بایگانی برچسب برای: مقاله_حقوق_ورزشی

حقوق_ورزشی , امید_نوید , موسسه_حقوقی_امید_نوید , کمیته_انضباطی , صفر_تاصدچک, مدیران_ورزشی , اخلاق_ورزشیomid_navid

مدیران ورزشی بخوانند/ صفر تا صد وصول یا برگشت چک در بانک ها

پس از احصا و شناسایی نیازها و مشکلات قانون پیشین چک، در سال ۱۳۹۷ قانون جدید چک توسط نمایندگان مجلس تدوین و به بانک مرکزی برای اجرا ابلاغ شد. در همین راستا بانک مرکزی  اقدامات لازم در زمینه اجرای قانون جدید چک را اجرا گذاشته و به مشتریان اطلاع رسانی کرده است.

به گزارش ایسنا، مشتریان شبکه بانکی که با چک سروکار دارند باید از رویه‌های اجرایی مربوط به آن آگاهی کامل داشته باشند. برای آگاهی از این رویه‌ها، سوالات متداول زیر با تواتر زمانی مراجعه به شعبه برای دریافت وجه چک تا درخواست صدور گواهی عدم پرداخت، مسدودی حساب صادرکننده چک برگشتی به میزان مبلغ کسری چک و نحوه پیگیری، رفع سوءاثر از سوابق چک های برگشتی و روش‌های آن، رفع مسدودی، نحوه اطلاع رسانی مسدودی وجوه حساب‌های صادرکننده چک و نحوه استعلام این مبالغ از سوی بانک مرکزی اعلام شده که در ادامه می خوانید.

هنگام مراجعه به بانک اگر حساب صادرکننده چک به اندازه مبلغ چک موجودی نداشت دارنده چک چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

اگر موجودی حساب صادرکننده چک کافی نبود دارنده چک می‌تواند از بانک درخواست کند هر مقدار موجودی حساب جاری صادرکننده چک را به ایشان پرداخت کند.

همچنین براساس دستورالعمل حساب جاری مصوب شورای پول و اعتبار، اگر موجودی حساب جاری شخص صادرکننده چک موجودی نداشت بانک ملکف است سایر حساب‌های شخص را بررسی و در صورت وجود موجودی آن را به دارنده چک بپردازد.

در مرحله آخر و در صورت عدم کفایت مجموع مبالغ موجود در حساب‌های شخص نزد بانک صادرکننده چک به درخواست دارنده چک گواهینامه عدم پرداخت به میزان کسری مبلغ چک صادر می‌شود.

برای مثال اگر شخصی چکی به مبلغ ۱۰۰ میلیون ریال کشیده باشد و موجودی حساب جاری ایشان ۴۰ میلیون ریال باشد بانک به تقاضای دارنده چک مکلف است مبلغ ۴۰ میلیون ریال را برداشت کرده و به ذینفع پرداخت کند. همچنین اگر در سایر حساب‌های شخص (‌قرض‌الحسنه‌ پس‌انداز،‌ حساب ‌سرمایه‌گذاری‌ کوتاه‌مدت ‌و حساب‌سرمایه‌گذاری ‌بلندمدت) نزد همان بانک مبلغ ۵۰ میلیون ریال باشد این مبلغ نیز پرداخت می‌شود. با این حساب مجموع مبالغ (۴۰+۵۰) پرداخت‌شده معادل ۹۰ میلیون ریال است و برای ۱۰ میلیون ریال باقی‌مانده از مبلغ چک نیز بنا به درخواست دارنده، گواهینامه عدم پرداخت صادر می‌شود.

پس از صدور گواهینامه عدم پرداخت به چه صورت عمل می‌شود؟

در قانون جدید چک، بعد از ثبت غیرقابل پرداخت بودن یا کسری مبلغ چک در سامانه یکپارچه بانک مرکزی، این سامانه مراتب را به صورت برخط به تمام بانک‌ها و مؤسسات اعتباری اطلاع می‌دهد. پس از گذشت بیست و چهار ساعت، تمام بانک‌ها و مؤسسات اعتباری حسب مورد مکلفند تا زمانی که از چک برگشتی رفع سوء اثر نشده است، محدودیت‌های زیر را نسبت به صاحب حساب و امضاکننده چک برگشتی اعمال کنند:

الف- عدم امکان افتتاح هرگونه حساب و صدور کارت بانکی جدید؛ حتی صدور المثنی/ تمدید تاریخ اعتبار کارت/ کارت اعتباری و تسهیلات خرد

ب- مسدود شدن وجوه تمام حساب‌ها و کارت‌های بانکی و هر مبلغ متعلق به صادرکننده که تحت هر عنوان نزد بانک‌ها یا مؤسسات اعتباری موجود است به میزان کسری مبلغ چک؛ در این زمینه اولویت مسدود شدن حساب ها با بانک‌ها و موسسات اعتباری خواهد بود که مجموع موجودی حساب‌های سپرده متناظر (ریالی یا ارزی) صادرکننده چک نزد آنها بالاترین رقم باشد. در خصوص نحوه انتخاب حساب‌های سپرده، اولویت به ترتیب با حساب‌های سپرده سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت،‌ سپرده سرمایه‌گذاری بلندمدت، سپرده قرض‌الحسنه پس‌انداز و سپرده قرض‌الحسنه جاری صادرکننده چک است.

همچنین پس از گذشت ۲۴ ساعت از ثبت غیرقابل پرداخت بودن یا کسری مبلغ چک در سامانه یکپارچه بانک مرکزی، وجوه حساب‌های افراد به میزان مبلغ کسری چک مسدود می‌شود. در واقع مهلت ۲۴ ساعته توسط قانونگذار برای تامین موجودی حساب چک قبل از اعمال اقدامات تنبیهی در نظر گرفته شده است.

ج- عدم پرداخت هرگونه تسهیلات بانکی یا صدور ضمانت‌نامه‌های ارزی یا ریالی

د- عدم گشایش اعتبار اسنادی ارزی یا ریالی

در صورت برگشت خوردن یک برگ چک، آیا امکان ثبت سایر برگ‌های آن دسته چک در سامانه صیاد وجود دارد؟

خیر. با توجه به مفاد ماده (۲۱) مکرر قانون صدور چک، تا زمان رفع سوءاثر از چک برگشتی، صدور چک جدید، از ناحیه صاحب حساب و امضاکنندگان چک برگشتی مزبور، ممنوع می‌باشد.

چاپ کد رهگیری بر روی گواهی عدم پرداخت اجباری است؟

بله. در ماده (۴) اصلاحی قانون صدور چک، برای بانک تکلیفی مبنی بر درج فوری کد رهگیری بر روی گواهی‌نامه عدم پرداخت پیش‌بینی شده است. انجام این تکلیف قانونی، از زمان لازم‌الاجرا شدن قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب ۱۳‏‏/۸‏‏/۹۷ برای بانک‌ها الزامی است.

 با توجه به صدور گواهی عدم پرداخت به علت مغایرت اطلاعات برگه چک با سامانه صیاد، آیا این موضوع به عنوان سوء سابقه برای صادرکننده چک لحاظ می شود؟

بله. مغایرت اطلاعات نسخه کاغذی با اطلاعات سامانه‌ای چک، از مصادیق اختلاف در مندرجات چک (موضوع ماده ۳ قانون صدور چک)، محسوب شده و در صورت درخواست دارنده (وفق مواد ۴، ۵ و ۵ مکرر قانون صدور چک)، منجر به برگشت چک و ثبت سوءاثر در سامانه یکپارچه بانک مرکزی خواهد شد.

آیا ذینفع چک می‌تواند پس از مسدودی مبلغ کسری چک، مبلغ را از بانک طلب کند؟

خیر. این موضوع نیازمند فرآیند قضایی و حکم دادگاه است. دارنده چک برگشتی می‌تواند با در دست داشتن گواهی عدم پرداخت به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی قوه قضاییه مراجعه و صدور اجراییه از دادگاه را درخواست کند.

در زمان برگشت چک آیا همه حساب‌های فرد مسدود می‌شود؟

حساب مسدود نمی‌شود بلکه مبالغ موجود در حساب‌های صادرکننده چک برگشتی به میزان مبلغ کسری چک مسدود می‌شود. برای مثال اگر چک شخصی به مبلغ ۱۰۰ میلیون ریال در بانک A برگشت بخورد، مبالغ موجود در حساب‌های وی در سایر بانک‌ها مجموعا به مبلغ ۱۰۰ میلیون ریال مسدود می‌شود. در این صورت مازاد موجودی حساب فرد قابل برداشت است و شخص می‌تواند از آن مبلغ استفاده کند.

زمانی که حساب صادرکننده چک برگشتی در یک بانک مسدود شود رفع مسدودی چگونه انجام می‌شود؟

رفع مسدودی حساب شخص منوط به رفع سوءاثر از سوابق چک‌های برگشتی است.

چنانچه موجودی حساب، بر اساس بند “ب” ماده (۵) مکرر (به دلیل غیرقابل پرداخت بودن یا کسری مبلغ چک) مسدود گردد،  رفع انسداد، حسب دستور قضایی و یا رفع سوءاثر از چک، بر اساس تبصره (۳) ماده (۵) (روش‌های شش‌گاه رفع‌سوءاثر چک) قانون صدور چک به عمل خواهد آمد.

چنانچه حساب صادرکننده، در اجرای ماده (۱۴) قانون صدور چک (صادرکننده یا ذینفع یا قائم مقام قانونی آنها با تصریح به اینکه چک مفقود یا سرقت یا جعل شده یا از طریق کلاهبرداری یا خیانت در امانت یا جرایم دیگری تحصیل شده می تواند کتبا دستور عدم پرداخت وجه چک را به بانک بدهد)، مسدود شده باشد، حسب تبصره‌های (۱) و (۲) ماده اخیرالذکر، در صورت انصراف دستور دهنده (دستور عدم پرداخت) یا تعیین تکلیف در مرجع قضایی و یا عدم تسلیم گواهی تقدیم شکایت در مرجع مرجع قضایی ظرف مدت یک‌هفته، به بانک، از حساب رفع مسدودی به عمل خواهد آمد.

رفع سوءاثر از سوابق چک های برگشتی اشخاص با چه روش‌هایی ممکن است؟

براساس قانون صدور چک و قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب سال ۱۳۹۷ و بخشنامه‌های صادره بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، تمام امور مربوط به رفع سوءاثر از چک‌های برگشتی اشخاص صرفاً از طریق شعب و واحدهای تابعه بانک‌ها و به صورت ذیل امکانپذیر است:

ـ واریز کسری مبلغ چک به حساب جاری نزد بانک عهده و ارائه درخواست مسدودی به مدت یک‌سال:

در صورتی که حساب جاری مشتری نزد شعبه مفتوح و توسط مراجع قضایی مسدوه نشده باشد، بانک مکلف است ضمن مسدود کردن مبلغ مذکور تا زمان مراجعه دارنده چک و حداکثر به مدت یک‌سال، ظرف مدت سه روز، واریز مبلغ را به شیوه‌ای اطمینان‌بخش و قابل استناد به اطلاع دارنده چک برساند.

توضیح: هر صورت ارائه یا احراز هر یک از سایر شیوه‌های رفع سوءاثر چک (روش‌های ذیل)، بانک موظف به رفع مسدودی از وجوه مسدودشده است.

ارائه فیزیک چک برگشتی: مشتری فیزیک چک برگشتی را به بانک ارائه و بانک در قبال آن به وی رسید تحویل می کند.

ارائه رضایت‌نامه محضری دارنده (ذی نفع) چک به بانک: در صورت عدم امکان ارائه فیزیک چک برگشتی به بانک بنا به دلایلی نظیر مفقود شدن، به سرقت رفتن و سوختن، ذی‌نفع چک (شخصی که گواهی‌نامه عدم پرداخت وجه چک به نام او صادر شده است) می‌تواند با حضور در دفترخانه اسناد رسمی، ضمن اذعان به عدم واگذاری چک به ثالث، رضایت خود را نسبت به متشری اعلام کند. در این صورت، بانک با دریافت رضایت‌نامه مزبور، نسبت به رفع سوء اثر از چک مورد نظر اقدام می‌کند.

تبصره: چناچه ذی‌نفع چک شخص حقوقی دولتی و یا نهاد عمومی غیردولتی باشد، می‌تواند با ارائه نامه رسمی، رضایت خود را اعلام کرده و بانک با دریافت رضایت‌نامه مزبور، نسبت به رفع سوء اثر از چک مورد نظر اقدام می‌کند.

ارائه نامه رسمی از مرجع قضائی یا ثبتی ذی‌صالح مبنی بر اتمام عملیات اجرایی در خصوص چک. ارائه نامه از مرجع ثبتی ذی‌صالح موضوع ماده ۳۸۱ «آیین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی» مبنی بر اجرای چک (با ذکر مشخصات اصلی چک) و لزوم رفع سوءاثر از آن.

ارائه حکم قضایی مبنی بر برائت ذمه صاحب حساب در خصوص چک.

سپری شدن مدت سه سال از تاریخ صدور گواهینامه عدم پرداخت مشروط به عدم طرح دعوای حقوقی یا کیفری در خصوص چک توسط دارنده.

توضیح ۱: بانک موظف است اطلاعات مربوط به گواهینامه عدم پرداخت صادره را بلافاصله پس از برگشت چک به سامانه اطلاعاتی بانک مرکزی ارسال کند.

توضیح ۲: بانک مکلف است بنا به درخواست مشتری و به منظور آگاهی وی از سوابق چک‌های برگشتی خود در سامانه اطلاعاتی بانک مرکزی، اقدام به ارائه صورت کامل تعداد و مشخصات چک‌های برگشتی وی با درج تاریخ برگشت چک کند.

پس از برگشت چک و مسدودسازی حساب مراتب در اینترنت‌بانک، موبایل‌بانک و … به اطلاع صادرکننده چک می‌رسد. همچنین پیامکی حاوی اطلاعات مسدودسازی وجوه حساب ناشی از برگشت چک برای صادرکننده توسط بانک مربوطه ارسال می‌شود.

نحوه اطلاع‌رسانی در زمان رفع مسدودی به چه صورت است؟

پس از رفع سواثر از چک برگشتی و انجام فرایند رفع مسدودی، مراتب در اینترنت‌بانک و موبایل‌بانک به اطلاع فرد خواهد رسید. همچنین پیامک اطلاع‌رسانی توسط بانک مربوطه درخصوص رفع مسدودی نیز به انضمام اطلاعات لازم (حاوی مبلغ، حساب و بانک مربوطه) برای فرد ارسال می‌شود.

آیا امکان استعلام مبالغ مسدود شده حساب ها بابت چک برگشتی وجود دارد؟

صادرکنندگان و ذینفعان چک برگشتی می‌توانند با مراجعه به سایت بانک مرکزی به نشانی www.cbi.ir، در قسمت فوتر (پانوشت) وب سایت (https://www.cbi.ir/InquiryMahCheque/۲۳۵۸۶.aspx)، از بخش «استعلام مبالغ مسدود شده حسابها بابت چک برگشتی» از مبالغ مذکور آگاهی یابند.

صادرکنندگان و ذینفعان چک برگشتی پس از مراجعه به صفحه فوق‌الذکر و با وارد کردن اقلام اطلاعاتی شامل کد ملی یا شماره تلفن همراه صاحب حساب/امضاکننده/ذینفع، می‌توانند از دو شیوه «اطلاعات چک» و «کد رهگیری چک برگشتی» نسبت به استعلام مبالغ مسدود شده حسابها بابت چک برگشتی اقدام کنند.

در این صفحه اطلاعاتی شامل شناسه حکم، شماره شبا حساب، مبلغ مسدودشده، تاریخ های مسدودی و رفع مسدودی و وضعیت فعلی حساب ارائه می شود. وضعیت های حساب شامل مسدودشده (وجه مربوطه غیر قابل برداشت می باشد)، رفع مسدودشده (وجه مربوطه قابل برداشت توسط صاحب حساب است) و یا در حال انجام عملیات (در حال پیگیری رفع مسدودی توسط بانک مربوطه) است.

محرومیت‌های ناشی از چک برگشتی در چه مواردی اعمال نمی‌شود؟

در مواردی که یکی از دلایل برگشت چک شامل ماده ۱۴ قانون اصلاح قانون صدور چک باشد این محرومیت‌ها اعمال نمی‌شود. چک‌های مشمول ماده ۱۴ چک‌هایی است که صادرکننده چک یا ذینفع یا قائم مقام قانونی آن‌ها با تصریح به این که چک مفقود یا سرقت یا جعل شده و یا از طریق کلاهبرداری یا خیانت در امانت یا جرائم دیگری تحصیل گردیده می‌تواند کتباً دستور عدم پرداخت وجه چک را به بانک بدهد. بانک پس از احراز هویت دستور دهنده از پرداخت وجه آن خودداری خواهد کرد و در صورت ارائه چک بانک گواهی عدم پرداخت را با ذکر علت اعلام شده صادر و تسلیم می‌کند.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی , امید_نوید , موسسه_حقوقی_امید_نوید , کمیته_انضباطی , حال_بد_ورزشکار, روانشناسی_ورزشی, پیشگیری_از_تخلف, omid_navid

حفظ اخلاق و حقوق معنوی ورزشکار

تحقیقات نشان می‌دهند که پاداش بیرونی (مثل پول) به انگیزه واقعی افراد کمک نمی‌کند و برای اینکه یک ورزشکار بتواند به بالاترین سطح برسد باید آن هدف اصلی که او را به سمت ورزش هدایت می‌کند و به او انرژی می‌دهد را پیدا کند و روی آن متمرکز شود.

به هیچ وجه پسندیده نیست که فقط برای رضایت و خشنودی والدین، دوستان، همکاران و یا مربیان خود در یک ورزش فعالیت داشته باشیم و وقت گران بهای خود را برای آن صرف کنیم چرا که اگر با شور و شوق واقعی بازی کنیم، احساس مسئولیت، تعهد و انرژی بیشتری برای ماندن در رشته ورزشی خود خواهیم داشت.

اگر بخواهیم در یک رشته ورزشی فعالیت کنیم در ابتدا باید یاد بگیریم که اهداف خود را چگونه تنظیم کنیم و این مسئله عامل پیشرفت ما خواهد بود. خانواده و مربیان می‌توانند در این امر به ما کمک کنند اما فراموش نکنیم که اهداف ما به خودمان تعلق دارند و نباید دیگران برای ما هدف تعیین کنند و زمانی می توانیم شانس بیشتری برای رسیدن به اهداف خود داشته باشیم که خودمان آن‌ها را تعیین کنیم.

تحقیقات حوزه روانشناسی ورزشی نشان می‌دهند که پاداش بیرونی (مثل پول) به انگیزه واقعی افراد کمک نمی‌کند؛ برای مثال اگر کودکان تنها برای به دست آوردن پاداش بیرونی از قبیل پول، مدال، جایزه و… بازی کنند، زمانی که پاداشی در کار نباشد، انگیزه‌ای هم در کار نخواهد بود.

شاید برای بودن در کنار دوست، همکار خود یا برای رقابت و کسب تأیید اجتماعی وارد ورزش شده باشیم اما برای اینکه همیشه با انگیزه باشیم باید چیزی که ما را به سمت این ورزش هدایت می‌کند و به ما انرژی می‌دهد را پیدا کنیم و روی آن متمرکز شویم.

یکی از عواملی که به ما در کسب انگیزش بیشتر کمک می کند، تعیین و تنظیم اهداف است؛ گام اول این است که یک قرارداد و یا تعهدنامه تنظیم کنیم، تعهدنامه در واقع بیانیه‌ای نوشتاری است که به موجب آن ما ملزم به پیگیری مواد آن خواهیم بود. به طور مثال در تعهدنامه خود نوشته ایم «من می‌خواهم ضربه های بک هند خود را تقویت کنم، پس برای رسیدن به آن باید حداقل ۲ ساعت در هفته تمرین کنم».

این جملات می توانند به شناسایی و تشخیص اهداف ما کمک و برای نظارت بیشتر در روند پیشرفت خود از والدین و یا مربی خود بخواهیم تا تعهدنامه ما را امضا کنند. این تعهدنامه را در جایی (مثل آشپزخانه و یا اتاق خوابمان) قرار دهیم تا هر روز آن را ببینیم و اهداف خود را مرور کنیم. هدف گزینی در همه حوزه‌های زندگی ضروری است و در حوزه ورزش نیز به عنوان یک ورزشکار باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم که از ورزش چه می خواهیم؟

نکات مهم در هدف‌گزینی

هدف گزینی یعنی خرد کردن و پلکانی کردن اهداف بزرگتر، پس اهدافی که انتخاب می کنیم باید معقول، دست یافتنی، جزئی و دقیق باشند و ما را به سمت هدف اصلی مان سوق دهند. در عین حال نباید ارزیابی اهداف را فراموش نکنیم و در زمان‌های به خصوص مثلا دو هفته یک بار یا هر ماه یک بار ارزیابی کنیم که آیا به هدف خود رسیده ایم یا نه؟

گاهی اوقات لازم است که هدف خود را اصلاح کنیم؛ برای مثال اگر دیدیم که توان ما بیشتر است و ظرفیت بیشتری داریم، هدف را سخت‌تر می‌کنیم و وقتی به هدف خود رسیدیم، اهداف بزرگتر را جایگزینش می کنیم. همچنین نباید فراموش کنیم که خود ما مسئول رسیدن به اهداف هستیم و باید به اهداف خود متعهد و وفادار بمانیم. به قلم افسانه صنعت‌کاران، محمدصادق رفعت و نیلوفر آسیاچی

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی , امید_نوید , پیشگیری_از_جرم , وزنه_برداری , کمیته_انضباطی , omid_navid , موسسه_حقوقی_امید_نوید , مقاله_حقوق_ورزشی

خروج رستمی و هاشمی از اردوی تیم ملی وزنه‌برداری، پس از درگیری لفظی

دو وزنه‌بردار شاخص ایران در اردوی تیم ملی، درگیری لفظی داشتند که منجر به خارج شدن آنها از اردوی تیم شد. در جریان تمرین روز چهارشنبه تیم ملی وزنه‌برداری ایران، کیانوش رستمی و علی هاشمی، دو چهره شاخص وزنه‌برداری کشور، درگیری لفظی پیدا کردند. این دو وزنه‌بردار با توجه به اختلافی که بینشان به وجود آمده است، حالا در اردوی تیم ملی حضور ندارند و از اردو خارج شده‌اند. فدراسیون وزنه‌برداری تصمیم نهایی خود در مورد این اتفاق را پس از بررسی‌های بیشتر توسط کمیته انضباطی ابلاغ خواهد کرد. اردوی تیم ملی وزنه‌برداری مردان ایران در بابلسر در حال برگزاری است و وزنه‌برداران برای حضور در مسابقات قهرمانی آسیای بحرین و سپس قهرمانی جهان کلمبیا آماده می‌شوند.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۶۲۳۱۸۱۱۹

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی , امید_نوید , پیشگیری_از_جرم , دوچرخه_سواری , موسسه_حقوقی_امید_نوید , مقاله_حقوق_ورزشی

دوچرخه سواری و پیشگیری از جرم

یک قهرمان جهان در دوچرخه سواری در گفت و گو با یک ژورنال سلامت از تاثیر بالای دوچرخه سواری بر بهبود شرایط بدن و اعصاب و روان گفت.

دوچرخه سواری نه تنها یک راه کارآمد برای رفت و آمد روزانه است، بلکه یک ورزش محبوب نیز است. ما به همراه آناستازیا چولکووا قهرمان جهان در دوچرخه سواری متوجه می شویم که چرا باید دوچرخه سواری را در زندگی خود بگنجانیم.

دوچرخه سواری تاثیر مثبتی بر وضعیت کلی بدن دارد و استقامت را افزایش می دهد. با تمرینات منظم دوچرخه سواری، عضلات پاها، باسن، شکم، کمر و بازوها شرایط بهتری پیدا می‌کنند. دوچرخه سواری برای کاهش وزن نیز عالی است.

اگر دنده مناسب را هنگام دوچرخه سواری انتخاب کنید بار لازم را دریافت می‌کنید تا هم کالری بسوزانید و هم به مفاصل خود آسیب نرسانید.

چولکووا درباره تاثیر دورچه سواری بر افراد گفت: دوچرخه سواری یک ورزش پیچیده است. دوچرخه سواری در مقایسه با دویدن به تلاش بیشتری نیاز دارد. بنابراین این ورزش ارتباطات عصبی جدیدی را در مغز تشکیل می دهد و به رشد آن کمک می کند. من حتی دوچرخه را وسیله ای برای جوان سازی می‌نامم.

استرس را از بین ببرید

با توجه به این واقعیت که در دوچرخه سواری نه تنها باید حرکات خود را هماهنگ کنید، بلکه باید جاده را نیز دنبال کنید افکار بد یا غیر ضروری را از افراد از بین می برد و باعث افزایش تمرکز می شود. من همیشه متوجه می‌شوم که بعد از دوچرخه‌سواری همیشه راحت‌تر می‌شوم، روحیه‌ام بالا می‌رود و راه‌حلی برای برخی مشکلات پیدا می کنم.

اعتماد به نفس به دست آورید

وقتی دوچرخه سواری منظم می شود، فرد جاه طلبی های رقابتی پیدا می کند. میل به شرکت در مسابقات آماتور و نشان دادن توانایی در فرد پیدا می‌شود. هنگامی که شخصی برنده می شود عزت نفس او بالا می رود. اگر دوچرخه سواری بدتر از آنچه ورزشکار انتظار داشت پیش رفت، می توانید روی اشتباهات کار کنید. در این لحظه رشد شخصی و ورزشی رخ می دهد و من مطمئن هستم که دوچرخه سواری اعتماد کلی به خود و توانایی های شما را افزایش می‌دهد.

دوستان جدیدی پیدا کنید

افرادی که به دوچرخه سواری علاقه دارند اغلب در مسابقات آماتور جمع می شوند. این یک فرصت عالی برای پیدا کردن دوستان جدید است. اخیراً من خودم در مسابقه آماتور LaStrada که در مسکو برگزار شد، شرکت کردم. بسیار عالی بود که احساس می کردم در این رقابت حضور دارم.  سطح ورزشکاران از نظر فیزیکی و فنی بالاتر از حد متوسط ​​بود. خیلی خوب است که می بینم افراد اینطور به دوچرخه سواری عشق می ورزند.

بسته به سطح فنی خودتان و میزان تمرین، مسافت لازم برای دورچه سواری را تعیین کنید. ۲۰، ۴۰ یا ۸۰ کیلومتر می تواند مسیر خوبی برای افرادی باشند که مدتی تمرین کردند و با شرایط رکاب زدن آشنا هستند. بازنشر از ایسنا

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق_ورزشی, امید_نوید, داور_زن, فدراسیون_فوتبال, داور_زن_به_سیاسی_بازی_احتیاج-ندارد ,موسسه_حقوقی_امید_نوید

پیش‌شرط‌های حضور ۲ داور زن ایرانی در جام‌جهانی

بی‌توجهی فدراسیون فوتبال به اتفاق تاریخی داوری زنان ایران! در حالی که دو داور زن ایران کاندیدای قضاوت در جام جهانی فوتبال زنان هستند،‌ VAR و قضاوت در مسابقات مردان دو شرط فیفا برای حضور در ارزیابی فدراسیون جهانی فوتبال برای حضور در جام جهانی است، اما فدراسیون فوتبال ایران که این روزها غرق در حواشی است به این موارد توجهی ندارد.

جام جهانی فوتبال زنان سال ۲۰۲۳ به میزبانی کشورهای استرالیا و نیوزلند برگزار می‌شود. دو داور زن از ایران شانس دارند که به عنوان اولین داوران زن ایرانی و هم‌چنین اولین داوران زن محجبه در این رقابت‌ها سوت بزنند. مهسا قربانی داور وسط و انسیه خباز مافی‌نژاد کمک داور در لیست ۱۵۶ نفره کاندیداهای قضاوت در جام جهانی هستند که از بین حدود ۸۰۰ داور در سراسر جهان انتخاب شده‌اند اما آشفتگی وضعیت فدراسیون فوتبال و بی‌توجهی مسئولان این فدراسیون باعث شده تا شانس انتخاب این داوران ایرانی کمرنگ شود و در صورت ادامه این روند به طور کامل از دست برود.

ماجرا از این قرار است که فیفا در سال ۲۰۲۰ و پس از تعیین لیست ۱۵۶ نفره داوران و کم داوران به فدراسیون‌های عضو نامه‌ای ارسال کرد که الزاماتی را در زمینه داوری زنان در نظر گرفت و از فدراسیون‌ها خواست تا آن را رعایت کنند. با توجه به اهمیت موضوع و برای اطمینان از آگاهی فدراسیون‌ها از مفاد نامه از اعضا خواسته می‌شود که نامه را پس از امضای دبیرکل دوباره برای فیفا ارسال کنند. این نامه به دست ابراهیم شکوری به عنوان دبیرکل وقت فدراسیون می‌رسد. علاوه بر این مسئول کمیته داوری فیفا با مسئول کمیته داوری فدراسیون‌های مختلف هم ارتباط برقرار می‌کند که در این راستا با سهرابی، مسئول وقت دپارتمان داوری فدراسیون ایران تلفنی صحبت می‌کند که این نشان از اهمیت موضوع داشت.

در نامه‌ای که فیفا برای فدراسیون‌ها ارسال کرده است چندین مورد مطرح شده که دو مورد آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و بی‌توجهی فدراسیون ایران به این دو مورد باعث کمرنگ شدن شانس داوران زن ایرانی شده است. مورد اول استفاده و کار کردن داوران با تکنولوژی VAR و دیگری قضاوت زنان در مسابقات فوتبال مردان است.

کلاف سردرگم VAR در ایران

حالا دیگر VAR به یکی از عادی‌ترین و رایج‌ترین امکانات جهان فوتبال تبدیل شده است و بیش‌تر لیگ‌های دنیا از کمک‌داور ویدئویی استفاده می‌کنند اما در ایران خبری از این داستان نیست و اصلا کسی هم نمی‌داند چه زمانی ممکن است صاحب VAR شویم. آخرین بار شهاب‌الدین عزیزی خادم در دوره ریاست خود تلاش کرد تا از طریق شرکتی خارجی این تکنولوژی را به فوتبال ایران وارد کند اما به دلیل اتهاماتی که به این شرکت زدند از چرخه VAR خارج شد و هنوز هم کسی سراغ آن نرفته است.

مهسا قربانی در سال ۲۰۲۱ در دوره‌های کنفدراسیون فوتبال آسیا شرکت کرد و همه مدارک لازم برای کارکردن با این تکنولوژی را به دست آورد اما این سیستم در ایران وجود ندارد که تجربه لازم را به دست بیاورد.

داوری زنان در فوتبال مردان

تا به حال هیچ داور زن ایرانی در مسابقات فوتبال مردان کشورمان قضاوت نکرده است و این موضوع در شرایط فعلی تا حدودی  دور از دسترس است اما آیا شرایط باید به همین شکل باقی بماند؟ فیفا در نامه خود به این موضوع هم تاکید کرده است و همین موضوع باعث شده تا بسیاری از کشورها قضاوت مسابقات مردان را به زنان بسپارند.

این موضوع در سال‌های اخیر در فوتبال هم به کرات دیده شده است؛ کاترین نسبیت، استفانی فراپارت،‌ ربکا ولچ،‌سالیما موکانسانگا، یوشیمی یاماشیتا، ماریا سوله کاپوتی تنها برخی از داورانی هستند که در برای اولین‌بار در مسابقات مهمی چون مقدماتی جام جهانی، لیگ دسته دو انگلیس، جام ملت‌های آفریقا، لیگ قهرمانان آسیا و سری آ ایتالیا قضاوت کرده یا قرار است قضاوت کنند.

جدا از این در فوتسال گلاره ناظمی و زری فتحی قضاوت در مسابقات مردان را هم تجربه کرده‌اند و افتخارآفرینی گلاره ناظمی انتشار وسیعی در سطح جامعه داشت. او به عنوان اولین داور ایرانی در کوبل داوری فینال جام جهانی فوتسال قرار گرفت که افتخار بزرگی بود.

با توجه به نگاهی که در زمینه ورود زنان به ورزشگاه‌های مردان و فوتبال مردان در ایران وجود دارد، شاید بتوان گفت که این موضوع از وار هم سخت‌تر و رسیدن به آن زمان طولانی‌تری بخواهد اما آیا فدراسیون می‌تواند برای داوران زن الیت ایران شرایطی را فراهم کند که در مسابقات مردان شرکت کنند؟

گزینه در دسترس قضاوت خارج از ایران

فدراسیون فوتبال ایران می‌تواند از طریق ارتباطات با سایر کشورها شرایطی را به وجود بیاورد که دو داور زن الیت خود را که کاندیدای قضاوت در جام جهانی هستند به خارج از کشور اعزام کند تا هم شانس کار کردن با VAR را داشته باشند و هم مسابقات مردان را سوت بزنند اما فدراسیون در این زمینه هیچ کاری انجام نداده است و به خود زحمت پیگیری نمی‌دهد. گویا اهمیتی ندارد که چنین افتخاری از فوتبال ایران گرفته شود و زنان ایرانی اصلی‌ترین شانس خود را از دست بدهند.

فیفا به فدراسیون‌ها اعلام کرده که طی دو سال باقی مانده تا جام جهانی داوران باید به تورنمنت‌های مختلف دعوت شدند تا بر اساس ارزیابی در آن رویدادها امتیازبندی شوند. از ۶ تورنمنت سال ۲۰۲۲ پنج تورنمنت برگزار شده است و داوران ایرانی دعوت نشده‌اند و دلیل آن بی‌تجربگی در کار کردن با وار و عدم قضاوت در مسابقات مردان است. تنها یک تورنمنت باقی مانده که پاییز ۱۴۰۱ برگزار می‌شود و مشخص نیست که قربانی و خباز مافی‌نژاد دعوت شوند یا خیر.

شانسی که هر روز کمرنگ‌تر می‌شود

اسامی نهایی داوران حاضر در جام جهانی چند ماه قبل از این رویداد اعلام می‌شود. بنابراین نماینده‌های ایران هنوز شانس دارند تا در لیست نهایی قرار بگیرند اما منوط به توجه و حمایت فدراسیون است. مسئولان فوتبال ایران یا باید شرایطی را فراهم کنند که امکان رشد و پیشرفت زنان ایرانی و حضورشان در تورنمنت‌های مهم به وجود بیاید و یا باید قید حضور آنها در میادین بین‌المللی را بزنند. بی‌توجهی فدراسیون نشان می‌دهد که آنها راه دوم را انتخاب کرده‌اند و توجهی به حذف زنان ندارند.

بی‌توجهی فدراسیون فوتبال به اتفاق تاریخی داوری زنان ایران!

بی‌توجهی فدراسیون فوتبال به اتفاق تاریخی داوری زنان ایران!

بی‌توجهی فدراسیون فوتبال به اتفاق تاریخی داوری زنان ایران!

مطلب فوق بازنشر از ایسنا می باشد

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

ورزشکار در مواجه با دوپینگ چه حقوقی دارد؟

در رابطه با روند مدیریت نتایج نمونه دوپینگ از ورزشکاران در مرحله اول پس از اخذ نمونه دوپینگ از ورزشکار، اعلام نتایج مثبت از سوی آزمایشگاه و اثبات مواد تخلف از قوانین دوپینگ مدنظر قرار می گیرد.

بررسی پیشینه ورزشکار اعم از داشتن TUE معتبر(معافیت استفاده درمانی ورزشکاران)، داشتن سابقه تخلف، بررسی استاندارد نمونه‌گیری و بررسی استاندارد آزمایشگاه‌ها در مرحله بعدی در دستور کار قرار دارد.

در مرحله بعد، صدور تعلیق موقت انجام می‌شود،  تعلیق موقت اجباری بر اساس وجود یافته آزمایشگاهی برای مواد و روش‌های غیرخاص و نیز تعلیق موقت اختیاری بر اساس وجود یافته آزمایشگاهی برای مواد و روش‌های خاص در این مرحله انجام می‌شود.

سپس ارسال ابلاغ اولیه تخلف در مرحله بعد و  اعلام شرایط پرونده بر اساس یافته‌ها و شواهد موجود، اعلام عواقب ناشی از تخلف و نیز اعلام شرایط حذف یا کاهش دوره محرومیت در مرحله ابلاغ اولیه تخلف، مدنظر قرار می‌گیرد.

ورزشکار مجاز می باشد به درخواست آنالیز نمونه B یا پذیرش داوطلبانه تعلیق موقت و نیز ارائه توضیحات، اسناد و مدارک در مورد نحوه ورود ماده ممنوعه به بدن ورزشکار از جمله حقوق ورزشکار در این مرحله است.

ورزشکار طی مهلت ۱۰ روزه‌ای برای ارسال مدارک و درخواست‌ها می تواند اعتراض خودش را اعلام کند. و از سه طریق می تواند دفاع نماید یعنی حضور در مراحل دادرسی، ارائه اسناد و مدارک یا احضار شهود توسط ورزشکار سه موردی هستند که در روند دادرسی توسط ورزشکار می‌توانند مدنظر قرار گیرند.

حالا چشم پوشی از دادرسی توسط ورزشکار منجر به صدور رای مستقیم بدون حضور ورزشکار می‌شود، پذیرش اولیه تخلف و قبول مجارات که منجر به یکسال کاهش محرومیت برای محرومیت‌های ۴ ساله و بیش‌تر است.

پس از این مرحله، مهلت ۷ روزه‌ای برای ارائه پاسخ و انتخاب نحوه ادامه دادرسی توسط ورزشکار وجود دارد، ارسال مدارک و اسناد و دفاعیات ورزشکار به شورای صدور رای، صدور حکم اولیه، مهلت ۲۱ روزه جهت تقاضای استیناف به ترتیب مراحل بعدی را تشکیل می دهند.

در صورت مثبت بودن درخواست استیناف خواهی، پرونده به شورای استیناف ارسال می‌شود و صدور حکم نهایی انجام و در نهایت اعلام عمومی می‌شود و در صورتی که پاسخ مربوط به استیناف خواهی منفی باشد، ورزشکار با اعلام رای عمومی مواجه خواهد شد.

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

پشت پرده استعفا از ریاست فدراسیون فوتبال پس‌از ۴ دهه

حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا، دارنده مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه مینه‌سوتا آمریکا و دکتری این رشته از دانشگاه اسکس انگلستان است. راغفر در سال ۱۳۶۰ به مدت یک‌سال به عنوان رییس فدراسیون فوتبال ایران فعالیت کرد تا به عنوان جوان‌ترین رییس تاریخ این فدراسیون شناخته شود و از سال ۶۲ تا ۶۴ نیز قائم مقام سازمان تربیت‌بدنی و معاون فنی و امور فدراسیون‌های این سازمان بود.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی تفصیلی با وی در رابطه با اتفاقات آن سال‌های فوتبال و ورزش ایران و نیز فضای این روزهای اقتصاد ورزش در کشور آمده است:

در مورد خانواده‌تان بگویید:

بنده فرزند دوم خانواده‌ هستم و دو خواهر و یک برادر دارم. در خانواده ما صرفا بنده ورزش می‌کردم و به تعبیری خیلی فعال و پر انرژی بودم، فرصت‌های ورزشی را غنیمت می‌شماردم و از آن‌ها استفاده می‌کردم. زمانی که به دبیرستان رفتم در محله بازی می‌کردم و از کلاس دهم به دبیرستان خوارزمی رفتم و آنجا نیز عضو تیم مدرسه بودم و مسابقات آموزشگاهی در سطح تهران برگزار می‌شد.

چگونه بود که به ورزش فوتبال روی آوردید؟

بنده در محله شهرآرا تهران از کلاس سوم دبستان به طور جدی ورزش را آغاز کردم؛ آن‌جا فضای بازی و ورزش وجود داشت و خوشبختانه در سنین پایین فرصت خوبی را به وجود آورده بودند تا بچه‌ها بتوانند ورزش کنند و در رشته فوتبال نیز زمینه رشد فراهم شد و عده‌ای از افراد دلسوز با کمک‌های خود موجب بهبود وضعیت موجود شدند. فضای جغرافیایی این امکان را به ما می‌داد که در حوزه ورزش فعالیت کنیم و با تشکیل تیم‌های محلی زمینه رقابت‌های محلی در منطقه فراهم بود. بنده نیز از نظر فعالیت‌های بدنی و ورزشی خیلی فعال بودم و به همین دلیل نیز فوتبال را از همان سنین شروع کردم و پس از مدتی نه چندان طولانی توانستم دروازه‌بان تیم محله شوم.

راه‌آهن باشگاهی بود که دقیقا مثل یک آکادمی و مرکز تربیت جوانان فعالیت می‌کرد و به لحاظ موقعیت جغرافیایی با تراکم جمعیتی در منطقه روبرو بود و طبقات پایین جامعه در آن محدوده زندگی می‌کردند و همین مسئله موجب می‌شد تا فرصت بسیار مناسبی برای شکوفایی ذخیره‌ای از استعدادهای ورزشی فراهم شود.راه‌آهن باشگاهی بود که دقیقا مثل یک آکادمی و مرکز تربیت جوانان فعالیت می‌کرد و به لحاظ موقعیت جغرافیایی با تراکم جمعیتی در منطقه روبرو بود. طبقات پایین جامعه در آن محدوده زندگی می‌کردند و همین مسئله موجب می‌شد تا فرصت بسیار مناسبی برای شکوفایی ذخیره‌ای از استعدادهای ورزشی فراهم شود. فوتبال یک چالش بسیار جذاب دائمی است، هر روز باید تمرین و به صورت منظم زندگی کنید. راه‌آهن اصلی‌ترین مرکز تولید بازیکن تیم‌ملی بود و بیش از هر تیم‌ باشگاهی دیگری به تیم‌ملی خدمت کرده‌ است و بسیاری از بازیکنان از مسیر راه‌آهن به تیم‌های بزرگ تاج و شاهین می‌پیوستند و عموما بازیکنان مطرح در رده‌ جوانان عضو این تیم بوده‌اند.

باشگاه‌ راه‌آهن در حوزه استعدادیابی به خوبی فعالیت می‌کرد و تیم شهرآرا چند مرتبه به باشگاه راه‌آهن رفت و بنده را در ۱۵ سالگی انتخاب کردند تا در تیم جوانان راه‌آهن بازی کنم. ۱۶ ساله بودم که عضو تیم بزرگسالان راه‌آهن شدم و در عین حال برای تیم جوانان بازی می‌کردم.

آن زمان مسائل مختلفی در رابطه با اعتیاد جوانان وجود داشت و باشگاه راه‌آهن محل نجات بسیاری از جوانان بود. به شخصه شاهد بودم که جوانان با چه انگیزه‌ای می‌آمدند و از طریق ورزش رشد می‌کردند. همه جوانان نیازمند تحرک و پویایی هستند و ورزش می‌تواند فرصت ساخته شدن افراد و مواجه آن‌ها با زندگی سخت را فراهم سازد. ورزش از نظر اجتماعی نقش بسیار موثری ایفا می‌کند و بسیاری از جوانان توانستند با استفاده از ورزش خود را از مصائب و مشکلات نجات بخشند، بنده نیز موفقیت‌های خود را مرهون دوره ورزشی به عنوان یک دوره سازنده می‌دانم.

مسابقات باشگاهی تهران آن زمان مهم‌ترین مسابقات فوتبال کشور بود و حدود ۱۶ تیم باشگاهی در سال با یکدیگر رقابت‌ می‌کردند. در مسابقات باشگاهی حضور پیدا کردم و خیلی زود برای تیم ملی جوانان انتخاب شدم. در سال پایانی دبیرستان حضور داشتم و سال اول عذرخواهی کردم و نتوانستم تیم‌ملی جوانان را همراهی کنم اما سال بعد که دیپلم خود را گرفتم مجددا برای تیم ملی جوانان انتخاب شدم و در ۱۸ سالگی به این تیم پیوستم و به مسابقات آسیایی تایلند اعزام شدم. تیم ما در آن دوره مسابقات با بدشانسی سوم شد و سال پس از آن مجددا (سال ۱۳۵۲) در مسابقات آسیایی جوانان که در تهران برگزار شد شرکت کردیم و توانستیم به مقام قهرمانی دست پیدا کنیم. بنده هم‌چنان می‌توانستم برای تیم‌ملی جوانان بازی کنم اما به تیم‌ملی زیر ۲۳ سال رفتم و در عین حال در تیم‌ملی ب بزرگسالان حضور داشتم و سال ۱۳۵۴ نیز به اردوهای تیم‌ملی بزرگسالان دعوت می‌شدم.

در فینال مسابقات آسیایی جوانان به مصاف ژاپن رفتیم و ورزشگاه آزادی از جمعیت پر شده بود و توانستیم تیم حریف را با نتیجه یک بر صفر شکست دهیم و قهرمان شویم. ورزشگاه آزادی به تازگی افتتاح شده و با فاصله خارج از تهران بود. شرایط تهران با امروزه بسیار متفاوت، آسمان آبی بود و باد می‌وزید و جمعیت به این شکل در تهران افزایش پیدا نکرده بود.

در دوره جوانی بین دو راهی فوتبال و تحصیل قرار نگرفتید؟

بنده هرگز فوتبال را به تحصیلات اولویت ندادم و به همین دلیل نیز سال اول که به تیم‌ملی جوانان دعوت شدم چون در سال آخر دبیرستان بودم، عذرخواهی و اقدام به درس خواندن کردم و بعدها نیز درس و تحصیلات را به عنوان اولویت خود انتخاب کردم. زمانی نیز که به دانشگاه رفتم شرایط برای درس خواندن بیشتر فراهم بود. همواره علاقمند بودم به تیم‌ملی بزرگسالان دعوت شوم اما هرگز به این فکر نکردم که حرفه اصلی‌ام ورزش باشد؛ در عین حال ورزش حرفه‌ای در ایران وجود نداشت و آن سال‌ها صرفا برخی بازیکنان معروف مبالغ بیشتری دریافت می کردند.

اگر آن زمان دستمزدها حرفه‌ای بود، فوتبال را انتخاب می‌کردید؟

هرگز به ورزش به عنوان حرفه اصلی فکر نمی کردم و همواره آن را دوره موقتی و کوتاه می دیدم که در سن ۳۰ تا ۳۵ سالگی باید آن را ترک کرد و جای خود را به جوان ترها داد. آن زمان حتی کشورهای صاحب نام فوتبال نیز به صورت هنگفت پول پرداخت نمی کردند و شرایط ورزش به گونه دیگری بود.

از ابتدا دروازه‌بان بودید؟

بله. به دروازه‌بانی در رشته فوتبال علاقمند بودم، آن زمان نیز دروازه‌بان تیم‌ملی بزرگسالان مرحوم عزیز اصلی بود و نقش چند دروازه‌بان دیگر نظیر مجید روستا، اکبر مالکی و فرامرز ظلی برای بنده در تیم‌ملی و تیم‌های باشگاهی ویژه بود.

با چه بازیکنان مطرحی همبازی بودید؟

حسن روشن همبازی بنده بود و مسیح مسیحی‌نیا، محسن ذاکری، محسن یوسفی و جواد الله‌وردی از دیگر بازیکنانی بودند که با آن‌ها هم دوره و همبازی بودم.

مقطع کارشناسی خود را چگونه پشت سر گذاشتید؟

در مقطع کارشناسی در رشته علوم بانکی و در موسسه علوم بانکی که متعلق به بانک مرکزی بود تحصیل کردم و همزمان درتیم ملی جوانان و اردوهای تیم ملی بزرگسالان حضور داشتم.

آن سال‌ها وضعیت مسابقات فوتبال در کشور چگونه بود؟

فضای مسابقات بسیار مطلوب بود و مسابقات به صورت منظم برگزار می‌شد،  پس از آن مسابقات جام تخت جمشید به صورت لیگ ملی مدنظر قرار گرفت و تیم‌های شهرستانی اضافه شدند و در سال‌های اول ۸ تیم از تهران و ۸ تیم از شهرستان‌ها انتخاب می‌شدند و سالانه یک تیم از تهران و شهرستان‌ها سقوط می کردند و در عین حال یک تیم از تهران و یک تیم از شهرستان‌ها به مسابقات تخت جمشید صعود می‌کردند که متاسفانه بعدها این رویه به هم خورد و خیلی چیزها در اثر خصوصی‌سازی‌ها و نگاه تجاری به ورزش نابود شد و بسیاری فرصت‌های ورزشی از بین رفت.

چه سالی به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدید؟

از سال ۱۳۵۴ به اردوهای تیم‌ملی بزرگسالان دعوت شدم، حدود ۲۲ سال داشتم و از سایر بازیکنان جوان‌تر بودم. در تیم راه‌آهن بازی می‌کردم و این مسئله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود که به چه تیمی تعلق دارید. همواره ۷ نفر از تیم تاج و ۷ نفر از تیم شاهین دعوت می‌شدند و به نوعی دعوت بازیکنان به تیم ملی سهمیه‌بندی شده بود. همواره خودم را متعلق به تیم راه‌آهن می‌دانستم و از ابتدا هم به دلیل نفوذ سیاسی به تیم‌های بزرگ تعلق خاطر نداشتم چراکه از امتیازهای ویژه‌ای برخودار بودند و بنده علاقه‌ای به این امتیازهای ویژه نداشتم.همواره ۷ نفر از تیم تاج و ۷ نفر از تیم شاهین دعوت می‌شدند و به نوعی دعوت بازیکنان به تیم ملی سهمیه‌بندی شده بود. همواره خودم را متعلق به تیم راه‌آهن می‌دانستم و از ابتدا هم به دلیل نفوذ سیاسی به تیم‌های بزرگ تعلق خاطر نداشتم چراکه از امتیازهای ویژه‌ای برخودار بودند و بنده علاقه‌ای به این امتیازهای ویژه نداشتم.

مدت‌ها مسابقات جوانان ایران برگزار می‌شد و همواره راه‌آهن یک سر و گردن از بقیه تیم‌ها بالاتر بود و قهرمان می‌شد.  علی‌رغم اینکه با تیم‌ملی قهرمان آسیا شدیم و از تیم‌های تاج و شاهین پیشنهاد داشتم اما در تیم راه‌آهن به فعالیت خود ادامه دادم. آن زمان روابط بازیکنان با تیم، باشگاه و لباس‌شان خاص بود و تعهدات اخلاقی وجود داشت و ملاحظات دیگری مطرح نبود، بنده نیز به باشگاه راه‌آهن تعلق خاطر داشتم و قبول نکردم به یکی از این دو تیم بروم.

مسابقات تیم ملی امید به این شکل منظم و سامان‌دهی شده برگزار نمی‌شد اما زمانی که تیم‌های خارجی به ایران می‌آمدند تا با تیم‌ملی بزرگسالان مسابقه دهند با تیم‌ملی امید ایران نیز مسابقه دوستانه برگزار می‌کردند که به طور مثال می‌توان به تیم‌هایی نظیر نیوکاسل و تیمهایی از مجارستان، چک، روسیه و…اشاره کرد.

سابقه بازی با تیم‌ملی المپیک برزیل را نیز در کارنامه دارید؟

علاوه بر این با تیم المپیک برزیل در ورزشگاه تختی مسابقه دوستانه برگزار کردیم و بنده به عنوان دروازه‌بان اصلی به میدان رفتم. سال ۵۶ و اولین مسابقه‌ای بود که در ورزشگاه تختی برگزار می‌شد، این دیدار با نتیجه مساوی دو بر دو به پایان رسید و برخی بازیکنان سرشناس برزیلی نیز این تیم را همراهی می‌کردند. آن زمان بازیکنانی که در المپیک شرکت می‌کردند در مسابقات جام‌جهانی نیز حضور داشتند و شرایط به گونه‌ای نبود که مثل امروزه تمایزات حرفه‌ای وجود داشته باشد.

چه شد که در سن ۲۵ سالگی علی‌رغم دعوت شدن به تیم‌ملی بزرگسالان در اوج دوران فوتبال خود، خداحافظی کردید؟

از آبان ماه سال ۱۳۵۵ به مدت دو سال به سربازی رفتم و مامور به خدمت شدم و همزمان در تیم‌ملی نیز حضور داشتم. آن زمان به باشگاه ماشین‌سازی رفتم و تحولاتی در باشگاه راه‌آهن رخ داده بود و مربی بنده را چند سالی کنار گذاشتند و همین سبب شد که به تبریز بروم. پس از دو سال به تهران آمدم و یک سال در تیم دارایی بازی کردم. کم کم به روزهای انقلاب رسیدیم و آن زمان فعالیت‌های سیاسی و انقلابی داشتم و تا اوایل سال ۱۳۵۷ بازی می‌کردم. همزمان با انقلاب، مسابقات ورزشی به شدت کاهش پیدا کرد و دیگر به صورت منظم برگزار نشد و به نوعی نسل فوتبالی آن زمان با بدشانسی ورزشی روبرو شد و بنده نیز تصمیم گرفتم همان زمان از فوتبال خداحافظی کنم.

چه سالی به آمریکا رفتید؟

پس از انقلاب برای ادامه تحصیل به آمریکا و بیش از دو سال در مقطع کارشناسی ارشد در دانشکاه ایالتی مینه‌سوتا در رشته اقتصاد درس خواندم و سال ۶۰ بود که به کشور بازگشتم.

چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟

سال ۱۳۵۸ همزمان با حمله عراق به ایران در آمریکا ازدواج کردم. سه پسر دارم و پسر دوم نیز دارای دو فرزند است.

سال ۱۳۶۰ پس از بازگشت از آمریکا به عنوان جوان‌ترین رییس تاریخ فدراسیون فوتبال انتخاب شدید. چگونه این اتفاق رخ داد؟

زمانی که به ایران آمدم حدود دو ماه بعد برای تصدی پست ریاست فدراسیون فوتبال از سوی مرحوم مصطفی داوودی که رییس وقت سازمان تربیت بدنی بود دعوت شدم.

از قبل با وی آشنا بودید؟

خیر با وی آشنایی نداشتم و از سوی برخی دوستان مشترک با توجه به سوابق ورزشی معرفی شده بودم و در این بین تعلقاتم به ارزش‌های دینی بی تاثیر نبود و قبل از انقلاب نیز وضعیتم مشخص بود که در اردوهای مختلف ورزشی چه شرایطی داشتم. در نهایت به فدراسیون فوتبال رفتم. فوتبال ایران آن‌ سال‌ها عملا تعطیل بود و طی ۶ ماه در سه رده مسابقات فوتبال را در تهران که شامل دسته یک، دو و سه بود راه‌اندازی کردم و این رویه را در استان‌ها نیز مدنظر قرار دادیم و مسابقات استانی را برگزار کردیم.

آن زمان مسئله بسیار مهم این بود نگاه منفی به حوزه ورزش وجود داشت و تصور می‌شد ورزش یک ابزار تحمیق و کنترل سیاسی است که در دست حکومت‌ها قرار دارد، بنابراین با توجه به اینکه نگاه و فضای انقلابی بر کشور حاکم بود، بسیاری از تیم‌ها تعطیل شد و بسیاری از بازیکنان تیم‌ملی فوتبال منفک و استعدادهای زیادی از فوتبال دور شدند و در عین حال آن زمان فوتبال همانند امروز نبود که ورزشکاران بتوانند از فرصت‌های ورزشی در سایر کشورها استفاده کنند و جذب تیم‌های فوتبال خارجی شوند.

بنده کمتر از یکسال در فدراسیون فوتبال بودم و در ماه‌های ابتدایی سعی کردم فوتبال را در سطح محلات توسعه دهم. پیش از تعطیلی فوتبال در ایران در سال‌های ابتدایی انقلاب، طی ماه رمضان فوتبال در سطح محلات بسیار دنبال می‌شد و یکی از اقداماتی که مدنظر قرار دادیم این بود که تعداد بسیار زیادی توپ خریداری و در سطح محلات تهران و شهرستان‌ها توزیع کردیم تا جوانان بتوانند فوتبال بازی کنند.

توسعه فوتبال از سطح محلات در دستورکار قرار گرفت و علاقمندی بسیار زیادی نسبت به فوتبال در سطح محلات کشور در حالی که فوتبال در کشور تعطیل شده بود، وجود داشت و با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم در ماه رمضان روبرو شدیم. در تهران سه رده دسته اول، دوم و سوم را راه‌اندازی کردیم که خوشبختانه شروع جدی برای برگزاری مسابقات فوتبال بود چراکه عملا فوتبال تعطیل شده بود.

بودجه فدراسیون نیز بسیار ناچیز بود اما کم کم تیم‌ملی فوتبال را تشکیل دادیم و مجددا این تیم در مسابقات آسیایی شرکت کرد و عملا فوتبال به تدریج به گذشته خود در ایران بازگشت. قبل از انقلاب تیم‌ملی فوتبال ایران بهترین تیم آسیا و توانسته بود چند دوره مقام قهرمانی را کسب کند و خوشبختانه تلاش‌ها باعث شد فوتبال به موقعیت قبلی خود در ایران و آسیا بازگردد.

از انتخاب ناصر ابراهیمی به عنوان سرمربی تیم‌ملی بگویید.

آن زمان فضای سیاسی علیه ورزش سنگین بود و در مورد فوتبال حساسیت‌های خاصی وجود داشت. با توجه به فضای موجود بنده تصمیم گرفتم با توجه به محدودیت‌های انقلاب به گزینه مناسبی برای تیم‌ملی فوتبال برسم، ناصر ابراهیمی از شرایط و وجهه خوبی برخوردار بود و تصمیم گرفتم وی را به عنوان سرمربی تیم‌ملی فوتبال ایران انتخاب کنم.

به چه دلیل از سمت ریاست فدراسیون فوتبال استعفا کردید؟

بنده سعی کردم به تدریج بازیکنان قبلی تیم‌ملی فوتبال ایران را بازگردانم. قرار بر این بود که تیم‌ملی به منظور شرکت در مسابقات آسیایی سنگاپور تشکیل شود. آن زمان ۷ نفر از تیم هما انتخاب شدند و زمانی که قرار بود تیم اعزام شود فضایی ایجاد شد که همراه با ملاحظات سیاسی بود. عنوان شد که ممکن است برخی بازیکنان پس از اعزام به کشور بازنگردند! بنده به رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی اعلام کردم تمامی بازیکنان تیم‌ملی را می‌شناسم، آن‌ها جوانان علاقمندی به ورزش هستند و قول می‌دهم که هیچ اتفاقی در این زمینه رخ ندهد.

در مورد چند بازیکن حساسیت وجود داشت و عنوان کرده بودند که صلاحیت لازم را برای اعزام ندارند و این ریسک وجود دارد که به کشور بازنگردند. پس از صحبت‌های اولیه و اعلام تعهد بنده نسبت به بازگشت بازیکنان تیم‌ملی، رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی متقاعد شد که این بازیکنان به مسابقات آسیایی اعزام شوند اما متاسفانه  پس از جلسه‌ای که بین ما برگزار شد، برخی افراد که به وی نزدیک بودند با صحبت‌های خود روی رییس سازمان تربیت‌بدنی تاثیر گذاشته و در نهایت تصمیم گرفتند که بازیکنان مربوطه به مسابقات آسیایی اعزام نشوند و به همین دلیل نیز از تیم‌ملی فوتبال ایران خط خوردند.در مورد چند بازیکن حساسیت وجود داشت و عنوان کرده بودند که صلاحیت لازم را برای اعزام ندارند و این ریسک وجود دارد که به کشور بازنگردند! پس از صحبت‌های اولیه و اعلام تعهد بنده به نسبت به بازگشت بازیکنان تیم‌ملی، رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی متقاعد شد که این بازیکنان به مسابقات آسیایی اعزام شوند اما متاسفانه  پس از جلسه‌ای که بین ما برگزار شد، برخی افراد که به وی نزدیک بودند با صحبت‌های خود روی رییس سازمان تربیت‌بدنی تاثیر گذاشته و در نهایت تصمیم گرفتند که بازیکنان مربوطه به مسابقات آسیایی اعزام نشوند و به همین دلیل نیز از تیم‌ملی فوتبال ایران خط خوردند.

پس از خط خوردن این بازیکنان از تیم‌ملی فوتبال ایران و عدم موافقت با اعزام تمامی آن‌ها به مسابقات آسیایی، بنده تصمیم گرفتم از سمت ریاست فدراسیون فوتبال استعفا دهم و به رییس سازمان تربیت‌بدنی اعلام کردم شما پس از توافق با بنده نسبت به خط زدن برخی از بهترین بازیکنان تیم‌ملی اقدام کرده‌اید و این مسئله فضای تیم‌ملی را تحت تاثیر قرار داده است و به همین دلیل دیگر تمایلی به ادامه فعالیت در سمت ریاست فدراسیون فوتبال ندارم و این مسئولیت را به فرد دیگری واگذار می‌کنم. آن زمان فضای انگ زدن و برچسب زدن بسیار رواج داشت، هرچند برخی مسائل وجود داشت و بی‌ربط نبود اما آن‌گونه نبود که روایت می‌کردند، حتی برخی بازیکنان از نظر اعتقادی بسیار خوب بودند. شاید سایر افراد نیز به دین‌داری شهره نبودند اما انسان‌ها و افراد بسیار خوبی بودند. شایعه‌هایی وجود داشت که برخی از این افراد به گروه‌های سیاسی مخالف انقلاب وابسته هستند و بنده در تلاش بودم با توجه به روابط خوبم با این بازیکنان بتوانم اگر شائبه‌ای در مورد آن‌ها وجود دارد برطرف کنم.

زمانی که این بازیکنان را خط زدند برای بنده بسیار شوک آور بود چرا که در حال کار کردن و فعالیت با آن‌ها بودم و بهانه‌های لازم به برخی افراد تصمیم‌گیر داده شده بود. اسامی این بازیکنان مشخص و بعضا از جامعه طرد شدند چرا که برخی از آن‌ها سرشناس بودند و به یکباره از تیم ملی کنار گذاشته شدند. در ابتدا تعداد این افراد حدود ۷ نفر بود که در نهایت ۴ نفر از آن‌ها در تیم‌ملی ماندند و ۳ نفر خط خوردند.

واکنش رییس سازمان تربیت‌بدنی به استعفای شما چه بود؟

با استعفای بنده موافقت شد چرا که همه چیز مشخص بود و به صراحت دلیل استعفای خود را که تغییر نظر رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی بود، اعلام کرده بودم.

چه سالی به سازمان تربیت‌بدنی رفتید؟

سال ۱۳۶۲ یعنی یکسال پس از استعفا از فدراسیون فوتبال به دعوت داودی شمسی به عنوان رییس جدید سازمان تربیت بدنی که جایگزین مصطفی داوودی شده بود به عنوان قائم مقام این سازمان و معاون فنی و امور فدراسیون‌ها منصوب شدم. وی تجربه چندانی در حوزه ورزش نداشت و به همین دلیل از بنده دعوت به همکاری شد؛ ‌ آن زمان سازمان تربیت بدنی چندان تنوع در فعالیت نداشت و معاونت های آن محدود بود.

چه مدت زمانی در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردید؟ در مورد این دوره زمانی توضیح دهید.

حدود دو سال در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و علت حضور بنده در این سازمان، اعتلای ورزش و اهمیت ویژه به آن بود. یکی از مسائلی که مدنظر قرار داشت مشکلات مربوط به جوانان بود چرا که فرصت‌های ورزشی بسیار محدود شده و بنده قصد داشتم این فرصت‌ها مجددا در اختیار آن‌ها قرار گیرد و به همین دلیل تمام تلاش خود را به کار بستم. در ابتدای امر از قهرمانان شناخته شده و با اخلاق هر رشته دعوت به عمل آوردم تا در فدراسیون‌های مختلف قبول مسئولیت کنند؛ به طور مثال در فدراسیون کشتی، صنعتکاران را برای سرمربی‌گری تیم ملی کشتی دعوت کردیم و مشحون را برای ریاست فدراسیون بسکتبال برگزیدیم.

ورزش‌های رزمی صرفا زیر نظر یک فدراسیون فعال بود و مرحوم مهرآیین مسئولیت آن را بر عهده داشت که آن را به پنج فدراسیون تبدیل کردیم؛ اولین فدراسیون تکواندو بود که جدا شد و به عقیده بنده توسعه تکواندو در ایران از همان زمان کلید خورد، ‌ در عین حال فضای جنگ نیز در کشور کمک کرد این دسته از ورزش‌های رزمی سریع تر رشد کند و هرچند در این رشته‌ها نیازمند امکانات خاص هم نبودیم و با حداقل امکانات نظیر سالن ورزشی امکان فعالیت داشتند به همین دلیل تکواندو، کاراته، جودو و…اولین فدراسیون‌هایی بودند که آن‌ها را تشکیل دادیم و سرمایه‌گذاری بسیار خوبی از نظر مشارکت اجتماعی و ایجاد ظرفیت‌ها برای ورزش کردن جوانان مدنظر قرار گرفت و پایه‌ریزی برای عمومی کردن این ورزش ها شکل گرفت.

آن زمان ورزش حرفه‌ای به معنای امروزه وجود نداشت و عمومی کردن ورزش‌ها با بنای مردمی در دستور کار سازمان تربیت بدنی قرار گرفت، ‌ متاسفانه آن روزها، نگاه به ورزش تفریحی بود و در شرایط جنگ هم اعتقادی وجود نداشت که باید به ورزش به صورت خاص توجه شود. با این وجود بسیاری از فدراسیون‌های ورزشی را همان زمان تشکیل دادیم؛ به طور مثال فدراسیون بوکس یکی از فدراسیون‌هایی بود که خیلی علاقمند به تشکیل آن نبودند و عنوان می‌کردند رشته ورزشی خشن و آسیب‌زایی است اما خوشبختانه تعداد زیادی از فدراسیون‌ها را تشکیل دادیم و افراد توانمندی را برای تصدی ریاست این فدراسیون‌ها انتخاب کردیم.

چه سالی از سازمان تربیت بدنی جدا شدید؟ علت این جدایی چه بود؟

از سال ۶۲ تا ۶۴ در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و علت جدا شدن از این سازمان نیز به مداخله‌های بیرونی باز می‌گشت. ورزش حرکت رو به جلویی داشت و بیشتر مورد توجه قرار گرفت و به همین دلیل نیز میزان مداخلات افراد افزایش یافت و در امور فدراسیون‌ها دخالت صورت می‌گرفت و همین مسئله موجب می‌شد فعالیت‌ها به نحو مطلوب و برنامه‌ریزی شده پیش نرود. متاسفانه با فضای به وجود آمده خیلی همسو و همدل نبودم و احساس می‌کردم که موانعی در رابطه با توسعه ورزش در کشور که آن را در مسیر مشخصی آغاز کرده بودیم، وجود دارد.از سال ۶۲ تا ۶۴ در سازمان تربیت بدنی فعالیت کردم و علت جدا شدن از این سازمان نیز به مداخله‌های بیرونی باز می‌گشت.

رابطه‌تان با فدراسیون فوتبال چگونه بود؟

رابطه خوبی بین سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال وجود داشت و رییس فدراسیون فوتبال آن زمان بهروز صحابه از دوستان ما بود که بنده وی را انتخاب کرده بودم.

خاطره ای از دوران فعالیت خود در سازمان تربیت بدنی برای بازگو کردن دارید؟

برگزاری دیدار تیم های فوتبال استقلال و پرسپولیس با حدود ۱۲۰ هزار تماشاگر در زمان فعالیت بنده در سازمان تربیت بدنی انجام شد و جمعیت بی‌سابقه‌ای به ورزشگاه آزادی آمده بودند. این مسئله نشان می‌داد چه استقبال بی‌نظیری نسبت به ورزش در کشور وجود دارد و با توجه به محدودیت‌های به وجود آمده، جذابیت‌های فوتبال بیشتر هم شده بود و خوشبختانه این دیدار بدون هیچ تنش و درگیری برگزار شد.

شما پس از سال ۶۴ از ورزش به صورت همیشگی منفک شدید؟

بله، پس از سال ۶۴ به عنوان سردبیر کیهان ورزشی انتخاب شدم و مدتی نیز سردبیر کیهان انگلیسی بودم.

پس از سال ۶۴، پیشنهاد قبول مسئولیت در ورزش ایران به شما ارائه نشد؟

چندین مرتبه دعوت به همکاری شدم؛ سال ۷۱ از بنده دعوت به عمل آمد که به عنوان رییس سازمان تربیت‌بدنی فعالیت کنم اما به دلیل اینکه در حال خروج از کشور به منظور تحصیل در مقطع دکتری در رشته اقتصاد در کشور انگلیس بودم، نپذیرفتم. پس از بازگشت به ایران نیز چند مرتبه برای فعالیت در سمت ریاست فدراسیون فوتبال به بنده پیشنهاد شد که قبول نکردم. جدی‌ترین پیشنهاد نیز از سوی مهرعلیزاده به عنوان رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی در اوایل دهه ۸۰ مطرح شد تا به عنوان رییس فدراسیون فوتبال فعالیت کنم.

به چه دلیل نپذیرفتید؟

افرادی که در حوزه ورزش فعالیت می‌کنند حمایت سیاسی نداشته و ندارند و همیشه این مسئله وجود داشته است. حتی اگر رییس سازمان تربیت بدنی می‌شدید یا وزیر ورزش باشید، پشتوانه سیاسی ندارید و از سوی رییس جمهور مورد حمایت قرار نمی‌گیرید.فضای ورزش آن سال‌ها خیلی تغییر کرده بود و دیگر خیلی فضای ورزش را نمی‌پذیرفتم. افرادی که در حوزه ورزش فعالیت می‌کنند حمایت سیاسی نداشته و ندارند و همیشه این مسئله وجود داشته است. حتی اگر رییس سازمان تربیت بدنی می‌شدید یا وزیر ورزش باشید، پشتوانه سیاسی نداشته و ندارید و از سوی رییس جمهور مورد حمایت قرار نمی‌گیرید.

اگر به گذشته بازگردید، انتخاب شما ورزش است یا اقتصاد؟

به شخصه فکر می‌کنم ورزش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما به دلیل اینکه مسئولان کشور اهمیت و نقش ویژه ورزش را نمی‌دانند و متوجه نیستند تا چه حد ورزش می‌تواند در تنظیم مسائل جامعه نقش داشته باشد و صرفا نگاه تفننی و تفریحی به ورزش دارند درحالی که ورزش نقش‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی بسیاری دارد، ‌ بنابراین کار کردن در چنین فضایی بسیار سخت است. همواره تاسف می‌خورم که ظرفیت‌های بزرگ در ورزش ایران محقق نمی‌شود.

سیاست بسیار تعیین کننده و روی ورزش و اقتصاد اثرگذار است. نقش و اهمیت اقتصاد در زندگی بر کسی پوشیده نیست و در حالی که به ورزش بسیار علاقمند هستم اما انتخاب نهایی بنده، اقتصاد است.

به چه دلیل اقتصاد ورزش در ایران تا این حد آشفته است؟ چرا هیچ نظارت و پاسخگویی وجود ندارد و طی سال‌های گذشته،  میلیون‌ها دلار در ورزش ایران از بین رفته است؟

اول باید به سراغ اقتصاد برویم و بگوییم به چه دلیل اقتصاد ایران این‌گونه است؟ اقتصاد ایران، اقتصاد غارتی است و صرفا مسئله ورزش نیست. در اقتصاد مقیاس‌های فساد بزرگ‌تر است و در ورزش این مقیاس‌ها کوچکتر اما همچنان قابل توجه و بسیار مخرب است. علت اصلی این است؛ افرادی که در حوزه ورزش حضور دارند و مرتکب فساد می‌شوند به کانون‌های قدرت وصل هستند اما با این تفاوت که در ورزش عموما فسادها شخصی است در حالی که در حوزه اقتصاد فسادها ساختاری و شخصی است. علت اینکه برخوردی با این افراد عملا صورت نمی گیرد این است که افراد مذکور به جریانات قدرت متصل هستند و مادامی که از مصونیت سیاسی برخوردار باشند، مشکلات جدی همچنان ادامه خواهد داشت.

نظرتان در رابطه با منابع مالی که از بیت‌المال به ورزش ایران تزریق وگاها حیف و میل می‌شود، چیست؟

پولی که بودجه عمومی کشور است باید صرف توسعه ورزش عمومی شود و قطعا باید در حوزه ورزش دانش‌آموزی، ورزش سالمندی، ورزش زنان و…صرف شود تا مردم بتوانند به صورت ارزان ورزش کنند. سلامت جسمی مردم موجب می شود که شهروندان خیلی بهتری داشته باشیم، ضمن اینکه ورزش تاثیرات بسیاری روی محیط زیست و کیفیت زندگی دارد.

یکی از دلایلی که فساد در ورزش وجود دارد این است که تمام منابع مختص به ورزش جایی رفته که نباید! متاسفانه باشگاه‌های مختلف دولتی و شبه‌دولتی هستند و از منابع عمومی برای آن‌ها هزینه می‌شود. چیزی به عنوان ورزش خصوصی در کشور ما وجود ندارد و همین مسئله موجبات سوءاستفاده اقتصادی و سیاسی را برای گروه‌هایی در کشور فراهم کرده است و هرچند راهکارهایی برای خروج از وضع موجود وجود دارد اما مادامی که نهادهای قدرت در کشور وجود دارند و نسبت به وضع موجود ورزش تعیین کننده هستند و در صف بندی‌ها و یارکشی‌های ورزش به صورت پررنگ ایفای نقش می‌کنند و به دنبال دوختن کلاه برای شخص، گروه و حزب متبوع خود هستند، مشکلات مالی ورزش در ایران کماکان ادامه خواهد داشت؛ این رویه نقش افراد صاحب قدرت را نشان می‌دهد، افرادی که در عین حال صاحب ثروت‌های گسترده نیز شده‌اند و از ورزش برای موقعیت‌های اجتماعی خود بهره می‌برند.

به عنوان سوال پایانی، شما به شخصه موافق خصوصی‌سازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هستید؟

فوتبال در دنیا یک ورزش مردمی و سیاسی است اما خصوصی‌سازی به این معنا، فساد دیگری است؛ خصوصی‌سازی باید واقعی باشد و باشگاه‌ها به صورت سهامداری اداره شوند و سهامداران نیز طرفداران باشگاه‌ها باشند. خصوصی‌سازی باید همانند آن چیزی باشد که در دنیای مدرن مدنظر قرار می‌گیرد و این باشگاه‌ها توسط افرادی اداره شوند که دارای اهلیت هستند، در عین حال دولت نباید این باشگاه‌ها را کاملا به حال خود رها کند بلکه نظارت بر سلامت فعالیت‌ها مسئله بسیار مهمی است که باید مدنظر قرار گیرد.

منبع: ایسنا ۱۴۰۱۰۲۰۶۰۳۶۳۵

 

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

مروری بر نحوه لژیونر شدن ورزشکاران ایران

طارمی در یکی از هیجان انگیزترین نقل وانتقالات فوتبالی به پورتوی پرتغال پیوست. یک انتقال گران و جالب که می‌تواند سرآغاز حضور بازیکنان دیگر فوتبال کشورمان در اروپا به‌خصوص پرتغال باشد. آن هم در شرایطی که مدت‌هاست ستاره‌های فوتبال کشورمان انتقال بزرگی را تجربه نکردند.

روزگاری یکی از تفریحات ما تماشا یا رصد هنرنمایی فوتبالیست‌های ایرانی در لیگ‌های معتبر فوتبال دنیا بود. ستاره‌ها یا لژیونر نمی‌شدند یا به یک لیگ معتبر می‌رفتند. بازیکنانی هم که چندان ستاره نبودند یا روز‌های آخر فوتبالشان بود به جای حضور در لیگ فوتبال کشورمان، به کشور‌های حاشیه خلیج فارس می‌رفتند تا کسب درآمد کنند. بماند که خیلی از ستاره‌های فوتبال ایران مثل مبعلی، عنایتی، کاظمیان، اولادی و… با حضور در همین تیم‌های عربی فوتبال‌شان تباه شد و به آن‌چه حق‌شان بود نرسیدند، اما حضور در لیگی مثل بوندسلیگا سخت بود و امکان نیمکت نشینی هم بالا، لیگ خودمان هم درآمد چندانی نداشت. گزینه دیگری هم وجود نداشت.

اما چند سالی است که غیر از لیگ‌های سطح اول اروپا مثل آلمان، انگلستان، اسپانیا و ایتالیا، پای بازیکنان ایرانی به لیگ‌های معمولی‌تر اروپایی مثل روسیه، پرتغال، هلند، بلژیک و حتی یونان باز شده است. هر چند تا الان حضور در لیگ‌های درجه دو منجر به یک جهش بزرگ نشده، جهانبخش با عنوان آقای گلی لیگ هلند به انگلستان رفت و نیمکت نشین شد. سردار آزمون طی پنج سال اخیر فقط در رسانه‌ها به تیم‌های بزرگ منتقل می‌شود و مشتری دارد، اما در نهایت سال بعد کماکان حضور در لیگ روسیه را تجربه می‌کند. با این حساب عجیب نیست از حضور طارمی در پورتو به وجد بیاییم. به‌خصوص این که پورتو تیم بزرگی در اروپاست و هر سال در قامت یک تیم مطرح وارد لیگ قهرمانان اروپا می‌شود. در این گزارش سراغ لژیونر‌های مطرح فوتبال کشورمان رفتیم که بعد از انقلاب حضور در تیم‌های خارجی را تجربه کردند. یک گفتگو هم با ستاره محبوب و قدیمی فوتبال کشورمان خداداد عزیزی درباره علت موفقیت یا ناکامی لژیونر‌ها داریم. با ما باشید.

مروری بر نحوه لژیونر شدن ستاره‌های قدیمی فوتبال ایران

جنگ تحمیلی و مشکلات برگزاری لیگ سراسری، حضور کم فروغ تیم ملی در بازی‌های بین المللی و برخی محرومیت‌ها اجازه نداد نسل طلایی دهه ۶۰ فوتبال ایران مثل فرشاد پیوس، احمد عابدزاده، ناصر محمدخانی، مجید نامجومطلق، شاهرخ بیانی و… در سطح بین المللی دیده شوند. با گذر زمان و از جام ملت‌های ۱۹۹۶ بود که امثال دایی و عزیزی و باقری فرصت دیده شدن پیدا کردند. مروری بر عملکرد آن‌ها داریم:

علی دایی| آرمینیا بیله فیلد و بایرن
علی دایی در آرمینیا بیله‌فیلد ۲۵ بازی کرد و ۷ گل زد، بعد در بایرن ۲۳ بازی ۶ گل و از همه مهم‌تر اگر محافظه کاری هیلتسفیلد مربی بایرن نبود حق دایی بود که در فینال لیگ قهرمانان مقابل منچستر به جای کارستن یانکر بازی کند. بعد به هرتابرلین رفت و بعد از مدتی نیمکت نشینی به لیگ‌های عربی رفت. حیف که دایی زود به اروپا نرفت و گرنه استمرار بهتری داشت.

خداداد عزیزی| کلن آلمان
خداداد در مدت حضورش در کلن ۱۰ گل زد که یکی از آن‌ها به بایرن و الیور کان آن هم با ضربه سر زده شد. خداداد آنچنان که باید در فوتبال منظم آلمان تثبیت نشد و حاشیه‌هایی داشت. در لیگ اتریش و آمریکا هم حضور مقطعی داشت که برای یک بوندسلیگایی دستاورد محسوب نمی‌شود.

کریم باقری| بیله فیلد و چارلتون
کریم با دایی به بیله فیلد رفت و حضور موفقی داشت. بعد هم سر از لیگ انگلستان درآورد که مقارن شد با فوت پدرش. در لیگ انگلستان فقط یک بازی برای چارلتون انجام داد. مثل بقیه لژیونر‌ها مدتی هم به تیم‌های عربی رفت تا این که به پرسپولیس برگشت.

مهدوی کیا| موشک هامبورگ
مهدوی کیا برای بوخوم ۱۲ بازی کرد و ۳ گل زد. هشت سال در هامبورگ به عنوان بال راست ۲۰۸ بازی انجام داد و ۲۶ گل زد که مهم ترینش در لیگ قهرمانان به یوونتوس و بوفون بود. طی سه سال هم در فرانکفورت ۳۲ بازی انجام داد تا با بیش از ۲۵۰ بازی در بوندسلیگای آلمان مستمرترین حضور یک ایرانی و حتی آسیایی را در لیگ‌های اروپایی تجربه کند.

علی کریمی| جادوگر اماراتی‌ها
علی کریمی به عنوان یک هافبک طی چهار سال ۴۵ گل برای الاهلی امارات زد و حتی در فصل آخر کاپیتان این تیم بود تا این که بعد از دریافت کلی پیشنهاد از لیگ اسپانیا که به خاطر تکنیک بالا و حضور موفق در تیم ملی بود سر از بایرن درآورد. انتقالی که با توجه به نوع فوتبال کریمی عجیب بود. در بایرن یک فصل خوب را سپری کرد، اما در فصل دوم مصدوم شد. با پایان مصدومیت طولانی مدتش بیشتر ذخیره بود. انتقال کریمی از لیگ امارات به بایرن خیلی عجیب بود، اما عجیب‌تر این که کریمی بعد از مدت کوتاهی نیمکت نشینی نه تنها از بایرن رفت بلکه حتی قید اروپا را زد و به قطر رفت. بعد هم به لیگ ایران برگشت. در این بین مدت کوتاهی هم در شالکه بازی کرد.

رحمان رضایی| اولین لژیونر کالچو
بعد از درخشش در تیم ملی به لیگ ایتالیا رفت و در پروجا ۳۸ بازی و در مسینا ۱۰۸ بازی انجام داد. رحمان فوتبال را جدی و حرفه‌ای بازی می‌کرد و اهل حاشیه نبود. همین تمرکز باعث شد با این که او جزو فوق ستاره‌های فوتبال ایران نبود، اما بتواند در یک لیگ معتبر چند سال حضور داشته باشد. اتفاقی که بعد از رحمان برای هیچ مدافعی نیفتاد.

مهرداد میناوند| اتریش آلمان نشد
میناوند از ۲۱ سالگی بازیکن اصلی تیم رویایی و محبوب مایلی کهن شد. مدت کمی بعد از ملی پوش شدن و حضور در جام جهانی بازی در لیگ اتریش را تجربه کرد و با اشتورم گراتس سه بار قهرمان لیگ این کشور شد. تصور این بود که میناوند به واسطه سن کم و تکنیک بالایش بعد از اتریش به یک لیگ معتبر مثل آلمان برود، اما مهرداد خیلی زودتر از چیزی که همه فکر می‌کردند به ایران برگشت و حتی در لیگ خودمان هم موفق نبود و در سن کمی ناچار به خداحافظی از فوتبال شد.

رضا شاهرودی| امان از انتخاب‌های بد
رضا شاهرودی بازیکن محبوب و خاصی بود. بخشی از این شهرت به دلیل چهره جذاب او بود. موضوعی که بعد‌ها درباره نیکبخت هم تکرار شد. اما وجه اشتراک هر دو بازیکن این بود که انتخاب‌های بدی داشتند. شاهرودی به رغم پیشنهاد‌های خوب از بوندسلیگا برای پول بیشتر راهی تیم دالیان قهرمان لیگ چین شد و حتی با این تیم تا نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا هم آمد. بعد هم به لیگ ترکیه رفت، اما در مجموع انتظاری که از او وجود داشت برآورده نشد. در آن مقطع بازیکنانی مثل علی سامره با حضور ناموفق در لیگ ایتالیا، علی منصوریان در یونان، نیما نکیسا در لیگ دوم ایتالیا یا رسول خطیبی در هامبورگ، تکرار تجربه ناموفق شاهرودی طی چند سال فشرده بودند.

جواد نکونام|جواد لالیگایی
نکونام فوتبال چشم نوازی نداشت، اما همیشه در یک سطح ظاهر می‌شد. جواد را می‌شود با علی دایی مقایسه کرد. هر دو توانمند و موفق و رکوردشکن بودند، اما چندان که باید محبوبیت نداشتند. نکونام طی هفت سال در اسپانیا بیش از ۱۷۰ بازی و حدود ۳۰ گل به ثمر رساند و بعید است حالاحالا‌ها کسی بتواند رکورد او را به عنوان یک ایرانی در لالیگا بشکند.

آندو تیموریان| سامورایی در انگلستان
آندو اوایل فوتبالش با اواخر فوتبال مهدوی کیا و دایی مقارن شد. سامورایی پرشور فوتبال ایران بیشتر از ۳۰ بازی و دو گل زده را در لیگ انگلستان تجربه کرد، اما خیلی زود به لیگ برتر ایران برگشت و مثل مارکوپولو مسافر تیم‌های مختلف شد. آندو سبک بازی جذابی داشت، اما استمرار کافی نداشت و نتوانست حقش را به اندازه نکونام از فوتبال بگیرد.

خداداد عزیزی:جای بازیکنان ایرانی در لیگ‌های معتبر خالی است
با خداداد عزیزی که نیاز به معرفی ندارد هم‌کلام شدیم تا درباره وضعیت لژیونر‌های این سال‌های کشورمان گفت‌وگویی داشته باشیم.

جای لژیونر‌های ایرانی در اروپا خالی است
خداداد عزیزی درباره وضعیت لژیونر‌های کنونی فوتبال ایران در مقایسه با سایر کشور‌های آسیایی می‌گوید: «زمان ما فوتبالیست‌های خوبی در اروپا داشتیم. یادم هست در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ و قبل از بازی با استرالیا زمانی که با ژاپن بازی داشتیم آن‌ها هیچ لژیونری نداشتند و این که چند بازیکن ما در لیگ‌های معتبر اروپا بازی می‌کردند روی عملکرد ژاپنی‌ها تاثیرگذار بود. مانند همین الان که وقتی درباره تیم ملی کره جنوبی حرف می‌زنیم، حضور بازیکنان این تیم در لیگ‌های انگلیس و آلمان برایمان جالب است و روی تیم ما تاثیر می‌گذارد. قطعا این مسئله از نظر روحی و روانی روی فوتبال ما تاثیر می‌گذارد و من واقعا فکر می‌کنم جای بازیکنان ایران در بوندسلیگا یا لیگ‌های معتبر دیگر خالی است.

فوتبال ما کلا ضعیف‌تر شده است
خداداد درباره این که چرا اکنون مثل آن نسل طلایی فوتبالیست در لیگ‌های معتبر اروپا نداریم، می‌گوید: «این روز‌ها تقریبا هیچ چیز ماندگاری‌اش مثل قدیم نیست انگار همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفته است. آدم‌ها مثل قبل نیستند. سبک زندگی مثل قبل نیست. پس به‌نظرم طبیعی است که به همین خاطر لژیونر‌ها هم مثل قبل نیستند. نسل عوض شده و به همین دلیل طبیعتا فوتبال ضعیف‌تر شده است. لژیونر‌های زمان ما، علی دایی، علی کریمی، کریم باقری و مهدی مهدوی کیا هر کدام برای خودشان اسطوره بودند. نگاه کنید که بعد از آن نسل دیگر بازیکن سال آسیا هم از ایران نداشتیم».

آزمون و طارمی را موفق می‌دانم
مهدی طارمی به تازگی به تیم بزرگ پورتوی پرتغال پیوسته و سردار آزمون هم شانس زیادی برای پیوستن به تیم‌های بزرگ دارد. عزیزی هم با اشاره به موفقیت‌های همین دو بازیکن می‌گوید: «امروزه بازیکنان مختلفی داریم که در لیگ‌های مختلف اروپا بازی می‌کنند، اما راستش غیر از پنج لیگ معتبر اروپا بقیه لیگ‌ها خیلی خوب نیستند و هر کدام فقط دو سه تیم خوب دارند. در بین لژیونر‌های کنونی سردار آزمون و طارمی شانس خوبی در اروپا دارند. من فوتبال سردار را خیلی دوست دارم، چون معتقدم او چارچوب شناس قهاری است و بیشتر از همه بازیکنان ایرانی دیگر رشد داشته و طارمی هم که کیفیت خوب خودش را نشان داده است. البته از یک نظر به خاطر این که پست مهاجم دارند کارشان خیلی سخت است. چون در پست مهاجم بازیکنان درجه یک زیادی در اروپا داریم».

منتظر درخشش چه کسی باشیم؟
نسل امروز فوتبالیست‌های ایرانی شاید استعداد و محبوبیت قبلی‌ها را نداشته باشد، اما امکانات حرفه‌ای بیشتری دارد، راحت از تیم‌های محبوب داخلی دل می‌کند برای پیشرفت و خودش هم حرفه ای‌تر رفتار می‌کند. ببینیم می‌توان به درخشش کدام یک از این بازیکنان امید داشت؟

سردار، قیمت در ترانسفر مارکت ۱۸ میلیون یورو| مدت هاست منتظر انتقال بزرگ سردار نه به یک تیم بزرگ بلکه لااقل به یک لیگ بزرگ هستیم؛ انتقالی که کم کم دارد دیر می‌شود. اگر این اتفاق بیفتد سردار با این سن و سال شانس زیادی برای درخشش دارد.

جهانبخش، قیمت در ترانسفر مارکت ۶ و نیم میلیون یورو| علیرضا درخشش را خیلی زود شروع کرد. اما بعد از آقای گلی در لیگ هلند، فوتبال انگلستان به او روی خوش نشان نداد. هر چند جهانبخش در همان معدود فرصت‌هایی که داشت خوب درخشید.

مهدی طارمی، قیمت در ترانسفرمارکت ۱۰ میلیون یورو| ۲۸ سالگی فرصت آخر اوست. طارمی طعم درخشش در لیگ پرتغال را با ریوه آ چشیده و فقط و فقط درخشش در لیگ قهرمانان اروپا با پورتو می‌تواند او را وارد مرحله تازه‌ای از دوران حرفه ای اش کند.

امیر عابدزاده، قیمت در ترانسفر مارکت یک میلیون و ۳۰۰ هزار یورو| عابدزاده مورد جالب فوتبال ماست، بدون بازی زیاد و درخشش در لیگ برتر لژیونر شد و هرچند در تیم ملی زیر سایه بیرانوند است، اما در لیگ پرتغال می‌درخشد، ولی به نظر می‌رسد حدن‌هایی امیر همین است و قرار نیست او را در چارچوب یک تیم بزرگ ببینیم.

اللهیار صیادمنش قیمت در ترانسفر مارکت ۳۰۰ هزار یورو| صیادمنش به عنوان یکی از ۵۰ استعداد برتر فوتبال جهان در ۱۸ سالگی به لیگ ترکیه رفت، اما هنوز در همین لیگ درجه چندم هم درخشش نداشته است. مسئله این جاست که ترانسفر باعجله او برای حل مشکل مالی آبی‌ها بود و گرنه این پسر بااستعداد هنوز آماده انتقال نبود.

میلاد محمدی، قیمت در ترانسفرمارکت ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار یورو| برخلاف تخمین بالایی که ترانسفر مارکت برای دفاع چپ تیم ملی زده، او در ۲۶ سالگی هنوز در لیگ‌های درجه چندم بازی می‌کند و بعید است شاهد انتقال بزرگ او باشیم. به خصوص که در جام جهانی و جام ملت‌ها که بهترین فرصت برای درخشش است چیزی از او ندیدیم.

علیرضا بیرانوند، قیمت در ترانسفرمارکت ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار یورو| دروازه بان تیم ملی کشورمان این روز‌ها لیگ بلژیک را تجربه می‌کند. بیرانوند ظرفیت خوبی برای دیده شدن دارد به خصوص بعد از مهار پنالتی کریس رونالدو. اما باید گام اول را در بلژیک با آنتورپ محکم بردارد. ۲۸ سال برای دروازه بان سن زیادی نیست و حداقل هفت سال دیگر فرصت بازی دارد.

سعید عزت اللهی، قیمت در ترانسفرمارکت ۴۵۰ هزار یورو| یکی از شاهکار‌های کی روش، استفاده از بازیکنی بود که تعداد بازی ملی اش بیشتر از بازی‌های باشگاهی است. مشابه علیرضا حقیقی در مقطعی دیگر. عزت اللهی سن کمی دارد، اما با این روند نمی‌توان به درخشش او در لیگ‌های بزرگ امید داشت.

رامین رضائیان، قیمت در ترانسفر مارکت ۴۷۵ هزار یورو| رامین یک تجربه اروپایی بد داشت. هم اکنون هم که در قطر است و با این سن و سال و حاشیه‌ها بعید است روزی او را در فوتبال اروپا ببینیم. بازیکنی که ظرفیت پیشرفت را داشت، اما قدر خودش را ندانست.

کاوه رضایی، قیمت در ترانسفر مارکت ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار یورو| کاوه یکی از حرفه ای‌ترین بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ‌های اروپایی است. به لحاظ استعداد و توانایی کاوه از خیلی‌ها پایین‌تر بود، اما برعکس بقیه استمرار داشته و تا این جا عالی کار کرده. فراموش نکنید او در سال‌های اخیر فرصت بازی در تیم ملی را هم نداشته و صرفاً با حضور در باشگاهش توانسته در لیگ بلژیک موفق باشد؛ و دیگران.

مهدی قاعدی هنوز در لیگ کشورمان است، اما اگر بعد از مشاوره درست یک لیگ خارجی را انتخاب کند شانس زیادی برای درخشش دارد. همین طور علی علیپور که طی سه فصل ۶۰ گل در لیگ کشورمان زده. متاسفانه تعداد استعداد‌های کم سن و سال فوتبال ما چنان نیست که امید داشته باشیم یک فوق ستاره رو کنیم.

حتی اگر یک فوق ستاره هم داشته باشیم خیلی سریع‌تر از آن چه باید اسیر حاشیه‌ها می‌شود. لیگ ایران بازیکنان خوبی تحویل لیگ‌های منظم اروپایی نمی‌دهد. تیم‌های عربی هم استعداد بازیکنان را خراب می‌کنند. بهترین راه حل این است که یک بازیکن از سن کم حضور در اروپا را تجربه کند تا بعد از مدتی شانس حضور در یک تیم بزرگ را داشته باشد. اگر مثل اللهیار صیادمنش در گام اول شکست نخورد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

قراردادهای نجومی در فوتبال ایران

 جمله فرهاد مجیدی ‌می‌تواند آیینه تمام نمای قراردادهای منعقد شده در چند فصل اخیر لیگ برتر فوتبال ایران باشد، قرادادها در باشگاه‌های دولتی به مخفیانه‌ترین شکل ممکن، بدون سقف مشخص و به صورت افسارگسیخته منعقد می‌شود و هیچ مرجع قضایی، نظارتی و بازرسی‌ چرایی اعداد و ارقامی که قرار است جابجا شود را پیگیری نمی‌کند!

 مسیر بی قید و شرط افزایش مبلغ قرارداد بازیکنان و برخی مربیان در فوتبال ایران از مدت ها قبل آغاز شده و سال به سال شاهد رشد عجیب و غریب رقم قراردادها هستیم، فوتبالی که شاکله اصلی آن علی رغم وعده و وعیدهای داده شده کماکان دولتی است و پول‌ها از بیت المال به جیب بازیکنان، کادر فنی و مدیریتی و سایر عوامل باشگاه سرازیر می شود و سهم واسطه ها نیز طبق معمول به قوت خود باقی است.

لیگ‌برتر فوتبال ایران؛ تافته جدا بافته از اقتصاد کشور

اقتصاد ایران طی چند سال گذشته به دلیل شرایط تحریمی و شیوع ویروس کرونا بیش از هر زمان دیگری در تنگنا قرار گرفته است و بسیاری از مشاغل با کاهش شدید درآمدها مواجه شده اند و مشاغل مرتبط با ورزش نیز از این مسئله مستثنی نیستند، با این وجود اما فوتبال آن هم در سطح لیگ برتر مسیر پر زرق و برق خود را طی می کند و نه تنها خبری از کاهش و حتی تعدیل رقم قراردادها نیست، بلکه شواهد و مستندات حاکی از آن است که دستمزد بازیکنان و حتی برخی مربیان به صورت سرسام آوری افزایش یافته است.

معضلات به وجود آمده ناشی از شیوع ویروس کرونا برای لیگ‌های معتبر فوتبال دنیا باعث کاهش میزان درآمدها و مبلغ قرارداد بازیکنان و کادر فنی، شد و تا جایی که شاهد کاهش ۳۰، ۴۰ و ۵۰ درصدی مبالغ قراردادها بودیم اما در فوتبال ایران قراردادها دو تا سه برابر افزایش پیدا کرد و هرگز حتی یک بازیکن و مربی در فوتبال ایران اعلام نکرد که قراردادش را به خاطر منافع باشگاه و کاهش میزان درآمدها به دلایلی هم چون حذف بلیت فروشی مسابقات لیگ برتر طی فصل گذشته ناشی از ممنوعیت حضور تماشاگران در ورزشگاه به دلیل مقابله با شیوع ویروس کرونا، کاهش داده و یا حتی افزایش نداده است!

برخی عوامل دخیل در لیگ برتر فوتبال ایران اعم از بازیکنان، مربیان و مدیران و واسطه های نقل و انتقالاتی بسیار فرصت طلب تر از آن هستند که درآمدهای مالی را از دست بدهند؛ حتی فصل گذشته نیز که قرار بود قانون منع جذب بازیکنان و مربیان خارجی در لیگ برتر، مانع از هدر رفت منابع ارزی شود، اما دستمزد بازیکنان ایرانی دو تا سه برابر افزایش یافت و نه تنها تصمیم اخذ شده نتیجه مطلوبی به همراه نداشت بلکه باید واکاوی کرد که آیا در مجموع، قانون ممنوعیت جذب بازیکنان خارجی هزینه لیگ ایران را کمتر کرده است یا اینکه افزایش دو تا سه برابری رقم قراردادهای بازیکنان ایرانی باعث شده تا میزان هزینه صورت گرفته بیشتر از حالتی شود که امکان جذب بازیکنان و مربیان خارجی وجود داشت.

بهت و حیرت فرهاد مجیدی!

فرهاد مجیدی سرمربی تیم فوتبال استقلال، به تازگی جمله ای قابل تامل را به زبان آورد و در رابطه با اعداد و ارقام نجومی مطرح شده در خصوص مبلغ قرارداد بازیکنان، بیان کرد «رقم ها عجیب و غریب است، اگر با چشم خودم نمی دیدم و باشگاه به من اعلام می کرد، باور نمی کردم.»

فوتبال ایران در مورد رقم قرارداد بازیکنان و مربیان قواعد پیچیده و نانوشته ای دارد؛ نه خبری از میزان رقم فسخ قرارداد یک بازیکنان در صورت جابجایی از یک باشگاه به باشگاه دیگر می شود و نه به صورت شفاف چه زمان انعقاد قرارداد و چه در پایان آن خبری در رابطه با مبلغ قراردادها به بیرون درز پیدا می کند؛ رویه ای که حتی بر خلاف عرف در دنیای فوتبال است و چه در مورد رقم فسخ قرارداد بازیکنان، چه میزان دستمزد بازیکنان حداقل اطلاع رسانی درستی از سوی رسانه ها صورت می گیرد و در نهایت دستمزد بازیکنان بزرگ هم اعلام می شود.

ریخت و پاش از جیب بیت المال

هزینه‌کرد سرسام آور از سوی باشگاه های خصوصی ایرادی ندارد و توجیه پذیر است، اما مسئله بسیار مهمی که باید به آن توجه ویژه داشت این است که به چه علت، شرایطی در فوتبال ایران پدید آمده که فرهاد مجیدی به عنوان یک سرمربی در لیگ برتر فوتبال ایران اذعان می کند که رقم قرارداد بازیکنان باور کردنی نیست و اگر با چشم خود نمی دید، باور نمی کرد؟ علت پرداخت این دستمزدهای شگفت آور در لیگ برتر فوتبال ایران که از نظر اقتصادی کاملا شکست خورده است و سالانه میلیاردها تومان در آن بدون بازگشت سرمایه هزینه می شود، چیست؟ چه تناسبی میان درآمد و هزینه ها در فوتبال ایران وجود دارد؟ به طور حتم بالا بودن رقم قرارداد بازیکنان در سراسر دنیا بر کسی پوشیده نیست و با توجه به درآمدزا بودن رشته ورزشی همچون فوتبال و تبدیل آن به یک صنعت مالی، بالا بودن درآمدهای مالی باشگاه های فوتبال که ناشی از حق پخش تلویزیونی فوتبال، تبلیغات محیطی، بلیت فروشی، درآمدهای جانبی نظیر فروش پیراهن و…است توجیه پذیر به نظر می رسد و باشگاه های خصوصی به هر میزان که تمایل دارند می توانند دستمزد بازیکنان خود را افزایش دهند و هر زمان که با پدیده هایی نظیر شیوع کرونا که عامل کاهش درآمدهای مالی باشگاه است چه با اجبار و چه با مشارکت بازیکنان اقدام به کاهش رقم قراردادها کنند.

با این وجود، باشگاه های فوتبال ایران که به جز چند مورد آن همگی دولتی هستند از هیچ یک از شاخص های اقتصادی تبعیت نمی کنند و چه کرونا شیوع پیدا کند، چه قانونی نظیر ممنوعیت جذب بازیکنان و مربیان خارجی به اجرا درآید، چه درآمدهای باشگاه کاهش یابد و هر اتفاق دیگری که رخ دهد، تنها چیزی که نه تنها با کاهش مواجه نمی شود و بلکه به صورت افسار گسیخته افزایش می یابد، قرارداد بازیکنان و حتی مربیان است!

فوتبالی که تار و پود مالی آن از منابع دولتی تامین می شود، صرفا به حیات خلوتی برای هزینه‌های بی قید و شرط از سوی مدیرانی تبدیل شده که از فردای کاری خود هم خبر دار نیستند! قطعا شما هم اگر بازیکن فوتبال بودید تمام سعی و تلاش‌تان را می کردید تا بیشترین درآمد را داشته باشید، سوال بسیار مهم اینکه چرا ساختار و مسیر صحیحی در مورد انعقاد قرارداد با بازیکنان و مربیان در تیم های دولتی وجود ندارد و هرگز هم طی سال های گذشته این رویه اصلاح نشده است؟

قرار بود قراردادها تا سقف تورم رسمی کشور باشد!؟

نهم مرداد ماه سال جاری بود که برخی رسانه های اعلام کردند، وزارت ورزش و جوانان با ارسال نامه ای به فدراسیون فوتبال اعلام کرده برای لیگ بیست و یکم افزایش قرارداد فقط به اندازه تورم مصوب بانک مرکزی مجاز است؛ نامه ای که اعلام شد به دست تمام باشگاه های فوتبال هم رسیده است.

با این وجود و با توجه به آنچه این روزها در فصل نقل و انتقالات لیگ بیستم به چشم می خورد، به نظر می رسد این دستورالعمل بیشتر شبیه به یک شوخی تلخ است و هیچ اهرم نظارتی برای اجرای صحیح آن وجود ندارد و صرفا در سطح همان دستور نگاشته شده روی یک برگ کاغذ کارکرد دارد.

منبع: ۱۴۰۰۰۶۰۲۰۱۷۹۱

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

کارساز نبودن اقدامات موقت دولت برای رفع ایرادات AFC درمورد استقلال و پرسپولیس

رئیس سازمان خصوصی سازی توضیحات جدیدی را درمورد مالکیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس ارائه کرد و تصریح کرد تا زمانی که سهام این دو باشگاه در بورس عرضه نشود، مالکیتشان با دولت باقی خواهد ماند؛ هر چند اقداماتی درخصوص رفع ایرادات AFC انجام شده است.

حسین قربانزاده تصریح کرد: تصمیم بر این است که اعضای مجمع باشگاه‌ها تفکیک شوند اما این به معنای این نیست که مالکیت از دولت منتقل می‌شود. این دو باشگاه مانند ۲۹۰ شرکت دیگر که در لیست واگذاری هستند که باید خصوصی سازی شوند. هر شرکتی هم که در لیست واگذاری قرار می‌گیرد، برای آماده سازی جهت خصوصی سازی و حقوق مرتبط با اعمال مالکیت به وزارت اقتصاد سپرده می شود. این بدان معنا نیست که مالکیت آن به وزارت اقتصاد داده شود، یعنی اموری مانند برگزاری مجمع و انجام امور به این مجموعه واگذار می‌شود.

وی درمورد ایراد AFC درمورد مالکیت مشترک این دو باشگاه نیز گفت: ایراد AFC باید به تدریج رفع شود. در این راستا به AFC نامه زده شده و درمورد خصوصی سازی باشگاه ها گزارش داده‌ایم که با تعهدی که باشگاه‌ها داده‌اند و سازمان بورس نیز تایید کرده است، باید سهام این دو باشگاه در فوریه ۲۰۲۲ عرضه شود.

رئیس سازمان خصوصی سازی ادامه داد: از آن‌جائی که پیش از این اعضای مجمع دو باشگاه از سه عضو ثابت وزیر دادگستری، وزیر ورزش و وزیر اقتصاد تشکیل می‌شد، در حال نامه نگاری هستیم که اعضا مشترک نباشند. در واقع دولت مالک و سهامدار است اما حقوق مرتبط با اعمال مالکیت، برگزاری مجمع و… بر عهده وزارت اقتصاد است. قرار است اعضای مجمع و حتی نفراتی که در مجمع شرکت می‌کنند، تفاوت داشته باشد تا ایراد AFC نیز برطرف شود.

قربانزاده درمورد صورت‌های مالی دو باشگاه نیز توضیح داد: قرار است این دو باشگاه تا ۱۵ دی صورت‌های مالی خود را رائه دهند تا بررسی کنیم. میزان و وضعیت بدهی‌ها نیز در این صورت‌های مالی مشخص خواهد شد.

بر اساس این گزارش و بر اساس نامه AFC به به باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس، این دو باشگاه تا ساعت ۱۵:۲۹ (۲۳:۵۹ به وقت مالزی) روز گذشته فرصت داشتند تا آخرین پاسخ‌های خود را درباره ابهامات کنفدارسیون فوتبال آسیا پیرامون مجوز حرفه‌ای ارائه کنند. در همین ارتباط صبح روز گذشته اعلام شد که  مالکیت باشگاه‌های استقلال به وزارت صمت و پرسپولیس به وزارت امور اقتصادی و دارایی واگذار شد تا مشکل مالکیت مشترک این دو باشگاه حل شود. خبری که توسط کاظم اولیایی عضو کمیته بدوی صدور مجوز حرفه‌ای مورد تائید قرار گرفت.

نظریه: زمانی که فکر رفع مانع باشیم و سیایت با مدیریت حرفه ای و صیانت از حقوق ورزشی هم سو نباشد بلاشک نتیجه مطلوب نخواهد بود، امیدواریم بدور از هرگونه تعصب پذیری و مدیریت تک بعدی و انتفاع شخصی مدیران ارشد ورزش مصلحتی به نفع تدبیر و انتفاع جامعه ورزشی اقدام نمایند تا صیانت از حقوق ورزشکار، مربی، داور، هوادار و … مورد توجه و احترام قرار گیرد. باید بدانیم امروز قانون حرف اول را می زند و قانونگریزی و توجیهات گوناگون هیچ موضوعیتی ندارد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید