجی هم “دان لین هان” و “واسیلیسکو” بودند.

شاگرد خلف شما چه کسی است؟

من همیشه رابطه دوستانه با شاگردانم داشته‌ام و همه رفیق من هستند. سال ۵۴ چهارده الی پانزده بازیکن ۸ تا ۱۴ ساله گرفتم و کار مینی بسکتبال کردم. از این گروه یکسری به تیم ملی رسیدند که از جمله آن‌ها حسن میرزاآقابیک، بهمن فرزانه و حسین رحمتی هستند.

اگر بخواهید یک قاب برای عمر حرفه‌ای خود انتخاب کنید چه بازه‌ای از تاریخ است؟

من دورانی که سرمربی بودم از سال ۶۱  بود تا ۷۲. به بازی‌های آسیایی و جام ملت‌ها رفتیم که بازیکنان خوبی مثل صادق‌زاده، کسایی‌پور، کمالیان، حاتمی، شاهین‌طبع، توفیق و هاشمی را معرفی کردیم و همه آن‌ها جزو افتخارات من هستند که الان در جایگاه بالایی هستند.

بازه‌ای بوده است که بخواهید آن را پاک کنید؟

با جرات و اعتماد کامل می‌گویم که من همیشه سعی کرده‌ام دیدگاهم موفقیت بسکتبال باشد نه موقعیت خودم. یک قران هم بابت مربیگری پول دریافت نمی‌کردیم قبلا چون بسکتبال حرفه‌ای نبود. بارها به فرزندان خودم هم گفتم اول عشق، مرام، دوستی و رفاقت را در نظر بگیرید چون وقتی به سن من می‌رسید قدر این حرف‌ها را می‌فهمید. من سرمایه مالی آنچنانی ندارم، اما اتفاقات زندگی من باعث یافتن رفقا و دوستان بامعرف شد. بعد از مربیگری همه به من زنگ می‌زنند و حالم را می‌پرسند که سرمایه بسیار ارزشمندی است.

همین آقای داوری بنده را کارشناس خبره معرفی کرده‌اند که من ابتدا نمی‌دانستم. همه به من زنگ زدند و تبریک گفتند که به شوخی گفتم مگر رئیس شده‌ام؟ (باخنده). گفتند داوری شما را با کیهانی، نوروزیان و ملک معرفی کرده‌اند که شما بیشترین رای را آوردید. خود جواد داوری به من گفت همه آن‌هایی که قبل از معرفی کردن اعضای هیات رئیسه توسط من از جلسه رفتند، به تو رای داده بودند. من به همه این افراد احترام گذاشته‌ام و ایشان هم به من رای داده و احترام گذاشته‌اند. باید بیشتر توجه کنم تا پاسخگوی محبت این عزیزان باشم.

 با این تجربه فوق‌العاده مدیریتی که دارید نصیحتی برای مسئولان دارید؟

باید نسبت به مردم عاشق باشند و افتخار کنند که با این مردم دوستی می‌کنند. فرهنگ بسکتبال مهم‌تر از نتیجه بسکتبال است. اگر می‌خواهیم در جامعه زندگی کنیم باید خصوصیات یک انسان را که می‌تواند دست هم نوع خودش را بگیرد را داشته باشیم. همه کسانی که مسئولیت می‌گیرند باید خدمتگزار باشند نه اینکه فکر کنند نسبت به دیگران برتری دارند. چیزی که مهم است خدمت کردن به هر نسل است. هر نسلی را سالم نگه دارید جامعه سالم می‌شود. اعتماد به نفس، پشتوانه و استواری جامعه را برقرار کنید.

الان روزهایتان چطور می‌گذرد؟

بنده تا الان  دو کتاب نوشته‌ام که یکی با نام “بسکتبال و من” است که ۴۶۱ صفحه دارد و تاریخ بسکتبال ایران است. همه چهره‌های تاثیرگذار و تیم‌های ملی در آن جمع آوری شده‌اند. یکی دیگر هم کتاب “بسکتبال پیشینه استان‌ها” است که برای ۳۰ استان شناسنامه درست کرده‌ام. اگر عمری باشد آن‌ها را راهی بازار خواهم کرد.

از کمک کمیته و وزارت برای نوشتن کتاب‌ها استفاده کرده‌اید؟

هیچ کمکی نکرده‌اند. هزینه سنگین کرده‌ام و شخصا بالای ۲۰۰ میلیون تومان برای چاپ کتاب پول دادم.

خاطره جالبی که دوست دارید را مطرح کنید.

در فینال بازیهای آسیایی تهران اسرائیل با ژاپن بازی داشت و ساعت ۱۰ صبح بود. ما ۳ هزار بلیت از حسابدار بازی‌ها گرفتیم که قیمت هر کدام پنج تومان بود. کمی گذشته بود که از گیشه به من زنگ زدند و گفتند بلیت‌ها تمام شد. وقتی پرسیدم چگونه این اتفاق رخ داده است،‌ گفتند یک نفر آمد پول همه ۳ هزار بلیت را نقدی داد و رفت. اصلا فکر نمی‌کردیم اینطور شود. گفتیم سه هزار بلیت دیگر بگیرد که یک دقیقه بعد باز هم گفتند همه بلیت‌ها را همان فرد خریده است. برای سه هزار تای سوم دستور دادیم درهای ورزشگاه را باز کنند تا هواداران رایگان وارد سالن شوند، چون نمی‌شد مسلمان‌ها راه ندهیم. بعدا متوجه شدیم که باتمان قلیچ برای یهودی‌ها بلیت می‌گرفت.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۱۲۰۱۰۷۴۸

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید