بایگانی برچسب برای: مقاله_حقوق_ورزشی

حقوق_ورزشی

توهم دانایی میان مدیران ورزشی

مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال گفت: توهم دانایی وزارت ورزش برای انتخاب مدیران عامل باشگاه ها خطرناک است. کاظم اولیایی با اشاره به مشکلات فوتبال ایران در عرصه مدیریت تاکید کرد: متاسفانه تنها جایی که نیاز به سابقه و تخصص ندارد، مدیریت است. اینجا یک خلاء قانونی احساس می شود. مدیران ما پشت درهای بسته و رفاقتی انتخاب می شوند. وی ادامه داد: یک مقدار توهم دانایی وزارت ورزش هم خطرناک است. آنها نزدیکترین و مطیع‌ترین افراد را اانتخاب می کنند. در واقع اگر مدیری «بله قربان گو» نباشد، او را انتخاب نمی کنند. این مدیر هم در مقابل مسئولیتش، اختیار ندارد. این مشکلی است که ما همیشه در حوزه دولتی گرفتارش هستیم.

مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال یادآور شد: شاید کسانی که در باشگاه های ما مدیر شدند و خرابکاری کردند، در بخش های دیگر لیاقت داشته باشند اما در باشگاه و ورزش تبحر نداشتند. این مسیر کاملاً غلط است و اگر اصلاح نشود روز به روز بدتر خواهد شد.

 همدانی:ورزش کشور از دست مدیران نالایق آسیب دیده است/ مسئله باشگاه استقلال شوخی بردار نیست و پای ۴۰ میلیون هوادار در میان است پیشکسوت تیم فوتبال استقلال در خصوص آخرین وضعیت و مشکلات این باشگاه توضیحاتی را بیان کرد.

ستار همدانی پیشکسوت تیم فوتبال استقلال در گفت‌وگو با خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص وضعیت حال حاضر باشگاه استقلال اظهار داشت: من در مصاحبه‌هایی که قبلا داشتم اشاره کرده بودم که امیدوارم مدیر عامل جدید با فرهاد مجیدی به مشکل نخورد و وارد چالش نشود. استقلال چند سال است با انتخاب‌های غلطی که عمدی بوده و نه سهوی دچار مشکل شده است. سهوی یک بار الی دو بار می‌شود نه همیشه که تیم را وارد چالش کند. در طی ۴ سال، ۷ مدیرعامل و ۲۰ هیئت رئیسه تغییر کرده است. چه کاری برای استقلال کرده اند؟ مگر می‌شود مسئولان یک باشگاه با هر سرمربی که می‌آورند مشکل داشته باشند؟ با شفر، استراماچونی، فکری و در حال حاضر هم با مجیدی مشکل دارند.

او ادامه داد: بعد از آن هم هر اتفاقی در تیم رخ دهد همه از چشم فرهاد مجیدی می‌بینند. وقتی دستیار او اشتباه کند، نمی‌گویند دستیار مجیدی اشتباه کرده، می‌گویند کادر فنی استقلال اشتباه کرده است. در خصوص مدیریت باشگاه هم همین طور است، وقتی وزیر ارتباطات با نیش و کنایه حرف می‌زند و بار‌ها هم بعضی از حرف‌های خود را تکرار می‌کند، این نشان می‌دهد همه با هم متحد شدند تا استقلال را زمین گیر کنند. همین هم می‌شود که می‌بینید روز به روز مشکلات استقلال بیشتر می‌شود، اما باید این مشکلات را برای استقلال تمام کنند تا استقلال هم به مسیر درست خودش باز گردد.

مشکل استقلال را فقط شایسته سالاری حل خواهد کرد

پیشکسوت استقلال با اشاره به اینکه مشکل استقلال را فقط شایسته سالاری حل خواهد کرد، گفت: ضوابط و روابط را کنار بگذارند و مدیریت بر باشگاهی که میلیون‌ها هوادار دارد و با باخت‌ها و برد‌ها ناراحت و شاد می‌شوند را به شایسته‌ها بسپارند. در واقع مدیر باشگاه استقلال باید از جنس ورزش باشد و تمام مسائل باشگاه را درک کند و بتواند برای باشگاه کاری بکند، اما متاسفانه باشگاه استقلال را به گوشت قربانی تبدیل کرده اند و هر کس که می‌آید به فکر جیب خود است و یک تکه برای خود بر می‌دارد و می‌رود. مدیرانی را هم که برای استقلال انتخاب کرده اند به همین شکل کار کرده اند.

/////////////////

ورزش کشور از دست مدیران نالایق آسیب دیده است/ دولت آینده باید فکری به حال ورزش کند

او افزود: ما مردم با معرفت و با شعوری داریم؛ چرا باید با کار‌های ناشایست، مردم را زیر سئوال ببریم. معرفت مردم ایران را در هیچ جای دنیا نمی‌شود پیدا کرد. شما دیدید در انتخابات ریاست جمهوری هم چگونه معرفت خود را نشان دادند، اما امروز باید تصمیم جدی در خصوص ورزش کشور گرفت. ورزش کشور از دست مدیران نالایق آسیب دیده است و دولت آینده باید فکری به حال ورزش کند. ورزش ایران تنها فوتبال نیست. چرا برای هر وزارت خانه‌ای نفر مناسبی را انتخاب می‌کنند و ته مانده کابینه دولت را به وزارت ورزش می‌فرستند؟ این‌ها همه نشان دهنده این است که ورزش ما را جدی نگرفته اند. ورزش یک ظرفیت است که اگر درست مدیریت شود تبدیل به فرصت می‌شود، اما اگر بد مدیریت شود تبدیل به تهدید می‌شود.

ورزش کشورمان امروز تبدیل به تهدید شده است

همدانی در خصوص شرایط ورزش کشورمان عنوان کرد: ورزش کشورمان امروز تبدیل به تهدید شده است، تنها فوتبال هم نیست کشتی به نوعی، تکواندو به نوعی دیگر و … چند ورزشکار در این ۸ سال از ایران رفته اند؟ چه کسی باعث شده است؟ همین مدیریت‌های غلط است که ورزش را به این نقطه رسانده است. ورزش را در فوتبال و فوتبال را در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس خلاصه کرده و این ۲ باشگاه را هم به خاک سیاه نشانده اند. در ادامه هم انتخاب‌های سیاسی هم وضعیت را بدتر کرد. در این میان انتخاب‌های پرسپولیس بهتر بوده، اما انتخاب‌های استقلال به نوعی بوده که مشکلات امروز را برای این باشگاه با ۴۰ میلیون هوادار به وجود آورده است.

زمان خلیل زاده که به عنوان سرپرست استقلال انتخاب شدم، می‌دانستم نقشه‌هایی برای استقلال کشیده اند

پیشکسوت استقلال در خصوص دستگیری خلیل زاده و کنار گذاشته شدن او از ریاست هیئت مدیره باشگاه استقلال اظهار کرد: من در زمانی که خلیل زاده رئیس هیئت مدیره استقلال بود به عنوان سرپرست استقلال انتخاب شدم، اما وقتی نقشه‌هایی که آن‌ها برای استقلال کشیده اند را متوجه شدم استعفا دادم؛ چراکه فهمیدم با این هیئت مدیره نمی‌شود کار مثبتی انجام داد. بعد از آن بدون آن که من اطلاع داشته باشم برای من حکم معاون اقتصادی صادر کردند که در همان وقت هم به باشگاه اعلام کردم من با این همه سابقه اجرایی و فنی چطور می‌توانم معاون اقتصادی باشگاه شوم؟ مگر من اقتصاددان هستم که معاون اقتصادی شوم؟ از همین انتصاب‌های نادرست می‌شود همه چیز را فهمید.

/////////////////

او ادامه داد: از قدیم هم گفته اند اگر می‌خواهید مجموعه بزرگی را نابود کنید کار‌های بزرگ را به انسان‌های کوچک بسپارید. این همان سیاستی است که وزارت ورزش در پیش گرفته تا باشگاه استقلال را نابود کند. مگر باشگاه استقلال بچه بازی است که هرکسی را که با آن‌ها مراوده‌های کاری، مالی و سیاسی دارند را به عنوان مدیریت باشگاه استقلال برگزینند؟ استقلالی که ۴۰ میلیون هوادار دارد جای انسان‌های کوچک نیست و قرار دادن انسان‌های کوچک در قامت مدیریت برای استقلال جفای به این باشگاه است.

او افزود: من ۴ ماه پیش که مجیدی به استقلال آمد در مصاحبه‌ای گفتم امیدوارم مددی با مجیدی رو راست باشد و مسائل پشت پرده به وجود نیاورد، اما امروز می‌بینیم که این اتفاق افتاده است و همه این اتفاقات هم عمدی است که امیدوارم هرچه زودتر فکری به حال استقلال شود و مدیران کنونی بدانند مردم حق آن‌ها را کف دستشان خواهند گذاشت. مردم ایران مردم فهمیمی هستند و فرق خادم و خائن را به خوبی می‌دانند و تشخیص می‌دهند.

مسئله باشگاه استقلال شوخی بردار نیست و پای ۴۰ میلیون هوادار استقلالی در میان است

ستار همدانی در خصوص تغییر در هیئت مدیره و مدیریت باشگاه استقلال گفت: من نمی‌دانم می‌خواهند درباره استقلال چه کار کنند، می‌خواهند مدیریت استقلال را عوض کنند یا نکنند من در این خصوص صحبتی نمی‌کنم، اما فقط بگویم که لیگ را از استقلال گرفتند و در جام حذفی هم استقلال و پرسپولیس را رو در روی هم قرار دادند که جام حذفی را هم از استقلال بگیرند. وقتی تمام شرایط بر علیه استقلال است دیگر چه می‌توان گفت! مسئله باشگاه استقلال شوخی بردار نیست و پای ۴۰ میلیون هوادار استقلالی در میان است. باید به این هواداران احترام گذاشته شود. نمی‌شود همین طور برای یک باشگاه تصمیم بگیرند بی آن که جواب گوی عملکردشان باشند.

/////////////////

او تصریح کرد: انتخاب‌های استقلال عمدی است یکبار، دوبار، سه بار می‌توانند اشتباه کنند مگر می‌شود تصمیم بگیرند بگویند اشتباه کردیم. چگونه می‌توانیم چشممان را به اتفاق ۳ سال اخیر باشگاه استقلال ببندیم؟ فساد، فوتبال را برداشته است. اگر دستگاه‌های نظارتی الان ورود نکنند پس کی می‌خواهند ورود کنند؟ من از دستگاه‌های نظارتی می‌خواهم که به جدیت ورود کنند و فکری به حال فوتبال بکنند.

او ادامه داد: مجیدی به تنهایی چه کار می‌تواند بکند؟ نه مدیریت باشگاه او را همراهی می‌کند نه وزارت ورزش و جوانان که متولی باشگاه استقلال است. بازیکنان استقلال از وضعیتی که دارند راضی نیستند و تا به اینجای کار هم که بازی کردند و می‌کنند به احترام هواداران استقلال است. بازیکن‌ها با مردم در ارتباط هستند و می‌دانند وضعیت مردم در حال حاضر به چه شکل است، بازیکنان شرایط را می‌بینند و به خاطر مردم و هواداران بازی می‌کنند و زحمت می‌کشند.

/////////////////

استقلال با هیچ کدام از سرمربیان خود مشکلی نداشته و نخواهد داشت

پیشکسوت استقلال در پاسخ به این سوال که چرا استقلال با سرمربیان خود به مشکل می‌خورد بیان کرد: استقلال با هیچ کدام از سرمربیان خود مشکلی نداشته و نخواهد داشت. محمود فکری هم در استقلال مشکلی نداشت و او را به عمد عوض کردند. پس از آمدن فرهاد مجیدی باز هم از او حمایتی نشد. مجیدی که تیمش خوب بازی می‌کند، خوب گل می‌زند و از همه مهمتر در لیگ قهرمانان آسیا از گروه مرگ صعود کرد، چرا با مجیدی چنین می‌کنند؟ مشخص است که می‌خواهند استقلال نتیجه نگیرد. من فقط امیدوارم مشکلات باشگاه استقلال حل شود و دستگاه‌های نظارتی هم ورود کنند و به فساد فوتبال رسیدگی شود.

پ ن : نوشته بازنشر از سایت های داخلی و صرفا جهت آشنایی مخاطب می باشد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی حوزه حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

تغییر پرچم، تغییر تابعیت، مهاجرت و پناهندگی از مهم‌ترین واژه‌های این روز‌های ورزش ایران است که البته در سال‌های اخیر به نسبت گذشته بیشتر به گوش می‌رسد.

در سال‌های اخیر تعداد ورزشکاران مهاجر البته در میان نخبگان افزایش یافته و همین نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است. با این حال افراد کمی هستند که بعد از کوچ شرایط رو به رشدی را پشت سرمی‌گذارند و بسیاری هم هستند که حتی در بعد ورزش قهرمانی هم فعالیت نمی‌کنند.

تغییر پرچم، تغییر تابعیت، مهاجرت و پناهندگی از مهم‌ترین واژه‌های این روز‌های ورزش ایران است که البته در سال‌های اخیر به نسبت گذشته بیشتر به گوش می‌رسد.

از نظر جامعه شناسی هرکدام از این واژگان معنای متفاوت و عوامل گسترده‌ای دارند، اما اگر جامعه امروز ایران را مدنظر قرار بدهیم یکی از مهم‌ترین علل انتخاب این راه‌ها مشکلات اقتصادی و عدم توجه به نیاز ورزشکاران است که سبب می‌شود با توجه به موقعیت‌هایی که نسبت به دیگر افراد جامعه در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرند، از کشور خود مهاجرت کنند.

مهاجرت به خصوص در میان نخبگان نه فقط در ایران بلکه در کشور‌های توسعه یافته نیز وجود دارد، اما قطعا از نظر اهداف و علل شرایط متفاوتی نسبت به ایران را تجربه می‌کنند. کمتر کشور توسعه یافته‌ای پیدا می‌شود که پرستار و پزشکانش در مهم‌ترین شرایط تاریخ کاری خود راهی کشور دیگری شوند موضوعی که به گفته مسئولان بهداشت ایران این اتفاق در کشور رخ داده است. در واقع مهاجرت‌هایی که از سوی ورزشکاران در کشورهایی، چون فرانسه، آلمان، آمریکا و … صورت می‌گیرد کمتر جنبه اقتصادی دارد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

علاقه به مهاجرت از کجا شکل می‌گیرد؟

نخبگان کشور‌هایی کمتر توسعه یافته همیشه جزو اهداف حکومت‌های توسعه یافته بوده اند چرا که با جذب آن‌ها نه تنها خودشان به یک استعداد آماده و تربیت شده با منابع مالی خارجی می‌رسند بلکه مانع توسعه آن کشور هم می‌شوند چرا که سرمایه انسانی مهم‌ترین عامل رشد و توسعه یک کشور است.

شاید برای ایران که کمتر به ورزشکاران نخبه خود اهمیت می‌دهد مهاجرت یک ورزشکار آینده دار مورد توجه دولت و حتی مردم نباشد و بیشتر به کوچ نخبگان علمی اهمیت داده شود، اما با توجه به جایگاه ورزش در کشور‌های اروپایی و توسعه یافته باید گفت که امروز ورزش از حالت سرگرمی خارج شده و حتی نشانه توسعه کشورهاست.

عوامل دافعه داخلی و جاذبه خارجی نقش مهمی در ترغیب ورزشکاران به مهاجرت ایفا می‌کند. حتی ممکن است که یک ورزشکار از طبقه پایین جامعه نباشد، اما برای رسیدن به یک شرایط آرمانی تصمیم به مهاجرت بگیرد. در ادامه این گزارش به وضعیت ورزشکارانی که در سال‌های اخیر به دلایل مختلف از ایران خارج شدند پرداخته ایم.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

شطرنج و حسرت کوچ یک نابغه جهانی

شاید بتوان گفت مهم‌ترین مهاجرت سال‌های اخیر ورزش ایران در شطرنج رخ داده؛ جایی که علیرضا فیروزجا که امروز نفر دوم رنکینگ جهانی است به دلیل بی اهمیتی مسئولان ورزش تغییر پرچم داد و بعد از مدت‌ها مسابقه با پرچم فیده حالا با نام فرانسه در رقابت‌ها شرکت می‌کند. نخبه‌ای که حالا تیتر اصلی تمام رسانه‌های شطرنجی دنیاست و حتی قهرمان ۵ دوره رقابت‌های جهانی یعنی مگنوس کارلسن هم می‌داند کسی جز علیرضا وارث تاج و تخت او نیست. این موضوع نه در یکی دوسال گذشته بلکه از سال‌ها قبل توسط کارشناسان خبره شطرنج دنیا اعلام شده بود، اما مسئولان ورزش ایران به آسانی اجازه مهاجرت او را دادند. البته فیروزجا تغییر پرچم داده؛ اتفاقی که در دنیای شطرنج عادی است و هیچ ارتباطی به مباحث سیاسی و پناهندگی ندارد. کما اینکه چندی پیش هم لوون آرونیان سوپراستاد بزرگ ارمنی پرچمش را به آمریکا تغییر داد. با وجود اینکه تصمیم او در رسانه‌ها سروصدای زیادی داشت و همه از رفتن این استعداد ابراز ناراحتی کردند، اما فیروزجا هیچ حاشیه‌ای بعد از مهاجرت نداشت و هیچ گاه درباره علت تصمیم خود صحبتی نکرد. علیرضا فیروزجا که چند هفته پیش قهرمان گرند سوئیس شد توانست سهمیه مسابقات کاندیدا‌های جهان را هم کسب کند تا با قهرمانی احتمالی در این رقابت‌ها در دوره بعدی قهرمانی جهان رو در روی مگنوس کارلسن بنشیند؛ مردی که اعلام کرد که اگر فیروزجا حریف بعدی اش نشود احتمالا در مسابقه شرکت نمی‌کند چرا که انگیزه‌ای ندارد!

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

درسا درخشانی، میترا حجازی پور، غزل حکیمی فرد، الشن مرادی، آتوسا پورکاشیان (شطرنج باز) و شهره بیات (داور شطرنج) از دیگر مهاجران شطرنج در سال‌های اخیر بودند. حجازی پور در فرانسه، حکیمی فرد در سوئیس، مرادی، درخشانی و پورکاشیان در آمریکا و بیات در انگلیس به فعالیت شطرنجی خود ادامه می‌دهند. البته پیش از این افرادی، چون کامران شیرازی، مهرشاد شریف نیز بودند که به خاطر ممنوعیت شطرنج در ایران با پرچم کشور‌های آمریکا و فرانسه مسابقه دادند. با این حال فیروزجا را می‌توان مهم‌ترین و البته پرامیدترین مهاجر شطرنج ایران به حساب آورد.

فوتبال و کوچ نابغه داوری

علیرضا فغانی حدود دو سال ونیم پیش به خاطر مسائل خانوادگی تصمیم به مهاجرت به استرالیا گرفت، ولی در همین فصل لیگ برتر هم پیش آمده که بازی‌هایی را در ایران قضاوت کرده است. او در تورنمنت‌ها به نام ایران قضاوت می‌کند، اما خارج نشین است. او از جمله داوران مطرح آسیایی محسوب می‌شود که رده بندی جام جهانی ۲۰۱۸ و فینال المپیک ۲۰۱۶ را سوت زد.

علی قربانی و حجت حق وردی در تیم سومقاییت آذربایجان توپ می‌زنند و به عضویت تیم ملی این کشور هم در آمدند. قربانی ۸ و حق وردی ۹ بازی ملی برای آذربایجان انجام دادند.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

مهاجران پارالمپیکی

پوریا جلالی پور تیروکمان که برای کسب سهمیه پارالمپیک توکیو به هلند اعزام شده بود در کامپوند تیمی به مدال طلا رسید، اما به یک باره سر از کانادا در آورد و اعلام کرد که منتظر ویزای آمریکاست، اما هیچ خبری از او در ورزش نیست!

حقوق_ورزشی

شهراد نساج پور پرتابگر دیسک پارادوومیدانی در سال ۲۰۱۵ از ایران خارج شد و یک سال بعد شانس حضور در پارالمپیک را آن هم به عنوان پرچمدار پیدا کرد. او در پارالمپیک توکیو نیز حاضر بود. او در ریو یازدهم و در توکیو هشتم شد.

حقوق_ورزشی

سامان بلاغی بسکتبالیست با ویلچر ایران که با تیم ملی به رقابت‌های جهانی آلمان رفته بود در همان کشور پناهنده شد و به ایران برنگشت.

حقوق_ورزشی

محسن کائیدی پارادوومیدانی کاری که در پارالمپیک لندن و ریو ۴ مدال برای ایران کسب کرده بود دو سال پیش راهی ترکیه شد و در آن جا به ورزش ادامه داد و در قهرمانی اروپا مدال برنز را کسب کرد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

محمد خالوندی دیگر پارادوومیدانی کار موفق ایران بود که راهی ترکیه شد. خالوندی در قهرمانی اروپا به مدال طلا رسید و حالا رکورددار پرتاب نیزه کلاس F۵۷ این قاره است. او درباره علت تصمیمش برای رفتن به کشور دیگر گفت: به آینده‌ام فکر می‌کنم و به اینکه بعد از پایان ورزشم مورد حمایت چندانی قرار نمی‌گیرم، برای همین هم خودم و هم خانواده‌ام این تصمیم بسیار سخت را گرفتیم. نه قرار است غیرقانونی بروم و نه اینکه فرار کنم، به کشور ترکیه می‌روم تا علاوه بر بازی برای این کشور، تجربه چندین سال حضورم در رشته پرتاب نیزه را در اختیار آن‌ها قرار دهم.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

حامد حیدری که در پارالمپیک ریو ۲۰۱۶ بعد از خالوندی به مدال نقره رسیده بود در پارالمپیک توکیو با کنار زدن یک ایرانی به نام آذربایجان مدال طلا گرفت. او در قهرمانی اروپا نیز برای این کشور مدال نقره را تصاحب کرد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

خالوندی، حیدری و کائیدی جزو دو تابعیتی‌ها محسوب می‌شوند.

جودوکاران پرسروصدا

پرحاشیه‌ترین جودوکار و مهاجر سعید ملایی بود که بعد از رقابت‌های جهانی ۲۰۱۹ از ژاپن راهی آلمان شد. صحبت‌های او علیه فدراسیون ایران منجر به تعلیق فدراسیون شده است. او بعد از پناهندگی در آلمان در گرنداسلم اوساکا به جایی نرسید و حذف شد. اواخر ۲۰۱۹ رئیس جمهور مغولستان او را به این کشور دعوت کرد و او پاسپورت مغولستان را گرفت. او در گرنداسلم مجارستان برای اولین بار برای مغولستان مدال (برنز) گرفت. او در گرند اسلم تل آویو که به میزبانی رژیم اشغالگر قدس برگزار شد به نایب قهرمانی رسید. ملایی در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز با شکست مقابل جودوکار ژاپنی به مدال نقره رسید.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

وحید سرلک حدود ۱۰ سال پیش راهی آلمان شد و همان جا اعلام پناهندگی کرد، اما این جودوکار در ورزش به جایی نرسید و خداحافظی کرد! او مدتی سرمربی باشگاه مونشن گلادباخ بود.

حقوق_ورزشی

مهاجرت_ورزشکاران

محمد رشنونژاد یکی از مهاجران جودو، کسی بود که به خاطر مشکلاتش مجبور به حراج مدال هایش شد و چهارسال پیش همراه با تیم ملی به هلند رفت، اما بعد از خروج از هتل به قصد خرید دیگر نزد کاروان برنگشت. او حدود یک سال و نیم بعد در تورنمنت آزاد بلژیک به مدال برنز رسید.

حقوق_ورزشی

جواد محجوب سهمیه المپیک ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ ریو را کسب کرد و بعد از بازی‌های برزیل به خاطر بی اهمیتی مسئولان نسبت به این ورزش راهی کانادا شد. او صحبت‌هایی در خصوص حضور در MMA داشت.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

احسان رجبی در سال ۸۸ به مدال برنز مسابقات قهرمانی آسیا رسید، اما چند ماه بعد دوپینگ او مثبت اعلام شد، اما رجبی فدراسیون را مقصر دانست. او در سال ۸۹ به آمریکا مهاجرت کرد و در رقابت‌های بی جی جی پرو کالیفرنیا دو طلا گرفت و در رقابت‌های جهانی جوجیتسو هم قهرمان شد. رجبی در گرنداسلم آمریکا هم نایب قهرمان شد.

حقوق_ورزشی

 

کشتی و مهاجرت به آذربایجان

نوید زنگنه ملی پوش ۷۴ کیلوگرم کشتی ایران سال ۹۸ به کانادا رفت و ااعلام شد که از دو سال بعد برای این کشور کشتی می‌گیرد، اما هنوز هیچ خبری از او در مسابقات مهم نیست. او در سال ۲۱۸ د مسابقات زیر ۲۳ سال جهان برنز گرفت و در قهرمانی آسیا ۲۰۱۹ میز به مدال نقره رسید.

حقوق_ورزشی

سامان طهماسبی ۱۱ سال پیش تصمیم به مهاجرت به کشور آذربایجان گرفت و کشتی را در این کشور ادامه داد. او از جمله ورزشکارانی بود که سیستم پاداش‌های پرزرق و برق این کشور چشمش را گرفت و ترک دیار کرد. او در المپیک ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۱۶ ریو با دوبنده آذربایجان روی تشک رفت. او در ریو در همان مسابقه نخست باخت و در شانس مجدد هم مبارزه را به حبیب الله اخلاقی واگذار کرد. دو نقره و یک برنز قهرمانی جهان سه افتخار او با آذربایجان بود. طهماسبی بعد از ریو از کشتی خداحافظی کرد و به ایران برگشت.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

محمدرضا آذرشکیب نیز در سال ۹۷ راهی آذربایجان شد تا برای این کشور کشتی بگیرد. او یک بار پیشنهاد این کشور را رد کرده بود.

حقوق_ورزشی

صباح شریعتی از ۷ سال پیش برای آذربایجانی‌ها کشتی می‌گیرد و در المپیک ریو نیز به مدال برنز رسید. او در بازی‌های اروپایی نیز دو مدال گرفت. او در اولین مسابقه‌ای که برای آذربایجان کشتی گرفت توانست مدال طلای مسابقات جام جایزه بزرگ باکو سال ۲۰۱۳ را کسب کند. این کشور در سنگین وزن کشتی فرنگی مدالی نداشت و این اولین عنوان آن‌ها بود.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

تکواندو و مهاجران پرشمار

کیمیا علیزاده قطعا از جمله نام‌های تاریخ ماندگار ایران است کسی که اولین و تنها مدال المپیک ایران را در المپیک کسب کرده است. او دو سال و نیم پیش راه هلند شد و بعد در آلمان اقامت گرفت. علیزاده که بعد از مهاجرت با مصدومیت دست و پنجه نرم می‌کرد در قهرمانی اروپا به مدال نرسید. هیات اجرایی کمیته بین المللی المپیک به خاطر حمایت از او با حضور علیزاده در بازی‌های المپیک توکیو موافقت کرد. مبارزه او با ناهید کیانی در توکیو یکی از تلخ‌ترین مبارزه‌های تاریخ ورزش ایران بود. در نهایت علیزاده که جید جونز تکواندوکار نامدار بریتانیایی را از پیش رو برداشته بود از کسب مدال برنز المپیک بازماند.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

دینا پوریونس به خاطر شرایط تکواندو ایران و بی اهمیتی فدراسیون راهی هلند شد. او در قهرمانی اروپا ۲۰۱۸ برای این کشور مدال نقره گرفت و در المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز در قالب کاروان پناهندگان حاضر بود و در یک هشتم نهایی به رقیب چینی باخت.

حقوق_ورزشی

راحله آسمانی نیز در تیم ملی بلژیک عضویت داشت گفته می‌شود فعالیت اصلی اش در این کشور در زمینه پُست است، اما او در مسابقات آزاد به نام بلژیک شرکت کرد. آسمانی به خاطر خلف وعده مسئولان در اهدای پاداش مدال نقره بازی‌های آسیایی گوانگژو تصمیم به مهاجرت گرفت. او در المپیک ۲۰۱۶ ریو نیز مسابقه داد و در رقابت‌های قهرمانی اروپا به مدال برنز رسید.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

میلاد بیگی که بعد از کنار گذاشته شدن رضا مهماندوست راهی آذربایجان شد عملکرد موفقی زیر پرچم این کشور داشت. او مهم‌ترین عنوان خود را در ریو به دست آورد. جایی که توانست مهدی خدابخشی تکواندوکار پرامید ایران را از پیش رو بردارد و در نهایت به مدال برنز بازی‌های المپیک برسد. البته مهماندوست علت شکست بیگی در نیمه نهایی را شرایط روحی بد به خاطر مبارزه با دوستش خدابخشی عنوان کرد. او در سال ۲۰۱۵ نیز در بازی‌های اروپایی قهرمان شده بود.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

 

رضا مهماندوست مربی موفق تکواندو که هیچ گاه به خاطر عناوین شاگردانش در ایران از سوی مسئولان مورد توجه قرار نگرفت، از جمله مهاجران ورزش ایران است.

حقوق_ورزشی

 

مهدی خدابخشی نیز که با تانیا ملی پوش صربستانی ازدواج کرد به خاطر او تغییر تابعیت داد و راهی این کشور شد. او در قهرمانی اروپا ۲۰۲۱ برای صربستان مدال نقره را به دست آورد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

فرزاد ذوالقدری را باید آخرین مهاجر تکواندو دانست که از سال ۲۰۲۰ تصمیم گرفت با پرچم بلغارستان در مسابقات شرکت کند. فرزاد پسر محمد حسین ذوالقدر سرمربی اسبق تیم ملی است.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

کسری مهدی پورنژاد و همسرش پریسا فرشیدی نیز در کشور آلمان فعالیت دارند.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

 

قایقرانان بی سروصدا

سعید فضل اولی بعد از بازی‌های آسیا ۲۰۱۴ اینچئون تصمیم به مهاجرت به آلمان گرفت. مهم‌ترین عنوان او با ایران مدال نقره بازی‌های آسیایی بود. او در سال ۲۰۱۶ به عنوان ۵ ورزشکار برتر شهر کارلسروهه معرفی شد. او در المپیک ۲۰۲۰ در تیم پناهندگان حاضر بود و در یک چهارم نهایی (گروه سوم) به رده چهام رسید.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

آرزو معتمدی اولین زن ایرانی بود که توانست سهمیه کایاک بازی‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن را کسب کند، اما برگزاری مسابقه انتخابی بین او و آرزو حکیمی سبب ناراحتی این قایقران شد. او در سال ۹۱ راهی دانشگاه اوکلاهاما آمریکا شد. او نتایج خوبی در رقابت‌های داخلی آمریکا و آلمان گرفت، اما در میادین مهم جهانی و المپیک به عنوانی نرسید اگر چه هدف او از ترک ایران تحصیل بود.

مینا علیزاده که در تیم ملی دراگان بوت زنان ایران فعالیت می‌کرد در سال ۸۸ همراه با تیم به مسابقات چک رفت، اما به کمک برادرش راهی آلمان شد و پناهندگی این کشور را گرفت. او مهم‌ترین دلیل پناهندگی خود را عدم توجه مسئولان به ورزش زنان و عملکرد ضعیف فدراسیون در تامین امکانات عنوان کرد.

شروین پاکدل ۱۷ ساله که از او به عنوان استعداد در قایقرانی نام برده می‌شد در حاشیه اعزام به رقابت‌های جهانی زیر ۲۳ سال در سال ۹۵ در فرودگاه گم شد. در حالی که همه از این اتفاق شوکه بودند مشخص شد او به پرتغال در خواست پناهندگی داده است. نکته جالب توجه اینکه پدر او از این موضوع خبر نداشت و بعد‌ها اعلام شد که خانواده مادری او اصلی‌ترین مشوق پاکدل برای ماندن در پرتغال بوده اند. مربی تیم ملی به خاطر این اتفاق اخراج شد!

کیمیا مرادی از رشته کاناپولو نیز در سال ۹۶ راهی نروژ شد.

سایر رشته‌ها

مهر سال ۹۳ بود که خبری در خصوص پناهندگی پوریا پورابراهیم (نجات غریق) و محمود زاویه (نجات غریق) در مون پولیه فرانسه منتشر شد و آن‌ها در حاشیه اعزام تیم به رقابت‌های جهانی تصمیم به جدایی گرفتند.

صدف خادم اولین زن ایرانی بوکسور البته در بخش آماتور است که فدراسیون ایران هیچ مسئولیتی برفعالیت‌های او ندارد و این بوکسور به صورت مستقل در مسابقات شرکت می‌کند. او همسر مهیا منشی پور است.

محمد حسین ابراهیمی شمشیرباز اسلحه فلوره در سال ۲۰۱۰ و در اعزام برای آماده سازی بازی‌های گوانگژو در فرانسه از اردوی تیم ملی جدا شد و پناهندگی آلمان را گرفت.

ایمان جمالی اولین لژیونر هندبال ایران است که راهی لیگ مجارستان شد. او بعد از مدتی پاسپورت این کشور را گرفت. او مهم‌ترین دلیل تغییر تابعیت خود را اوضاع بد رشته هندبال عنوان کرد.

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

احسان خدادادی ملی پوش ژیمناستیک نیز که سال ۹۴ به ترکیه رفت درباره علت خداحافظی‌اش از تیم ملی ایران گفت: ۱۰ سال عضو تیم ملی ژیمناستیک بودم و دو سال کاپیتانی تیم ملی را بر عهده داشتم، اما متاسفانه سرمربی تیم ملی ژیمناستیک با زدن انگ بی‌اخلاقی و اینکه مشکل اخلاقی دارم و در اردوی اوکراین به جای حضور در تمرینات و گوش دادن به حرف مربیان دنبال کار‌های شخصی خود بودم، به راحتی با آبروی من بازی کرد.

مهتاب یادگاری، مژگان تاجیک، امین ارباب، رضا فرخیان، سارا خسروی و محمد رمضان پور در کشورهایی، چون آمریکا و اتریش، دانمارک به عنوان مربی و ورزشکار در ژیمناستیک فعالیت می‌کنند.

هامون درفشی پور که به کانادا مهاجرت کرده بود با سمیرا ملکی پور که خودش هم ملی پوش و مربی تیم زنان بود ازدواج کرد و در این کشور ماندگار شد. در تیم پناهجویان المپیک ۲۰۲۰ و در کومیته مسابقه داد. درفشی پور ابتدا مقابل حیفی از لتونی پیروز شد، اما بعد به رقیب اردنی باخت.

شقایق باپیری ملی پوش هندبال نیز چند روز پیش قبل از بازگشت تیم ملی به ایران از رقابت‌های جهانی اسپانیا از کاروان جدا شد و با انتشار ویدیوی اعلام کرد که نه به دلایل سیاسی بلکه برای داشتن آینده‌ای بهتر تقاضای پناهندگی دارد.

مهاجران ناموفق

کم پیش می‌آید که ورزشکاری، چون علیرضا فیروزجا از کشور خارج شود و جدی‌تر به مسیر خود ادامه دهد و به عناوین مهم جهانی هم برسد. بسیاری از آن‌ها حتی بعد از مدتی ورزش را کنار گذاشته و تلاش کردند در حیطه دیگری فعالیت کنند چرا که هدفشان از مهاجرت موضوعی فراتر از موفقیت در ورزش بوده است. در واقع حضور در یک تورنمنت ورزشی یا اردوی برون مرزی مسیری برای دستیابی افراد به اهدافشان بوده که در بسیاری اوقات رنگ و بوی ورزش ندارد.

یکی از مهم‌ترین اعتراض‌های مردم نسبت به ورزشکارانی که تصمیم به خروج از کشور دارند نیز در همین مبحث است. در واقع بسیاری رفتن نخبگان به خارج از کشور با هزینه آن فرد را یک تصمیم شخصی می‌دانند، اما آنان که با پول فدراسیون که از بیت الملی پرداخت شده به اردو یا مسابقه می‌روند و بعد از جدایی از تیم تقاضای پناهندگی می‌کنند مورد انتقاد هستند. در واقع ورزشکار نه با هزینه خودش بلکه با پول مردم به یک سفر می‌رود؛ سفری که پیش از آن برنامه ریزی برای بلیت یک طرفه اش را گرفته است!

سرنوشت مهاجران ورزش ایران

صالحی امیری و لحن آرام با مهاجرت کنندگان

رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک از جمله مسئولانی است که در تمام صحبت‌های خود در خصوص مهاجران حتی پناهندگان سیاسی موضع پدرانه‌ای داشته و بار‌ها اعلام کرد که این مسائل باید آسیب شناسی شود. او تاکید کرد که باید به بحث مهاجرت ورزشکاران به لحاظ مفهومی پرداخته شود و بین مهاجرت و فرار نخبگان تمایز قائل شویم.

او حتی در موضوع مهاجرت کیمیا علیزاده و واکنش‌های او بعد از این اتفاق موضع تندی نداشت و با ادبیاتی درخور جایگاه خود نسبت به این موضوع اظهار نظر کرد.

رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک درباره مهاجرت ورزشکاران و تاکید بر عوامل رانشی در این مهاجرت‌ها گفت: ما یک سلسه عوامل کششی و رانشی داریم. عوامل رانشی عواملی است که بستری ایجاد می‌کند که یک قهرمان به خارج از کشور برود و با نارضایتی و رنجی که در او ایجاد می‌شود از کشور فاصله می‌گیرد و خارج از کشور مطالبه ایجاد می‌کند. بحث مقدس یا نامقدس و ارزش و غیرارزش کردن این موضوع اشتباه است.

او در ادامه صحبت‌های خود در خصوص شرایط ورزشکاران گفت: وقتی یک قهرمان المپیک زیر پنج میلیون تومان درآمد دارد و به او پیشنهاد بین ۵ تا ۱۰ هزار یورو داده می‌شود این یک عامل رانشی خواهد بود. ورزشکار می‌گوید من احساس نیاز می‌کنم که مدتی به خارج از کشور بروم و بازی کنم. ماباید عوامل کششی را افزایش بدهیم و این افراد را به عنوان سرمایه ملی به رسمیت بشناسیم. ما هنوز نتوانستیم مسئله اشتغال قهرمانان را حل کنیم. در دولت مصوبه داریم و براساس آن قهرمانان باید در وزارت خانه‌ها جذب شوند، اما دستگاه‌ها این کار را نمی‌کنند. یکی از بحث‌های جدی جامعه نخبگی ایران، منزلت خواهی و لزوما معیشت خواهی نیست. یعنی تکریم، دیده شدن و هویت بخشی برای آن‌ها مهم است.

صالحی امیری در مصاحبه‌ای که دو سال پیش انجام داد اعلام کرد که بعضی از ورزشکاران پناهنده در تماس‌هایی درخواست بازگشت به کشور را داشتند چرا که متوجه شدند آن اهدافی که از کوچ داشتند دست نیافتنی است.

و در آخر نیز شقایق باپیری ملی پوش هندبال و آخرین جزئیات

حقوق_ورزشی, حقوق_ورزشکاران

شقایق در شرایطی روز سه‌شنبه اردوی تیم ملی هندبال زنان ایران در اسپانیا را ترک کرده بود که می‌شد حدس زد او در پی ارائه درخواست پناهندگی به کشوری دیگر است. چون دقیقا مسیری را طی کرده بود که پیش از این ملی‌پوش ایرانی، چهار هندبالیست کامرونی در همین رقابت‌ها رفته بودند. بااین‌حال، شقایق باپیری در ویدئوی کوتاهی که از خودش منتشر کرد، موضوع پناهندگی‌اش را تأیید کرد.

باپیری که شش سالی می‌شود عضو تیم ملی هندبال ایران است، ابتدا در آن ویدئوی کوتاه خبر داد حالش خوب است و خطری تهدیدش نمی‌کند.

او همان‌جا دلیل درخواست پناهندگی‌اش را این‌طور شرح داد:‌ «‌دلیلم برای پناهندگی داشتن آینده بهتر در ورزش و پیشرفت ورزشی بوده است. کل زندگی‌ام به دنبال ورزش بوده‌ام و هیچ‌وقت به دنبال سیاست نبودم. من ورزشکار هستم و نه چیز دیگری». باپیری البته شایعه‌ای را که عنوان شده در ایران یکی از اعضای خانواده او بازداشت شده هم تکذیب کرد و گفت‌ خانواده‌اش اصلا تحت فشار نیستند و نباید به این شایعات توجه کرد. بااین‌حال، شقایق باپیری، اندکی بعدتر در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های آن‌طرف آبی، درباره دلیل جدایی‌اش از اردوی تیم ملی زنان ایران در اسپانیا توضیحات بیشتری داد و البته دلایل متعددی را برای آن برشمرد. دلایلی که در زیر و به‌طور مختصر عنوان شده است.

یکی از دلایلی که باعث شده این ورزشکار ایرانی درخواست پناهندگی کند، احساس رفتار نامناسب از سوی فدراسیون فوتبال هندبال ایران است. ماجرا آن‌طورکه از سوی این ورزشکار روایت شده، عجیب و بحث‌برانگیز است. موضوع از این قرار است که او پست یکی از شبکه‌های مجازی را که در آن از خط‌خوردن دو بازیکن دیگر تیم ملی زنان ایران انتقاد و ادعا شده عده‌ای به‌عنوان توریست راهی رقابت‌های جهانی اسپانیا می‌شوند، لایک کرده است. باپیری مدعی است مسئولان فدراسیون هندبال او را به کمیته انضباطی کشانده و رفتار بدی داشته‌اند. او همچنین از رفتار نامناسب اعضای بلندپایه فدراسیون در حاشیه تمرین تیم ملی زنان گفته‌ که تهدید کرده‌اند این بازیکن را خط می‌زنند و به خانه می‌فرستند. او مدعی است فدراسیونی که نتواند یک انتقاد ساده را قبول کند و علیه ورزشکارش جبهه بگیرد، آینده روشنی ندارد. اشاره او به رفتار نایب‌رئیس فدراسیون هندبال است. از آنجا که مسئولان فدراسیون هندبال تا زمان نگارش این مطلب هنوز توضیحی در این مورد نداده‌اند، نمی‌شود درستی آن را تأیید کرد ولی به‌هرروی، این موضوع یکی از دلایل دلخوری شقایق باپیری در اردوی تیم ملی زنان عنوان شده است. نکته دیگری که او به آن اشاره کرده بحث افتادن مقنعه‌اش در حین رقابت است. او می‌گوید مقنعه من کشیده شد و کمی عقب رفت که این مورد با واکنش بسیار تند سرپرست تیم همراه شده و رفتار بدی کرد. البته باپیری به این نکته اشاره کرده که در سایر موارد مشابه، سرپرست به سایر بازیکنان تذکر ملایمی داده و فقط با او رفتار تند داشته است.

باپیری در ادامه صحبت‌هایش با فاصله‌گرفتن از اتفاقات ورزشی از تبعیض اعمال‌شده در حق زنان ایرانی حرف می‌زند و می‌گوید: «در ایران به‌عنوان یک ورزشکار زن محدودیت‌های زیادی داریم. این محدودیت‌ها آن‌قدر زیاد است که نمی‌توانم به‌خوبی بیانش کنم. علاوه بر این، جامعه ایران تفاوت زیادی بین زن و مرد قائل می‌شود، به‌طوری‌که پیش خودم فکر کردم و دیدم نمی‌توانم بیش از این چنین محدودیت‌هایی را قبول کنم». او در ادامه از سختی کار ورزشکاران زن ایرانی و سایر هم‌تیمی‌هایش در تیم ملی هندبال هم حرف زده و نکته بحث‌برانگیزی را مطرح کرده است: «فکر می‌کنم اگر فدراسیون وثیقه یک‌میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی نمی‌گرفت، کل اعضای تیم به ایران برنمی گشتند». البته این ادعایی است که شقایق باپیری کرده ولی اگر حتی چند نفر از اعضای تیم ملی هندبال هم تصوری مشابه با این ورزشکار داشته باشند، موضوعی چالش‌برانگیز است که به نظر می‌رسد مسئولان ورزش ایران باید فکری جدی‌تر برای رفع دغدغه‌های مالی و روحی این دسته از ورزشکاران زن ایرانی کنند.

رفتن شقایق باپیری از ایران، تازه‌ترین نمونه مهاجرت ورزشکاران ایرانی است. افرادی که غالبا به دلیل دیده‌نشدن، کم‌دیده‌شدن، مشکلات مالی و البته پشت سد دیگر ورزشکاران مطرح ماندن، تصمیم به خروج از ایران گرفته‌اند.

درست است که این رویه مربوط به این روزها نبوده و احتمالا شقایق هم آخرین ورزشکار ایرانی نخواهد بود که برای داشتن روزهای بهتر در رشته ورزش موردعلاقه‌اش از ایران مهاجرت می‌کند ولی مشخصا خط مشی مسئولان ورزش ایران در این زمینه نیاز به تصحیح بیشتری دارد. درست است که خروج باپیری شاید از لحاظ قهرمانی لطمه زیادی به ورزش ایران نزند ولی مسئولان امر پیش‌تر نشان داده‌اند برای خروج قهرمان‌های مدال‌آور هم برنامه مشفقانه چندانی ندارند و گهگاه با زبان تند تلاش شده این‌گونه القا شود کسی که می‌رود ضرر کرده و ورزش ایران با قدرت به کار خودش ادامه می‌دهد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق_ورزشی

مصرف موادی که مانع صیانت از حقوق ورزشکاران می باشد

یک بررسی نشان داده است مصرف روزانه ال‌کارنیتین در ورزشکاران می‌تواند تا ۲۵ درصد میزان توانایی و ظرفیت فعالیت‌های بدن را افزایش دهد. وظیفه اصلی کارنیتین در بدن کمک به سوخت و ساز و تبدیل غذا به انرژی است و این عمل را از طریق اسیدهای چرب بلند زنجیره به داخل میتوکندری‌ها انجام می دهد. مصرف چربی‌ها به عنوان منبع انرژی موجب صرفه‌جویی در مصرف گلیکوژن عضلات شده و با حفظ ذخایر گلیکوژن به تاخیر در بروز خستگی ورزشکار می‌انجامد.

میتوکندری را می توان موتورخانه سلول‌های بدن دانست، در واقع انرژی مورد نیاز بدن در این بخش از سلول‌ها تولید شده و برخی شواهد نشان می‌دهد که میزان نیاز به ال کارنیتین در دوران کودکی و همچنین در زمان‌های خاصی مانند بارداری و شیردهی که میزان نیاز بدن به انرژی افزایش می‌باید کمی بالا رفته و این افزایش نیاز موجب افزایش تولید این ماده غذایی از سوی بدن می شود.

ورزشکاران ال کارنیتین مصرف کنند؟ چه زمانی؟

در عین حال به نظر می رسد که وجود ال کارنیتین برای بهبود کارکرد قلب نیاز است؛ به طور مثال یک پژوهش نشان داده است مصرف روزانه ال کارنیتین در ورزشکاران می تواند حتی تا ۲۵ درصد میزان توانایی و ظرفیت فعالیت‌های بدن را افزایش دهد، افرادی که از مکمل‌های ال کارنیتین استفاده می‌کنند بعد از انجام فعالیت‌های بدنی به میزان کمتری دچار خستگی و کوفتگی می‌شوند، همچنین بررسی مربوطه نشان داده است مصرف ال کارنیتین دو ساعت پیش و پس از دویدن به مسافت ۲۰ کیلومتر موجب بروز خستگی کمتر و بازیابی سریع‌تر نیروی بدنی می‌شود.

از جمله فواید ال کارنیتین می‌توان به افزایش سوخت چربی‌ها، کمک به کاهش وزن و تثبیت موثر بودن رژیم غذایی، محدود کردن تولید چربی و کلسترول، متعادل ساختن فرآیند متابولیسم انرژی و املاح معدنی اشاره کرد.

مواد غذایی دارای ال کارنیتین

همچنین در برخی مواد غذایی ال کارنیتین وجود دارد؛ ‌ بالاترین غلظت کارنیتین در گوشت قرمز و محصولات لبنی یافت می‌شود و سایر منابع طبیعی که کارنیتین در آن‌ها وجود دارد شامل آجیل و دانه‌ها (کدو- آفتابگردان و کنجد) حبوبات (لوبیا، نخود فرنگی، عدس، بادام زمینی)، سبزیجات (مارچوبه، چقندر، سیب زمینی، کلم بروکلی، جوانه بروکسل، سیر، خردل سبز، بامیه، جعفری، کلم پیچ) میوه (موز) غلات (گندم سیاه، ذرت، ارزن، بلغور جو دوسر، سبوس برنج، گندم، سبوس گندم و جوانه گندم) عسل و مخمر است.

موارد منع مصرف

مصرف ال کارنیتین دارای ممنوعیت‌هایی است؛ افرادی که کم کاری تیروئید دارند، افرادی که دیالیز می‌شوند از جمله موارد منع مصرف ال کارنیتین هستند و برای افرادی که به منظور کاهش وزن استفاده می‌کنند، خطر بروز بی اشتهایی عصبی وجود دارد.

بر اساس این مطلب که از سوی زهرا تمدن، متخصص پزشکی ورزشی تهیه شده و توسط فدراسیون پزشکی ورزشی در اختیار ایسنا قرار گرفته، ‌ آمده است: از مصرف دی کارنیتین به شدت خودداری کنید چراکه بافرم طبیعی کارنیتین تداخل دارد و عوارض جانبی متعدد به همراه خواهد داشت، همچنین مصرف کارنیتین در زنان باردار فقط باید با مشورت با پزشک انجام شود و اگر فردی بیماری کلیوی و اختلال غده تیروئید دارد باید از مصرف کارنیتین خودداری کرده و با پزشک مشورت کند. همچنین باید بدانید استوکومارول و وارفارین که برای کاهش انعقاد خون مصرف می شود و همچنین هورمون های دارویی تیروئید با ال کارنیتین تداخل دارند.

عوارض جانبی

از جمله عوارض جانبی ال کارنیتین نیز می‌توان به استفراغ، تهوع، سردرد، اسهال، آبریزش بینی، بی قراری و مشکل خواب اشاره کرد و در مواردی می‌تواند باعث بالارفتن میزان سرعت ضربان قلب و افزایش فشارخون شود.

با توجه به توضیحات بالا به این نکته مهم می رسیم که با فراگیری دانش حقوق ورزشی دوره حرفه ای و قهرمانی را با موفقیت و درخشش عادلانه جهت دستیابی به اهداف ارزشمند مدیریت نمایم و در مواردی ه با ابهامی از قبیل محرومیت و تعلیق و … اطلاع نداریم از وکلای دادگستری که در حوزه حقوق ورزشی فعال و دارای تجربه می باشند کمک بگیریم.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

کمیته انضباطی

جلسات کمیته انضباطی فارغ از تشریفات آیین دادرسی مدنی می باشد. رسیدگی اصولا حضوری و تصمیم مقتضی به طرفین ابلاغ می گردد.

درصورتیکه اصحاب دعوا نسبت به تصمیم اعتراضی داشته باشند ظرف ۱۰ روز بصورت مکتوب به دبیر کمیته انضباطی ارائه می نمایند و دبیر کمیته جهت رسیدگی تجدیدنظرخواهی پرونده را به کمیته استیناف ارجاع می دهد، این کمیته در صورت لزوم به اخذ توضیح طرفین را دعوت و در غیر این صورت رسیدگی و مبادرت به صدور تصمیم نهایی می نماید، این تصمیم قطعی و لازم الاجرا می باشد.

این تصمیم حسب مورد قابل رسیدگی مجدد در دادگاه صالح می باشد، و طرح دعوا در دادگاه صالح برابر با تشریفات آیین دادرسی مدنی می باشد و باید توجه داشت که این طرح دعوا مانع اجرای تصمیم کمیته استیناف نمی باشد و اجرای حکم را تعلیق نمی کند مگر در مواردی که احتمال ضرر زیاد باشد و قانون مقرر کرده باشد، و نکته آخر اگر طرفین دعوا از روئیت رای امتنا و اعتراض را در زمان مقتضی نسبت به تصمیم بدوی بصورت مکتوب ارائه نکنند حق تجدید نظرخواهی(استیناف) را از خود سلب کرده اند.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

حق شهرت ورزشکار و جایگاه آن در حقوق ورزشی

 نابغه کشتی آمریکا برای مبارزه با امیرحسین زارع دارنده مدال طلای المپیک توکیو، از حامی مالی مسابقه تیم‌های کشتی ایران و آمریکا برای مبارزه با امیرحسین زارع درخواست ۵۰ هزار دلار کرد. گابل دن استیوسن نابغه ۲۱ ساله سنگین وزن کشتی آزاد آمریکا در نخستین حضور خود در رقابت‌های المپیک توکیو با شکست چهره‌های مطرحی همچون طاها آکگل ترک و گنوپتریاشویلی گرج به مدال طلای المپیک رسید. وی پس از المپیک، در رقابت‌های قهرمانی جهان غایب بود و پس از قرارداد با سازمان آمریکایی WWE، از خداحافظی زودهنگام خود با رشته کشتی خبر داد.

در حاشیه برگزاری رقابت‌های جهانی نروژ که با درخشش امیرحسین زارع نماینده سنگین وزن کشتی ایران و کسب مدال طلای این رقابت‌ها همراه بود، روسای فدراسیون کشتی ایران و آمریکا برای برگزاری رقابت تیمی دوستانه در ایالت تگزاس آمریکا که قرار است اواخر بهمن سال جاری برگزار شود به توافق رسیدند.

پس از این اتفاق، گابل دن استیوسن از تصمیم خود برای بازگشت به کشتی خبر داد و برای امیرحسین زارع کری خواند و نوشت:”به ایران بگویید امیرحسین زارع را به آمریکا بفرستد”. موضوعی که با استقبال زارع مواجه شد و وی نیز عنوان کرد مشتاق رویارویی با استیوسن است.

اما این کشتی گیر آمریکایی ساعتی پیش درخواست عجیبی را برای حضور در تیم آمریکا برای دیدار دوستانه با ایران مطرح کرد. وی با قراردادن تصویر خود و امیرحسین زارع، از اسپانسر برگزار کننده این دیدار ۵۰ هزار دلار درخواست کرد تا برابر زارع در دیدار ایران و آمریکا به میدان برود. به جهت بازتاب بین المللی و ارزشمندی این دو قهرمان جهانی طبیعی هست که یک طرف یا دو طرف درخواست هایی داشته باشند بنظر می رسد گابل دن استیوسن با مطرح کردن این پیشنهاد خواسته باشد از حق شهرت خویش استفاده کند.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق ورزشی

مقاله حقوق ورزشی

 

ا
چکیده مطالب:

اهمیّت تربیت بدني و ورزش که لازمه سلامتي و تندرستي در جامعه امروزی ميباشد بر هیچ کس پوشیده نیست به گونهای که حتّي با غرور ملّي نیز پیوند خورده است اما باید دانست که ورزش جدای از خطرات و آسیبها نميباشد و ممکن است یکي از ورزشکاران بر روی دیگری مرتکب خطایي گردد قانونگذار نیز این خطرات و آسیبها را از چشم دور ندانسته و آنها را مدّ نظر داشته است.

لذا در بند ۱ ماده ۵۹ ق.م.ا. اگر که این حرکات بر طبق مقررات آن ورزش صورت گرفته و آن مقررات همبرخلاف موازین شرعي نباشند، مسئولیت کیفری نخواهند داشت ولي مسئولیت مدني همچنان برقرار مي باشد.

واژگان کلیدی: ورزش خطای ورزشي ورزشکار عملیات ورزشي مسئولیتهای قانوني موازین شرعي .

مقدمه
از قدیمترین روزگاران و حتي پیش از پیدایش خط، نیاز به تأمین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایي برای مقابله با خطرهای طبیعي و دشمنان گوناگون جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدني، بعنوان یکي از مهمترین امور زندگي توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگي انسانها از اهمیتي برخوردار است، ميتوان با بهرهگیری از تمرین و فعالیتهای جسماني تا حد قابل ملاحظهای تقویت کرد.

وقتي دولتها و حکومتها تشکیل و تأسیس شدند رهبران آنها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای
خود نیاز بازوان توانایي هستند که در جنگها بتوانند پیروزی را برای آنها به ارمغان آورند . قرنهای اخیر ورزش از آمادگي جسماني برای صرفاً جنگ خارج گشته و بعنوان یک ضرورت برای سلامتي جامعه نگریسته شده است و بالاتراز آن حرفهای گشته است یعني عدهای از افراد جامعه شغل و حرفهشان ورزش است .
طبعاً در این صورت که نگاه به ورزش به صورت یک ضرورت و نیاز اجتماعي در آمده، و سلامتي و نشاط جامعه در گرو آن است و باید در ترویج آن کوشید چراکه گرایش به ورزش از تباه شدن نسل جوان و منحرف شدن آنجلوگیری نموده و اعتیاد به مواد مخدر را ریشه کن خواهد کرد. اما ورزش جدای از خطرا ت نیست و در أثنای ورزش ممکن است یکي از ورزشکاران برروی دیگری مرتکب خطایي شود، در این نوشتار سعي برآن است که خطاهایي را که در حین ورزش حادث ميشوند را بررسي حقوقي کنیم و بدانیم که آیا مسئولیت کیفری و یا مدني در چنین خطاهایي وجود دارد یا خیر؟

با توجه به اهمیت ورزشها در جامعه کنوني و نیز منافع زیادی که برآن مترتب است بررسي خطاهای ورزشي ازدیدگاه حقوق و قانون دارای ارزش بالایي است چرا که در نوع نگاه مردم به ورزش تأثیر گذار است. هدف این نوشتار آنست که بدانیم که آیا خطاهای ورزشي مسئولیت کیفری و یا مدني دارند؟ و علّت آن کدام است؟
ضرورت آن را هم در وجود خطاهایي است که در ورزشها هرروز اتفاق ميافتد. خصوصاً در زمان ما که ورزش
بصورت شغل در آمده است.

پرسشها
.۱ آیا خطای ورزشکاران در حین عملیات ورزشي مسئولیت کیفری و مدني ميباشد؟

.۲ آیا مسئولیت مدني و کیفری در خطای ورزشي اختلاط و یگانگي پیدا نميکند؟

۳٫ درصورتي که ورزشکار مصدوم، مدتي از ورزش دور بماند و چون ورزش شغل او محسوب ميشود از
درآمد آن محروم شود آیا ورزشکار خاطي باید این ضرر را جبران کند؟

.۴ در صورتي که هزینه های بیمارستان و دارو و … بیش تر از میزان دیه باشد آیا مبلغي بیش از دیه بر عهده یورزش کار خاطي است؟

 

منظور از حقوق ورزش چیست؟

منظور ما از حقوق ورزشي مجموعه مقرراتي است که بر تمامي امور ورزش حاکم است اعم از ورزشکاران، مدیران های ستادی ورزش، پزشکان ورزشي، سازندگان لوازم ورزشي و فروشندگان لوازم ¬ فني، تماشاگران، مدیریت ورزشي و بالاخره کارکنان سازمانهای ورزشي. این یک تعریف کلي است یعني مجموعه قواعد و قوانین حاکم بر کل ورزش . های عمومي خاصي برخوردار است، چون ¬ به طور کلي در همهی کشورهای دنیا ورزش از حمایت اهداف ورزش در واقع تربیت نسل، برومندی، توانمندی، نشاط، سلامتي و بالاخره آماده سازی مهمترین رکن توسعه یعني انسان است و نباید از جنبههای سیاسي و اقتصادی و اجتماعي آن به سادگي گذشت و به همین دلیل برای حمایت از این فعالیت و این نهاد، قوانین و امتیازات بسیار ویژهای را در نظر گرفتهاند. منتها شکل اعطای این امتیازات متفاوت است؛ گاهي به صورت قوانین صریح و گاهي بهصورت ضمني و گاهي هم در قالب رویه های قضایي عملیات ورزش از این امتیازات برخوردار مي شود. ولي چون هدف ورزش به طور کلي در تمام دنیا همین مباحثي است که عرض کردم، حکومتها هزینهی آن را پرداخت مي کنند و حوادث ورزش را از شمول حوادثي که در کوچه و خیابان اتفاق مي افتد کاملاً جدا مي کنند؛ هر چند از لحاظ نتیجه یکي باشند. چون در اینجا اهداف دیگری مدّنظر است. #موسسه_حقوقی_امید_نوید #امید_نوید

 

تعریف حقوق ورزشي

حقوق ورزش یا حقوق ورزشي یکي از گرایش های علم حقوق است که به برسي حوادث در ورزش مي پردازد.
واژه ورزش در این اصطلاح دارای مفهوم وسیعي است وعملیات وفعالیت های ورزشي قهرماني جزئي از این
مجموعه است. به طور کلي مي توان گفت که منظور از حوادث ورزشي تمامي جرائم وشبه جرائمي است که توسط ورزشکاران ،معلمین ،مربیان ،مدیران،تماشاگران وسازندگان وتولیدکنندگان لوازم وتجهیزات وامثال آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم در رابطه با ورزش انجام مي گیرد.موضوع این وقایع ممکن است سلامتي ،جان،اموال ،حیثیت ،شرافت وسایر حقوق قانوني اشخاص باشد که در محدوده ورزش به نحوی حضور دارند.
گستره کمي وکیفي موضوع های فوق به وضوح اهمیت این رشته را آشکار مي سازد وآنگاه که با دقت به جایگاه حیاتي واساسي ورزش درمیان سایر نهادهای اجتماعي توجه شود ضرورت آگاهي از محتوای این رشته برای نظام قضائي کشور وبه ویژ همه کساني که به نحوی در اداره امور ورزش مداخله دارند روشن تر مي گردد.

 

اهداف حقوق ورزش

موضوع حقوق ورزش تمام تخلفاتي است که در عرصه ورزش واقع مي شود و به نحوی به حقوق دیگران لطمه وارد مي کند و شرط اساسي خلاف قانون بودن آن هاست که با عناویني چون جرم ، شبه جرم ، خطای محض ، عمد و غیر عمد طبقه بندی مي شود که به دنبال آن واکنش جامعه که در اصطلاح حقوق آن را مجازات مي نامند مطرح مي شود که این مجازات ها بر اساس نوع ، شدت و …. جرایم متفاوت مي باشد .
اما مي توان گفت که در حقوق ورزش هدف بالا بردن آگاهي های حقوقي جامعه ورزش جلوگیری و
کاهش حوادث ناشي از ورزش ، تشریح وظایف و اختیارات مربیان و معلمین ورزش ، ورزشکاران و مدیران و
مسئولین ورزشي ، مطلع نمودن جامعه ورزش از پي آمدهای حقوقي تخلفات در ورزش حفظ نمودن سلامتي
جسمي و رواني و حیثیتي ورزشکاران و مربیان و نیز مصون داشتن مدیریت های ورزشي از مسئولیت های قانوني ، مي باشد.

 

جایگاه ورزش در قانون اساسي جمهوری اسلامي ایران

قانون اساسي مهمترین سند حقوقي کشور است و منشأ صلاحیت و مشروعیت تمامي نهادهایي است که در کشور وجود دارد. اهمیت هر نهادی در کشور به تعبیری، بستگي به جایگاه آن در قانون اساسي دارد. اصولاً قانون اساسي به بررسي اساسيترین امور کشور مانند حکومت، زبان، دین رسمي، حقوق ملت، اقتصاد و امور مالي قوای حاکم، رهبری، ریاست جمهوری ميپردازد و بحث در مورد امور کم اهمیتتر را به قوانین عادی واگذار ميکند.

اکنون پرسش این است که آیا از ورزش در قانون اساسي به صراحت نام برده شده است یا اینکه مشروعیت خود را به طور غیرمستقیم از قانون اساسي بدست ميآورد؟

اصل دوم قانون اساسي جمهوری اسلامي ایران مقرر داشته جمهوری اسلامي ایران نظامي بر پایة ایمان به:

۱ .خدای یکتا )لا اله الاّ الله( و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
۲ .وحي الهي و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
۳٫ معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملي انسان به سوی خدا.
۴٫ عدل خدا در خلقت و تشریع.
۵ .امامت و رهبری مستمر و نقش اساسي آن در تداوم انقلاب اسلامي.

و بالاخره پس از ذکر اصول دین به شرح فوق به سراغ انسان آمده و مقرر ميداردکه جمهوری اسلامي نظامي است بر پایه ایمان به:

۱٫ کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسؤولیت او در برابر خدا. به عبارت دیگر هدف نهایي، تربیت انساني موحد و مؤمن به وحي، معاد، عدل و امامت است زیرا که اصول دین واقعیتهای زوال ناپذیرند و آنچه از نظر مقنن اهمیت اساسي داشته، همان تحقق بند ۱ یعني تربیت انساني کریم، با ارزشهای والای انساني، آزاد و مسئول در برابر خداست. برهمین اساس در اصل دوم، دولت جمهوری اسلامي ایران موظف شده که برای نیل به این اهداف همة امکانات خود را برای امور ذیل بکار برد. از این جمله، نتایج زیر قابل درک است:
الف( دولت موظف شده و اختیاری در رد یا قبول ندارد.
ب( دولت موظف است همه امکانات خود و نه بخشي از آن را بکار گیرد.
ج( دولت موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم فقط از طریق موارد مذکور در اصل سوم برای نیل به اهداف اقدام کند و به عبارت بهتر، وسایلي که دولت ميتواند به آنها متوسل شود حصری بوده و منحصر به بندهای شانزدهگانه اصل سوم است.

در همین اصل و در صدر امور مورد نظر مقرر گردیده:

۱ آموزش و پرورش و تربیت بدني رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالي.
با دقت در مفاد این بند نتایج ذیل قابل حصول است:

الف- از تربیت بدني یا ورزش به صراحت یاد شده است. و این نشانه جایگاه بسیار مهم ورزش در میان اساسيترین نهادهای کشور است به عبارت دیگر ورزش به آن درجه اهمیت است که در قانون اساسي یعني مهمترین سند حقوقي کشور یا جایگاه اساسيترین نهادهای کشور قرار گرفته است.

ب- ورزش در عرض آموزش و پرورش قرار دارد و نه در بطن و یا در طول آن و این بدان معناست که ورزش از نظر اهمیت در نیل به اهداف نظام نقشي مستقل و حیاتي دارد و بخشي از آموزش و پرورش نیست.
ج- قراردادن ورزش در ردیف آموزش و پرورش و آموزش عالي نشان ميدهد که از دیدگاه قانون اساسي، ورزشی ک نهاد فرهنگي برای نیل به هدف تربیت انسان مورد نظر نظام است و نه یک نهاد مادی و مجموعهای از حرکات بدني.

د- در عین حال ورزش وسیلهای برای برومندی است و خود هدف به حساب نميآید.

ه- الزام به رایگان بودن آن برای همه در تمام سطوح تأکید دیگری بر آن است که این وسیله حیاتي باید به
سهلترین روش برای برومندی نسل بکار گرفته شود همانگونه که آموزش و پرورش هیچ محدودیتي نباید داشته باشد.

و- از نظر قانون اساسي، ورزش به عنوان وسیلهای حیاتي و بنیادین با آموزش عالي از نظر اهمیت در یک سطح قرار داده نشده و به همین دلیل تکلیف دولت در باب آموزش عالي صرفاً تسهیل و تعمیم است ولي رایگان برای همه و در تمام سطوح نخواهد بود.

 

حقوق ورزشي در اسلام

آیات و روایات متعددی ازجمله این رایت ))قو علي خدمتک جوارحي واشدد علي العزیمته جوانحي: پروردگارا
اعضاءواندام مرادر طریق خدمت به خود نیرومند گردان واعصاب وافکارم رابر عزم واستواری محکم فرما(())چهل حدیث،سید رضا تقوی ،ص ۱۹ (( که در اسلام راجع به ورزش و وجوب آن وجود دارد نمایانگر دیدگاه روشن شریعت در خصوص مورد است. به موازات این منابع، فقهاء در باب مسؤولیتهای حقوقي ناشي از حوادث ورزشي نظرات پر محتوی و مستحکمي را مطرح نمودهاند. سابقه کار به صدر اسلام ميرسد و باب اظهار نظر همچنان مفتوح است کما اینکه فقهای معاصر نیز در پاسخ به استفتائات ورزشي به تفصیل سخن گفتهاند. از جمله فقهایي که در باب حقوق ورزشي نظراتي ابراز داشتهاند. ابن قدامه در المغني، شیخ طوسي در مسبوط محمد بن ادریس حلّي در سرائر، محقق حلّي در شرایع الاسلام، علامه حلي در قواعد الاحکام، فاضل هندی در کشف اللثام و شیخ محمد حسن نجفي در جواهر الکلام هستند.البته با توجه به محدودیت رشتههای ورزشي در گذشته که منحصر به تیراندازی، شنا، اسب دواني و … بود، فتاوی نیز از نظر کمّي محدود است ولي به لحاظ کیفي قابل استناد در اغلب رشتههای ورزشي است به عنوان مثال در باب مسؤولیت معلم شنا نسبت به حفاظت از سلامت شناگری که برای آموزش به او سپرده ميشود بر حسب سن شناگر نظرات مختلفي ارائه شده یا در باب مسؤولیت حقوقي کساني که به تمرین تیراندازی پرداخته و تیر به عابر اصابت ميکند فتاوی مختلفي داده شده است. وجود چنین منابعي در حقوق اسلام ضمن اینکه قدمت موضوع را مشخص مينماید به اهمیّت ورزش و حوادث آن نیز اشاره دارد.

 

حقوق ورزشي در حقوق ایران

از آغاز دوره قانونگذاری در ایران معاصر یعني از ۱۱۲۴ تا ۱۱۵۲ قانون مشخصي که در باب حوادث ورزشي به صراحت تعیین تکلیف کرده باشد وجود نداشت و حقوقدانان در راستای توجیه حوادث ناشي از عملیات ورزشي به مباني و اصول حقوقي متوسل شدهاند. استاد عبدالحسین عليآبادی ضمن طرح بعضي نظرها که رضایت مجني علیه را علت موجهه حوادث ورزشي ميدانند معتقد است:

بهترین توجیه عدم مجازات مشت زن و کلیه اشخاصي که در اثنای عملیات ورزشي مرتکب جرح ميشوند اجاز     قانون استحقوقداناني که بعد از ایشان در این زمینه اظهار نظر کردهاند نیز به اجازه قانون، آداب و رسوم اجتماعي برای موجه قلمداد کردن حوادث موصوف متوسل شدهاند و گاه گفتهاند که از نظر قانون ایران با توجه به اینکه موردی وجود ندارد که عرف موجب نقض قانون شود نميتوان استدلالات فوق را پذیرفت و به نظر ميرسد که در صورت شکایت شاکي در مورد جرح و به هر حال در صورت وقوع قتل قضیه قابل تعقیب باشد.
اما در سال ۱۱۵۲ مقنن به این اختلاف نظر پایان داد و به صراحت و به موجب ماده ۴۲ قانون مجازات عمومي مقرر حوادث ناشي از عملیات ورزشي مشروط بر اینکه سبب آن حوادث نقض مقررات مربوط به آن ورزش داشت که دیباچه ای بر حوق ورزشي وقواعد عمومي حقوق جزا،البرز چلبي،ص ۱۸ (». نباشد جرم محسوب نم يشود در سال ۱۱۱۱ مقنن همین متن فوق را با اضافه کردن جمله )…. و این مقررات هم با موازین شرعي مخالفت نداشته باشد( در ماده ۱۲ قانون راجع به مجازات اسلامي مورد تأیید قرار داد. در سال ۱۱۷۲ نیز به رغم تغییراتي که در قانون مجازات اسلامي داده شد ماده ۱۲ اخیر الذکر فقط با تغییر شماره ماده به ۵۹ عیناً به تصویب رسید و در حال حاضر در مورد حوادث ناشي از عملیات ورزشي که جنبة جزائي داشته باشد مورد استناد است. اما در مورد مسؤولیت مدني حوادث ورزشي تاکنون قانون خاصي که به صراحت به ورزش اشارهای داشته باشد تصویب وضع است و جبران خسارت حوادث ورزشي با استناد به قانون مسئولیت مدني مصوب ۱۱۱۹ ، قانون مدني و سایر قوانین، اصول فتاوی و عرف و عادت حل و فصل ميشود که شرح تفصیلي آن خواهد آمد.

 

مسئولیت های ناشي از عملیات های ورزشي

تعریف خطای ورزشي

خطا در لغت به معنای نادرست، ضد صواب و گناهي که از روی عمد نباشد و نیز به معنای سهو و اشتباه است.
خطا در حقوق:وصف عملي است از صاحب تمیزکه به غفلت یا ندانسته یا اشتباه یا بي مبالاتي بي احتیاطي سر بزند که مخالف قانون باشد.ازمباني حقوق مدني ایران درضمانات قهری آن است که خطاء دخلي در مسئولیت ندارد صرف انتساب اضرار)اتلاف تسبیبي یا اتلاف بالمباشرة(کافي است که ضررزننده را ضامن مسئول اضرار بدانند. در امور کیفری خطاء عبارت است از بي مبالاتي بي احتیاطي عدم رعایت مقررات دولتي وعدم مهارت وسیط در ترمینولوژی حقوق،جعفر لنگرودی،ش ۱۱۱۴ ،ص ۱۱۱خطاعبارت است از انجام دادن کاری که شخص به حکم قرارداد یاعرف مي بایست از آن پرهیز کند یا خوداری از
انجام کاری که باید انجام دهد)حقوق مدني الزام های خارج از قرار داد،ناصر کاتوزیان،ص ۲۹۱
ولي آن چه که بایستي تعریف و تبیین شود لغت حوادث ورزشي است که در ماده ۵۹ )ق م ا (آمده است. مقنن با استعمال واژه حوادث، کلیه نتایج مجرمانه ناشي از عملیات ورزشي که به طور معمول جرم به حساب مي آید را در شمول ماده ۵۹ قرار داده است. حادثه مي تواند از ضرب و جرح ساده شروع و به شکستگي، نقص عضو، از کار افتادن عضو، زوال منافع، مرض دایم، فقدان یا نقص یکي از حواس یا زوال عقل و بالأخره مرگ منتهي گردد. بنابر این لغت حوادث نسبت به خطا اعم است و مصادیق بیشتری را در بر مي گیرد. لذا شدت و ضعف نتیجه ی حاصله از عملیات ورزشي علي الاصول تأثیری بر جرم بودن یا نبودن آن ندارد.
در مجموعه مقررات ورزشي، بارز ترین مصداق مقررات ناظر بر خطا های ناشي از عملیات ورزشي. هر ورزش
اصولاً یک مجموعه مدوني است که تحت عنوان قوانین یا مقررات تهیه و در اختیار فدراسیون یا هیأتها قرار دارد. هرگاه ورزشکار از این قوانین در حین بازی تخلف کند و بر روی ورزشکار دیگر ایجاد حادثهای نماید خطا خواهد بود. عبارت دیگر هر حرکت ورزشي که خطرناک، مخالف شئون ورزشي یا خلاف اخلاق ورزشي بوده نیز خطا محسوب ميگردد. پس ميتوان گفت مراد از حوادث ورزشي تمامي جرائم و شبه جرائمي است که توسط ورزشکاران، معلمین، مربیان، مدیران، تماشاگران سازندگان و تولید کنندگان لوازم و تجهیزات و امثال آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در رابطه با ورزش انجام ميگیرد. موضوع این وقایع ممکن است سلامتي، جان، اموال، حیثیت، شرافت و سایر حقوق قانوني اشخاص باشد که در محدودة ورزش به نحوی حضور دارند.
#موسسه_حقوقی_امید_نوید #امید_نوید

 

قانون مسئولیت مدني

هرگاه کسي با رفتار خودموجب لطمه به حقوق اشخاص دیگر شوداصطلاحا مي گویم که مسئولیت قانوني
دارد.گاهي رفتار خلاف قانوني متخلف عنوان جرم را دارااست که در این صورت نوع مسئولیت او کیفری است
.در هرمورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیکری باشد مي گویند در برابر او مسولیت دارد.مسئولیت لازمه داشتن اختیار است .انسان آزاد وعاقلاز پیامد کارهای خویش آگاه ومسئول است.برمبنای این مسئولیت رابطه دیني ویژهای بین زیان دیده ومسئول بوجود مي آید:زیاندیده طلبکار ومسئول بدهکار مي شود وموضوحع بدهي خسارت است که به طورمعمول با دادن پول انجاممي پذیرد. حقوق مدني الزام های خارج از قرار داد،ناصر کاتوزیان،ص ۴۸ قوانین ورزشي را به دو گروه ميتوان تقسیم کرد: ۱گروهي که به قواعد بازیها اختصاص دارد. گروهي که مراقبتها و احتیاط ویژهای را بر بازیکنان تحمیل ميکند و هدف آنها تأمین ایمني پرهیز از خشونت در بازیهای ورزشي است.حقوق مسئولیت مدني به گروه دوم علاقه دارد و به مطالعه و تعیین ارزش آنها ميپردازد و در همین گروهاست که خطای ورزشي و اثر آن در روابط حقوقي مطرح ميشود.اجرای قواعد عمومي مسئولیت در حقوق ورزشي ممکن نیست، زیرا پارهای از جرائم مانند ضرب و جرح، در این زمینه مباح و گاه ممدوح است.بازیکنان، در رابطه میان خود و مربیان، پایبند قرارداد ضمني هستند که مهمترین مشخصه آن پذیرش خطرهای متعارف ورزشي است که رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در « در اجرای قوانین ویژه بازیها رخ ميدهد.بنابراین، معیار تعیین خطای ورزشي عامل اضطرار و دفاع مشروع را نیز باید در این شرایط به حساب ». شرایطي است که فعل زیانبار واقع ميشود آورد.تجاوز از این رفتار متعارف خطا و سبب مسئولیت مدني است.مسئولیت خساراتي که تماشاگران مسابقه های ورزشي ميبینند، اصولا بر عهده برگزار کنندگان آن است، مگر اینکه ناشي از خطای بازیکنان یا اقدام تماشاگران باشد.مبنای این مسؤولیت بر پایه تقصیر است که باید آن را کوتاهي در تأمین امنیت تماشاگران دانست. حقوق مدني الزام های خارج از قرار داد،ناصر کاتوزیان،ص ۴۲۱ مسئولیت مدني یا یه موجب قرار داد است یا خارج از قرارداد.درمسئولیت قرردادی به علت عدم اجرای تعهدات وعدم وفای به عهدی که ناشي از قرارداد في مابین است یعني فردی که به تعهدات خود عمل نمي نماید وبه این طریق باعث ضرربه غیرمي گرددمکلف است از عهده خساراتي که در این رهگذر حاصل گردیده برآمده وضامن است )مسئولیت ناشي از قرارداد(به عنان مثال :یک مربي کشتي که متعهد به آموزش فنون کشتي به نوجوانان بوده ودر نتیجه عدم آموزش صحیح،بي احتیاطي نوجوان مصدوم شده است مربي در برابر نوجوان و والدین وی مسئول بودهومکلف به جبران خسارات است. در مورد مسئولیت خارج از قرارداد که قراردادی في ما بین وجود ندارد ویکي از طرفین عمدا یابه خطاءبه دیگری زیان وارد کند باتوجه به دستور قانون عملیات ورزشي بایستي با رعایت مقررات وموازین خاص خود اجرا شود ودر نتیجه تخلف یک ورزشکار ازمقررات نقض گردیده به حکم قانون خاطي مسئول خسارات ناشي از صدمه وارده به ورزشکار یا دیگران است . دیباچه ای بر حوق ورزشیوقواعد عمومي حقوق جزا،البرز چلبي،ص ۴۲

 

بر اساس ماده ۱ قانون مسئولیت مدني

هر کس بدون مجوز قانوني عمداً یا در نتیجه بي احتیاطي به جان یا سلامتي یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتي یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشي از عمل خود مي باشد تحقق مسئولیت مدني موکول به وجود شرایط ذیل مي باشد:

ارتکاب عمل

لطمه به حقوق دیگران مي تواند به صورت فعل و ترک فعل باشد ، فعل یعني انجام کاری که تجلي خارجي آن به سهولت مشهود و محسوس است مثل تکل از پشت به صورت عمدی در رشته ورزشي فوتبال و یا هل دادن شناگر مبتدی به داخل آب در رشته ورزشي شنا.

اما ترک فعل وقتي واقع مي شود که خودداری کننده بر اساس قانون و یا قرارداد موظف به انجام کاری باشد مثلاً داور مسابقه ژیمناستیک که قبل از شروع مسابقه از بازدید دقیق اسباب معیوب خودداری مي کند و ورزشکار بر اثر نقص موجود مصدوم مي شود و یا در رشته شنا غریق نجات از نجات شناگری که در حال غرق شدن است خودداری نماید که در این صورت مسئول حادثه مي باشد.

وجود ضرر

ضرر مي تواند به اشکال مختلف ایجاد شود مي تواند از طریق صدمه جاني مانند ضرب و  جرح و نقص عضو باشد و مي تواند تجاوز و لطمه زدن به حیثیت شخصي مانند شایعات منکراتي در مورد سرپرست یا مدیران ورزشي و هم چنین مربیان زحمت کش و مي تواند به صورت تلف نمودن و ناقص کردن اموال ورزشگاه مثل آسیب رساندن به تشک کشتي و تاتامي و وسایل بدنسازی باشد .

خلاف قانون بودن

باید گفت که صرف انجام کاری که منجر به ضرر غیر شود موجب مسئولیت مدني نیست بلکه عمل ارتکابي باید خلاف قانون و بدون مجوز قانوني باشد . مفهوم مخالف آن این است که ضرر و زیان
ناشي از اعمال قانون موجب مسئولیت مدني نیست به طور مثال اگر ورزشکاری با رعایت تمام مقررات ورزشي آنرشته موجب مصدوم شدن حریف شود چون عمل او بر اساس قانون بوده است و از نظر قانوني مجاز است پسمسئولیتي نخواهد داشت .

رابطه علیت

باید بین دو عامل ضرر و فعل زیانبار رابطه علیت وجود داشته باشد یعني این که ضرر از آن  فعل ناشي شده باشد برای مثال شکستگي پای جودوکار ناشي از خطای حریف او باشد تا حریف را مسئول بدانیم .
پس مي توان گفت باید تمامي ۴ شرط فوق الذکر رعایت شود تا بتوان گفت شخص مسئول است در صورت فقدان یکي از شرایط فوق مسئولیت شخص مرتکب ملغي مي گردد .

 

تحلیل حقوقي بند ۳ م ۹۵ قانون مجازات اسلامي

حوادثي که در پهنه ورزش به وقوع ميپیوندد از جهت نتیجه، شخصیت مرتکب، زمان و مکان با یکدیگر متفاوتند و نوع مسئولیت قانوني بستگي به این ویژگيها دارد. حوادث ناشي از عملیات ورزشي، تخلفات مدیریتها، معایب اسباب و وسایل، اماکن معیوب اوباشگریهای تماشاگران، درگیریهای ورزشکاران با یکدیگر یا با داوران و غیره، موضوعاتي است که باید به طور جداگانه به آنها پرداخت در این مبحث و به طور دقیقتر در این تحقیق محور بحث حوادثي که مرتکب آن ورزشکار و محل آن، اماکن ورزشي و زمان آن در اثنای فعالیتهای ورزشي است.
به موجب ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامي اعمال زیر جرم محسوب نميشود:

۱حوادث ناشي از عملیات ورزشي مشروط بر این که سبب آن حوادث نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد … و این مقررات هم با موازین شرعي مخالفت نداشته باشد. تحلیل حقوقي این ماده مستلزم روشن ساختن عناوین ذیل است:

شخصیت مرتکب، عمل مرتکب، نتیجه حاصله، عنصر معنوی، رعایت مقررات، انطباق با موازین شرعي

شخصیت مرتکب

در بند ۱ در ماده ۵۹ اشاره صریحي به مرتکب و به عبارت دیگر به کسي که حادثه را ایجاد کرده، ننموده و فقط با به طور ضمني نظر خود را رسانده است بيگمان مرتکب این حادثه کسي جز ورزشکار عملیات ورزشي ذکر نیست و در واقع فاعل عملیات ورزشي همان کسي است که اصطلاحاً ورزشکار گفته ميشود.بي گمان منظور مقنن مفهوم خاص ورزشکار به شرح قوق نباشد به همین دلیل هم از بکار بردن واژه ورزشکار خودداری کرده است. بلکه نظر بر مفهوم عام ورزشکار داشته است و لذا هر کس که به انجام فعالیتهای ورزشي بپردازد با رعایت سایر شرایط ميتواند از امتیاز این ماده قانوني استفاده کند. بنابراین از نظر قانون، سن، قد، وزن، میزان مهارت و هیچ شرط دیگری جز انجام فعالیتهای ورزشي موثر در شمول ماده ۵۹ نخواهد بود.حقوق ورزشي،حسین آقائي نیا،ص ۱۱ بعبارت دیگر اشخاص موضوع بند ۱ ماده ۵۹ ق.م.ا. دو گروه ميتوانند باشند:
۱ ورزشکاران: مقنن در این بند از ذکر ورزشکاران به عنوان حادثه آفرینان، خودداری کرده است )یعني( قانونگذار از آنها تعریفي به دست نداده است. است که منتسب به آنها ميباشد. لذا » عملیات ورزشي « اما معیار و ضابطه تشخیص این مورد، عبارت بعدی آن یعني در صورتي که حادثه از جانب ورزشکاران ناشي نگردد از شمول ماده مزبور بیرون ميباشد.

۲ سایر شرکت کنندگان ،شرکاء، در فعالیتهای ورزشي: اینان کلیه اشخاصي هستند که به نحوی در ارتباط با
حوادث ناشي از عملیات ورزشي ميباشند که تعیین حقوق و تکالیف آنها در رابطه با حوادث ورزشي در
چهارچوب بند ۱ ماده ۵۹ ق.م.ا. لازم و ضروری است:

الف ترتیب دهندگان رقابتهای ورزشي؛

ب سرپرستان و مربیان؛

ج- سر داوران و داوران؛
د- مقامات و مراجع عمومي؛
ه- شرکتهای بیمه؛
و -تولید کنندگان لوازم ورزشي؛
ز- پزشک و امدادگران.
ولي به لحاظ اختصار در بحث از بیان حقوق این دسته صرفنظر ميشود.

عمل مرتکب
تقریباً تمامي بار قضیه جرم نبودن اعمال موضوع بند ۱ م ۵۹ ق.م.ا. روی ورزشي بودن اعمال مرتکب است که شناسایي آن ممسک این حکم ميباشد. به نظر ميآید که عملیات ورزشي مزبور،هرآن فعالیت بدني در قالب تمرین و مسابقه باشد که مطابق قواعد و مقررات و یا عرف این وصف را به خود ميگیرد. بدین ترتیب از بند ۱ چنین برميآید که جدای از آنکه این عملیات ورزشي الزاماً باید از سوی ورزشکاران صورت گیرد بلکه همچنین این عمل باید ورزشي باشد. برای ورزشي محسوب شدن عمل از نظر حقوقي، چهار شرط را ميتوان بر شمرد:
۱٫ از ناحیه ورزشکار به مفهوم عام انجام گیرد.
۲٫ در حین انجام فعالیتهای ورزشي باشد.
۳٫عمل از نظر مقررات خاص آن ورزش در زمره حرکات ورزشي باشد.
۴٫اصل آن ورزش از سوی سازمان ورزش مجاز اعلام شده باشد.

رعایت مقررات

اولین شرط برای جرم نبودن حوادث ناشي از عملیات ورزشي، رعایت مقررات ميباشد… واژه مقررات در این
بند،از مفهوم گستردهای برخوردار است و این گسترش و وسعت از یک سو در برگیرنده مقررات تمامي ورزشهاست و ازسوی دیگر مقررات شامل تمامي ابعاد یک ورزش است. با این حال تکیهگاه اصلي قانونگذار در ایراد نقض مقررات ورزشي مربوط به حرکات فني آن رشته ورزشي است که مسلماً خطا در این حرکات اعم از عمدی یا سهوی اگر موجب حوادثي که در قانون عنوان مجرمانه دارد، بشود، جرم ميباشد. به عبارت بهتر، اگر مرتکب ضرب و جرح، رعایت قواعد مربوط به بازیهای ورزشي را نکند مانندمحدوده زماني یامکاني ورزش اثر تبرئه کننده آن از بین رفته و دیگر نميتواند به قانون و یا سنت متمسک شود.

موازین شرعي در بند ۳ ماده ۹۵

تدوین کنندگان قانون مجازات اسلامي، تعریف یا مصادیق موازین شرعي را مشخص نکردهاند. بدین ترتیب بر قاضي و محاکم کیفری است که چهارچوب موازین شرعي محدود کننده مقررات حاکم بر عملیات ومسابقات
ورزشي را شناسایي کرده تا در برخورد با حوادث ورزشي بتواند عملیات مشروع و منطبق با موازین شرعي را
تشخیص دهد و سپس در صدور حکم اقدام نماید. اسلام با آن دسته از ورزشها و رقابتهای ورزشي که مستلزم ایذاء نفس یا ایذاء غیر است مخالف است. هر چند قانون و مقررات مخالف شریعت اسلام، به طور کلي باطل است ولي نه تمام عبارتهای قانون و مقررات بلکه تنها عبارتهای مخالف قانون و شریعت باطل ميگردد چون مبنای بطلان، مخالفت با شرع ميباشد. از این گفته برميآید که در مورد عدم مخالفت مقررات ورزش با موازین شرعي دو صورت قابل تصور است؛ یکي اینکه انطباق با مباني شرعي بعضي از ورزشها کُلّاً حرام ميباشند… و دیگر اینکه بعضي از مقررات ورزش در انطباق با شرع، مغایر تشخیص داده شده و باطل ميباشند.
اگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامي در بند ۱ ماده ۵۹ ق.م.ا. » عدم مخالفت با موازین شرعي « باید اذعان داشت عبارت بیان نميشد با عنایت به برتری اصول قانون اساسي مثل اصل چهارم، مقررات ورزشي نميتوانست در تعارض با موازین شرعي باشد. از این رو، اصولاً نیازی به این تأکید و یا قید موجود نبود.

پس مراد از حوادث ناشي از عملیات ورزشي نتایجي است که از اعمال خشن ورزشي به وجود ميآید و موجب
لطمه به جسم دیگری ميگردد و پیشبیني این مورد به خاطر آنست که بیشتر ورزشها در معرض چنین اقداماتي
قرار دارند و قانونگذار باید مقررات آن را پیشبیني کند.

یکي از شرایط عملیات ورزشي آن است که در عرف ورزشي مورد قبول قرار گرفته و به رسمیت شناخته شده باشد حکایت از آن دارد که باید جزء ورزشهایي باشد که دارای مقررات است وتا » مقررات مربوط به آن « زیرا عبارت ورزشي به رسمیت شناخته نشده باشد مقرراتي هم در مورد آن وضع نميگردد. البته منظور از مقررات این نیست که چنین مقرراتي باید به صورت مکتوب و مصوب از سوی مرجع خاصي باشد بلکه باید به عرف ورزشکاران حرفهای آن رشته ورزشي نیز توجه داشت بنابراین لازم نیست که رشته ورزشي تحت نظارت و سازمان خاصي باشد.

گرچه در ماده ۵۹ تصریحي وجود ندارد اما عملیات ورزشي در صورتي علت موجهه جرم است که اعمال خشونت آمیز در حین ورزش رخ داده باشد و عبارت )ناشي از عملیات ورزشي( بیانگر این شرط است زیرا ناشي شدن حادثه از عملیات ورزشي در بردارنده همین معناست پس اگر اعمال خشن قبل از عملیات ورزشي یا بعد از آن باشد مرتکب نميتواند به ماده ۵۹ استناد کند.

عبارت )نقض مقررات مربوط به آن ورزش( بیانگر یکي دیگر از شرایط عملیات ورزشي است و آن، عدم خروج
مرتکب از اهداف و مقررات ورزشي است بنابراین اگر مرتکب با هدف عمدی صدمه زدن به دیگری مرتکب عمل خشونتآمیز شود مجازات جرم عمدی را در پي دارد و اگر به صورت غیرعمدی مرتکب آن شده باشد تابع
مقررات جرایم غیرعمدی خواهد بود. یکي از شرایط عملیات ورزشي آن است که مجني علیه با رضایت خود در عملیات ورزشي شرکت کرده باشد زیرا گرچه در متن ماده بیان نشده است ولي اگر رضایت نباشد معنای ورزش تحقق پیدا نميکند.

نتیجه آنکه در صورتي شخص ورزشکار ميتواند از معافیت برخوردار شود که اولاً، مقررات ورزش مربوط
برخلاف موازین شرعي نباشد برای مثال به نظر ميرسد ورزشهایي مثل مشتزني حرفهای، کشتي کج و نظایر آنها خلاف شرع ميباشند و در نتیجه حوادثي که در جریان این ورزشها حتّي با رعایت مقررات مربوط به آن ورزش، رخ دهد ضمانآور خواهد بود. ثانیاً، ورزشکار باید مقررات آن رشته را مراعات کرده نه اینکه مثلاً در ورزش کشتي یا فوتبال با مشت به بیني ورزشکار طرف مقابل زده یا با لگد به داور حمله کرده باشد! همین طور صِرف رضایت طرفین در درگیریهایي که خارج از قلمرو ورزشهای شناخته شده )مثل مشتزني و کشتي( در معابر و یا مکانهای عمومي یا خصوصي رخ ميدهد رافع مسئولیت مدني و کیفری مرتکبان نخواهد بود. این نکته در یکي از دعاوی انگلیسي در سال ۱۹۱۸ نیز مورد تأکید دادگاه قرار گرفت.

 

مسئولیت در فقه

ضمان ناشي از عملیات ورزشي و تعلیم ورزش در فقه سابقه طولاني دارد. رشته های ورزشي در گذشته عمدتاّ شامل تیراندازی ، اسب سواری و شنا بوده و نظرات فقهي نیز بیشتر حول و حوش همین موارد است. وجود این سابقه طولاني در فقه مؤید چند نکته است: اولاّ ، اهمیت ورزش و توجه به حوادث ناشي از آن ثانیاّ ، قدمت این سوابق گرانبها که ما را در مقابل نظام های حقوقي بیگانه مباهي و مفتخر مي سازد و در عین حال هشداری است که نبایدصرفاّ به افتخارات گذشته به عنوان تاریخچه دل خوش داشت. بلکه وظیفه ما باید تلاش در جهت تکامل کمي و کیفي آنها باشد و نه صرف نقل آنها .درقاعده اقدام که قاعده ای فقهي است:هرکس به ضررخودنسبت به مال ،جان خود اقدامي کند درمورد اقدام اوکسي به نفع اوضمان قهری یا مسئولیت مدني ندارد. قواعد فقهیه،آیت الله بجنوردی،ج ۱،ص ۷۵ بنابر این قاعده هرکس بارضایت وبدون اکراه یا تهدید اقدام به عملي کند ودر حین یا بعد از انجام آن مضروب شود هیچ کس ضامن نیست مگر درصورت تعدی وتفریط.به عنوان نمونه موارد ذیل را مي توان نام برد:

نمونة ۱:اذا مر رجل بین الرماه و بین الهدف فاصابه سهم من الرماه فهو خطا لان الرامي ما قصده و انما قصد الهدف .هرگاه شخص در محل مسابقه تیراندازی از فاصله میان مسیر تیر و هدف عبور کند و مورد اصابت تیر قرار گیرد و کشته شود این قتل خطائي محسوب مي گردد زیرا تیرانداز، قصد او نکرده بلکه مقصود او هدف بوده است .،مبسوط، شیخ طوسي،ج ۷،ص ۱۸۹

نمونة ۲:و اذا مر رجل بین الرماه و بین الغرض فاصابه سهم و قد حذره الرامي لم یضمن و ان لم یحذره و کان في ملکه قد دخل علیه به غیر اذنه فکذلک و ان دخل علیه باذنه او کان في غیر ملکه و لم یحذره کانت دینه علي عاقلته هرگاه شخص در محل مسابقه از فاصله میان تیراندازان و هدف عبور کند و مورد اصابت تیر قرار گیرد چنانچه تیرانداز هشدار داده باشد مطلقاّ ضامن نیست ولي اگر هشدار نداده باشد در فرض آنکه محل در مالکیت تیر انداز بوده و مصدوم بدون اجازه وی وارد شده باز هم ضامن نیست و چنانچه مصدوم با اجازه وی وارد شده و یا محل ملک تیرانداز نبوده و هشدار نداده است ضمان بر عاقله وی مقرر خواهد بود. الوسیله الي نیل الفضیله، محمد بن علي بن حمزه طوسي

نمونة ۱: )اذ قال حذار لم یضمن لما روی ۲۲۲ (اگر تیرانداز گفته باشد )حذار : بپرهیز( ضامن نخواهد بود و به همین مقدار بسنده نمود، و به ذکر مستند فتوی پرداخته است . ) )شرایع الاسلام ، محقق حلي ج ۱،ص ۲۵۱
نمونة ۴:و لو اجتاز علي الرماه فاصابه احدهم بسهم فان قصد فهو غیر و الا فخطاءو لو ثبت انه قال حذر لم یضمن ان سمع المرمي و لم یعدل مع امکانه اگر ثابت گردد که رامي گفته است : )حذار: بپرهیز ( و مصدوم شنیده است و با فرض امکان فرار ،اقدام به فرار ننموده است ضامن نمي باشد. قواعد الاحکام ،علامه حلي.
نمونة ۵:و ان سلم ولده الصغیر الي السابح لیعلمه السباحة فغرق فالضمان علي عاقله السابح لانه سلمه الیهلیحتاط في حفظه، فاذا غرق نسب الي التفریط في حفظه و اگر تسلیم کند فرزند صغیر خود را به معلّم شنا )شناگر( تا بیاموزد او را شنا، سپس طفل غرق شود ضمان بر عهدة عاقله معلم شنا است زیرا که ولي، طفل را به او تحویل داده است تا در نگهداری طفل احتیاط کند بنابراین اگر غرق شود این غرق مستند است به تقصیر معلم شنا در نگهداری طفل، اما قاضي قائل شده است به اینکه مقتضای قیاس در مذهب، این است که معلم شنا ضامن دیه نفس نیست زیرا که این فعلي است که عادت و عرف بر آن جاری شده است برای مصلحت خود طفل بنابراین اگر به واسطه شنا تلف شود ضامن نیست همانگونه که اگر معلم کودک را در حد متعارف بزند سپس طفل بواسطه این ضرب تلف شود ضامن نیست )و قال القاضي، قیاس المذهب ان لایضمنه لانه فعل ماجرت العاده به لمصلحته فلم یضمن ما تلف به کما اذا ضربه المعلم الصبي ضربا معتاداً فتلف به فاما الکبیر اذا غرق فلیس علي السابح شيء اذا لم یفرط لان الکبیر في ید نفسه لاینسب التفریط في هلاکه الي غیر.
اما در مورد شخص بالغ، اگر غرق شود بر معلم شنا چیزی نیست آنگاه که تفریط نکرده باشد زیرا که اختیار بالغ در دست خود اوست و تفریط در هلاک بالغ علي القاعده به غیر نسبت داده نميشود . المغني ،ابن قدامه،ج ۹،ص ۵۷۸

نمونة ۶: اذا مَرَّ بین الرماة في مکان مباح له المرور فیه فاصابه سهم احدهم مثلاً فالدیه علي عاقلة الرامي بلا خلاف اجده بین من تعرض له کالفاضلین و الشهیدین و غیرهم یکونه مخطئاً و في قصده و الا کان علیه القود او الدیه فیماله کما عرضة مکرّراً نعم لو ثبت انه قال: خدای و سمع المارّ و کان متکمنّناً من العدول لم یضمن العاقلة بلا خلاف اجده ایضاً لما روی ان صبیاً دق رباعیته صاحب بخطره فرفع الي علي)ع( فاقام بینة انه قال: خدای، فدرا عنه القصاص، و قال قد اعذر من حذر اگر کسي عبور کند از میان تیراندازان در مکاني که برای آن عابر حق عبور وجود داشته باشد سپس تیر یکي از آنان به عنوان مثال به او اصابت کند دیه بر عهده عاقله تیرانداز است بدون آنکه خلاف آن را بیابم. بین کساني که متعرض این مسأله شدهاند مانندمحقق حلي و علامه حلي و شهیدین و دیگران زیرا که تیرانداز در فعل خود و قصد خود خطا کرده است وگرنه قصاص یا دیه از مال خودش بر عهده او خواهد بود. چنانکه کراراً دانستیم. آری اگر ثابت شود که او هشدار داده است و عابر آن را شنیده و امکان بازگشت داشته است عاقله ضامن نیست بيآنکه خلافي بیابم به دلیل آنچه روایت شده است که کودکي دندان کودک دیگری را در پرتاب تیر… شکسته بود نزد حضرت علي)ع( مرافعه شد و آن صغیر بینه اقامه کرد که هشدار داده است حضرت علي)ع( قصاص را از او برداشت و فرمود کسي که هشداردهدازمجازات معاف است . جواهرالکلام،شیخ محمد حسین نجفي،ج ۴۲ ،ص ۱۸ کتاب دیات.

 

مبنای عدم مسئولیت کیفری در خطای ورزشي

توجیهات حقوقي در باب جرم نبودن حوادث ناشي از عملیات ورزشي :

هر یک از علمای حقوق در تحلیل چگونگي جرم نبودن حوادث ورزشي نظراتي را ابراز داشتهاند این نظرات در سه دسته عنوان شده است :

الف. نظریة مبتني بر عدم وجود قصد مجرمانه: براساس این نظریه حوادث ورزشي ناشي از اجرای ورزشهای خشن به لحاظ فقدان قصد مجرمانه، غیرقابل مجازات ميباشد .

ب . نظریة مبتني بر رضایت مجني علیه: مطابق این نظریه مبنای معافیت از مجازات در اجرای ورزشهای خشن که به ضرب و جرح منجر شده، رضایت مجني علیه ميباشد. رضایت همراه آگاهي از حوادث قابل پیشبیني افرادی که در آن ورزش مشارکت دارند نیز مبنای توجیه عملیات ورزشي قرار گرفته است .
ج . نظریه مبتني بر اجازه قانون: در پي ایرادات وارده بر دو نظریه پیشین، عده زیادی اخیراً عقیده دارند که جرم نبودن حوادث ورزشي مستند به اجازه قانون ميباشد. وضع شرکت کننده در مسابقه ورزشي، همچون حال کسي است که در وضع اضطراری باید به سرعت تصمیم بگیرد و از خود دفاع نماید؛ سپس باید دید آیا تصمیمي که او در آن شرایط ميگیرد با تصمیم متعارف رقیبي که در همان ورزش گرفته ميشود متناسب آن یا مخالف با آن است؟ مسئولیت مدني، ویژه موردی است که کار زیانبار با آن معیار مخالف باشد و تجاوز به قواعد بازی و سوء استفاده از رقابت سالم به حساب آید. این استدلال سبب آن ميگردد که در مواقع اضطراری و مواردی که اخذ سریع تصمیم در آن حالت ضرورت دارد، بسیاری از لغزشها و اشتباهات را مباح و قابل اغماض ميکند و از گسترش تقصیرهای ورزشي ميکاهد.

مبنای مشروعیت حوادث ناشي از عملیات ورزشي را باید مستند به قانون دانست که براساس آن حوادث و اعمالي که با رعایت مقررات آن ورزش واقع ميشوند را نميتوان جرم و قابل تعقیب و مجازات دانست .
البته نظریه مورد پذیرش در حقوق ایران، با توجّه اجماع موجود در دکترین حقوقي کشورمان، نظریه سوم ميباشد .
لازم به یادآوری است که مباحث تفصیلي در این خصوص در کتاب مسئولیت مدني دکتر کاتوزیان در ذیل مبحث خطای ورزشي آمده است که عزیزان را به آنجا ارجاع ميدهم.

 

رویه قضایي و نظریة اداره حقوقي

۷۷ شعبه ۱۱۲۲ دادگاه عمومي تهران اشعار ميدارد /۹/ دادنامه شماره ۱۱۷۸ ۲۲:

آنچه مسلم است در ورزشهای رزمي وارد ساختن ضربات مختلف جزء اصول آن ميباشد و دادگاه برای روشن
شدن این موضوع که آیا ضربه به صورت صحیح و در چارچوب ضوابط ورزش تکواندو وارد شده یا خیر؟ مبادرت به جلب نظر کارشناسان فدراسیون تکواندو طي گزارش مسبوطي به شماره … عملکرد مربي، آقای… را متعارف و مطابق مقررات ورزشي تکواندو اعلام نمودهاند… بنا به مراتب، توجهاً به اظهارات شاکیه خانم … مادر مرحوم … و آقایان مسؤول وقت مجموعه ورزشي … و آقای … مربي ورزشي تکواندو و اظهارات تعدادی از هنر آموزان ورزش مذکور که ناظر به صحنه بودهاند و همچنین نظریه کارشناسان فدراسیون تکواندو و پزشکي قانوني، دادگاه حادثه مذکور را در چارچوب ضوابط ورزشي تکواندو دانسته و عمل غیرمتعارفي را متصور نميداند و بنا بر قاعده برائت الذمه به استناد اصل ۱۷ قانون اساسي جمهوری اسلامي ایران، حکم به برائت آقای مربي و آقای مدیر وقت باشگاه ورزشي … صادر و اعلام مينماید.
پس با توجه به رأی فوق که از نظر گذشت، اگر ضربات مطابق قانون آن ورزش باشد مسئولیت کیفری متوجه او نخواهد بود .

در یکي از نظرات ادارة حقوقي آمده است :

شکستگي استخوان در مسابقه کشتي دیه دارد و تشخیص عمدی و غیرعمدی بودن ایراد صدمه با مرجع رسیدگي اداره حقوقي محشاءقانون مجازات اسلامي ،ایرج /۱/ ۷ ۱۲ / کننده است. برگرفته از نظریه ۴۴۱۱
گلدوزیان،ص ۹۱

سؤالي که در اینجا به ذهن ميرسد اینست که اگر مقررات ورزشي رعایت گردد چرا شخص بایستي دیه بپردازد؟
آیا با عدم مسئولیت کیفری در خصوص این مورد، منافات ندارد؟

جوابي که ميتوان بدین سؤال داد اینست که اختلاط و یگانگي مسئولیت مدني و کیفری در دیه حاصل ميشود
یعني شخص خاطي از لحاظ مسئولیت کیفری، مسئولیتي ندارد لکن به لحاظ مسئولیت مدني، دیه بر عهده اوست به عبارت دیگر دیه ماهیتي دو گانه دارد و از سوی خاطي بایستي دیه پرداخت.

 

ماهیت و ویژگیهای خطای ورزشي

۱ آیا آنچه عرف حرفهای و تصمیم فدراسیونهای ورزشي خط اعلام ميکند، در دادگاه نیز تقصیر و سبب ضمان
است؟
۲ آیا ميتوان گفت بازیکني که قواعد بازی را رعایت کرده است، تقصیری مرتکب نشده و ضماني بر عهده
ندارد؟
در مورد نخستین پرسش، پاسخ عمومي این است که تجاوز به قواعد بازی و رعایت نکردن احتیاطهای لازم از نظر حقوقي نیز تقصیر است، زیرا ورزشکار معقول و متعارف، چنین رفتاری ندارد به همین جهت گفته شده است که تقصیر ورزشي را در دید نخست باید به تجاوز از قواعد ویژه آن بازی تعبیر کرد . از مفهوم مخالف بند ۱ م ۵۹ قانون مجازات اسلامي چنین برميآید که نقض مقررات ورزش تقصیر است. در این بند در زمره اعمالي که جرم نیست ميخوانیم :

حوادث ناشي از عملیات ورزشي، مشروط بر اینکه سبب آن حوادث و نقض مقررات مربوط به آن ورزش بنا شد و این مقررات هم با موازین شرعي مخالفت نداشته باشد « منطوق این حکم، اعتبار مقررات ورزشي را در اعمالي که بر طبق قواعد عمومي جرم است تأیید ميکند و رعایت مقررات ورزشي را سبب برائت مرتکب ميداند ولي از مفهوم مخالف آن استفاده ميشود که نقض مقررات موضوع را تابع قواعد عمومي ميکند. پس، باید گفت مُشتي که به خطا در ورزش بوکس زده ميشود ایراد ضرب و جرح و تقصیر است. این حکم ناظر به امور کیفری است نه مسئولیت مدني ولي از ملاک آن در ضمان مالي نیز ميتوان استفاده کرد و اختلاط مسئولیتهای مدني و کیفری در آن قانون، امکان استفادة پیشنهاد شده را تأیید ميکند با وجود این، همان گونه که گفته شده قدرت عرف بسیاری از خطاها را قابل اغماض ميکند و تنها تقصیرهای عمری و سنگین را ضمانآور ميبیند .
وليتردیدها در پاسخ به پرسش دوم شدیدتر است و بسیاری از نویسندگان تأیید کردهاند که دادگاه پای بند به
قواعد بازی نیست: به بیان دیگر، هر چند قوانین ورزشي همیشه به عنوان راهنما مورد استفاده قرار ميگیرد، امّا الزامي برای دادگاه ایجاد نميکند و آنچه در عرف بازی مشروع است همیشه در دید حقوق مباح نیست و دادگاه ميتواند، بر پایه و هدف اجتماعي و اخلاقي آن ورزش حرکتي را خطا و سبب ضمان شمارد. به ویژه در مواردی که نتیجة فعل زیانبار شدید باشد )مانند مرگ و نابینایي و فلج دائمي، دادگاهها به طور معمول سخت گیرند و از آن معیار قابل انعطاف )یعني رفتار ورزشکار معقول و متعارف( برای رسیدن به عدالت استفاده ميکنند)

 

رضایت ورزشکار

از نظر حقوقي رضایت مجني علیه اصولاتاثیری درمجرمیت مرتکب ندارد ولي در موارد استثنائي رضایت مجني
علیه ممکن است موجب زوال وصف مجرمانه و عدم تحقق جرم،تخفیف مجازات یا موقوفي تعقیب یل موقوفي
اجرای مجازات شود وبدون تردید رضایت ورزشکار به مشارکت در فعالیت ورزشي به معنای قبول خطرات ونتایج زیان بار متعارف درورزش است.قبول رضایت به عنوان یکي از مباني موجه دانستن حوادث ناشي از عملیات ورزشي به منظور ایجاد انگیزه در میلیونها جوان برای روی آوردن به ورزشبوده ومقنن باعلم به این که حادثه با ورزش قابل تفکیک نیست وحتي به رغم رعایت همه موازین ومقررات باز ممکن است صدمه ای محقق شود با شجاعت وبینشي بسیارمتعالي حساب ورزش را از همه امور جدا ساخته وحوادث آن را جرم محسوب نمي کند.درعین حال میخواهد بگوید که ورزش یک فعالیت مبتني بر تمایل است وهیچ اکراه واجباری در آن نیست.

کاردوزو یکي از بزرگترین حقوقدانان امریکا در یک ضرب المثل همین دیدگاه رابه بیاني دیگرگفته است
کهترسو مي تواند در خانه بماند مباني حقوقي ورزشها،والتر تي جامیبون جنیور ،ترجمه حسین آقایي نیا،ص
ومفهوم مخالف آن این است که در صورت در فعالیت ورزشي علي الاصول نخواهد توانست به نتایج زیان باری که در چهارچوب مقررات حاصل شده باشد اعتراض کند.این پدیده غالب ومتعلق به زمانهای گذشته به نحومطلوبي درسال ۱۹۱۲ توسط دیوان عالي ایالت ارگان موضوع حکم قرارگرفت: ))فوتبال)منظور فوتبال امریکایي ورزشي همراه با درگیری بدني است.اقتضای آن درگیرشدن مستمرومکرربازیکنان باقدرت هرچه بیشتراستدرگیری بدین کوفتگي وشکستگي وقایع اجتناب ناپذیر بازی فوتبال است بازیکنان بایدخطر،ضربات،شکستگي وصدمات آن رابارضایت پذیرا باشند مباني حقوقي ورزشها،والتر تي جامیبون جنیور ،ترجمه حسین آقایي نیا،ص ۱۹ استناد به قاعده اقدام که یکي از قواعدفقهي است در این مورد نیز مقبول است.معنای این قاعده چنان که از نامش پیداست که کسي باعلم قصد ورضاضرر یا ضماني رابپذیرد هیچ کس ضامن نخواهد بود. قواعد فقه،ابولحسن محمدی،ص ۲۲۴

بنابراین زیان دیده از عملیات ورزشي اعم از حریف ،تماشاگر یا غیربا شرکت در بازی یا ورود به جایگاه صدمات
وخسارت ناشي از عملیات ورزشي در چهارچوب مقررات را پذیرفته است ونمي تواند برای جبران خسارات وارده
به دیگری رجوع کند.قبول خطرواقدام و رضای زیاندیده وشرکت اودرفعل زیان بار داوری عموم وبه دنبال آن
حربه قانون را کندمي سازد.مگر نه این است که ضرب وجرح به عمد جرم نابخشودني است؛پس چرا باپای خود به میدان مي رود وبا دنده ای شکسته ودستي وبال برگردن بیرون مي آید.گویي جبران به ارضای غرورمي کندشگفت آنکه دادگاه به شکایت او به دیده تحقیرمي نگرد و روی آن را بازمي گرداندتا عهد شکني را پاداش ندهد)مسئولیت مدني،ناصر کاتوزان،ص ۱۹۱

 

نتیجه گیری

از مطالبي که در فصول گذشته گفته شد این نتیجه بدست ميآید که در صورتي که در ورزش، مقررات مربوط به آن رعایت شود و آن مقررات هم برخلاف موازین شرعي نباشد و خطایي بر روی ورزشکار دیگر حادث شود،
مسئولیت کیفری نخواهد بود با این حال مسئولیت مدني در هیچ صورتي از بین نخواهد رفت و همچنان پا برجا خواهد بود .

 

پاسخ به پرسشهای تحقیق

آیا خطای ورزشکاران در حین عملیات ورزشي دارای مسئولیت کیفری و مدني ميباشد؟
براساس بند ۱ ماده ۵۹ ق.م.ا. که مقرر ميدارد: اعمال زیر جرم محسوب نميشود :

حوادث ناشي از عملیات ورزشي مشروط بر اینکه سبب آن حوادث نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و
این مقررات هم با موازین شرعي مخالفت نداشته باشد در عملیات ورزشي، مسئولیت کیفری با رعایت شرایط مندرج در این بند وجود نخواهد داشت ولي دلیلي وجود ندارد که مسئولیت مدني را از عهده چنین شخصي خارج کنیم بلکه اگر ارکان مسئولیت مدني در او وجود داشته باشد طبق مواد مندرج در قانون مسئولیت مدني او مسئول خواهد بود .

س ۱ آیا مسئولیت مدني و کیفری در خطای ورزشي اختلاط و یگانگي پیدا نميکند؟

جواب: در صورتي که خطای ورزشکار منجر به ضرب و جرح شود و ضارب مجبور به پرداخت دیه گردد،
مسئولیت مدني و کیفری اختلاط و یگانگي پیدا ميکنند.

س ۱ در صورتي که ورزشکارِ مصدوم، مدّتي از ورزش دور بماند و چون ورزش شغل او محسوب ميشود از
درآمد آن محروم شود آیا ورزشکار خاطي باید این ضرر را جبران کند؟

جواب: در این خصوص بر طبق مواد قانون مسئولیت مدني رفتار ميشود .

 

س ۲ در صورتي که هزینههای بیمارستان و دارو و … بیشتر از میزان دیه باشد آیا مبلغي بیش از دیه بر عهدة
ورزشکار خاطي است؟

جواب: آنچه که فقهاء عظام ميفرمایند چیزی بیش از دیه نیست . ولي قانون مسئولیت مدني در مادة ۱ آن را تأیید ميکند که علاوه بر دیه هزینههای دیگر حتي هزینة نگهداری، معالجه و زیان ناشي از سلب قدرت کارکردن را نیز جزء زیان محسوب داشته و مصدوم ميتواند آن را هم مطالبه بنماید .

این مقاله صرفا جهت نرمش ذهنی تقدیم شما مخاطب گرانمایه شد و برای اطلاعات تخصصی با وکلای ورزشی درخدمت شما خواهیم بود.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

 

حقوق_ورزشی

چالش های گلف و راهکار قانونی صیانت از آن با حقوق ورزشی

رییس فدراسیون گلف می‌گوید از ابتدای تاسیس گلف در ایران تنها یک زمین گلف چمن استاندارد داشتیم که آن هم در حال حاضر دیگر استاندارد نیست و از ۱۸ میدان آن ۱۳ مورد باقی مانده است و در مورد پنج میدان آن ساختمان‌سازی صورت گرفته است! زمین وزارت و کمیته غصب معنوی است!/ یک زمین استاندارد گلف در ایران نداریم

حمید عزیزی در ارتباط با مسائل مختلفی اعم از هزینه های فعالیت در رشته گلف برای اقشار مختلف جامعه، تجهیزات مورد نیاز این رشته ورزشی، وضعیت زیرساخت گلف در کشور، برنامه های آتی فدراسیون در جهت توسعه گلف در نقاط مختلف ایران، آخرین وضعیت آکادمی ملی فدراسیون گلف، وضعیت مالی و بودجه ای این فدراسیون و همچنین نظر وی به عنوان رییس یکی از فدراسیون های ورزشی در رابطه با اساسنامه جدید فدراسیون های ورزشی و نیز آیین نامه نحوه فعالیت هیات‌های ورزشی استانی و شهرستانی به گفت و گو نشستیم که در ادامه مشروح کامل آن آورده شده است.

آیا گلف یک رشته ورزشی لاکچری است و فقط طبقه ثروتمند امکان گلف بازی کردن دارند؟

بهتر است بگوییم افراد پولدار و مرفه گلف‌بازی می‌کنند، اما این مساله نافی آن نیست که سایر افراد امکان و توان مالی گلف‌بازی کردن نداشته باشند. گلف یکی از ارزان‌ترین و شاید ارزان‌ترین رشته‌ ورزشی در بین رشته‌های ورزشی تخصصی است چرا که لباس خاصی نیاز ندارد و با تهیه یک ست آموزشی در حد پنج میلیون تومان و حتی کمتر، تمامی اعضای خانواده می‌توانند طی ۴۰ تا ۵۰ سال از آن استفاده کنند. گلف یکی از ارزان‌ترین و شاید ارزان‌ترین رشته‌ ورزشی در بین رشته‌های ورزشی تخصصی است چرا که لباس خاصی نیاز ندارد و با تهیه یک ست آموزشی در حد پنج میلیون تومان و حتی کمتر، تمامی اعضای خانواده می‌توانند طی ۴۰ تا ۵۰ سال از آن استفاده کنند.در مورد هزینه زمین گلف نیز می‌توان اعلام کرد که با مراجعه به بزرگترین زمین چمن گلف کشور در مجموعه باشگاه انقلاب از ساعت ۸ تا ۲۰ به مبلغ ۷۰ هزار تومان می‌توان به این رشته ورزشی پرداخت که از نظر هزینه با برخی دیگر از رشته‌های ورزشی قابل مقایسه نیست.

اگر ورزش‌های تابعه گلف، نظیر مینی‌گلف را اضافه کنیم هیچ ورزش همگانی نمی‌تواند با آن رقابت کند و هزینه پرداختی حتی از طناب‌زنی هم کمتر است چرا که با لباس عادی و تهیه تجهیزات ۵۰۰ هزار تومانی که حدود ۳۰ سال قابل استفاده است و تمام اعضای خانواده امکان استفاده از آن را دارند می‌توان مینی‌گلف بازی کرد. نکته مهم دیگر این است که چند نفر از اعضای خانواده امکان طناب‌زنی دارند؟ آیا یک کودک یا یک فرد کهنسال امکان طناب‌زدن دارند؟ اما این شرایط در مینی‌گلف متفاوت است و تمامی اعضای خانواده در هر رده سنی امکان بازی‌کردن دارند. نکته دیگر این‌که مینی‌گلف از نظر آموزشی شرایط آسانی دارد و در ۱۵ دقیقه می‌توان آموزش مینی‌گلف را انجام داد بطوریکه پس از آن با اندکی تمرین افراد می توانند در مسابقه شرکت نمایند.

بسته کامل تجهیزات مورد نیاز در رشته ورزشی گلف چه هزینه‌ای دارد؟

از حدود پنج میلیون تومان تا اعداد بالاتر وجود دارد و یک قهرمان حرفه‌ای که در مسابقات برون مرزی شرکت می‌کند ملاک این پرسش نیست، هرچند که هزینه وی از ۱۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان برای تجهیزات بروز قابل افزایش است اما در مورد افراد عادی با هزینه حداقلی پنج میلیون تومان می‌توان بسته کامل تجهیزات رشته ورزشی گلف را تهیه کرد.

 

وضعیت کشور از نظر توسعه زیرساخت رشته ورزشی گلف چگونه است؟

باید اعلام کرد که ایجاد و توسعه زمین استاندارد گلف بسیار دشوار است و از ابتدای تاسیس گلف در ایران به عنوان یک کشور برخوردار و دارای منابع و استعدادهای گوناگون، یک زمین گلف چمن وجود دارد که آن هم در حال حاضر دیگر استاندارد نیست و از ۱۸ میدان آن ۱۳ مورد باقی مانده است و در مورد پنج میدان آن ساختمان‌سازی صورت گرفته و گویا نمی‌توانسته‌اند ساختمان را جای دیگری بسازند و باید ساختمان‌های مربوطه را وسط سرمایه ملی احداث می‌کرده‌اند!

زمین‌های گلف به واسطه وسعت زیاد، هزینه تملک بالا و هزینه نگهداری گران قیمت، شرایط خاصی دارند و اساس توسعه آن در سطح ۵۰ تا ۶۰ هکتار زمین که شامل ۱۸ میدان به صورت استاندارد است، مدنظر قرار می‌گیرد و امری بسیار سخت تلقی می‌شود. در حال حاضر یکی از معیارهای توسعه یافتگی ورزش در کشورهای دنیا، توسعه گلف به شمار می‌رود و اگر می‌خواهید به این نکته پی ببرید که زیرساخت ورزش در یک کشور توسعه یافته است یا خیر باید به وضعیت رشته ورزشی گلف در آن کشور و وجود زمین‌های گلف آن کشور توجه کرد. زمانی که برای ۶۰ هکتار زمین و تملک، احداث و نگهداری آن هزینه می‌شود قطعا برای سالن‌های ورزشی، باشگاه‌ها و … که هزینه‌های بسیار کمتری در بر خواهند داشت، هزینه‌ها به راحتی پرداخت می‌شود.

متاسفانه ساختمان‌های وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در زمین گلف مجموعه باشگاه انقلاب احداث شده و اگر فدراسیون به عنوان متولی گلف و به نمایندگی از جامعه گلف کشور که مالک معنوی آن زمین هستیم راضی نباشیم، نماز آقایان در آن ساختمان‌ها قبول نیست و باید رضایت ما جلب شود و این‌که چگونه می‌خواهند این کار را انجام دهند به خودشان بستگی دارد.

ساختمان‌های وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در زمین گلف مجموعه باشگاه انقلاب احداث شده و متاسفانه فهم آقایانی که ساختمان‌سازی کرده‌اند در همین حد بوده است! اگر فدراسیون به عنوان متولی گلف و به نمایندگی از جامعه گلف کشور که مالک معنوی آن زمین هستیم راضی نباشیم، نماز آقایان در آن ساختمان‌ها قبول نیست و باید رضایت ما جلب شود و این‌که چگونه می‌خواهند این کار را انجام دهند به خودشان بستگی دارد.

زمین از نظر ملکی به ما تعلق ندارد اما از نظر معنوی مالک آن زمین‌ها، فدراسیون و جامعه گلف کشور است و برخی اشخاص، رییس یک سازمان و یک وزیر حق ندارد در وسط یک زمین که متعلق به تمام مردم کشور است ساختمان‌سازی کند و برود در دفتر خود که در میانه آن زمین قرار گرفته است، بنشیند؛ متاسفانه این اتفاق در دهه ۸۰ برای گلف افتاده است و از ۱۸ میدان زمین گلف مجموعه باشگاه انقلاب پنج حفره از بین رفته است و در آن ساختمان و اتوبان ساخته اند. ما مخالف توسعه نیستیم اما توسعه اصول دارد و این‌گونه صحیح نیست. استاندارد زمین گلف چمن است و ما در ایران یک زمین استاندارد گلف داشته‌ایم که در حال حاضر به این وضعیت دچار شده است و باید بگوییم که زمین گلف مجموعه باشگاه انقلاب توسط وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک غصب معنوی شده است.

تمامی این صحبت‌ها انجام شد تا بدانید احداث زمین گلف چه میزان دشوار است و کشور ما از ابتدای تاریخ ایجاد گلف تاکنون که حدود ۱۰۰ سال از آن می‌گذرد تنها یک زمین استاندارد داشته و متاسفانه آن را نیز نتوانسته‌ایم حفظ کنیم و باید بدانیم که ایجاد زمین‌های جدید در قالب استاندارد تا چه حد دشوار است.

برنامه فدراسیون در راستای توسعه گلف در کشور چیست؟

فدراسیون گلف به گزینه‌های جایگزین روی آورده است. در ابتدای امر زمین‌های تمرینی گلف در استان‌های کشور مدنظر قرار گرفت و پس از آن ایجاد تورشات‌ها را در وسعت‌های کوچک و بزرگ مدنظر قرار دادیم که در فضای مربوطه تور بسته می‌شود و ضربات به تور برخورد می‌کند. موضوع دیگر این بود که مینی‌گلف را به عنوان دروازه ورودی رشته گلف توسعه بخشیدیم. ابتدای دوره جدید فدراسیون گلف ۲۲۰ میدان مینی‌گلف در ۲۵ سایت کشور وجود داشت و در حال حاضر به تعداد ۸۵۰ میدان در بیش از ۱۰۰ سایت رسیده‌ایم و در تلاش هستیم تعداد آن‌ها را به ۱۰۰۰ میدان برسانیم. موضوع بعدی نیز این بود که مینی‌گلف پرتابل را در بسته کوچک به اندازه یک کیف مدنظر قرار دادیم که با توسعه آن افراد بتوانند در منزل یا محل کار خود با ارزان‌ترین قیمت فعالیت کنند و ضمن آموزش راحت امکان حمل از طریق خودرو داشته باشند.

تعداد ورزشکاران گلف در کشور محدود است؛ علت آن نیز محدودیت‌های آموزشی است. فدراسیون گلف در تهران یک وجب فضای آموزشی در اختیار ندارد تا بتواند برنامه ریزی آموزشی خود را به نحوی انجام دهد که تعداد آموزش‌گیرندگان این رشته ورزشی افزایش یافته، جذب افراد علاقه‌مند صورت گیرد و استعدادهای انسانی گلف در کشور را که در استان‌های مختلف حضور دارند توسط فدراسیون به صورت گلخانه‌ای در تهران جمع و آموزش ببینند تا این گونه به افزایش و بهبود مهارت آن ها کمک شود. علاوه بر این، شرایط برگزاری مسابقات متمرکز وجود ندارد و از این امکان برخوردار نیستیم که بتوانیم دوره‌های پرورش مربی را مدنظر قرار دهیم و از طریق آنها به آموزش بازیکنان بپردازیم. همچنین امکان برگزاری دوره‌های تربیت مدرس وجود ندارد تا از طریق آن ها بتوانیم در استان‌های مختلف کشور به علاقه مندان آموزش دهیم و اینگونه شاهد توسعه گلف در ایران باشیم.

 

در مورد آخرین وضعیت آکادمی ملی فدراسیون گلف توضیح دهید.

آکادمی فدراسیون گلف می‌تواند قلب تپنده گلف در ایران باشد. مقدمات ابتدایی احداث آکادمی ملی گلف  فراهم شده است و امیدوار هستیم موانع موجود پیش‌روی احداث این آکادمی برطرف شود و فعالیت‌ها به نحو مطلوب پیش رود. در آکادمی ملی گلف ساختمانی مشتمل بر اقامتگاه، فضای پذیرایی، سالن‌های مختص آمادگی جسمانی و بدنسازی و نیز ریکاوری نظیر استخرهای کوچک، سالن‌ها انفورماتیک و آی تی برای آموزش، سیمیلاتور یا شبیه‌ساز میادین گلف و …وجود دارد. گلف در دنیا بسیار پیشرفته و شبکه‌های تلویزیونی اختصاصی در رابطه با آن شکل گرفته است و به طور مثال در ژاپن و استرالیا صدها و در آمریکا هزاران زمین گلف وجود دارد و در کشورهای توسعه‌یافته گلف در سطح بسیار بالایی دنبال می‌شود و نرم‌افزار و سخت افزارهایی که ما می‌خواهیم در مسیر آن‌ها گام برداریم، امکانات اولیه‌ای است که در این کشورها از مدت‌ها قبل ایجاد شده است.

منظورتان از وجود موانع در راه ایجاد آکادمی گلف چیست؟

به هرحال با تغییر دولت نگاه‌های جدیدی وجود دارد که باید موارد تطبیقی انجام شود و پروژه ادامه پیدا کند. از ابتدای شهریورماه سال جاری دستور شروع کار داده شد و در ارتباط با آن گودبرداری صورت گرفت اما در حال حاضر پروژه متوقف است تا تصمیمات مربوط به آن اتخاذ و نهایی شود. در پروژه‌های عمرانی وجود چنین وقفه‌هایی چندان عجیب نیست و باید ترک تشریفات صورت گیرد و قراردادی امضاء شود. در این رابطه با شرکت توسعه و نگهداری توسعه ورزشی جلسات متعددی برگزار شده است و در حال رایزنی با وزارت ورزش و جوانان برای رفع موانع هستیم.

وضعیت بودجه‌ای و مالی فدراسیون گلف را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یک فدراسیون که فعالیت بین‌المللی انجام می‌دهد و چند رشته را تحت پوشش خود قرار داده است، باید اعزام‌های برون مرزی داشته باشد و در عین حال مسابقات ملی برگزار کند، تقویت زیرساخت را در دستور کار قرار دهد و با بهبود وضعیت سرمایه انسانی در مسیر ساخت تجهیزات اقدام کند به نظر شما چقدر باید بودجه داشته باشد؟ آیا با ۱.۵ میلیارد تومان می‌توان تمامی این فعالیت‌ها را در طول یکسال پیش برد؟ ظرف ورزش محدود نیست و به هر میزانی که پول داشته باشید می‌توانید توسعه انجام دهید و به طور مثال به جای یک اعزام ۱۰ اعزام را در برنامه کاری خود بگنجانید و اینگونه تجربه ورزشکاران را افزایش دهید.

فدراسیون گلف در تلاش است با توجه به محدودیت‌های بودجه‌ای و مالی، پروژه‌ای عمل کند و با توجه به این‌که طی سالیان گذشته خیلی مورد توجه رسانه‌ها و در دید عموم نبوده در تلاش هستیم تا این رشته ورزشی در سبد رسانه‌ها قرار گرفته و اینگونه بتوانیم حامیان مالی جذب کنیم. ورزش یک مقوله سودآور است که هدف اصلی آن ایجاد نشاط اجتماعی، تندرستی و سلامت روحی و روانی است و هر اقدامی که در این حوزه انجام شود به منزله سرمایه گذاری خواهد بود.

 

شما یکی از امضا کنندگان نامه اعتراض‌آمیز روسای ۲۸ فدراسیون‌ ورزشی به وزیر ورزش و جوانان در رابطه با آیین نامه نحوه فعالیت هیات‌های ورزشی استانی و شهرستانی بودید، در رابطه با این نامه توضیح دهید.

این نامه مشخصا در مورد آیین‌نامه نحوه برگزاری انتخابات هیات‌های استانی و شهرستانی بود و زمانی که آیین نامه ابلاغ شد برخی اشکالات نگارشی، انشایی و دستوری در رابطه با آن وجود داشت که ایرادات را به تیم تخصصی وزارت ورزش و جوانان منتقل کردیم. اختلاف نظرهایی در مورد این آیین‌نامه وجود داشت که منجر به امضای آن نامه شد. مضمون متن نامه این بود که با توجه به اختلاف نظر موجود در مورد آیین‌نامه اصلاحاتی مدنظر قرار گیرد. در جلسه گروهی برگزار شده بین فدراسیون‌ها و معاونت قهرمانی وزارت ورزش و جوانان که به دستور وزیر ورزش تشکیل شد نیز اعلام کردیم بیشترین نگرانی در رابطه با فضای بین‌المللی ورزش ایران بوده چراکه ممکن است به عنوان دستاویز، مشکل‌ساز شود و موجبات بهانه‌جویی را فراهم کند. شاید در شرایط عادی، فضای بین‌المللی به گونه‌ای نباشد که به این مسائل ورود کنند اما در شرایطی که هدف آنها بهانه‌جویی باشد می‌تواند متن آیین‌نامه را دستاویز قرار دهند و نتیجه‌ای رقم بخورد که به صلاح ورزش کشور نباشد. در مورد آیین نامه نحوه فعالیت هیات های ورزشی استانی و شهرستانی بیشترین نگرانی در رابطه با فضای بین‌المللی ورزش ایران بوده چراکه ممکن است به عنوان دستاویز، مشکل‌ساز شود و موجبات بهانه‌جویی را فراهم کند. شاید در شرایط عادی، فضای بین‌المللی به گونه‌ای نباشد که به این مسائل ورود کنند اما در شرایطی که هدف آنها بهانه‌جویی باشد می‌تواند متن آیین‌نامه را دستاویز قرار دهند و نتیجه‌ای رقم بخورد که به صلاح ورزش کشور نباشد.بنده به شخصه براساس مصالح ورزش نامه مربوطه را امضاء کردم. اما در مورد انتخابات استانی گلف باید بگویم بیش از ۹۰ درصد انتخابات را به مدیران کل ورزش و جوانان استان‌ها تفویض کرده‌ام.

اعتقاد دارم هماهنگی هیات‌های ورزشی استانی و ادارات کل ورزش و جوانان در استان‌ها امری ضروری است اما این بدان معنا نیست که اختیارات از فدراسیون‌های ورزشی سلب شود و در اختیار ادارات کل ورزش و جوانان استان‌ها قرار گیرد، چرا که با یک امانت روبرو هستیم که در اختیار مسئول فدراسیون مربوطه قرار گرفته است و نباید در رابطه با حقوق فدراسیون کوتاه آمد و سکوت در این رابطه جایز نیست، بنابراین در این راستا نظرات خود را به مسئولان ذیربط ارائه کردیم.

یکی از انتقادات مطرح شده این بود که اختیارات روسای فدراسیون‌ها به طرز عجیبی در آیین‌نامه مربوطه کاهش یافته است!

خوشبختانه نتیجه بررسی ها و جلسات در معاونت قهرمانی وزارت ورزش و جوانان جمع بندی شد و مورد تأیید وزیر ورزش و جوانان قرار گرفت و با اصلاحات مناسب مجددا آیین نامه مذکور به فدراسیون ها ابلاغ شد که این انعطاف جای قدردانی دارد.

به طور صریح می‌توان اعلام کرد که در آیین نامه نحوه فعالیت هیات‌های ورزشی استانی و شهرستانی، رییس فدراسیون هیچ کاره بود، یعنی رییس فدراسیون به صورت اسمی به عنوان رییس مجمع اعلام شده بود اما در عمل هیچ کاری از دست وی بر نمی‌آمد.  در آیین نامه نحوه فعالیت هیات‌های ورزشی استانی و شهرستانی، رییس فدراسیون هیچ کاره بود، یعنی رییس فدراسیون به صورت اسمی به عنوان رییس مجمع اعلام شده بود اما در عمل هیچ کاری از دست وی بر نمی‌آمد.در عین حال یک تعارض حقوقی در این راستا به وجود آمده بود و در مجمعی که رییس یک فدراسیون هیچ کاره است به عنوان مسوول تصمیمات مجمع تعیین شده و هر تصمیمی که در مجمع اتخاذ شود حتی اگر منجر به برخی تعهدات قانونی باشد بدون آنکه دخالتی از سوی رییس در آن انجام شده باشد، باید به عنوان مسوول پاسخگو بوده و این یک تعارض حقوقی است که خوشبختانه با پیگیری فدراسیون ها و بلند نظری وزارت ورزش رفع شد.

اساسا مجموعه‌های حقوقی و افراد حقیقی علاقه‌مند هستند تا قدرت را نزد خود حفظ کرده و افزایش دهند و کمتر پیش می‌آید فرد یا نهادی پیدا شود که قدرت خود را تفویض کرده و به دیگری منتقل کند. در خصوص اساسنامه فدراسیون‌های ورزشی فضا و اختیار مناسبی از سوی وزارت به فدراسیون‌ها داده شده است و حتی در متن اساسنامه، محتوایی در رابطه با این‌که وزیر ورزش و جوانان به عنوان رئیس مجمع تعیین شده وجود ندارد.

و سخن پایانی…

در طول سالیان گذشته جامعه ما از مزیت برخی رشته‌های ورزشی بی‌بهره مانده است و متاسفانه ورزش‌هایی که از این امکان برخوردار بودند تا بیش از ۹۰ درصد جامعه را با فعالیت‌های بدنی درگیر کنند، مورد توجه قرار نگرفته‌اند. زمانی که از یک رشته ورزشی رزمی صحبت می‌کنید نهایتا یک تا دو میلیون نفر افراد جامعه می‌توانند به آن رشته ورزشی بپردازند اما برخی رشته‌ها نظیر گلف وجود دارد که مخاطب آن‌ها بیش از ۹۰ درصد افراد جامعه است. علاوه بر این‌ گلف یک رشته تخصصی است که فعالیت فیزیکی هم دارد و یکی از اخلاق‌محورترین ورزش‌های دنیا به شمار می‌آید و حتی در المپیک هم داور ندارد و ورزشکاران در ۶۰ هکتار زمین به رقابت می‌پردازند و با اعلام نتایج خود مدال‌ها توزیع می‌شود.

 

گلف یکی از ارزان‌ترین رشته‌های ورزشی است که با حدود پنج میلیون تومان می‌توان ۵۰-۴۰ سال از وسایل ورزشی آن استفاده کرد و تمامی اعضای خانواده از آن بهره‌مند شوند. گلف یک رشته ورزشی خانواده‌محور است و پس از کسب مهارت آن تا پایان عمر با افراد همراه خواهد بود و تمامی اعضای خانواده می‌توانند به این رشته ورزشی بپردازند. یکی دیگر از نکات بسیار مهم رشته ورزشی گلف این است که هیچ محدودیت شرعی، عرفی و قانونی برای برگزاری همزمان مسابقات زنان و مردان در آن وجود ندارد و می‌توانند با یکدیگر به رقابت بپردازند، موضوع دیگر اینکه گلف یک رشته ورزشی دوستدار محیط زیست است و هرجایی که ایجاد می‌شود با آبادانی و بهبود وضعیت زیست محیطی همراه خواهد بود. گلف در عین حال  یک رشته شخصیت‌ساز است و در حالی که ۶۰۰ سال از قدمت آن می‌گذرد اما در طول تمامی این سالیان هیچ حاشیه‌ای با خود خلق نکرده است. متاسفانه جای گلف در جامعه ایرانی خالی است و فدراسیون به نوبه خود تلاش می‌کند تا با فعالیت‌های آموزشی طی سالیان آینده شرایطی را رقم بزند که بسیاری از خانواده‌های ایرانی از مزیت‌های فوق‌العاده این رشته ورزشی بهره‌مند شوند.

باتوجه به توضیحات حمید عزیزی ئیس فدراسیون گلف جمهوری اسلامی ایران به این نکته پی میبریم که جهل به قانون آسیبو پیامد های سنگینی در پی دارد و لطمه جدی به حیات قهرمانی رشته ورزشی وترد می آورد که با استفاده از کلاس های آموزشی حقوق ورزشی و ارتقاء دانش علمی و تجربه عملی در حوزه حقوق ورزشی و استفاده از راهنمایی وکلایی که در حوزه حقوق ورزشی فعالیت دارند می تواند کمک شایانی به اجرای عدالت ورزشی نماید.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

نکات لازم در تنظیم اساسنامه ورزشی

اساسنامه ورزشی درواقع سندی ست که تمام نکات مهم فدراسیون یا هیات  و حتی کمیته خاص یا توجه به دانش حقوق ورزشی در آن قید شده است . در تنظیم اساسنامه ورزشی لازم است حتما نکاتی قید شود. ما در این مطلب ابتدا میگوییم که اساسنامه ورزشی چیست؟ و سپس نکاتی که در تنظیم اساسنامه باید قید شود را بیان می‌کنیم. اساسنامه ورزشی در واقع سندی است که به آن اعتبار می بخشد و قراردادی که در آن طرز کار حوزه ورزشی مشخص می‌شود. اساسنامه اهداف، نحوه فعالیت و وظایف رشته ورزشی را بیان می‌کند. در این مقاله نکات مهم در تنظیم اساسنامه ورزشی را آورده ایم.

تنظیم اساسنامه ورزشی

هر رشته ورزشی در هنگام تأسیس برای مشخص کردن امور مشار باید اقدام به تنظیم اساسنامه کند. در تنظیم اساسنامه ورزشی نکات و مواردی حتماً باید قید گردد. در ادامه موارد اجباری که در تنظیم اساسنامه باید رعایت شود، بیان می‌شود.

این موارد عبارت‌اند از:

  1. نام رشته ورزشی
  2. موضوع رشته ورزشی
  3. مدت : آغاز مدت زمان فعالیت شرکت از تاریخ ثبت است. که می تواند محدود مانند ۲ سال و یا نامحدود باشد.
  4. مرکز اصلی
  5. مبلغ سرمایه
  6. تعیین تعداد سهام بی نام و با نام و مبلغ اسمی آن ها. هرگاه ایجاد سهام ممتاز مورد نظر باشد تعیین تعداد،خصوصیات و امتیاز این گونه سهام.
  7. پرداخت مبلغ سهام پرداخته‌شده
  8. نحوه انتقال سهام بانام
  9. تبدیل سهام بانام به بی‌نام و برعکس
  10. اوراق قرضه

نکات مهم در تنظیم اساسنامه ورزشی

  1. افزایش و کاهش سرمایه
  2. دعوت از مجمع عمومی
  3. حدنصاب مجامع عمومی
  4. تعیین و تکلیف در خصوص مدیران
  5. تعیین وظایف مدیران
  6. سهام تضمینی
  7. انتخاب بازرسان
  8. تعیین سال مالی: آغاز سال مالی رشته ورزشی که معمولاَ از ابتدای فروردین تا پایان اسفند یا ابتدای مهر تا پایان شهریور ماه سال بعد است که باید در اساسنامه شرکت قید گردد.
  9. نحوه ی انحلال اختیاری و ترتیب تصفیه ی امور آن.
  10. تغییر اساسنامه

البته لازم به ذکر می باشد که موارد فوق نکات کلی تدوین می باشد که با توجه به قانون تکمیلی و حسب مورد بنا بر ضرورت در مواقعی خلاف نظم عمومی و رشته ورزشی نباشد امکان تکمیل و یا حذف موارد غیر ضروری جود دارد که بهتر است برای تدوین و تنظیم اساسنامه ورزشی از راهنمایی وکیل رسمی و بخصوص وکلایی که در حوزه حقوق ورزشی فعالیت دارند بهرمند شوید.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

حقوق ورزش و دکتر حسین آقایی نیا

جناب دکتر حسین آقایی‌نیا متولد سال ۱۳۲۳ در تهران ‌است. تحصیلات مقدماتی و عالیه خود را در این شهر گذرانده و در سال ۱۳۵۹ با کسب مدرک دکترای حقوق جزا و جرم شناسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است. عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد ایشان «مبانی مسؤولیت کیفری» و عنوان رساله‌ی دکترای ایشان بررسی ماده (۴۲) قانون مجازات عمومی است.
وی تا به حال مؤلف چندین عنوان کتاب از جمله کلیات حقوق، حقوق ورزشی، حقوق جزای اختصاصی، تعلیق مراقبتی، مبانی مسؤولیت مدنی در ورزش و قتل در نظام کیفری ایالات متحده بوده، و حدود ۱۲ مقاله در مجلات معتبر علمی و پژوهشی به چاپ رسانده است.
دکتر آقایی‌نیا در طول این سال¬ها در دانشگاه‌های تهران، تربیت مدرس، امام صادق(ع)، علوم قضایی، دانشکده¬های تربیت بدنی و کلاس‌های آموزش قضات به تدریس حقوق جزای عمومی، حقوق جزای اختصاصی، متون حقوقی پیشرفته و حقوق ورزشی پرداخته است.
ایشان هم اکنون عضو هیأت علمی دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران و معاونت دانشجویی _ فرهنگی این دانشکده است.
دکتر آقایی نیا در این گفتگو ابعاد مختلف حقوق ورزشی و مسؤولیت¬های دست اندرکاران امر ورزش را مورد بررسی قرار داده است.:
منظور از حقوق ورزش چیست؟
منظور ما از حقوق ورزشی مجموعه مقرراتی است که بر تمامی امور ورزش حاکم است اعم از ورزشکاران، مدیران فنی، تماشاگران، مدیریت¬های ستادی ورزش، پزشکان ورزشی، سازندگان لوازم ورزشی و فروشندگان لوازم ورزشی و بالاخره کارکنان سازمان‌های ورزشی. این یک تعریف کلی است یعنی مجموعه قواعد و قوانین حاکم بر کل ورزش.
– ظاهراً مهم‌ترین بخش حقوق ورزش، قواعد و مقررات مرتبط با ورزشکاران و مسؤولیت¬های ناشی از حوادث ورزشی است؛ لطفاً بفرمایید که در کشورهای مختلف جهان با این قبیل حوادث که در حین رویدادهای ورزشی رخ می-دهند، چه برخوردی شده است؟
– به طور کلی در همه‌ی کشورهای دنیا ورزش از حمایت¬های عمومی خاصی برخوردار است، چون اهداف ورزش در واقع تربیت نسل، برومندی، توانمندی، نشاط، سلامتی و بالاخره آماده سازی مهم‌ترین رکن توسعه یعنی انسان است و نباید از جنبه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن به سادگی گذشت و به همین دلیل برای حمایت از این فعالیت و این نهاد، قوانین و امتیازات بسیار ویژه‌ای را در نظر گرفته‌اند. منتها شکل اعطای این امتیازات متفاوت است؛ گاهی به صورت قوانین صریح و گاهی به‌صورت ضمنی و گاهی هم در قالب رویه¬های قضایی عملیات ورزش از این امتیازات برخوردار می¬شود. ولی چون هدف ورزش به طور کلی در تمام دنیا همین مباحثی است که عرض کردم، حکومت‌ها هزینه‌ی آن را پرداخت می¬کنند و حوادث ورزش را از شمول حوادثی که در کوچه و خیابان اتفاق می¬افتد کاملاً جدا می-کنند؛ هر چند از لحاظ نتیجه یکی باشند. چون در اینجا اهداف دیگری مدّنظر است.
– حقوق ایران چگونه به این بحث پرداخته است؟
در ایران، خوش‌بختانه از سال ۵۲ به طورصریح در مورد صدمات ناشی از حوادث ورزشی قانون داریم و بعد از انقلاب هم همان ماده (۴۲) سابق، در قانون مجازات عمومی تأیید شد و فقط یک جمله¬ای به آن اضافه شد و آن این که: «آن مقررات هم با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد.» بنابراین ما در حال حاضر، در مورد عملیات ورزشی و حوادث ناشی از آن قانون خاص داریم که به موجب آن، این حوادث از امتیاز علل موجهه استفاده می‌کنند و مرتکب با رعایت شرایط مذکور در ماده قانونی هیچ¬گونه مسؤولیت اعم از کیفری و مدنی نخواهد داشت.
– آیا ورزشکاران در برابر تمام رخ‌دادهایی درحین عملیات ورزشی صورت می‌گیرد؛ مثلاً فحاشی¬های نژادپرستانه که بعضاً برخی به خاطر هیجانات ناشی از عملیات ورزشی مرتکب آن می¬شوند نیز مصون هستند؟
– ببینید اولاً ماده قانونی مذکور، ناظر است به حوادث ناشی از عملیات ورزشی، تماشاگران مشمول این امتیاز نیستند، توهین و فحاشی عملیات ورزشی محسوب نمی¬شود تا از امتیاز مصونیت برخوردار باشد. تازه خود آن عملیات ورزشی که در هر ورزش مشخص است، در صورتی در شمول علل موجهه قرار می‌گیرد که دو شرط داشته باشد. یکی این که آن عملیات ورزشی در چارچوب مقررات خاص آن ورزش انجام گیرد؛ بنابراین اگر ورزشکاری در جریان عملیات ورزشی مرتکب خطا بشود و خطای او منتهی به قتل، ضرب و جرح شود، او مجرم است و مجازات می¬شود اما با رعایت مقررات هر حادثه¬ای اتفاق بیفتد، جرم نیست. یعنی در واقع ورزش مجوز انتقام‌جویی و خشونت نیست. ورزش وسیله سلامتی، برومندی و نشاط است. اگر ورزشکار لگد بزند و این لگد برخلاف مقررات باشد، مثل این است که این کار را در خیابان انجام داده است و تعقیب می¬شود.پس اگر در فوتبال یا هر ورزش دیگری ورزشکار در چارچوب مقررات اقدام کرد و طرف مقابل فوت کرد، مسؤول نیست. مثلاً فرض کنید یک کشتی¬گیری، حریفش را روی پل می¬برد و برابر مقررات، او را روی پل نگه می¬دارد، کشتی¬گیری که مقاومت می¬کند ممکن است قطع نخاع شود. ما برای مجری فن مسؤولیت قائل نیستیم؛ مشروط بر این که در چارچوب مقررات فنی اجرای فن کرده باشد. یا در فوتبال، به هنگام ضربات ایستگاهی، بازیکن اجازه دارد با تمام قدرت به توپ ضربه بزند. اگر توپ به حریف برخورد کند و منجر به فوت او شود، بازیکن مسؤول نیست؛ چون مطابق مقررات این عمل را انجام داده است.
– حالا اگر مخالف مقررات‌ ورزشی ولی در حین عملیات ‌ورزشی صدمه‌ای به‌یک ورزشکار ‌وارد شود، وضعیت به چه منوال است ؟
– فرض کنید در کشتی بعضی از فنون ممنوع اعلام شده است؛ اگر کشتی گیر مثلاً فن کلاته را اعمال بکند و منتهی به نقص عضو و مرگ بشود، جرم محسوب شده و مجری فن مجازات می¬شود و یا در همین فوتبال اگر ضربه ایستگاهی که باید با اجازه داور زده شود، بازیکن قبل از سوت ضربه بزند و به حریف اصابت کند، خطا است و نتایج مجرمانه‌اش هم گریبان‌گیر خاطی خواهد شد. مصونیت از مسؤولیت در ورزش شرط اولش رعایت کامل مقررات فنی همان ورزش است. و شرط دومش این است که این مقررات با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد.
– پس آیا هیجانات و عصبانیت¬های ناشی از عملیات ورزشی که در حین مسابقات ایجاد می¬شود، دلیل موجهی برای مصونیت از مسؤولیت نیست؟
– عصبانیت عملیات ورزشی نیست، بله؛ ورزشکار در جریان عملیات ورزشی ممکن است عصبی شود. اگر دچار هیجان شد و عمل خطا کرد، خطا است و باید مجازات شود. مثل این است که کسی به دیگری فحاشی کند، او عصبانی شود و فحاش را بکشد که باید او را قصاص کرد. ممکن است هیجانات موجب تخفیف مجازات بشود ولی هیجان مجوز ارتکاب جرم نیست.
– بعد از بررسی مقررات مربوط به ورزشکاران، نوبت بحث از مدیران ورزشی است. مسؤولیت¬های مدیران ورزشی چگونه است؟
– مدیران دو گروه هستند. یک عده مدیران فنی مثل مربیان، سرمربیان، و معلمین ورزش که این‌ها نظارت مستقیم بر فعالیت¬های ورزشکار دارند. این افراد بر حسب شرایط ذهنی، جسمی و مهارت‌های ورزشکار و نوع ورزش، وظایف خاصی دارند و به طور کلی موظفند قبل از شروع ورزش از سلامتی کامل ورزشکار اطلاع حاصل کنند و تناسب بین میزان فعالیت و توانایی ورزشکار را تنظیم کنند. ملزم هستند در فعالیت ورزشی حضور مستمر داشته باشند. موظفند علاوه بر حضور مستمر، مراقبت کافی کرده، از خطرات جلوگیری نمایند. موظفند کمک¬های اولیه را بدانند و به هنگام ضرورت آن‌ها را اعمال کنند. در واقع مربی ورزش مسؤول حفاظت از تمامیت جسمانی، روانی و حیثیتی ورزشکار است. مثلاً فرض کنید اگر داور ببیند بازیکنی فن خطا اعمال می¬کند و از اعلام خطا خودداری بکند و فن اجرا شود، هم ورزشکار و هم داور هر دو ضامند. یا اگر ناجی غریق محلش را ترک کند و برود و در غیابش کسی در استخر خفه شود، این‌ها ضامن‌اند. یعنی حضور، مراقبت، توجه به توانایی‌ها، بررسی شرایط جوی، همه‌ی این‌ها برای یک معلم ورزش ضروری است. اگر در هوای بسیار گرم بچه¬های مدرسه را مجبور به انجام فعالیت ورزشی کنند و دچار گرمازدگی شده و فوت کنند، معلم ضامن است. در بعضی از ورزش‌¬ها که ما به آن‌ها ورزش¬های بسیار خطرناک می-گوییم، مثل ژیمناستیک، مربی فقط باید یک ورزشکار را تحت مراقبت قرار دهد. حق ندارد که ده تا ورزشکار را هم زمان روی ده تا اسباب، مراقبت و کنترل کند. پس هر ورزش تابع شرایط و اوضاع و احوال مخصوص خودش است. مثلاً در مورد شنا، مساحت استخر، تعداد ورزشکار و تعداد ناجی غریق را آیین‌نامه مشخص کرده است. همچنین مربیان موظفند از وسایل ورزشی هم نظارت به عمل آورند؛ زیرا در مورد ایمنی وسایل ورزشی مسؤولیت دارند. در استخر باید در مواردی مثل آلوده نبودن و درجه حرارت آب و فضای اطراف استخر مراقبت شود که بررسی همه‌ی این‌ها به عهده‌ی سرناجی است.
دسته دوم مدیران، آن‌هایی هستند که با ورزشکار مواجه نیستند، بلکه مدیریت سخت¬افزاری ورزش را بر عهده دارند، مثل مدیر ورزشگاه. او مربی نیست ولی ملزم است به ایمنی تمامی اماکن ورزشگاه و تجهیزات آن توجه کند. باید بر سقف¬ها، برق، آب و همه‌ی تجهیزات ورزشگاه نظارت کامل داشته باشد و فضای ورزشگاه را محیطی امن و سالم، برای فعالیت‌های ورزشی نگه دارد. مثلاً اگر می¬بیند که سقف ورزشگاه در حال ریزش است و تعمیر نکند و سقف سقوط کند، به علت خودداری از انجام وظیفه، ضامن است. تجهیزات را باید به طور مرتب بازدید کند و در رفع اشکال آن‌ها بکوشد. در خصوص تعداد تماشاگران با توجه به ظرفیت ورزشگاه نظارت داشته باشد. فضای ورزشگاه را از لحاظ اخلاقی برای کودکان سلامت نگه دارد. بر کارمندان نظارت کامل داشته باشد. در واقع ورزشگاه محیطی است که والدین فرزندان خودشان را با اطمینان خاطر به دست مربی ورزش می¬سپارند و معلم ورزش امین مردم است، والدین امانتگذار هستند و تا زمان حضور کودکان در باشگاه، مربیان جانشین والدین‌اند و وظایف آن‌ها را برعهده دارند.
– با توجه به فرمایشات حضرت‌عالی درمورد مسؤولیت مدیران سخت‌افزاری ورزشی، در قضیه فوت پنج نفر از هموطنانمان در وزشگاه آزادی، به هنگام بازی فوتبال بین ایران و ژاپن، چه کسانی مقصر بوده¬اند؟
– اشخاص مختلفی از جمله مدیر ورزشگاه، نیروی انتظامی و… می¬تواند ضامن باشند. این قضیه برمی‌گردد به صورت‌جلسه¬هایی که در آن تقسیم وظایف شده است. اگر چنین چیزی نباشد، در درجه اول مسؤولیت با مدیر ورزشگاه است. ولی در مسابقات بزرگ معمولاً یک دستورالعملی است که هر بخشی از مدیریت¬ها مسؤولیت مشخصی دارد و در صورت وقوع حادثه، باید بررسی شود که علت وقوع حادثه چه بوده است؟ دیر بازکردن درها بوده، یا تعداد درهایی که باید باز می¬شده کم بوده که موجب هجوم شده است؟ نکات متعددی در وقوع یک حادثه می‌توانند نقش داشته باشند. بنابراین به طور کلی نمی¬شود گفت مدیر ورزشگاه مسؤول است. باید بررسی شده و تقصیر افراد محرز شود.
– موضوع دیگری که حقوق ورزش در مورد آن بحث می¬کند، تماشاگران هستند. مباحث حقوقی مرتبط با تماشاگران ورزش به چه ترتیب است؟
– راجع به تماشاگران باید گفت که وقتی آن‌ها وارد ورزشگاه می¬شوند، به‌طور کلی حوادث طبیعی ناشی از روی‌داد ورزشی را می¬پذیرند. یعنی کسی که بلیط می¬خرد ودر قسمت تماشاگران می¬نشیند، پذیرفته است که ممکن است توپی سرگردان به او اصابت کند. اما با این حال مدیریت ورزشگاه در قبال آن‌ها مسؤول است یعنی باید جایگاه ها ایمن باشد. ما شاهدیم که در نقاط مختلف دنیا، گاهی جایگاه¬ سقوط می¬کند و چند صد نفر کشته می¬شوند. در این‌جا مسؤول، مدیر ورزشگاه است که باید با بازدیدهای دوره¬ای از این حوادث، جلوگیری می¬کرده است. پس یکی وظایف حمایتی است که باید از تماشاگران در ورزشگاه به عمل بیاوریم. حوادث بیرون ورزشگاه به حقوق ورزش ارتباطی ندارد. مثلاً فرض کنید مشکلات ناشی از تردد اتومبیل¬ها و خساراتی که به وسایل نقلیه عمومی وارد می¬شود به جامعه‌ی ورزش و درنتیجه حقوق ورزش مربوط نیست. تماشاگران از وقتی که داخل ورزشگاه می¬شوند، موضوع حقوق ورزش واقع می‌شوند. به هنگام مسابقات بزرگ، حضور آمبولانس نه تنها برای ورزشکاران، بلکه برای تماشاگران هم ضروری است تجهیزاتی که در ورزشگاه است مثل آب بهداشتی باید مورد توجه واقع شود. پس اگر در ورزشگاهی به این امر توجه نشده و تماشاگران به خاطر استفاده از آب غیر بهداشتی مسموم شوند، مدیریت ورزشگاه ضامن است. مسؤول برگزاری مسابقه باید جواب‌گو باشد. تماشاگر اجازه دارد که در ورزشگاه تیم خودش را تشویق کند، ولی به هیچ وجه در قبال تخلفات مجرمانه اش از مصونیتی برخوردار نیست. توهین کردن، پرتاب سنگ، پرتاب نارنجک، ضرب و جرح، این‌ها همه اعمال مجرمانه است؛ چه در ورزشگاه و چه در بیرون. یعنی تماشاگر فقط درچارچوب مقررات اجتماعی مجاز است تشویق بکند. بنابراین به کاربردن اصطلاحات موهن، فحاشی و الفاظ رکیک بدون تردید جرم بوده و مرتکب قابل مجازات است. صرف آمدن به ورزشگاه هرگز به معنی مصونیت از این گونه مسؤولیت‌ها نیست.
– آیا بحث حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، با توجه به مباحث مرتبط با حقوق زنان، وارد در موضوع حقوق ورزش است ؟
ببینید ورزشگاه یک مکان عمومی است که مقررات خاصی راجع به زنان، در مورد آن جاری نیست. اماکن عمومی جاهایی مثل سالن‌های تئاتر و سینما، سالن اجتماعات، رستوران‌ها، ورزشگاه‌ها و… هستند. آیا رفتن زنان به سالن‌های سینما ممنوع است؟ زن‌ها و دخترها تنها هم به آنجا می‌روند. تازه سینما تاریک هم هست. چرا ورود زنان به آنجا آزاد است و چرا در ورزشگاه‌ها، اگر ما مکان مخصوصی برای بانوان تهیه کنیم که شأن آن‌ها رعایت شود، حضور بانوان ممنوع است؟ چه بسا که همسر، خواهر و یا مادر ورزشکارند و یا نه؛ شهروند عادیند که تمایل دارند مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. من می‌خواهم این مطلب را عرض کنم که اگر حضور تماشاگران خانم با این شرایط، یعنی در مکان‌های مخصوص و در ورزش¬هایی که پوشش ورزشکاران نامناسب نیست، در ورزشگاه¬ها مهیا شود، چه مشکلی به وجود می¬آید. مسابقات فوتبال را به طور زنده و مستقیم از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می¬کنیم. پس معلوم است که این پوشش خلاف شرع نیست. ضمناً فاصله‌ی سکوهای تماشاگران تا ورزشکاران زیاد است و در سال¬های گذشته خانم¬¬ها به تماشای مسابقات والیبال و بسکتبال هم می¬رفتند که پوشش آن ورزشکاران با پوشش فوتبالیست¬ها تفاوت چندانی ندارد. اگر حضور بانوان با توجه به این شرایط بازهم مشکل شرعی دارد که همه باید تسلیم شرع باشیم. نکته دیگر این است که بعضی‌ها استناد می¬کنند به بدآموزی. من سؤال می¬کنم که پس به چه دلیل اجازه می¬دهند بچه¬های چهار _ پنج ساله به ورزشگاه بروند؟ آن‌ها آسیب پذیرترند یا مثلاً یک خانم سی‌وپنج ساله؟ باید به این موضوع هم توجه کرد که خانم ها بیش از نیمی از جمعیت کشورند و ورزشگاه¬ها یکی از محل¬های تفریحی است که در کشور وجود دارد. حداقل از خیلی دیگر از اماکن عمومی، سالم‌تر است و تازه حضور خود خانم¬ها در آنجا به تجربه خود من می¬تواند موجب تلطیف و تعدیل خشونت¬ها بشود. وقتی که در ورزشگاهی که بیست هزار نفر تماشاگر دارد و پنج هزار نفر آن با خانواده‌اشان هستند، ایرانی مسلمان رعایت حرمت خانم¬ها را می¬کند؛ همان‌طور که در سایر جوانب هم این اتفاق می‌افتد.
– مبحث بعدی مسؤولیت تولیدکنندگان و فروشندگان لوازم ورزشی است که لطفاً در مورد آن هم توضیحاتی بفرمایید ؟
ورزش از خطرناک‌ترین فعالیت‌های اجتماعی است و بسیاری از حوادث آن غیر قابل جلوگیری است، ولی بخشی از حوادث آن ناشی از نقص وسایل ورزشی است. اگر حادثه، ناشی از وسایلی مثل بارفیکس، وزنه، دوچرخه و… باشد، هم سازنده و هم فروشنده مسؤولند. در عین حال خریدار هم اگر مدیر ورزشی باشد یا معلم ورزش باشد و به رغم اطلاع از این اشکالات، به خاطر مثلاً صرفه جویی، وسیله‌ی غیر مرغوب بخرد و مثلاً به خاطر شکستن میله بارفیکس ورزشکار سقوط کرده و فوت بکند، همه‌ی این افراد بر حسب مورد، ضامن و پاسخگو هستند. وسایل ورزشی را باید مطابق استانداردهای علمی بفروشند و شرایط استفاده از آن را به مصرف کننده به طور کامل ابلاغ کنند. مثلاً در بروشورهایی اعلام کنند که حداکثر وزنی که این میله بارفیکس تحمل می‌کند، یک‌صد کیلوگرم است که افراد سنگین‌تر از آن استفاده نکنند.
– آیا رجوع شهروندان به دستگاه قضایی در ایران به علت حوادث ناشی از نقص وسایل ورزشی، تناسب خاصی با حجم عظیم این‌گونه حوادث در کشور دارد یا خیر ؟
– بله در حال حاضر به علت رشد فرهنگی که در زمینه‌ی ورزش وجود دارد، مثل سابق نیست که هر حادثه‌ای که اتفاق افتد، والدین فکر کنند که طبیعی است. در حال حاضر، پرونده های زیادی در مراجع قضایی داریم. مثلاً بچه‌ای که در استخر غرق می شود، والدینش اعلام شکایت می‌کنند. ناجی، سرناجی، مدیر ورزشگاه، همه احضار می‌شوند و به حبس و پرداخت دیه محکوم می‌شوند. بحث شکایت در واقع بستگی به میزان آگاهی و فرهنگ زیان دیده دارد. اشخاص ممکن است آگاهی های حقوقی نداشته باشند، نمی¬دانند که حقشان را چگونه باید اعمال کنند. وقتی که این گونه اطلاع رسانی‌ها صورت بگیرد و ما به مردم بگوییم که تولید‌کنندگان وسایل ورزشی در مقابل شما ضامنند، هم فروشندگان و سازندگان حواسشان راجمع می‌کنند و هم شهروندان به حقشان آگاه می‌شوند و اعلام شکایت می‌کنند. این اطلاع‌رسانی از حقوق ورزش است.
– آیا یکی از موضوعاتی که به عنوان حقوق شهروندی باید توسط دستگاه ذی‌ربط مورد اطلاع رسانی عمومی قرار گیرد همین مسأله است؟
بله یکی از موارد حقوق شهروندی، این است که جامعه را به حقوق خودش آشنا کنیم که شما در قانون اساسی چه حق و حقوقی داری و چگونه باید از آن دفاع کنی.
_ به عنوان آخرین سؤال، در رابطه با بحث مسؤولیت پزشکان ورزشی و مخصوصاً در مورد پدیده دوپینگ، توضیحاتی را بیان بفرمایید؟
“دوپینگ” یعنی استفاده‌ی ورزشکار از مواد شیمیایی غیرمجاز. این عمل تا زمانی که در محدوده‌ی غیر مسابقات انجام بگیرد وارد در حقوق ورزشی نیست. استفاده از مواد شیمیایی نیروزای غیر مواد مخدر به‌طور کلی جرم نیست اما وقتی نوبت به مسابقه و رقابت جوانمردانه می‌رسد، دوپینگ می‌شود یک اقدام ناجوانمردانه. این اقدام که ضد اخلاق ورزشی است متضمن ضمانت اجراهای انضباطی ورزشی است؛ یعنی محرومیت از مسابقات، پرداخت جریمه و مانند آن. در حال حاضر در کشور ما مثل بسیاری از کشورها دوپینگ جرم محسوب نمی‌شود اما یک عمل مخالف مقررات و اخلاق ورزشی است که برایش ضمانت اجرای ورزشی در نظر گرفته‌اند.
اما در مورد این مسأله که دوپینگ چگونه انجام شده است، گاهی اوقات ورزشکار خودش رأساً این کار را انجام می‌دهد که در این صورت خودش فقط ضامن است.ولی گاهی اوقات ممکن است که این عمل را به هدایت پزشک تیم و یا مربیان انجام دهد که در چنین صورتی اگر ثابت شود آن‌ها هم دست اندرکار بوده‌اند، مقررات ضمانت اجرایی در مورد آن‌ها نیز اعمال می‌شود. اما اگر ورزشکار به خاطر دوپینگ صدمه ببیند، در این صورت اگر خودش رأساً اقدام کرده باشد که کسی ضامن نیست و اگر پزشک تیم او را هدایت کرده باشد، ممکن است که به اتهام ارتکاب جنایت به شکل تسبیب و یا سبب اقوی از مباشر مجازات شود.

باآرزوی سلامتی و عزت برای استاد گرانمایه

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید

حقوق_ورزشی

آیا نسبت به تمرین مختلط مقرره قانونی وجود دارد یا جرم انگاری صورت گرفته؟

تجانس در ورزش به معنای ساماندهی ورزش‎ها با لحاظ جنس آنها در راستای پیشگیری از حوادث ورزشی، نیز از تکالیف پر اهمیت مدیران ورزشی است. که ممکن است از نوع تمرین مختلط بانوان و آقایان باشد یا از نوع گروه های غیر متعارف حتی در بحث آموزش نیز برای تعیین مربی مرد برای بانوان بسته به نوع رشته های ورزشی ختلاف نظر وجود دارد. علی ایهاب با توجه به قانون فعلی ایران هنوز مقرره خاصی در زمینه جرم انگاری تمرین هم زمان آقا و خانم در باشگاه ورزشی وجود دارد و صرف حضور ورزشکار اگر مرتکب جرم دیگری یا هنجار شکنی نشده باشد قابل تعقیب نیست.

به بیان دیگر، در مورد تجانس با توجه داشتن به جنس و نوع ورزشها برای امر ساماندهی، افزون بر مدیران مستقیم مانند معلمان ورزش و مربیان باشگاههای بزرگ، اصولاً مدیران غیر مستقیم هم تکلیف دارند و در واقع رعایت تجانس در ورزش عمدتاً از وظایف اینگونه مدیران است.

برای نمونه، مدیر یک مجموعه ورزشی بزرگ که در آن، امکان فعالیت همـزمان در رشته‎های مختلف ورزشی وجـود دارد نباید اجازه دهد در بخشی از زمین چمن، عده‎ای از ورزشکاران، فوتبال بازی کنند و در اطراف همان زمین، ورزشکاران رشته دو و میدانی مثلا به پرتاب دیسک مشغول باشند. یا معلم ورزش که می‎خواهد تعداد زیادی دانش آموز را در یک ساعت به ورزشهای مختلف مشغول کند نباید اجازه دهد در کنار زمین بسکتبال، تعدادی هم به تنیس روی میز بپردازند. یا مربی ورزش تکواندو نباید کلاس خردسالان مبتدی را نزدیک و در کنار محل برگزاری مبارزه‎های جمعی کمربندهای قرمز و مشکی بزرگسالان، تشکیل دهد. هر یک از این اقدامات، خلاف مقررات است و اجازه و انجام آنها اگر منجر به حادثه شود، مسئولیت حقوقی برای مربیان و مدیران ورزشی در پی خواهد داشت.

نکته مهمی که در نقض مقررات مربوط به سازماندهی و تجانس، قابل توجه است و مربیان و مدیران ورزشی باید حتماً آن را مد نظر داشته باشند این است که تحقق حوادث ناشی از عدم سازماندهی و عدم رعایت تجانس، به نوعی می‎تواند مسئولیت کیفری که شدیدتر نسبت به مسئولیت حقوقی است را به همراه داشته باشد و مشکلات جدی برای ایشان بوجود آورد.
ضمن اینکه بحث توجه به سازماندهی و تجانس و مد نظر داشتن قابلیتها و تواناییهای ورزشکاران برای ساماندهی و جنس فعالیت ورزشی، در راستای تکلیف محوری حفظ سلامت آنها اختصاص به زمان و مکان خاص ندارد، بلکه در تمام فعالیتها و برای هر زمان و مکان ورزشی مطرح می‎باشد.

حتی در حین انجام مسابقات رسمی هم اگر مسئولین مربوطه وضعیتی را مشاهده کردند که موجب نقض اصول سازماندهی است یا در تعارض با امر تجانس در ورزش می‎باشد باید بلافاصله آن مسابقه را متوقف و تا مشکل برطرف نشده، آغاز دوباره آن را اجازه ندهند.

در همین راستا مثلاً اگر در حین مسابقات تکواندو که میان ورزشکاران با کمربند مشکی دان۱ به بالا برگزار شده، داور به هر نحوی متوجه شد که یکی از دو حریف، دارای کمربند پایین‎تر مثلاً کمربند آبی است باید بلافاصله مسابقه را متوقف کند تا تعیین تکلیف شود.
همچنین است اگر کُچ تیمی متوجه شد که مبارز او در حین مبارزه نسبت به حریفش بشدت ضعیف‎تر است و بطور فاحش از مهارت پایین‎تر برخوردار می‎باشد و در صورت تداوم مسابقه ممکن است، حریف ضعیف، آسیب ببیند، باید از ادامه آن مسابقه جلوگیری کند. سایر مسئولین مربوطه هم اگر ناظر بر مسابقه‎ای بودند که با تفاوت فاحش طرفین مسابقه در مهارت، برگزار شده و احتمال رخ دادن حادثه می‎رود، نباید اجازه دهند این مسابقه ادامه پیدا کند. فرقی نمی‎کند که آن مسابقه دقیقاً مطابق مقررات برگزار شده باشد یا خیر. پس در ورزشهای انفرادی مانند رشته‎های رزمی هرگاه هر دو ورزشکار مسابقه دهنده، از نظر وزن، درجه کمربند، سن و دیگر شرایط یکسان بودند ولی یکی از آنها از لحاظ قدرت بدنی یا مهارت نسبت به دیگری تفاوت فراوان داشت، بنحوی که در صورت انجام یا ادامه این مسابقه، وقوع حادثه ورزشی ممکن و متصور است، اصولاً مربی، کُچ، داور و حتا دیگر دست اندرکاران امور نباید اجازه دهند آن مبارزه یا مسابقه برگزار شود یا تداوم یابد.
چنین تفاوتی اگر در حین مسابقه معلوم شد و کسانی که می‎توانند مانع از ادامه شوند، مانع نشدند، داور باید مسابقه را قطع و با مشورت مسئولین مربوطه تعیین تکلیف نماید.

به هر حال، رعایت تجانس، متناسب با موضوع و ورزش‎هایی که ممکن است بطور همزمـان در یک مکان برگـزار شوند در حالیکه این همزمانی و هم مکانی می‎تواند برای ورزشکاران خطر بهمراه داشته باشد مطرح است و ضروری می‎باشد. رعایت نکردن آن هم می‎تواند شدیدترین، مسئولیت (مسئولیت کیفری) در پی داشته باشد.

موسسه حقوقی امیدنوید اولین مرجع رسیدگی به مسائل ورزشی در ایران

با مشاوره به ورزشکاران، مربیان و باشگاه ها از حقوق آنان دفاع می نماید

و شما را با اساتید برجسته و تخصصی از حقوق ورزشی آگاه می نماید