حقوق_ورزشی

فعل و ترک فعل حادث کننده چالش حقوق ورزشی

عدم ساماندهی کمیته های انضباطی، عدم مقرره خاص در حوزه حقوق ورزشیف عدم قانون خاص و جرم انگاری لازم در حوزه حقوق ورزشی موجب می گردد تا مسائل حقوقی ورزشی بیش از پیش قدرتنمایی کنند تا جایگاه خود را جهت اجرا و ایفای عدالت ورزشی و دفاع از حقوق جوامع ورزشی ایجاب نماید. به عنوان مثال:

ثبت‌نام غیرقانونی از نامزدهای انتخابات ۱۰ فدراسیون ورزشی!

ثبت نام از نامزدهای انتخابات ۱۰ فدراسیون‌ ورزشی با توجه به اینکه قبل از تصویب اساسنامه جدید و دستورالعمل شرایط اختصاصی نامزدها در مجامع‌ فدراسیون‌های ورزشی مربوطه انجام شده است، غیرقانونی است و در صورت ورود دیوان عدالت اداری ابطال می‌شود.

 ۱۹ تیرماه بود که از سوی معاون اول سابق رییس جمهوری، اساسنامه جدید فدراسیون های ورزشی جهت اجرا به وزارت ورزش و جوانان ابلاغ شد و پس از آن اواخر مرداد از سوی این وزارتخانه جهت اجرا به فدراسیون های ورزشی ابلاغ شد.

با این وجود برگزاری انتخابات فدراسیون‌های ورزشی، نیازمند تصویب اساسنامه جدید فدراسیون‌های ورزشی در مجامع عمومی فدراسیون‌ها است و به انضمام آن باید دستورالعمل شرایط اختصاصی نامزدهای پست‌های مختلف فدراسیون‌های ورزشی در این مجامع به تصویب برسد تا پس از آن بتوان در ابتدای امر ثبت نام از نامزدهای انتخاباتی را مدنظر قرار داد و در نهایت پس از تایید صلاحیت‌ها، انتخابات را برگزار کرد.

باید خاطرنشان کرد، مهرماه سال جاری بود که ثبت نام نامزدهای انتخابات ۱۰ فدراسیون کوهنوردی، کبدی، بسکتبال، نابینایان و کم بینایان، اسکیت، شنا، تکواندو، بوکس، ورزش دانش آموزی و تیراندازی برای برگزاری مجمع انتخاباتی در طول مدت ۱۰ روز کاری آغاز شد و پرونده ثبت نام نامزدهای انتخابات این فدراسیون‌ها تا ۲۴ مهر بسته و قرار شد پس از آن طی مدت گرفتن استعلام از کاندیداها، براساس اساسنامه جدید فدراسیون‌های ورزشی، کمیسیون ورزشکاران، داوران و مربیان نیز تشکیل می‌شود تا اعضای اصلی مجمع برای رای‌گیری در انتخابات مشخص شوند.

نکته قابل تامل اینکه ثبت نام از نامزدهای انتخابات ۱۰ فدراسیون ورزشی قبل از تصویب اساسنامه جدید و دستورالعمل شرایط اختصاصی نامزدها در مجامع‌ فدراسیون‌های ورزشی مربوطه، انجام شده است! اتفاقی غیرقانونی که در صورت اعتراض نامزدهای انتخاباتی و ورود دیوان عدالت اداری با ابطال ثبت نام نامزدها و الزام به ثبت نام مجدد، ‌ همراه خواهد بود.

از این رو مجمع فوق العاده چهار فدراسیون ورزشی شامل بسکتبال، بوکس، کبدی و کوهنوردی ۲۵ مهرماه، برای تصویب اساسنامه جدید و نیز دستورالعمل شرایط اختصاصی نامزدهای دارای وثاقت و امانت، نحوه ثبت نام و رای گیری برای داوطلبان پست های هیات رییسه فدراسیون های ورزشی برگزار شد و پس از آن قرار است مجامع فوق العاده شش فدراسیون ورزشی دیگر نیز به همین منظور برگزار شود.

سال‌های اخیر و با افزایش پرونده‌های بین‌المللی در ورزش ایران، به ویژه در عرصه فوتبال، که تاکنون متأسفانه خسارات مالی و غیرمالی هنگفتی را برای ورزش کشور به دنبال داشته، ضرورت توجه به ابعاد حقوقی ورزش و به طور کلی «حقوق ورزشی» دو چندان گشته است.

موضوعات مورد بحث در حقوق ورزشی بسیار گسترده است، لکن در این یادداشت تلاش می‌شود به برخی از مهم‌ترین مسائلی که برای تقویت بنیه حقوقیِ ورزش کشور و اجتناب از تکرار برخی آرای محکومیت ناخوشایند و زیان‌باری که در حال حاضر گریبانگیر فوتبال کشور شده است، ضرورت دارد پرداخته شود.

متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلات ورزش کشور این است که در بسیاری از موارد باشگاه‌ها، فدراسیون‌ها و به طور کلی مسئولین مدیران ورزش کشور یا به طور کلی از مشاوران حقوقی بهره‌گیری لازم را نکرده‌اند و یا از مشاوران حقوقی غیرمتخصص در امر ورزش استفاده شده است که در نتیجه از ابعاد و زوایای خاص این حوزه اطلاع کافی نداشته‌اند.

«قراردادهای ورزشی» یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی است که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. امروزه قراردادهای متعددی میان باشگاه‌ها و فدراسیون‌های ورزشی با ورزشکاران، مربیان و سایر عوامل تیم‌های ورزشی منعقد می‌گردد. به طور کلی هر قرارداد ورزشی را می‌توان به لحاظ حقوقی در سه مقطع مورد توجه قرار داد: مرحله مذاکره، مرحله انعقاد و مرحله اجرای قرارداد.

هریک از این مراحل سه‌گانه دارای ابعاد مهمی است که چنانچه بدون حضور یک مشاور حقوقی متخصص و مجرب در حوزه حقوق ورزشی انجام شود می‌تواند مخاطرات و مشکلاتی را در پی داشته باشد. بدیهی است اهمیت این امر در مواردی که طرف قرارداد، خارجی است دو چندان می‌شود. و یا حتی

قانونی برای اجرا نشدن!

۱۵ میلیارد تومان سهم ورزش از محل درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی بر باد رفت و ۴۵ میلیارد تومان دیگر نیز در آستانه از دست رفتن است و گویا هیچ‌کس در ورزش ایران ماموریتی در رابطه با دریافت این مطالبات ندارد و علی‌رغم گزارش‌های ارائه شده، دستگاه‌های نظارتی و مجلس شورای اسلامی نیز تا کنون در مورد این رفتار غیرقانونی سازمان صداوسیما، واکنشی نشان نداده‌اند!

برای اولین بار، بر اساس قانون بودجه سال ۱۳۹۹ مشخص شد که به استناد بند (پ) ماده (۹۲) قانون برنامه ششم توسعه، وزارت ورزش و جوانان و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف هستند درآمدهای تبلیغاتی ناشی از پخش مسابقات ورزشی را به ردیف درآمدی شماره ۱۴۰۱۸۴ نزد خزانه‌داری کل‌ کشور واریز کنند. وجوه واریزی از محل ردیف  ۴۹-۵۳۰۰۰۰ مندرج در جدول شماره (۹) این قانون به نسبت ۳۰ درصد در اختیار وزارت ورزش و جوانان (برای کمک به فدراسیون‌های مربوطه) و ۷۰ درصد در اختیار سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قرار می‌گیرد. در این قانون، همچنین درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی موضوع بند (پ) ماده ۹۲ قانون برنامه ششم توسعه در ردیف ملی ۵۰ میلیارد تومان در نظر گرفته که بر این اساس سهم سازمان صداوسیما ۳۵ و سهم وزارت ورزش ۱۵ میلیارد تومان تعیین شد.

در مرحله ضرورت حضور مشاور حقوق ورزشی متخصص در حوزه ورزش  موجب می‌شود که از یک‌سو ملاحظات قانونی لازم مدّ نظر مذاکره‌کنندگان قرار گیرد تا ایشان در چارچوب ظرفیت‌های قانونی موجود در نظام حقوقی ایران نسبت به انجام مذاکره و اعطای امتیازها و وعده‌های مختلف به طرف مذاکره اقدام نمایند.

به عنوان نمونه، حضور یک مشاور حقوقی در فرایند مذاکره با مربیان یا بازیکنان خارجی موجب می‌شود که طرف ایرانی از موانع و مشکلات پرداخت‌های بین‌المللی ناشی از تحریم‌های اقتصادی مطلع گردد و لذا در توافق‌های خود راجع به انجام پرداخت‌های بین‌المللی به نحوی اقدام نماید که در مرحله اجرا با موانع بانکی و مالی مواجه نشود. از سوی دیگر، مشاور حقوقی می‌تواند ادعاها و پیشنهادهای طرف مقابل را ارزیابی کند و آن‌ها را با موازین قانونی لازم‌الاتباع تطبیق دهد تا از تحمیل شروط غیرقانونی یا غیرحقوقی به تیم مذاکره‌کننده جلوگیری شود.

در مرحله انعقاد قرارداد که شاید مهم‌ترین قسمت از این فرایند است، وجود مشاور حقوقی می‌تواند از بسیاری از مخاطرات احتمالی آتی پیش‌گیری نماید. تهیه و تنظیم متن قرارداد از جهات مختلف اهمیت دارد. نخست آنکه به منظور انعقاد یک قرارداد استاندارد باید توافق طرفین در خصوص اصلی‌ترین مسائل آن رابطه قراردادی به طور صریح و شفاف بیان گردد. مسائلی از قبیل موضوع قرارداد، تعهدات هریک از طرفین، مدت قرارداد، مبلغ قرارداد، شیوه حل‌وفصل اختلافات، ضمانت‌اجرای تخلف از تعهدات قراردادی، موارد فسخ قرارداد و… برخی از مواردی است که پیش‌بینی آن‌ها در یکی قرارداد استاندارد ضرورت دارد و غفلت از آن‌ها می‌تواند به اختلافات آتی و در نهایت متضرر شدن یکی از طرفین یا هردوی آن‌ها منتهی شود.

چگونگی نگارش متن قرارداد، مسئله پراهمیت دیگری است که در قراردادهای ورزشی باید مورد توجه باشد. واژگان، عبارات و اصطلاحات مختلف اگرچه در ذهن افراد غیرحقوقی ممکن است در بسیاری از موارد منشأ آثار قلمداد نشود، قطعاً به لحاظ حقوقی دارای بار معنایی متفاوتی هستند و در نتیجه آثار حقوقی و قانونی مختلفی را نیز در پی خواهند داشت.

تنها ذهن یک حقوق‌دان یا مشاور حقوقی با تجربه است که در نتیجه آموزش‌های ویژه‌ای که در این زمینه گذرانده است به این تفاوت‌ها و آثار حقوقی آن‌ها توجه خواهد داشت در نتیجه با انتخاب واژگان و عبارات مناسب برای بیان مقصود طرفین قرارداد، تا حد ممکن از ایجاد ابهام در مفاد قرارداد و تعهدات طرفین می‌کاهد و در نتیجه تا حد زیادی از وقوع اختلافات آتی جلوگیری می‌کند.

علاوه بر این، مشاور حقوقی با پیش‌بینی وقایعی که ممکن است در آینده محقق شود و درج راه‌حل‌های حقوقی ناظر به آن‌ها در قرارداد می‌تواند موقعیت‌هایی را که در زمان انعقاد قرارداد مورد توجه طرفین نیست، از قبل پیش‌بینی کند و حقوق و منافع طرفین را از این طریق تأمین نماید.

هم‌چنین، در صورت بروز اختلاف، چنان‌چه متن قرارداد به لحاظ حقوقی به درستی تنظیم شده باشد، حل‌وفصل اختلاف، احقاق حق و انکار ادعاهای ناروای طرف متخلف نیز تسهیل خواهد شد. به همین دلیل است که در غالب کشورهای پیشرفته، در راستای منطق مشهور و پذیرفته‌شده «رجحان پیشگیری بر درمان»، همواره بر استفاده از مشاور حقوقی در مرحله انعقاد قرارداد تأکید می‌شود که تا حد ممکن از وقوع اختلافات آتی اجتناب شود؛ در حالی که در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، متأسفانه به این مسئله توجه کافی نمی‌شود و غالباً در مرحله «درمان» یعنی پس از وقوع اختلاف و رجوع به دادگاه، ناگزیر، نسبت به استفاده از وکیل یا مشاور حقوقی اقدام می‌شود.

تفکر نادرست دیگری که متأسفانه در ذهن برخی از مدیران ورزشی کشور وجود دارد اکتفا به استفاده از «الگوهای قراردادی» به جای استفاده از مشاوران حقوقی است. الگوهای قراردادی در واقع مدل‌های از پیش‌تهیه‌شده‌ای است که در حوزه‌های مختلف از سوی برخی سازمان‌ها و نهادهای ذی‌ربط تهیه می‌شود تا امر انعقاد قرارداد را برای فعالان آن حوزه تسهیل نماید.

به عنوان نمونه، فدراسیون بین‌المللی مهندسین مشاور (FIDIC) قریب به ۵۰ سال است که به انتشار الگوهای قراردادی مختلف در عرصه صنعت می‌پردازد. در رشته‌های مختلف ورزشی نیز در حال حاضر، الگوهای قراردادی متنوعی از سوی نهادهای مختلف ورزشی منتشر شده است. با این حال، امروزه به لحاظ حقوقی تردیدی در این امر وجود ندارد که استفاده از الگوهای قراردادی اگرچه می‌تواند مبنای سودمندی برای تنظیم روابط قراردادی به شمار آید، به هیچ‌وجه بدون انطباق آن الگوها با نیازمندی‌ها و الزامات خاص روابط بین طرفین قرارداد قابل‌استفاده نخواهد بود.

به دیگر سخن، الگوهای قراردادی باید در هر مورد بر اساس خواسته‌ها، توافق‌ها و الزامات قانونی حاکم بر روابط طرفین قرارداد اصطلاحاً «شخصی‌سازی (customize)» شود؛ در غیر این صورت، همین الگوهای قراردادی می‌تواند خود منشأ مخاطرات و خسارات فراوانی به طرفین قرارداد یا یکی از آن‌ها به شمار آید.

شخصی‌سازیِ این الگوهای قراردادی نیز مستلزم استفاده از مشاوران حقوقی متخصص است. به عنوان نمونه، در شرایط خاص حقوقی و اقتصادی کشورمان، توجه به مسئله تحریم‌ها و آثار آن بر روابط قراردادی یکی از مواردی است که طبیعتاً در الگوهای قراردادی موجود پیش‌بینی نشده است. در نتیجه، عدم استفاده از مشاور حقوقی موجب می‌شود که چنین امر مهمی در قراردادهای منعقده با طرف‌های خارجی مغفول واقع شود و در مرحله اجرا مخاطرات جبران‌ناپذیری را ایجاد نماید. به عنوان نمونه، مشکلات مهمی که در پرداخت حق‌الزحمه آقای ویلموتس، مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران، شاهد بودیم و فدراسیون فوتبال هم به طور علنی و رسمی به این موضوع اقرار کرد، در واقع ناشی از عدم توجه مسئولین ذی‌ربط به ابعاد حقوقی این موضوع در زمان انعقاد قرارداد و پیش‌بینی طرق جایگزین پرداخت بوده است.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

تبلیغات محیطی در اختیار سازمان لیگ یا باشگاه‌ها؟

 

بر اساس قانون ۲۰ درصد از سهم درآمد تبلیغات دور زمین و حق پخش تلویزیونی متعلق به فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است و ۸۰ درصد باقیمانده بر اساس جدول و فرمول خاصی بین باشگاه‌ها تقسیم می‌شود اما باشگاه‌ها از درآمد سال‌های گذشته خود در این بخش راضی نیستند و به نظر می‌رسد این میزان درآمد تناسبی با هزینه‌ها نداشته است. در سایر موارد هم صورتحساب مالی صادر شده برای برخی باشگاه‌ها نشان می‌داد سازمان لیگ در برخی موارد بدون اطلاع باشگاه هزینه‌هایی را از محل درآمدهای تبلیغات محیطی کسر کرده و حتی برخی از باشگاه‌ها در پایان فصل نه تنها طلبکار نبوده بلکه بدهکار هم می‌شدند.

همه این موارد و البته معضلاتی که شیوع ویروس کرونا و از دست رفتن درآمد بلیت فروشی برای باشگاه‌ها ایجاد کرده، باعث شد که باشگاه استقلال پس از فسخ قرارداد با های‌وب، با کارگزاری جدید به تفاهم برسد و درخواست گرفتن تبلیغات محیطی از سازمان لیگ را مطرح کند.

باشگاه استقلال در این رابطه نوشته بود: «طی قراردادی میان مدیرعامل باشگاه استقلال و شرکت ایده پروران تبلیغ، این شرکت به عنوان کارگزار رسمی باشگاه استقلال معرفی شد. طبق این قرارداد کف تعهد کارگزار در فصل جاری ۵۰۰ میلیارد تومان و در صورت افزایش درآمد کارگزار، باشگاه از این درآمدها سهم بالایی خواهد برد. گفتنی است ۱۵۰ میلیارد تومان از تعهد کارگزار مربوط به تبلیغات محیطی بازی های خانگی باشگاه استقلال است.»

سازمان لیگ اما با درخواست باشگاه استقلال موافقت نکرد. در عمل هم اجازه نداد تبلیغات کارگزار در بازی اول استقلال مقابل هوادار در ورزشگاه آزادی نصب شود. بعد از آن هم صادق درودگر، عضو هیات رییسه سازمان لیگ که ابتدا در یک گفت وگوی کوتاه با رسانه ها درخواست استقلال را نشدنی و غیرمنطقی دانست، با حضور در یک برنامه تلویزیونی به صورت مفصل به بیان جزییات پرداخت و در نهایت هم گفت: «اگر می خواهند شرایط عوض شود ساز و کار آن در اساسنامه آمده است.»

درودگر هم شبهاتی را هم درباره این کارگزار و فعالیتش مطرح کرد و مدعی شد که: «پشت این قضیه کسی است که به فوتبال ایران بدهکار است. این فرد کسی است که تبلیغات تمام ورزش در این سال ها به به عهده اش بوده. بسکتبال، کشتی، تکواندو، فوتبال و همه جا بوده!»

بعد از این اتفاقات محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور هم که به تازگی تراکتور را با بیش از ۳۰۰ میلیارد بدهی می‌خواهد رها کند، مدعی شده که می‌تواند خودش تبلیغات محیطی را بگیرد و برای این منظور جلساتی هم با حیدر بهاروند برگزار کرده است و رقمی بالاتر از رقم اعلام شده در مزایده سازمان لیگ برای واگذاری تبلیغات محیطی ارائه کرده است. مزایده‌ای که هیچ شرکتی در آن حاضر نشد تا در نهایت به صورت توافقی درباره سپردن تبلیغات محیطی به شرکت تبلیغاتی تصمیم گرفته شود و حالا استقلال از یک طرف و تراکتور از طرف دیگر برای گرفتن تبلیغات محیطی اعلام آمادگی کرده‌اند که این هم در نوع خود جالب است.

نکته اساسی اما اینجاست که فدراسیون فوتبال از ابتدای ریاست شهاب عزیزی‌خادم، با شعار چابک‌سازی لیگ و مشارکت باشگاه‌ها در درآمدزایی فعالیت خود را شروع کرده و به نظر نمی‌رسد با واگذاری حقوقی این چنینی به باشگاه‌ها مشکلی داشته باشد اما نباید از این موضوع غافل شد که واگذاری تبلیغات محیطی به باشگاه‌ها، پروسه‌ای است که از چند جهت باید مورد بررسی قرار بگیرد.

اینکه واگذاری تبلیغات محیطی به باشگاه‌ها، باعث نابودی باشگاه‌هایی که توان جذب تبلیغات ندارند، نمی‌شود؟ لیگ‌های معتبر دنیا از چه روشی برای درآمدزایی از طریق تبلیغات محیطی عمل می‌کنند؟ در حال حاضر برای تبلیغات محیطی در لیگ فوتبال ایران استفاده از روش متمرکز مناسب‌تر است یا به روش غیرمتمرکز؟

لیگ‌های دنیا و روش‌های متفاوت بازاریابی حقوق اسپانسرینگ و حق پخش

امیر علیزاده، کارشناس اقتصاد ورزش و سردبیر سایت بازار ورزش در پاسخ به این سوالات و ابهاماتی که درباره چگونگی بازارایابی حقوق اسپانسرینگ در لیگ ایران از او پرسیدیم، به خبرنگار ایران ورزشی می‌گوید: «حقوق اسپانسرینگ در ایران به عنوان تبلیغات محیطی جا افتاده اما متأسفانه تبلیغات با اسپانسرینگ فرق دارد و تبلیغات دور زمین یکی از امتیازهایی است که در بسته‌های اسپانسرینگ به اسپانسرها داده می‌شود. با این توضیح می‌خواهم این‌طور به بحث ورود کنم که حق پخش تلویزیونی و حقوق اسپانسرینگ در لیگ‌های متفاوت یا به صورت متمرکز بازاریابی می‌شود یا به شکل غیرمتمرکز. در روش متمرکز یعنی سازمان لیگ از طریق شرکت یا دپارتمان بازاریابی‌اش، بازاریابی کرده و مطابق جدولی توزیع می‌کند. حق پخش تلویزیونی اما اغلب اوقات در لیگ‌ها به صورت متمرکز انجام می‌شود. هرچند در لیگ‌های بزرگ استثناهایی مثل لالیگای اسپانیا را داریم اما در لیگ‌های دیگر به صورت متمرکز انجام می‌شود که البته در این بحث فرصت پرداختن به حق پخش تلویزیونی نیست.»

معیارهای تصمیم‌گیری برای استفاده از روش متمرکز یا غیرمتمرکز، عدالت، رقابت و درآمد

این سوال اما مطرح می‎شود که روش متمرکز بهتر است یا غیرمتمرکز؟ علیزاده در پاسخ به این سوال این‌طور توضیح می‌دهد: «این موضوع کاملاً وابسته است به تورنمنتی که برگزار می‌شود و بازاری که لیگ در آن برگزار می‌شود. در واقع این موضوع به طور مستقیم با شرایط بازار در ارتباط است و اینکه حداکثر درآمدی که می‌توان از طریق فروش انجام داد، از روش متمرکز تأمین می‌شود یا غیرمتمرکز؟ به عنوان مثال یوفا هرگز در چمپیونزلیگ حق پخش تلویزیونی یا تبلیغات محیطی را به کشورها یا لیگ‌های مختلف واگذار نمی‌کند. به صورت متمرکز می‌فروشد و سپس بین باشگاه‌ها توزیع می‌کند که البته همین موضوع باعث درخواست باشگاه‌های بزرگ برای راه‌اندازی سوپرلیگ شد. چون این باشگاه‌ها مدعی بودند که حق آن‌ها از درآمد این رقابت‌ها بیشتر از چیزی است که از یوفا دریافت می‌کنند. اغلب اما استدلالی که در بازاریابی متمرکز و حقوق تجاری مطرح می‌شود و درباره ایران هم صدق می‌کند این است که عدالت برقرار شود. همان موضوعی است که درباره منافع تیم‌های کم هوادارتر مطرح می‌شود. چرا که آن‌ها هم به هرحال جزئی از این لیگ هستند و توانایی این را ندارند که به این میزان درآمدزایی کنند. با این حساب قطعاً وقتی بازاریابی به صورت متمرکز برگزار می‌شود، تا حدودی به ضرر تیم‌های بزرگ‌تر است و به نفع تیم‌های کوچک‌تر اما این اتفاق می‌افتد برای اینکه رقابت به وجود بیاید و عدالت رعایت شود.»

تبلیغات محیطی، ارزش بسته اسپانسرینگ باشگاه‌ها را بیشتر می‌کند

او به بازاریابی حقوق اسپانسرینگ در لیگ‌های بزرگ به صورت غیرمتمرکز اشاره می‌کند: «به استثنای لیگ قهرمانان که یک رقابت قاره‌ای و بین‌المللی به حساب می‌آید، لیگ‌های بزرگ، حقوق اسپانسرینگ و تبلیغات محیطی را اغلب به صورت غیرمتمرکز انجام می‌دهند. هر باشگاه برای خودش حقوق اسپانسرینگ را می‌فروشد و برای این کار دلایل منطقی وجود دارد. پخش تلویزیونی که بازار پیچیده‌ای دارد و هر لیگ به صورت متمرکز با خریداران حق پخش تلویزیونی چانه‌زنی می‌کند. برخلاف این، درباره تبلیغات محیطی و اسپانسرینگ، این یک موضوع جا افتاده است که هر باشگاه برای خود دپارتمان بازاریابی دارد و حقوق اسپانسرینگ را به عنوان یکی از منابع اصلی درآمدی، پایدارترین و قابل کنترل‌ترین منبع درآمدی که باشگاه می‌تواند داشته باشد. بسته‌های مختلف را در سلسله‌ مراتب اسپانسرینگ تعریف کند و هر کدام را به مزایده گذاشته و بفروشد. وقتی تبلیغات محیطی هر زمین در اختیار خود باشگاه باشد، ارزش بسته‌های اسپانسرینگ به حداکثر می‌رسد. این موضوع روی حقوق و ارزش بسته اسپانسرینگ باشگاه به طور مستقیم تأثیر می‌گذارد. اسپانسر همه این موارد را هنگام عقد قرارداد با باشگاه در نظر می‌گیرد که آیا فقط تبلیغات روی پیراهن باشگاه را می‌خرد؟ یا تبلیغات دور زمین هم در این بسته قرار دارد؟ به عنوان مثال در بوندس لیگا، شرکت مخابراتی دویچه تلکام اسپانسر اصلی بایرن مونیخ است و سالی ۳۵ میلیون یورو به باشگاه می‌پردازد. اگر صرفاً قرار بود تبلیغات روی پیراهن بازیکنان را داشته باشد و تبلیغاتش دور زمین در آلیانز آرنا در بازی‌های خانگی بایرن مونیخ نمایش داده نمی‌شد، قطعاً این مبلغ را به باشگاه نمی‌پرداخت و این میزان کمتر می‌شد.»

در ایران اسپانسرینگ نداریم، فضای تبلیغاتی می‌فروشیم

در ایران اما روش متفاوتی برای بهره‌برداری از درآمد تبلیغات محیطی است. امیر علیزاده، کارشناس اقتصاد ورزش در این رابطه به خبرنگار ایران ورزشی می‌گوید: «این مورد در لیگ‌های اروپایی سال‌هاست حل شده است و بسته به اینکه چه روشی، درآمد بیشتری به دنبال دارد و عدالت در آن رعایت می‌شود، به کار گرفته می‌شود. در ایران اما باشگاه‌های ما حقوق اسپانسرینگ را به این شکل بازاریابی نمی‌کنند. تبلیغات محیطی دور زمین را مثل بیلبوردهای داخل اتوبان‌ها می‌فروشند. به این روش یعنی ما چیزی به اسم حقوق اسپانسرینگ نداریم. باشگاه‌ها فضاهای تبلیغاتی تعریف می‌کنند، از روی پیراهن و اتوبوس تیم گرفته تا سایر فضاهای تبلیغاتی که فروخته می‌شوند. از طرفی باشگاه‌های کوچک‌تر توان این کار را دارند و اساساً اقتصاد ما هم اقتصاد آزاد رقابتی نیست که اسپانسر شدن در رقابت‌های ورزشی معنا داشته باشد. چون می‌خواهند برندشان را در بازار هدف جا بیاندازند و شناخت از برند و وجهه برند را بهبود ببخشند. در اقتصاد نیمه رقابتی و نیمه دولتی ما اما روابط مهم‌تر است و داستان اسپانسرینگ را متفاوت می‌کند.»

سازمان لیگ در احقاق حق باشگاه‌ها ناتوان بوده

علیزاده تأکید می‌کند: «به هر حال سازمان لیگ از سال‌ها پیش به این نتیجه رسیده است که این کار را به صورت متمرکز انجام دهد تا عایدی آن به باشگاه‌های کوچک‌تر هم برسد. این در حالی است که خود سازمان لیگ نتوانسته این درآمد را ایجاد کند، چند پرونده حقوقی با شرکت‌های کارگزار داشته و در احقاق حق باشگاه‌ها ناتوان بوده است. در کنار همه این‌ها شفافیت لازم را هم درباره مراودات مالی‌اش نداشته است. حالا باشگاهی مثل استقلال بنا به ادعایی درست یا غلط که معلوم نیست که بتواند این کار را انجام دهد یا نه، درخواست گرفتن حق تبلیغات محیطی را از سازمان لیگ دارد. سوال‌های زیادی در این رابطه وجود دارد. اینکه آیا استقلال می‌تواند چنین مبلغی را از کارگزار بگیرد؟ و سوال مهم‌تر اینکه چرا این شرکت در مزایده سازمان لیگ برای گرفتن تبلیغات محیطی شرکت نکرده بود؟ همه این بحث‌ها را هم که کنار بگذاریم. به این موضوع می‌رسیم که وقتی سازمان لیگ نتوانسته حقوق باشگاه‌ها را به آن‌ها بدهد، عملاً این موضوع اجتناب ناپذیر است که باشگاه هم بگوید نمی‌خواهم سازمان لیگ این کار را انجام دهد.»

در لیگ ایران روش متمرکز جواب می‌دهد یا غیرمتمرکز؟

او نظر شخصی‌اش را درباره روش مناسب برای لیگ ایران و پایان دادن به آشفته‌بازار مثلث باشگاه‌ها، سازمان لیگ و تبلیغات محیطی این‌طور بیان می‌کند: «نظر شخصی من اما این است که در لیگ ایران با شرایط غیرحرفه‌ای که وجود دارد و توانمندی‌هایی که ندارند و با توجه به اقتصاد غیررقابتی ما، شاید همین روش متمرکز بهتر باشد و باعث برقراری عدالت و رقابتی شدن لیگ می‌شود. به شرطی که سازمان لیگ هم با شفافیت این روش را به درستی اجرا کند و حق و حقوق باشگاه‌ها را بدهد. وگرنه به همین آشفته‌بازاری می‌رسیم که در حال حاضر داریم. هم‌اکنون آیین‌نامه‌ای در این رابطه وجود دارد که اگر شما قانونی و حقوقی هم به مسئله نگاه کنید، باشگاه استقلال این آیین‌نامه را رعایت نمی‌کند و خلاف آن عمل می‌کند. استدلال باشگاه استقلال هم اما این است که وقتی سازمان لیگ خودش به آیین‌نامه‌اش پایبند نیست و قانون را رعایت نمی‌کند و حقوق باشگاه‌ها را نمی‌دهد. من چرا این کار را انجام ندهم. همه این‌ها وضعیت آشفته‌ای را ایجاد کرده است.»

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

آیا نسبت به تمرین مختلط مقرره قانونی وجود دارد یا جرم انگاری صورت گرفته؟

تجانس در ورزش به معنای ساماندهی ورزش‎ها با لحاظ جنس آنها در راستای پیشگیری از حوادث ورزشی، نیز از تکالیف پر اهمیت مدیران ورزشی است. که ممکن است از نوع تمرین مختلط بانوان و آقایان باشد یا از نوع گروه های غیر متعارف حتی در بحث آموزش نیز برای تعیین مربی مرد برای بانوان بسته به نوع رشته های ورزشی ختلاف نظر وجود دارد. علی ایهاب با توجه به قانون فعلی ایران هنوز مقرره خاصی در زمینه جرم انگاری تمرین هم زمان آقا و خانم در باشگاه ورزشی وجود دارد و صرف حضور ورزشکار اگر مرتکب جرم دیگری یا هنجار شکنی نشده باشد قابل تعقیب نیست.

به بیان دیگر، در مورد تجانس با توجه داشتن به جنس و نوع ورزشها برای امر ساماندهی، افزون بر مدیران مستقیم مانند معلمان ورزش و مربیان باشگاههای بزرگ، اصولاً مدیران غیر مستقیم هم تکلیف دارند و در واقع رعایت تجانس در ورزش عمدتاً از وظایف اینگونه مدیران است.

برای نمونه، مدیر یک مجموعه ورزشی بزرگ که در آن، امکان فعالیت همـزمان در رشته‎های مختلف ورزشی وجـود دارد نباید اجازه دهد در بخشی از زمین چمن، عده‎ای از ورزشکاران، فوتبال بازی کنند و در اطراف همان زمین، ورزشکاران رشته دو و میدانی مثلا به پرتاب دیسک مشغول باشند. یا معلم ورزش که می‎خواهد تعداد زیادی دانش آموز را در یک ساعت به ورزشهای مختلف مشغول کند نباید اجازه دهد در کنار زمین بسکتبال، تعدادی هم به تنیس روی میز بپردازند. یا مربی ورزش تکواندو نباید کلاس خردسالان مبتدی را نزدیک و در کنار محل برگزاری مبارزه‎های جمعی کمربندهای قرمز و مشکی بزرگسالان، تشکیل دهد. هر یک از این اقدامات، خلاف مقررات است و اجازه و انجام آنها اگر منجر به حادثه شود، مسئولیت حقوقی برای مربیان و مدیران ورزشی در پی خواهد داشت.

نکته مهمی که در نقض مقررات مربوط به سازماندهی و تجانس، قابل توجه است و مربیان و مدیران ورزشی باید حتماً آن را مد نظر داشته باشند این است که تحقق حوادث ناشی از عدم سازماندهی و عدم رعایت تجانس، به نوعی می‎تواند مسئولیت کیفری که شدیدتر نسبت به مسئولیت حقوقی است را به همراه داشته باشد و مشکلات جدی برای ایشان بوجود آورد.
ضمن اینکه بحث توجه به سازماندهی و تجانس و مد نظر داشتن قابلیتها و تواناییهای ورزشکاران برای ساماندهی و جنس فعالیت ورزشی، در راستای تکلیف محوری حفظ سلامت آنها اختصاص به زمان و مکان خاص ندارد، بلکه در تمام فعالیتها و برای هر زمان و مکان ورزشی مطرح می‎باشد.

حتی در حین انجام مسابقات رسمی هم اگر مسئولین مربوطه وضعیتی را مشاهده کردند که موجب نقض اصول سازماندهی است یا در تعارض با امر تجانس در ورزش می‎باشد باید بلافاصله آن مسابقه را متوقف و تا مشکل برطرف نشده، آغاز دوباره آن را اجازه ندهند.

در همین راستا مثلاً اگر در حین مسابقات تکواندو که میان ورزشکاران با کمربند مشکی دان۱ به بالا برگزار شده، داور به هر نحوی متوجه شد که یکی از دو حریف، دارای کمربند پایین‎تر مثلاً کمربند آبی است باید بلافاصله مسابقه را متوقف کند تا تعیین تکلیف شود.
همچنین است اگر کُچ تیمی متوجه شد که مبارز او در حین مبارزه نسبت به حریفش بشدت ضعیف‎تر است و بطور فاحش از مهارت پایین‎تر برخوردار می‎باشد و در صورت تداوم مسابقه ممکن است، حریف ضعیف، آسیب ببیند، باید از ادامه آن مسابقه جلوگیری کند. سایر مسئولین مربوطه هم اگر ناظر بر مسابقه‎ای بودند که با تفاوت فاحش طرفین مسابقه در مهارت، برگزار شده و احتمال رخ دادن حادثه می‎رود، نباید اجازه دهند این مسابقه ادامه پیدا کند. فرقی نمی‎کند که آن مسابقه دقیقاً مطابق مقررات برگزار شده باشد یا خیر. پس در ورزشهای انفرادی مانند رشته‎های رزمی هرگاه هر دو ورزشکار مسابقه دهنده، از نظر وزن، درجه کمربند، سن و دیگر شرایط یکسان بودند ولی یکی از آنها از لحاظ قدرت بدنی یا مهارت نسبت به دیگری تفاوت فراوان داشت، بنحوی که در صورت انجام یا ادامه این مسابقه، وقوع حادثه ورزشی ممکن و متصور است، اصولاً مربی، کُچ، داور و حتا دیگر دست اندرکاران امور نباید اجازه دهند آن مبارزه یا مسابقه برگزار شود یا تداوم یابد.
چنین تفاوتی اگر در حین مسابقه معلوم شد و کسانی که می‎توانند مانع از ادامه شوند، مانع نشدند، داور باید مسابقه را قطع و با مشورت مسئولین مربوطه تعیین تکلیف نماید.

به هر حال، رعایت تجانس، متناسب با موضوع و ورزش‎هایی که ممکن است بطور همزمـان در یک مکان برگـزار شوند در حالیکه این همزمانی و هم مکانی می‎تواند برای ورزشکاران خطر بهمراه داشته باشد مطرح است و ضروری می‎باشد. رعایت نکردن آن هم می‎تواند شدیدترین، مسئولیت (مسئولیت کیفری) در پی داشته باشد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

 مسئولیت ورزشکارها از نظر حقوقی و کیفری

عملیات ورزشی  و حوادث ناشی از آن مشروط بر اینکه سبب حوادث ، نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم مغایر با موازین شرعی نباشد از علل توجیه کننده جرم می باشد. در این مورد عنصر قانونی جرم از بین رفته و به جهت عدم رکن قانونی جرم ، مجازات ساقط می گردد. کسی که تمایل و علاقه به انجام رشته ورزشی پیدا می کند بر اساس مقررات و ضوابط فنی حاکم بر آن ورزش تحت نظر مربی به حرکات ورزشی می پردازد چنانچه کلیه مقررات رشته ورزشی خاصی رعایت شود و طرف مقابل صدمه ببیند ، آسیب زننده قابل تعقیب و مجازات نیست مشروط به اینکه مقررات مربوط به آن ورزش نقض نشود و مقررات خلاف موازین شرعی نباشد. در دعاوی مسئولیت مدنی و کیفری در باب ورزشها ، تقصیر ، پایه اکثر دعاوی و شکایات برای دریافت خسارات می باشد، تقصیر در صورتی محقق می گردد که شخصی در مقابل دیگری وظیفه ای به عهده داشته باشد و آن را نقض کند مضافاً برای جبران خسارت ناشی از چنین تقصیری طرف مصدوم باید ثابت کند: بین کوتاهی در انجام وظیفه و صدمات به بار آمده رابطه سببیت وجود داشته و تقصیر موجب ضرر و زیان او گردیده است. لذا خطای قابل تعقیب باید بر قصور در انجام وظیفه و نقض مقررات مبتنی باشد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

فلسفه عدم جرم انگاری حوادث ناشی از عملیات ورزشی در سیاست کیفری ایران از منظر حقوق ورزشی

حقوق ورزشی یا حقوق ورزش یکی از گرایش های علم حقوق است که به بررسی حقوقی حوادث در ورزش می پردازد. سیاست کیفری ایران عمل ورزشکارانی را که در جریان فعالیت های ورزشی منجر به حادثه ای می شود جرم نشناخته و مستوجب ضمانت اجرای کیفری نداسته است؛ از این رو مقنن «حوادث ناشی از عملیات ورزشی، را از عوامل موجه جرم تلقی کرده است. موجه بودن حوادث ناشی از عملیات ورزشی مستلزم ترکیب دو عامل است. اولا رعایت مقررات از سوی ورزشکار مرتکب ثانیا قبول خطرهای متعارف و قابل پیش بینی از سوی حادثه دیده که معمولا شرکت در آن فعالیت های ورزشی کاشف از آن است؛ مبنای فقهی، رویه قضایی و نقش اجتماعی ورزش به فلسفه عدم جرم انگاری حوادث ناشی از عملیات ورزشی در سیاست کیفری ایران پرداخته شده است.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ورزشکارسالاری بلای عدالت ورزشی

هرچند ورزشکاران به دنبال قهرمانی و کسب افتخار هستند اما نوع مدیریت آنهاست که می‌تواند زمینه‌ساز پیشرفت شود. می توان گفت حقوق ورزشی جموعه قوانین خاص می باشد که روابط اصحاب ورزشی را مدیریت می کند.

 مدیریت ورزشی به معنای فرآیند تنظیم برنامه‌ها و نظارت بر فعالیت‌های ورزشکاران است و اهمیت آن تا جایی است که رشته‌ای تحت این عنوان در دانشگاه‌ها وجود دارد و شامل سرفصل‌های مشخصی برای تدریس است. مدیریت در ورزش روز دنیا از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند مسیر موفقیت یک رشته را هموار کند یا موجب پسرفت آن شود اما گاهی می‌بینیم که برخی از فدراسیون‌ها نه تنها در این مسیر حرکت نکرده‌اند، بلکه زمینه‌ساز ورزشکار سالاری هم شده‌اند.

فدراسیون دوومیدانی نیز چنین شرایطی دارد و سال‌هاست که شاهد ورزشکار سالاری در آن هستیم؛ از زمانی که احسان حدادی اولین مدال تاریخ این رشته در المپیک (نقره المپیک لندن) را کسب کرد، در جایگاهی قرار گرفت که فدراسیون را برای موافقت با خواسته‌هایش، مجاب می‌کند. هنوز ماجرای عمل خارپاشنه در آلمان فراموش نشده است؛ با وجود اینکه پزشکان حاذقی در ایران حضور دارند اما حدادی مسئولان را مجاب کرد که با هزینه دلاری برای یک عمل ساده به آلمان برود و حدود دو ماه هم در این کشور اقامت داشته باشد.

بحث دیگری که ورزشکار سالاری در دوومیدانی را تایید می‌کند، اردوهای برون مرزی برخی از ورزشکاران است. احسان حدادی و حسن تفتیان زمان زیادی را در آمریکا و فرانسه زیر نظر مربی خارجی تمرین کردند و فدراسیون هم هزینه‌های آنها را پراخت کرد اما روی این اردوها نظارت خاصی وجود نداشته و صرفا به گزارشات مقطعی وزشکاران اکتفا شده است. برخی از کارشناسان این رشته معتقدند اردوهای برون مرزی دوومیدانی در سال‌های اخیر نتیجه مثبتی نداشته است.

احسان مهاجر شجاعی از قهرمانان سابق دوومیدانی در این مورد معتقد است: “اردوهایی که در سال های اخیر در نظر گرفته شده گاهی تاثیر معکوس داشته است. ورزشکاران ما دو، سه ماه بدون هیچ نظارتی به بلاروس و روسیه رفتند، فقط یکسری هزینه شد و نتیجه خوبی هم نگرفتیم. اگر اصولی نباشد این اردوها جوابگو نیست. ”

ورزشکار سالاری در دوومیدانی حتی صدای مسئولان کمیته ملی المپیک را هم درآورد؛ نصرالله سجادی سرپرست کاروان ایران در المپیک ۲۰۲۰ در نشستی که به بررسی عملکرد کاروان ایران در توکیو پرداخته بودند در مورد دوومیدانی گفت: “عملکرد دوومیدانی خیلی ضعیف بود و نداشتن مدیریت صحیح در مثبت شدن تست کرونای ورزشکار در آستانه اعزام و ورزشکار سالاری باید بررسی و مورد توجه قرار بگیرد. ”

این در حالی است که شرایط متفاوتی در ورزش قهرمانی کشورهای دیگر وجود دارد؛ لاشا تالاخادزه گرجستانی که تمام افتخارات موجود در جهان وزنه‌برداری را کسب کرده است در نشست خبری بعد از کسب دومین طلای المپیک و ثبت رکورد خارق‌العاده ۴۸۸ کیلوگرم اظهار نظر جالبی راجع به روند موفقیتش داشت که هیچ نشانی از ورزشکارسالاری در آن دیده نمی‌شود. او در پاسخ به اینکه راز قدرت خارق العاده و رکوردهای فوق العاده‌ای که به ثبت می‌رساند چیست، گفت: من تمریناتم را انجام می‌دهم به صحبت‌های مربیانم گوش می‌دهم و در مسیری که برای من تعیین شده قدم برمی دارم و هیچ کار دیگری غیر از آن انجام نمی‌دهم و هیچ چیز پیچیده دیگری وجود ندارد. ”

این نشان می‌دهد تفکر قهرمانی در ورزشکاران بزرگ کشورهای دیگر خیلی متفاوت از چیزی است که در ایران می‌بینیم.

روبروی این تفکر کیانوش رستمی بود که مسیری را انتخاب و خود را از تیم ملی جدا کرد که در سراشیبی سقوط قرار گرفت. در دوومیدانی هم این ورزشکارسالاری نتیجه‌ای را همراه نداشته است. کدام مدال قهرمانی جهان و المپیک برای دوومیدانی ایران به دست آمده؟ آنچه این روزها می‌بینم افت دوومیدانی است. اگر قرار به پیشرفت است باید مدیریت صحیحی بر این رشته مادر حاکم شود. در غیر این صورت اوضاع از این بدتر هم خواهد شد.

البته بعداز المپیک توکیو و نتایج ضعیفی که سه نماینده ایران کسب کردند فدراسیون تصمیم جدیدی در مورد اردو و مربیان خارجی گرفت و اعلام کرد که از این به بعد تنها مبلغی که برای اردو و مربی داخلی ورزشکاران در نظر گرفته، به آنها پرداخت می‌شود و اگر کسی قصد دارد در اردوی خارجی شرکت و با مربی خارجی کار کند، مابقی هزینه را باید به صورت شخصی یا از طریق اسپانسر تامین کند. باید دید که فدراسیون چقدر مصمم به اجرای این تصمیم است و تا چه حد برای از بین بردن ورزشکار سالاری تلاش می‌کند.

خلاصه تا حقوق ورزشی را ندانیم و از توانایی و تخصص وکلای ورزشی در فرایند ورزشی کمک نگیریم عدالت ورزشی منفعل خواهد ماند.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

تکلیف حقوقی آسیب ورزشی که به طور کامل درمان نمی‌شود چیست؟

۱۰ تا ۳۰ درصد از افرادی که آسیب آسپرین می‌بینند دچار ناپایداری مزمن مچ پا و در نتیجه نقص‌هایی در عملکرد می‌شوند. مفصل مچ پا یکی از مهمترین مفاصل تکیه گاهی است که حتی در فعالیت‌های عادی روزانه نقش مهمی می‌کند. از میان آسیب‌های ورزشی، آسپرین مچ پا(پیچ خوردگی) شایع‌ترین آسیب در فعالیت‌های تفریحی و ورزشی است که در اکثر ورزش‌ها مانند فوتبال، بسکتبال، والیبال، ورزش‌های رزمی و غیره وجود دارد.

 این آسیب معمولاً به طور کامل درمان نمی‌شود و برگشت‌پذیر است، افزود: آسپرین مچ شایع‌ترین آسیب ورزشی بوده و میزان دقیق شیوع آسپرین مچ پا در کل جمعیت ناشناخته است. آسپرین مچ پا به طور رایج در ورزش‌هایی که شامل پریدن و حرکات جانبی است وجود دارد، این آسیب ۱۵ تا ۴۵ درصد همه آسیب‌های ورزشی را شامل می‌شود.  آسپرین مچ پا که مکرراً در ورزشکاران به وجود می‌آید باعث بروز مشکلات و نقص‌های فانکشنال مچ پا شده و این نقص‌ها تاثیر مخربی بر فعالیت ورزشکاران دارد.

باتوجه به توسعه حقوق ورزشی و گستره این مهم در جوامع ورزشی سوال های پرتکراری مطرح می گردد که آیا در نتیجه اثبات قصور آسیب آیا دیه تعلق می گیرد یا ارش آیا طول درمان بر چه مبنایی محاسبه خواهد شد؟ و اینکه به عمر حرفه ای یک قهرمان پایان بده این موضوع علاوه بر خسارات معنوی، خسارات مادی بر چه مبنایی محاسبه خواهد شد؟

در مقاله بعدی، پاسخ این سوالات را برای شما فرهیخته ارجمند آماده خواهیم کرد. سپاس از همراهی شما

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

 

 

 

انتهای پیام

حقوق_ورزشی
اصلاحات ۱۹ بندی اساسنامه کمیته‌ملی المپیک

اصلاحات ۱۹ بندی اساسنامه کمیته المپیک پس از ایرادات وارده از سوی شورای نگهبان مشخص شد.

 ابتدای آبان ماه سال ۱۳۹۸ بود که اسحاق جهانگیری، معاون اول سابق رییس جمهوری، اساسنامه کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران که در جلسه ۱۴ مهر ۱۳۹۸ هیات وزیران به تصویب رسیده بود را به پیوست برای اقدام معمول به شورای نگهبان ارسال کرد.

هیات وزیران در جلسه ۱۴ مهر ۱۳۹۸ به پیشنهاد وزارت ورزش و جوانان و به استناد تبصره (۳) ماده واحده قانون انتزاع کمیته ملی پارالمپیک از کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۹۵، اساسنامه کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران را تصویب کرده بود.

در همین راستا، عباسعلی کدخدایی سخنگوی سابق شورای نگهبان، در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۹، به معاون اول وقت رییس جمهوری اعلام کرد که اساسنامه کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران مصوب جلسه مورخ ۱۴ مهر ۱۳۹۸ هیأت وزیران، در جلسات متعدد شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در رابطه با آن اعلام نظر شد.

 

پس از آن، مصوبه اصلاحی هیات وزیران از سوی اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهوری در تاریخ ۳۰ خردادماه سال جاری به دبیرخانه شورای نگهبان ارجاع و اعلام شد که بازگشت به نامه شماره ۱۸۴۶۴/۱۰۲/۹۹ مورخ ۱۰ تیرماه ۱۳۹۹ در خصوص اساسنامه کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران، اصلاحات لازم جهت رفع ایرادات آن شورا در جلسه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ هیات وزیران تصویب شده است.

اصلاحات ۱۹ بندی اساسنامه کمیته‌ملی المپیک

اصلاحات ۱۹ بندی اساسنامه کمیته‌ملی المپیک

 

در نهایت نیز شورای نگهبان، نظر تاییدی خود را در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۰ اعلام کرد که در ادامه آمده است:

اصلاحات ۱۹ بندی اساسنامه کمیته‌ملی المپیک

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشیحذف شرط: امید_نوید امید_نویدحذف شرط: موسسه_حقوقی_امید_نوید موسسه_حقوقی_امید_نویدحذف شرط: حقوق_ورزشی حقوق_ورزشیحذف شرط: وکیل_ورزشی وکیل_ورزشیحذف شرط: حقوق_فوتبال حقوق_فوتبالحذف شرط: بازنشر_خبر بازنشر_خبرحذف شرط: حواشی_فوتبال حواشی_فوتبالحذف شرط: انتخابات_فوتبالی انتخابات_فوتبالیحذف شرط: عزل_فوتبالی عزل_فوتبالی

حضور بازنشسته‌ها در فدراسیون فوتبال قانونی شد

بر اساس رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری، فدراسیون فوتبال مشمول قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی آن نمی شود.

پس از چالش‌های فراوان به وجود آمده در رابطه با ممنوعیت به کارگیری بازنشسته‌ها در فدراسیون فوتبال، سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور ۱۳ اسفندماه سال ۱۳۹۸ اعلام کرد: “از آنجا که مقرر است مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال در اسفند ماه سال جاری برگزار شود به اطلاع می رساند با عنایت به قوانین و مقررات موجود، عضویت افراد بازنشسته در هیأت رئیسه فدراسیون با عنوان رئیس و نواب رئیس واجد ایراد قانونی است. شایان ذکر است با توجه به مسئولیت اجرایی دبیرکل و خزانه دار فدراسیون، این مسئولیت ها نیز مشمول قانون منع به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی بوده و فعالیت افراد با شرایط مذکور واجد وصف مجرمانه است. شایسته است ضمن انجام اقدامات لازم، نتیجه را به این مرجع منعکس کنید. مراتب در اجرای بند ج ماده ۱۱ قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور اعلام می شود.”

در همین راستا شاکی (حیدر بهاروند) خواستار ابطال نامه سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور می‌شود و توضیحات از سوی مدیرکل حقوقی و املاک وزارت ورزش و جوانان و نیز مدیرکل دفتر امور حقوقی سازمان بازرسی کل کشور در جریان رسیدگی به شکایت ارائه می‌شود و پرونده در اجرای ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری جهت رسیدگی به هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع شده واین هیأت، نامه مورد اعتراض را قابل ابطال ندانسته و رأی به رد شکایت صادر می‌کند.

متعاقب صدور رأی مذکور توسط هیات تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر رد شکایت و عدم ابطال نامه مورد اعتراض، جمعی از قضات دیوان عدالت اداری با استدلال زیر به رأی یاد شده اعتراض می‌کنند و پرونده با دستور رئیس دیوان عدالت اداری و در اجرای بند (ب) ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مجددا به هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع و پس از بررسی و صدور نظریه در این هیأت به هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع می‌شود.

هیات عمومی دیوان عدالت اداری نیز در تاریخ ۲۰ مهرماه سال جاری با حضور رییس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل می‌شود و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به صدور رأی زیر مبادرت می‌کند:

فدراسیون فوتبال چون از جمله دستگاه‌های دولتی و نهادهای عمومی غیر دولتی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری به شمار نمی‌آید، بنابراین مشمول احکام قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی آن نیست.

گردش کار پرونده شکایت مربوطه که در اختیار ایسنا قرار گرفته، در ادامه آورده شده است:

موضوع شکایت و خواسته: ابطال نامه شماره ۳۱۴۶۷۳؍۶۰۰- ۱۳؍۱۲؍۱۳۹۸ سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور

گردش کار: شاکی به موجب دادخواستی ابطال نامه شماره ۳۱۴۶۷۳؍۶۰۰- ۱۳؍۱۲؍۱۳۹۸ سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:

اولاً: بر اساس تبصره ۲ ماده واحده قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان مصوب ۱۳۹۵ دستگاه های مشمول در صورت لزوم می توانند از خدمات بازنشستگان با وجود و شرط داشتن تخصص و مدرک تحصیلی کارشناسی و یا بالاتر به صورت پایه وقت استفاده نمایند. در نتیجه صرف نظر از اینکه آیا فدراسیون فوتبال مشمول ماده واحده فوق می باشد یاخیر در هر دو حالت حضور افراد بازنشسته در هیأت رئیسه این فدراسیون تحت عنوان نائب رئیس و یا عضو هیأت رئیسه به صورت پاره وقت با وجود دو شرط فوق امکان پذیر و کاملاً مجاز و قانونی بوده و بر فرضی که سازمان بازرسی در مـورد اجرای صحیح مقرره قانونی و نظارت بر اعمال اجرای آن باشد، ممنوعیت عضویت تمام وقت افـراد بازنشسته را باید متذکر می گردید و نه مطلق ممنوعیت بـه کارگیری این افراد در هیأت رئیسه که این ممنوعیت منجر به سلب حقوق قانونی افراد مجاز به شرکت در ثبت نام عضویت در هیأت رئیسه خواهد گردید.

ثانیاً: بر اساس تبصره استنادی مذکور (تبصره ۲) دستگاه های مشمول این قانون مجاز به استفاده از بازنشستگان به صورت ساعتی و حداکثر تا یک سوم ساعت اداری کارمندان رسمی می باشند. حال با عنایت به اینکه مطابق ماده ۳۴ اساسنامه فدراسیون فوتبال اعضای هیأت رئیسه صرفاً در جلسات این هیأت که بر حسب ضرورت در مواقعی از طول سال تشکیل می گردد حضور می یابند در نتیجه حضور اعضا در این جلسات به صورت ساعتی و موقت بوده و نه روزانه و دائمی، لازم به ذکر است بر اساس مفاد اساسنامه تعداد جلسات هیأت رئیسه در طول یک سال حداقل ۹ جلسه و حداکثر آن نیز با توجه به میزان جلساتی که تاکنون (هر ساله) تشکیل یافته در طول یک سال کمتر از میزان یک سوم مد نظر قانونگذار می باشد. در نتیجه حضور ساعتی اشخاص نیز طبق تصمیم مورد اعتراض ممنوع گردیده و در حالی که خود قانونگذار حضور ساعتی را تجویز نموده این تصمیم باعث محرومیت قانونی از این حضور نیز می گردد. لازم به ذکر است طبق دادنامه شماره ۱۹۸- ۲۵؍۱۰؍۱۳۹۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری بند ۱۲ بخشنامه بودجه سال ۱۳۹۷ شهرداریهای کل کشور را که در موردی مشابه تصمیم مورد اعتراض به صورت کلی به کارگیری بازنشستگان را ممنوع اعلام کرده بود ابطال گردیده است، که این دادنامه نیز موید غیرقانونی بودن تصمیم مورد اعتراض می باشد.  ”

متن مقرره مورد شکایت به شرح زیر است:

” وزیرمحترم ورزش و جوانان

با سلام و تحیت

از آنجا که مقرر است مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال در اسفند ماه سال جاری برگزار شود به اطلاع می رساند با عنایت به قوانین و مقررات موجود، عضویت افراد بازنشسته در هیأت رئیسه فدراسیون با عنوان رئیس و نواب رئیس واجد ایراد قانونی است. شایان ذکر است با توجه به مسئولیت اجرایی دبیرکل و خزانه دار فدراسیون، این مسئولیت ها نیز مشمول قانون منع به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی بوده و فعالیت افراد با شرایط مذکور واجد وصف مجرمانه است. شایسته است ضمن انجام اقدامات لازم، نتیجه را به این مرجع منعکس کنید. مراتب در اجرای بند ج ماده ۱۱ قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور اعلام می شود. – سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی- سازمان بازرسی کل کشور ”

در پاسخ به شکایت مذکور، مدیرکل حقوقی و املاک وزارت ورزش و جوانان به موجب لایحه شماره ۷۲۶۱؍۵۲؍ص- ۱۷؍۶؍۱۳۹۹ توضیح داده است که:

” خواسته خواهان اعتراض نسبت به نامه شماره ۳۱۴۶۷۳؍۶۰۰- ۱۳؍۱۲؍۱۳۹۸ معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور است این در حالی است که نامه مزبور، عدم به کارگیری بازنشستگان موضوع ماده واحده قانون منع به کارگیری برای بازنشستگان را به این وزارتخانه خاطرنشان ساخته است مضافاً آن که قانون فوق مصوبه مجلس شورای اسلامی است و به تایید شورای نگهبان رسیده است. با توجه به اینکه قانون صدرالاشاره در خصوص ممنوعیت به کارگیری بازنشستگیان بوده و به کارگیری مجدد اشخاص مذکور را در زمره اختیارات دستگاه های اجرایی قرار داده بدین صورت که به موجب تبصره ۲ قانون مذکور دستگاه های موضوع این قانون در صورت لزوم می توانند از خدمات بازنشستگان متخصص با مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر به صورت پاره وقت و ساعتی استفاده نماید. حداکثر ساعت مجاز برای استفاده از بازنشستگان، یک سوم ساعت اداری کارمندان رسمی است و حق الزحمه این افراد متناسب با ساعت کاری آنها حداکثر معادل یک سوم کارمندان رسمی تعیین و پرداخت می شود. لذا همان گونه که مستحضرید قید کلمه می تواند در متن تبصره ۲ ماده واحده همان قانون، موید اختیاری بودن به کارگیری بازنشستگان و آن هم در صورت لزوم و نیاز به تخصص و خدمات مشارالیه می باشد. بنابراین دستگاه های مشمول قانون فوق بر حسب سیاستها و شرایط سازمان متبوع از جمله وضعیت اعتباری و نیاز به نیروی انسانی می توانند در خصوص به کارگیری آنان اتخاذ تصمیم نمایند و قید کلمه می توانند تکلیفی را برای دستگاه های مذکور ایجاد نمی کند. ضمن آن که نامه معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتمعی سازمان بازرسی کل کشور تعارضی با تبصره قانون مزبور ندارد. همچنین استناد خواهان به رأی شماره ۱۹۶۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال بخشنامه وزارت کشور به شهرداری های کل کشور در خصوص ممنوعیت مطلق هرگونه به کارگیری بازنشستگان در شهرداری ها نه تنها به دلیل عدم ارتباط موضوعی نادرست می باشد بلکه به علت تفاوت در موضوع، قیاس مع الفارق می باشد که قیاس باطلی است.

شاکی مدعی است مطابق با ماده ۳۴ اساسنامه فدراسیون «اعضای هیأت رئیسه صرفاً در این جلسات بر حسب ضرورت در مواقعی از طول سال تشکیل می گردد، حضور می یابند در نتیجه حضور اعضا در این صورت ساعتی و موقت بوده و نه روزانه» لذا در پاسخ لازم به ذکر است قانون مزبور مطلق و عام است ضمن آن که تبصره ۲ آن قانون برای دستگاه اجرایی اختیاری است و نه تکلیفی. مضافاً آن که اجرای تبصره مزبور منوط به رعایت بخشنامه شماره ۹۷۳۵۳۹- ۲؍۱۱؍۱۳۹۵ و مفاد بخشنامه شماره ۱۰۹۳۹۱۳- ۱۳؍۱۲؍۱۳۹۵ معاون سرمایه انسانی سازمان اداری و استخدامی کشور مبنی بر ضرورت اخذ مجوز به کارگیری و شماره شناسه از سازمان اداری و استخدامی کشور توسط کلیه دستگاه های اجرایی مشمول ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری از جمله فدراسیون های ورزشی می باشد. با استناد به دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۰۹۰۶۰۱۰۷۸۲- ۲۶؍۵؍۱۳۹۹ هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری از تاریخ ابلاغ قانون ماده واحده قانون منع به کارگیری بازنشستگان، به کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات مربوطه بازنشسته یا بازخرید شده یا بشوند، در دستگاه های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و کلیه دستگاه هایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می کنند ممنوع است و نظر به اینکه فدراسیون های ورزشی تابع قوانین و مقررات حـاکم من جمله قـانون منع به کارگیری بـازنشستگان هستند، لـذا به کارگیری بازنشستگان مغـایر قانون بـوده و درخواست رد خواسته خواهان مورد تقاضاست. ”

مدیرکل دفتر امور حقوقی سازمان بازرسی کل کشور نیز به موجب لایحه شماره ۲۵۳۳۶۰- ۱۷؍۹؍۱۳۹۹ توضیح داده است که:

” در نامه مورد شکایت عنوان شده است، عضویت افراد بازنشسته در هیأت رئیسه فدراسیون با عنوان رئیس و نواب رئیس واجد ایراد قانونی است و همچنین با توجه به مسئولیت اجرایی دبیرکل و خزانه دار فدراسیون این سمتها نیز مشمول قانون منع به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی می باشد.

به موجب بند ۱۱ از قانون فهرست موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی فدراسیون های ورزشی، مشمول قانون موصوف بوده و طبق تبصره ذیل این بند، اساسنامه آنها باید به تصویب هیأت وزیران برسد، مفاد این بند شامل کلیه فدراسیون ها است (و هیچ یک مستثنی نشده اند) بر همین اساس کلیه فدراسیونها به غیر از فدراسیون فوتبال از یک متن واحد که در سال ۱۳۸۱ به تصویب هیأت  وزیران رسیده، تبعیت دارند و چینش هیأت رئیسه بر یک روال و با ترکیبی مانند است. اساسنامه فدراسیون فوتبال در زمان صدور نامه مورد شکایت مربوط به سال ۱۳۹۶ بوده که به دلیل تطبیق با مقررات بین الملی این رشته ورزشی، مقررات عملکردی فدراسیون (تا تصویب اساسنامه جدید) محسوب می گردد.

به موجب ماده ۳۳ از اساسنامه عملکردی فدراسیون هیأت رئیسه شامل ۹ نفر است که عبارتند از:

۱- رئیس فدراسیون

۲- نائب رئیس اول

۳- نائب رئیس دوم (رئیس کمتیه مسابقات)

۴- نائب رئیس سوم (رئیس کمیته بانوان)

۵- یک نفر از بین روسای هیأت های استانی

۶- یک نفر از بین مدیران شامل باشگاه های لیگ برتر

۷- سه نفر از بین کسانی که سابقه مدیریت دارند.

با امعان نظر در متن نامه سرپرست معاون نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی مشاهده می شود، محدودیت قانونی صرفاً متوجه رئیس و نواب رئیس شده و مطلق اعضاء را شامل نمی شود. به عبارت دیگر با دقت نظر در متن اساسنامه عملکرد و وظایف هر یک از نواب رئیس قطعاً این نتیجه حاصل است که انجام ماموریت های محوله در این سمتها حضور تمام وقت متصدی را طلب می کند به طوری که نایب رئیس اول در واقع قائم مقام رئیس بوده و در بررسی عملکرد فدراسیون مشاهده شده است خیلی از امور اجرایی آن مرجع توسط این شخص انجام می گیرد. ضمن آن که طبق قسمت اخیر ماده ۳۸ اساسنامه اگر رئیس فدراسیون به هر دلیل غایب باشد و یا به طور دایم یا موقت از انجام وظایف خود سرباز زند نایب رئیس اول عهده دار وظایف وی تا زمان مجمع بعدی خواهد بود، با عنایت به توضیحات قبلی و این شرط ممکن الحصول چگونه می توان فردی را در این سمت برگزید که حضور او با ممنوعیت قانونی مواجه باشد.

نایب رئیس دوم طبق اساسنامه رئیس کمیته مسابقات می باشد در حال حاضر و در فدراسیون فوتبال این کمیته تبدیل به سازمان لیگ فوتبال با اساسنامه، ساختار و تشکیلاتی مجزا و می توان گفت عریض تر از فدراسیون فوتبال در یک ساختمان مستقل بوده و این سازمان وظیفه سازمان دهی و برگزاری کلیه مسابقات را در تمام رده های سنی و کلیه رشته های فوتبال بر عهده دارد. قابل ذکر اینکه این موضوع در قسمت پایانی ماده ۴۲ اساسنامه فدراسیون پیش بینی گردیده بدین نحوه که قید شده است «در صورتی که مسابقات در رده فوتبال و فوتسال و فوتبال ساحلی به تشکیلات دیگری (سازمان لیگ) واگذار شود باید تشکیلات مذکور دارای پروانه ثبت بوده و دارای مکان و تجهیزات مجزا و ساختار سازمانی شامل مجمع عمومی و هیأت رئیس و کمیته های مجزا و هیأت منصفه و نیروی انسانی مجرب باشد … » حال چگونه ممکن است برای اداره این تشکیلات مستقل و در نظر گرفتن حساسیت ها در برگزاری مسابقات فوتبال فرد پاره وقتی را با حضور ۶۰ ساعت در ماه برگزیند؟ بدیهی است حضور فرد نیمه وقت در رأس چنین تشکیلاتی نه تنها از قانون بلکه از منطق نیز تبعیت نمی کند. نایب رئیس بانوان نیز تنها مرجع ارتباط با بانوان ورزشکار در این رشته است و با در نظر گرفتن تعداد ورزشکاران زن در رشته های مختلف فوتبال و مشکلات خاص آنان در این سمت نیز باید فردی تمام وقت و پاسخ گو منصوب شود.

* دادنامه شماره ۱۹۶۱- ۲۰؍۱؍۱۳۹۸ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری (که آقای بهاروند به آن اشاره نموده است) و موضوع آن ممنوعیت هرگونه به کارگیری بازنشستگان در شهرداری می باشد فاقد ارتباط موضوعی با نامه مورد شکایت که اعلام کننده تکلیف قانونی وزارت ورزش و جوانان و در حدود اختیارات سازمان صادر شده می باشد. بنا به مراتب و صرف نظر از اینکه در اساسنامه جدید التصویب نیز به کارگیری افراد بازنشسته تجویز نشده است و اصولاً نمی توان به موجب اساسنامه قانون را محدود نمود. لذا نامه سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی با لحاظ نمودن مقررات حاکم بر زمان صدور و اساسنامه جدید التصویب در راستای تکلیف قانونی و مستند به بند (ج) ماده ۱۱ قانون تشکیلات سازمان بازرسی کل کشور صادر گردیده و ممنوعیت قانونی به کارگیری بازنشستگان را صرفاً شامل رئیس و نواب وی در فدراسیون فوتبال عنوان و شامل دیگر اعضاء هیأت رئیسه مشروط بر رعایت مفاد تبصره ۲ قانون موصوف نخواهد بود لذا رد دادخواست یاد شده (به صورت فوق العاده و خارج از نوبت) در هیأت عمومی دیوان، مورد تقاضا می باشد. ”

پرونده در اجرای ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری جهت رسیدگی به هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع شد و این هیأت به موجب دادنامه شماره ۱۲۱- ۹؍۳؍۱۴۰۰، نامه مورد اعتراض را قابل ابطال ندانسته و به شرح زیر رأی به رد شکایت صادر کرد.

الف- بر مبنای ماده واحده قانون منع به کارگیری بازنشستگان مصوب ۲۰؍۲؍۱۳۹۵ با آخرین اصلاحات مورخ ۶؍۶؍۱۳۹۷ از تاریـخ ابلاغ این قانون، به کـارگیری افـرادی که در اجـرای قوانین و مقررات مربوطـه بازنشسته یا بازخرید شده یا بشوند، در دستگاه های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۸؍۷؍۱۳۸۶ و کلیه دستگاه هایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می کنند. ممنوع است.

ب- به موجب قانون فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی مصوب ۱۹؍۴؍۱۳۷۳ با آخرین الحاقات تا تاریخ ۴؍۱۲؍۱۳۸۷ فدراسیون های ورزشی از جمله موسسات عمومی غیردولتی شمرده شده است. همچنین موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی از جمله دستگاه های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶ به شماره می رود.

ج- مطابق بند ۲ ماده ۴ و ماده ۸ اساسنامه فدراسیون های ورزشی آماتوری مصوب سال ۱۳۸۱، هیأت رئیسه (رئیس، نائب رئیس، دبیر و خزانه دار و …) از ارکان فدراسیون های ورزشی است، با توجه به مراتب مذکور اولاً: با توجه به نوع تکالیف و وظایف مذکور در ماده ۸ اساسنامه فدراسیون های ورزشی آماتوری مصوب سال ۱۳۸۱ برای ارکان فدراسیون های ورزشی، هیأت رئیسه از ارکان اجرایی شمرده می شود. ثانیاً: مطابق ماده ۲۰ اساسنامه یاد شده، فدراسیون مکلف است کلیه قوانین، آیین نامه ها و مقررات مربوط به نهادها یا موسسات عمومی غیردولتی را مراعات و اجرا نماید. بنابراین با توجه به شمول قانون منع به کارگیری بازنشستگان مصوب سال ۱۳۹۵ و عدم دلیل بر استثنای شدن سمت های مورد اشاره، نظر به اینکه نامه مورد شکایت مغایرتی با قوانین ندارد مستنداً به بند (ب) ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ رأی به رد شکایت صادر می شود. این رأی ظرف مهلت بیست روز از تاریخ صدور از سوی رئیس و یا ده نفر از قضات دیوان عدالت اداری قابل اعتراض است. ”

متعاقب صدور رأی مذکور توسط هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر رد شکایت و عدم ابطال نامه مورد اعتراض، جمعی از قضات دیوان عدالت اداری با استدلال زیر به رأی یاد شده اعتراض کردند:

” اولاً: صرفاً دستگاه های اجرایی مندرج در ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مشمول ماده واحده قانون منع به کارگیری بازنشستگان مصوب ۲۰؍۲؍۱۳۹۵ با آخرین اصلاحات مورخ ۶؍۶؍۱۳۹۷ بوده و نظر به اینکه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران از شمول ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری خروج موضوعی (با توجه به دلایل ذیل الذکر) دارد در نتیجه این فدراسیون از شمول ماده واحده قانون منع به کارگیری بازنشستگان نیز خارج می باشد.

ثانیاً: به موجب قانون الحاق بندهای ۱۱ و ۱۲ به قانون فهرست نهادها و موسسات غیر دولتی صرفاً فدراسیونهای ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران و نه تمامی فدراسیونها از مصادیق نهادها و موسسات عمومی غیردولتی محسوب می گردند و مطابق تبصره این ماده واحده فدراسیون ورزشی آماتوری فدراسیونی است که اساسنامه آن به پیشنهاد سازمان تربیت بدنی (که در حال حاضر با توجه به قانون تاسیس وزارت ورزشی بر عهده این وزارتخانه قرار گرفته است) و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید در حالی که اساسنامه فدراسیون فوتبال هم در گذشته و هم در حال (مصوب سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۹) پس از موافقت فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) به تصویب مجمع عمومی فدراسیون فوتبال رسیده و سازمان تربیت بدنی، وزارت ورزش و هیأت وزیران در تصویب اساسنامه های قبلی و فعلی فدراسیون فوبتال هیچ گونه نقشی نداشته و بر همین اساس فدراسیون فوتبال فدراسیون ورزشی غیر آماتوری محسوب می گردد. به پیوست نمونه هایی از اساسنامه های فدراسیون های آماتوری از قبیل فدراسیون ورزش کارگری و تیراندازی با کمان جهت مطابقت با اساسنامه های قبلی و فعلی فدراسیون فوتبال تقدیم حضور می گردد.

ثالثاً: بر اسـاس مفاد اسـاسنامه اصلاحـی فـدراسیون فـوتبال مصوب ۱۳۹۰ که در زمـان قانون منع بـه کارگیری بازنشستگان مصوب ۱۳۹۵ حاکم بوده فدراسیون جمهوری اسلامی ایران یک نهاد غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی مستقل تعریف گردیده که شرایط و ضوابط حاکم بر انتخاب اعضای هیأت رئیسه آن نیز در ماده ۳۳ آن پیش بینی شده است و در جهت انتخاب این اعضاء مفاد این ماده در زمان مورد شکایت ملاک عمل می باشد. لازم به ذکر است در اساسنامه فعلی نیز همانگونه که در ماده یک آن پیش بینی گردیده فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران موسسه ای مستقل، غیر انتفاعی، غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی است که برای مدت نامحدود تشکیل شده است.

رابعاً: به موجب تبصره ۲ ماده واحده قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان به کارگیری اشخاص بازنشسته با شرایطی مجاز اعلام گردیده و رأی شماره ۱۹۶۱- ۲۵؍۱۰؍۱۳۹۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیز موید همین موضوع بوده و بر همین اساس اطلاق تصمیم مورد اعتراض از این جهت نیز قابل ابطال می باشد.  ”

پرونده با دستور رئیس دیوان عدالت اداری و در اجرای بند (ب) ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مجدداً به هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع و پس از بررسی و صدور نظریه در این هیأت به هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ارجاع شد.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۲۰؍۷؍۱۴۰۰ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رای هیات عمومی از سوی حکمتعلی مظفری، رییس هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شرح ذیل صادر شد:

براساس ماده واحده قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان مصوب ۲۰؍۲؍۱۳۹۵ مقرر شده است که: «از تاریخ ابلاغ این قانون، به‌ کارگیری افرادی که در اجرای قوانین و مقررات مربوطه بازنشسته یا بازخرید شده یا بشوند، در دستگاههای اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۸؍۷؍۱۳۸۶ و کلّیه دستگاههایی که به نحوی از انحاء از بودجه عمومی کل کشور استفاده می‌کنند، ممنوع می‌باشد.» دستگاههای اجرایی به صراحت ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶، شامل کلّیه وزارتخانه‌ها، مؤسسات دولتی، مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی، شرکتهای دولتی و کلّیه دستگاههایی است که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است و فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در عین آنکه از مصادیق واحدهای دولتی موضوع ماده فوق نیست، برخلاف استدلال مصرح در رأی شماره ۱۴۰۰۰۹۹۷۰۹۰۶۰۱۰۱۲۱ مورخ ۹؍۳؍۱۴۰۰ هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری، از مصادیق مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی موضوع ماده ۳ قانون مدیریت خدمات کشوری و قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مصوب سال ۱۳۷۳ با الحاقات بعدی نیز محسوب نمی‌شود. زیرا هرچند براساس بند ۱۱ ماده واحده قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی (الحاقی ۱۱؍۳؍۱۳۷۶) فدراسیونهای ورزشی آماتوری جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مصادیق مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی معرفی شده‌اند، ولی با توجه به اینکه براساس تبصره همین بند مقرر شده است که : «اساسنامه فدراسیونهای مذکور حداکثر ظرف مدت سه ماه پس از تصویب این قانون بنا به پیشنهاد سازمان تربیت بدنی به تصویب هیأت‌ وزیران خواهد رسید» و اساسنامه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۸؍۹؍۱۳۹۹ توسط مجمع عمومی فدراسیون فوتبال به تصویب رسیده و از تاریخ تصویب لازم‌الاجرا شده است، بنابراین فدراسیون فوتبال از مصادیق فدراسیونهای ورزشی آماتوری و مؤسسات و نهادهـای عمومی غیردولتی محسوب نمی‌شود و از شمـول تعریف قانونگذار از دستگاه های اجـرایی به شرح ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری نیز خارج است و بر همین اساس نامه شماره ۳۱۴۶۷۳؍۶۰۰ مورخ ۱۳؍۱۲؍۱۳۹۸ سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور که براساس آن عضویت افراد بازنشسته در هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال مشمول قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی آن دانسته شده، به دلیل آنکه فدراسیون فوتبال اساساً از مصادیق دستگاههای اجرایی مشمول قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان و اصلاحات بعدی آن نیست، خلاف قانون و خارج از حدود اختیار است و در نتیجه رأی شماره ۱۴۰۰۰۹۹۷۰۹۰۶۰۱۰۱۲۱ مورخ ۹؍۳؍۱۴۰۰ هیأت تخصصی اداری و امور عمومی دیوان عدالت اداری که متضمن رد شکایت مطروحه به خواسته ابطال مصوبه مذکور است، مستند به بند «ب» ماده ۸۴ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ نقض شده و نامه شماره ۳۱۴۶۷۳؍۶۰۰ مورخ ۱۳؍۱۲؍۱۳۹۸ سرپرست معاونت نظارت و بازرسی امور فرهنگی و اجتماعی سازمان بازرسی کل کشور نیز مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال می‌گردد.

حضور بازنشسته‌ها در فدراسیون فوتبال قانونی شد

حضور بازنشسته‌ها در فدراسیون فوتبال قانونی شد

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق ورزشی

قاعدة فقهی تحذیر و مسئولیت مدنی مربیان ورزشی

فعالیتهای ورزشی اغلب همراه با خطرات و آسیبهای اجتناب‌ناپذیری است که گاه در آنها مربی مسئول و ضامن جبران خسارت محسوب می‌شود. لذا هر مربی‌ای با این استرس که هر آن ممکن است ضمان جبران خسارتی بر عهدة او بار شود، به فعالیت آموزشی خود ادامه می‌دهد. این استرس همواره موجب نارضایتی و فرسایش شغلی مربیان بوده، تأثیر سوء بر عملکرد مربیان دارد. قاعدة تحذیر، رافع مسئولیت مربیان است و فرسایش شغلی آنان را کاهش می‌دهد. آشنایی مربیان با قاعدة هشدار(تحذیر) و شرایط اعمال آن، نقش قابل توجهی در بالا بردن سطح عملکرد و رضایت شغلی مربیان و بهبود تدابیر مدیریتی آنها داشته، لذا لازم است مربیان با این قاعده آشنا شوند.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید